پژوهش های نوین روانشناختی (روانشناسی دانشگاه تبریز)

پژوهش های نوین روانشناختی (روانشناسی دانشگاه تبریز)

پژوهش های نوین روانشناختی سال 19 زمستان 1403 شماره 76 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی با مداخله ذهن آگاهی کوتاه مدت بر باور هراس و حساسیت اضطرابی، در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وحشت زدگی ذهن آگاهی کوتاه مدت باورهراس حساسیت اضطرابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۲۷
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی با مداخله ذهن آگاهی کوتاه مدت بر باور هراس و حساسیت اضطرابی، در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد داری علائم اختلال وحشت زدگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 6 و 11شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 45 نفراز افراد مبتلابه اختلال وحشت زدگی بودند که به شیوه  در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه های درمان، به تفکیک درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی و درمان ذهن آگاهی کوتاه مدت را طی ۸ جلسه دریافت کردند. داده ها با پرسشنامه های باور هراس (گرینبرگ، ۱۹۸۹) حساسیت اضطرابی (تیلور وکاکس، ۱۹۹۸) گردآوری و با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو درمان در مرحله پس آزمون و پیگیری بر کاهش باور هراس و حساسیت اضطرابی تأثیر معنی داری داشته اند. اما درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی در هر دو مرحله اثربخشی و ثبات بیشتری داشته است (0/05>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، روانشناسان و درمانگران می توانند در مداخله های روانشناختی خود از هر دو درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی و نیز درمان ذهن آگاهی کوتاه مدت برای کاهش باور هراس و حساسیت اضطرابی، در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی استفاده نمایند.
۲.

اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تصمیم گیری مجدد بر ابرازگری هیجانی و تاب آوری خانوادگی در زوجین در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابرازگری هیجانی تاب آوری خانوادگی زوج درمانی مبتنی بر تصمیم گیری مجدد زوجین در آستانه طلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۲۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تصمیم گیری مجدد بر ابرازگری هیجانی و تاب آوری خانوادگی در زوجین در آستانه طلاق انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زوجین در آستانه طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه یک شهر تهران در فصل پاییز سال 1402 بود. در این پژوهش تعداد 18 زوج (36 نفر) با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جای دهی شدند (9 زوج در گروه آزمایش و 9 زوج در گروه گواه). زوجین حاضر در گروه آزمایش زوج درمانی مبتنی بر تصمیم گیری مجدد (10 جلسه) را طی ده هفته دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ)، پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) و پرسشنامه تاب آوری خانوادگی (FRQ) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی توسط نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر تصمیم گیری مجدد بر ابرازگری هیجانی (0/001>P؛ 0/62=Eta؛ 57/77=F) و تاب آوری خانوادگی (0/001>P؛ 0/57=Eta؛ 45/21=F) در زوجین در آستانه طلاق تاثیر دارد. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، زوج درمانی مبتنی بر تصمیم گیری مجدد با بکارگیری فنونی همانند آشنایی با بازدارنده ها و سوق دهنده ها در روابط زناشویی، آشنایی با انواع نوازش، شناسایی قواعد خانوادگی و بازسازی مجدد روابط زناشویی می تواند به عنوانی رویکردی موثر در جهت بهبود ابرازگری هیجانی و تاب آوری خانوادگی در زوجین در آستانه طلاق مورد استفاده قرار داد.
۳.

مقایسه اثربخشی تحریک مستقیم فرا جمجمه ای و ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی، نشخوار فکری و نگرانی در دانشجویان دارای نشانگان افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحریک مستقیم فراجمجمه ای ذهن آگاهی انعطاف پذیری روان شناختی نشخوار فکری نگرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۳
هدف: پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و تحریک مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی، نشخوار فکری و نگرانی در دانشجویان دارای نشانگان افسردگی انجام شد.روش: پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری در سه گروه ذهن آگاهی، درمان تحریک مستقیم فرا جمجمه ای و کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه زنجان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بودند که پس از اجرای پرسشنامه اینترنتی افسردگی بک بر روی ۴۰۰ نفر، 45 نفر از افراد با نمره متوسط یا بالاتر به روش تصادفی انتخاب و به تصادف یه یکی از دو گروه آزمایش و یا کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. در هرگروه آزمایش مداخله های مربوطه انجام شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان جلسات و دو ماه بعد پس آزمون و پیگیری انجام شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) و با استفاده از نرم افزار spss26 تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: نتایج اثربخشی هر دو روش درمانی ذهن آگاهی و تحریک مستقیم فراجمجمه ای را در کاهش نشانگان افسردگی، نگرانی، نشخوار فکری و افزایش انعطاف پذیری شناختی نشان داد. تحلیل پیگیری نشان داد اثربخشی ذهن آگاهی بر افسردگی، نشخوار فکری و نگرانی بیشتر از تحریک مستقیم فراجمجمه ای بود؛ اما اثربخشی تحریک مستقیم فراجمجمه ای بر افزایش انعطاف پذیری شناختی بیشتر بود.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی در کاهش علائم افسردگی موثر بوده اما اثربخشی آن ها متفاوت است؛ بنابراین توجه به نشانه ها و شکایت های اختصاصی بیماران افسرده در انتخاب درمان موثر باید مدنظر قرار داده شود.
۴.

