مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
فلسطین
حوزههای تخصصی:
تصمیم جنجالی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق ایالات متحده آمریکا، در انتقال سفارت کشور خود از تل آویو به بیت المقدس و در نتیجه شناسایی این شهر به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی در 6 دسامبر سال 2017، از سوی جامعه بین المللی با واکنش های انتقادآمیز بسیاری مواجه شده است. این تصمیم به ویژه با لحاظ صدور قطعنامه جدید مجمع عمومی در 30 دسامبر 2023 که متضمن درخواست نظر مشورتی جدید از دیوان لاهه درخصوص اشغال فلسطین است، نیازمند واکاوی از دریچه ای جدید و طبق ضوابط حقوق بین الملل خواهد بود. بر این اساس، هدف این مقاله تبیین ابعاد حقوقی تصمیم ریاست جمهوری آمریکا و احراز مسئولیت بین المللی دولت مزبور در پرتو طرح مسئولیت بین المللی دولت ها، مصوب کمیسیون حقوق بین الملل سال 2001، است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و مبتنی بر استناد علمی به متون و اسناد قانونی از جمله قطعنامه ها، آراء قضایی و دکترین حقوقی است. رسانه های برون مرزی می توانند با تبیین و روشنگری در زمینه اصول اساسی حقوق بین الملل نظیر تعهد کشورها به عدم شناسایی وضعیت های غیرقانونی ناشی از نقض حقوق بشر و سایر قواعد آمره بین المللی، افکار عمومی را در راستای موضع گیری صحیح در قبال نقض قوانین بین المللی تجهیز نمایند و مانع از عادی سازی تصمیمات و اقدامات مغایر قواعد حقوق بین الملل در عرصه جهانی گردند.
قطعنامه تقسیم فلسطینمبنای «راه حل دو دولت» و ملاکی برای «راه حل همه پرسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۳ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
1015 - 1032
حوزههای تخصصی:
فلسطین بخشی از سرزمین های جدا شده از عثمانی پس از جنگ جهانی اول است. ولی خود نیز از همان ابتدا همواره هدف تقسیم بوده است. سازمان ملل متحد در سال 1947 کمیته ویژه ای را برای حل مشکل فلسطین انتخاب کرد؛ پس از بحث و گفتگو سرانجام اکثریت اعضا طرحی ارائه کردند که به موجب آن در سرزمین فلسطین دو کشور یهودی و عربی با وحدت اقتصادی تشکیل و شهر بیت المقدس با رژیمی بین المللی اداره شود. به موجب طرح اقلیت اعضای کمیسیون فوق، در سرزمین فلسطین یک دولت فدرال به پایتختی شهر بیت المقدس تشکیل شود و ایالت های یهودی و عرب در چارچوب این حکومت فدرال بر بخش های یهودی و عربی حاکمیت خواهند داشت. ایران به عنوان یکی از اعضای کمیته ویژه، با تقسیم فلسطین مخالفت کرد. روند مخالفت علی رغم فراز و فرود آن سرانجام به مخالفت با طرح دو دولت – دو ملت و ارائه طرح همه پرسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ختم شد. در مقاله حاضر تلاش شده است ابتدا قطعنامه تقسیم به عنوان مبنای «راه حل دو دولت - دو ملت» بررسی شود و سپس باتوجه به بند مربوط به وضعیت بیت المقدس در قطعنامه فوق، با استفاده از وحدت ملاک به امکان بهره گیری از این ملاک در طرح همه پرسی پرداخته ایم.
تحولات قدس و سازمان ملل متحد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ بهار ۱۳۸۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
183 - 200
حوزههای تخصصی:
فلسطین به طور کلی و قدس به صورت خاص همواره یکی از مهم ترین موضوعات سازمان ملل متحد در طول حیات 60 ساله خود بوده است. مجمع عمومی و شورای امنیت از سال 1947، تاکنون بیش از سیصد قطعنامه پیرامون فلسطین به تصویب رسانده اند. در این مقاله تلاش شده است تا با اشاره به سابقه شهر قدس، تحولات مربوط به بین المللی سازی، اشغال، تقسیم، شهرک سازی، انضمام، انتقال پایتخت، تغییر چهره شهر، آتش سوزی، حفاری، ساخت دیوار و طرح های مختلفی که از سوی سازمان ملل متحد برای این شهر مطرح شده، مورد بررسی قرار گرفته و میزان تطابق و یا عدم مطابقت این اقدامات با قواعد و موازین بین المللی آشکار شود. ضمن آنکه این بررسی نشان می دهد چقدر سازمان ملل متحد در مقابله با اقدامات رژیم صهیونیستی و منع این رژیم از استمرار این اقدامات ناتوان بوده است.
