مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
فرسایش
منبع:
سرزمین سال چهارم تابستان ۱۳۸۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
107 - 118
حوزههای تخصصی:
ویژگی های ژئومورفولوژی پایه و اساس بررسی های منابع طبیعی حوزه های آبخیز به شمار می رود. زیرا این ویژگی ها تحت تأثیر عوامل زیادی مانند اقلیم، خاک، هیدرولوژی، اکولوژی، زمین شناسی و غیره قرار دارند که می توانند اشکال فرسایشی را بوجود بیاورند. بدون شک اشکال فرسایشی نیز متناسب با خصوصیات و ویژگیهای ژئومورفولوژی توسعه خواهند یافت. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از داده های سنجش از دور و GIS و با یک روش ترکیب نگر عوامل مؤثر بر ویژگی های ژئومورفولوژیکی و اشکال فرسایشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند در این رابطه ابتدا با استفاده از نقشه های توپوگرافی محدوده مورد مطالعه مشخص گردید. سپس کلیه لایه های اطلاعاتی مورد نیاز مانندزمین شناسی، شیب، نقشه کاربری و قابلیت اراضی و غیره رقومی گردیدند. از تصاویر سنجنده ETM+ ماهواره ای لندست سال 2002 نیز پس از پردازش های لازم برای تفکیک واحدها و تیپ های ژئومورفولوژی و همچنین تفسیر اشکال فرسایشی استفاده شد.
نتایج نشان داد، سیمای ژئومورفولوژی منطقه مورد مطالعه بر اساس مشخصات ارتفاعی، شیب و تظاهرات شکل شناسی عوارض زمین به ترتیب به واحدهای کوهستان(1)، تپه ماهور(2)و نهشته های رودخانه ای(3) قابل تفکیک هستند. در مجموع 8 رخساره مشخص گردید که از این میان، رخساره توده سنگی با پوشش مواد منفصل از واحد کوهستان با تیپ دامنه منظم با مساحتی معادل 04/74 هکتار(45 درصد از کل مساحت حوضه) بیشترین سطح را به خود اختصاص داده است. از بین اشکال فرسایشی، فرسایش سطحی به نحو چشمگیری در منطقه وجود دارد که به صورت لکه های پراکنده و سفید رنگی که فاقد پوشش گیاهی و یا با پوشش گیاهی ضعیف است، در سمت هایی از ارتفاعات منطقه قابل مشاهده است. علاوه بر عوامل طبیعی، عوامل انسانی مانند وضعیت معیشتی و دامپروری می توانند در گسترش چنین اشکالی مؤثر واقع شوند.
شناخت مناطق حساس به فرسایش از طریق بررسی مدل Fargas (مطالعه موردی: حوزه آبخیز سنگاب)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ششم تابستان ۱۳۸۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
1 - 9
حوزههای تخصصی:
جهت شناخت منابع بحرانی رسوبزا در سطح حوزه های آبخیز بزرگ، میتوان براحتی از اطلاعات در دسترس زمینی در مقیاس منطقه ای استفاده کرد. روش تحقیق حاضر جهت کسب ارزیابی های لازم به صورت کمی برای مدیریت محیطی تهیه شده است. لذا تلاش میکند روش Fargas و همکارانش را مطالعه و استفاده نماید. این روش در یکی از زیرحوزه های، حوزه آبخیز حبله رود به نام سنگاب با سطح 71/7684 هکتار در شمال شرقی ایران و در قسمتهای اقلیمی خشک و نیمه خشک ایران واقع شده، اعمال شده است. هدف اصلی از این مدل، استفاده از داده های پایه زمینی که منجر به فرسایش شده و شامل تولید، انتقال و تجمع رسوبات از طریق مسیرهای آبی(آبراهه ها) در سطح حوزه آبخیز، میباشد. این مدل بر پایه انتخاب مناطق همگن تراکم آبراهه و سنگ شناسی بوسیله اتصال واحدهای پایه، سیستم نسبتی بدست می آید. ارزش های تراکم زهکشی بر اساس کلاس فرسایش و سنگ شناسی نیز بوسیله شاخص های فرسایش برگرفته از FAO(1997) نسبت دهی میشوند. ترکیب و کلاسه بندی مجدد نتایج تقریبا پنج کلاس خطر رسوب را بر اساس مدل Fargas و همکارن(1997) بدست می دهد. مزیت این روش اینست که تنها از دو عامل اصلی فرسایش که شامل سنگ شناسی و تراکم آبراهه است، استفاده میکند. بطوریکه این عاملها در نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی در کشورمان ایران وجود دارد. مقیاس نقشه ها 1:50000 بوده و مدل از طریق پایه وکتوری GIS (نرم افزار Arc GIS9.2) اجرا شده است. روش کار مورد آزمون نشان داده است که جهت تحقیقات اولیه برای ارزیابی فرسایش و طرحهای حفاظت خاک در سطح منطقه ای میتواند مفید باشد. همچنین جهت تعیین مناطقی که نیاز به تجزیه و تحلیل های بیشتری داشته و در نهایت مدیریت محیطی قابلیت ارتقاء را دارد.
