مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
نئولیبرالیسم
حوزههای تخصصی:
تعدیل ساختاری مجموعه ای از اصول و سیاست های اقتصادی مشخص است که از دهه 1980 تاکنون، توسط نهادهای مالی جهانی مانند صندوق بین اللملی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی - موسوم به اجماع واشنگتن - تدوین شده و اجرای همه جانبه آنها به کشورهای گوناگون، خصوصاً کشورهای پیرامونی- در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین - توصیه شده است. تعدیل ساختاری ریشه در مکتب فلسفی و اقتصادی نئولیبرالیسم دارد که اساس آن کمینه سازی نقش و جایگاه دولت و گسترش قواعد و مناسبات بازار به ابعاد و حوزه های مختلف حیات اجتماعی، تا بیشترین حد ممکن است. الگوی تعدیل ساختاری، در جمهوری اسلامی ایران در سال های پس از خاتمه جنگ تحمیلی از جانب رئیس جمهور و مسئولانِ ارشد دولت سازندگی مورد پذیرش و اجرا قرار گرفته و متعاقباً توسط دولت های موسوم به اصلاحات، مهرورزی و اعتدال نیز دنبال شده است. در مقاله حاضر ابتدا بنیان های نظری نئولیبرالیسم و تعدیل ساختاری مورد بررسی قرار گرفته و سپس فرایند تاریخی و تبعات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن در جمهوری اسلامی ایران تحلیل می شود.
تاثیر نئولیبرالیسم بر قضاوت اخلاقی حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
115 - 134
هدف: تکامل حرفه حسابرسی و توانایی آن در جلب اعتمادعمومی به رعایت اخلاق حرفه ای بستگی خواهد داشت. الگوی فکری نئولیبرالیسم یکی از عوامل مهم موثر بر رفتارها و سطح استدلال اخلاقی حسابرسان است و شناسایی الگوی فکری یک منبع مهم اطلاعاتی برای شناسایی قضاوت اخلاقی حسابرسان است. از این رو در این پژوهش تاثیر نِولیبرالیسم بر قضاوت اخلاقی حسابرسان مستقل مورد بررسی قرار گرفته است. روش: در ابن پژوهش تعداد 194 از حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی بخش خصوصی و سازمان حسابرسی در سال 1400 مشارکت داشتند. داده ها از طریق پرسشنامه کاغذی جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزارهای اکسل و اس.پی.اس.اس مورد تحلیل قرار گرفته است یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که نئولیبرالیسم رابطه منفی و معناداری با قضاوت اخلاقی حسابرسان دارد و با افزایش تفکر لیبرالیسم قضاوت اخلاقی حسابرسان کاهش می یابد. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش، از آنجا که وظیفه اصلی حسابرسان اطمینان بخشی و اظهارنظر نسبت به صورت های مالی است و قضاوت حسابرسان می تواند، منافع استفاده کنندگان زیادی را تحت تاثیر قرار دهد، لذا شناسایی آن دسته از عوامل اخلاقی که می تواند بر قضاوت حسابرس تاثیرگذار باشد، حائز اهمیت است. دانش افزایی: یافته های این پژوهش می تواند موجب بسط و گسترس نظریه ها و متون حسابرسی درباره قضاوت حسابرسان گردد، هم چنین اطلاعات سودمندی را برای جامعه حسابداران رسمی و سایر سیاست گذاران حرفه حسابرسی درباره سطح تفکر نئولیبرالیسم در میان حسابرسان و اثر این تفکر بر قضاوت آن ها قرار دهد.
رئالیسم جهان سوم: رهیافتی پاسخ گو به خاستگاه کشمکش های جاری در نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
نگاهی دقیق به نظریه های غالب در رشته روابط بین الملل هر ناظر مطلع از عرصه سیاست جهانی را به این حقیقت رهنمون می کند که نظریه های این حوزه بر مبنای نگرش قدرت های بزرگ به سیاست بین الملل تبیین شده اند. در این ارتباط نابرابری موجود در عرصه روابط بین الملل باعث تأثیرگذاری بر نظریه پردازی در رشته روابط بین الملل شده است. نظریه های مهم رشته روابط بین الملل بیش از آنکه بازگو کننده واقعیت های جهان و دربرگیرنده ملاحظات بخش زیادی از دولت های فعال در عرصه بین الملل باشد، در زمینه منافع قدرت های بزرگ تبیین و طراحی شده است. این دسته از نظریات ظرفیت توضیح مباحث مهم و مطرح در گستره بین الملل نظیر خاستگاه کشمکش های جاری در نظام بین الملل و ارتباط بین متغیرهای معین رفتار داخلی و خارجی اکثر اعضا در سایه مؤلفه های جنگ و صلح را ندارد. بر این اساس ضروری است ضمن باز اندیشی در مباحث نظریه های غالب رشته روابط بین الملل یعنی نظرات نئورئالیسم و نئولیبرالیسم، تلاش هایی در زمینه ارائه نظریات جدید با نگرشی ساده یا رهیافت هایی کوچک با نگاهی محدود و با هدف پوشش کاستی های این نظریات صورت پذیرد. در مقاله حاضر تلاش شده است ضمن اشاره به کاستی های موجود در نظریات غالب رشته روابط بین الملل دلایل عمده عدم توانمندی نظریات یادشده را از نظر شناخت شناسی در زمینه توجیه و تبیین بروز جنگ و در مقابل عدم گسترش صلح در سطح بین الملل بررسی شود.