ابعاد و اهداف حضور و نفوذ اسرائیل در آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسرائیل از طریق سیاست ها و راهبرد هایی در ابعاد گوناگون (سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی، و اجتماعی) درصدد جذب هم پیمانان جدیدی در نقاط مختلف جهان و ازجمله در کشورهای قاره آفریقا است. براین اساس، اتحادیه آفریقا نیز اخیراً اسرائیل را به عنوان عضو ناظر پذیرفته است؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، تحلیل ابعاد و اهداف حضور و نفوذ اسرائیل در آفریقا است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که «ابعاد و اهداف حضور اسرائیل در آفریقا کدامند؟» یافته های پژوهش نشان می دهند که «با توجه به حاکم بودن سیاست دکترین پیرامونی و عوامل شکل دهنده آن در اسرائیل و برخورداری کشورهای آفریقایی از مزیت های ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی، و ژئواستراتژیکی، و دارا بودن قابلیت های فراوان اقتصادی، امنیتی، و نظامی و نیز برپایه ملاحظات عمل گرایانه سیاسی و اقتصادی کشورهای آفریقایی، این رژیم تلاش می کند تا با گسترش روابط و پیوندهای خویش با این کشورها و گسترش حضور خود در قاره آفریقا، به اهدافی مانند ارتقای مشروعیت و وجهه سیاسی بین المللی خود، تضعیف وحدت ضداسرائیلی کشورهای عربی اسلامی، کم رنگ کردن مسئله فلسطین، افزایش ضریب امنیتی (امنیت راهبردی خود در تقابل با ایران و هم پیمانانش، ارتقای امنیت آبی و امنیت جمعیتی) و بهره برداری اقتصادی دست یابد.
سناریوهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در موضوع فلسطین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
119 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سناریوهای سیاست خارجی ج.ا.ا در موضوع فلسطین است. با استفاده از روش پژوهش کیفی، مصاحبه هایی با 21 نفر از خبرگان در حوزه های علوم سیاسی، مدیریت و آینده پژوهی، تاریخ، و متصدیان سفارت فلسطین در تهران، که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند انجام شد و تا مرحله ی اشباع استمراریافته ادامه یافت. در نهایت با استفاده از روش تجزیه و تحلیل تم، 10 تم استخراج گردید. نتایج به تدوین سناریوهای ممکن، محتمل و مطلوب سیاست خارجی ج.ا.ا در موضوع فلسطین انجامید که سناریوی مطلوب، بهار مردم سالاری بود و نتیجه ی استخراج شده، تشکیل تک دولت مبتنی بر همه پرسی در سرزمین فلسطین است.
تحلیل روند مناسبات کشورهای عرب خلیج فارس و اسرائیل از واگرایی به همگرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
204 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل روند مناسبات کشورهای عرب خلیج فارس و اسرائیل از واگرایی به همگرایی است. در این راستا بر اساس نظریه سیستمی، فرایند واگرایی به همگرایی میان کشورهای عرب خلیج فارس و اسرائیل تبیین گردید و نتایج بررسی ها نشان داد که وابستگی و کنش متقابل برآمده از چالش ها و فرصت های مشترک کشورهای عرب خلیج فارس و اسرائیل، در همگرایی آنان در ساحت های سیاسی، اقتصادی و دانشی مؤثر بوده است. البته تأمین منافع سیاسی- اقتصادی قدرت های بزرگ بین المللی در منطقه غرب آسیا نیز در حمایت و پشیبانی روابط مسالمت آمیز آنان نقش مؤثری ایفا کرد. مادامی که سیاست عادی سازی، تنها به عنوان یک سیاست تحمیلی از سوی دولتمردان جبهه غربی، عبری و عربی دنبال می شود، چشم انداز روشنی از روابط کشورهای خلیج فارس و اسرائیل متصور نیست؛ بلکه نشانه ای از احتمال افزایش تنش میان آنان در منازعه های آتی اسرائیل با فلسطین و لبنان است. افزایش سطح همکاری های ایران با کشورهای عربی خلیج فارس نسبت به اسرائیل می تواند افزون بر موازنه در همگرایی، سبب موازنه در تهدید شود؛ به بیان دیگر، همگرایی ایران با کشورهای خلیج فارس در ساحت های امنیت، سیاست و اقتصاد می باید فراتر از وابستگی کشورهای عربی به اسرائیل باشد تا ضمن اثربخشی بر محیط بین المللی (منطقه ای- جهانی) و بر محیط ذهنی سیاست گذاران کشورهای عربی، محدوده رفتاری آنان را نیز تنظیم کند.