ناپایداری دامنه های غربی کوههای تالش و اثرات مورفولوژیکی آن بر دشت انباشته اردبیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هفتم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
51 - 72
حوزههای تخصصی:
دشت اردبیل بعداز دوره ائوسن، توسط گسل ها ( نئور، هیر ، عنبران و... ) به صورت یک چاله فرو افتاده در آمده است و تشکیلات حساس به فرسایش دوران کواترنری روی آنها را پر کرده است. از اویل تا اوسط دوران الیگوسن نیز، ارتفاعات منطقه مرتفع گردیده و دوره بعدی فرسایش آغاز گردیده است. کوهزایی پاسادنین موجب گسل خوردگی، روراندگی ملایم و مرتفع شدن منطقه شده است. وجود کنگلومرا باسیمان سست و قطعات ولکانیکی جنوب اردبیل در پلیوکواترنر نشانه بارندگی های شدید در اوایل کواترنرمی باشد. نهشته های جدید کواترنر (هولوسن) توسط آبراهه های ارتفاعات به دشت اردبیل حمل شده اند و این عمل باز هم توسط آبراهه های منطقه انجام می گیرد. پادگانه های رودخانه ای، مخروط واریزه ها و... نشانه ناپایداری دامنه های غربی کوههای تالش و اثرات مورفولوژی آنها بردشت اردبیل باشد.
مطالعه و برآورد کیفی فرسایش در رخساره های ژئومرفولوژی با روش FAO در حوضه آبخیز ناورود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال نهم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
67 - 76
حوزههای تخصصی:
فرسایش وکاهش حاصلخیزی خاک از جمله مسائلی است که دستیابی به توسعه کشاورزی پایدار و حفظ محیط زیست را با مشکل روبرو می سازد. مطالعه کمی وکیفی فرسایش در حوضه های آبخیزکشور و جلوگیری از به هدررفتن یکی از غنی ترین و با ارزش ترین منابع طبیعی کشور یعنی خاک و مبارزه با این فرایند کمال اهمیت را دارد. هدف از این تحقیق بررسی انواع فرسایش، شدت فرسایش، تولید رسوب و عوامل موثر در این رابطه است در این خصوص ویژگی های فیزیوگرافی، توپوگرافی، اقلیمی، زمین شناسی، ژئومرفولوژی، خاک، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، خاک، فرسایش و تولید رسوب به طور کلی بررسی شد. این حوضه دارای مساحتی در حدود 265/46 کیلومتر مربع است. بررسی شدت فرسایش و تولید رسوب در هر زیر حوضه با استفاده از روش تجربی FAO (کیفی) صورت گرفت. نتایج بدست آمده از به کار گیری روش FAO در منطقه تحقیق نشان می دهد که ازکل مساحت حوضه آبخیز 0/002 درصد سطح حوضه درکلاس فرسایش ال 10/592 درصد از سطح حوضه درکلاس فرسایش ااا 78/811 درصد از حوضه درکلاس فرسایش IV و 10/595 درصد سطح حوضه درکلاس فرسایش V می باشد. از دلایل آن می توان
به شیب زیاد و تغییرکاربری، تخریب جنگل ومراتع، جاده سازی و سازند حساس به فرسایش است. به طور کلی نتایج این بررسی نشان می دهد که در هر زیر حوضه شیب مهمترین عامل فرسایش بوده و این مورد تقریبا در بیشتر زیرحوضه ها صادق است. عمده ترین عامل ایجاد فرسایش در حوضه تغییرکاربری و تخریب جنگل و مراتع و جاده سازی و شیب بسیارزیاد می باشد.
بررسی کارکرد وتوانایی مدل های تجربی در تخمین فرسایش و تولید رسوب (مطالعه موردی حوزه قلعه بنی شهرستان کهگیلویه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
71 - 86
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک ازجمله فرآیندهایی است که منابع آب و خاک یک کشور را مورد تهدید قرار می دهد. فرآیند فرسایش بسیار پیچیده است و عوامل زیادی در آن دخیل بوده که مهمترین آنها عوامل اقلیمی، شیب زمین، پوشش گیاهی، مدیریت و نحوه کاربری اراضی می باشد. به دلیل عدم وجود اطلاعات در منطقه از بین روش های تجربی، چهار روش MPSIAC ،EPM،FAO، BLM انتخاب و ارزیابی این چهار مدل در یکی از حوزه های استان کهگیلویه و بویر احمد-(حوزه قلعه بنی) انجام پذیرفت. ازبین چهار مدل مذکور دو مدل اولیه فرسایش و رسوب را به صورت کمی و دو مدل دیگر، فرسایش را به صورت کیفی برآورد می کنند. براساس روش MPSIAC میزان فرسایش سالانه حوزه 59/3 تن بر هکتار بر سال و روش EPM این مقدار 76/2 تن بر هکتار بر سال بدست آمد. در روش FAO، BLM امتیازهای نهایی مربوط به فرسایش برای کل حوزه به طور میانگین به ترتیب 9/55 و 9/47 محاسبه گردید. براین اساس در روش FAOمیزان فرسایش در کلاس چهارم قرار می گیرد که نیاز به تغییرات وسیع و همه جانبه در اداره اراضی و محدود کردن عملیات ساختمانی دارد.
