مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
احساس خوشبختی
حوزههای تخصصی:
فرار دختران از خانه اگر چه در نگاه اول پدیده ای فردی است اما با توجه به پیامد های سوء آن که در نظم اجتماعی اختلال و آشفتگی ایجاد می کند، منشا بسیاری از رفتارهای ضد اجتماعی و انحرافی مانند خودفروشی، اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، توزیع مواد مخدر، تشکیل باندهای فساد و فریب سایر زنان و دختران، رواج روسپی گری و شیوع انواع بیماری های مقاربتی و ... می شود. این پدیده سبب می شود که سطح جرم و جنایت در جامعه افزایش یابد و در نتیجه امنیت و سلامت اجتماعی به مخاطره بیافتد.فرار دختران از خانه معلول شبکه پیچیده ای از عوامل موثر خانوادگی، روانی، اجتماعی و فرهنگی است که شناخت آنها مستلزم تلاش علمی دقیق و جامع است. در این راستا پژوهش حاضر به منظور شناسایی عوامل اجتماعی موثر بر فرار دختران از خانه طراحی و اجرا شده است.در این پ ژوهش ابتدا مبانی نظری موضوع در حوزه های نظری گوناگون تدوین و چارچوب نظری و فرضیات تحقیق تنظیم شده و مدل تحلیلی تحقیق طراحی گردیده است.با توجه به محتوای موضوع تحقیق و اهداف و فرضیات مطرح شده در این تحقیق، از روش «علی–مقایسه ای» استفاده شده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل تمامی دختران 12 تا 25 ساله دو شهر تهران و مشهد بوده که به هر دلیلی از منزل فرار کرده اند. در رابطه با دختران فراری، ما عملا با «جامعه در دسترس» سر و کار داریم، یعنی دخترانی که در مراکز گوناگون سازمان بهزیستی در دو شهر تهران و مشهد نگهداری می شوند که در زمان انجام تحقیق حدود 63 نفر در تهران و 80 نفر در شهر مشهد بوده اند. با توجه به حجم محدود جامعه آماری مناسب تر این بود که تمام نمونه موجود مورد مطالعه قرار گیرند. لذا تمام 143 دختر فراری در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. جامعه آماری دیگری که برای مقایسه با این جامعه در نظر گرفته شده است شامل تمامی دختران عادی 12 تا 25 ساله شهرهای تهران و مشهد بوده اند. در خصوص دختران عادی نیز با توجه به حجم نمونه، 150 نفر در تهران و 150 نفر در مشهد به شیوه اتفاقی سیستماتیک در پارک ها و مراکز خرید سطح شهرهای تهران و مشهد انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. بر مبنای نتایج به دست آمده از آزمون t، در هر یک از شهرهای مشهد و تهران و بطور کلی در هر دو شهر تفاوت معناداری در شاخص های زیر، بین دختران فراری و غیرفراری وجود دارد: نااستواری روابط والدین، واگذاری مسوولیت بزرگسالان به دختران، وجود سابقه جرم یا رفتار انحرافی در خانواده دختران، تضاد با سرپرستان، احساس اهمیت در خانواده، کنترل اجتماعی خانواده، احساس تبعیض در خانواده، عزت نفس و احساس خوشبختی. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز حاکی از آن است که متغیرهای؛ نااستواری روابط والدین، سبک تربیتی خانواده، موقعیت اجتماعی-اقتصادی، نوع رابطه دختران با پدر، خودپنداره، تضاد دختران با والدین و پایبندی خانواده به ارزش های دینی در پیش بینی متغیر فرار دختران از منزل معنادار بودند.در پایان راهکارهای دوازده گانه ای بر اساس نتایج حاصله از تحقیق برای کاهش این پدیده اجتماعی پیشنهاد گردید
تحلیل میزان احساس خوشبختی و توسعه یافتگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مفهوم توسعه بسیار گسترش یافته و در کنار ابعاد اقتصادی، ابعاد متنوّع دیگری را در بر می گیرد که یکی از مهم ترین آن ها احساس خوشبختی است. این مقاله در پی آن است که بر اساس تازه ترین یافته های منتشرشده توسّط مؤسسه گالوپ جایگاه ایران را از نظر احساس خوشبختی در میان سایر کشورها مشخّص کند و به تحلیل آن بپردازد. یافته ها حکایت از آن دارد که وضعیّت احساس خوشبختی در ایران بحرانی است، حال آن که ایران از نظر شاخص های دیگر توسعه بر اساس یافته های گالوپ و بانک جهانی، جایگاه بهتری در رتبه بندی جهانی دارد. برای درک فاصله موجود میان احساس خوشبختی و شاخص های دیگر توسعه شامل: تولید ناخالص داخلی سرانه، ضریب جینی، میزان حمایت اجتماعی، امید به زندگی سالم، آزادی انتخاب روش زندگی، بخشندگی و تصوّر فساد، سه تحلیل پیشنهاد شده است که عبارت اند از تحلیل فرهنگی تاریخی، تحلیل بر مبنای گفتمان سیاسی حاکم و تحلیل بر اساس جوّ رسانه ای. نتیجه این مطالعه اینست که برای فائق آمدن بر بحران عدم احساس خوشبختی در ایران، لازم است در سیاست های فرهنگی بازنگری شود، گفتمان سیاسی کشور به سمت یک گفتمان ملایم و همدلانه با فضای باز برای رقابت سالم سیاسی سوق داده شود و انحصار رسانه ای برداشته شود تا گروه های مختلف نخبگان ایرانی بتوانند فضای رسانه ای حرفه ای را در جهت منافع ملّی برای اقناع افکار عمومی به کار گیرند.
