مطالب مرتبط با کلیدواژه

هالیوود


۲۱.

بازتاب ریشه های منازعه ایران و ایالات متحده در عرصه بین الملل از منظر دیپلماسی رسانه ای آمریکا (مورد مطالعه: فیلم سیصد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منازعه ایران و آمریکا هالیوود بازنمایی فیلم سیصد دیپلماسی رسانه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۱۷۹
سینمای هالیوود در دهه اخیر، به طور فزاینده ای به تولید فیلم ها و سریال هایی با محوریت مضامین سیاسی پیرامون ایران مبادرت نموده است. مجموعه تلویزیونی «میهن » و فیلم های « آرگو »، «گلاب »، «یک شب با پادشاه »، «گارد جاویدان » و امثال اینها، در زمره آثار مهم هالیوود هستند که به طور مستقیم درباره ایران ساخته شده اند. در این میان، مجموعه فیلم های «سیصد» کوشیده است تا انحصاراً به بازنمایی تفاوت های تفکر سیاسی میان ایران باستان و یونان باستان بپردازد. در عین حال، فیلم «سیصد» درصدد مشابه سازی تقابل فکری گفتمان ایران- یونانی با تقابل فعلی فکری جمهوری اسلامی با ایالات متحده آمریکاست. در این مقاله، ضمن بررسی اصول فکری بازنمایی شده در فیلم «سیصد2» ، به شرح و بسط اساس تفکر سیاسی متعارض مورد تاکید در این اثر پرداخته خواهد شد. فرضیه مقاله بر این مبناست که فیلم «سیصد2» درصدد القای این مسأله است که بنیان های تفکر سیاسی در غرب و شرق از دیرباز متفاوت بوده و اعتلای سیاسی غرب در برابر استبداد و انسداد سیاسی در شرق، از گذشته تاکنون ادامه داشته است؛ لذا منازعه ایران و ایالات متحده در عرصه بین الملل، در تقابل میان آزادی و دموکراسی در دوران باستان ریشه دارد. روش تحقیق در این مقاله، بر مبنای ترکیبی از روش تحلیل گفتمان وندایک و تحلیل فیم رولان بارت است.
۲۲.

سیاست گذاری رسانه ای آمریکا علیه روسیه؛ هالیوود، جنگ سرد نوین و احیای روسیه هراسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست گذاری رسانه ای هالیوود ایالات متحده آمریکا روسیه جنگ سرد نوین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۲۶۰
در طول دوران جنگ سرد، علاوه بر رقابت تسلیحاتی و ایدئولوژیک میان آمریکا و شوروی که با موازنه قوای مبتنی بر بلوک بندی های آن دوره توأم بود، ایالات متحده توانست با بهره مندی از برتری در تولیدات فرهنگی؛ به ویژه در قالب سینمای هالیوود، قدرت نرم خود را از طریق جنگ رسانه ای و بازنمایی فرهنگی پیش ببرد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، رفته رفته تمرکز جنگ رسانه ای آمریکا از کمونیسم به اسلام و خاورمیانه تغییر جهت داد. این روند پس از وقوع حوادث 11 سپتامبر تشدید شد و موجی از محصولات فرهنگی با محتوای اسلام هراسی تولید شد؛ اما همزمان با بسط دوباره نفوذ روسیه در بعضی از نقاط جهان و شکل گیری موازنه های جدید قدرت که پاره ای از صاحبنظران از آن به جنگ سرد نوین تعبیر می کنند ، به نظر می رسد جنگ رسانه ای آمریکا علیه این کشور مجدداً در حال فعال شدن است. پرسش اصلی این مقاله آن است که آیا تحولات در روابط خارجی آمریکا با روسیه، بر سیاست گذاری رسانه ای ایالات متحده علیه روسیه تأثیرگذار بوده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که در واکنش به توفیقات روسیه در نقاط استراتژیک جهان؛ اهداف سیاست گذاری رسانه ای آمریکا پس از یک دوره تمرکز بر اسلام هراسی و بازنمایی علیه مسلمانان، درحال چرخش به سوی روسیه هراسی است. روش تحقیق در این مقاله بر پایه روش تفسیری و مقایسه ای است.