برآورد میزان فرسایش خاک در حوضه آبخیز شاهرود - میامی با استفاده از مدل SLEMSA و تکنیک GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هفتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
15 - 34
حوزههای تخصصی:
بهره وری صحیح از منابع طبیعی مستلزم شناخت مکانیسم عملکرد فرایندهای محیطی می باشد. خاک به عنوان یکی از مهم ترین منابع طبیعی همواره نیازمند برنامه ریزی و مدیریت جامع در زمینه بهره وری و حفاظت در برابر فرسایش است. فرسایش خاک به عنوان یک مخاطره محیطی، همه ساله موجب از بین رفتن حجم وسیعی از خاک های حاصل خیز در سراسر دنیا می شود. بنابراین هدف از این پژوهش برآورد میزان فرسایش خاک در حوضه آبخیز شاهرود-میامی به تن در هکتار در سال با استفاده از مدل SLEMSA و نهایتاً تهیه نقشه فرسایشی این حوضه از طریق تلفیق داده های رقومی به وسیله تکنیک سیستم اطلاعات جغرافیایی است. برای دست یابی به اهداف، ابتدا مقدار عددی پارامترهای مدل مذکور شامل شیب، طول دامنه، انرژی جنبشی باران، نقش حفاظتی گیاهان و قابلیت فرسایش پذیری خاک بر اساس روابط موجود برآورد گردید. سپس لایه های رقومی آنها در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه و تلفیق آنها منجر به تهیه نقشه فرسایش خاک حوضه آبخیز شاهرود- میامی شد. نتایج نشان می دهد که سه کمربند فرسایشی در نوارهای کوه پایه ای شمال و شمال غرب، جنوب، و مرکز محدوده مطالعاتی گسترده شده است و دامنه فرسایشی کمتر از 371/2 تا حداکثر 185/67 تن در هکتار در سال را دربرمی گیرد. موقعیت مکانی کمربند های فرسایشی نمایانگر اهمیت پارامترهای توپوگرافی نظیر شیب، جهت شیب، ناپایداری رسوبات در دامنه ها و قدرت فرسایندگی بارش در تخریب خاک است. در مقابل طبقه حداقل فرسایشی با مقدار کمتر از 371/2 تن خاک فرسایش یافته در هکتار در سال، با دارا بودن 42/48 درصد از مساحت کل حوضه بیشترین مساحت را به خود اختصاص داده است که حاکی از گستردگی مقادیر کم فرسایشی به نسبت مقادیر بالا در حوضه مطالعاتی می باشد. چنین حجم فرسایشی در درازمدت با توجه به پتانسیل های طبیعی منطقه، نیازمند برنامه ریزی کاربردی و مدیریت جامع حفاظت خاک است.
کاربرد منحنی های هیپسومتری بی بُعد در ارزیابی فرسایش و رسوب گذاری. مطالعه موردی: حوضه نچی در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
95 - 104
حوزههای تخصصی:
خصوصیات فیزیکی حوضه ها از جمله ارتفاع و توپوگرافی؛ به صورت مستقیم و غیر مستقیم اثرات بسیار زیادی بر فرآیند فرسایش دارند. از بین رفتن خاک به وسیله فرسایش و مسایل مرتبط به آن در حوضه های رودخانه ای از مسایل بسیار مهم محیطی اخیر به شمار می رود. در انتخاب یک مدل برای بررسی تکامل حوضه ها، منحنی های هیپسومتریک به عنوان یک شاخص سنجش به شمار می روند. منحنی های هیپسومتری، توزیع سطوح ارتفاعی یک حوضه را از سطح آب های آزاد می توانند ارزیابی و توصیف نمایند. این منحنی ها با ترسیم ارتفاع کل در مقابل مساحت کل حوضه ترسیم می گردند. منحنی های هیپسومتری بی بعد واقعی و تئوریک، از جمله روش هایی است که امکان تحلیل سه بعدی از منطقه را در اختیار کاربر قرار می دهد. بر اساس نحوه قرارگیری این منحنی ها نسبت به هم، موقعیت و مکان نقاط دارای فرسایش و رسوب و نهایتاً مساحت آن مشخص می شود. به منظور تجزیه و تحلیل وضعیت فرسایش و رسوب گذاری و شناخت وضعیت تکاملی حوضه ها با دید مقایسه ای، در سطح حوضه نچی و زیرحوضه های آن، جداول و منحنی های هیپسومتری بی بعد محاسبه، ترسیم و مقایسه شده اند. مقایسه سه زیرحوضه انجیران، دره وران و گاگل نشان داد که زیرحوضه انجیران، را می توان در ردیف حوضه های در حال تعادل نسبی قرار داد. زیرحوضه گاگل نسبت به حالت تعادل در مقایسه با دو زیرحوضه دیگر فاصله بیشتری دارد و می توان گفت که نسبت به دو زیرحوضه دیگر جوان تر است. با مشاهده منحنی های تئوریک و واقعی حوضه نچی متوجه می شویم که کل حوضه تا اندازه ای جوان است و تا حالت تعادل فاصله نسبتاً کمی دارد.
ارزیابی کارایی مدل آنتروپی در پهنه بندی میزان فرسایش با رویکرد ژئومورفولوژیکی. مطالعه موردی: حوضه آبخیز کند در بالادست سد لتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
85 - 98
حوزههای تخصصی:
وقوع فرسایش در نواحی مختلف موجب از دست رفتن خاک های حاصلخیز و تخریب اکوسیستم های طبیعی می شود که لزوم شناسایی، اولویت بندی و تدوین برنامه های مدون جهت کاهش فرسایش در نواحی مستعد را می طلبد. با توجه به پتانسیل بالای حوضه کند از زیر حوضه های آبخیز لتیان در تولید رسوب (46/20413 تن در سال) و قرارگیری این حوضه در بالادست سد لتیان، هدف این پژوهش مشخص نمودن مناطق در معرض خطر فرسایش و آزمون کارایی مدل آنتروپی در این زمینه می باشد. در روش مورد استفاده بر اساس رخساره های ژئومورفولوژیکی، عوامل مؤثر در فرسایش با استفاده از مدل آنتروپی بررسی و نسبت به تهیه ماتریس آنتروپی و در نهایت نقشه پهنه بندی فرسایش اقدام شد. یافته ها نشان می دهند که شیب 81/27 درصد، سنگ شناسی 51/16 درصد، درصد پوشش گیاهی 74/15 درصد، بارندگی متوسط سالیانه 52/15 درصد، نوع کاربری 41/14 درصد و بافت خاک 01/10 درصد در ایجاد رخساره های فرسایشی منطقه تأثیرگذار بوده اند. همچنین در نقشه پهنه بندی 5/64 درصد از منطقه در محدوده فرسایش متوسط و شدید قرارگرفته است. از آنجا که رخساره های آبراهه ای و تا حدودی شیاری در تمام پهنه های فرسایش کم، متوسط و شدید حضور دارند، بایستی با حفاظت از پوشش گیاهی و اعمال کاربری های مناسب در شیب های بالا از گسترش رخساره های شیاری و آبراهه ای و تبدیل آن ها به رخساره های با پتانسیل فرسایشی بالا، جلوگیری کرد.