پیش بینی پرخاشگری بر اساس مهارت های ارتباطی و خودشفقت ورزی: نقش میانجی تحریف های شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرخاشگری تحریف های شناختی خود شفقت ورزی مهارت های ارتباطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۲۶
مقوله ی پرخاشگری در روابط فردی و اجتماعی امری مهم و حائز اهمیت می باشد که نیاز به پژوهش و شناخت روز افزون دارد. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پرخاشگری براساس مهارت های ارتباطی و خود شفقت ورزی با درنظرگرفتن نقش میانجی تحریف های شناختی صورت گرفت. پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی با روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۲ بودند. نمونه انتخابی شامل ۲۵۳ نفر از بین جامعه آماری موردنظر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مهارت های ارتباطی (CSTR) (کوئین دام، ۲۰۰۴)، پرسشنامه خود شفقت ورزی(SCS) (نف، ۲۰۰۳)، پرسشنامه پرخاشگری(EAI) (آیزنک و گلین ویلسون، ۱۹۷۵) و پرسشنامه تحریف های شناختی (عبدالله زاده و سالار، ۱۳۸۹) استفاده شد. داده های حاصل در نرم افزارهای SPSS 26 و AMOS 23 و با آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان دهنده برازش مطلوب مدل پس از اصلاح بود. اثر مستقیم مهارت های ارتباطی(0/20) و خود شفقت ورزی(0/61-) و تحریف های شناختی(0/19) بر پرخاشگری معنادار (0/05>p) بود. همچنین، نتایج غیرمستقیم مسیرها نشان داد که فقط رابطه ی مهارت های ارتباطی با نقش میانجی تحریف های شناختی بر پرخاشگری (0/41-) معنادار (0/05>p) بود. براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مهارت های ارتباطی، خود شفقت ورزی و تحریف های شناختی دارای نقش به سزایی در پرخاشگری بوده و با توجه به اهمیت فردی و اجتماعی بالای پدیده ی پرخاشگری و تبعات مختلفی که می تواند برای جامعه و افراد داشته باشد، توجه به عوامل پیش بینی کننده ی آن حائز اهمیت می باشد.
۵.

تدوین و اعتباریابی زوج درمانی خردمدار و مقایسه اثربخشی آن با زوج درمانی هیجان مدار بر همدلی شناختی-عاطفی در زوجین با تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعارضات زناشویی زوج درمانی خرد مدار زوج درمانی هیجان مدار همدلی شناختی-عاطفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۲۱
هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی زوج درمانی خرد مدار و مقایسه اثربخشی آن با زوج درمانی هیجان مدار بر همدلی شناختی-عاطفی در زوجین با تعارضات زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل نابرابر و همراه با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه زوجین با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره مکث، به روزان و بهسا راز شهر تهران در تابستان و پاییز سال 1402 بودند. در مرحله اول به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 24 زوج با نمره 115 و بالاتر در پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی ذاکر و همکاران (1387) انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 8 زوج) و یک گروه کنترل (8 زوج) جایگزین شدند. سپس زوجین گروه های آزمایش تحت زوج درمانی خردمدار و زوج درمانی هیجان مدار قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ) ثنایی ذاکر و همکاران (1387) و مقیاس همدلی اساسی (BES) جولیف و فارینگتون (2006) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 28 با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور تاثیر معناداری بر همدلی شناختی-عاطفی زوجین با تعارضات زناشویی داشته اند (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار تاثیر بیشتری نسبت به زوج درمانی خردمدار دارد (0/05>P). می توان نتیجه گیری کرد که علاوه بر اثربخش بودن هر دو زوج درمانی، تقدم استفاده در کاهش مشکلات زوجین با تعارضات زناشویی با زوج درمانی هیجان مدار است.
۶.