۲۳.

بررسی نقش بازنمایی های سینما در سیاست خارجی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنمایی سینما ژئوپلیتیک روابط بین الملل هالیوود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۷۱
سینما به سبب نقش بازنمایانه ای که در عرصه فرهنگ ایفا می نماید از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد. بازنمایی های سینما طیف گسترده ای از موضوعات و حوزه های مختلف نظیر فرهنگ، اقتصاد، سیاست، جنگ و... را شامل می گردد. این طیف متنوع از پوشش رسانه ای در سینما، باعث گردیده است که محققان نقش بسزایی برای کارکردهای سینما قائل شوند و آن را شایسته بررسی و مداقه بیشتر بدانند. یکی از حوزه های مطالعاتی که در آن بررسی نقش رسانه و سینما از اهمیت بالایی برخوردار می باشد، حوزه سیاست است. اهمیت سینما در حوزه سیاست به صورت عام، و سیاست خارجی به صورت خاص، ازآن رو است که باعث می شود در مسیر تأثیرگذاری بر افکار عمومی به کار گرفته شود. بررسی این موضوع می تواند محققان حوزه های رسانه، سینما و سیاست خارجی را در زمینه کارکردهای رسانه در بازنمایی رخدادهای سیاسی و ژئوپلیتیک، دیپلماسی عمومی و عوامل موثر در نفوذ بر افکار عمومی یاری رساند. برای نیل به این مقصود، به بررسی ارتباط بازنمایی ها و پوشش رسانه ای سینما باسیاست خارجی آمریکا پرداخته شد و با گزینش چند فیلم کوشش گردید به تحلیل کارکرد سینما در فرآیند قدرت سازی برای آمریکا مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان دهنده آن است که بازنمایی های سینما باعث جلب نظر مخاطبان به آمریکا شده است و نقش آفرینی سینما را باید یکی از عوامل گسترش قدرم نرم این کشور دانست.
۲۴.

تحلیلی بر خوانش مخاطبان تحصیلکرده امریکایی از فیلم های ضد اسلام هالیوود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام خوانش دریافت شرق شناسی مخاطب مسلمانان هالیوود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۶۰
در این مقاله، خوانش مخاطبان تحصیلکرده امریکایی از فیلم های ضد اسلام هالیوود مطالعه شده است. این مقاله با استفاده از رویکرد دریافت و ترکیب آن با گفتمان شرق شناسی، تجربه زیسته، ارتباطات بین فرهنگی و سواد رسانه ای مخاطب امریکایی را عناصر برجسته ای در برخورد با محتوای فیلم ها در نظر می گیرد. داده های لازم برای تحلیل به روش کیفی و از طریق مصاحبه اینترنتی با ?? دانشجوی امریکایی به دست آمده است. نتایج حاصل اگرچه قابل تعمیم نیست، اما نشان می دهد که اثار رسانه در شرایطی خاص صورت می پذیرد، اما مخاطب نیز با بالا بردن سواد رسانه ای خود که بخشی از آن ناشی از آگاهی اش از عملکرد سیاسی و اقتصادی رسانه هاست، در کنار برخورداری از تجربه ی مستقیم در خصوص مسائل بازنمایی شده، می تواند خوانشی متفاوت از آنچه نیت سازنده و تولیدکنندگان رسانه بوده است، داشته باشد. یافته ها نشان می دهند برای تشریح رابطه میان تجربه ی زیسته مخاطبان و میزان اثرگذاری فیلم ها باید مخاطبان به دو گروه تقسیم شوند: ?. پاسخگویان برخوردار از تجربه زیسته ?. پاسخگویان فاقد تجربه زیسته. بنابراین، با توجه به نتایجی که به دست آمد، فرضیه های تحقیق تایید می شود. تجربه ی زیسته افراد و آگاهی آنان از اعمال رسانه ای به عنوان دو عامل مؤثر در کاهش بازنمودهای هالیوود بوده اند. همچنین، این نتایج نشان می دهد که کاربست چنین رویکرد ترکیبی در این تحقیق نه توانسته به برجسته کردن عناصر اثرگذار در خوانش مخاطبان از فیلم کمک کند، و نه جایگاه هالیوود را در بین مخاطبان امریکایی و در شناساندن مسلمانان به آن ها مشخص کند.
