مطالب مرتبط با کلیدواژه

تحمل پریشانی


۴۱.

اثر بخشى زوج درمانی هیجان مدار بر انعطاف پذیری کنشى و تحمل پریشانى زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری کنشی تحمل پریشانی زوج درمانی هیجان مدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۶۶۹
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر انعطاف پذیری کنشى و تحمل پریشانى بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود؛ جامعه آماری زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره آوای درون، رهنما و مرکز مشاوره بیمارستان مهر شهر تهران در بازه زمانی اردیبهشت تا خرداد سال 1397 بود که 60 زوج داوطلب مشارکت در پژوهش به پرسشنامه انعطاف پذیری کنشی کونور و دیویدسون (2003) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) پاسخ دادند که پس از غربالگری 30 زوج انتخاب و در گروه آزمایشی هیجان مدار و گروه گواه در هر گروه 15 زوج به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله هیجان مدار جانسون (2012) قرار گرفت و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله هیجان مدار بر انعطاف پذیری کنشی (29/75=P=0/001,F) و تحمل پریشانی (12/14=P=0/004,F) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: از آنجا که این مداخله موجب شد تا زوج ها تمرکز را از رفتار همسر خود برداشته و بر رفتار خود متمرکز شوند و در نتیجه کاربرد موانع ارتباطی مذکور را متوقف کرده و ضمن افزایش تحمل، با یادگیری برنامه ارتباط درست، توانستند روابط خویش را بهبود ببخشند تا انعطاف پذیری خود را بالاتر ببرند؛ بنابراین مداخله مؤثری برای درمان انعطاف پذیری کنشی و تحمل پریشانی زوج ها محسوب می شوند.
۴۲.

پیش بینی اضطراب کرونا ویروس بر اساس تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان در زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب کرونا ویروس تحمل پریشانی تنظیم شناختی هیجان زنان شاغل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۱ تعداد دانلود : ۵۷۰
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونا ویروس بر اساس تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان در زنان شاغل بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش را 220 نفر از زنان شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی شهر یاسوج در سال 1399 تشکیل دادند که با استفاده از جدول مورگان تعداد 140 زن شاغل با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به مقیاس اضطراب بیماری کرونا علی پور، قدمی، علی پور و عبداله زاده (1398)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2002) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) پاسخ دادند؛ برای تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین راهبرد تنظیم هیجانی انطباقی و تحمل پریشانی با اضطراب کرونا همبستگی منفی و بین راهبرد تنظیم هیجانی غیرانطباقی با اضطراب کرونا همبستگی منفی وجود دارد (01/0P=)؛ ضرایب رگرسیون گام به گام نشان داد که تنظیم هیجانی انطباقی (28/0-= β، 001/0=P)، تنظیم هیجانی غیرانطباقی (18/0= β، 001/0=P) و تحمل پریشانی (38/0-= β، 007/0=P)، توانستند اضطراب کرونا را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، برای کاهش اضطراب کرونا زنان شاغل میتوان برنامه هایی برای افزایش راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی آنها و کاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان آنان طراحی و از طریق کارگاه های آموزشی الکترونیکی و مجازی اجرا کرد.
۴۳.

پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحمل پریشانی سیستم های مغزی-رفتاری ویژگی های شخصیتی هگزاکو انزوای اجتماعی وابستگی به مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۴۴۰
هدف : هدف از این پژوهش پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی در افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مردان وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1399 بود. بر اساس دیدگاه کلاین (2015)، 400 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به مقیاس تحمل پریشانی، مقیاس سیستم های مغزی/رفتاری، سیاهه شخصیتی هگزاکو و مقیاس انزوای اجتماعی پاسخ دادند. پس از در نظر گرفتن داده های پرت، 63 پرسش نامه کنار گذاشته شد و نهایتا 337 نفر وارد تحقیق شدند. داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که سیستم بازداری رفتاری، هیجان پذیری و انزوای اجتماعی با تحمل پریشانی روابط منفی و معناداری داشتند. سیستم فعال ساز رفتاری، صداقت-فروتنی، برون گرایی، توافق و وظیفه شناسی با تحمل پریشانی روابط مثبت و معناداری داشتند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 33 درصد واریانس تحمل پریشانی به وسیله سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی تبیین شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی نقش مهمی در پیش بینی تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر دارند.
۴۴.