نقش پارامترهای محیط طبیعی در میزان فرسایش و تولید رسوب به دو روش MPSIAC و EPM (مطالعه موردی: حوضه آبخیز سد برنجستانک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فرسایش خاک به عنوان خطری برای رفاه انسان و حیات او بشمار می آید درمناطقی که فرسایش کنترل نمی شود خاک ها به تدریج فرسایش یافته وحاصل خیزی خود را از دست می دهند لذا بررسی موضوع فرسایش ضرورت می یابد و هدف این تحقیق شناخت وضعیت فرسایش و تولید رسوب حوضه با روش تجربی MPSIAC و EPM است تا به توان، راهکارهایی یافت که از فرسایش خاک و هدر رفتن آب جلوگیری کند و یا آن را به حداقل برساند. حوضه آبخیز سد برنجستانک در قسمت مرکزی استان مازندران و در سیزده کیلومتری جنوب شرقی شهرستان قائم شهرقرار دارد و زهکش اصلی این حوضه یکی از زیرحوضه های رودخانه تالار می باشد که به نام رودخانه توجی نامگذاری شده است و پس از تعیین حدود حوضه پارامترهای مورد نیاز جمع آوری شده و در قالب موضوع فرسایش تجزیه و تحلیل شده اند از بین روش های متعدد تعیین میزان رسوب دو روش MPSIAC و EPM انتخاب گردید. مقایسه مقادیر به دست آمده بین این دو روش نشان داد که میزان رسوب دهی سالانه در حوضه با روش MPSIAC برابر با m3/km2 221/99بوده و میزان فرسایش ویژه m3/year 426/9می باشد. با روش EPM میزان فرسایش ویژه 71/ 363 متر مکعب در کیلومتر در سال و میزان دبی رسوب کل حوضه نیز m3/year 6459/54برآورد شده است و از نظر شدت فرسایش حوضه مورد مطالعه با توجه به هر دو روش در کلاس فرسایش کم قرار دارد. مدل تجربی MPSIAC به دلیل اینکه از پارامترهای بیشتری در آن استفاده شده است دقیق تر از مدل تجربی EPM می باشد.
تحلیل شرایط تکتونیک و فرسایش در حوضه سد شهید عباسپور با تکنیک های ژئومورفومتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کامل فعالیت های تکتونیکی و به خصوص حرکات تکتونیکی جوان و خطرات ناشی از آن نیاز به شناخت کامل فرایندهای ژئومورفولوژی دارد. بسیاری از عوارض ژئومورفولوژیکی در مقابل حرکات تکتونیکی فعال بسیار حساس هستند و همزمان با آن ها تغییر می کنند. هدف این پژوهش استفاده از شاخص های ژئومورفیک (شاخص عدم تقارن حوضه (Af)، شاخص سینوسیته حوضه (S)، شاخص شکل حوضه (BS)، شاخص شیب طولی رودخانه (SL)، نسبت انشعاب (Rb)، عدد ناهمواری (Rn)، برجستگی نسبی حوضه (Bh)، پیچ وخم پیشانی کوهستانی (Smf)، تراکم زهکشی (Dd)، هیپسومتری)، رسم و تحلیل نقشه های فرسایش پذیری سازندها، خاک ها و کاربری اراضی برای آگاهی از رابطه فعالیت تکتونیکی با فرسایش خاک حوضه آبریز کارون (بالادست سد شهید عباسپور) است. نتایج نشان داده است که فعالیت های تکتونیکی در سازندهای فرسایش پذیر باعث فرسایش کناره ای شده و درنتیجه خاک ها فرسایش می یابند اما در سازندهای مقاوم فعالیت زمین ساختی اثر کمی گذاشته و خاک ها تقریباً مقاومت خود را دارند. آبراهه های فرعی نیز اغلب تحت زاویه حاده ای به جریان اصلی وارد می شوند. رودخانه کارون در حوضه موردمطالعه بر روی سازندهای نرم و فرسایش پذیر نظیر گورپی، پابده، آغاجاری، گچساران و میشان پهن شده و با شدت جریان کمتری جاری می گردد. در این حالت فرسایش در مسیر رودخانه کم تر بوده، اما فرسایش کناره ای غالب است بیشترین فرسایش کنار رودخانه ای در مرکز و جنوب شرق حوضه است. حوضه از نظر هیپسومتری متعادل بوده و سیمای توپوگرافیک و ژئومورفیک حوضه موردمطالعه از فعالیت های تکتونیک متأثر است که نتیجه آن پستی وبلندی زیاد و کج شدگی حوضه است.