نئولیبرالیسم به مثابه صنعت لیتوگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۹)
183 - 153
این جستار کوشیده است تا با رویکرد بین رشته ای ، نئولیبرالیسم را به مثابه لیتوگرافی، صنعت نشر و سطحی کردن، به بوته نقد بگذارد. در بعد زیبایی شناسانه، لیتوگرافی، اثر هنری را از ذات تهی و راز زدایی کرده و به امر اقتصادی تقلیل می دهد. در بعد اقتصادی، با اختراع پول قابل چاپ به جای سکه، قدرت انتشار و اشغال سطوح را به دلیل عدم محدویت سکه های فلزی از حیث میزان موجود در عالم خارج، به دست آورده و ماهیتی همه گیر و توتالیتر می یابد. در امر سیاسی نیز، دولت نئولیبرال به عنوان نظامی سراسربین و یا مکانیزم کنترل نامحسوس، آزادی را به گونه ای نامحسوس تحدید می کند. روند «سکولاریزاسیون یا عرفی کردن» روندی است که ذات زدایی و راز زدایی را خودآگاه و ناخودآگاه در دستور کار قرار داده است. این ذات زادیی و تهی کردن محتوای خویش، قدرت «انتشار» در سطح و اشغال وسیع تر را به نئولیبرالیسم می دهد و بدین طریق، نوعی توتالیتاریسم و فراگیریِ سراسری و ذات زدوده را به رخ می کشاند. این مقاله، با نقد بر تکنولوژیک شدن هنر، سیاست و اقتصاد، به منزله بدیل، رویکرد بینا رشته ای و بازگشت نگاه قدسی را پیشنهاد داده است. در پی این مدعای اصلی که نئولبیرالیسم، لیتوگرافیک کردن فرهنگ (صنعت نشر، کپی گرایی و سطحی کردن مفاهیم در سه عرصه سیاست، هنر و اقتصاد) است، پرسش اصلی مبنی بر این که چه نسبتی میان نئولیبرالیسم و تکنولوژی وجود دارد، مورد مداقه و امعان نظر قرار گرفته است. نوآوری این مقاله، نشان دادن زنجیره هم پیوند سطحی شدن از خودبیگانگی در همه عرصه های حیات اجتماعی مدرن، از جمله هنر است، هنری که کسانی چون هایدگر و مکتب فرانکفورتی ها آن را عامل رهایی می دانند
بسترهای تضاد و مقاومت گفتمان شیعی در عراق معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
با دیدی تحلیلی به کنش های سیاسی و وقایع تاریخی عراق معاصر به وضوح می توان دید که گفتمان شیعی مهم ترین نیروی اجتماعی فعال در عرصه سیاسی عراق است که می تواند موقعیت های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را با تکیه بر اصول و اجزای گفتمانی خود به وجود آورد. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه ضمن توصیف و تحلیل گفتمان امر سیاسی با هویتی شیعی، درصدد تحلیل این است که این گفتمان چگونه در دوره های مختلف با دال های مرکزی خاص آن دوره به معنا بخشی به مدلول ها یا دال های شناور پرداخته و این معنا دهی تبدیل به کنش های گفتمانی و اجتماعی شده است. همچنین مقاله در صدد پاسخ به این سؤال است که چگونه گفتمان سیاسی شیعی در عراق تمام کنش های گفتمان های رقیب و قدرت را شناسایی و در حد امکان در چارچوب نظام دانایی خود پاسخ می دهد. با توصیف شش دوره جامعه شناختی در عراق معاصر، ضمن ایضاح بسترهای تضاد و مقاومت و غیریت سازی، چگونگی معنادهی گفتمان شیعی به سایر مدلول ها تحلیل می گردد.
تحلیل و نقد آموزه های مکتب اردولیبرالیسم (نئولیبرالیسم آلمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله ی اصلی این مقاله تبیین مؤلفه های اساسی مکتب اردولیبرالیسم آلمانی و نقدهای نظری و عملی وارد به آن و پرسش از نسبت میان اردولیبرالیسم و سایر مکاتب نئولیبرالیسم است. در این راستا ابتدا با استفاده از روش کتابخانه ای و مراجعه به آثار دست اول مهم ترین اندیشمندان اردولیبرالیسم از قبیل اویکن، روپکه و روستو و همچنین شارحین اصلی آنها مؤلفه های مکتب اردولیبرالیسم استخراج می گردد. این اصول عبارتند از: تقدم حقوق و نهادهای حقوقی بر اقتصاد و اصول تقویم گر و تنظیم گر آن، اصالت نظم رقابتی و اصالت یک دولت قوی در چارچوب قانون اساسی اقتصادی و اجرای سیاست نظم دهی با هدف صیانت از بازار. سپس به اختصار تحلیلی تطبیقی از نسبت این مکتب با مکتب شیکاگو و تنظیم گری ارائه خواهد شد. در نهایت نقدهای نظری وارده به اندیشه ها و اصول اساسی این مکتب و نقدهای عملی وارده به آثار و تبعات ناشی از اجرای سیاست گذاری اردولیبرال به تفصیل مورد بحث و تحلیل قرار می گیرد.
