مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
تاریخ
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، به بررسی و تحلیل «درگذشت» شخصیت های تاریخ بیهقی و بحث درباره مسائل پیرامون آن اختصاص دارد. همان گونه که نقش آفرینان این تاریخ از لحاظ شخصیتی با یک دیگر متفاوتند، مرگ و درگذشت آنان نیز از جهات مختلف چون حسّاسیّت، کیفیّت و پیامدهایی که به دنبال دارد، از یک دیگر متمایز است. در بخش نخست تحت عناوین: «مرگ های ویژه و حساس»، «مرگ های معمولی»، «مرگ های حماسی» و «مرگ های سیاسی ـ مذهبی» مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش دوم از «شیوه های مرگ» اشخاص در تاریخ بیهقی سخن می رود. «قتل»، «مرگ طبیعی»، «مرگ مفاجات» و «مرگ نامعلوم»، عناوین قسمت های مختلف این بخش است: بخش سوم دربرگیرندة دو مرحله است: «شخصیت ها پیش از مرگ» و «شخصیت ها پس از مرگ». بخش چهارم به ذکر و شرح ملزومات مرگ چون «وصیت»، «تدفین» و «تعزیت» و بخش پنجم به موضوع «مرثیه« اختصاص یافته است.
عبرت آموزی و نقش آن در اخلاق و تربیت اسلامی از دیدگاه امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین روش های تربیت اسلامی که در قرآن، سنت، و سیرة امامان معصوم علیهم السلام، ازجمله امیر المؤمنین علی (ع)، به آن توجه و تأکید شده «عبرت آموزی» است. خداوند در قرآن کریم در آیات گوناگون یکی از مهم ترین منابع و عوامل هدایت انسان را عبرت از گذشته و گذشتگان معرفی می کند و با الفاظ و عبارات گوناگون مردم را به دقت و تأمل در زندگی و سرگذشت خوبان و بدان فرا می خواند و به انسان ها سفارش می کند که به سیر و تفکر در آیات آفاقی و انفسی بپردازند و عاقبت محسنین و مفسدین را بنگرند. بنابراین با توجه به اهمیت این موضوع، این مقاله بر آن است که به بیان نقش عبرت آموزی در حوزة اخلاق و تربیت اسلامی با استفاده از منابع معتبر، به ویژه از نگاه امام علی (ع) با توجه به سخنان گهربار و نصایح ارزش مندشان در کتب گوناگون، خصوصاً نهج البلاغه، بپردازد.
جستارهایی در باب فلسفة تاریخ هردر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یوهان گوتفرید فن هردر (Johann Gottfried Von Herder, 1744-1803) مهم ترین متفکر تاریخ است که به دوره ها و اعصار تاریخی اهمیت می دهد و دیدگاهی متفاوت در مورد ماهیت انسانی و ایده ها و رویکردهای تاریخی دارد. او به حالات درونی شرکت کنندگان در تاریخ توجه می کند و بر عواملی چون زبان، فرهنگ، و دین به مثابة عوامل فردیت و تشخص گروه ها و جوامع انسانی اهمیت می دهد. او در مطالعات تاریخی خواهان هم فکری و هم دردی با کلیة اقوام و ملت ها و فرهنگ هاست و با این تصور، او هدفی کلی برای تمام جوامع انسانی ترسیم می کند. به جنبه های فرهنگی ماهیت انسانی توجه می کند و به همة دستاوردهای بشری در هر مقطع زمانی و مکانی به دیدة احترام می نگرد و در زمینة انسان شناسی به این محصول فکری او توجه شده است. دستاورد اصلی وی درک و فهم بی واسطة پدیده های تاریخی است. او به متن تجارب تاریخی وارد می شود و با یک فهم عینی و ملموس پدیده های تاریخی را بررسی می کند. پذیرش تنوع و کثرت فرهنگی و ارزش های انسانی در اندیشة هردر در جهت تحقق مفهوم انسانیت مشاهده می شود. حرکت کلی پدیده های تاریخی را مطابق با مشیت الاهی تعبیر و تفسیر می کند و به یک غایت کلی باور دارد. پرسش اصلی مقاله این است که هردر به چه نحو حرکت کلی پدیده های تاریخی را، با این تنوع و گستردگی اقوام و ملت ها، مطابق با مشیت الاهی تعبیر و تفسیر می کند و به یک غایت کلی باور دارد و حرکت و تحول همة ملت ها و اقوام را به سوی پیشرفت و تعالی انسان می داند. درواقع، رویکرد تاریخی هردر در مواجهه با اعصار و ادوار گذشته به صورتی تحقیرآمیز و تنگ نظرانه نبوده است و او ماهیت بشری را نامتغیر و دارای صورتی واحد نمی داند.