پهنه بندی فرسایش حوضۀ آبریز رزن با استفاده از مدل های منطق فازی، EPM و BLM در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
62 - 86
حوزههای تخصصی:
آگاهی از میزان خطر فرسایش، امکان شناسایی نواحی بحرانی و اولویت بندی برنامه های مدیریتی و حفاظتی را فراهم می کند. این مطالعه با هدف استفاده از مدل های منطق فازی، EPM و BLM دربرآورد شدت فرسایش و محاسبه کل رسوب تولیدشده در مدت یک سال در حوضه آبریز رزن، به کمک فناوری سنجش از دور و GIS انجام گرفته است و سپس دقت هر یک از مدل های مورد مطالعه با یکدیگر مقایسه شد. براساس نتایج به دست آمده از مدل BLM، بیشتر منطقه مورد مطالعه در تیپ فرسایش کم قرار دارد. در ادامه با استفاده از مدل EPM مقدار کل رسوب تولیدشده در حوضه آبریز رزن محاسبه شد. بنا بر نتایج به دست آمده از مدل EPM، شدت فرسایش در منطقه مورد مطالعه در کلاس فرسایش متوسط قرار دارد. همچنین نتایج حاصل از عملگر گامای فازی 98/0 فازی فرسایش منطقه مورد مطالعه را در 5 دسته از خطر خیلی کم تا خیلی زیاد نشان داد. درنهایت نتایج اعتبار سنجی مدل ها نشان داد که نتایج مدل EPM با داده های برداشت شده در مطالعه میدانی مطابقت بیشتری دارد که نشان دهنده دقت مدل EPM در بررسی فرسایش در منطقه مورد مطالعه است. براساس پهنه بندی صورت گرفته با استفاده از مدل EPM به ترتیب 44/28، 16/32، 40/39 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط قرار گرفته است.
ارزیابی شاخص های فرسایندگی باران با استفاده از تکنیک های زمینآمار در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (نمونۀ موردی: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
101 - 128
حوزههای تخصصی:
امروزه فرسایش خاک به عنوان یکی از مباحث مهم مدیریت حوضه های آبخیز در سطح ملی و جهانی مطرح است. برآورد خطر کاهش خاک و توزیع مکانی آن یکی از عوامل کلیدی برای ارزیابی موفق فرسایش خاک است. شاخص فرسایندگی باران مهم ترین عامل تأثیرگذار بر فرسایش خاک بوده و تابعی از خصوصیات فیزیکی باران است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی شاخص های فرسایندگی باران با استفاده از تکنیک های زمین آمار است. در تحقیق حاضر، فرسایندگی باران در استان گلستان از طریق مدل های فورنیه، فورنیه اصلاح شده، IAS و Ciccacci و براساس دوره ﺁماری 20 ساله (1378 تا 1398) ایستگاﻩﻫﺎی سازمان هواشناسی مدﻝﺳﺎﺯﻯ و برﺁورد شده است. پس از محاسبه فاکتور فرسایندگی باران برای ایستگاه های مورد نظر، با استفاده از روش های دورن یابی عکس فاصله (IDW)، درون یابی چندجمله ای جهانی (GPI)، تابع پایه شعاعی (RBF) و درون یابی کریجینگ (Kriging)، نقشه شاخص های فرسایندگی باران استان ترسیم شد و درجهت انتخاب بهترین روش درون یابی از شاخص های آماری ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE)، میانگین قدر مطلق خطا (MAE) و میانگین خطای اریب (MBE) استفاده شد. نتایج نشان داد روش فورنیه اصلاح شده بهترین شاخص (برمبنای RMSE، MAE و MBE کمتر در هر چهار روش درون یابی) و روش تابع پایه شعاعی به عنوان بهترین روش در میان روش های مورد استفاده می تواند برای برآورد فرسایندگی باران مورد استفاده قرار گیرد. همچنین نتایج نشان داد که میزان قدرت فرسایندگی باران در نواحی مرکزی استان به خصوص حوضه آبخیز گرگانرود و همچنین شمال و ﺷﻤﺎﻝﺷﺮﻕ استان با میانگین حداقل و حداکثر بارش سالانه (1/216 و 9/776) و چند نقطه در جنوب غرب حوضه با میانگین حداقل و حداکثر بارش سالانه (2/205 و 751) بیشترین مقدار ضریب فرسایندگی باران را دارا هستند که چنین تغییراتی ﻣﻰﺗﻮﺍﻧﺪ متأثر از الگوی توزیع بارندگی، شدت ﺁن و خصوصیات توپوگرافی باشد. بررسی قدرت فرسایندگی باران استان گلستان نشان می دهد که الگوی توزیع فرسایندگی باران به طور چشم گیری متأثر از میزان متوسط بارش منطقه است. به طوری که مقادیر فرسایندگی و متوسط بارش در این استان بر هم منطبق بوده و الگوی رفتاری تقریباً یکسانی را از خود نشان می دهند.
