مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
خداشناسی
منبع:
فرهنگ رضوی سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۵
88-110
حوزههای تخصصی:
از اساسی ترین و ریشه ای ترین اعتقادهای یک مسلمان، توحید است که پیامبران الهی و اوصیاء آنها برای تقویت آن در میان مردمان تلاش می کردند و هدف آنها رساندن انسان ها به توحید نظری و عملی بوده است. نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و شیوة جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، به چند روایت از امام رضا (ع) (و نیز معصومان (ع) دیگر) استناد می کند که در آن، عالم آل محمد (ص) کج فهمی برخی فرقه های اسلامی از توحید را اصلاح کرده اند . اگر انسان، به خوبی توحید را در نظر و فکر بفهمد و مطابق آن عمل کند به یقین، به اصول دیگر نیز معتقد است و به تمامی بایدها و نبایدهای شریعت پای بند خواهد بود. مشکل بسیاری از ناهنجاری های فردی و اجتماعی بشر، نادانی یا ضعف در دانایی نسبت به خداوند و صفت های اوست که این مسئله منشأ دیگر اشکال ها و آفت های جهان بینی و ایدئولوژی، یعنی نداشتن شناخت یا شناخت ناقص هست ها و نیست ها و بایدها و نبایدها می شود. سؤال اصلی مقالة حاضر این است که مهم ترین اوصاف خداوند متعال یعنی ذات حضرت حق چیست؟ و آیا پاره ای از اوصاف نقل شده از فرقه های مسلمانان نسبت به خداوند متعال صحیح است؟
مبانی پانتئیستی سبک زندگی در معنویت گرایی جدید(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تفاوت های موجود در سبک های مختلف معنویت گرایی متأثر از تفاوت در مبانی نظری آن هاست. درک مبانی خداشناسی و انسان شناسی در یک جریان معنویت گرا می تواند در رمزگشایی از سبک زندگی آن جریان مفید باشد. مقاله حاضر سعی دارد با استفاده از پژوهش های موجود درباره عقاید معنویت گرایان جدید، دیدگاه متداول این افراد درباره خداوند و انسان را بر محور خداشناسی پانتئیستی تحلیل نماید و ضمن بیان ویژگی های خاص پانتئیسم در معنویت جدید، گمانه زنی هایی درباره تأثیرات آن بر سبک زندگی معنویت گرایان ارائه کند. بر اساس یافته های این مقاله، خدا در معنویت گرایی جدید امری غیرمتعال، محلول در همه چیز، همراهی کننده و مشکل گشاست که در مواقع ضروری با توجه به ندای درون حاضر می شود و انسان نه به عنوان عبد، مطیع یا تابع خداوند، بلکه به عنوان بخش فعال از الوهیت و هوش هدایتگر جهان به حساب می آید. این نگاه خاص پانتئیستی به خدا و انسان باعث شده است که بروز نشانه هایی چون زندگی در لحظه، تقدیس ندای درون، تعامل با خداوند از طریق عشق به خود، دوست داشتن دیگران از طریق خوددوستی، دیدن هر چیز در شعاع وجودی خود و تأکید بر خودشکوفایی و خودبسندگی در سبک زندگی معنویت گرایان جدید محتمل باشد.
هویت دینی در ضرب المثل های بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ششم مرداد و شهریور ۱۳۹۷ شماره ۲۱
226-251
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها گنجینه ا ی هستند که هم در بازنمایی هویت دینی و هم در نهادینه کردن هویت آن، نقش مهمی بر عهده دارند. بنابراین، برای شناخت رویکردهای دینی در فرهنگ مردم، واکاوی آن ها امری ضروری است. در جستار حاضر، مؤلفه های شناختی هویت دینی در ضرب المثل های بختیاری با روش تحلیل محتوا بررسی شده است تا نشان داده شود که چه شناختی و دریافتی از این مؤلفه ها در ضرب المثل ها بازتاب یافته است و کارکرد این نوع شناخت چیست. مسایل مربوط به خداشناسی، معاداندیشی، نبوت و امامت، احکام عملی دین، قرآن ، مکان های مذهبی و شخصیت های قرآنی به عنوان مؤلفه های شناختی هویت دینی در ضرب المثل های بختیاری بازتاب یافته اند که در این بین، بیشترین فراوانی مربوط به خداشناسی است. هویت دینی در این ضرب المثل ها، هم کارکردی روان شناختی دارد و هم کارکردی جامعه شناختی. افراد با توکل و امید به خداوند و توسل به پیامبر (ص) و امامان (ع) در زندگی خود روحیه امید دمیده و با یادآوری جهان آخرت و صفات جلالی خداوند، کژروی های اخلاقی و اجتماعی را اصلاح کرده اند.