عینیت در تاریخ
حوزههای تخصصی:
در این گفتار پس از اشاره به قلمرو مباحث فلسفه علمی، حصرگرایی روش شناختی و پیامدهای آن از جمله نفی اعتبار و عینیت از شاخه های علوم انسانی، مورد توجه قرار گرفته است. سپس به تردیدها و شبهاتی پیرامون عینیت در تاریخ و تاریخ نگاری پرداخته شده و تلقی معاصر از علم به عنوان زمینه ساز این نوع تردید ها و شبهه ها مورد نقد و بررسی قرار گرفته و روشن گردیده است که تلقی آنان از استقراء و عینیت با تعصب و افراط درآمیخته و آن گونه که تصور می شود هیچ علمی عینی نیست. سپس به چگونگی دخالت ذهنیت و التزام شخصی در قلمرو علوم اجتماعی و تاریخ اشاره شده در نهایت به این نتیجه رسیده ایم که تاریخ نیز مانند دیگر علوم در برزخی از عینیت و ذهنیت قرار دارد هرچند در رتبه دیگر علوم نیست
داستان های شاهنامة فردوسی: از استقلال تا انسجام (بررسی و نقد آرای تاریخ محور و اسطوره محور در تحلیل ساختار روایی شاهنامه و ارائة طرحی الگویی از ساختار اثر با استفاده از رویکرد نقد توصیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای تاریخ بازتاب رویدادها و شخصیتهای تاریخی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد توصیفی
داستان های شاهنامة فردوسی در عین استقلال نسبی، در مجموعه ای منسجم، یک کل را تشکیل می دهند. این پیچیدگی روایی باعث شده است، شاهنامه پژو هان از دیرباز برای کشف پیوند هایی که داستان ها را به یکدیگر متصل می کند، کوشا باشند. در تحلیل ماهیت تاریخی یا اساطیری شا هان شاهنامه و خوانش محور طولی داستان ها، سه نوع دیدگاه وجود داشته است: تقسیم بندی سه گانه برتلس و پیروانش، چون صفا و استاریکف؛ تفسیر های تاریخ محور تاریخ گرایانی چون کریستن سن، بویس، هنینگ و خالقی مطلق از پیوند های تاریخی میان داستان های مستقل؛ تأویل اسطوره بنیاد اسطوره گرایانی چون دومزیل، ویکاندر، سرکاراتی و مختاری که انسجام محور طولی متن را بر ژرف ساخت اساطیری نظام مند آن مبتنی دانسته اند. در این جستار، ضمن بررسی و نقد این نظریات، کوشش شده، بر اساس رویکرد نقد توصیفی، دلایل انسجام روایی این اثر، تحلیل و محور طولی داستان های شاهنامة فردوسی به سه بخش اصلی که خاصیت الگویی دارند تقسیم شود: الگوی نخست: ""تاریخ اساطیری"" یا ""تاریخ نمادین انسان و ایران"" (از کیومرث تا کیخسرو)؛ الگوی دوم: ""تاریخ دینی"" یا ""تاریخ دین آوری"" (از لهراسپ تا بهمن کیانی) و الگوی سوم: ""تاریخ روایی"" (از بهمن هخامنشی تا انتها). این سه طرح، الگویی و تکرارشونده اند که با طبیعت چرخه و تسلسلی زمان در جهان اساطیر همخوانی دارند، در نتیجه می توان تجلیات ساختاری آنها را در پیکرة روایی شاهنامه مشاهده کرد.