مطالعه انتقادی تحولات نئولیبرالیِ آموزش عمومی در ایرانِ پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جنگ جهانی دوم، با افزایش نیروهای جهانی سازی، بیشتر کشورهای جهان سعی در بهسازی نظام آموزشی خود داشتند، اما با افول تدریجی سیاست های کینزی در ابتدای دهه 1970 و با مسلط شدن سیاست های نئولیبرال، از ابتدای دهه 1980 آموزش و پرورش نیز مانند سایر حوزه های اجتماعی دستخوش تغیر و تحولات وسیعی شد. در پژوهش حاضر به مطالعه تحولات نئولیبرالی آموزش عمومی در ایران پس از انقلاب می پردازیم.روش پژوهش اسنادی و مصاحبه عمیق است. روش نمونه گیری در بخش اسنادی قضاوتی و هدفمند است و هر جا اسناد به تنهایی پاسخگوی سؤالات تحقیق نبوده، با مطلعان و متخصصان مصاحبه عمیق انجام گرفته است.یافته ها نشان می دهد مصوبات و قوانین متعددی در راستای حمایت از سیاست های نئولیبرالی توسط مراجع گوناگون تصویب شده است. نقش دولت در تأمین هزینه های آموزش در چند دهه اخیر کاهش یافته است؛ به طوری که سهم آموزش از هزینه های عمومی دولت از 19 درصد در سال 1370، به 10 درصد در سال 1398 رسیده است. همچنین تعداد مدارس غیردولتی با اجرای سیاست های تعدیل ساختاری و تصویب قانون مدارس غیرانتفاعی در سه دهه اخیر 64 برابر شده است. وجود مدارس متعدد (بالغ بر بیست نوع مدرسه) نیز نشان دهنده اجرای سیاست انتخاب مدرسه است. روند روبه رشد مدارس خاص-مدارس شاهد، مدارس هیئت امنایی، مدارس نمونه و مدارس تیزهوشان- نیز سبب ایجاد نوعی از خصوصی سازی شد که آن را «خصوصی سازی درون زاد» نامیدیم.مطابق نتایج، تحولات ملهم از نئولیبرالیسم سبب بازاری و خصوصی شدن آموزش در چند دهه اخیر شده که پیامدهایی مانند نابرابری آموزشی، کالایی سازی آموزش و افت کیفیت تحصیل دارد.
نقش اتحادیه اروپا در ناامنی هایی اروپای مرکزی و شرقی در دوران پسا کمونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
227 - 249
حوزههای تخصصی:
کشورهای اروپای مرکزی و شرقی پس از تجربه چند دهه ای کمونیسم، مسیر خود را از سال 1989 با چرخش نئولیبرال آغاز کردند. در این میان، اتحادیه اروپا با مفهوم بازگشت به اروپا در میان مردم و دولتمردان این منطقه از جذابیت خاصی برخوردار بود. درحالی که مسئله امنیت در کشورهای اروپای مرکزی و شرقی در زمان کمونیسم، بیشتر در ارتباط با خطر نظامی بود، پس از فروپاشی کمونیسم و اتحاد جماهیر شوروی، نوع مسئله امنیتی برای کشورهای اروپای مرکزی و شرقی تغییریافته است. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که اتحادیه اروپا چه نقشی را در مسئله امنیت در کشورهای اروپای مرکزی و شرقی پساکمونیستی بازی می کند؟ برای پاسخگویی به این پرسش، فرض پژوهش آن است که اتحادیه اروپا در قالب یک بلوک تاریخی نئولیبرال، مسائل امنیتی ویژه ای را برای کشورهای یادشده ایجاد نموده است. در این پژوهش از روش کیفی و تحلیل آمار در داخل چارچوب نظری نئوگرامشی برای بررسی سؤال مطرح شده، استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که درنتیجه سازوکارهای متنوع بلوک نئولیبرال اتحادیه اروپا کشورهای اروپای مرکزی و شرقی امروز با مسئله امنیت در بعد اقتصادی (تضعیف صنایع داخلی، بحران مسکن و اقتصاد سرمایه داری وابسته)، سیاسی (وابستگی سیاسی)، انسانی (دگرسازی) و فرهنگی و اجتماعی (جذب نخبگان در پروژه نئولیبرال و تضعیف سیستم آموزش عالی) مواجه شده اند.
