مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
فضای فیزیکی
حوزههای تخصصی:
مرز یکی از مفاهیم اساسی و مهم در جغرافیای سیاسی است؛ اما امروزه بحث های زیادی دربارة از میان رفتن و بیاهمیت شدن مرز در عصر جهانیشدن وجود دارد. بحث دربارة جهانیشدن و تأثیر آن بر مرزها آن چنان گسترش یافته است که در باور برخی صاحب نظران به ویژه علوم اجتماعی چنین جلوه میکند که با توجه به پیشرفت های علمی و تکنولوژیک، دیری نخواهد گذشت که خانوادة بشری شاهد از میان رفتن جدایی های مرزی و سرزمینی و هویتی خواهد بود و جهان سیاسی در عمل به «دهکده» ای یکدست تبدیل خواهد شد. این تحقیق با رویکرد جغرافیای سیاسی سعی دارد تا تأثیر فرایند جهانیشدن را بر ماهیت مرزها بررسی کند. به این معنا که شکل گیری جنبه های مختلف جهانیشدن اگرچه باعث تحولات زیادی در ابعاد مختلف شده است، این تحولات نتوانسته ماهیت مرزها را تحت تأثیر قرار دهد. استدلال اصلی تحقیق این است که ماهیت مرز با توجه به فرایند جهانیشدن، تحت تأثیر قرار نگرفته است. در این باره این باور وجود دارد که از ابتدا جهان خلقت براساس تفاوت و نیز دیدگاه و منافع متفاوت انسان ها بنا شده است و تا زمانیکه انسان وجود دارد مرزها نیز وجود خواهند داشت و جهانیشدن و گسترش ارتباطات و غیره، جایگاه و نقش مرزها را در زندگی اشتراکی انسان ها از بین نمیبرد.
جایگاه فضای فیزیکی در شکل گیری حوزه عمومی، مطالعه موردی بوستان نشاط در شهر کرمان
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال اول زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱
149 - 169
حوزههای تخصصی:
حوزه عمومی، مفهومی است که به فضاها و فرآیندهای ارتباطات اجتماعی آزاد، به لحاظ سیاسی برابر و در عین حال مستقل دلالت می کند. حوزه عمومی را قلمرویی از حیات اجتماعی دانسته اند که در آن می توان مسائل و موضوعات مورد علاقه را به بحث گذاشت. قلمرویی که در آن می توان اختلاف نظرات را از طریق بحث منطقی و نه توسل به جزمیات جاافتاده و یا با توسل به احکام سنتی صادره از سوی عرف و عادات، طرح کرده و به نتیجه رساند. از مولفه های اصلی شکل گیری حوزه عمومی مشارکت است. مؤلفه سرمایه اجتماعی برای شکل گیری مشارکت پایدار در حوزه عمومی تعیین کننده به نظر می رسد. سرمایه ای که اعتماد افراد را برای ورود به گفت وگو فراهم کرده و درنتیجه احتمال رسیدن به توافق را ممکن می سازد. این مقاله با روش مطالعه موردی و با استفاده از دو ابزار مشاهده میدانی و پرسشنامه بوستان نشاط واقع در شهر کرمان را مطالعه می کند تا سرمایه اجتماعی و شاخص های شهر انسانی را دریک فضای فیزیکی به عنوان بستر مناسب برای تعامل پایدار اجتماعی مورد سنجش قرار دهد و نشان می دهد که چگونه فضای فیزیکی مناسب برای تحقق جنبه های اساسی حوزه عمومی تعیین کننده است.
