مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
استعاره های مفهومی
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
313 - 337
حوزههای تخصصی:
استعاره یکی از ابزارها و عناصری است که در شاهنامه فردوسی به عنوان اثری فاخر، اسطوره ای و حماسی برای انتقال و عینی سازی مفاهیم والای انسانی مورد استفاده قرار گرفته است. برهمین اساس، ماهیت ساختاری داستان های شاهنامه فردوسی به صورت روایتی استعاری بازنمایی شده است. در شاهنامه شخصیت های گوناگونی حضور دارند که هر کدام نمادی از خصایص مختلف نوع بشر را به تصویر می کشند. در میان شخصیت های تاثیرگذار در شاهنامه فردوسی، «سیاوش» به عنوان فردی «خردمند» با رویدادهایی مواجه می گردد که می تواند استعاره و نمادی از مفاهیم زندگی انسان باشد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی بازنمایی انواع استعاره های مفهومی یعنی 1) استعاره جهتی؛ 2) استعاره های هستی شناختی شامل (2-1) استعاره مادّی؛ (2-2) استعاره ظرف؛ (2-3) استعاره تشخیص؛ و 3) استعاره ساختاری براساس الگوی لیکاف و جانسون (1980) در «داستان سیاوش» شاهنامه فردوسی است. نتایج بررسی داده ها نشان داد استعاره هستی شناختی و، به طور خاص، نوع مادّی در «داستان سیاوش» به طور معناداری (05/0>p) بیشتر از دیگر استعاره ها مورد استفاده قرار گرفته است؛ درحالی که استعاره جهتی کمترین کاربرد را در این داستان به خود اختصاص داده است.
بررسی استعاره های مفهومی در روایت های مردانه از دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
153 - 184
حوزههای تخصصی:
از دو دهه گذشته بدین سو، رویکردهای شناختی به مسئله زبان و ادبیات، ماهیّت و به تَبَع آن کارکرد متفاوتی برای استعاره قائل شده اند که بر پایه آن، استعاره تنها یک آرایه ادبی یا یکی از صورِ خیال نیست؛ بلکه فرایندی فعال در نظام شناختی بشر محسوب می شود. اهمّیت استعاره فقط در کاربرد واژه، عبارت یا جمله نیست؛ بلکه هر استعاره ای یک مدل فرهنگی در ذهن ایجاد می کند که زنجیره رفتاری بر اساس آن برنامه ریزی می شود. از این دیدگاه، استعاره مفهومی یا شناختی برحسب نیاز بشر به درک و بازنمایی پدیده ها و با تکیه بر ساخت واژه ها و اطلاعات قبلی شکل می گیرد و در جریان تفکر، نقش مهمی ایفا می کند؛ بنابراین تعاریف، استخراج و بررسی این نوع استعاره ها از هر متنی سبب می شود که درک ما از جهان ذهنی گوینده، دقت و عمق یابد. نویسنده در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای به بررسی استعاره های مفهومی و طرحواره های فرهنگی در روایت های مردانه از دفاع مقدّس پرداخته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در آثار دفاع مقدّس به عنوان نمونه ای از شعر و نثر معاصر، انواع استعاره های مفهومی با حوزه های مبدأ و نگاشت های مشخص یافت می شود که قدرت تخیّل و عیار تفکر انتزاعی شاعران و نویسندگان این گونه آثار را مشخص می کند. محقق در پی پاسخگویی به این پرسش هاست که چگونه می توان تفاوت مفهوم سازی های مردانه از جنگ را در قالب نظریه استعاره مفهومی و طرح واره ها بررسی کرد؟ و در شکل گیری استعاره های مفهومی در روایت های مردانه از چه حوزه های مبدأ استفاده شده است؟
بررسی چگونگی ترسیم مبانی هویت بنیاد در سخنرانی آئین تحلیف جو بایدن از رهگذر استعاره های مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
