مطالب مرتبط با کلیدواژه

شاهنامه ابراهیم سلطان


۱.

مطالعه تطبیقی رابطه متن و تصویر در نگاره صحنه به دار آویختن ضحاک در شاهنامه بایسنقری، ابراهیم سلطان و طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ضحاک ماردوش شاهنامه ی بایسنقری شاهنامه ابراهیم سلطان شاهنامه ی طهماسبی شاهنامه ی فردوسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۵۴۸
شاهنامه ی بایسنقری، ابراهیم سلطان و طهماسبی از مهم ترین نسخه های مصور شاهنامه می باشند که هر یک با اصول کیفی هنری و ذوق زیباشناختی زمانه خلق شده است. یکی از صحنه های مشترک که در این سه نسخه مصور شده است، صحنه ی به دار آویختن ضحاک ماردوش است. این پژوهش با هدف تطبیق رابطه ی متن و تصویر و واکاوی وجوه افتراق و اشتراک نگاره ی به دار آویختن ضحاک در سه نسخه ی مصورشده به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی در پی پاسخ به این سؤالات است. الف: نگارگران از چه روش ها و کیفیاتی برای وفاداری متن و تصویر در مصورسازی نگاره ی به دارآویختن ضحاک در سه شاهنامه بهره گرفته اند؟ ب: نگاره ی به دارآویختن ضحاک در سه نسخه ی بایسنقری، ابراهیم سلطان و طهماسبی دارای چه وجوه اشتراک و افتراقی است؟ داده های این پژوهش از طریق منابع کتابخانه ای و مشاهده ی آثار جمع آوری شده است. نتایج گویای آن است که، ثنویت انگاری ایرانیان باستان، بنیان نظری خلق نگاره هاست، اما نحوه ی انعکاس آن در نسخه ها متفاوت است. ساختار اثر، ویژگی عناصر به کاررفته و کیفیت های تصویری این نگاره در شاهنامه ی طهماسبی بر پایبندی بیشتر آن به متن اصلی دلالت دارد. از وجوه اشتراک سه نگاره، وفاداری بر اصول هنری زمانه و از وجوه افتراق بارز، به صحنه پردازی، ترکیب بندی و تعداد عناصر می توان اشاره کرد.
۲.

بازخوانی اسطوره های نگاره های کشته شدن سیاوش در شاهنامه های شاهزادگان تیموری (ابراهیم سلطان، بایسنغری و محمد جوکی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره_آیین کشته شدن سیاوش نگارگری شاهنامه بایسنغری شاهنامه ابراهیم سلطان شاهنامه محمدجوکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۷۵
سیاوش، محوریترین حلقه زنجیرهی اسطورههای ایرانی است. اسطورهی سیاوش بنا به دلایل فرهنگی و باورهای ملی همواره مورد توجه بوده، ضرورت پرداختن به ابعاد گوناگون این موضوع و نگاه تحلیلی و تطبیقی در مورد نگارههای مبتنی بر آن ضروری است. این پژوهش به مؤلفههای وجودی سیاوش و همچنین مفاهیم نمادین نگارههای کشته شدن سیاوش در شاهنامههای شاهزادگان تیموری(ابراهیم سلطان، بایسنغری و محمد جوکی) براساس نظریه اسطوره_آیین (ساموئل هنری هوک) پرداخته است. پرسش بنیادین پژوهش که ویژگیهای اصلی نگارههای شاهنامههای شاهزادگان تیموری براساس نظریه اسطوره_آیین کدام است؟ و عناصر بصری در نگارههای شاهنامههای شاهزادگان تیموری در داستان کشته شدن سیاوش، شخصیت اسطورهایاش را چگونه مطرح میکند؟ است. برای پاسخ به این پرسش ویژگیهای اصلی نگارهها براساس نظریه اسطوره_آیین بررسی شده. پژوهش حاضر، رویکردی تحلیلی و ماهیتی توصیف ی- تاریخی دارد که به لحاظ هدف، کاربردی است و بر اساس مستندات بررسی می شود و به نقش اسطورهای سیاوش و نشان دادن اشتراکات و افتراقات نگارههای مشترک و شاخصههای بصری و هنری در شاهنامههای مصور یاد شده پرداخته شده است. همچنین چرایی اهمیت و توجه هنرمندان نگارگر ایرانی به شاهنامه و مؤلفههای وجودی آن در نگارگری مورد تحلیل قرار گرفتهاند. در بازخوانی روایت تصویری اسطوره سیاوش، براساس رویکرد اسطوره- آیین به این نتیجه می رسیم که مرگ سیاوش هدفدار است، او نمیمیرد، بلکه بارها و بارها به صورت سروش، همراه با مهر، متجلی میگردد. اسطوره_ آیین میتواند در مطالعه جایگاه اسطوره در مناسک سیاوشان بابی نوین در مطالعات هنری شاهنامه به ارمغان آورد.
۳.

مطالعه تطبیقی پیرامتن های دیداری در آستانه ورودی سه شاهنامه بایسنقری، ابراهیم سلطان و محمد جوکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیرامتنیت شاهنامه بایسنقری شاهنامه ابراهیم سلطان شاهنامه محمد جوکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۵۹
زمینه/هدف: نگاره های شاهنامه های عهد تیموری دربردارنده جنبه های هنری ویژه ای هستند که از حیث نشانه شناسی بصری و کلامی به تفاوت های معناداری منجر می شوند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تفاوت های بین پیرامتن های دیداری و صفحات آغازین و نقش آن ها در خوانش متن اصلی بر مبنای سه شاهنامه بایسنقری، ابراهیم سلطان و محمد جوکی است.روش/رویکرد: به منظور دستیابی به تأثیر پیرامتن های تصویری در خوانش متن، از دیدگاه ژرار ژنت، با استفاده از رویکرد ترامتنیت گونه پیرامتنیت و روش توصیفی-تطبیقی بهره گرفته شده است.یافته ها/نتایج: دوره تیموری از جمله ادواری است که بیش از سایر دوره ها شاهنامه به صورت گسترده ای در آن دوره مصور شده است؛ از این رو سه شاهنامه مصور بایسنقری، ابراهیم سلطان و محمد جوکی حاصل این دوره است. آنچه در این شاهنامه ها مورد توجه است، علاوه بر مصورسازی متن شاهنامه، تصاویر موجود در صفحات آغازین یا آستانه ورودی متن اصلی است. از آنجایی که هر متن، به وسیله پیرامتن ها با ذهن مخاطب و جهان بیرون ارتباط برقرار می کند، شاهنامه ها قابلیت بررسی پیرامتن را دارا می باشند، زیرا دارای ویژگی های شاخص هستند. پیرامتن های شاهنامه های ابراهیم سلطان و بایسنقری شامل نگاره هایی از شکارگاه، بار عامِ شاهِ و سفارش دهنده است، در حالی که شاهنامه محمد جوکی فاقد پیرامتن است و با نگاره ای از فردوسی و شعرای غزنین آغاز می شود. با تحلیل و بررسی پیرامتن ها و متن های آغازین سه شاهنامه، می توان به این نتیجه رسید که نقش شاه در شکارگاه یا بار عام در پیرامتن علاوه بر آن که به جایگاه سفارش دهنده یا حامی اشاره می کند، به عنوان عامل نشان دهنده موقعیت شاه یا حکمران در جامعه از منظر نگارگر، بر متن اصلی نیز حاکم است.