اردولیبرالیسم و تکوین دولت مدرن در آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
187 - 165
حوزههای تخصصی:
اردولیبرالیسم در زمان یک بحران شدید اقتصاد سیاسی لیبرال در جمهوری وایمار آلمان پدیدار شد؛ در واقع نوعی تلاش سیاسی هماهنگ برای بازیابی عقلانیت اقتصاد آزاد در رفتار دولت و نیز رفتار شرکت کنندگان در بازار وجود داشت. بنابراین، دولت لیبرال به عنوان شالوده ضروری اقتصاد آزاد و به مانند قدرتی که بتواند چارچوب شرایط مورد انتظار را برای دخالت «دست نامرئی» در اقتصاد برای تسهیل و حفظ آزادی آن فراهم کند، معرفی شد. ازاین رو، هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش اردولیبرالیسم آلمانی در فرایند تاریخی تکامل نهاد دولت در آلمان است. دو پرسش پژوهشی در این نوشتار عبارت اند از: 1. دولت آلمان دارای چه بنیان ها و ویژگی هایی است؟ 2. از دیدگاه دولت سازی بر مبنای تعریف هگل، اردولیبرالیسم چه نقشی در تاریخ سیاسی آلمان ایفا کرده است؟ در فرضیه پژوهشی، بیان می شود که اردولیبرالیسم بر مبنای آموزه های یونان باستان، مسیحیت و عصر روشنگری، لیبرالیسم آنگلوساکسون را به نفع «خیر جمعی» هماهنگ کرده، و با ایجاد فضایی حائل میان نهادهای «دولت سیاسی» و افراد جامعه، بر مبنای بازار و فرایندهای آن، «جامعه مدنی» را تکامل بخشیده و از این راه فرایند تکوین نهاد دولت در آلمان را پیش برده است. تحلیل «تاریخ ایده ها» در مرکز توجه این پژوهش قرار دارد. در این روش، ایده ها در روند تکوین و تکامل خود در کنار یکدیگر قرار می گیرند و به تکوین نهادها (مانند نهاد دولت) می انجامند. افزون بر مطالعه آثار نظریه پردازانی همچون هگل و وبر، منابع دست دوم که از سوی پژوهشگران برپایه استفاده از منابع دست اول ایجاد شده اند، و دربرگیرنده مقاله ها و کتاب هایی هستند که رویدادهای گذشته با اهمیت تاریخی را توصیف می کنند، بررسی می شوند. یافته های تبیین بنیان نظری اردولیبرالیسم آلمان و بررسی نقش آن در فرایند تکامل نهاد دولت در این کشور نشان می دهد که جمهوری فدرال آلمان با وجود وفاداری کامل به بنیان های لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی، توانسته است با تعدیل لیبرالیسم به نفع دولت، و ایجاد گونه ای ویژه از لیبرالیسم به نام اردولیبرالیسم، ضمن تکوین و تکامل «جامعه مدنی» به عنوان بخشی از بدنه دولت در معنای هگلی آن، فردگرایی افراطی را مهار کند و خیر عمومی و عدالت اجتماعی را در متن سنت لیبرال به انجام رساند.
کرونا، مخاطره در کار، باز اندیشی در نقش دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
241 - 272
حوزههای تخصصی:
مساله محوری این مقاله، بحث از ارتباط میان کار و کرونا و تغییر و تحولاتی است که به موجب وقوع این مخاطره جهانی در حوزه کار ایجادشده و به تبع، نقش دولت را دگرگون کرده است؛ تحولاتی که به تعبیر «اولریش بک»، موجب استانداردزدایی از کارشده و جامعه جهانی را به جامعه جهانی بیم زده بدل کرده و باعث بازاندیشی شهروندان نسبت به نقش دول حاکم در عرصه های داخلی و بین المللی شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر جهت پاسخگویی به این پرسش که با وقوع کرونا چه تحولاتی در حوزه کار به وقوع پیوسته و این تحولات چه تأثیری بر بازاندیشی شهروندان نسبت به نقش دول حاکم داشته است؟ این فرضیه را موردسنجش قرار می دهد که کرونا با اجبار دولت ها به اتخاذ سیاست هایی همچون قرنطینه، تعطیلی اجباری مشاغل، تحدید تعاملات اجتماعی و کاهش مراودات با دیگر کشورها، نه تنها منجر به تعطیلی بسیاری از مشاغل و بیکاری عده زیادی شد و برخی را به اجبار به حوزه های دیگری از کار و تغییر شغل کشانید، بلکه با ایجاد نیاز به نقش آفرینی قاطع دولت به منظور مقابله با همه گیری کرونا، گستره اثرگذاری و حوزه مداخلات اجتماعی آن را وسعت بخشید. لذا بنا بر یافته های پژوهش که حاصل مطالعات اسنادی با بهره گیری از روش تاریخی-تطبیقی جهت مقایسه دو گونه حکمرانی به رهبری کشورهایی همچون چین و آمریکاست، این نتیجه قابل استنباط است که با وقوع کرونا، الگوی دولت حداقلی و نظاره گر لیبرالی در حال جایگزینی با دولتی قوی تر البته نه از نوع اقتدارگرایی چینی بلکه لیبرالیسم پوشش یافته ای است که آزادی اقتصادی را با حمایت اجتماعی داخلی درهم می آمیزد.