209 - 232
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با بررسی استعاره های مفهومی در تحلیل سخنان آیین تحلیف در پی فهم چگونگی ترسیم مرزهای هویتی و دستیابی به مشروعیت از رهگذر استعاره های مفهومی است. بر این اساس، نظام معنایی استعاره (کووچش، 2010) و نظریه گفتمان لاکلا و موف (2001) به عنوان چارچوب نظری پژوهش استفاده می شوند تا چگونگی اثرگذاری این نظام معنایی بر دستیابی به مشروعیت همگانی فهم شود. برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، سخنرانی جو بایدن در مراسم تحلیف ریاست جمهوری در 20 ژانویه 2021 به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد. یافته ها مؤید این مفروض هستند که استعاره ها چارچوبی شناختی برای بیان آرای ایدئولوژیک فراهم می سازند. هر یک از استعاره های به کار رفته مفهومی را برجسته می سازند و مفاهیم بدیل را به حاشیه می رانند. رئیس جمهور از آمریکا در قالب استعاره «ایکس شخص است» را در رویدادهای مختلف و با مفاهیم گوناگونی همانند آمریکا، دموکراسی و عدالت به کار می گیرد تا تمام ملت را با خود همراه کند، از نگرش حزبی فاصله بگیرد، به تمام ملت یک هویت واحد ببخشد، همه را با خود همراه کند و از نگرش حزبی فاصله بگیرد. بنابراین، یکی از کارکردهای استعاره در گفتمان بایدن هویت بخشی به یک موجودیت واحد و قراردادن مفاهیم دگرسازانه در پس زمینه است. به این ترتیب، باید گفت استعاره ابزاری است که به گفتمان ها کمک می کند از دگرسازی های صریح و آشکار دوری کنند. از رهگذر استعاره های مفهومی کم ترین برون گروه ها و بیش ترین درون گروه ها در صورت بندی گفتمان ها رخ می دهد. بایدن با چنین ابزارهایی تلاش کرد تا گفتمانی را به تصویر بکشد که به دنبال جلب توجه حداکثری و اجتناب از طرد دگرهای بالقوه است .
تولید استعاره های تصویری و مفهومی براساس میزانسن های نمایش با تمرکز بر نمایشنامه هشتمین سفر سندباد نوشته بهرام بیضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ هنر، مطالعه درباره ی استعاره یکی از بحث های مهم رشته های گوناگون هنری بوده است. از جمله رویکردهای جدید به استعاره، نظریه «استعاره های مفهومی» جورج لیکاف و مارک جانسون است که منشأ بسیاری از استعاره ها را جسم انسان و جنبه های مادی آن می داند. امروزه در هنر تئاتر میزانسن نه تنها چیدمان و حرکت بازیگران روی صحنه، که شامل همراهی عناصر میزانسن مانند ترکیب بندی، تصویرسازی و حرکت با تمام عوامل اجرایی مانند دکور و لباس و موسیقی و نورپردازی است. از آنجا که در تئاتر جنبه های تصویری نمود فراوان دارند، مقاله ی حاضر می کوشد تا نشان دهد که استعاره های تصویری روی صحنه، چگونه به وسیله ی میزانسن و ترکیب صحنه تولید می شوند. رویکرد تحلیلیِ پژوهش حاضر به میزانسن و رابطه ی آن با استعاره های تصویری، براساس نظریه استعاره های مفهومی بنا شده است. به منظورِ بررسی مسئله ی مطرح شده، این رویکرد روی نمایشنامه ی هشتمین سفر سندباد اثر بهرام بیضایی اجرا شده تا درستی آن آزموده شود. براساس نتایج این پژوهش، می توان استعاره های تصویری را با استفاده از میزانسن و عناصر آن، و نیز عوامل دیداری و شنیداری نمایش مانند دکور و لباس و نورپردازی، روی صحنه خلق کرد و استعاره های درون متن نمایشی را به شکل استعاره های مفهومی و تصویری در اجرا به نمایش گذاشت.