مطالعه احساسات مرتبط با فضای خانگی در زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به اهمیت فضای خانگی در شکل گیری و تربیت احساسات و به جهت اهمیت نقش زنان در خانه و خانواده در این پژوهش چگونگی احساسات زنان در فضای خانگی و نحوه بروز آن در این فضا را مورد مطالعه قرار داده ایم.. در این پژوهش که با رویکرد کیفی اجرا شده، از فنون متعددی برای گردآوری داده ها بهره گرفته ایم. نمونه مورد مطالعه با توجه به معیار های اشتغال و تحصیلات دانشگاهی، به شیوه هدفمند انتخاب شد. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه و مشاهده و ویژگی های جمعیت شناختی و داده های تکمیلی توسط پرسشنامه گردآوری شده،و مجموعه داده های حاصل از کاربرد فنون مختلف با رعایت اصل کل نگری، مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که فعال بودن و اختیار داشتن زنان در امور خانه و خانواده، داشتن فعالیت اجتماعی، شاغل بودن، تحصیلات عالی داشتن، وحرکت به سمت افزایش آگاهی و توانمندی و در مجموع توجه و برآورده کردن نیازهای روانی و جسمانی، در بروز و ظهور احساسات مثبتی چون رضایت، شادی، احساس اثربخشی و توانمندی و نیز در کنترل و مدیریت احساسات منفی همچون سرخوردگی، عصبانیت، خشم، غم، دلتنگی و ملالت و افسردگی در زنان مورد مطالعه تاثیر دارد و می-تواند به آنها کمک کند تا احساسات خود را در مسیر مثبت و سازنده ای هدایت کنند. از این رو توجه به نیازهای جسمانی، روانی و عاطفی زنان و پرورش روحیه مشارکت در امور خانگی و احترام به حقوق انسانی مادران زمینه بهروزی و سعادت خانواده را فراهم می سازد . واژگان کلیدی: فضای خانگی، فضای فیزیکی، تربیت احساسات، احساس اثربخشی، احساس توانمندی، مدیریت احساسات،
واکاوی تولید فضا و شکل گیری پهنه های دانش بنیان با استفاده از نظریۀ هنری لوفور (مطالعه موردی: منطقۀ ساحلی ات ساین 22 بارسلونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه شهرهای دانش بنیان به یکی از راهبردهای توسعه فراگیر و یکی از مؤثرترین پارادایم های شهرهای پایدار آینده تبدیل و هزاره جدید به نام عصر شهرهای دانش بنیان نام گذاری شده است. با وجود این، تولید فضا در شهرهای دانش بنیان، الزامات خاص خود را دارد. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، واکاوی تولید فضا و شکل گیری پهنه های دانش بنیان با استفاده از نظریه هنری لوفور است. پژوهش حاضر از نوع نظری-بنیادی و روش آن، توصیفی-تحلیلی است. هستی شناسی پژوهش حاضر، ترکیبی از عوامل فیزیکی، ذهنی و زیسته و شناخت شناسی آن تأویلی و تفسیری است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که بر اساس نظریه هنری لوفور، تولید فضا در شکل فیزیکی (تبدیل منطقه بندی محدوده از «22 ای» (صنعتی) به «22 ات ساین » (فعالیت های بهره ورانه جدید دانش بنیان)؛ ایجاد پهنه ای بر مبنای کاربری ترکیبی، تنوع، فشردگی و تراکم شهری؛ ایجاد خوشه های مختلف مشتمل بر انرژی، رسانه، فناوری اطلاعات و ارتباطات و فناوری پزشکی و راه اندازی سامانه ات ساین 22 کارآفرینان؛ بارسلون اکتیوا، مرکز رشد بارسلون و پالتفرم های لندینگ ات ساین 22، ذهنی (انطباق بافت جدید با اقتصاد جدید؛ جذاب نمودن فضا برای جذب نخبگان، انعطاف پذیری بلند مدت و تضمین پایداری در آینده؛ نقش برنامه ریز و تسهیل بخش دولت و شهرداری؛ سابقه شهر بارسلونا در زمینه کاربست کاربری ترکیبی و صنایع خلاق) و زیسته (ساختمان مدیاتیک به عنوان مرکز ارتباطی و نقطه ملاقات برای مشاغل، دانشجویان، کارآفرینان، مراکز تحقیق و توسعه و مؤسسات فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ ترویج رویداد برکفست آپدیت ات ساین 22 جهت ایجاد ارتباط متقابل بین جامعه متخصصان و ایجاد احساس تعلق به مکان؛ اجرای