بررسی تطبیقی- انتقادی دیدگاه های علامه طباطبایی و آلوین پلنتینگا درباره اثبات وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۱
121-138
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر با روش تطبیقی انتقادی به بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و الوین پلنتینجا در خصوص مبانی فلسفی اثبات وجود خدا پرداخته ایم. هدف در این پژوهش تبیین، تطبیق، و نقد و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و الوین پلنتینجا، می باشد. علامه طباطبایی معتقد است وجود خدا امری بدیهی است و ادله اثبات وجود خدا نیز صرفا بر بداهت وجود خدا استدلال می کنند . پلنتینجا معتقد است، یک سری گزاره های جزیی وجود دارد که بدون اعتقاد به وجود خدا نمی توان آنها را پذیرفت. خدا وجود دارد که این گزاره های جزئی را برای یک دین دار یک گزاره واقعا پایه معرفی می کند . با اینکه پلنتینجا اعتقاد به وجود خدا را پایه می داند ولی پایه دانستن وجود خدا به معنای بداهت وجود خدا نیست. به همین جهت تفاوت جدی بین این دو دیدگاه وجود دارد. اثبات بداهت وجود خدا و تصدیق دیدگاه علامه به غایت دشوار است، چنانکه دیدگاه پلنتینجا حداکثر دیدگاهی گمانی و استقرایی خواهد بود
کاوشی در مفهوم تصوری «خدا» در منابع روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این نوشتار بررسی مهم ترین عناوین به کاررفته برای اشاره به خداوند در کلمات معصومان در منابع روایی است. این عناوین اگر به مثابه مفاهیمی پایه کانون بررسی و تأمل قرار گیرند، ما را به تحصیل مفاهیم تصدیقی ناب تری از احکام ذات، صفات و افعال خداوند رهنمون می شوند و در ترسیم نظام منسجم تری از خداباوری اسلام به کار می آیند. در این نوشتار ابتدا احادیثی که در منابع روایی، صفتی منحصربه فرد را به خداوند نسبت داده اند، جمع آوری شده اند و آن گاه با تحلیل مفاد این صفات، تلاش شده تا کامل ترین مفهوم استخراج شود. بر اساس مهم ترین یافته این پژوهش، سه عنوان «خالِقُ کل شَی ءٍ»، «نُورُ السماواتِ وَالْأَرْض» و «الصمَد»، از مهم ترین عناوین به کاررفته در روایات برای اشاره به خداوند هستند و از میان آنها عنوان «الصمَد» از قابلیت های مفهومی بیشتری برخوردار است. «صمد» در روایات به نوعی از هستی اشاره دارد که اصل انیت و تحقق است و هیچ حدی را در مرز و متن وجود نمی پذیرد و علی رغم تنزه از تعین ماهوی، می تواند محور و مقصود عبادات و مناجات بندگان قرار گیرد.