دیپلماسی انرژی و توسعه اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۴)
181 - 208
حوزههای تخصصی:
در فضای پسابرجام ضرورت دیپلماسی انرژی در راستای توسعه اقتصادی و ارتقاء جایگاه کنونی ایران در منطقه و جهان قابل تأمل است. در این رابطه و در پرتو سیاست خارجی توسعه گرا، دولت یازدهم با تاکید بر تعامل گرائی و همزیستی سازنده با جهان، اعتدال گرایی و تنش زدائی، اعتماد سازی، و چند جانبه گرایی، بستر را برای پیشبرد بهینه دیپلماسی انرژی فراهم کرده است. به عبارت دیگر، دولت خواهد توانست در چارچوب سیاست خارجی توسعه گرا و با لحاظ کردن واقعیت های داخلی و موقعیتی (هارتلند انرژی)، به شکار فرصت های پدیدار شده در فضای پسابرجام، به منظور توسعه اقتصادی بپردازد. حال این پرسش مطرح است که اتخاذ دیپلماسی انرژی در چارچوب سیاست خارجی توسعه گرا با چه سازوکاری زمینه را برای توسعه اقتصادی فراهم خواهد کرد؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح است که اتخاذ دیپلماسی انرژی در چارچوب سیاست خارجی توسعه گرا، موجب توسعه اقتصادی کشور خواهد شد. یافته های مقاله نشان می دهد که قدم نهادن در مسیر توسعه اقتصادی و داشتن رویکردی آینده نگرانه به جایگاه ایران در منطقه و جهان، ضرورت اتخاذ دیپلماسی انرژی را در فضای پسابرجام برجسته ساخته است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با هدفی کاربردی و به منظور سنجش رابطه بین سیاست خارجی توسعه گرا، توسعه اقتصادی و دیپلماسی انرژی نگاشته شده است.
تبیین نظریه های انتقادی شهری در واکاوی اثرات انباشت سرمایه بر ساختار فضایی شهرها (مطالعه موردی: کلانشهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
72 - 91
حوزههای تخصصی:
از دهه 70 میلادی با چرخش سرمایه داری صنعتی - تولیدی به سرمایه داری مالی تحت فرآیند جهانی سازی و همگام با رویکردهای نئولیبرالیستی، شهرهای جهانی شاهد سرازیر شدن سرمایه جهت انباشت و بازتولید آن در فضاهای خود می باشند. این حرکت سرمایه از بخش تولید به فضا سبب شده است تا ساختار فضایی شهرها دچار تغییرات گسترده ای در ابعاد فضایی، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی خود بشوند. پیامدهای خصوصی سازی و تجاری سازی فضاهای عمومی شهرها در جهت بازتولید هرچه بیشتر سرمایه و رقابت های فضایی و قطبی شدن فضا را می توان حاصل اعمال چنین نگرشی هایی به حساب آورد. در مقابل این تفکر غالب، نظریه های انتقادی شهری بر اساس نقد بنیادین این رویکردها و تبیین علل ریشه ای مشکلات و پیامدهای حاصل از این سیاست ها بر فضاهای شهری شکل گرفته است. این پژوهش با نگرشی بنیادین و اتخاذ روشی توصیفی، تحلیلی و با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای از طریق تحلیل های کیفی از منظر نظریه های انتقادی شهری و نیز با به کارگیری تحلیل های مکانی (GIS) نسبت به داده های به دست آمده از ناحیه مورد مطالعه کوشش کرده است تا از این طریق به تبیین نظریه های انتقادی شهری نسبت به شکل گیری ساختار فضایی شهرهای تحت انباشت سرمایه و اثرات آن بر کلانشهر تهران بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که کلانشهر تهران هم از لحاظ برنامه های توسعه شهری و هم در سیاست ورزی های مدیریت شهری تا اندازه قابل تاملی تحت اثرات این رویکردهای سرمایه محور و مسلط بر ساختار فضایی شهرها قرار گرفته است که به دنبال آن با مسائل فضایی غامضی همچون قطبی شدن ساختارهای کالبدی و اجتماعی فضاهای مناطق 22 گانه شهر، کالایی شدن مسکن، بورس بازی زمین و مستغلات در بازار آزاد، تغییر کاربری و تراکم فروشی گسترده، ناعدالتی فضایی و در آخر مدیریت شهری سود محور همراه بوده است.