ظرفیت پنهان؛ بوم شناسی تلاقی طبیعت و تاریخ در شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
مکان گزینی سکونت و زندگی انسان شهری در شهرهای ایرانی با بستر طبیعی در ارتباط مستقیم بوده است. در شهرهایی که محور طبیعی در آن نقش بارزی ایفا میکند، نقاط کانونی وجود دارد که حاصل برخورد جریان پرقدرت طبیعت و حضور نظم انسانی در ادوار مختلف تاریخی در آن محدوده است. این نقاط مرکز ثقل قلمرو ترکیب یافته از طبیعت و شهر را شامل میشود و بالاترین ظرفیت را در توسعه کیفی شهر در سازمان فضایی آن دارد. همزمانی و تلاقی لایه های مختلف ادراکی، عملکردی، خاطره ای و ذهنی، جغرافیایی و بی شمار عناصر متکثر محیط و منظر در حوزه نفوذ آنها ضمن ایجاد ظرفیت بالا برای تأثیرگذاری بر محیط زیست انسانی و فضای شهری، عامل توسعه کیفی شهر نیز خواهد بود. شناسایی، ساماندهی و توسعه این نقاط با رویکرد منظر به عنوان دانش بومشناختی و با توجه به هدف توسعه کیفی و پایدار شهر، می تواند گامی مؤثر در نیل به اهداف توسعهای شهر باشد. این نوشتار به نقش طبیعت در شهر و اهمیت برهمکنش آن با تاریخ شهر در زیست جهان انسانی می پردازد و در انتها با بررسی منطقه تجریش به عنوان نمونهای از هم نهشتی طبیعت با تاریخ در تهران و لزوم پردازش آن، نسبت به تشریح موضوع اقدام کند.
دشواره ی کاربست فرضیه در پ ژوهش های تاریخی
حوزههای تخصصی:
پژوهش تاریخی، با بهره گیری از اسناد معتبر صورت می گیرد، اما حضور نداشتن در صحنه ی واقعه، باعث می گردد پژوهشگر نتواند به طور زنده، داده های مورد نیاز را جمع آورد. همین امر، سبب می شود پژوهش تاریخی دچار ضعف شود؛ زیرا محقق ناچار می شود گسست میان مدارک به دست آمده را با حدس و تفسیر پر کند. پرسش اساسی آن است که علم تاریخ، چگونه می تواند با فرضیه همنشین شود؟ فرضیه ای که از اساس، موجب جهت دار شدن شیوه ی خوانش متون تاریخی می گردد و تاریخ واقعی یک رویداد را به قرائتی خاص از یک رخداد بدل می کند؟ وضع مسئله انگیز آن است که علم تاریخ از جنبه ی یک انتظام دانشورزانه، بدون تعامل با دیگر شاخه های علوم انسانی، گیرایی کافی ندارد؛ زیرا به زنجیره ای بی پایان از رویدادهای تلنبار شده بدل می گردد. وانگهی، کمک گیری متقابل آکادمیک نیز سبب می گردد اصل واقعه ی تاریخی شناسایی نشود. فرضیه سازی، تیغ دو دم علم تاریخ است، هم ناجی است هم نافی.
بررسی تطبیقی خوانش ویتگنشتاین و گادامر از تاریخ مندی فهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیطره منطق گزاره ای بر مشی فلسفیِ ویتگنشتاین اول که در تعابیری چون تصویر، بازنمایی، تطابق و تناظر رخ می نمایانند از یک سو، و روح حاکم بر جریان تحلیلی با درون مایه های علم گرا، متافیزیک ستیز و منطق محورش از دیگر سو، دعویِ تاریخ گراییِ ویتگنشتاین و التفات وی به تلقی مرسوم هرمنوتیکی را به چالش می کشند. این در حالی است که دلالت های تاریخی نهفته در رویه زمینه گرایانه ویتگنشتاین دوم در سایه تعابیری چون عرف، بازی، قاعده، فرهنگ و زبان مشترک هستند، که تاریخ گراییِ خفیف وی را موجه می نمایند. در مقابل، تاریخ از ارکان کلیدی سامانه هرمنوتیکی گادامر است، که ارتباط آن با زمان مندی و سنت، بدیهی است. در نهایت، باوجود واگراییِ محتواییِ انکارناشدنی، تأکید بر ابعاد زمینه گرایی مذکور، تقریب نسبی اندیشه های ویتگنشتاین دوم و گادامر را در این حوزه، موجب می شود.