جامعه شناسی معرفت ادبیات مقاومت فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاومت صرفا از طریق تفنگ و گلوله اتفاق نمی افتد، بلکه ادبیات نیز می تواند به گونه ای از مقاومت تبدیل شود. ادبیات ملی را می توان تبلور احساسات، افکار و تصورات یک ملت از وطن خویش دانست. این مسئله هنگامی که با جنگ، اشغال، انقلاب، آشوب و... همراه شود، روی تراژیک تری یافته و خود به یکی از ابزارهای مقاومت در برابر دشمن تبدیل می شود. در میان انواع مختلف ادبی فلسطین از گذشته تا کنون آنچه که پررنگتر از سایر انواع ادبیات بوده، شعر است که نشان می دهد شعر نسبت به داستان، نمایشنامه، رمان و سایر نمودهای ادبی هم ژرفای عمیق تری داشته و هم به لحاظ کثرت اختلاف زیادی با دیگر نمودها داشته است. این مقاله درصدد است تا با بررسی تاریخ معاصر فلسطین به پیدایش ادبیات مقاومت فلسطین بپردازد و دریابد پدیده های اجتماعی چگونه باعث شکل گیری جریان ادبیات مقاومت شده است؛ ادبیاتی که در مقاومت مردم این کشور نقشی جدی ایفا کرده است. بر همین اساس و با توجه به مطابقت روش هرمنوتیک اسکینر با جامعه شناسی معرفت که هر دو در پی برقراری پیوند میان زمینه و زمانه اجتماعی و سیاسی با مفاهیم و اندیشه ها هستند، در این مقاله از روش هرمنوتیک اسکینر استفاده شده است.
آینده پژوهی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مورد موضوع فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷ (پیاپی ۷۶)
119 - 160
حوزههای تخصصی:
موضوع فلسطین به عنوان یکی از محوری ترین مسائل در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است. تبیین چشم انداز سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در موضوع فلسطین هدف اصلی نوشتار است و به دنبال تدوین سناریوهای ممکن، محتمل و مطلوب در آینده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مورد موضوع فلسطین است. پژوهش به لحاظ ماهیت موضوع، با استفاده از نوعی روش تحقیق کیفی در دو مرحله مطالعه اکتشافی (خواندن) و مصاحبه، در پرتو سؤالات اکتشافی دنبال شده است. پژوهش جامعه آماری نداشته ولی جامعه خبرگان شامل 21 نفر است که از نمونه گیری با روش گلوله برفی انتخاب شدند، مصاحبه ها تا مرحله اشباع استمرار یافت و پس از مصاحبه، برای اخذ گزاره های اصلی ناظر بر موضوع از متن مصاحبه ها، از روش تجزیه وتحلیل تم، 10 تم استخراج شد از جمله: الف- حمایت از جبهه مقاومت، متحدسازی و همسویی اهداف گروه های مقاومت در مقابل سلطه گری اسرائیل و ایجاد روابط عمیق با کشورهایی با سیاست های ضد اسرائیلی؛ ب- بی انگیزگی افکار عمومی در حمایت از فلسطین به دلیل عدم اعتماد به سیاستگذاران داخلی، اختلاف و تفرقه افکنی میان مسلمانان و نبود همگرایی در ظرفیت قدرت های بزرگ در موضوع فلسطین.
نقض حق بر آموزش مردم غزه در نتیجه اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت و حقوق سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
45 - 60
حوزههای تخصصی:
حق بر آموزش ازجمله حقوق اساسی افراد است که نه تنها حقی مستقل شمرده می شود، بلکه زمینه بهره مندی افراد از برخی حقوق بنیادین دیگر را نیز فراهم می کند یا افراد را در شرایط بهتری برای استفاده از سایر حقوق قرار می دهد. با توجه به اهمیت این حق، بسیاری از اسناد بین المللی اعم از اسناد عام و خاص (موضوعی و قلمرویی) ضمن شناسایی این حق، دولت ها را مکلف کرده اند تا امکانات لازم را برای تحقق این حق در خصوص همه افراد جامعه فراهم کنند و موانع پیش روی استفاده افراد از این حق را نیز برطرف سازند. این مقاله به بررسی ابعاد نقض حق یادشده در حملات رژیم صهیونیستی به غزه پرداخته است. بررسی حملات خصمانه این رژیم به فلسطین (غزه) مبین این نکته است که این حملات به صراحت، حق بر آموزش مردم غزه را برخلاف همه اسناد بین المللی نقض کرده است. نقض این حق در حملات رژیم صهیونیستی واجد ابعاد متعدد و گسترده ای اعم از آسیب به آموزش گیرندگان، آسیب به دولت و والدین (ارکان پشتیبان حق) و آسیب به ساختارها و مراجع آموزش دهنده (مدارس، دانشگاه ها، معلمان، اساتید و...) است. نظر به نقض نظام مند و گسترده حق مزبور در غزه، نهادهای بین المللی باید در این زمینه اقدامات متناسبی را به انجام رسانند. یادآوری می شود، نقض حق بر آموزش برخلاف نقض برخی دیگر از حقوق، می تواند آینده و سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور را به جد تحت الشعاع قرار دهد و از این منظر نیز شایسته توجه ویژه نهادها و مراجع ذی صلاح بین المللی است.