هویت، شخصیت و مخاطب: رویکردی شناختی در خوانش رمان باقی مانده به قلم تام مک کارتی (2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر با رویکردی شناختی به تحلیل نقادانه استعاره های مفهومی به عنوان نمودهای زبانی در متن که توسط لیکاف و جانسون (1980) ارائه شده است می پردازد. هدف اصلی، نشان دادن آن است که استعاره های مفهومی محدود به تجربیات جسمانی شده ذهن نبوده، بلکه عوامل مهم دیگری همچون روابط زمانی، مکانی و اجتماعی هر موقعیت یا قالب در شکل گیری و کاربرد استعاره ها دخیل هستند. بدین منظور، این مقاله متن ادبی را به سبب ایجاد موقعیت ها یا قالب های متعدد در دو بعد متنی (شخصیت های داستان) و فرامتنی (خواننده) بستری مناسب برای آزمون یافته ها و نظریات زبان شناختی می یابد. در این راستا، نظریه قالب بنیاد بافتی پیتر استاکول (2002) به عنوان ساختار روایی متن در روند خوانش و درک متن جهت بررسی مفهوم استعاری هویت و چگونگی نگاشت و دریافت آن توسط شخصیت و خواننده در رمان باقی مانده نوشته تام مک کارتی (2005) استفاده می شود. ابتدا کلان استعاره موجود در داستان در هر بافتی استخراج شده، سپس مطابقت آن با بافت غالب بررسی می شود؛ آن گاه مقاله به بعد فرامتنی پرداخته و تعامل شناختی خواننده با قالب هایی را که متن رمان فرا روی او قرار می دهد تحلیل می کند. پژوهش مقایسه ای بین استعاره های مفهومی که خواننده حین خواندن بدان ها می رسد با استعاره های مفهومی راوی داستان، مقید بودن استعاره مفهومی به شرایط بافت یا قالب را اثبات می کند. نتایج پژوهش نشان می دهند که مفهوم هویت شامل دو نگاشت استعاری متفاوت برای شخصیت و مخاطب است و هرکدام به درک متفاوتی از آن می رسند.
بازکاوی استعاره های مفهومی «لباس» در قرآن و نهج البلاغه بر مبنای مدل لیکاف و جانسون(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۳
197 - 241
پژوهش پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه نظریه شناختی استعاره که توسط جورج لیکاف و مارک جانسون(1980)، مطرح گردید؛ در نظر دارد، مفاهیم استعاری را که در قرآن کریم و نهج البلاغه به وسیله حوزه ملموسِ لباس و پوشش برای مخاطبین عینی سازی و فهم آنها تسهیل شده، استخراج و روابط موجود میان دو حوزه را تحلیل نماید. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که به ترتیب در قرآن کریم مفاهیمِ: تقوا، گرسنگی و ترس، شب و ارتباط زناشویی و در نهج البلاغه مفاهیمِ: میانه روی، عزت، جهاد، کرامت، عافیت، تغییر احکام صحیح اسلامی و تواضع به عنوان حوزه های مقصدِ انتزاعی، توسط مفهومِ ملموسِ لباس و پوشش به عنوان حوزه مبدأِ محسوس که بشر تمام زوایا و ساختار آنها را می شناسد؛ برای مخاطبان عینی سازی و درک آنها تسهیل شده است . از آنجایی که متون دینی مفاهیم انتزاعی دارای بیشترین فراوانی است فلذا کاربردِ عملی پژوهش مذکور این است که امکان هنر دینی را اثبات می کند به گونه ای که با طرح واره های تصویری گوناگون می توان مفاهیم معنوی و انتزاعی عمیق را متناسب با ظرفیت مخاطبان ارائه داد.
مقایسه شناختی مؤلفه های استعاره مفهومی ترس بین نابینایان و بینایان جغرافیای زبانی-فرهنگی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۸
141 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی و مقایسه مفاهیم استعاری ترس در گفتار روزمره بزرگسالان بینا و نابینای مادرزاد در جغرافیای زبانی-فرهنگی ایلام می باشد. به این منظور، داده های پژوهش از 50 گویشور این منطقه در دو گروه آزمودنی شامل 25 نفر بزرگسال نابینا به عنوان گروه آزمایش در رده سنی70-18 سال و 25 نفر بزرگسال بینا به عنوان گروه کنترل همتای آنها گردآوری شدند. به منظور نمایش چگونگی بیان استعاری ترس در گفتار این دو گروه از افراد علاوه بر نگاشت-ها، پربسامدترین حوزه های مبدأ نیز شناسایی و معرفی شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی در نرم افزارSPSS صورت گرفت. یافته های مربوط به درک استعاره های مفهومی عواطف مشخص ساخت که از نظر فراوانیِ استعاره ها، تفاوت معنی داری بین بزرگسالان بینا و نابینا وجود نداشت، اما فراوانی منشأهای حسی به کاررفته برای قلمروهای مبدأ ترس در گفتار این دو گروه با یکدیگر متفاوت بود، به طوری که افراد نابینا برای بیان ترس به طور معنی داری حواس چشایی و لامسه را بیشتر از افراد بینا به کار بردند(P<0.05). مقایسه داده های به دست آمده از پژوهش با مدل قلمروهای مبدأ کووچش (2002) نشان داد که از نظر کاربرد قلمروهای مبدأ ترس، مطابقت کامل بین آن ها وجود نداشت.