ارتباط بین حس خوشبختی زوجین با تمایزیافتگی خود و روابط موضوعی اولیه با نقش میانجی رضایت زناشویی مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
159 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین نقش میانجی رضایت زناشویی مذهبی در ارتباط بین حس خوشبختی زوجین با تمایزیافتگی خود و روابط موضوعی اولیه بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش زوج های شهر تهران در سال 1399 بودند که 10 سال از زندگی مشترک آن ها گذشته بود که 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و وارد پژوهش شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ﺗﻤﺎیﺰیﺎﻓﺘﮕی اﺳکﻮرون (1998)، کیفیت روابط موضوعی بل (1995)، احساس خوشبختی لنتز (2010)، رضایت زناشویی مذهبی رضاپور میرصالح (1393) استفاده شد؛ به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمام شاخص های برازش مدل با داده ها از مقادیر قابل قبولی برخوردار هستند (01/0=P)؛ یافته های پژوهش نشان داد که اثر غیرمستقیم تمایزیافتگی خود و کیفیت روابط موضوعی با احساس خوشبختی با میانجی گری رضایت زناشویی مذهبی در حد پایین فاصله اطمینان 11/0 و حد بالای آن 26/0 در سطح (01/0=P) معنی دار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش مشاوران و روانشناسان فعال در زمینه زناشویی می توانند در راستای بهبود و غنی سازی فرایند آموزش و ارتقای سلامت روان در سطح خانواده ها از یافته های این پژوهش بهره مند شوند.
مطالعه کیفی الگوهای والدینی بر اساس شجره نگار در زنان متأهل با حس خوشبختی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
85 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفی الگوهای والدینی بر اساس شجره نگار زنان متأهل بااحساس خوشبختی شهر اصفهان بود. پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش زنان متأهل دارای احساس خوشبختی هستند و نمونه آماری به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه احساس خوشبختی بانوان (تقی زاده و شادمهری، 1395) و همچنین مصاحبه صورت گرفته است. داده های موجود در 9 مصاحبه ، تمامی 405 دقیقه مصاحبه را در مدت زمان 20 ساعت و جمعاً 100 برگه استاندارد A4 و به صورت دستی به رشته تحریر درآمده است که مفهوم بندی و سپس زیر مفهوم سازی شد. برای پایایی و روایی پژوهش از سه سوسازی پژوهشگر، استاد راهنما و محققان دیگر استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها شامل 19 مقوله اصلی است که این مقوله ها عبارتند از: عشق، سازگاری، احترام، گذشت، همکاری، خودسازی، مدیریت، قناعت، کنترل هیجانات و احساسات، سکوت، تحصیلات، رازداری، صبر، واقع بینی، حل مسئله، انعطاف پذیری، حمایت اجتماعی، نگرش مثبت و ریسک پذیری که مهم ترین آن ها عشق، سازگاری و احترام است و در تمایزیافتگی زنان دارای احساس خوشبختی بسیار مؤثر بوده است. یافته ها نشان داد که خوشبختی در ازدواج داشتن معنایی ازاحساس عشق، سازگاری و احترام است که زوجین با دیدگاه معنوی و اخلاقی و با انجام رفتارهای مولد خوشبختی در حضور دیگران با ازدواج سازنده خود، آن را تشکیل می دهند.