غزه سید، نقاب زدایی از تاریک ترین سیمای توحش مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت و حقوق سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
127 - 166
حوزههای تخصصی:
تحلیل حقوقی وضعیت فعلی در باریکه ی غزه کاشف از حدوث پیچیدگی میان جنگی نسل کشانه و آثارِ مهلک ناشی از اشغالِ مُستمری است که کشف هندسه ی حقوقی آن در گرو استمداد از مفهومی نوین و برساخته موسوم به غزه سید است. این مفهوم سازی نو اندیشانه دستِ کم دلالتی تام بر اطلاق وضعیت ناشی از ویرانی فراگیر و پایدارِ گروه های تحت حمایت چتر هنجاری معاهده ممنوعیت نسل زدایی ملل متحد دارد. با این وجود، این ترکیبِ معنامند البته با استخدام ابزاری الگوشناسانه در صدد ذهن گشایی نسبت به کشف آستانه ای جدید در میزان شدتِ اقدام علیه بشریت است. جنایتِ نسل کشانه ی کنونی در غزه شامل اقداماتی است که قصد نابودیِ گروه های ملی، قومی و مذهبی را در افعال ویرانگرانه به منصه ی ظهور رسانیده است. پژوهش حقوقیِ حاضر که با رهیافتی اجتماعی-تاریخی سامان یافته است اینگونه در می یابد که حملات جنایتکارانه علیه غیرنظامیان، ویرانیِ عمدیِ زیرساخت های حیاتی و وضعیت های منتهی در نابودیِ ملیِ مسبوق به نیت خاص، نه تنها در شمول حقوقی کنوانسیون منع نسل زدایی می گنجد، بلکه مهم تر از آن، با پیش رویِ معرفت شناسانه در شناساییِ آستانه ی جدید از میزان شدت اقدام جنایتکارانه، فهمی نوین از منظومه ی حقوق کیفری بین المللی بر دست می دهد.
مقایسه تطبیقی رویکرد آیت الله کاشف الغطاء و آیت الله کاشانی نسبت به بحران فلسطین
حوزههای تخصصی:
مطالعات تطبیقی و بررسی های مقایسه ای از جمله روش ها و عرصه های مطالعات تاریخی هستند که معرفت و دانش ما نسبت به ادوار مختلف و مسائل گوناگون تاریخی را افزایش می دهند. این مطالعات خاصه در تاریخ معاصر کاربرد ویژه ای دارد. مقاله حاضر در صدد است با بررسی، مقایسه و تطبیق دیدگاه و عملکرد آیت الله محمدحسین کاشف الغطاء و آیت الله سیدابوالقاسم کاشان در بحران فلسطین، بخشی از میراث علمای شیعه در حفظ و صیانت از اسلام و مسلمین را ایضاح کند. روش مقاله حاضر کیفی و روش جمع آوری اسنادی و کتابخانه ای است، به این معنا که متکی به کاوش در اسناد و منابع، آراء و عملکرد علمای مورد نظر در مسئله و بحران فلسطین را احصاء و با ارزیابی آن ها، مقایسه تطبیقی اندیشه و عملکرد ایشان در مسئله مذکور را انجام داده است. از جمله نتایج پژوهش حاضر از این قرار است: کاشف الغطاء بحران فلسطین را مسئله جهان اسلام و دنیای عرب می دید و برای حل آن بیشتر به مراودات نخبگانی اتکا داشت. در مقابل آیت الله کاشانی مسئله فلسطین را در کنار مسایل ملی عرصه ای برای مبارزه با استعمار می دید و به شدت به همدلی عموم مردم برای مقابله با استعمار و همراهی با فلسطینیان تأکید داشت. با وجود این وجه مشترک رویکرد علمای مورد نظر در بحران فلسطین آن است که آن ها قدس و فلسطین را امانت الهی و قلب جهان اسلامی می دیدند که حمایت از آن دربرابر صهیونیست ها نه تنها وظیفه ای شیعی و اسلامی بلکه امری انسانی و بشری است.