مقایسه اثربخشی درمان خودشفقت ورزی و آموزش سرمایه روان شناختی بر تحمل پریشانی و خودتنظیمی هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آموزش خودشفقت ورزی آموزش سرمایه روان شناختی تحمل پریشانی خودتنظیمی فلج مغزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۱ تعداد دانلود : ۳۰۵
زمینه و هدف: فلج مغزی به اختلال غیر پیش رونده در حرکت و وضعیت اطلاق می شود که به دنبال ضایعه عصبی در سال های اولیه روی می دهد و سبب بروز ناتوانایی های حرکتی و نورولوژیک می گردد. اختلال در انجام فعالیت های روزمره زندگی، هزینه های درمانی سنگین و وابستگی شدید به اطرافیان بر کارکرد خانواده و به ویژه مادران اثر می گذارد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان خودشفقت ورزی و آموزش سرمایه روان شناختی بر تحمل پریشانی و خودتنظیمی هیجانی مادران کودکان فلج مغزی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی در مراکز توان بخشی تحت نظر بهزیستی شهرکرد در سال ۱۳۹۸ بود (۲۷۰ نفر) که از این تعداد، نمونه ای به حجم ۴۵ نفر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ۱۵ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) گمارده شدند. افراد دو گروه آزمایش در دوره های خودشفقت ورزی و سرمایه ی روان شناختی در ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخله ای صورت نگرفت. شرکت کنندگان در سه مرحله به پرسشنامه های تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر (۲۰۰۵) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (۲۰۱۰) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تی مستقل تحلیل شد. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که آموزش خودشفقت ورزی و آموزش سرمایه ی روان شناختی به طور یکسان و مؤثری سبب افزایش تحمل پریشانی مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی شده است (۰۵/۰> p ) و از بین دو شیوه مداخله ای، تنها آموزش سرمایه روان شناختی توانسته منجر به بهبود خودتنظیمی هیجانی مادران شود (۰۰۱/۰> p ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که دو شیوه مداخله آموزش خودشفقت ورزی و آموزش سرمایه ی روان شناختی می تواند به عنوان گزینه های مداخله ای مؤثر به منظور بهبود تحمل پریشانی و خودتنظیمی مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی مورداستفاده قرار گیرد.
۴۵.

تاثیر اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی بر اجتناب تجربی و تحمل پریشانی مردان ندامتگاه مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختصاصی حافظه سرگذشتی اجتناب تجربی تحمل پریشانی زندانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۳۷۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی بر اجتناب تجربی و تحمل پریشانی مردان مبتلا به افسردگی تحت نظر در ندامتگاه انجام شد.طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون–پیگیری وگروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را مردان مبتلا به افسردگی تحت نظر در یکی ازندامتگاه ها در شش ماهه اول سال 1397 تشکیل داده بودند. پس از ارزیابی اولیه با استفاده از مقیاس افسردگی بک، 30 نفر از آن ها به روش دردسترس با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) گمارده شدند. اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی در 7 جلسه90 دقیقه ای (در هر هفته یک جلسه) بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از مقیاس پذیرش و عمل و تحمل پریشانی محقق ساخته در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری استفاده شد. یافته ها نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میانگین نمرات اجتناب و تحمل پریشانی از جلسه پیش آزمون تا پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت و این تاثیر تا مرحله پیگیری که یک ماه به طول انجامید تداوم داشت. در مجموع با توجه به نتایج می توان گفت که درمان اختصاصی سازی حافظه می تواند بر اجتناب و تحمل پریشانی مردان افسرده مستقر در ندامتگاه موثر باشد.
۴۶.