بررسی خداشناسی از منظر وحی با تکیه بر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
7 - 30
حوزههای تخصصی:
جستار پیش رو بر آن است تا در حوزه خداشناسی که از مهم ترین موضوع ها در عرصه معارف دینی به شمار می رود، به دو مسئله مهم، یکی امکان شناخت موجود متناهی و محدودی چون انسان از اوصاف و افعال وجودی نامتناهی به نام خدا و دیگری بررسی مرزها و محدوده این شناخت با تکیه بر تفسیر المیزان بپردازد. بررسی از منظر وحی ما را به این پاسخ ها رهنمون می کند که آیات فراوان نه تنها بر امکان شناخت خداوند دلالت دارند، بلکه بر ضرورت شناخت او نیز تأکید می کنند و آن را برای انسان، ممکن بر می شمرند. اما این معرفت به دو مقوله ذات و صفات الهی محدود می شود. خداوند، نامتناهی و نامحدود است و سایر موجودات از جمله انسان محدود و متناهی هستند. موجود محدود نمی تواند بر وجود نامحدود احاطه یابد. لذا ممکن نیست مخلوقات خداوند بر ذات او آگاهی یابند و اساساً چنین شناختی ممتنع است. اما درباره شناخت اوصاف خداوند میان متکلمان و فلاسفه مسلمان اختلاف است. علامه طباطبائی در المیزان ضمن باطل دانستن مسلک تعطیل و مسلک تشبیه، براین باور است که اوصاف خداوند گرچه قابل شناخت هستند، اما معنای این اوصاف در خداوند با مخلوقات متفاوت است.
تصویر خداوند در اندیشه اشو: وجوه افتراق تعالیم او با آموزه های مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
107 - 134
حوزههای تخصصی:
امروزه در حالی شاهد گسترش جریان های معناگرا در داخل کشور هستیم که فرهنگ ما دارای آثاری ارزشمند در حوزه معنویت و عرفان است. توجه روزافزون به معنویت، برخی از پژوهشگران را بر آن داشته است تا با اشاره به تعالیم جنبش های نوپدید معنوی، تنها به بیان وجوه تشابهات آن ها با آموزه های عرفان اسلامی بپردازند که این امر می تواند تبعات جدی به دنبال داشته باشد. این پژوهش با درنظرگرفتن این مسئله و با هدف نشان دادن وجوه افتراق تعالیم جریان های معناگرا با عرفان و معنویت اسلامی، تعالیم اشو را که بنیان گذار یکی از جنبش های نوپدید معنوی است مطالعه می کند و دیدگاه او را درباره وجود خداوند، امکان و راه های شناخت او که همواره از مهم ترین دغدغه های بشر بوده است، مشخص می سازد. همچنین تعالیم او در این حوزه را با آموزه های مولانا به عنوان یکی از نمایندگان راستین عرفان و معنویت اسلامی مقایسه می کند تا وجوه افتراق دیدگاه او را با دیدگاه عارفان مسلمان نشان دهد. نتایج این تحقیق، تفاوت بنیادین دیدگاه اشو و مولانا در این حوزه را آشکار می سازد. انسجام نداشتن دیدگاه او درباره وجود خداوند و نیز برداشت متفاوت او از مفاهیمی مانند عشق، آزادی و شناخت خویشتن به عنوان راه های شناخت خداوند در مقایسه با آموزه های مولانا مؤید این گفتار است. به نظر می رسد این امر از خاستگاه فکری متفاوت این دو صاحب نظر نشئت گرفته است؛ چرا که برخلاف اشو که آشکارا به انکار ادیان الهی می پردازد، اعتقادات مولانا ریشه در آموزه های دین اسلام دارد.
نخستین تکلیف انسان، خداشناس ی یا خودشناس ی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
83 - 100
حوزههای تخصصی:
متکلمان مسلمان عموماً نخستین تکلیف انسان را تأمل درباره خدا دانسته اند. متکلمان اشعری این تکلیف را نقلی و برگرفته از آیات و روایات و نیز اجماع، و متکلمان معتزله و امامیه آن را عقلی دانسته و دو برهان برای آن اقامه کرده اند؛ یکی «دفع ضرر محتمل» و دیگری «وجوب شکر منعم». مدعای ما در این نوشتار این است که ادله هر دو طرف ناتمام است و نخستین تکلیف انسان، نه «خداشناسی»، بلکه «خودشناسی» است؛ و این تکلیف، عقلی است؛ چراکه عقل حکم می کند برای رساندن خود به کمال و سعادت، شناخت خود ضروری است و البته برای خودشناسی در گام های بعدی، نوبت به شناخت مسائل اساسی دیگر می رسد. مطابق سخن مشهور، خداشناس مدعی است و اگر نتواند مدعای خود را اثبات کند، مدعای ملحد اثبات می شود؛ اما طبق سخن دوم، همه انسان ها مدعی هستند و هر یک باید خویشتن را تبیین کنند و با عجز یکی مدعای دیگری اثبات نمی شود
نظریه فطرت؛ به مثابه مبنای معرفت شناختی علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
7 - 30
حوزههای تخصصی:
بر اساس دیدگاه اندیشمندان اسلامی، انسان موجودی فطرتمند است؛ به این معنا که جنبه ثابتی دارد که دین الهی با آن هماهنگ بوده، بر اساس آن نازل شده است. ازاین رو، فطرت به آفرینش ویژه انسان اشاره دارد که در سه بعد شناختی، گرایشی و توانشی قابل دسته بندی است. پذیرش مسئله فطرت به عنوان یکی از مهم ترین پیش فرض های انسان شناختی در علوم انسانیِ اسلامی، آثار فراوانی از خود به جای می گذارد. نوشتار حاضر تلاش کرده است برایند این مبنا را از حیث معرفت شناختی بررسی کند. اینکه فطرت می تواند چونان منبعی برای معرفت و معیاری برای توجیه و سنجش آن، و تنها راه حل چالش نسبیت در علوم توصیفی و هنجاری به شمار آید، از جمله دستاوردهای پژوهش حاضر تلقی می شود.