نقض های حقوق بشری و بشردوستانه رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان از 7 اکتبر 2023(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی بین المللی سال ۴۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
203 - 218
حوزههای تخصصی:
حملات مسلحانه مستمر و بدون تفکیک نیرو های مسلح رژیم صهیونیستی به منطقه مسکونی غزه از 7 اکتبر تا کنون، با توجه به عضویت رژیم صهیونیستی درکنوانسیون های چهارگانه ژنو ۱۹۴۹، نقض فاحش قواعد بین المللی حقوق بشردوستانه می باشد. علاوه بر این، با توجه به عرفی قلمدادشدن قواعد و مقررات حقوق بین الملل بشردوستانه، رژیم صهیونیستی نمی تواند با استناد به عدم عضویت خود در پروتکل های الحاقی اول و دوم 1977 و اعلام قصد ترک کردن موقعیت خود به عنوان قدرت اشغالگر از سال ۲۰۰۵، از مسئولیت بین المللی خود به عنوان قدرت اشغالگر شانه خالی کند. رژیم صهیونیستی در اقدامات مسلحانه اخیر خود به غزه، عملاً مرتکب مجموعه متنوعی از نقض های قواعد بنیادین حقوق بشردوستانه بین المللی در سطحی گسترده شده است، ازجمله تخریب بیمارستانها، مراکز آموزشی و فرهنگی، زیرساخت های شهری، حملات کورکورانه به منطقه مسکونی غزه و قتل عام حدود 21 هزار نفر از 2 میلیون و 300 هزار نفر مردم غزه شده و بدین ترتیب با آواره کردن مردم و اعلام قصد کوچاندن جمعیت غزه مرتکب جنایت نسل کشی، جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت در سطحی گسترده، گردیده است. بر همین اساس می توان مسئولیت کیفری آمرین، عاملین و هدایت کنندگان جنگ اخیر غزه را به دلیل نقض آشکار اصول و قواعد اساسی حقوق بشردوستانه احراز کرد و آنها را طبق ماده 8 اساسنامه دیوان کیفری بین المللی به عنوان جنایتکار جنگی جهت تعقیب و محاکمه مورد توجه قرارداد؛ خصوصاً آنکه عضویت فلسطین در دیوان کیفری بین المللی، مبنای صلاحیت این دیوان برای رسیدگی به جنایات مذکور را ایجاد کرده است. بنابراین نوشتار حاضر در پی بررسی نقض های رخ داده در غزه، واکنش نهادهای بینالمللی و در نهایت، تحلیل وقایع رخ داده است.
چالش های ژئوپلیتیکی مذاکرات صلح خاورمیانه با تمرکز بر معامله قرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
155 - 186
حوزههای تخصصی:
طرح های صلح پیشین جهت حل مسئله فلسطین به علت عدم توجه مؤثر به چالش های سرزمینی از یک سو و انگاره های هویتی و نمادین دخیل در این مناقشه از سوی دیگر قادر به حل پایدار این منازعه نبوده اند و طرح معامله قرن هم از این قاعده مستثنی نیست. در این راستا پرسش اصلی مقاله حاضر این است که مهم ترین چالش های ژئوپلیتیکی مذاکرات صلح خاورمیانه با تمرکز بر معامله قرن کدامند؟ یافته های این پژوهش که با رویکرد توصیفی-تحلیلی، روش اسنادی و گردآوری داده های کتابخانه ای به دست آمده، نشان می دهد که چالش های عمیق سخت و نرم ژئوپلیتیکی دخیل در مسئله فلسطین نظیر فقدان دولت مستقل فلسطینی و فقدان عمق استراتژیک آن، عدم پیوستگی سرزمینی، عدم ارائه راه حل پایدار برای آوارگان داخلی و خارجی فلسطینی، چالش های هیدروپلیتیک با همسایگان و بی توجهی به انگاره های نمادین دینی، هویتی و تمایلات ناسیونالیستی، مهم ترین چالش های ژئوپلیتیکی مذاکرات صلح خاورمیانه هستند که در معامله قرن نیز مانند طرح های صلح پیشین نادیده انگاشته شده اند.
تاثیر انتفاضه ملت فلسطین بر رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رژیم صهیونیستی با توجه به ماهیت اشغالگری ونادیده گرفتن حقوق مسلم ساکنین اصلی سرزمین فلسطین ، از ابتدای تشکیل دولت یهودی در سرزمین های اشغالی همواره با بحران امنیتی وداخلی مواجه بوده است ،اما علی رغم آن ، این رژیم تهدید اصلی خود را تهدید خارجی وپیرامونی قرار داده بود واصولا بحرانهای داخلی ومبارزات گروههای فلسطینی و بویژه فلسطینی های مناطق اشغالی برای این رژیم تهدیدی جدی وقابل ملاحظه ای محسوب نمی شدند اما شکل گیری انتفاضه و ادامه آن موجودیت و هویت کیان صهیونیستی را که وابسته به سه رکن اساسی ( مهاجرت – امنیت – اقتصاد ) است را با چالشهای جدی مواجه نمود و این رژیم را مجبور نمود تا بخشی از توان خود را دربخشهای مختلف برای مقابله با این بحران مصروف نماید و تحقق ایده های توسعه طلبانه آن را بویژه در خاورمیانه با مشکل جدی روبرو نماید .