پیش بینی قلدری براساس ویژگی های شخصیتی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قلدری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان تحمل پریشانی ویژگی های شخصیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۷ تعداد دانلود : ۳۸۴
هدف پژوهش حاضر پیش بینی قلدری براساس ویژگی های شخصیتی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی در دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با هدف پیش بینی عضویت گروهی طراحی شده بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم، شهر خشکبیجار در سال تحصیلی 98-97 بود. از میان آنها 200نفر باروش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس قلدری ایلی نویز (2001)، پرسشنامه ی شخصیتی هگزاکو اشتون و لی (2001)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تابع تشخیص گام به گام استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد در بین مولفه های ویژگی های شخصیتی، توافق پذیری، باوجدانی و صداقت – تواضع و در بین مولفه های راهبرد تنظیم شناختی هیجان، سرزنش خود، سرزنش دیگران و تمرکز بر نشخوار فکری و همچنین در بین مولفه های تحمل پریشانی، ارزیابی، تنظیم و جذب به ترتیب بیشترین سهم را بر روی تابع تشخیص و قدرت تمیز بین طبقات را داشتند. پیش بینی عضویت گروهی برای طبقه بندی صحیح دانش آموزان در ویژگی های شخصیتی 5/64 %، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان 63% و برای تحمل پریشانی 5/64 % بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت، قلدری در دانش آموزان بیشتر به عنوان ابزاری برای دست یابی به اهدافی خاص و برای رهایی از افکار و هیجان های پریشان کننده صورت می گیرد.
۴۷.

پیش بینی دل زدگی زناشویی بر اساس ابراز گری هیجانی، تحمل پریشانی و الگوهای ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلزدگی زناشویی ابراز گری هیجانی تحمل پریشانی الگوهای ارتباطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۲ تعداد دانلود : ۵۱۸
دل زدگی زناشویی کاهش تدریجی دل بستگی عاطفی است که مواردی مانند کم شدن توجه به همسر، دوری عاطفی و افزایش احساس دلسردی و بی تفاوتی نسبت به همسر را در برمی گیرد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی دل زدگی زناشویی بر اساس ابرازگری هیجانی، تحمل پریشانی و الگوهای ارتباطی دانشجویان زن متأهل بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری دانشجویان زن متأهل دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی 99-98 بود. از میان آن ها 280 نفر که ملاک های ورود را دارا بودند، به صورت در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر پرسشنامه دل زدگی زناشویی پاینز (1996)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (1984)، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و پرسشنامه ابراز هیجان کینگ و امونز (1990) بودند. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد عوامل ارتباط سازنده / متقابل، ابراز صمیمیت، و دو مولفه تحمل پریشانی شامل ارزیابی و تنظیم، دل زدگی زناشویی را به طور منفی پیش بینی می کنند. همچنین ابراز هیجان منفی، به طور مثبت دل زدگی زناشویی را پیش بینی می کند. با توجه به نتایج پژوهش می توان از طریق آموزش الگوهای ارتباطی سازنده، شیوه های ابراز هیجان مناسب، و افزایش تحمل پریشانی به کیفیت زندگی زناشویی زوجین و کاهش دل زدگی آن ها کمک کرد.
۴۸.

اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر تحمل پریشانی و شدت وسواس فکری عملی در بیماران وسواس

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد وسواس فکری و عملی تحمل پریشانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۳۷۵
مقدمه: یکی از اختلال های روان شناختی مزمن که سلامت روانی، هیجانی و ارتباطی افراد مبتلا را با آسیب جدی مواجه می سازد، اختلال وسواس فکری عملی است . هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر تحمل پریشانی و شدت وسواس فکری عملی در بیماران وسواس بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه بیماران مراجعه کننده به بخش روانی بیمارستان مصطفی خمینی شهرستان دورود در سال ۹۸-۱۳۹۷ بود. بدین منظور ۲۰ بیمار مبتلا به وسواس فکری و عملی به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گواه گماشته شدند. هر گروه قبل و بعد مداخله توسط مقیاس ییل براون و پرسشنامه تحمل پریشانی مورد آزمون قرار گرفتند. گروه آزمایش ۸ جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کرد و گروه گواه درمانی دریافت نکرد. داده ها با تحلیل کوواریانس چندمتغیره با نرم افزار ۲۴ SPSS در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش وسواس فکری عملی (۹۲/۵۰۳= F ۰/۰۰۰= P ) و افزایش تحمل پریشانی (۳۳/۸۸۹= F ،۰/۰۰۰= P ) تأثیر معنادار داشت و میزان تأثیر در متغیر وسواس ۸۷/۷% و متغیر تحمل پریشانی ۷۲/۳% بود. نتیجه گیری: با توجه به عناصر درمانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و هماهنگی آن با مشکلات روان شناختی وسواس، می تواند روان درمانی مناسبی برای این افراد باشد
۴۹.

مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی در زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان متمرکز بر شفقت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تحمل پریشانی زنان لوپوس اریتماتوز سیستمیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۴۱۶
زمینه: در پژوهش های مختلفی اثربخشی درمان متمرکز برشفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد درکاهش مشکلات روانشناختی مبتلایان به بیماری های مزمن بررسی شده است، اما پژوهشی که به مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی در زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی در زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک بود. روش: پژوهش حاضر به روش شبه آزمایشی بود و از طرح پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه گواه استفاده گردید. جامعه این پژوهش متشکل از بیماران زن مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک مراجعه کننده به کلینیک روماتولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) و کلینیک طوبی شهر ساری در نیمه اول سال 1398 بودند که تعداد آنها 156 نفر بود. از میان این جامعه آماری، نمونه ای به حجم 60 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و باگمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. گروه آزمایشی اول درمان متمرکز بر شفقت (گیلبرت، 2010؛2014) و گروه آزمایشی دوم، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هایس، استروسال و ویلسون، 2016) را در 8 جلسه 120 دقیقه ای دریافت نمودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش تحمل پریشانی و مؤلفه های آن (تحمل، جذب، ارزیابی، تنظیم) در پایان مداخلات و دوره پیگیری شده بودند. همچنین درمان متمرکز بر شفقت در مقایسه با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری در افزایش تحمل پریشانی و مؤلفه های آن داشت (0/01 > p ) . نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در افزایش تحمل پریشانی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک تأیید نمود.
۵۰.

اثربخشى زوج درمانی هیجان مدار در مقایسه با رویکرد واقعیت درمانى بر انعطاف پذیری کنشى و تحمل پریشانى زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری کنشی تحمل پریشانی زوج درمانی هیجان مدار واقعیت درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۶ تعداد دانلود : ۳۷۴
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی واقعیت درمانى بر انعطاف پذیری کنشى و تحمل پریشانى بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه و جامعه آماری زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره آوای درون، رهنما، و بیمارستان مهر شهر تهران در سال 1397 بود که 60 زوج داوطلب به پرسشنامه انعطاف پذیری کنشی کونور و دیویدسون (2003) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) پاسخ دادند و پس از غربالگری 45 زوج انتخاب به صورت تصادفی در گروه آزمایشی هیجان مدار، گروه آزمایشی واقعیت درمانی، و گروه گواه (در هر گروه 15 زوج) جایگزین شدند. هر دو گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله هیجان مدار جانسون  (2012) و واقعیت درمانی گلاسر (1395) قرار گرفته و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله هیجان مدار بر انعطاف پذیری کنشی (75/29 =F، 001/0 =P) و تحمل پریشانی (14/12 =F، 004/0 =P) و تأثیر مداخله واقعیت درمانی بر انعطاف پذیری کنشی   (14/12 =F، 004/0 =P) و تحمل پریشانی (14/12 =F، 004/0 =P) و پایداری این تأثیرها در مرحله پیگیری بود. نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که تفاوت بین دو روش زوج درمانی معنادار نیست (18/0 <P). نتیجه گیری: هر دو مداخله موجب شد تا زوج ها تمرکز را از رفتار همسر خود برداشته و بر رفتار خود متمرکز شوند و ضمن افزایش تحمل، با یادگیری برنامه ارتباط درست، توانستند روابط خویش را بهبود ببخشند.
۵۱.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی، ادراک درد و اینترلوکین 12 در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک درد ام اس اینترلوکین 12 تحمل پریشانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۵ تعداد دانلود : ۳۶۵
هدف: هدف پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی، ادراک درد و اینترلوکین 12 در بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به ام اس عود کننده- بهبود یابنده مراجعه کننده به مرکز تحقیقات ام اس دانشگاه علوم پزشکی تهران در بیمارستان سینا در سال 1398 بود. 20 بیمار با نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دریافت کرد و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. شرکت کنندگان پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و پرسشنامه چند وجهی درد وست هاون-ییل کرنز، ترک و رودی (1985) را تکمیل کردند. روش آنزیم ایمونوسیورسانس (ELISA) برای اندازه گیری اینترلوکین 12 مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش تحمل پریشانی و بهبود مؤلفه های ادراک درد در بیماران مبتلا به ام اس در پس آزمون و پیگیری شد (p <0/001)، اما تأثیر معناداری بر اینترلوکین 12 نداشت. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند درمان مناسبی برای بهبود فاکتورهای روانشناختی تحمل پریشانی و ادراک درد بیماران مبتلا به ام اس باشد، اما درمان مناسبی در جهت کاهش بیومارکرهای زیستی نظیر اینترلوکین 12 در این بیماران نیست.
۵۲.