نقش تاریخ در تفسیر قرآن کریم با تأکید بر تاریخ عصر جاهلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فهم و تفسیر قرآن کریم، توجه به تاریخ به ویژه تاریخ عصر جاهلی، به عنوان یکی از مهم ترین قرائن فهم متن تاریخی، امری لازم و ضروری است. تاریخ عصر جاهلی در فهم و تفسیر بسیاری از آیات و شناخت و ریشهیابی احکام تأسیسی و امضایی قرآن نقشی تعیینکننده دارد. شناخت آداب و رسوم مختلف عصر جاهلی مانند آداب و رسوم عبادی و مناسک حج، آداب و رسوم اجتماعی و خانوادگی و آداب و رسوم اقتصادی و تجاری در فهم و تفسیر آیات مرتبط با آن نقش دارد. همچنین آگاهی از عقاید، باورها و ادیان عصر جاهلی در شناخت محیط نزول قرآن و فهم بسیاری از آیات کاربرد دارد.
ماهیت فلسفی عکس؛ یا زنان دربار ناصرالدین شاه در عکس چه می کنند؟
حوزههای تخصصی:
ماهیت وجودی یک عکس چیست؟به نظر می رسد یکی از مهم ترین سوالاتی که باید در باره این ابزار و جایگاهش در زندگی بشر، به آن پاسخ داد این پرسش باشد. ما در این مقاله سعی داریم با توجه به یکی از مهم ترین دوران تاریخی ایران، از لحاظ تاریخی و هم از لحاظ هنر عکاسی، یعنی دوران ناصرالدین شاه، با رویکردی تطبیقی بین نظریات موجود درباره عکاسی با عکس های این دوران، از منظرگاهی جامعه شناختی و همچنین نشانه شناسانه، به تفسیری مستقل از رویکردهای تاریخی به برخی سوالات درباره این دوران پاسخ دهیم. همچنین ناصر الدین شاه از بعدی دیگر نیز برای نگاه امروزی مهم و قابل بررسی است و آن حضور و دخالت زنان در امور مملکتی آنهم بصورتی که این تصمیمات نقش مهمی را در شکل گیری برخی از اتفاقات تاریخی داشته باشد، است. این دو بعد زنان سوژه شده و بی تاثیر در عکس ها و زنان با عملکردی زیر لایه ای در تاریخ تضادی است که ما درتفسیر و تاویل عکس ها به دنبال آن هستیم. این رویکرد کاملا نشانه شناسانه و تفسیری در راستای این مورد بررسی قرار می گیرند که نشان داده شود؛ عکس ها جدا از اینکه یک سند تاریخی به حساب می آیند رمزگانی با خود دارند که زیر لایه ها را فرا از تصور عکاس به معرض نمایش و همین طور در معرض تاویل قرار می دهند.
بررسی رابطه میزان گرایش به هویت ملی و هویت قومی در بین بختیاریها
حوزههای تخصصی:
در جامعة چند قومی ایران، هویت قومی یکی از مهم ترین هویت های جمعی است که سبب شناسایی و تمایز افراد از یکدیگر میشود. با این حال، برجسته شدن احساس هویت قومی، به ویژه برتری یافتن آن بر احساس هویت ملی، همواره از مهم ترین دغدغه های مرتبط با انسجام و یکپارچگی ملی محسوب میشود. از این رو، مقاله حاضر رابطه هویت قومی و هویت ملی در بین بختیاریهای سه استان خوزستان، لرستان و چهارمحال بختیاری را بررسی می کند. پرسش اصلی این است که آیا بین میزان گرایش به هویت ملی و میزان گرایش به هویت قومی بختیاریها رابطه وجود دارد؟ برای پاسخ به این پرسش و نیز سنجش و بررسی این رابطه برای هویت ملی چهار بعد تاریخی، جغرافیایی، زبانی و فرهنگی در نظر گرفته است. همچنین، هویت قومی نیز بر اساس چهار بعد تاریخی، زبانی، فرهنگی و مذهبی سنجیده شده است.
نتایج تحقیق از نمونه برای 385 نفری، با نمونه گیری خوشه ای و به شیوة پیمایش، با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد میزان گرایش به هویت قومی و میزان گرایش به هویت ملی نزد پاسخگویان در حد بالا و بین هویت ملی و هویت قومی رابطة مثبت و معناداری برقرار است.