بررسی ابعاد و میزان تاثیرات انتفاضه بر رژیم صهیونیستی به عنوان یک متغیر تاثیر گذار بر امنیت منطقه از اهمیت خاصی برخوردار است لذا در این مقاله به شیوه توصیفی - تاریخی به بررسی این موضوع پرداخته شده است.
الرمز وأبعاده الدلالیّه في روایات محمود شقیر للأطفال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
189 - 210
حوزههای تخصصی:
أصبح استخدام الرمز من أبرز میزات أدب الطفل فی فلسطین. فالکاتب باستخدامه للرموز إنّما یزید فی جمالیات روایاته من خلال إضفاء مسحه الغموض والعمق علی لغته القصصیه. ویعتبر محمود شقیر من أبرز الأدباء الذین استخدموا الرمز فی روایاته الواقعیه، فکانت بعض روایاته مفعمه بالإبداع والتولید مثل روایات "أنا وجمانه" و"کلام مریم" و"أحلام الفتى النحیل"، مّما جعلنا نتتبّع الرمزیه فی أعماله الروائیه للطفل، فقد نهل شقیر من هذه الینابیع الثرّه واستقى محاوره الفکریّه لیعبّر عن واقع الطفل الفلسطینی، سواء واقعه الخارجی الذی یحیط به أو واقعه النفسی وما یختلج فی ذاته من مشاعر وأحاسیس ورؤى. کلّ ذلک لتعمیق تجربته الإبداعیه والإنسانیه والشعوریه، والتأثیر فی جماهیر الأطفال. تعتمد هذه الدراسه علی المنهج الوصفی- التحلیلی للکشف عن أهم مظاهر الرمزیه فی بعض أعمال محمود شقیر، وقد وصلنا إلى أنّ نتاجه القصصی یصوّر الواقع، واجتهد الکاتب فی التنویع والتمرد على التنمیط المألوف فی الواقعیه. کما أنّه تأثّر بالرمزیه، فکان الرمز ضروره فنیه فی أدب محمود شقیر، وقد لجأ الکاتب لاستخدامه کوسیله للتعبیر عن آرائه نتیجه لکبت حریه التعبیر وفرض الحصار الثقافی، إذ تجاوز، من خلاله، قیود الاحتلال ورقابته الأمنیه، ولقد اتخذ الأدیب من الرمز وسیله فنیه ورکیزه من رکائز تصویره للواقع، وقد تنوّعت وتشعّبت مصادر رموزه فی أدبه الطفلی، منها التاریخیه والدینیه والطبیعیّه والأسطوریه.
تحلیل گفتمان روش های زبانی ادبی در مرزبندی میان خود و دیگری در «دمی علی کفی» اثر سمیح القاسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش و روش های عناصر زبانی در نمایش هویت خودی و مرزبندی خود با دیگری در شعر سمیح القاسم در کتاب «دمی علی کفی» پرداخته است. «دمی علی کفی»، مجموعه ای از اشعار پایداری سمیح است که او در آن تلاش کرده است از طریق شعر، به دفاع از وطن و هموطنان خود بپردازد؛ وطنی که خاک آن میراث اجدادی یک ملت است و به سبب سستی یا خیانت سردمداران وقت به اشغال بیگانگان درآمده است. شاعر در این اثر، شعر را سلاحی می بیند که باید با آن به دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم پرداخت. پژوهش پیش رو درصدد است با بررسی روش های ادبی و زبانی بکارگرفته شده در شعر، نحوه مرزبندی میان خود و دیگری در این اثر را تحلیل و بررسی کند و به این سؤال پاسخ دهد که عناصر ادبی و زبانی از چه طریق در مرزبندی طرف خودی با بیگانه نقش ایفا کرده اند؟ و به این نتیجه می رسد که روش هایی چون تکرار و چرخش ضمیر، نقش اساسی در معرفی هویت فلسطینی و ایجاد مرز میان خود و دیگری داشته است.