واکاوی زیبایی شناسی استعاره های مفهومی طبیعت در سوره های نجم و قمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
341 - 363
حوزههای تخصصی:
سوره های نجم و قمر، در حوزه مفاهیم طبیعت، تصاویری شگرف از زیبایی شناسی استعاری را انعکاس می دهند؛ این زیبایی ها، آمیزه ای از طرح واره های گوناگون انتزاعی است. از آنجا که پیشینیان، استعارات کلاسیک مانند استعاره و مجاز را در بررسی تصاویر قرآنی مد نظر قرار می دادند، لازم است به استعاره از دیدگاه نوین و معاصر نگریسته شود تا زوایای زیبایی شناسی آن فراگیرتر و شیواتر گردد. از این رو در این حوزه به دو تن از اندیشمندان علوم شناختی، لیکاف و جانسون ، برمی خوریم که با ارائه نظریه استعاره های مفهومی در صدد بیان استعاره از زبان دیگر برآمدند. با این وجود در بررسی سوره های نجم و قمر از دیدگاه استعارات مفهومی به نکاتی زیبایی شناسانه در مواجه با طبیعت و بیان زبانشناسی جدید دست یافته ایم. همچنین به منظور بررسی این کارکرد ادبی- هنری از نمونه های متعدد تصویرسازی و جانمایی طرح واره های طبیعی استفاده نموده ایم. بر این مبنا، شیوه پژوهش در چارچوب توصیفی- تحلیلی-کاربردی تنظیم گردیده است.
استعاره های مفهومی حوز قیامت در سوره نازعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی، رویکردی است که به مطالعه زبان براساس تجربیّات افراد از جهان، نحوه درک و شیوه مفهوم سازی می پردازد و استعاره های مفهومی از مباحث مهم آن است؛ این استعاره ها از نگرگاه لیکاف و جانسون، در زندگی روزمره نه تنها در زبان، در اندیشه و عمل نیز نفوذ دارد. زبان قرآن به مثابه یک متن ادبی و دینی دارای سازوکارهای گوناگانی است که مفاهیم انتزاعی براساس آنها تبیین می شوند. قیامت از مسائل اعتقادی مهمّی است که در قرآن کریم در اشکال مختلف از آن یاد شده است. هدف از این نوشتار، واکاوی استعاره های مفهومی حوزه قیامت در سوره نازعات و درک مفاهیم نهفته مربوط به آن و پاسخ به پرسش های این نوشتار است که: کارکرد استعاره های مفهومی حوزه قیامت در سوره نازعات به چه صورت است؟ و کدامیک از استعاره های مفهومی حوزه قیامت در سوره نازعات بیشترین بسامد را دارد؟ نوشتار حاضر براساس روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به این نتیجه دست یافت که تجسّم بخشیدن به مفاهیم انتزاعی و ملموس ترکردن آنها از برجسته ترین کارکرد استعاره های مفهومی حوزه قیامت در سوره نازعات است. همچنین، بیشترین بسامد استعاره های مفهومی در این سوره، استعاره های هستی شناختی است.