کالایی سازی در سیاست گذاری آموزش عمومی در ایران؛ بررسی انتقادیِ مبانی و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
37 - 70
حوزههای تخصصی:
کالایی سازی یکی از مهم ترین سیاست ها در حوزه آموزش است که اجرای آن در سال های اخیر در سطح جهانی و در دهه گذشته در ایران، به صورت های مختلف و با انگیزه ها و استدلال های متفاوتی پیگیری شده است. پژوهش حاضر به دنبال وضعیت شناسی کالایی سازی آموزش عمومی در ایران امروز و نیز، ارزیابی انتقادی این سیاست بر حسب مبانی نظری و پیامد های تربیتی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی آن است. بر اساس یافته های پژوهش، کالایی سازی آموزش عمومی در ایران در ضمن روند ها و فرآیندهایی همانند خصوصی سازی آشکار و پنهان، خرید خدمات آموزشی و برنامه های درآمدزایی از مدارس در حال گسترش است. این در حالی است که از یک سو، اتکای این سیاست بر رویکرد نئولیبرالیستی باعث گشته که تعارض هایی میان بنیاد های این سیاست با مبانی و ارزش های اسلامی در زمینه حقیقت و هویت علم، حقیقت آموزش و پرورش و نیز وظیفه دولت و حق مردم نسبت به آموزش عمومی شکل گیرد؛ و از سوی دیگر، با نظر به تجارب جهانی و داخلی، اجرای آن می تواند زمینه ساز پیامد های نامطلوبی همانند افول ارزش های اخلاقی و اجتماعی، تضعیف کیفیت در آموزش و پرورش دولتی، تبعیض و بی عدالتی و کاهش بهره وری و رشد اقتصادی، علمی و فنّاورانه در جامعه باشد.
روان شناسی سازی در تلویزیون (تحلیل گفتمان برنامه «کتاب باز»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله اصلی این مقاله توصیف سازوکارها و پیامدهای فرایند روان شناسی سازی است. مقاله استدلال می کند این فرایند حاصل مناسبات اقتصادسیاسی کلان است اما مکانیسم ها و پیامدهای آن با استفاده از سازوکارهای روان شناسی پنهان می شود. برای نشان دادن اوصاف این پدیده، برنامه گفتگو محور «کتاب باز» تلویزیون مورد تحلیل گفتمان قرار گرفته است. گزاره های مرکزی شش برنامه ی پایانی معرفی کتاب در این برنامه، پذیرش وضع موجود و تحمل آن، تشویق افراد برای رفع از خودبیگانگی، انعطاف ذهنی برای همراهی با تغییرات جهان، کاستن از حرص و طمع برای مهار سرمایه داری، نافرمانی برای گسترش بازار و رفع موانع ذهنی سازگاری با وضع موجود، همگی در راستای روان شناسی سازی و تغییر فردی برای انطباق با جریان های سیال بازار است. این مقاله نتیجه می گیرد تقلیل مشکلات کلان به فرد با سیاست زدایی و اقتصادزدایی از وضع موجود، پدیده ها را به فرد تقلیل می دهد و مناسبات کلان را توجیه کرده و مشروعیت می بخشد که در خدمت نئولیبرالیسم به مثابه نظم مسلط جهان است. از این رهگذر فرایند سلطه بدیهی انگاشته شده و تعمیق می شود و تنها راه مواجهه با آن تجهیز فرد به مهارت های بقا در این رقابت فرساینده و در نتیجه تبرئه سیستم است.
نئولیبرالیسم؛ خوانش انتقادی از اشباع شدگی ساحت های زندگی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
435 - 449
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جهانی که ما در آن زندگی می کنیم، همواره در حال تحول است و شناسایی مکانیسم های این تغییرات امری ضروری است. نئولیبرالیسم نه تنها به عنوان یک مکتب فکری، بلکه به عنوان منطق فکری نوین سیستم سرمایه داری، حوزه های زیسته زندگی انسان را تحت تأثیر قرار داده و آنها را متحول کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیامدهای اجتماعی و سیاسی سلطه نئولیبرالیسم بر زندگی انسان با تکیه بر آراء اندیشمندانی چون دیوید هاروی، بیونگ چول هان، مایکل سندل، زیگمونت باؤمن، ژان بودریار و ... انجام شده است. روش و داده ها: روش این پژوهش تحلیلی و از نوع اسنادی است، که با مطالعه منابع مختلف به بررسی تاریخچه ظهور نئولیبرالیسم، اندیشمندان جریان ساز این مکتب و برخی از پیامدهای آن پرداخته شده است. یافته ها: در واقع، این پژوهش ذیل چهار بخش، به بررسی اندیشه نئولیبرال پرداخته و سازوکارهای نئولیبرالیسم را در زمینه تکنولوژی و رسانه های جمعی، اخلاق، روابط انسانی و مصرف گرایی مورد بررسی قرار داده است. یافته ها نشان می دهد که نئولیبرالیسم سلطه طبقاتی را در قالب طبقات جدیدی چون سلبریتی ها بازتولید کرده و اخلاق را به حاشیه رانده است، از سوی دیگر رسانه ها به عنوان فناوری های قدرت نئولیبرالیسم، به شیوه ای نرم به استثمار افراد پرداخته و روابط انسانی در ذیل ایدئولوژی مصرف گرایی بسیار شکننده شده است. بحث و نتیجه گیری: نئولیبرالیسم با تکیه بر هستی شناسی و معرفت شناسی بازار بسیاری از ارزش های اجتماعی و بنیادین را مصرفی کرده و باعث سطحی شدن روابط انسانی شده و سلطه طبقاتی را به نفع نخبگان اقتصادی بازتولید کرده است. پیام اصلی: نئولیبرالیسم نه تنها برای بشر آزادی به ارمغان نیاورده است، بلکه با تکیه بر شعار «آزادی های فردی»، بسیاری از ساحت های اخلاقی زندگی اجتماعی افراد را استثمار کرده است. امروزه بازخوانی مکانیسم های نظام سرمایه داری ذیل ایدئولوژی نئولیبرالیسم، باید دوباره به مرکز مطالعات حوزه علوم انسانی بازگردد و بحث درباره نابرابری اجتماعی و دفاع از طبقه فرودست جامعه باید به عنوان یک رسالت اجتماعی به شکلی جدی در این حوزه پیکربندی شود.