۲۵.

مطالعه شیوه برساخت معنای معلولیت در سینمای ایران و هالیوود(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۲۴۷
در عصر کنونی رسانه ها به عنوان یکی از منابع اصلی شناخت و کسب اطلاعات قلمداد می شوند و ابزاری برای انتقال نگرش ها و دیدگاه ها نسبت به انواع گروه های اجتماعی هستند. در پژوهش حاضر، فیلم های سینمایی و گروه اجتماعی معلولین مورد مطالعه قرار گرفته اند. فیلم به عنوان یکی از منابع شناخت در درک و همچنین تعامل با شرایط و ویژگی های افراد دارای معلولیت از ارزش ویژه ای برخوردار است. سه فیلم سینمایی ایرانی «حوض نقاشی»، «اینجا بدون من»، «بچه های ابدی»، و سه فیلم سینمایی هالیوودی «من پیش از تو»، «من سم هستم» و «مرد بارانی» برای پاسخ به پرسش اصلی مبنی بر چگونگی برساخت معلولیت در سینما و کلیشه های موجود در تصاویر بازنمایی شده از افراد دارای معلولیت، انتخاب شدند. به این منظور از رویکرد بازنمایی استورات هال و مفهوم داغ ننگ گافمن بهره بردیم و با کمک روش تحلیل روایت گریماس، فیلم های منتخب را مورد ارزیابی قرار دادیم. یافته های پژوهش نشان داد که به طور کلی کلیشه های منفی از افراد دارای معلولیت، همچنان درونمایه اساسی پرداختن به این گروه در سینما به شمار می رود. اگرچه فیلم های هالیوودی رویکرد انتقادی تری اتخاذ کرده اند اما همچنان شاهد کلیشه هایی مانند: ترحم برانگیز، بار اضافی و تحمیل به جامعه، ترس از معلولان و پیامدهای آن و انزواگرایی در شخصیت پردازی معلولان هستیم. در مجموع، تحلیل کارکرد کنش نشان داد که معلولان به تصویر کشیده شده، کارکرد مخالف را در روایت دارند؛ از این مسأله می توان نتیجه گرفت که نگاه به معلولان، اغلب مانند سد و مانعی در رسیدن فاعل یا قهرمان به خواسته و آرزوی ش بازنمایی شده است.
۲۶.

بررسی تمایز میان دو جریان مستقل و شبه مستقل در سینمای معاصر آمریکا از منظر پی یر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سینمای مستقل و شبه مستقل هالیوود پی یر بوردیو نظریه میدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۴۸
با کم شدن قدرت استودیوهای فیلم سازی در هالیوود، جریانی از فیلم سازی مستقل در آمریکا به وجود آمد. به مرور زمان و با گذشت چند دهه از شروع این رویکردِ تازه، بر اساس مناسبات مختلف حاکم بر نظام سینمایی آمریکا، تفاوت هایی در دلِ این مدل از فیلم سازی قابل رصد است. هدف از این پژوهش، تبیین این تمایزات و گرایش هاست. تمایزهایی که در سینمای مستقل معاصر آمریکا انشعاب ایجاد می کنند. این پژوهش می کوشد با بهره گیری از آرای پی یر بوردیو، جامعه شناس فرانسوی، به ویژه «نظریه میدان» وی و مفاهیم پیرامونی آن، دو رویکرد مشخص در سینمای مستقل آمریکا را شناسایی و تبیین کند. نخست سینمایی موسوم به سینمای «شبه مستقل» که به مثابه تمهیدی اصلاحی در خدمت سینمای جریان اصلی قرار می گیرد و از طرفی دیگر، شکلی از سینما با عنوان «سینمای مستقل» که توانسته است از جنبه های گوناگونِ زیبایی شناختی، نگاه به اقلیت، مباحث اقتصادی و سیاسی در دل سینمای آمریکا، میدان متمایزی را ایجاد کند.