مطالعه تطبیقی تصویرسازی و متن دو کتاب تعلیمات دینی چهارم ابتدایی سال های 1360 و 1394 با محوریت مفهوم خداشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۹
97 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی این موضوع است که تصاویر درس های مربوط به کتاب تعلیمات دینی چهارم ابتدایی تا چه میزان در خدمت بیان مفاهیم مربوط به خداشناسی که در متن کتاب بیان شده، بوده و در این دو بازه زمانی این میزان چه تغییراتی داشته است. فایده این تحقیق آن است که ضعف ها و نواقص این تصویرسازی ها از منظر مطابقت با متن شناسایی و زمینه ای برای اصلاح و بهبود این تصاویر پیدا شود. فرضیه اصلی این است که تصویرگران توجه عمیق و موشکافانه ای به متن نداشته اند و غالباً براساس سلیقه های شخصی به تصویرسازی متون پرداخته اند.روش تحقیق تحلیلی تطبیقی است نمونه مورد مطالعه هشت درس مربوط به مفهوم خداشناسی از دوکتاب دینی چهارم ابتدائی درایران متعلق به سال های 1360 و1394 می باشد. جامعه آماری متخصصین حوزه تصویرسازی در دسترس شامل پنجاه ودو نفر از استادان ، فارغ التحصیلان و ودانشجویان ارشد هنرهای تجسمی تهران و نیشابور هستند. فرآیند تحقیق بدین صورت بود که:بر اساس اسناد بالادستی وزارت آموزش وپرورش پرسش نامه ای تهیه گردید حاوی جدول مقایسه یازده شاخصه مشترک میان متن و تصویر و نظیر به نظیر میزان تبعیت تصاویر ازمحتوای متن و اهداف بالادستی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که تصویرسازی درس های خداشناسی کتاب دینی چهارم دبستان در مجموع 46 درصد با متن مطابقت داشته اند که این عدد برای سال 1360، 49 درصد و برای سال 1394، 41 درصد بوده است و بیانگر این است که توجه تصویرگران به متن به ویژه مضامین محتوایی آن کافی نیست و آنها مفهوم خداشناسی نهفته در متن را به خوبی با تصویر بیان نکرده اند که هدف اصلی درس می باشد.