پیامدهای نئولیبرالیسم برای ورزش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
27 - 58
حوزههای تخصصی:
اگرچه رویکرد اعلامی مبنی بر جدایی ورزش از ایدئولوژی توسط بسیاری از سازمان های مرتبط بیان و ترویج می شود؛ اما تحلیل تجارب کشورهای مختلف حکایت از ارتباط بین این دو دارد. در مقاله حاضر پیامدهای ناشی از حضور نئولیبرالیسم در حوزه ورزش ایران با استفاده از روش تحلیل مضمون بیان شده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که در دو دهه گذشته، سیاست های توسعه ای جمهوری اسلامی ایران کم وبیش از الگوی جهانی نئولیبرالیسم پیروی کرده و همین امر ورزش ایران را تحت تأثیر قرار داده و پیامدهای مهمی در پی داشته که مهم ترین آنها عبارت اند از: اهتمام زیاد به حضور و میزبانی رویدادهای ورزشی گوناگون در سطح بین المللی، ایجاد لیگ های مختلف حرفه ای در ورزش و به تبع آن حاکمیت رویکرد تجاری و صنعتی در ورزش، صرف هزینه های هنگفت از طرف دولت برای باشگاه داری، توسعه شرکت های ورزشی فعال در عرصه های مختلف تجارت ورزش، تجاری شدن آموزش رشته های ورزشی، تجاری سازی محصولات و خدمات ورزشی، مدیریت ورزش همگانی توسط بخش خصوصی در قالب باشگاه های ورزشی محلی و منطقه ای و همچنین مدیریت بخشی قابل توجهی از ورزش تربیتی تحت عنوان مدارس غیردولتی.
تأثیر گسترش فضای مجازی بر تحول ساختاری دولت مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
221 - 246
حوزههای تخصصی:
انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات در چند دهه اخیر، فرایندها و روابط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را در سرتاسر جهان به طور چشمگیری تغییر داده است. با توجه به ارتباط اندام وار نظام سیاسی، وضعیت فرهنگی و مناسبات اجتماعی، دولت نوین نیز نمی تواند از تبعات گسترش فضای مجازی، مصون باشد. مقاله حاضر درصدد پاسخگویی بدین پرسش این است که فضای مجازی مشخصاً موجب چه تحولاتی در ساختار دولت نوین شده است؟ تبیین چنین تحولاتی ضمن ایجاد آگاهی در خصوص ساختار و کارکردهای دولت در عصرِ انقلاب اطلاعاتی، جهت اتخاذ الگوی صحیح حکمرانی و سیاست های کارا در حوزه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز اهمیت تعیین کننده دارد. در مقاله حاضر تأثیر گسترش فضای مجازی بر تحول ساختاری دولت با بهره گیری از نظریه انتقادی فناوری بررسی شده است. در این چهارچوب تبیین شده است که فضای مجازی سبب ساز مذکور شبکه ای»، رسانه ای»، مجازی» و فراقلمرویی» شدن دولت شده است.
نقد مبانی معرفت شناسی نئولیبرالیسم در آموزش از منظر تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۳۱۲
31 - 36
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف نقد مبانی معرفت شناسی نئولیبرالیسم در آموزش، از منظر علامه مصباح یزدی صورت گرفت. نوع این پژوهش کیفی و برای دستیابی به هدف پژوهش از دو روش پژوهش تحلیل اسنادی و پژوهش استنتاج عملی فرانکنا و نیز نقادی بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی آثار و نوشته ها و روایت های تاریخی مرتبط با موضوع نئولیبرالیسم در حوزه آموزش و معرفت شناسی تعلیم و تربیت اسلامی بوده است. براساس یافته های پژوهش، ذهنیت حکومت نئولیبرالیسم سعی بر آن دارد که افرادی پرورش یابند که خودمحوری، ویژگی اساسی آن است. در این سوژه در ظاهر، آزاد و مختارند تا زمان و منابع خود را برای تحقق هرچه بهینه تر سرمایه انسانی در وجود خودشان مدیریت کنند و اعضای حوزه آموزش وارد فضای رقابتی و مبهم می شوند و امنیت شغلی آنها در گرو تطابق با معیارهای مستمر و استانداردهاست. ولی از منظر تعلیم و تربیت اسلامی، اساسی ترین جایگاه علم، آماده ساختن نیروی انسانی کارآمد، شایسته و دارای مهارت به منظور پاسخ گویی به نیازهای جامعه در زمینه های مختلف است.