۲۷.

تأثیر طراحی لباس سینمای هالیوود بر تحول مد در میانه قرن بیستم (مطالعه موردی: فیلم صبحانه در تیفانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی لباس هالیوود مد قرن بیستم صبحانه در تیفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۴۰
با به تکامل رسیدن هنر صنعت سینما در قرن بیستم، هالیوود به عنوان مرکز فرهنگی هنری آمریکا مورد توجه تمام جهانیان قرار گرفت و فیلم های سینمایی به رسانه ای پرمخاطب تبدیل شدند که به کمک دیگر هنر ها سعی بر انتقال مفاهیم جدید داشتند. یکی از این هنرها، طراحی لباس بود که به منظور همکاری با سینما، گرایش طراحی لباس سینما را به وجود آورد. طراحان لباس هالیوود خیلی زود به موفقیت موردنظر رسیدند و توانستند با طراحی لباس برای ستارگان هالیوود، مُد جدیدی را به بازار ارائه کنند که علاوه بر انتقال مفاهیم جدید، تبلیغات تجاری موفقی برای فیلم سازان و شرکت های تجاری مد محسوب می شد. در این سال ها، بازیگران هالیوود به الگو های جوانان در مد لباس و سبک زندگی بدل شده بودند و طراحان با ارائه طرح های جدید خود بر تن این بازیگران تعیین کننده مد غالب آن دوران بودند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رسانه ها، به خصوص رسانه سینما بر مد و با طرح این پرسش که مد لباس چه رابطه ای با سینما داشته و بازیگران هالیوود در این میان چه نقشی داشته اند، سعی دارد با بررسی مد ارائه شده در هالیوود با نام «سبک هالیوودی» و به روش مطالعه کتابخانه ای منابع موجود، به چگونگی رابطه مد و سینما بپردازد؛ بنابراین در این مسیر به صورت موردی به مطالعه سبک لباس آدری هپبورن، ستاره مشهور هالیوود، روابط او با طراحان لباس آن زمان، مانند هوبرت ژیوانشی و تأثیرات او بر مد پرداخته و همچنین جهت بررسی دقیق تر به نقد طراحی لباس فیلم «صبحانه در تیفانی» (1961) و تأثیرات لباس های این فیلم بر مد به روش مشاهده ای پرداخته است. در انتها، با مطالعه تأثیرات بازیگران هالیوود در مد سال های میانه قرن بیستم متوجه می شویم که بازیگران یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در شکل گیری مد ها و تعیین فرهنگ ها هستند و تأثیرات آن ها می تواند ماندگار باشد.
۲۸.