استنباط های رهبری آموزشی مبتنی بر شناخت خدا وانسان در تفسیر المیزان علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارتقا و گسترش نظریه ی تعلیم و تربیت اسلامی، به ارائه ی اقتضائات رهبری آموزشی ازطریق شناخت ویژگی ها و صفات خدا و انسان در این حوزه ی خطیر، می پردازد. راهبرد این پژوهش کیفی برای ارائه ی استنباط های رهبری آموزشی، تحلیل مضمون آیات مربوط به صفات خدا درحیطه ی هدایت و تکامل بشر و همینطور آیات ارائه شده در باب چگونگی رهبری پیامبر در جهت سوق افراد به سوی این هدف عالی است. بنابراین که تفسیرالمیزان یکی از کامل ترین تفاسیر ارائه شده از قرآن محسوب می گردد، آرا علامه طباطبایی در این تفسیر، به عنوان اصلی ترین و اساسی ترین منبع گردآوری داده ها مورد مطالعه قرارگرفت و سپس داده های جمع آوری شده با روشی استنباطی مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. نتایج بررسی ها دربرگیرنده نکاتی ناب و کاربردی در حوزه مدیریت آموزشی بود. براساس استنباط های مبتنی برخدا شناسی، رهبر آموزشی باید بداندکه به واسطه روح الهی دمیده شده در انسان، خداوند امکان پرورش صفات خود را نیز در وجود انسان قرار داده است که با تقویت آن ها می توان در رهبری آموزشی نیز از آن ها بهره برد. صفاتی مانند علیم و قیوم از جمله ی این صفات است که به ترتیب بیانگر لزوم تسلط علمی و تخصصی مدیر، تدبیر و توانایی مدیریتی وی و در نهایت آگاهی و هوشیاری وی نسبت به مسائل مبتلی به است. صفات رزاق و رب مقتضی تلاش برای بهبود توان مالی و پرورش فکری فراگیران بوده و صفت رحیم ایجاب می نماید که نسبت به آن ها تا حد امکان مهربان باشد. از مطالعات درحوزه انسان شناسی نیز، لزوم برخورداری رهبر آموزشی از ویژگی هایی چون ایمان، عمل صالح، محبت، مشورت، توکل، اعتدال، عدالت و مساوات و همینطور استقامت و پایداری استنباط می گردد.
بازتاب اندیشه های خداشناسی بر مبنای سیر و سلوک عرفانی مولانا در داستان کیمیاگر پائولوکوئیلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
283 - 313
حوزههای تخصصی:
مولانا به اقتضای درک و فهم مخاطبانش، برای بیان حقایق اسرار نهانی و حالات عشق روحانی، از قالب تمثیل و حکایت های عامیانه بهره برده است و به مصداقِ «اَلمَجازُ قَنطَرَه الحَقیقَه» حکایات عوام پسند را پل صعود شیفتگان عالم معرفت می داند و برای تفسیر حدیث معروف «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ» حکایت خواب مرد بغدادی و گنج مخفی را برای مریدانش بازگو می کند و همین حکایت، سرلوحه افکار و اندیشه نویسنده مشهور برزیلی به نام کوئیلو می شود که به خلق رمان کیمیاگر می پردازد و شهرت جهانی می یابد. این مقاله با روش تحلیلی تطبیقی به این سوال پرداخته است که میزان تأثّر کوئیلو در تبیین اندیشههای ذهنی و تفکرات عرفانی مولانا در موضوع خودشناسی و خداشناسی چقدر بوده است؟ نتیجه تحقیق نشان میدهد که اندیشه های ذهنی و افکار عرفانی مولانا در سیر و سلوک سالکان طریقت در محورهای: وحدت وجود و تجلّی حقّ، دل لطیفه ربّانی، گنج مخفی و معرفت، زبانِ عشق (زبانِ بی کلام)، تبدیل مسِ وجود به کیمیای هستی، پیر طریقت، در کل داستان سایه انداخته است تا آن حد که همچون مولانا از نیِ مولانا سخن گفته است.