آزمون نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین سرمایه روانشناختی با تحمل پریشانی در زوجین دچار پیمان شکنی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری شناختی سرمایه روانشناختی تحمل پریشانی پیمان شکنی زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۳ تعداد دانلود : ۴۸۵
پیمان شکنی زناشویی یک مشکل پیچیده عاطفی، اجتماعی، خانوادگی، حقوقی و اخلاقی است که پیامد های ناخوشایندی به دنبال دارد. توان تحمل پریشانی ناشی از پیمان شکنی زناشویی می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی باشد. هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در رابطه سرمایه روانشناختی با تحمل پریشانی در زوجین دچار پیمان شکنی زناشویی بود. این پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی زنان و مردان متأهل دچار پیمان شکنی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر تهران در نیمه اول سال 1398 بودند که از میان آنها 400 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برگزیده شدند و به پرسشنامه های تحمل پریشانی، سرمایه روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS22 و تحلیل ساختارهای گشتاوری AMOS تحلیل شد. نتایج شاخصهای برازندگی از
۵۳.

اثربخشی مثبت نگری با تأکید بر آیات قرآن بر تحمل پریشانی و رشد شخصی مادران دارای کودکان کم توان ذهنی

کلیدواژه‌ها: مثبت نگری آیات قرآن تحمل پریشانی رشدفردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۴۳۳
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مثبت نگری با تأکید بر آیات قرآن بر تحمل پریشانی و رشد شخصی مادران کودکان کم توان ذهنی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای کودکان کم توان ذهنی شهر یاسوج در سال 1397 بود، که به روش نمونه گیری هدفمند 30 مادر انتخاب و با استفاده از گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (15 مادر) و گروه کنترل (15 مادر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و رشد فردی روبیتچک (1998) استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای، تحت تاثیر آموزش مثبت نگری با تأکید بر آیات قرآن به شیوه گروهی قرارگرفت، اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد . داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مثبت نگری با تأکید بر آیات قرآن در تحمل پریشانی (02/37= F , 001/0= P ) و رشد فردی (15/14= F , 001/0= P ) مادران موثر بود. نتیجه گیری: آموزش مثبت نگری با تاکید بر آیات قرآن یکی از روش های مؤثر در افزایش تحمل پریشانی و رشد فردی مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی است.
۵۴.