رویکرد طراحی تولید هالیوود به جهان عرب بر اساس الگوی همجوشی JDL مطالعه موردی فیلم دزد بغداد (1940)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هالیوود هم جوشی مدل JDL ارزیابی جهان اسلام طراحی تولید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۲۱
هالیوود در بسیاری از موارد تلاش کرده است، در کنار فیلم های به ظاهر سرگرم کننده اش، از رویکردهای سیاسی و اجتماعی متعددی بهره برداری کند. رویکردهایی که غالبا با تحولات سیاسی و اجتماعی روز همراه بوده و غالبا تضمین کننده اهداف کلان سیاسی آمریکا یا متحدانش بوده است[i].هالیوود به منظور دستیابی به اهداف یاد شده، معمولا از ترکیب سبک ها، ایده ها و رویکردها استفاده می کند. بدین ترتیب راه را بر برداشت های صریح و مستقیم بسته و بر تاثیر بر ناخودآگاه مخاطب تکیه می کند. در ارزیابی و تحلیل این گونه آثار بعضا نمی توان از روش های معمول تحلیل بهره برد. بلکه می توان از همان روش ساخت اثر – یعنی هم جوشی – استفاده کرد. هم جوشی یکی از شیوه های نوظهور تحلیل داده ها است که ابتدا در علوم نظامی شکل گرفت و امروزه علاوه بر ورود به سایر عرصه های علمی، وارد علوم انسانی و هنر نیز شده است.در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا ضمن معرفی الگوی هم جوشی JDL، طراحی تولید فیلم دزد بغداد به واسطه همین الگو مورد ارزیابی قرار گرفته و رویکرد هالیوود نسبت به جهان عربی اسلامی تبیین و تشریح شود. نتیجه پژوهش موجود موید این ادعاست که دزد بغداد با استفاده از الگوی JDL، در تصویرسازی معماری و عناصر بصری جهان عرب، به شکلی کاملا سیاسی عمل کرده است. در نگارش این مقاله علمی کاربردی از منابع کتابخانه ای، عکاسی از صحنه های فیلم و تحلیل آن استفاده شده است.  در تایید این ادعا نگارنده یک مجموعه مستند تلویزیونی تحت عنوان تاریخ و تصویر (1380) را تولید کرد که از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد و در آن به فیلم های هالیوودی ای پرداخته می شد که از همین رویکرد تبعیت می کردند. 
۲۹.

بحران نوسلفی ها؛ تحلیل تکنیک های رسانه ای داعش در جذب نیرو و ایجاد ترس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوسلفی پست مدرن فیلم داعش هالیوود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۱۹
یکی از عوامل بحران در خاورمیانه که همزمان بستر و حاصل سوزاننده آن به کشورهای اسلامی این منطقه می رسد، نوسلفی گرایی است. نوسلفی ها و افراطیون جهادی در این منطقه با تمسک به تفاسیر سست بنیان اما خشن از دین، همواره به شکل های مختلف موجب آسیب به کشورهای اسلامی و دین شده اند. اگرچه بسترها و پشتیبانان آن ها مورد بررسی و تا حدی شناخته شده است اما در سال های اخیر در سایه برخی شرایط به وجود آمده، با استفاده از روش ها و تکنیک های تبلیغاتی توانسته اند به جذب نیرو و گاه ایجاد رعب و ترس بپردازند. اقدامات و نقش های تروریستی آن ها در کشورهای منطقه در حالی همچنان در جریان است که با استفاده از این روش های تبلیغاتی نیرو می گیرند و اثرگذارند. از این رو می توان گفت یکی از راه های تضعیف و از میان بردن این کانون بحران ساز در منطقه، شناخت راه ها، ابزارها و تکنیک های تبلیغاتی این گروه ها و مقابله با آن است. در این مسیر اگرچه در مورد فعالیت این گروه ها در شبکه های مجازی بررسی هایی شده است، در مورد مضمون تبلیغات و به طور خاص تکنیک های پیچیده، فکرشده و مدرن این گروه ها در ساخت فیلم های تبلیغاتی کمتر تأمل و تحقیق شده است. سؤال اصلی پژوهش این است که این گروه ها از چه تکنیک هایی برای جذب مخاطبان خود استفاده می کنند و اثر فیلم ها بر مخاطبان چگونه است؟ یافته های ما با تمرکز بر گروه داعش نشان می دهد این گروه در ساخت و تولید فیلم های تبلیغاتی خود از ابزارها، روش ها و تکنیک های مدرن فیلم سازی جهان و نیز عناصر و تکنیک های رویکرد پست مدرن در سینما و ارتباطات به ویژه خلاقیت های آن در ساخت صحنه های اکشن، تصاویر خارق العاده از کشتار و سازوکارهای روانشناسانه پیوسته با آن ها در سمت و سوی اهداف خود استفاده کرده است.