تعیین میزان فرسایش و رسوب با استفاده از روش MPSIAC و سامانه GIS در حوضه خورخوره، استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، با تغییر کاربری و توسعه اراضی کشاورزی در حوضه های کشور، میزان فرسایش و تولید رسوب افزایش یافته است. با توجه به اینکه در بیشتر زیرحوضه ها، آمار ایستگاه های رسوب سنجی به صورت درازمدت ثبت نشده است، برآورد میزان رسوب و فرسایش با مشکلاتی مواجه است. هدف از این پژوهش تعیین عوامل مؤثر در فرسایش و رسوب و تعیین مقادیر کمّی فرسایش در حوضه آبخیز خورخوره در استان کردستان است. به این منظور، ابتدا با استفاده از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی و عکس های هوایی در محیط GIS، نقشه نوع و گونه های فرسایش تهیه شد و این نقشه ها، با بررسی های صحرایی، تدقیق و ارزیابی شدند. براساس مدل MPSIAC، عوامل نُه گانه مؤثر در فرسایش درمورد تمامی زیرحوضه ها، به تفکیک بررسی شد و امتیازات هر عامل به دست آمد. با جمع امتیازات عوامل، درجه رسوب دهی برای هر زیرحوضه تعیین و سپس مقدار رسوب و فرسایش ویژه و فرسایش کل در هر زیرحوضه محاسبه شد. نتایج نشان داد عوامل توپوگرافی و وضعیت فعلی فرسایش بیشترین نقش و عامل آب وهوا کمترین نقش را در میزان رسوب دهی حوضه دارند. طبق نتایج، 92% کل حوضه دارای درجه رسوب دهی زیاد در کلاس فرسایش درجه چهار است. نسبت رسوب تحویلی حوضه (SDR) بین 32 تا 50% متغیر است. کمترین و بیشترین مقدار فرسایش ویژه در زیرحوضه های متفاوت، به ترتیب معادل 10 و 35 تن بر هکتار در سال، به دست آمد. مقدار رسوب ویژه و فرسایش ویژه کل حوضه نیز، به ترتیب 4/6 و 4/17 تن بر هکتار در سال، حاصل شد.
ارزیابی تغییرات کاربری اراضی و اثرات آن بر فرسایش خاک در حوضه بالادست سد یامچی اردبیل، با استفاده از الگوریتم تصمیم گیری چند معیاره ARAS و روش های نوین سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی، یکی از عوامل مهم در ایجاد فرسایش خاک است و در سال های اخیر، تاثیر متقابل تغییر کاربری اراضی و فرسایش خاک به یک نگرانی عمده زیست محیطی تبدیل شده است. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی تغییرات کاربری های مختلف و ارزیابی اثرات تغییرات کاربری ها بر فرسایش خاک، در حوضه بالادست سد یامچی، می باشد. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، ابتدا نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش شی گرا برای دو دوره-ی 2000 و 2021، تهیه شده است. در مرحله بعد لایه های اطلاعاتی سایر عوامل مؤثر برای فرسایش خاک حوضه در محیط GIS تهیه گردید. ارزش گذاری و استاندارد سازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیار ها، با بهره گیری از روش CRITIC انجام شد. تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از الگوریتم چند معیاره ARAS، صورت پذیرفت. نتایج این پژوهش نشان داد، بیشترین میزان مساحت در سال 2000 مربوط به مراتع خوب و متوسط، به ترتیب با 42/237 و 27/137 کیلومتر مربع و در سال 2021، مربوط به مراتع ضعیف و خوب به ترتیب با 98/199 و 98/109 کیلومتر مربع می باشد. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش سال 2000 به ترتیب 65/10 و 59/29 درصد و طبق پهنه بندی فرسایش 2021 به ترتیب 37/11 و 52/31 درصد از مساحت شهرستان در دو طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارند. به طور کلی می توان گفت، عمده دلایل افزایش مقدار فرسایش در سطج حوضه مورد مطالعه، افزایش اراضی زراعی (دیم و آبی)، اراضی بایر، مراتع ضعیف و نواحی انسان ساخت و کاهش سطح مراتع خوب و متوسط می باشد.
بررسی تاثیر تغییرات کاربری اراضی در یک دوره بیست سال بر میزان فرسایش و رسوب حوضه رضی چای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
114 - 133
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یک مشکل جهانی است که منابع آب و خاک را تهدید می کند و تغییرات کاربری اراضی یکی از عوامل مهم در فرسایش خاک است. هدف از این پژوهش ارزیابی اثر تغییرات کاربری اراضی بر فرسایش خاک در حوضه آبخیز رضی چای مشگین شهر در استان اردبیل است. به منظور اجرای این تحقیق ابتدا تصاویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه مربوط به سال های 1378 و 1398 و ماه خرداد از مرکز تحقیقات زمین شناسی آمریکا دریافت و پس از تصحیحات اتمسفری و رادیومتریک با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده به شیوه ماشین بردار پشتیبان اقدام به تهیه نقشه کاربری اراضی در هر دو سال شد. سپس به منظور برآورد میزان فرسایش در هر دوسال از مدل RUSLE استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل و تولید نقشه ها در اجرای این تحقیق نیز از نرم افزارهای SPSS 21، Excel، ArcGIS 5.4، Archydro و ENVI 5.3 استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که در طول بیست سال اخیر کاربری های مرتع، زراعت آبی، بایر در منطقه کاهش و در مقابل سطح اراضی زراعی دیم و مسکونی افزایش یافته است. در این بین بیش ترین تغییر مربوط به افزایش 69/27 هکتاری اراضی زراعی دیم در منطقه می شود. هم چنین نتایج بررسی تغییرات فرسایش نشان داد میزان فرسایش از سال 1378 تا 1398 از 49/6 به 46/6 تن در هکتار در سال کاهش یافته است. نتایج این تحقیق نشان داد که علی رغم افزایش سطح اراضی زراعی دیم در منطقه به دلیل کاهش سطح اراضی بایر و تقویت پوشش گیاهی در این منطقه میزان فرسایش به میزان اندکی کاهش یافته است که این امر نشان دهنده تاثیر تغییرات کاربری اراضی به خصوص تقویت پوشش گیاهی در کنترل میزان فرسایش در منطقه مورد مطالعه است.