اثربخشی آموزش مفاهیم علوم اعصاب تربیتی بر نظریه ضمنی هوش دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علوم اعصاب تربیتی نظریه ضمنی هوش نظریه افزایشی هوش نظریه ذاتی هوش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۲۷
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مفاهیم علوم اعصاب تربیتی بر نظریه ضمنی هوش دانشجو معلمان بود که به روش نیمه آزمایشی در قالب یک طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید مدرس سنندج در سال تحصیلی 1403-1402 بود که با روش نمونه گیری هدفمند دو گروه کلاسی از دانشجو معلمان (هر گروه 34 نفر) انتخاب و به صورت تصادفی یکی از گروه ها به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه کنترل تعیین شد. برای گروه آزمایش، برنامه علوم اعصاب تربیتی مشابه با یک درس دو واحدی نظری در 16 جلسه نوددقیقه ای اجرا شد درحالی که گروه کنترل این آموزش ها را دریافت نکردند و برنامه درسی روزانه خود را ادامه دادند. برای جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پرسش نامه نظریه ضمنی هوش عبدالفتاح و یتس (2006) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مفاهیم علوم اعصاب تربیتی موجب کاهش نظریه ذاتی هوش(0/009>P) و افزایش نظریه افزایشی هوش (0/031> P) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزشی علوم اعصاب تربیتی باعث افزایش نظریه افزایشی هوش و کاهش نظریه ذاتی هوش در دانشجو معلمان شده است و پیشنهاد می شود در دوره های آموزشی پیش از خدمت معلمان گنجانده شود.
۷.

اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری شناختی راهبردهای تنظیم هیجان تاب آوری کم توان ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۱۸
والدین کودکان کم توان ذهنی در تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی با چالش های خاصی مواجه هستند و به آموزش و برنامه ریزی نیاز دارند. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تاثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران کودکان کم توان ذهنی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1402-1401 می شد. نمونه شامل 32 مادر بود که به روش نمونه گیری در دسترس از مدارس استثنایی انتخاب شدند. آنها با روش تصادفی به دو گروه 16 نفری تقسیم و در یکی از گروه های آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. تمام آزمودنی ها مقیاس تاب آوری (کانر-دیویدسون، 2003) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) را به عنوان پیش آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه در برنامه آموزش راهبردهای تنظیم هیجان شرکت کرد اما گروه کنترل از برنامه رایج مدرسه استفاده کرد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای تنظیم هیجان به طور معناداری بر تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی تاثیر داشت (0/001>P). نتایج حاکی از آن بود که این برنامه برای بهبود تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی این مادران مفید و موثر بود. در نتیجه برنامه ریزی برای آموزش راهبردهای تنظیم هیجان نقش مهمی در تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی دارد.
۸.

مدل یابی علّی استرس پس از سانحه بر اساس رشد پس از آسیب و احساس انسجام با نقش میانجی احساس تنهایی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی از سوی شوهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس پس از سانحه رشد پس از آسیب احساس انسجام احساس تنهایی خیانت زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۳۰
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل یابی علّی استرس پس از سانحه بر اساس رشد پس از آسیب و احساس انسجام با نقش میانجی احساس تنهایی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی از سوی شوهر بود. روش این مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری کلیه زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی از سوی شوهر مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر اصفهان در بهار سال 1403 بودند. حجم نمونه با روش نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل مقیاس اختلال استرس پس از سانحه شهروندان (RCMD) نوریس و پریلا (1996)، سیاهه رشد پس از آسیب (PTGI) تدسچی و کالهون (1996)، پرسشنامه احساس انسجام (SOC) آنتونووسکی (1993)، مقیاس احساس تنهایی-نسخه سوم (UCLALS3) راسل (1996) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم رشد پس از آسیب و احساس انسجام بر استرس پس از سانحه معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که احساس تنهایی در رابطه بین رشد پس از آسیب و احساس انسجام با استرس پس از سانحه نقش میانجی و معنادار دارد(0/01>p). بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که رابطه بین این متغیرها در مداخله های مرتبط با استرس پس از سانحه زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی از سوی شوهر مورد توجه قرار گیرد.
۹.

رابطه بین معنا در زندگی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان: نقش میانجی سرمایه روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنا در زندگی بهزیستی روانشناختی سرمایه روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۳۴
بهزیستی روانشناختی یکی از مهم ترین شاخص ها در ارزیابی سلامت روانشناختی افراد است، که می تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش میانجی سرمایه روانشناختی در رابطه بین معنا در زندگی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این مطالعه دانشجویان دانشگاه تبریز در سه ماه اول سال 1402 بودند. در این مطالعه 240 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در یک نظرسنجی آنلاین شرکت کردند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه معنای زندگی استیگر و همکاران (MLQ)،  پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (RSPWB) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (PCQ)  استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که اثر مستقیم معنا در زندگی بر بهزیستی روانشناختی (0/346= β) و سرمایه روانشناختی (0/753= β) معنادار بود، همچنین اثر مستقیم سرمایه روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی (0/494= β) معنادار بود (0/05>P). همچنین نتایج نشان داد که سرمایه روانشناختی در بین معنا در زندگی و بهزیستی روانشناختی (0/372=β) نقش میانجی جزئی داشت (0/05>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که معنا در زندگی هم به صورت مستقیم و هم به واسطه ارتقاء مولفه های سرمایه روانشناختی بر بهبود بهزیستی روانشناختی دانشجویان موثر بوده است.
۱۰.