۳۰.

آمریکا و جنگ افغانستان؛ روایت سازی هالیوود از نشانگان جنگ و سیاست در «ماشین جنگ» و «پاسگاه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمریکا جنگ افغانستان نشانه شناسی ماشین جنگ پاسگاه هالیوود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۶۶
جنگ آمریکا در افغانستان از مهم ترین حوادث دوران پسا کمونیسم در دهه ۲۰۰۰میلادی بود ه است که تاثیرات عمیق و گسترده ای بر ساختار نظام بین الملل و همچنین سیاست خارجی آمریکا گذاشته است. اساساً جنگ افغانستان که به نوعی در قالب جنگ های فرسایشی بوده است؛ بر فضای سیاسی و رسانه ای این کشور اثرگذار بوده است و موجب شکل بخشی بر الگو های رفتاری آمریکا در قبال افغانستان می باشد. در این میان، ایالات متحده آمریکا با همراهی جریان هالیوود به عنوان کاتالیزور قدرت ساز این کشور به جریان بازنمایی مبارزه و جنگ برای امنیت و صلح کمک کرده است. جریان بازنمایی رسانه ای هالیوود در دوران جنگ با تروریسم در کشور هایی چون افغانستان اساساً در راستای نظم سازی آمریکا محور بوده است. باتوجه به این نکته، سوال اصل این پژوهش این است که روایت سازی سینمای هالیوود از جنگ آمریکا در افغانستان حاوی چه نشانگانی می باشد و اساساً چه هدفی را دنبال می کند؟ هدف این نوشتار تحلیل جنگ آمریکا در افغانستان از منظر چارچوب بندی نشانه شناسی و برساخته سازی خود و دیگری است و چنین هدفی براین فرض استوار است که فیلم هایی مانند ماشین جنگ و پاسگاه سعی در نظم سازی آمریکایی در افغانستان دارند. از این منظر روش شناسی مقاله فوق بر مبنای نشانه شناسی رسانه ای با روایتی روابط بین المللی ضمن رجوع مستقیم به آثار نام برده در جهت تحلیل سوال اصلی گام بر خواهد داشت.
۳۱.

نقش فیلم های هالیوودی در مشروعیت بخشی به تفکر منجی ستیزی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هالیوود رسانه دیدگاه ضد منجی انتظار امام مهدی (عج)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۹
مقدمه و هدف: بحث مهدویت و منجی، از جمله مسئله هایی است که از سال 2000 میلادی به بعد در فیلم های هالیوودی شدت گرفت. بدین صورت که باور انتظار از طریق تخریب شخصیت منجی مورد هدف قرار گرفته است. اهمیّت فرهنگ انتظار ازآن جهت است که امید در آن محور اصلی بوده، که باعث زنده نگهداشتن روحیه ی نشاط و مسئولیت و تعهد می باشد. اعتقاد به منجی، روشن انگاشتن آینده ی جهان و آخر خطر ندانستن وضعیت کنونی جهان است. (پورسید آقایی، 1400، ص56) وقتی انسان امید به آینده روشن داشته باشد، در جهت خودسازی خود تلاش کرده و از هیچ تلاشی فرو نمی گذارد. این تلاش به نوبه خود در تعالی جامعه نیز تاثیر داشته و باعث ارتقا جامعه اسلامی می شود. بدیهی است که صهیونیست با رشد جامعه اسلامی مشکل داشته و تمام توان خود را برای عقب نگهداشتن آن به کار می برد. بنابراین یکی از آن راهکارهای دشمن برای مقابله با مسلمانان، استفاده از ابزار رسانه در جهت ترویج تفکر منجی ستیزی و از بین بردن امید می باشد. با توجه به لزوم دشمن شناسی، ضروری است از روش های دشمنان خود آگاه باشیم تا بتوانیم متناسب با آن اقداماتی را برای حفظ تفکرات اسلامی و مقابله با دشمنان انجام دهیم. بنابراین هدف از پژوهش موردنظر بررسی تکنیک های هالیوود علیه ترویج باور منجی ستیزی و چگونه معرفی شدن حضرت مهدیf به مردم جهان با توجّه به رسانه های هالیوودی است.