ارزیابی و تحلیل میزان تاثیر کاربری اراضی بر فرسایش خاک با استفاده از مدل تجربی RUSLE (مطالعه موردی: حوضه آبخیز بالیخلوچای، استان اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
238 - 258
حوزههای تخصصی:
نوع و شدت فرسایش خاک در یک منطقه، تابع شرایط اقلیمی، پستی و بلندی زمین، خاک و کاربری اراضی است که در این میان اهمیت کاربری اراضی به دلیل نقش مؤثر انسان بر آن نسبت به دیگر عوامل زیادتر است. هدف از این پژوهش ارزیابی و تحلیل میزان فرسایش خاک در حوضه آبخیز بالیخلوچای با استفاده از مدل تجربی RUSLE در استان اردبیل است. به منظور اجرای این تحقیق ابتدا تصویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه مربوط به سال 1400 و ماه خرداد از مرکز تحقیقات زمین شناسی آمریکا دریافت و پس از تصحیحات اتمسفری و رادیومتریک با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده به شیوه ماشین بردار پشتیبان اقدام به تهیه نقشه کاربری اراضی شد. سپس به منظور برآورد میزان فرسایش از مدل RUSLE استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل و تولید نقشه ها در اجرای این تحقیق نیز از نرم افزارهای SPSS 21، Excel، ArcGIS 5.4، Archydro و ENVI 5.3 استفاده شد. لایه پارامترهای مدل RUSLE شامل لایه فرسایندگی باران، لایه خاک، لایه توپوگرافی، لایه پوشش گیاهی و عامل حفاظتی خاک هم چنین آمارهای مختلف مربوط به ایستگاه های باران سنجی، هیدرومتری، نقشه های توپوگرافی 1:50000، زمین شناسی 1:100000 هم چنینDEM (20 متر منطقه) و نیز بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و سنجش از دور استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که مقدار متوسط فرسایش سالانه خاک برای کل حوضه در دامنه بین 65/6- تا 75/14 تن در هکتار در سال متغیر است. هم چنین بررسی روابط رگرسیونی بین فاکتورهای مدل RUSLE و مقدار فرسایش سالانه خاک نشان داد که فاکتور توپوگرافی (LS) با بالاترین مقدار ضریب تعیین R^2=0/95 بیش ترین اهمیت را در برآورد فرسایش سالانه خاک به وسیله مدل RUSLE دارد.
جایگاه علم مهندسی سیالات در بلندترین گنبد آجری جهان (گنبد سلطانیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
596 - 619
شاخص ترین اثر تمدنی ایران در عصر اسلامی با عنوان بلندترین گنبد آجری جهان 700 سال است که در بین دشت وسیع بادخیزی با اقلیم سخت با عظمت و پایدار خودنمایی می کند. راز پایداری این بنا در میان جریانات هوایی حاصل از جغرافیای منطقه، بدون تردید ناشی از به کارگیری سازه ای کاملاً مهندسی شده بر پایه علم آیرودینامیک در معماری آن است. این علم امروزه جهت استقامت و پایداری بناها در سازه های عمرانی به کار گرفته می شود. پژوهش حاضر با اتکا بر آسیب ها و فرسایش های ناشی از جریانات هوایی و شرایط اقلیمی بر روی بنای سلطانیه به طرح این موضوع پرداخته است. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، تحلیلی-توصیفی همراه با مطالعات آزمایشگاهی و کتابخانه ای می باشد. روش و ابزار مورد استفاده، بررسی اسناد و مدارک مکتوب، مطالعات میدانی و آزمایشگاهی است. نتایج بررسی ها حاکی از آن است که انتخاب ایوان های تو در تو در طبقه فوقانی بنا در طرحی 8 هشت ضلعی در راستای باد غالب منطقه و حضور پنجره در هر ضلع از این ایوان کاملاً براساس شناخت اقلیم منطقه، مقاومت هوا و تأثیرات ناشی از آن طراحی گردیده و معماران بنای سلطانیه با آگاهی به قوانین و اصول آیرودینامیک این سازه عظیم را تا به امروز برقرار داشته است. اهداف پژوهش: بررسی جایگاه علم مهندسی سیالات در بقای بلندترین گنبد آجری جهان(گنبد سلطانیه). آشنایی با هیئت ظاهری بنای گنبد سلطانیه و ملاحظات تأثیر جریانات جوی بر آن. سؤالات پژوهش: جایگاه علم مهندسی سیالات در بلندترین گنبد آجری جهان (گنبد سلطانیه) چگونه است؟ مختصات شکل ظاهری بنای گنبد سلطانیه و ملاحظات تأثیر جریانات جوی بر آن چگونه است؟
مدل سازی تغییرات فرسایش و رسوب رودخانه سجاسرود قبل و بعد از ساخت سد گلابر با روش GCD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه از داده های تصاویر ماهواره ای در زمینه های مختلف برای رصد و کشف تغییرات پدیده های مختلف ژئومورفولوژی استفاده می شود.در همین راستا با هدف تعیین و تبیین تاثیر سد گلابر بر مورفولوژی و میزان فرسایش و رسوبگذاری رودخانه سجاسرود در پایین دست، از مدل GCD استفاده گردید. داده های این مدل از طرق مختلف قابل حصول است. در این مقاله مدل های رقومی ارتفاعی سری زمانی، از تصاویر ماهواره ای استر سری L1A و L1B برای مدل GCD تهیه گردید. پس از تهیه DEM های تاریخی مورد نیاز ، مدل با سه روش حداقل سطح تشخیص ، مدل خطاهای انتشاریافته و تعیین آستانه احتمالی با استفاده از تعریف یک فاصله اطمینان توسط کاربر، در محیط نرم افزار ARCGIS و الحاقیه GCD اجرا گردید. خروجی روش های سه گانه مدل نشان داد، در تمام طول دوره مطالعه 2003تا 2019 فرایند رسوبگذاری در بستر رودخانه بر فرایند فرسایش غلبه داشته است. از طرفی بعد از بهره برداری از سد، ضمن کاهش کلی نرخ فرسایش و رسوب در پایین دست سد، خروجی مدل GCD در هر سه روش و نمودارهای رواناب سری زمانی، حاکی از کاهش معنادار میزان فرسایش در بستر رودخانه دارد. با کاهش قدرت حمل بار رسوب و فرسایش رودخانه در بخشهایی از مسیرش با جابجایی و افزایش عمق مواجه شده است. .همچنین میانگین درصد تغییرات اختلاف حجم خالص در رودخانه از 19/0 درصد قبل از ساخت سد تا 50/0 درصد بعد از ساخت سد برای مدل های مختلف در نوسان است.