نظریه ابن سینا درباره توحید صفاتی: وحدت مفهومی یا وحدت معنایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
67 - 86
حوزههای تخصصی:
یکی از اقسام توحید، توحید صفاتی است. بر اساس دیدگاه رایج منظور از توحید صفاتی آن است که همه صفات خدا و ذات او، گرچه به لحاظ مفاهیم باهم متغایرند لیکن به وجود واحدی موجودند؛ اما ابن سینا به وحدت صفات و ذات در وجود خارجی بسنده نکرده و آن ها را به لحاظ مفهوم نیز یکی می داند. این دیدگاه ابن سینا مستلزم ترادف لفظی صفات شناخته شده و مورد نقد قرار گرفته است. نگارنده بر آن است که در سخنان ابن سینا شواهد کافی وجود دارد که وحدت مفهومی ذات و صفات بطوری که مستلزم ترادف لفظی آنها باشد، مراد او نیست، بلکه منظور این است که صفاتی که بر خدا حمل می شوند، در هسته اصلی خود، یعنی موجودیّت و إنّیّت مشترکند و این هسته ی واحد ثبوتی، معنای آن صفات است. مراد ابن سینا از وحدت مفهومی همین وحدت معنایی است نه وحدت در تقرر مفهومی-ذهنی؛ زیرا اگر در هر صفتی افزون بر معنای ثبوتی إنّیّت و وجود، سلب خاص، اضافه خاص یا سلب و اضافه خاص باهم نهفته باشد، نمی توان گفت واژگان آن ها مترادف اند؛ پس نقد هایی که بر نظریه ابن سینا مطرح شده، نقدهای متقنی نیستند زیرا نظریه ابن سینا نه ترادف لفظی صفات است و نه مستلزم آن. در نتیجه وحدت معنایی که ابن سینا از آن سخن می گوید در نهایت به همان وحدت ذات و صفات در وجود خارجی برمیگردد و دیدگاه متفاوتی نیست.
توجیه معرفت شناختی بداهت قاعده «اعطاء» و نقد اشکالات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۱
117 - 148
حوزههای تخصصی:
قاعده «معطی الشیء لایکون فاقداً له» از قواعدی است که فلاسفه به بداهت آن اذعان دارند؛ زیرا ملاک بدیهیات اولیه بر آن صادق است؛ یعنی از تصور موضوع (معطی الشیء) و محمول (لایکون فاقداً له) بدون نیاز به هیچ واسطه دیگری به صدق آن حکم می شود. همچنین ملاک بدیهیات فطری بر آن صادق است؛ یعنی می توان گفت مفاد این قاعده قضیه ای است که قیاس خود را همراه خود دارد و سایر انواع بدیهی مانند مجربات، مشاهدات، متواترات و حدسیات، قضایایی شخصی اند؛ لذا همان گونه که نمی توان قاعده ای عقلی را که ویژگی آن کلیت و همه شمولی است بر اساس این نوع قضایا توجیه نمود، به همان ترتیب نمی توان قائل به ابطال آن از طریق تجربه و یا راه های دیگر شد. مهم ترین اشکال مخالفان در رد این قاعده ناسازگاری هایی است که مفاد این قاعده با بسیاری از مسائل خداشناسی پیدا می کند که پاسخ آنها فقط از طریق قول به اصالت وجود ممکن خواهد شد.
تحلیل فلسفی بحران ناشی از «کرونا ویروس»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
51-75
حوزههای تخصصی:
ماجرای اخیر «کرونا ویروس» در عصر جدید، یادآور یکی از مسائل همیشگی در تاریخِ فلسفه و کلام است.فیلسوفان و متفکرین حوزه دین پژوهی، این قبیل امور را تحت عنوان «شرور» مورد بحث و موشکافی قرار داده اند. این مقاله نیز بحران ناشی از رفتار این ویروس را تحت همین عنوان بررسی کرده و ابعاد مختف آن را در ساحت باورها و عواطف تحلیل نموده است. در حوزه معرفتی و فکری، راه حلّ های مختلفی در این خصوص ارائه شده است. هیچ یک از این راه حلّ ها به تنهایی قادر به پاسخگویی به همه اشکالات و توجیه کننده همه اقسام شرور نیستند؛ لکن به نظر می رسد در تبیین شرور رایج، ترکیبی از آن ها را در چارچوب یک جهان بینی جامع، می توان به کار برد. در حوزه عاطفی و وجودی نیز که براساس آن، فرد پدیده شرّ یعنی درد و رنج را با تمام وجودش تجربه می کند، هم تحلیل ها و تبیین های ناظر به حوزهباورهادر جهت معنا بخشی بهاین درد و رنج ها، کارساز هستند و هم مراقبت های اخلاقی و عاطفی و روان شناختی، مفید و اثربخش اند و به تسکین و تقلیلِ درد و رنج افرادِ گرفتار کمک می کنند. پدیده «کروناویروس»، از منظری دیگر نیز دارای آثار و پیامدهای مختلف و مخرّب در حوزه های مختلف فرهنگی ، اجتماعی، اقتصادی و جهان گردی است که حلّ آن ها، نیازمند تدابیر هوشمندانه و هماهنگ است.