بررسی نقش سیاست «خصوصی سازی» در دولت اصلاحات در تشدید پدیده ی رانت خواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۰
97 - 113
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی از سیاست نئولیبرالیستی در دوران اصلاحات صورت گرفت. این پژوهش به صورت کتابخانه ای، توصیفی و اسنادی انجام شده و بازه زمانی مورد بررسی نیز دولت اصلاحات (دولت هفتم هشتم) بوده است. یافته های پژوهش نشان داد: در دوره اصلاحات رویکرد اقتصاد لیبرالیستی دولت بدون توجه به پیامدهای سیاست گذاری های خود اقدام به واگذاری مجموعه ای از شرکت های دولتی نموده که در یک اقتصاد توسعه نیافته این قبیل واگذاری ها می تواند موجب رانت شود؛ در طی این سال ها، دولت با در پیش گرفتن شعار توسعه سیاسی به نوعی از صحنه اقتصادی دور شده و در موضوع خصوصی سازی آن چنان موفق نبود، به طوری که مردم و بخش خصوصی واقعاً مجال حضور در صحنه فعالیت های اقتصادی را پیدا نکردند. در دولت اصلاحات خصوصی سازی به شکل دیگری در انحصار دولت قرار گرفت؛ به طوری که مدیران واحدهای واگذار شده به بخش خصوصی از میان مدیران دستگاه های دولتی انتخاب می شدند و به نوعی ادامه دهنده مسیر دولت، تحت پوشش نام خصوصی سازی بودند. در این دوران وام های کلان در اختیار افرادی خاص قرار گرفت و به صورت خلاصه می توان گفت واقعیت دولت رانتیر و ویژه خواری تحت پرچم "خصوصی سازی" عینیت پیدا کرد، درحالی که خصوصی سازی در اقتصاد ایران بدون حضور واقعی بخش خصوصی همچنان در انحصار عده ای معدود باقی ماند. آنچه که محقق بدان دست یافته است؛ بین مقوله ی خصوصی سازی در ایران در حد فاصله ی دولت های هفتم و هشتم با مقوله ی رانت خواری یک ارتباط مستقیم وجود دارد
بررسی عملکرد مدل های نظام اقتصادی سرمایه داری در مواجهه با کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
243 - 268
حوزههای تخصصی:
بلایای طبیعی اجتناب ناپذیر هستند و دولت ها تنها با برنامه ریزی می توانند برای مقابله با آنها آماده باشند. کرونا شرایط دشواری را به وجود آورد. اما، برخی کشورها بهتر از دیگران عمل کردند. دلیل رویکردهای متفاوت چه بود و چرا برخی موثرتر واقع شد؟ برای پاسخ به این پرسش با روش توصیفی- مقایسه ای، با هدف کشف علل عملکرد متفاوت دولت ها و با این فرض که یکی از دلایلی که باعث پاسخ های متفاوت می باشد، ویژگی نظام اقتصادی است، به بررسی منابع پرداختیم. این مطالعه نشان می دهد نظام نابرابر سرمایه داری به دلیل حذف گزینشی بخش های هزینه زای خدمات اجتماعی تنها بر اساس هزینه- فایده اقتصادی، دولت های قدرتمندی مانند آمریکا و انگلستان را در بحرانی ترین شرایط در بدترین وضعیت قرار داد. تفاوت نظام های اقتصادی و نحوه درک دولت ها از همه گیری منجر به عملکردها و آمار متفاوتی در میزان مرگ و میر و پیامدهای اقتصادی شد. این تحقیق همچنین نشان می دهد که مدیریت بحران های همه گیر سه مرحله دارد. اولیه یا ورود، مقابله یا مدیریت و خروج. عدم آمادگی کشورهای نئولیبرال (آمریکا و انگلستان) در مرحله ورود باعث شدکه نتوانند عملکرد مناسبی در مرحله دوم داشته باشند ولی در مرحله سوم به دلیل تولید واکسن موفق تر بودند. اما آمادگی کشورهای آلمان و سوئد در مرحله اول به واسطه برنامه ریزی دولت و خدمات اجتماعی قوی تر موفقیت آنها را در مرحله مدیریت بحران و خروج رقم زد. آمادگی ژاپن نیز در مرحله اول به دلیل فرهنگ نهادینه شده مردم و همچنین سرمایه گذاری دولت در مبحث آموزش، باعث موفقیت این کشور در مراحل بعدی شد.