نقش میانجی انزوای اجتماعی در رابطه بین سیستم های مغزی-رفتاری و ویژگی های شخصیتی هگزاکو با تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحمل پریشانی سیستم های مغزی - رفتاری ویژگی های شخصیتی هگزاکو انزوای اجتماعی وابستگی به مواد مخدر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۴۰۲
یکی از بزرگترین مشکلات جوامع انسانی معضل وابستگی به مواد است که سلامت جامعه، خانواد و فرد را به خطر می اندازد و باعث از دست رفتن کارکردهای فردی، شغلی، خانوادگی و اجتماعی می شود. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی انزوای اجتماعی در رابطه بین سیستم های مغزی-رفتاری و ویژگی های شخصیتی هگزاکو با تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مردان وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1399 بودند. حجم نمونه 400 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین(2015) و به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و به مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر، مقیاس سیستم های مغزی/رفتاری کارور و وایت، سیاهه ویژگی های شخصیتی هگزاکو اشتون و لی و مقیاس انزوای اجتماعی راسل پاسخ دادند. پس از کنار گذاشتن 63 پرسشنامه داده پرت، 337 نفر با ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق مدل معادلات ساختاری با استفاده از SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد بیشتر مسیرهای مستقیم معنادار شدند. همچنین اثرات غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی هگزاکو(صداقت-فروتنی، برون گرایی و توافق) از طریق انزاوی اجتماعی بر تحمل پریشانی معنادار بود، اما اثرات غیرمستقیم سیستم های مغزی-رفتاری از طریق انزاوی اجتماعی بر تحمل پریشانی معنادار نبودند. مدل ساختاری اصلاح شده پژوهش برازش مطلوب و قابل قبول با داده های پژوهشی داشت و این گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر می باشد.
۵۵.

نقش تشخیصی تحمل پریشانی، فراشناخت، هیجان خواهی و بی نظمی اجتماعی ادراک شده در مصرف کنندگان مت آمفتامین، تریاک و الکل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحمل پریشانی فراشناخت هیجان خواهی بی نظمی اجتماعی ادراک شده مت آمفتامین الکل تریاک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۴۴۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش تشخیصی ابعاد چندگانه ی تحمل پریشانی، فراشناخت، هیجان خواهی و بی نظمی اجتماعی ادراک شده در مصرف کنندگان مت آمفتامین، تریاک و الکل انجام شد. روش: این پژوهش به روش علی-مقایسه ای در شهر تهران در سال 1399 انجام گرفت. 135 نفر از افراد مصرف کننده مواد در سه گروه مت آمفتامین (45 نفر)، الکل (45 نفر) و تریاک (45 نفر) به صورت نمونه در دسترس دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس چندبعدی تحمل پریشانی، پرسش نامه ی باورهای فراشناختی، مقیاس هیجان خواهی و مقیاس بی نظمی اجتماعی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل تابع تشخیصی استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحلیل تابع تشخیصی با چهار متغیر تحمل پریشانی، فراشناخت، هیجان خواهی و بی نظمی اجتماعی ادراک شده نشان داد که این تحلیل 2/62 درصد افراد گروه تریاک، 1/51 درصد افراد گروه مت آمفتامین و 2/42 درصد افراد گروه الکل را درست گروه بندی کرد. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که مصرف کنندگان تریاک از باورهای فراشناختی مثبت بالاتری نسبت به مصرف کنندگان مت آمفتامین و الکل برخوردار بودند و مصرف کنندگان مت آمفتامین بالاترین میزان تجربه جویی را نسبت به مصرف کنندگان الکل و تریاک داشتند. همچنین، مصرف کنندگان تریاک تحمل پریشانی پایین تری را نسبت به مصرف کنندگان مت آمفتامین و الکل نشان دادند. علاوه بر این، هیچ یک از شاخص های بی نظمی اجتماعی ادراک شده نتوانستند مصرف کنندگان سه گروه مواد مخدر را از یکدیگر تمایز دهند . نتیجه گیری: در تفکیک و تشخیص سه گروه مصرف کننده مت آمفتامین، تریاک و الکل، متغیرهای تحمل پریشانی، فراشناخت، هیجان خواهی و بی نظمی اجتماعی ادراک شده سهم معناداری دارند. بنابراین، ارائه راهبردهایی در جهت تغییر باورهای مثبت افراد مصرف کننده، کاهش میزان تجربه جویی، کنترل هیجان و تحمل پریشانی این افراد می تواند در پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد سودمند باشد.
۵۶.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی های مبتنی بر ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تحمل پریشانی خودکارآمدی درد گروه درمانی ذهن آگاهی گروه درمانی مصاحبه انگیزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۳۳۸
زمینه : کیفیت زندگی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تحت تأثیر بیماری آنها قرار می گیرد زیرا با مشکلات عصبی بی شماری همراه است، حالی که در بررسی اثربخشی آموزش این نوع از برنامه ها برخودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه درمانی مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهرستان بروجن بود که به مرکز شهید وفایی تا سال 1398 مراجعه کرده بودند. از بین 138 نفر بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس، 36 بیمار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. مداخله گروه درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین و همکاران، 1992) در 12 جلسه 90 دقیقه ای وگروه درمانی مصاحبه انگیزشی (دیوید روزن گرین، 2005) در 12 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه های خودکارآمدی درد (نیکولاس، 2007) و تحمل پریشانی (سیمونز و گهر، 2005) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS-22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد، گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر افزایش خودکارآمدی درد (0/002 = p ) تأثیر معناداری داشت، همچنین، گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی نیز بر افزایش تحمل پریشانی (0/001 = p ) تأثیر معناداری داشت، اما بین اثربخشی گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تفاوت معناداری وجود نداشت. پژوهش حاضر نشان داد گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی، میزان خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس را بهبود می بخشد. بر این اساس، بیماران در فرآیند گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی، یاد می گیرند به فرآیند ذهنی از طریق آموزش راهبردهای رفتاری، شناختی و فراشناختی آگاهی یابند، و در این مسیر، میزان تحمل پریشانی و خودکارآمدی درد را بهبود می دهند. نتیجه گیری: اثربخشی گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد، تاب آوری، تحمل پریشانی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مؤثر است .
۵۷.