روش تحقیق: از منظر روش شناختی، این مطالعه در زمره مطالعات کیفی از نوع توصیفی - تحلیلی با رویکرد تحلیل گفتمان قرار می گیرد. تحلیل گفتمان یک فن و روش جدید در مطالعه متون رسانه و فرهنگ هاست. در این روش محقّق بر آن است که رابطه بین بیننده و فیلم را نشان دهد و مشخص کند چه زمینه ها و عوامل اجتماعی فرهنگی سیاسی و... در تولید گفتمان تاثیر دارند. نتایجتأثیر رسانه بر مخاطب: رسانه تأثیر بسیاری بر شخصیت فردی و جامعه انسانی دارد. به طور مثال انسان به هنگام مشاهده فیلم های سینمایی تحت تأثیر شخصیت های فیلم قرار گرفته؛ تاحدی که با شخصیت بازیگران پیوند می خورد، به طوری که بسیاری از رفتارهای بینندگان به صورت ناخودآگاه، از روی رفتارها، تکیه کلام ها و حتی نوع رفتارهای شخصی بازیگران کپی می شود. این درحالی است که مخاطبین از تغییرات به وجودآمده در لایه های فکری و ذهنی خود کاملاً بی اطلاع هستند. در استعمار فرانو هدف تسخیر ذهن، افکار، علایق و درنهایت تغییر رفتار انسان است که با ابزار رسانه، به صورت ناخودآگاه این نفوذ انجام می شود. در نتیجه رسانه به صورت غیر مستقیم بر هویت و فرهنگ سازی در جامعه اثر دارد. بنابراین باور به منجی نیز که در برخی فیلم های هالیوودی نشانه گرفته شده می تواند مورد هجمه وافع شود.تحریف منجی در سینمای هالیوود فردی که به عنوان منجی بوده، فردی با شاخص های نژاد انگلوساکسون است. این منجی در تمام فیلم های آخرالزمانی از کشورهای غربی به ویژه آمریکا برای نجات جهان ظهور می کند. مانند فیلم (I robat به بیان دیگر ریشه نجات جهان از مشکلات، به دست افراد غربی است. منجی به تصویر کشیده شده در سینمای آخرالزمانی اغلب از دستاوردهای دانش بشری استفاده اغراق آمیز می کند. در این نگاه اگر معجزه ای توسط منجی حادث شود، تحت تأثیر دانش و فناوری صورت گرفته است. مرد آهنی نمونه ای از منجی با رویکرد افراطی به دانش انسانی است که نجات نهایی توسط فردی دانشمند با سلطه صرف بر ابزار پیشرفته و به دور از بحث های متافیزیکی صورت می گیرد. در فیلم من افسانه هستم نیز دانش پزشکی و تلاش های مداوم انسانی خردورز است که سبب چشم انداز نجات مردم خواهد گردید. (ستاری، 1395، ص27) بدین معنا که در این عصر مفاهیمی مانند معجزه، امور مقدّس، پیامبر و منجی از اعتبار افتاده اند و به جای آنها علم، تکنولوژی، دانش ابزاری و تجربی و دانشمندان هستند که می توانند نقش منجی مردم جهان را ایفا کنند. در سه فیلم نامبرده در بالا از منجی جهان تقدّس زدایی شده و نماد یک انسان سکولار می باشد.