تمدن خاموش نگاهی به تاریخ ، زبان و اعتقادات داویدیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان، فرهنگ و تمدن جنوب هند تا به امروز چنان از اهمیت خاصی برخوردار است که بسیاری از دین شناسان، باستان شناسان، زبان شناسان و مردم شناسان به جستجوی رگه های اصلی زندگانی این تمدن دیرینه می پردازند. امروزه پژوهشگران تمدن های گوناگون کوشش نموده اند تا بن مایه های مشترک تمدن و فرهنگ خود را به گونه ای با دراویدیانی که آیین های دینی آنها بر فرهنگ و تمدن آریایی نیز تاثیرگذارد، پیوند دهند و به همین جهت مطالعات گسترده ای در این زمینه انجام داده اند. بی تردید رگه های مشترک زبانی، آیینی و فرهنگی و حتی آداب و سنن دراویدیان در بخش های مختلف دنیا می تواند دلیلی بر کاوش های جدی برروی این تمدن باشد. اگر چه در واقع هیچ ساختار سامانمندی که مرتبط به آیین های دینی و پرستش خدایان در میان قبیله های دراویدیان باشد، وجود ندارد و حتی آنها دستگاه فلسفی شایان توجه و ادبیات منسجم نداشته اند و هیچ دست نوشته و منابع مکتوبی درباره ی خدایان و دینشان دیده نمی شود، اما آنچه می دانیم در واقع، بازتاب افسانه ها و داستان هایی است که از خاطره های گذشتگان نقل شده و یا بازتاب آن را در جشنواره ها، کتابهای مقدس و در ادیان هند می توان دید. دراین مقاله کوشیده ایم تا تاریخ، زبان و عقاید دراویدیان و تأثیراتی را که آنان بر مهاجران سرزمین هند داشته اند مورد بررسی قرار دهیم.
تاریخ تحولات قراردادها در صنعت نفت ایران (با تأکید بر 1353ـ1333)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ تحول قراردادهای نفتی ایران از قراردادهای امتیازی به سمت مشارکتی و سپس خدمتی از ابتدا تا انقلاب سال 1357 به همراه تحلیل های مربوط آن، در مقاله حاضر به رشته تحریر درآمده است. بررسی این سیر تحول به ارتقاء دانش از موضوع مهم قراردادهای نفتی برای انعقاد کارآمد تر قراردادهای کنونی کمک می کند. در حقیقت می توان نتیجه گرفت آنچه امروزه در انعقاد قراردادهای نفتی ایران رخ می دهد چیزی چندان فراتر از بستر تاریخی آن، یعنی تحولات پیش از انقلاب نیست که این به مانند هر پدیده تاریخی وابستگی به مسیر را نشان می دهد. در این راستا باید به دوره بیست ساله مهم 1353 ـ 1333 اشاره داشت. در دوره مذکور هسته اصلی تاریخ تحولات قراردادهای نفتی دنیا، به پیش قراولی نسبی ایران، از پایان قراردادهای امتیازی به سمت قراردادهای مشارکتی و سپس انعقاد قراردادهای خدمتی شکل گرفت. برخلاف عمده نوشتارهای عمومی تاریخی مرتبط با مسأله نفت، در مقاله حاضر سعی شده تا وقایع و تحولات مربوطه بیشتر با رویکرد تخصصی و از زاویه دید تاریخی، اقتصادی و حقوقی بررسی و همچنین تحلیل های لازم نیز ارائه گردند. نتایج بررسی تاریخی مقاله نشان می دهد که الگوی قراردادهای نفتی در بستر زمان و در پاسخ به شرایط رفته رفته کامل تر شده و ایران نقش زیادی را در این تحول در دنیا ایفا کرده است امری که لازم است از این به بعد نیز تداوم یابد.