بازخوانی رمزگان پایداری شخصیت ها در اشعار مقاومت نزار قبانی (مطالعه مورد پژوهانه: قصیده راشیل و أخواتها أنموذجاً)
حوزههای تخصصی:
برخی از شاعران معاصر عربی برای بیان تجربه ها و دغدغه های گوناگون خود و جامعه و جهت اصالت بخشی به اثر ادبی خویش، به فراخوانی چهره های برجسته سنتی روی آورده اند و بهره گیری از این شخصیت ها و بیان تجربه های متعدد از رهگذر آنان یکی از ترفندهای مهم ادبی این شاعران است. نزار قبانی (1923-1998 م) به عنوان یکی از مشهورترین و پرمخاطب ترین شاعران معاصر عربی در قرن بیستم پس از شکست عرب ها در ژوئن 67 به طورجدی به شعر سیاسی و پایداری روی آورده است. قصیده «قانا» از قصاید برجسته وی است که به دنبال بمباران قانا توسط اسرائیل در 1996 سروده شده و فراخوانی نمادین شخصیت های مختلف دینی، تاریخی، اسطوره ای و ادبی جلوه ویژه ای به این قصیده داده است. بی شک شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جهان عرب و آبشخورهای فکری و فرهنگی مختلفی که شاعر از آن ها بهره برده و ذهن وقاد و دید نقادانه وی در فراخوانی این شخصیت ها مؤثر بوده است. بر این اساس، پژوهش حاضر تلاش دارد با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر شناخت اطلاعاتی از شعر مقاومت معاصر عرب به ویژه سبک و مضمون شعر نزار قبانی به سؤالات زیر پاسخ دهد: نزار قبانی در قصیده مشهور خود از چه شخصیت هایی بهره برده است؟ این شخصیت ها در شعر او دارای چه کارکردی بوده و چه نقشی را ایفا می کنند؟ چه عواملی باعث گرایش شاعر به استفاده از نمادها در قصیده وی شده است؟ نتیجه پژوهش نشان می دهد: این حضور نمادین گاه شامل شخصیت های دینی چون مسیح، امام علی (ع) و امام حسین (ع) است و گاه شخصیت های اسطوره ای عرب و غیر عرب چون دنکیشوت و عنتره و... را شامل می شود و نزار با نظر به خفقان موجود از جانب حاکمان عربی وقت، با کاربست نمادین این شخصیت ها و دلالت های وجودی نهفته و آشکارشان به صورت مثبت و گاه تحول یافته و منفی، سعی کرده نگرش ها، پیام ها، دردها، تجارب و نقدهای خود را بر دشمنان و جامعه عرب، در قالبی ادبی به مخاطب انتقال دهد.
آپارتاید؛ مصداق نقض قاعده منع تبعیض. با محوریت توجه به ارزش های اخلاقی و نگاه به مسأله فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
27 - 46
حوزههای تخصصی:
تبعیض به عنوان جنایتی بین المللی شناخته شده است که منع آن به عنوان یک قاعده آمره در حقوق بین الملل یک ضرورت به منظور حمایت ازحقوق و آزادی های اساسی انسان و تضمین کرامت وی و حتی در مواردی حفظ صلح و امنیت بین المللی می باشد. بنابراین اصل منع تبعیض از شأن و نقش برجسته ای در نظام بین المللی حقوق بشر برخوردار است. کنوانسیون های چهارگانه ژنو 1949 و پروتکل های الحاقی 1977 شامل مقرراتی است که صراحتاً «تمایز نامطلوب» را علیه افراد متأثر از مخاصمات مسلحانه و اشغال را ممنوع می کند و رفتار برابر بین دسته های خاصی از افراد، مانند بیماران، را ایجاب می نماید و این گام نخست در تلقی نمودن آپارتاید به عنوان جنایت جنگی است. پس از این گام نخست، درد و رنج انسانی ناشی از ایدئولوژی سیاسی آپارتاید در آفریقای جنوبی در طی سال های 1948 تا 1994، که محکومیت جهانی و انواع واکنش های دیپلماتیک و حقوقی را در بر داشت منجر به تصویب کنوانسیون آپارتاید در سال 1973 به عنوان جنایت علیه بشریت و هم چنین جنایت جنگی در ماده 85 (4) (ج) پروتکل الحاقی اول شد.این واکنش های بین المللی حتی با پایان یافتن دوران آپارتاید نیز متوقف نشد و در سال 1998 آپارتاید به عنوان مصداق جنایت جنگی در اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی (ICC) گنجانده شد. علاوه براین، بند 1 ماده 86 AP I، که طرفین را ملزم به سرکوب نقض شدید پروتکل می کند، تضمین می نماید که آپارتاید به عنوان جنایت جنگی در قوانین کیفری داخلی بسیاری از کشورها گنجانده شود و نابودی آپارتاید در آفریقای جنوبی باعث تغییر در این مسأله نخواهد شد. در حقیقت، همین کاربرد روز افزون (اما موردبحث) واژه آپارتاید در قوانین است که عملکرد اسرائیل در سرزمین های اشغالی فلسطین (OPT) را باعث تعقیب کیفری فردی در این زمینه می نماید و یا حتی آن را افزایش می دهد. به عبارت دیگر، اگرچه شمول کنوانسیون آپارتاید بر اقدامات اسرائیل با چالش هایی مواجه است اما درخصوص مقررات AP I چنین محدودیت هایی دیده نمی شود.