بررسی میزان کاربرد استعاره های مفهومی توسط مجریان برنامه های ورزشی سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۱)
147 - 161
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر میزان کاربرد استعاره های مفهومی توسط مجریان برنامه های ورزشی سیما را بررسی کرده است. به این منظور، 18 برنامه ورزشی در شش ماه آخر سال 1400، به صورت تصادفی انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. این برنامه ها شامل برنامه ورزش و مردم شبکه یک سیما، برنامه فوتبال برتر شبکه سه سیما، برنامه شب های فوتبالی، برنامه کادر فنی، برنامه 2020، برنامه بازم مثل همیشه و برنامه کوه گشت از شبکه ورزش بود که با توجه به روش و فرایند تشخیص استعاره گروه پراگلجاز (2007) تعداد 226 استعاره مفهومی در آن ها شناخته شد. نتایج به دست آمده نشان داد که مجریان، برای مفهوم سازی ورزش، به ترتیب از استعاره های مرتبط با نبرد (63/33درصد)، استعاره های مرتبط با ابزار مکانیکی (24/21درصد)، استعاره های مرتبط با طبیعت (26/17درصد) و استعاره های مرتبط با سیاست (95/11درصد) استفاده کرده اند؛ همچنین مجریان برنامه های ورزشی سیما، با کاربرد استعاره های مفهومی سعی دارند تا مفاهیم را بهتر و شیواتر به مخاطب خود ارائه دهند.
شناسایی و تحلیل استعاره های ساختاری در تبیین مفهوم امامت و جایگاه اهل بیت (ع) در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین مؤلفه هویتی شیعه، امامت و ولایت اهل بیت(ع) است که عامل تمایزبخش این مذهب، از دیگر مذاهب اسلامی است. این مفاهیم، بسامد بالایی در سخنان اولین امام شیعیان دارد؛ به نحوی که بازتاب فراوان آن در نهج البلاغه مشهود است. در این میان نکته شایان توجه، بهره گسترده حضرت علی (ع) از استعاره های مفهومی است؛ چه آنکه نیاز داشتند قوای شناختی مخاطبان خود را به خدمت گرفته و با استفاده از مفاهیم ملموس و محسوس، مراحل فهم و درک جایگاه امامت را آسان تر نمایند. در این نوشتار بر اساس زبان شناسی شناختی و با استفاده از رویکرد لیکاف و جانسون در استعاره ها، مهمترین استعاره های مفهومی از نوع ساختاری، در تبیین مفهوم امامت و جایگاه اهل بیت(ع) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان دهنده شش حوزه مبدأ است که بر مفاهیم متناظر در حوزه مقصد، نگاشت داده شده اند. پربسامدترین ها، حوزه های مفهومی «نور»، «سفر و حرکت» و «حیات و ممات» است. توجه به این نگاشت ها، اثر شایان توجهی در امر فهم و شرح نهج البلاغه خواهد داشت.
مقایسه سبک شناسی شناختی دو رمان جزیره سرگردانی و رود راوی با استفاده از نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
153 - 176
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی دو رمان فارسی «جزیره سرگردانی» و «رود راوی» با دو سبک رئالیسم و سورئالیسم بر اساس چارچوب نظری سبک شناسی شناختی می پردازد. از اهداف این پژوهش می توان به استفاده شیوه ای جدید در تحلیل متن در رمان های فارسی اشاره کرد. همین طور می-توان با استفاده از این رویکرد پلی میان رشته ای بین زبان شناسی شناختی و مطالعات ادبی برقرار کرد و نگاهی تازه به تحلیل های ادبی ارائه نمود. از میان مفاهیم شناختی از استعاره های مفهومی استفاده شده است. استعاره های موجود به صورت دستی و جداگانه از هر یک از این رمان ها استخراج شد. از میان داده های استخراج شده آن هایی که تکرار بیشتری داشتند و معرف سبک بودند جدا و بررسی شدند. با بررسی مقایسه ای میان دو رمان می توان به این مورد اشاره کرد که وقوع استعاره های مفهومی در رمان «رود راوی» به صورت معناداری بیشتر از رمان «جزیره سرگردانی» است. با بررسی استعاره های مفهومی در رمان «جزیره سرگردانی» مشخص شد که این رمان از «انسان» برای مفهوم سازی در حوزه مبدأ به صورت برجسته ای استفاده کرده است. همین طور مفاهیمی که با استفاده از این مفهوم در حوزه مقصد قرار گرفتند عناصر موجود در طبیعت هستند. در رمان «رود راوی» خاصیت جان بخشی برای اشیای فراواقعی در داستان استفاده شده است.