از تاریخ تا داستان؛ تحلیل عناصر مشترک بین تاریخ و داستان
حوزههای تخصصی:
تئاتر، سینما، تاریخ، سفرنامه و خاطره از «روایت» بهره می گیرند اما داستان به شمار نمی آیند. در این گونه های روایت ابزار ارتباط متفاوت است هر چند ممکن است در اصل روایت تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته باشند. تاریخ داستانی است که واقعیت دارد. برای مثال اگر از روی یک داستان فیلمی ساخته شود، یا نمایش نامه ای بر روی پرده اجرا شود، فقط ابزار بیان روایت عوض می شود. یعنی در همه این آثار «داستان» عامل زیر بنایی است. پس در همه آثاری که به شکلی نزدیک به داستان هستند می توان روایت را مشاهده کرد. تاریخ به خاطر نقل پی در پی حوادث که شاهان و امیران، قهرمانان آن هستند به داستان نزدیک می شود و در تاریخ عنصر روایت به کار می رود که توالی زمانی دارد. علاوه بر این «گفتگو»، «حقیقت مانندی»، «صحنه سازی» و «کشمکش» از عناصر مشترک بین داستان و تاریخ است. اما داستان به دلیل این که با ظرافت هنری ساخته می شود و دارای قاعده و قانون خاص است (مقدمه، پیرنگ، شخصیت پردازی، فضاسازی و...) به مقوله هنر تعلق دارد در حالی که تاریخ چون همانند داستان، هنری و با قاعده ساخته نمی شود، به مقوله علم تعلق دارد. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل عناصر مشترک بین داستان و تاریخ می پردازد. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که داستان و تاریخ از زمان ارسطو با یکدیگر ارتباط داشته اند و هنوز هم این ارتباط میان این دو قالب وجود دارد.
روش عبرت دهی در قرآن
حوزههای تخصصی:
بدون شک عبرت دهی یکی از روش های تربیتی است که همه پیامبران(ع) به طور عام، و پیامبر اسلام(ص) به طور خاص، آن را برای هدایت و تربیت انسان ها به کار برده اند. و شاهد این مدعا تعالیم قرآن کریم است، چرا که در جای جای این کتاب آسمانی از موضوعاتی چون تاریخ اقوام و ملل و سرنوشت آن ها، و شگفتی های خلقت و سایر امور سخن به میان آمده و بر وجود عبرت در آن ها تصریح شده است و حتی در مواردی بر گرفتن عبرت امر کرده است که این را می توان به روش عبرت دهی قرآن کریم تعبیر کرد. بررسی ابعاد مختلف این روش از نگاه قرآن کریم، امری است که این مقاله در پی آن است. آنچه در این نوشتار می آید عبارت است از: ماهیت عبرت و مفهوم شناسی آن در قرآن، مقومات عبرت، تعریف روش عبرت دهی، مبانی عبرت، شرایط اثر گذاری عبرت، موضوعات عبرت آموز، و درنهایت، شیوه های عبرت دهی. مقاله سعی کرده است در محدوده آیات قرآن و تفاسیر مربوطه به بررسی این امور بپردازد.
تحلیلی بر جایگاه آموزش انفرادی در تاریخ ایران
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی جایگاه آموزش انفرادی در تاریخ آموزش و پرورش ایران بوده و نویسندگان با بهره گیری از روش تحلیلی ـ توصیفی در جهت شناخت روش آموزش انفرادی که یکی از روش های جدید و مطرح در آموزش است به بررسی سوابق تاریخی آن پرداخته و از این طریق چشم انداز روشن تری را برای آینده ترسیم نمایند. نتایج مطالعه نشان می دهد که از دیرباز با توجه به فضای موجود در تعلیم و تربیت ایران آموزش انفرادی جایگاه مهم و تأثیرگذاری در روند تعلیم و تربیت داشته است که با عنایت به این تجارب بهره گیری از این شیوه در حال حاضر می تواند فرصتی را بازسازی برخی از نارسایی های نظام تعلیم و تربیت مهیا نماید.
تاریخ صورتی ؛نگاهی به برخی موانع و ظرفیت ها در دانش تاریخی زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قیاس با تعداد کثیر تاریخ نویسانِ مرد، معدودی تاریخ نویس زن می توان سراغ گرفت. آیا ماهیت دانش تاریخ ویژگی هایی مردانه دارد که از حضور زنان در این عرصه استقبال نکرده است، یا موانع و محدودیت هایی بر سر راه ورود زنان به حوزة دانش تاریخ وجود دارد؟ آیا تلقی متعارف از دانش تاریخ که آن را بر حسب موضوع تعریف می کنند مانعی برای رغبت زنان به دانش تاریخ شده است؟ پاسخ به این پرسش ها هر چه باشد پرسشی دیگر را فراروی ما قرار می دهد: چنان چه زنان حضور مؤثرتری در حوزة دانش تاریخ پیدا کنند، این دانش برای دست یابی به اهداف خود چه ظرفیت های جدیدی خواهد یافت؟
مقالة «تاریخ صورتی»، با طرح چنین پرسش هایی و با اتخاذ روش مطالعة تاریخی ـ روان شناختی، در پی آن است که، ضمن واکاویِ رابطة زن و دانش تاریخ و برشمردن عمده ترین موانع حضور زنان در عرصة تاریخ نویسی، تا حد امکان گزینه ها و راهکارهایی برای اعتلای دانش تاریخی، از رهگذر مشارکت بیش تر زنان در فرایند تولید شناخت تاریخی، عرضه کند.