در تحریف دیگر، بعد شخصیت و هویت انسانی منجی مورد تردید قرار گرفت و به صورت یک حیوان در آخرالزمان نشان داده شد. یعنی حتماً نباید منجی انسان باشد، یک حیوان هم می تواند از عهده ی نجات جهان بربیاید. مانند فیلم افسانه نارنیا که در سال 2005 اکران شد. که در آن شیری به نام «اسلان» نقش منجی را برعهده داشت. در فیلم «سیاره میمون ها» نیز میمونی به نام «سایموس» با تیپ آمریکایی و چشمانی آبی که کراوات دارد، منجی می شود.در مرحله آخر که تمرکز اصلی رسانه های هالیوودی بر این مرحله است، ایجاد تفکّر منجی ستیزی می باشد و ایجاد وحشت نسبت به منجی می باشد. که در ادامه به آن اشاره می گردد.فیلم کنستاتتین: حضرت مهدیf به عنوان دجّال آخرالزّمان است.فیلم تلماسه: منجی حاصل روابط نامشروع بوده و در آخر دجّال معرفی می شود.فیلم لژیون: مادر مسیح بدکاره بوده و مسیح دقیقاً در این فیلم سالروز ولادت حضرت عیسی به دنیا می آید. اما زنازاده بوده و حتی مادرش هم نمی خواهد او را نگه دارد.تبدیل شوندگان: رباتی که انسان ها یازده برادرش را کشته اند و برای انتقام به زمین پس از غیبت طولانی می آید.مردان ایکس: منجی از زیر آوار بعد مدت ها بیرون آمده و نامیرا بوده درحالی که عبا و شال سبز به گردن دارد.لیگ عدالت: مرد شرور(منجی) از کنار مکعب کعبه شکل برخواسته و سپس به آن سجده کرده و در آخر توسط تک چشم از بین می رود.جاودانگان: نام مهدی به عنوان مرض و جنون است و ظهور مساوی نابودی و کشتار می باشد.نتیجه گیری: در جهان امروز، رسانه با رسالت انتقال اطلاعات و مبادله افکار و عقاید عمومی، نقش بزرگی را برعهده دارد. و این درحالی است که صهیونیسم جهانی، همگام با پیشرفت رسانه، از آن به نفع خود استفاده کرده و در خدمت اهداف خود درآورده است. یکی از موضوعات مهمی که یهودیان هزینه های بسیاری برای آن کرده اند، بحث منجی ستیزی است. صهیونیست ها از ابزار رسانه و صنعت هالیوود برای ترویج این تفکر بهره گرفته، و برای آن مبالغ هنگفتی را صرف کرده اند. بنابراین ما نیز باید تلاش کنیم که با استفاده از صنعت رسانه، فیلم و آموزش و پرورش فعّالیّت هایی برای افزایش آگاهی نسل جوان نسبت به موضوع مهدویت انجام دهیم. برخی از راهکارها و پیشنهادات به شرح زیر است:جشنواره ساخت فیلم با موضوع مهدویت ساخته شود و از کارشناسان خارجی نیز برای حضور در آن دعوت به عمل آید.نشان دادن تحلیل های فیلم هالیوودی ضدمسیح در مدارس برای آگاهی دادن به نوجوانان.توجه به استفاده از نمادهای اسلامی و مهدوی که به صورت غیرمستقیم مفاهیم و معارف اسلامی را منتقل می کنند.ساخت فیلم های مهدوی متناسب با سنین مختلف مانند کودک، نوجوان، جوان.ساخت بازی های رایانه ای با هدف ترویج مهدویت.برگزاری مسابقات سالیانه تولید محتوای الکترونیک با موضوع مهدویت.اختصاص یافتن مقداری از بودجه سالیانه مجلس برای کار فرهنگی در حوزه مهدویت.اختصاص دادن یک روز در هفته در مدارس به مهدویت مثلاً سه شنبه های مهدوی.