بررسی ویژگی ها علم سنجی و روند انتشاراتی مدارک سلب اعتبار شده حوزه روان شناسی در پایگاه استنادی وب آوساینس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان شناسی روند انتشاراتی سلب اعتبار علم سنجی وب آوساینس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۱۷
سلب اعتبار روشی ضروری برای تصحیح متون علمی و اطلاع رسانی به مخاطبان در مورد خطاهای قابل توجه رخ داده در بروندادهای علمی است. هدف مطالعه حاضر بررسی علم سنجی بروندادهای سلب اعتبار شده در حوزه روان شناسی نمایه شده در پایگاه استنادی وب آوساینس و شناسایی روند انتشاراتی آنها است. لذا با استفاده از رویکرد کمی و روش پیمایشی 382 مدرک سلب اعتبار شده حوزه روان شناسی با جستجوی پیشرفته در پایگاه وب آوساینس بدون درنظر گرفتن بازه زمانی خاص به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ویژگی هایی از قبیل روند انتشاراتی و استنادی مدارک سلب اعتبار شده حوزه روان شناسی بر اساس سال، انواع زبان نگارش و قالب رایج انتشاراتی، حامیان مالی و پرتولیدترین ناشران و نشریه های مدارک سلب اعتبار شده حوزه روان شناسی شناسایی شده است. با توجه به نتیجه به دست آمده مشخص است که در سال 2020 بیشترین تعداد مدارک سلب اعتبار شده برابر با 31 مدرک است و با الگو برازش توانی روندی صعودی دارد که تا سال 2055 به دو برابر میزان خود می رسد. همچنین درصد بالایی از مدارک مورد حمایت مالی مؤسسه Fundamental Research Funds for The Central Universities  سلب اعتبار شده است. علاوه بر این بر اساس یافته ها تعداد مدارک سلب اعتبار شده یک نشریه با مجموع تعداد مدارک منتشرشده آن، تعداد استنادها و ضریب تمرکز خودارجاعی نرمال شده رابطه معنا دارد. اغلب این مدارک در قالب مقاله پژوهشی، انگلیسی و تماماً دسترسی آزاد منتشر شده اند؛ بنابراین بر اساس یافته های این پژوهش لازم است سیاست گذاران علمی ضمن جلوگیری از انتشار نادرست یا نفوذ داده هایی غلط به پژوهش های حوزه روانشناسی، به بررسی بیشتر در مورد سایر ابعاد مدارک سلب اعتبار شده این حوزه ادامه دهند تا از ورود مواردی مشابه به علم جلوگیری کنند.
۱۱.

تدوین و آزمون الگویی از برخی پیامدهای شغلی سبک های دلبستگی سازمانی اضطرابی و اجتنابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی سازمانی اضطرابی دلبستگی سازمانی اجتنابی بهزیستی شغلی افسردگی شغلی عملکرد انطباقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۰
این پژوهش با هدف تدوین و آزمون الگویی از اثر سبک های دلبستگی سازمانی اضطرابی و اجتنابی بر بهزیستی شغلی وافسردگی شغلی با میانجی گری عملکرد انطباقی انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان سازمان آب و فاضلاب شهر اهواز بودند. نمونه پژوهش شامل 200 نفر از این کارکنان بود که باروش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های دلبستگی سازمانی (فینی و همکاران،2020)، عملکرد انطباقی (کاربانی – وارونی و همکاران،2010) ، بهزیستی روانشناختی در محیط کار (داگنایس-دمایس و ساوی،2011)و افسردگی شغلی (بیانکی و شونفلد،2020) استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از از مدل الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای Spss-24 و Amos-24 و روش بوت استراپ استفاده شده است. نتایج نشان دادند که الگوی طراحی شده از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین یافته ها نشان دادندکه مسیرهای دلبستگی سازمانی اضطرابی به عملکرد انطباقی، بهزیستی شغلی و افسردگی شغلی در سطح 0/001 معنادار بودند. علاوه بر آن مسیرهای دلبستگی سازمانی اجتنابی به عملکرد انطباقی، بهزیستی شغلی و افسردگی شغلی 0/001 معنادار بودند. همچنین نتایج تحلیل مسیرهای غیرمستقیم نشان دادند که عملکرد انطباقی اثرات دلبستگی سازمانی اضطرابی و اجتنابی بر بهزیستی شغلی و افسردگی شغلی را میانجی گری نمود. بنابر این می توان نتیجه گرفت که عملکرد انطباقی توانسته است تأثیر دلبستگی سازمانی اضطرابی و اجتنابی را بر بهزیستی شغل و افسردگی شغلی تبیین کند.
۱۲.

مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت خشم و آموزش فرزندپروری بر روابط والد-کودک در افراد مبتلا به اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال سلوک رابطه والد-کودک فرزند پروری مدیریت خشم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۲۴
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت خشم و آموزش فرزند پروری بر رابطه والد-فرزند در نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک انجام شد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه مبتلا به اختلال سلوک جنوب شهر تهران و مادران آن ها در تابستان سال 1402 بود. 45 نفر از دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه بر اساس ملاک های ورود و به صورت هدفمند از سه مدرسه جنوب شهر تهران انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (15 نفر گروه آزمایشی مدیریت خشم، 15 نفر گروه آزمایشی فرزندپروری و 15 نفر گروه گواه) جای دهی شدند. در گروه مدیریت خشم، دانش آموزان تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای گروهی آموزش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری نواکا و اسپیواک قرار گرفتند. در گروه فرزندپروری مادران این دانش آموزان تحت آموزش فرزندپروری انجمن روان پزشکی کودک و نوجوان ایران در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه های سیاهه رفتاری کودک و نوجوان آخنباخ و رسکورلا (1991) و رابطه والد-فرزند فاین و همکاران (1992) بود. نتایج آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره نشان داد که هر دو روش بر رابطه والد-کودک در نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک اثربخش بودند. اما اثربخشی آموزش فرزندپروری بر روابط والد-کودک نسبت به آموزش مدیریت خشم بیشتر بود. بنابراین  از هر دو نوع مداخله آموزش مدیریت خشم و آموزش فرزندپروری می توان برای بهبود روابط والد-کودک در افراد مبتلا به اختلال سلوک استفاده کرد.
۱۳.

نقش توجه انتخابی، انعطاف پذیری شناختی و یادگیری خودراهبر در پیش بینی توازن خودهای ممکن در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری شناختی توجه انتخابی خودهای ممکن یادگیری خودراهبر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۲۲
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش توجه انتخابی، انعطاف پذیری شناختی و یادگیری خودراهبر در پیش بینی توازن خودهای ممکن در دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 1404-1403 بودند. حجم نمونه در این پژوهش با توجه به حجم جامعه، تعداد 234 نفر از دانش آموزان دختر و پسر (120 دختر و 114 پسر) بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودهای ممکن (زادشیر و همکاران، 1399)، توانایی های شناختی (نجاتی، 1392)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و مقیاس آمادگی یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که توجه انتخابی و ادراک کنترل پذیری و ادراک گزینه های مختلف با خودهای ممکن رابطه مثبت و معناداری دارد. از سویی بین خودمدیریتی، انگیزش و خودکنترلی یادگیری خودراهبر با خودهای ممکن نیز رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، اما بین ادراک توجیه رفتار انعطاف پذیری شناختی با خودهای ممکن رابطه ای مشاهده نشد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که یادگیری خودراهبر، انعطاف پذیری شناختی و توجه انتخابی قادرند تغییرات متغیر خودهای ممکن را در دانش آموزان پیش بینی کنند. با توجه به افزایش تکامل و پیچیدگی فرایندهای شناختی مغز انسان، باید مطالعات بیشتری در زمینه فرایندهای شناختی توجه انتخابی و انعطاف پذیری شناختی با توازن خود ها در دانش آموزان صورت پذیرد. لذا طرح ریزی برنامه های مؤثر جهت ارتقا شناختی دانش آموزان برای بهبود خودهای آن ها پیشنهاد می شود. 
۱۴.

مقایسه اثربخشی درمان وجودی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر فرانگرانی و تحمل پریشانی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان وجودی ذهن آگاهی فرانگرانی تحمل پریشانی اختلال اضطراب اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۲۷
این پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی درمان وجودی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر فرانگرانی تحمل پریشانی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش پژوهش، نیمه تجربی شامل دوگروه آزمایشی و یک گروه کنترل با طرح پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسط شهرستان تربت جام در سال تحصیلی 1402 بود. نمونه پژوهش تعداد 45 دانش آموز مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود که بر اساس نمونه گیری هدفمند و به روش تصادفی (قرعه کشی) در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر جایگزین شد. درمان وجودی در 8 جلسه و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نیز در 8 جلسه برای گروه های آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسش نامه اضط راب اجتماع ی نوجوان ان پاکلک (1997)، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (۲۰۰۵) و مقیاس فرانگرانی ولز و دیویس (1994) بود. داده ها با استفاده از تحلی ل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 25 تحلی ل ش دند. نتایج نشان داد که هر دو مداخله تأثیر معناداری بر کاهش فرانگرانی و افزایش تحمل پریشانی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی داشته و این تأثیر در مرحله پیگیری ماندگار بوده است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش فرانگرانی و افزایش تحمل پریشانی هیجانی، تنظیم تلاش ها برای تسکین پریشانی تأثیر بیشتری داشته است (0/05>P). بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که مشاوران و روانشناسان بالینی می توانند از درمان وجودی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان رویکردهای درمانی مؤثر در زمینه کاهش فرانگرانی و افزایش تحمل پریشانی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی استفاده کنند.
۱۵.

اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر اختلالات درونی سازی و برونی سازی شده و نوع دوستی دانش آموزان با رفتارهای قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر ذهنی سازی اختلالات درونی سازی شده اختلالات برونی سازی شده نوع دوستی قلدری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۲۵
تحقیقات تا به امروز حاکی از وقوع قلدری در هر مدرسه ای با درجات و شدت های متفاوت است که باعث آسیب جسمی و روان شناختی فرد قلدری کننده و قربانی می شود؛ لذا هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر اختلالات درونی سازی و برونی سازی شده و نوع دوستی دانش آموزان با رفتارهای قلدری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دارای رفتارهای قلدری 12 تا 15 سال مدارس منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود. تعداد 30 نفر از دانش آموزان با رفتارهای قلدری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه قلدری هارتر (1985)، مشکلات رفتاری کودکان آخنباخ (1991) و نوع دوستی روسی (2004) بود. درمان مبتنی بر ذهنی سازی در 10 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر ذهنی سازی دانش آموزان با رفتارهای قلدری در متغیرهای اختلالات درونی سازی شده و برونی سازی شده (F=32/75، Eta=0/52، P<0/001) و نوع دوستی (F=12/27 ،Eta=0/39 ،P<0/001) تأثیر دارد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر کاهش اختلالات درونی سازی و برونی سازی شده و افزایش نوع دوستی دانش آموزان با رفتارهای قلدری اثربخش بوده و می توان از این آموزش جهت ارتقای سلامت آن ها استفاده کرد و آگاهی والدین، معلمان، مدیران و سایر متخصصان از این آموزش ها می تواند کمک کننده باشد.
۱۶.

مقایسه اثربخشی آموزش خودشفابخشی و آموزش مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر خودسرزنش گری و ضربه شکست عاطفی در زنان و مردان با تجربه خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان هیجان مدار آموزش خودشفابخشی خودسرزنش گری ضربه شکست عاطفی خیانت همسر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۰
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش خودشفابخشی و آموزش مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر خودسرزنش گری و ضربه شکست عاطفی در زنان و مردان با تجربه خیانت همسر بود. پژوهش حاضر کاربردی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون به همراه گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان و مردان با تجربه خیانت همسر مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 1 شهر تهران در سال 1402-1403 بودند که با توجه به هدف پژوهش از بین آنها 45  نفر یعنی 15 نفر برای هرگروه(درمان هیجان مدار، درمان خودشفابخشی و گروه گواه) به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خود سرزنشگری گیلبرت و همکاران (2004) و ضربه عشق راس (1999) استفاده شد. داده ها بوسیله تحلیل کواریانس تک و چند متغیره و با استفاده از نسخه ی 21 نرم افزار SPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد، هر دو درمان هیجان مدار و خودشفابخشی بر کاهش نمرات خودسرزنشگری و ضربه شکست عاطفی گروه آزمایش تأثیر معناداری داشتند (0/05>P). با این حال، بین درمان هیجان مدار و آموزش خودشفابخشی در میزان اثرگذاری بر متغیرهای خودسرزنشگری و ضربه شکست عاطفی تفاوت معناداری وجود نداشت. بر اساس میزان اثربخشی این دو درمان بر متغیرهای پژوهش می توان نتیجه گرفت که از هر دو درمان می توان در جهت اثرگذاری بر تعدیل خودسرزنشگری و ضربه شکست عاطفی در افراد با تجربه خیانت همسر استفاده کرد.
۱۷.

ارائه مدل عملکرد شناختی بر اساس آشفتگی روان شناختی با میانجی گری هیجان ابراز شده خانواده در افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشفتگی روانشناختی اختلال اسکیزوفرنی عملکرد شناختی هیجان ابراز شده خانواده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۱۵
هدف پژوهش حاضر، الگویابی ساختاری ارائه مدل عملکرد شناختی بر اساس آشفتگی روان شناختی با میانجی گری هیجان ابراز شده خانواده در افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی بود. پژوهش از نوع کاربردی و روش پژوهش همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی مراجعه کننده به مراکز بازتوانی شفا و پرهام شهر اصفهان در فصل بهار سال 1403 بود. از بین جامعه آماری 240 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پرسشنامه ارزیابی عملکرد شناختی (CPEQ)، پرسشنامه آشفتگی روان شناختی (PDQ) و پرسشنامه هیجان ابراز شده (EEQ) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، به وسیله نرم افزار SPSS و Amos ویرایش 23 صورت گرفت. نتایج نشان داد که آشفتگی روان شناختی بر عملکرد شناختی (p<0/05 ،β = -0/497) و هیجان ابراز شده خانواده (p<0/05 ،β= -0/514) افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته به ترتیب 24/7 و 26/4 درصد از واریانس این متغیرها را تبیین کند. در نهایت هیجان ابراز شده خانواده دارای اثر مستقیم معنادار بر عملکرد شناختی (p<0/05 ،β =-0/433) افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی دارای اثر مستقیم معنادار بوده و 18/6 درصد از واریانس این متغیر را تبییین کرده و در رابطه بین آشفتگی روان شناختی با عملکرد شناختی افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی نیز نقش میانجی معنادار ایفا کند (0/05>p). با توجه به نقش میانجی معنادار هیجان ابراز شده ، می توان با بکارگیری مداخلات موثر همانند آموزش مدیریت و تنظیم هیجانی که منجر به بهبود تعاملات اعضای خانواده می شود، عملکرد شناختی افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی را بهبود بخشید.
۱۸.