واکاوی زیبایی شناختی، درونمایگانی و مفهومی عنوان ها در متون منثور فنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
269 - 293
حوزههای تخصصی:
عنوان های متون ادبی در هر دوره تاریخی داده های ارزشمندی را درباره مؤلفان آنها، شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه آن دوره و دیگر مسائل به دست می دهند. در این میان، عنوان های متون منثور فنی با توجه به ماهیت هنری و ادبی شان، علاوه بر به دست دادن داده های تاریخی یا اجتماعی، می توانند آشکارساز رویکردهای فرهنگی و ادبی ادوار مختلف در سنت ادبی پارسی باشند. مطالعه پیش رو با این انگاره و با اتخاذ رویکردی استنادی تاریخی در گردآوری داده ها می کوشد ضمن درنگ در عنوان های 38 متن منثور فنی، آنها را از منظر ارزش های زیبایی شناختی، درونمایگانی و استعاره های مفهومی واکاوی نماید. مطالعه حاضر ضمن شناسایی دو کلان گروه ادبی و غیرادبی از عنوان ها از منظری زیبایی شناختی، دو زیرگروه مسجع و استعاری را در ذیل کلان گروه ادبی قرار می دهد. در این میان، هرچه محتوای متن به سوی امر عینی میل یابد، عنوان نیز به سوی سجع گرایش می یابد و در مقابل، گرایش محتوای متن به امر انتزاعی، عنوان را به سوی استعاره شدگی سوق می دهد. عنوان های غیرادبی و کارکردگرا نیز ضمن تهی شدگی از ارزش های زیبایی شناختی، بیشترین همگرایی با محتوای متن را نشان می دهند. همچنین، براساس این مطالعه، گسترده ترین دایره موضوعی عنوان ها به موضوعات تاریخی تعلق دارد که در تمام گونه ها و زیرگونه های عنوان ها دیده می شود. این گستردگی برونداد پارادایم فکری حاکم بر طبقات سیاسی حاکم و نشانگر رابطه دوسویه حاکم فرهیخته از یک سو و بیانگر نوعی گسست میان آن طبقات و توده جامعه آن روزگار ایران از سوی دیگر است. از منظر هدف گزینش عنوان هم، برخی از عنوان ها ماهیتی انگیزشی، بخشی ماهیتی کارکردگرایانه و شماری هم ماهیتی ترکیبی و درآمیخته دارند. در بخش دیگری از پژوهش با بهره گیری از اندیشه استعاره های مفهومی، مشخص شده است که حوزه معنایی جهت و حرکت و نیز گیاهان بنا به دلایل تبیین شده در پژوهش، بیشترین کاربرد را داشته اند.
تحلیل شناختی سنّت های الهی درحوزه "استکبار" با رویکرد قرآنی؛ (برپایه طرح واره های تصوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
205 - 239
حوزههای تخصصی:
سنّت های الهی" به مثابه قوانین و تدابیر حاکم بر نظام آفرینش، یکی از مفاهیم گسترده در تعبیرهای زبانی قرآن کریم است. این نوشتار با رویکرد "معنی شناسی شناختی"، در حوزه استعاره های مفهومی، به عنوان ابزار پایه ای برای بیان و درک مفاهیم انتزاعی، می کوشد کارکرد طرح واره های تصوری را در مفهوم سازی استعاری "استکبار" بررسی کند و از رهگذر آن به ساختار مؤثر نیرو- پویاییِ جریان "سنّت های الهی" در قوانین هندسه جهانی الهی دست یابد. از این رو با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی مفهوم "کبر" به عنوان پربسامدترین واژه قرآنی در حوزه ر ذائل اخلاقی و شاخصه اصلی معارضان حق، در کلان سیستم مفهومی قرآن کریم، پرداخته است. از این طریق به شکلی روشمند موقعیت های زبانی- استعاریِ متأثر از سنّت های الهی در حوزه استکبار و طرح واره های تصوری ارائه شده از آن کشف شده و با ملموس سازی برخی مفاهیم انتزاعی در قالبی عینی، تحلیل نوینی فراروی مخاطب قرارمی دهد. دستاورد این پژوهش بیانگر میزان اثرگذاری "کبر" به عنوان مانعی قدرتمند در سلب رحمت الهی و نیرویی قوی در جهت حرکت نزولی به سوی ضلالت و گمراهیِ خود و دیگران است که با نگاشت استعاری «کبر، مانع است.»، «کبر، قدرت است.» در ترسیم شدت باطل گراییِ انسان متکبّر اثرگ ذار است. معانی ضمنیِ حاصل از این ساز وکار زبانی، ب ه درجه تنزل معنایی و مقامی استکبار در معیار قرآن کریم اشاره دارد. عمده ترین جریان سنّت های الهی، براساس مفاهیم استعاری موجود در حوزه "استکبار" با عناوینی مانند "زیادت ضلالت"، "املاء و استدراج"، "امهال"، "استیصال"، "محرومیت" و "عبرت آموزی" در سطح آیات الهی مشاهده شده است