زمانه سعدی
حوزههای تخصصی:
این مقاله برگرفته از کتاب «سعدی» است. در این مقاله نویسنده به بررسی زمانه و روزگاری که سعدی در آن میزیسته، میپردازد که بنا بر شواهد تاریخی، ایران، سالهایی بدتر از سالهایی که سعدی در آن میزیسته، از سر نگذرانیده است. در این مقاله با بررسی تاریخی این دوران خواننده بهتر میتواند اوضاع زمان سعدی را درک کند و حتی به گونهای بهتر سعدی را بشناسد.
إطلالة نقدیة علی نشأة المسرحیة التاریخیة فی إیران (نگرشی منتقدانه بر پیدایش نمایشنامه تاریخی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمایش ایرانی از آغاز پیدایش، با تاریخ و موضوعات تاریخی همراه بود، و نمایشنامه نویسان از زمان آشنایی با نمایشهای غربی با انگیزه های مختلف، در نمایشنامه های خود از تاریخ الهام می گرفتند؛ انگیزه هایی چون شوق و اشتیاق به گذشته که آکنده از داستان های شگفت انگیز و قهرمانان بزرگ و شخصیت های نادر است، و نیز به انگیزه آگاهی بخشی به مردم و شوراندن آنها علیه حکومتهای طاغوتی و ظالم و کشورهای استعمارگر، و یا به هدف بهره گیری از تاریخ برای به نمایش گذاشتن حوادث معاصر و یا بررسی حوادث امروزی با نقاب تاریخ و برانگیختن مخاطبان برای موضع گیری در برابر اتفاقات روز از طریق تصویرسازی و تجسم گذشته و تاریخ.
مقاله پیش رو، با نگاهی به پیدایش نمایشنامه تاریخی در ایران، به بررسی عوامل گرایش نمایشنامه نویسان به این نوع از نمایشنامه می پردازد، و در ادامه روند پیشرفت این نوع ادبی در مراحل مختلف را رصد می کند و در نهایت نمایشنامه های تاریخی آن دوره را با روش توصیفی و تحلیلی نقد و بررسی می کند.
ابهام زدایی از نقد نوپای تاریخ گرایی نو در ایران با نگاهی به پژوهشهای انجام شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ گرایی نو به عنوان رویکردی که به ادبیات و تاریخ از منظری نو نگریسته و به رابطه متقابل تاریخ و ادبیات توجّه می کند تاکنون مورد استقبال گسترده ای قرار گرفته است، هرچند این استقبال با ابهامات و گاه کج فهمی هایی نسبت به اصول این رویکرد نیز همراه بوده است. از زمان پیدایش این رویکرد در دهه هشتاد میلادی تا به امروز برداشت های گوناگون و گاه متناقضی از این رویکرد عرضه شده و به نوعی می توان گفت هرکسی از ظنّ خود یار این رویکرد شده است. بخشی از این برداشت های متناقض به ماهیّت چارچوب گریز این رویکرد و خلاصه نشدن آن در قالب یک روش و اسلوب علمی مشخّص برمی گردد. مشکلات یاد شده که از ماهیّت این رویکرد ناشی می شود به علاوه کمبود منابع نظری فارسی، شناخت درست این رویکرد را در کشور ما با دشواری دو چندانی روبه رو ساخته است. با وجود گذشت سه دهه از پیدایش این رویکرد، تنها چند سال است که در ایران شاهد پژوهش های جدّی در این حوزه هستیم. نگاهی به این پژوهش ها، که غالباً کاربردی هستند، ضعف هایی جدّی را آشکار می سازد که از عدم درک صحیح رویکرد ناشی شده است. نوشتار پیش رو ضمن بررسی این ضعف ها، به ارائه راهکارهایی در جهت شناخت دقیق تر این رویکرد می پردازد.