تطبیق «خودشناسی» ازمنظر کی یرکگارد و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
315 - 336
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی موضوع خودشناسی از بعد عرفانی و فلسفی از دیدگاه شیخ شهاب الدین سهروردی و سورن کی یرکگارد با نگاهی مقایسه ای پرداخته می شود .کی یرکگارد معتقد است پرداختن به امور کلی و ماهیت اشیاء موجب شده که انسان از خویشتن را خویش غافل شود. شیخ اشراق نیز در آثار متعدد به خصوص در داستان های رمزی اش همواره به عوامل غفلت انسان از ذات خویش پرداخته است.آنچه کی یرکگارد به عنوان سیر اگزیستانس برای دست یافتن به «خودشناسی» در مراحل مختلف بیان می کند، او را بیش از همه به تعالیم عرفانی سهروردی نزدیک می کند؛ زیرا او دل سپردن به خداوند و کوشش توأم با ایمان و جدیت برای تحول در باطن را از مهم ترین ابزارهای خودشناسی معرفی می کند . البته در این خصوص تفاوت هایی با سهروردی دارد؛ زیرا در تفکر وی هیچ اعتقادی به استفاده از گزاره ها و تحلیل های عقلی البته از نوع عقل گرایی روشنگری ، در ارتباط با مسئله «خودشناسی» وجود ندارد؛ این درحالی است که سهروردی شیوه درست سیر به سوی حقیقت خود را استفاده از هر دو روش عقلی و عرفانی می داند که مکمل یکدیگرند.ضمن اینکه کی یرکگارد ایمان را فوق عقل می داند که البته این به معنای ایمان در مقابل و علیه عقل نیست .
مدل سازی مطالعاتی انسان شناسی عرفانی اسلامی مبتنی بر روش پدیدارشناسی
منبع:
الاهیات قرآنی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳
97 - 118
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی دانشی است که از آغاز خلقت انسان، مأموریت خود را پیدا نموده است و برای زیست بهتر مادی و معنوی انسان، می کوشد تا به بررسی بینش ها، گرایش ها، حرکت ها و رفتارهای او بپردازد. یکی از گرایش های این دانش، انسان شناسی عرفانی است که نسبت آن با عرفان و ارتباط آن با دین و خداشناسی (الاهیات)، لااقل در ادیان ابراهیمی، روشن است. از سوی دیگر، روش پدیدارشناسی به عنوان یکی از روش های مطالعاتی معتبر در حوزه دین، ناظر به نمود (فنومن) پدیدارها است و به هیچ روی به بود (نومن) آن ها نمی پردازد و از این حیث، به واقعیت های موجود، نظر دارد. این پژوهش توصیفی تحلیلی، با مراجعه به منابع معتبر، کوشش نموده تا با ارائه مُدلی تازه به این پرسش پاسخ دهد که: چگونه می توان برای دستگاه انسان شناسی عرفانی اسلامی، مدل مطالعاتی پدیدارشناسانه طراحی کرد و اجزاء و عناصر این مطالعه کدام است؟ یافته ها نشان داد که برای این مکتب فکری می توان اجزایی مانند موضوع، مبادی، مآخذ، مسائل، مبانی، منابع و مصادیق درنظر گرفت و برای هریک از آن ها، عناصری را برشمرد و در نهایت می توان با عنایت به اجزاء یادشده، تصویری نزدیک به واقعیت، از انسان شناسی عرفانی اسلامی با روش پدیدارشناسی ارائه نمود..