خاستگاه قرآنی استعاره «رحمت» در نیایش های صحیفه سجادیه از منظر معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه شناختی زبان یکی از رویکردهای نوظهور در عرصه زبان شناسی است. در این رویکرد، افزون بر مطالعه جنبه های نظری زبان، تعامل زبان با مقوله های دیگر، چون ذهن، قوّه تعقل، رابطه با محیط و تجارب اجتماعی بررسی می شود. یکی از مباحث مهم معنا شناسی شناختی، مقوله «استعاره مفهومی» است. استعاره در این نگرش، صرفا یک مبحث بلاغی نیست؛ بلکه ابزار اندیشه به شمار می آید؛ پدیده ای که بر اساس آن یک حوزه مفهومی بر اساس مقوله مفهومی دیگر بیان می گردد. متون دینی و دعایی از عرصه های پُرظهور استعاره های شناختی ست؛ زیرا بسیاری از حوزه های انتزاعی و تجربه ناپذیر، در این نوع از متون به مدد نظام های استعاری دیگر سامان می یابند. در جستار حاضر تلاش گردید با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، مفهوم استعاری «رحمت» در صحیفه سجادیه و خاستگاه قرآنی آن بررسی شود؛ چه آن که بسیاری از گزاره های قرآنی در تار و پود نیایش های صحیفه بازتاب دارد. این پژوهش، نشان می دهد مفهوم انتزاعی «رحمت» در نظام معرفتی صحیفه سجادیه، در بستر شناخت تجربی و استعاره های مفهومی تعیّن یافته است که این نظام یافتگی و تجسم در صحیفه سجادیه با آیات قرآن تطابق فراوانی دارد. بیش ترین راهکار در عینی سازی مفهوم رحمت در صحیفه سجادیه به مانند آیات قرآن، استفاده از استعاره مفهومی وجودی از نوع «ماده» و «ظرف» است. «رحمت» در این مجموعه با حوزه هایی چون پناهگاه، مقصد، باران، گنجینه، طعم و مزه و غیره مفهوم سازی شده است. گاه نیز بر مبنای جهت گیری فیزیکی این مفهوم به تصویر درآمده است.
استعاره های مفهومی دربارل زنان در شعر سه شاعر زن افغانستانی؛ مطالعه موردی: محجوبه هروی، حمیرا نکهت دستگیرزاده، باران سجادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
125 - 141
حوزههای تخصصی:
شاعران زن در افغانستان با توجه به شرایط گفتمانی و تجربه زیسته بازنمایی های متعددی از موضوعات شعری ارائه داده اند. استعاره هایی که با محوریت زن ساخته شده تصویری از وضعیت و موضع زنان در افغانستان به دست می دهد. ما در این مقاله به سراغ استعاره های زن در شعر سه شاعری می رویم که هرکدام طیفی از شاعران و مردم افغانستان را نمایندگی می کنند. محجوبه هروی به ذهنیت سنتی نزدیک تر است. او از نظرگاه سنتی نسبت به زنان فاصله نگرفته و جز بیان اعتراضاتی اندک، در همان چارچوب سیر می کند. حمیرا نکهت از موضع یک زن سنتی آغاز می کند اما هرچه جلوتر می رود دیدگاه هایش مدرن تر می شود. جایگاه زن در شعر او از وضعیت انفعال و انعطاف به فعال بودن تغییر می کند. او تا آخرین لحظات عمر ارتباطش را با سنت فرهنگی قطع نکرده و پیوسته خواهان اصلاح آن است. باران سجادی از همان آغاز با موضع سنت شکنانه وارد شده و با تابوشکنی های متعدد بر آن است که از سنت بگذرد نه اینکه آن را اصلاح کند. پیکره متنی تحقیق، آثار این سه شاعر و شیوه کار تحلیل محتواست. ابتدا همه استعاره های زن در شعر هریک از سه شاعر مذکور را استخراج کردیم و سپس با تعیین انگاره ها و کلان استعاره ها به تحلیل استعاره ها برای دست یافتن به نظام ذهنی هر شاعر مبادرت ورزیدیم.