اثربخشی آموزش استواری روانی بر تحمل پریشانی و سرزندگی ذهنی والدین کودکان مبتلا به سرطان خون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استواری روانی تحمل پریشانی سرزندگی ذهنی سرطان خون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۳۴۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش استواری روانی بر تحمل پریشانی و سرزندگی ذهنی والدین کودکان مبتلا به سرطان خون انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین کودکان مبتلا به سرطان خون که در سال 1399 در بیمارستان امام خمینی تهران بستری بودند. نمونه پژوهش شامل 30نفر از والدین کودکان مبتلا به سرطان خون واقع در بیمارستان امام خمینی بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.برای انجام پژوهش ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون با استفاده از پرسشنامه تحمل پریشانی و سرزندگی ذهنی به عمل آمد و سپس گروه آزمایش به مدت 9 جلسه هرهفته یک جلسه ی 150 دقیقه ای تحت آموزش استواری روانی قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات آموزشی، هر دو گروه در دو مرحله، یک مرحله بلافاصله پس از پایان آموزش و یک مرحله بعد از گذشت سه ماه از آموزش مجدداً پرسشنامه ها را تکمیل نمودند و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط تحلیل شد. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در طی مراحل پژوهش تفاوت معناداری وجود دارد نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش استواری روانی می تواند منجر به ارتقای سرزندگی ذهنی و تحمل پریشانی شود.
۵۸.

مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالتیکی بر بخشودگی بین فردی و تحمل پریشانی در زنان آزاردیده از خشونت های خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان پذیرش و تعهد رفتاردرمانی دیالکتیکی بخشودگی بین فردی تحمل پریشانی خشونت خانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۷ تعداد دانلود : ۳۶۳
این پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر بخشودگی بین فردی و تحمل پریشانی در زنان آزاردیده از خشونت های خانگی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل تمامی زنانی بود که در زمستان 1398 و بهار 1399 به اورژانس اجتماعی شهر ساری مراجعه کرده بودند. از بین آن هاهاها 45 زن به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (طی 8 جلسه) و رفتار درمانی دیالکتیکی (طی 12 جلسه) دریافت کردند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های بخشودگی بین فردی (احتشام زاده، 1389) و تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی LSD انجام گرفت. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معناداری باعث افزایش بخشودگی بین فردی (32/16= F و 0003/0= p ) و تحمل پربشانی (34/7= F و 01/0= p ) شده است. همچنین، رفتاردرمانی دیالکتیکی به طور معناداری باعث افزایش بخشودگی بین فردی (78/11= F و 002/0= p ) و تحمل پریشانی (3/7= F و 012/0= p ) شده است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر بخشودگی بین فردی (9/9= F و 05/0> p ) و تحمل پریشانی (8/9= F و 05/0> p ) تاثیر بیشتری نسبت به رفتاردرمانی دیالکتیکی دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت افزایش بخشودگی بین فردی و تحمل پریشانی به صورت موثرتری نسبت به رفتاردرمانی دیالکتیکی در زنان آزاردیده از خشونت های خانگی استفاده کرد.
۵۹.

مقایسه اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تن آرامی بر تحمل پریشانی در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی تن آرامی تحمل پریشانی مولتیپل اسکلروزیس ام اس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۳۵۵
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تن آرامی بر تحمل پریشانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به ام اس مراجعه کننده به انجمن ام اس مازندران در بین سال های 98-1397 بود. 45 زن به عنوان نمونه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) گمارش شدند. سپس آزمودنی های گروه آزمایش اول و دوم هر یک طی 8 جلسه به ترتیب درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تن آرامی را دریافت کردند. مقیاس تحمل پریشانی ( سیمونز و گاهر، 2005 ) به عنوان ابزار پژوهش در دو مرحله قبل و بعد از آموزش در هر سه گروه اجرا شد. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد هر دو رویکرد درمانی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (09/6= F و 05/0> p ) و تن آرامی (03/16= F و 05/0> p ) موجب بهبود تحمل پریشانی در زنان مبتلا به ام اس شده است. نتایج آزمون LSD نشان داد اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی نسبت به تن آرامی بر تحمل پریشانی بیشتر است. با توجه به یافته های پژوهش حاضر، در حوزه درمان و مشاوره بیماران مبتلا به ام اس، کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کارآمد و نویدبخش به نظر می رسد.
۶۰.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی، خودپنداره بدنی و بهشیاری در زنان متقاضی جراحی زیبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تحمل پریشانی خودپنداره بدنی بهشیاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۳۲۷
مقدمه: از آن جایی که جراحی های زیبائی بیشتر برای تغییر ظاهر افراد و افزایش اعتماد به نفس آنها انجام می شود، می توان گفت در متقاضیان جراحی زیبائی، تحمل آشفتگی و بهشیاری پایین و خودپنداره بدنی منفی بالا است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مولفه های تحمل پریشانی، خودپنداره بدنی و بهشیاری در زنان متقاضی جراحی زیبائی بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را کلیه زنان متقاضی جراحی زیبائی که در شش ماه اول سال 1399 به درمانگاه زیبائی شکوفه شهر تهران مراجعه کردند، تشکیل دادند. از بین آنها 40 نفر (20 نفر در گروه) به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند سپس به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. گروه آزمایش در هشت جلسه نود دقیقه ای، آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی را دریافت نمودند اما گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تحمل پریشانی، خودپنداره بدنی و بهشیاری استفاده شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار آماری SPSS-24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد پس از کنترل پیش آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیر تحمل پریشانی؛ خودپنداره بدنی منفی و بهشیاری تفاوت معنادار وجود دارد. یعنی، میانگین نمرات تحمل پریشانی و بهشیاری گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش و میانگین نمرات خودپنداره بدنی منفی به طور معناداری کاهش یافته است. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر این مداخله در افزایش تحمل پریشانی و بهشیاری و کاهش خودپنداره بدنی منفی متقاضیان جراحی زیبائی می توان کارگاه ها و دوره های آموزشی مبتنی بر ذهن آگاهی برای مشاوران مراکز و بیماران در نظر گرفته شود.