برنامه هایی مانند منطقه دیجیتال جهت آشنا نمودن پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و والدین منطقه با برنامه های آموزشی دیجیتال؛ تأسیس پردیس شهر هوشمند، جهت ایجاد فضای جدیدی برای نوآوری شهری از طریق گردهم آوردن شرکت ها، مؤسسات، دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی فناوری اطلاعات و ارتباطات، اکوسیستم های نوآوری و برنامه ریزی شهری) در پهنه های دانش بنیان اتفاق افتاده است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر نقش تصویر سازی ذهنی دانشگاه علامه طباطبایی در رهبری مؤثر آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
144 - 167
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:هدف از انجام پژوهش حاضر اولویت بندی عوامل موثر بر نقش تصویر سازی ذهنی دانشگاه علامه طباطبایی در رهبری موثر آموزشی استروش: پژوهش حاضر بر حسب هدف یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی- پیمایشی می-باشد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان دانشگاه علامه طباطبایی شهر تهران و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای است که مطابق فرمول کوکران و جدول مورگان ، حجم نمونه 12 نفر خبره تعیین شد. یافته ها: به منظور شناسایی عوامل تصویر سازی ذهنی از رویکرد ANP بهره گرفته شده است. اوزان به دست آمده مطابق دیدگاه خبرگان نشان می دهد شهرت با وزن 182/0 نسبت به سایر عوامل از اهمیت بالاتری برخوردار است و در بین مولفه های آن نیز، خدمت دهی به جامعه دارای بیشترین اهمیت (وزن نسبی= 227/0 ، وزن نهایی= 041/0) می باشد. در نهایت آموزش و پژوهش (وزن 121/0) دارای کمترین اهمیت است که در بین مولفه های آن، ارتباط با صنعت دارای بیشترین اهمیت (وزن نسبی= 199/0 ، وزن نهایی= 024/0
نقشِ فضای فیزیکی (مکان) در خلقِ فیلم های انیمیشنِ فانتزی از نوعِ ماورایی با تمرکز بر انیمیشن های کورولاین و خانه ی هیولا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون اغلبِ مطالعاتِ مربوط به فانتزی بر خلق رویدادها یا پرسوناژهای خاص و جذاب متمرکز بوده و در آن ها موضوعِ فضای فیزیکی، به ویژه نقش آن در خلقِ فانتزی کمتر بررسی شده است. این مقاله نقش و کارکردِ نشانه ا ی مکان را در آفرینش و بصری سازیِ فانتزی در فیلم های انیمیشنِ ماورایی مطالعه می کند. برای این امر، دو فیلم انیمیشن کورولاین و خانه ی هیولا که در خلق فانتزی آن ها فضای فیزیکی نقشی موثر داشته، به عنوان نمونه ی مطالعاتی تجزیه وتحلیل شده است. در فیلمِ اول فضای خانه به عنوان بستری برای خلق داستان و در فیلم دوم، خانه در قالب یکی از پرسوناژهای اصلیِ داستان ظاهر می شود. برای واکاوی این مسئله، از رویکرد توصیفی و تحلیلی استفاده، و نشانه های تصویری موجود در مکانِ وقوع رویدادهای داستان، و نقش آن ها در خلق فانتزی مطالعه شده است. نتایج حاصل از بررسی نقشِ موثرِ نشانه های تصویری را در آماده سازی ذهن مخاطب برای رویارویی با اتفاقات پیش رو در هر دو فیلم نشان داد. همچنین، ملاحظه گردید که نشانه های تصویری در قالبِ فرمِ بصریِ مشخصی، با قرارگیری در فضا، حس وحال (مانند حس ترس) و مفهومی مشخص را در سکانس های فیلم ها ایجاد می کنند. نشانه های تصویری، می توانند با حضور در فضا، معرف حضور یک پرسوناژ در صحنه های بعدی و یا بیانگر خصوصیات وی باشند. همچنین فرم هایی که در طراحی پرسوناژها و فضا استفاده می شود با داشتن شکلی مشترک، باعث ایجاد انسجام بصری در راستای مفهوم داستان و شکل دادن به ژانر فیلم می شوند. در واقع نشانه های بصری باعث تطبیق بصری فضا و پرسوناژها با هم می شوند. تلفیق این عناصر و نشانه ها که عموماً با تغییر و دگردیسی همراه است، فانتزی داستان را باورپذیرتر می کند.