تعیین نوع رابطه مؤلفه های مختلف فرسایش خاک با استفاده از شبیه ساز باران در سازند گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
115 - 128
حوزههای تخصصی:
تعیین نوع رابطه بین مؤلفه های مختلف فرسایش خاک می تواند اطلاعات کامل تری از نحوه عملکرد این مؤلفه ها در حوضه های آبخیز مختلف و در کاربری های متفاوت ایجاد کند. در این تحقیق به منظور تعیین نوع رابطه بین مؤلفه های مختلف فرسایش در کاربری های مختلف نهشته های سازند گچساران، بخشی از حوضه آبخیز کوه گچ شهرستان ایذه با مساحت 1202 هکتار انتخاب گردید. در این تحقیق با استفاده از رگرسیون تک متغیره نوع روابط بین رسوب – رواناب، رسوب – نفوذ، رسوب – شروع آستانه رواناب و فرسایش، رواناب – نفوذ، رواناب – شروع آستانه رواناب و فرسایش، نفوذ – شروع آستانه رواناب و فرسایش تعیین شدند و همچنین به بررسی میزان ارتباط بین آن ها نیز پرداخته شد. نمونه برداری مؤلفه های مختلف فرسایش خاک در 6 نقطه و با 3 تکرار و درشدت های مختلف بارش 75/0، 1 و 25/1 میلی متر در دقیقه در سه کاربری مرتع، منطقه مسکونی و اراضی کشاورزی به کمک دستگاه شبیه ساز باران انجام شد. به منظور انجام تحلیل های آماری از نرم افزار SPSS و EXCEL استفاده گردید. نتایج نشان داد که به طورکلی درشدت 75/0 میلی متر در دقیقه در هر سه کاربری مرتع، کشاورزی و مسکونی و در ارتباط بین همه مؤلفه های مختلف فرسایش خاک در هفت مورد رابطه مثبت و در یازده مورد رابطه منفی وجود دارد و درشدت 1 میلی متر در دقیقه در هر سه کاربری مرتع، کشاورزی و مسکونی و در ارتباط بین همه مؤلفه های مختلف فرسایش خاک در هفت مورد رابطه مثبت و در یازده مورد رابطه منفی وجود دارد و درشدت 25/1 میلی متر در دقیقه در هر سه کاربری مرتع، کشاورزی و مسکونی و در ارتباط بین همه مؤلفه های مختلف فرسایش خاک در هشت مورد رابطه مثبت و در ده مورد رابطه منفی وجود دارد.
فرسایش خاک در حوضه آبریز موسی آباد تیران با استفاده از مدل SLEMSA
منبع:
مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی (چشم انداز جغرافیایی) دوره ۳ بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۶
95 - 109
یکی از اهداف مهم در مطالعات منطقه ای و آمایش سرزمین، ارزیابی خطرات فرسایشی مناطق و تعیین مقدار آن است. برای برآورد میزان فرسایش روش های زیادی وجود دارد. در این روش ها عوامل گوناگونی دخالت دارند. از جمله این عوامل می توان به فرسایندگی باران، فرسایش پذیری خاک و پوشش گیاهی اشاره نمود. با توجه به مهمترین متغیرهایی که بر هر یک از عوامل فوق و میزان کلی فرسایش مؤثرند، توزیع و پراکنش جغرافیائی و نحوه دخالت آنها در تغییر نرخ فرسایش خاک تبیین می شود. اگر چه روشهای گوناگونی برای ارزیابی خطرات فرسایشی وجود دارد ولی مدل SLEMSA به دلیل بهره گیری از همبستگی های انحنائی، به کارگرفتن فاکتورهای مؤثر در فرسایش، تعیین میزان شرکت عوامل بر حسب اهمیت آنها با یک نسبت وزنی و نهایتاً منظور داشتن بسیاری از تأثیرات متقابل عوامل در این مدل دارای پتانسیل های بالقوه مطلوب می باشد. در این تحقیق جهت ارزیابی فرسایش خاک در حوضه آبریز موسی آباد تیران با استفاده از مدل SLEMSA ابتدا به گرد آوری، آماده سازی و ورود لایه های اطلاعاتی نظیر عوامل توپوگرافی، اقلیمی، پوشش گیاهی و سطح خارجی زمین پرداخته شد و سپس با تلفیق این لایه ها، حوضه به 410 واحد رسوب زا (شبکه) تفکیک گردید که 200 شبکه در بالا دست و 210 شبکه در پائین دست واقع شده است . در آخر میزان خطر فرسایشی محاسبه شده و ارزش به دست آمده تحت عنوان واحد خطر فرسایشی . ( EHU ) حوضه به شمار می آید