تدوین مدل ساختاری احساس خوشبختی بانوان براساس کیفیت رابطه زناشویی و اعتماد بین فردی با نقش میانجیگر صفات تاریک شخصیت
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ازدواج خوشبخت متشکل از عواملی مانند تعهد، احترام، صمیمیت، اعتماد و غیره است که در غیاب آن ها زندگی زناشویی با مشکلات جدی روبه رو می شود. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری احساس خوشبختی بانوان براساس کیفیت رابطه زناشویی و اعتماد بین فردی با نقش میانجیگر صفات تاریک شخصیت بود. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه بانوان متأهل شهر تهران در سال 1400 بود. حجم نمونه 448 نفر بود که با روش نمونه گیری به صورت در دسترس هدفمند انتخاب شدند که با پرسشنامه های احساس خوشبختی تقی زاده و شادمهری (1395)، رضایت زناشویی انریچ اولسون (2006)، اعتماد بین فردی رمپل و همکاران (2001) و صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010) مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش تجزیه وتحلیل یافته ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل یافته ها نشان داد که مدل ساختاری پژوهش با داده های گردآوری شده برازش دارد و صفات تاریک شخصیت رابطه بین کیفیت رابطه زناشویی و اعتماد بین فردی با احساس خوشبختی بانوان را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان راهکارهای لازم در خصوص روابط زوجین با توجه به متغیرهای مورد بحث ارائه کرد.
بررسی احساس منزلت اجتماعی سالمندان: مقایسه سالمندان مقیم در مراکز نگهداری شهر مشهد با سالمندان غیر مقیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
145 - 165
هرم سنی جمعیت در ایران روندی معکوس دارد؛ به طوری که در سال های آینده جمعیت ایران به سالمندی متمایل خواهد شد. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی وضعیت منزلت اجتماعی سالمندان و مقایسه ای میزان آن در دو گروه از سالمندان، یعنی سالمندان مقیم و غیرمقیم در مراکز نگهداری سالمندان در شهر مشهد است. فرضییه اصلی تحقیق عبارت بود از اینکه بین گروه سالمندان مقیم در مراکز نگهداری سالمندان و گروه سالمندان غیرمقیم در این مراکز، از نظر احساس منزلت اجتماعی تفاوت وجود دارد. برای بررسی و ارزیابی این فرضیه از «روش علّی-مقایسه ای» استفاده شد. ابتدا با 276 فرد مقیم در مراکز نگهداری سالمندان شهر مشهد که توانایی پاسخ گویی به سؤال ها را داشتند مصاحبه شد و پرسش نامیه تحقیق تکمیل شد. سپس، براساس ویژگی های زمینه ای آن گروه ازجمله سن، جنس، شغل و ...، گروه همتا با تعداد نمونیه 283 نفر از بین شهروندان مشهدی غیرمقیم در مراکز نگهداری سالمندان با همان پرسش نامه بررسی شدند و تحلیل مسیر انجام شد. دیگر سازه های این تحقیق عبارت بودند از: احساس عزت نفس، احساس ناامیدی، احساس خوشبختی و رضایت از خدمات مراکز نگهداری.نتایج پژوهشنشان داد که احساس منزلت اجتماعی به عنوان شاخص سنجش سلامت اجتماعی سالمندان تحت تأثیر سه شاخص سلامت روانی آنان یعنی احساس تنهایی، احساس عزت نفس و احساس خوشبختی است. برمبنای نتایج پژوهش، رضایت از خدمات مرکز متغیری است که بر احساس منزلت اجتماعی سالمندان مقیم در مراکز نگهداری، اثرگذاری بیشتری دارد. درمورد سالمندان غیرمقیم، بیشترین اثر به احساس ناامیدی مربوط است. احساس ناامیدی به طور مستقیم تأثیر زیادی بر سایر متغیرهای موردبررسی می گذارد و از طریق آن ها متغیر احساس منزلت اجتماعی را تحت شعاع می گذارد. در نتیجه گیری این پژوهش باید گفت که احساس منزلت اجتماعی سالمندانی که در مراکز نگهداری سالمندان زندگی می کنند، به طور معناداری کمتر از سالمندانی است که در کنار شهروندان دیگر ادامیه حیات می دهند. از طرفی، رضایت از خدمات مرکز نقش مهمی در احساس منزلت اجتماعی سالمندان مقیم در مراکز نگهداری دارد.