اِشارات و تَنبیهات (4)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ بهمن و اسفند ۱۳۹۹ شماره ۶ (پیاپی ۱۸۶)
291 - 309
حوزههای تخصصی:
سلسله مقالاتی که زیر عنوان «اِشارات و تَنبیهات» منتشر می شود مجالی است برای طرح و تحریر جستارهای گونه گونِ انتقادی و کتابگزارانه و تُراث پژوهانه که هر یک از آن جستارها نوشتاری است کوتاه و مستقل در باب موضوعی مشخّص و ممتاز. بخش چهارم از این مقالات مشتمل است بر دو نوشتار انتقادی و کتابگزارانه. در مقاله «ملاحظاتی در باب مدخل جُزءِ لایَتَجَزّیٰ در دائره المعارف بزرگ اسلامی» پاره ای ملاحظات و انتقادات در باب مطالب مطرح در این مدخل بیان شده است. نوشتار «دو مجموعه مقاله نوانتشار درباره برهان جهان شناختیِ کلامی» نیز اشارتی است کوتاه به انتشار دو مجموعه مقاله تازه در خصوص مسائل جدید طرح شده درباره برهان حدوث و قدم و به ویژه تقریر نوین ویلیام لِین کرِیگ از آن.
بررسی جایگاه و اوصاف خدا در عقاید ارامنه ارتدکس ایران بر اساس دیوار نگاره کلیسای وانک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
117-134
حوزههای تخصصی:
یکی از جوامع فعال و زنده تأثیرگذار مذهبی در ایران، مسیحیان ارمنی هستند که شناخت و تعامل سازنده با این گروه می تواند یکی از اولویت های گفتمان بین ادیانی و بین فرهنگی درون ساختاری در ایران قلمداد شود. مباحث اصول دین، یقیناً یکی از مقدم ترین و ابتدایی ترین سطوح گفتمانی با این گروه است که در بین آنها خداشناسی از اهمیت و تقدم فوق العاده ای برخوردار است. این مقاله درصدد پرداخت به این مقوله با روش تحلیل محتوای هنری قیاسی بر اساس دیوارنگاره های کلیسای وانک اصفهان است. تقدس و احترام ویژه نگارگری دینی در فضای ارتدکس به همراه انطباق کدهای هنری با مضامین بافت کتاب مقدس، موجب اعتبار و روایی و پایایی یافته های تحقیق می گردد. در نهایت مشاهده می شود کدهای هنری، مضامینی چون خدای مهربان، برتر، ناظر، حکیم و حتی واحد و یگانه را به همراه خصوصیاتی چون جسمانی بودن و انسانی بودن، به خوبی به مخاطب خود القا می کند. شناسایی و تحلیل احتمالی برخی کدهای مخفی و مبهم هنری، مانند کبوتری در فضای چشم گونه حاضر در تصویر، یکی از یافته های جدید این تحقیق است که می تواند بهانه ای برای تحقیقات بعدی باشد.
بررسی تحلیلی علل بینشی صبر حضرت زهرا سلام الله علیها هنگام مصیبت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام شهریور ۱۴۰۰ شماره ۲۸۵
79-88
حوزههای تخصصی:
صبر در ادبیات مقاومت جایگاه والایی دارد. معارف اسلامی نیز سرشار از دعوت به سوی اقسام صبر، ازجمله صبر هنگام مصیبت است. در این مقاله به عوامل بینشی صبر حضرت زهرا سلام الله علیها بر مصیبت می پردازیم؛ عواملی که بی تردید نقشه راه تقویت پایداریِ هنگام مصیبت را پیش روی رهروان آن حضرت ترسیم خواهد کرد. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی تحلیلی به دنبال استخراج عوامل بینشی صبر حضرت زهرا سلام الله علیها هنگام مصیبت و تحلیل آنهاست. بدین منظور، پس از توضیح مبادی تصوریِ بحث، علل بینشی صبر حضرت زهرا سلام الله علیها هنگام مصیبت را در چهار حوزه خداشناسی، خودشناسی، دنیاشناسی و فرجام شناسی بررسی می کنیم. یقین به خداوند متعال، درک حضور و معیت الهی، درک محبت الهی و قرب او در حوزه خداشناسی، معرفت بالا و والای حضرت نسبت به خویش در حوزه خودشناسی، و اموری مانند شناخت طبیعت زندگی دنیا در حوزه دنیاشناسی و آگاهی نسبت به پیامدهای اخروی صبر و معادباوری در حوزه فرجام شناسی، از مهم ترین علل بینشی صبر حضرت زهرا سلام الله علیها هنگام مصیبت است. امید آنکه بتوان با الگوگیری از این بانوی معصوم، صراط مستقیم را طی کرد و به قرب الهی رسید.