بررسی رابطه راهبردهای فراشناختی و حل مسئله با نقش میانجی ذهنیت خلاقانه و تفکر واگرا در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حل مسئله راهبردهای فراشناختی ذهنیت خلاقانه تفکر واگرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۷
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین راهبردهای فراشناختی و حل مسئله با نقش میانجی ذهنیت خلاقانه و تفکر واگرا در میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه لرستان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 4439 نفر بود که از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 375 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در پژوهش حاضر برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های حل مسئله پارکر (1997)، راهبردهای شناختی و فراشناختی مک اینری و داوسن (2004)، ذهنیت خلاقانه کارووسکی (2014) و سبک های یادگیری کلب (1985) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 انجام گرفت. نتایج نشان داد که راهبردهای فراشناختی بر حل مسئله دانشجویان اثر مستقیم و معنی داری دارد. همچنین، ذهنیت خلاقانه و تفکر واگرا نیز بر حل مسئله دانشجویان اثر مستقیم و معنی داری دارند. علاوه بر این، راهبردهای فراشناختی بر حل مسئله از طریق ذهنیت خلاقانه (0/483=β) و تفکر واگرا  (0/054=β) اثر غیرمستقیم و معنی داری دارد. به طور کلی نتایج نشان داد ذهنیت خلاقانه و تفکر واگرا نقش میانجی گری مثبت و معنی داری در رابطه بین راهبردهای فراشناختی و حل مسئله دانشجویان دارند.
۱۹.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیک بر شدت درد، فشار خون و تنظیم رفتاری عواطف بیماران دیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان پذیرش و تعهد رفتاردرمانی دیالکتیک شدت درد فشار خون تنظیم رفتاری عواطف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۲۶
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیک بر شدت درد، فشار خون و تنظیم رفتاری عواطف بیماران دیالیزی انجام شد. روش پژوهش نیمه تجربی به همراه دو گروه آزمایش و یک گروه گواه با طرح پیش آزمون_پس آزمون بود. جامعه آماری کلیه بیماران دیالیزی مراجعه کننده به مرکز دیالیز حکیم طب اندرزگو شهر تهران در سال 1402 بودند. حجم نمونه شامل 45 بیمار دیالیزی از جامعه مذکور بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. ابزارها شامل مقیاس دیداری درد (VAS)، پرسشنامه تنظیم رفتاری عواطف کرایچ و گارنفسکی (2019) و دستگاه فشار خون بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره با نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره با نرم افزار SPSSنسخه 26 استفاده شد. یافته ها نشان داد که هر دو درمان در مرحله پس آزمون بر کاهش شدت درد و فشارخون و تنظیم رفتاری عواطف در بیماران دیالیزی تاثیر معنی داری داشته اند (0/05>p). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که روانشناسان و درمانگران می توانند در مداخله های روانشناختی خود از هر دو درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیک برای کاهش شدت درد و فشار خون و تنظیم رفتاری عواطف در بیماران دیالیزی استفاده نمایند.
۲۰.