صوره الإنسان فی قصائد أبی تمام من منظور علم الدلاله المعرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
61-88
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی به بررسی 200 بیت از مجموعه اشعار ابوتمام از منظر معناشناسی شناختی به طور عام و با محوریت استعاره های تشخیصی به طور خاص می پردازد تا به تصویر انسان که در پوشش تشخیص پردازش شده است، دست یابد. داده های پژوهش حاکی از آن است که استعاره های تشخیصی در دیوان ابوتمام در وهله اول به دو دسته تقسیم می شوند: استعاره هایی که ماهیت مفهومی دارند و استعاره هایی که صرفا لغوی هستند. استعاره های هستی شناختی تشخیصی به طور عمده به مفهوم روزگار و زیر مجموعه آن اختصاص داده شده است و خود نیز بر دو استعاره مفهومی الحیاه شیء ثمین و الحیاه رحله بنا شده اند. بنا بر استعاره الحیاه شیء ثمین، روزگار یک دزد است که گاهی با زور و گاهی در لباس دوست دست به سرقت می زند. ابوتمام استعاره الدهر سارق را در سه سطح مختلف پردازش کرده است. و بر اساس استعاره الحیاه رحله روزگار و گذر زمان راهنمای سفر است که رسسیدن به مقصد را به مسافران گوشزد می کند. استعاره های تشخیصی صرفا زبانی ارتباط مستقیم با تجربه زیسته، شرایط زندگی و استعداد ذاتی ابوتمام دارد. وی به منظور رفع تنهایی و انزوا، اعتلا بخشیدن به برخی مفاهیم و موضوعات و برجسته سازی قدرت خیال خود به ابداع این استعاره ها پرداخته است. استعاره مفهومی الدوام صله القرابه در استعاره هایی که از تنهایی شاعر نشأت گرفته اند، به وضوح به چشم می آید.
نگاه انتقادی به تجربۀ دینی از منظر رویکرد استعاره های مفهومی لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین های علمی از تجربه ی دینی چالش جدی برای تجربه ی دینی است. در این راستا در نیمه-ی دوم قرن بیستم علوم شناختی نیز خود را با مسئله ی دین درگیر کرده است. در بین رویکردهای این دانش رویکرد استعاره های مفهومی لیکاف و جانسون از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ بالاخص ادعای اندیشمندان این حوزه مبنی بر این که ذهن اساسا جسمانی است و مفاهیم انتزاعی عمدتا استعاری هستند چالشی بسیار جدی برای تجربه ی دینی است. در بررسی نگاه انتقادی رویکرد استعاره های مفهومی متوجه نتایجی خواهیم شد که به نفع رویکرد تجربه ی دینی است؛ بواسطه ی تجربه ی دینی تعمیم و همگرایی استعاره محوری تنزل پیدا می-کند. از طرفی تجربه ی دینی باعث می گردد که باور داشته باشیم که حتی با وجود تجربه ی زیسته ، امر دینی از مقوله ی سطح پایه و یا مقولات عینی نیستند که نیازی به استعاره سازی نداشته باشد. از طرفی با بررسی تجربه ی دینی متقاعد می شویم که باور داشته باشیم که انسان به عنوان موجودی که توانایی ادراک امور متافیزیکی را دارد ناگزیر دارای ذات غیر جسمانی است؛ چرا که درک امور متافیزیکی به ابعادی فراتر از بعد جسمانی نیاز دارد. در این پژوهش هدف بررسی نگاه این رویکرد به تجربه ی دینی و در مقابل دفاع قائلین به تجربه ی دینی است.