تأثير الهجرة في شعر المهجر والشعر الفلسطيني (دراسة مقارنة)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
1 - 17
حوزههای تخصصی:
إن شعراء المهجر وشعراء فلسطین المشرّدین، یعیش کلاهما خارج بلادهم، وإلى جانب شعورهم بالغربه، لدیهم حنین إلى الوطن. ولکن تختلف الدوافع والأسباب وراء هجره هؤلاء الشعراء؛ فإن شعراء المهجر هاجروا إلى دول الأمریکتین الشمالیه والجنوبیه بإرادتهم ولأجل عیش حیاه أفضل، ولهم أن یعودوا - متى ما شاؤوا - إلى أوطانهم. أما شعراء فلسطین، فلم یخرجوا من بلدهم طوعًا، بل إن المحتلّین الصهاینه هم الذین قاموا بتهجیرهم، ولیس لهم العوده إلى وطنهم. فی هذا المقال، نحاول بمنهج تحلیلی-وصفی دراسه آثار الهجره على شعر فلسطین وشعر المهجر وتبیان الفروق بین هذه الآثار. تبیّن النتائج المتحصله من هذا العمل البحثی أن اختلاف دوافع الهجره وأسبابها، قد ترَک تأثیرًا مباشرًا على الشعر لدى شعراء فلسطین وشعراء المهجر. یحنّ شعراء المهجر إلى الوطن، ولکن لا یعودون إلیه متوسلین بذرائع واهیه، ویصوّبون سهام النقد إلى الجماهیر، بینما یعشق شعراء فلسطین بلدهم ویدعون الجماهیر إلى النضال. کما أن عواطف الشعراء الفلسطینیین ومشاعرهم المعبّره عن التوق إلى الوطن، أصدق وأقوى من التی لدى شعراء المهجر. تبیّن النتائج المتحصله من هذا العمل البحثی أن اختلاف دوافع الهجره وأسبابها، قد ترَک تأثیرًا مباشرًا على الشعر لدى شعراء فلسطین وشعراء المهجر. یحنّ شعراء المهجر إلى الوطن، ولکن لا یعودون إلیه متوسلین بذرائع واهیه، ویصوّبون سهام النقد إلى الجماهیر، بینما یعشق شعراء فلسطین بلدهم ویدعون الجماهیر إلى النضال. کما أن عواطف الشعراء الفلسطینیین ومشاعرهم المعبّره عن التوق إلى الوطن، أصدق وأقوى من التی لدى شعراء المهجر. تبیّن النتائج المتحصله من هذا العمل البحثی أن اختلاف دوافع الهجره وأسبابها، ولکن لا یعودون إلیه متوسلین بذرائع واهیه
طرح واره های ذهنیت فعالین ایرانی درباره مسئله راهبردی فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسطین یکی از مهم ترین مسائل منطقه خاورمیانه و جهان است که کشورهای بسیاری را به خود درگیر کرده است. جمهوری اسلامی ایران نیز گریزی از مساله فلسطین ندارد و در طول بیش از 9 دهه در معرض این مساله قرار داشته و شناختی از فلسطین در حافظه جامعه نقش بسته است. در این پژوهش در پی آن هستیم تا با کند و کاو در نوع نگاه و منظر فعالین ایرانی حوزه ی فلسطین با استفاده از نظریه طرحواره به فهمی از نگاه جامعه ی ایرانی به مساله ی فلسطین برسیم. روش بنیادین این مطالعه روش تحلیل مضمون است که داده های آن توسط مصاحبه با فعالین مردمی حوزه ی فلسطین گردآوری شده است. برخی از نتایج مهم به دست آمده عبارتند از: ماهیت انسانی-اسلامی فلسطین، ضرورت مبارزه مسلحانه و فشار حقوقی و دیپلماتیک بر علیه اسرائیل، این همانی جمهوری اسلامی و فلسطین، حمایت نظامی، تسلیحاتی، مدنی و سیاسی ایران از فلسطین و نماد مقاومت و شجاعت فلسطینیان در ذهنیت ایرانیان است.