مقایسه اثربخشی خانواده درمانی ساختاری و درمان تحلیل رفتار متقابل بر بی رمقی زناشویی در زوجین دارای نارضایتی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانواده درمانی ساختاری درمان تحلیل رفتار متقابل بی رمقی زناشویی نارضایتی زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۲۶
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی خانواده درمانی ساختاری و درمان تحلیل رفتار متقابل بر بی رمقی زناشویی در زوجین دارای نارضایتی زنا شویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین دارای نارضایتی زناشویی شهرستان شیراز در تابستان و پاییز سال 1402 بودند. سپس تعداد 150 زوج دارای نارضایتی زناشویی (بر اساس نقطه برش 104 و کمتر در پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که از بین 150 زوج مورد بررسی تعداد 60 زوج واجد شرایط به صورت تصادفی ساده در سه گروه شامل گروه آزمایشی خانواده درمانی ساختاری (20 زوج)، درمان تحلیل رفتار متقابل (20 زوج) و گروه کنترل (20 زوج) قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش اول تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای خانواده درمانی ساختاری و گروه آزمایش دوم تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای درمان تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات درمانی، مرحله پس آزمون و 2 ماه بعد از اتمام جلسات درمانی، مرحله پیگیری بر روی هر سه گروه اجرا شد. از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ فاورز و السون (1989) و پرسشنامه بی رمقی زناشویی پاینز (2003) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. پس از اتمام جلسات درمانی، مرحله پس آزمون و 2 ماه بعد از اتمام جلسات درمانی، مرحله پیگیری بر روی هر سه گروه اجرا شد. از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ فاورز و السون (1989) و پرسشنامه بی رمقی زناشویی پاینز (2003) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار SPSS نسخه 28 استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری اثربخشی معناداری بر بی رمقی جسمی (F=22/410 ،sig=0/001)، بی رمقی عاطفی (F=4/736 ،sig=0/001)، بی رمقی روانشناختی (F=6/508 ،sig=0/001) و نمره کل بی رمقی زناشویی (F=18/636 ،sig=0/001) داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که خانواده درمانی ساختاری اثربخشی بیشتری نسبت به درمان تحلیل رفتار متقابل بر کاهش بی رمقی زناشویی دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که خانواده درمانی ساختاری و درمان تحلیل رفتار متقابل می توانند به عنوان شیوه های درمانی مناسب برای کاهش بی رمقی زناشویی در زوجین دارای نارضایتی زناشویی در مراکز مشاوره خانواده به کار برده شوند و تقدم استفاده در کاهش بی رمقی زناشویی زوجین اینکه نشانه مشکل زناشویی زوجین زمانی که در بافت الگوی تعاملی خانواده ارزیابی شود بهتر قابل درک است، با خانواده درمانی ساختاری است.
۲۱.

مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری و زوج درمانی هیجان مدار بر پرخاشگری ارتباطی پنهان در زوجین دارای تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زوج درمانی شناختی-رفتاری زوج درمانی هیجان مدار پرخاشگری ارتباطی پنهان تعارضات زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۲۸
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری و زوج درمانی هیجان مدار بر پرخاشگری ارتباطی پنهان در زوجین دارای تعارضات زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه زوجین با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 1 شهر تهران در تابستان سال 1403 بودند. در مرحله اول تعداد 45 زوج با نمره 115 و بالاتر در پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی ذاکر و همکاران(1387) انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 15 زوج) و یک گروه کنترل (15 زوج) جایگزین شدند. سپس زوجین گروه های آزمایش تحت زوج درمانی شناختی-رفتاری(12 جلسه 90 دقیقه ای) و زوج درمانی هیجان مدار(12 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از پرسشنامه تعارضات زناشویی(MCQ) ثنایی ذاکر و همکاران(1387) و مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان(CRAS) نلسون و کارول (2006) تدوین به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 28 با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور تاثیر معناداری بر پرخاشگری ارتباطی پنهان زوجین دارای تعارضات زناشویی داشته اند (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار تاثیر بیشتری نسبت به زوج درمانی شناختی-رفتاری دارد (0/05>P). می توان نتیجه گیری کرد که علاوه بر اثربخش بودن هر دو مداخله زوج درمانی، تقدم استفاده در کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زوجین با تعارضات زناشویی با زوج درمانی مدار است.
۲۲.

مدل یابی معادلات ساختاری نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی در رابطه بین ذهن آگاهی و شفقت به خود با پریشانی روانشناختی بیماران دیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پریشانی روانشناختی ذهن آگاهی شفقت به خود رفتارهای خودمراقبتی دیالیز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۳۰
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل یابی معادلات ساختاری نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی در رابطه بین ذهن آگاهی و شفقت به خود با پریشانی روانشناختی بیماران دیالیزی بود. روش این مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش بیماران دیالیزی شهر کاشان از فروردین تا مرداد سال 1403 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین(2023) و با روش نمونه گیری هدفمند 300 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل مقیاس پریشانی روانشناختی کسلر(K-10) کسلر و همکاران(2003)، سیاهه ذهن آگاهی فرایبورگ(FMI) والش و همکاران(2006)، فرم کوتاه مقیاس شفقت به خود(SF-SCS) رائس و همکاران(2011) و مقیاس تجربه توان خودمراقبتی(ESCAS) کئرنی و فلیسچر(1979) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. نرم افزار تحلیل داده ها برنامه SPSS و AMOS نسخه 28 بود. یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم ذهن آگاهی(0/62-=β و 0/001=sig) و شفقت به خود (0/53- =β و 0/001=sig) بر پریشانی روانشناختی معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که رفتارهای خودمراقبتی در رابطه بین ذهن آگاهی (0/50- =β و 0/001=sig) و شفقت به خود (0/47- =β و 0/002=sig) با پریشانی روانشناختی نقش میانجی و معنادار دارد. مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/05=RMSEA و 0/05>p). با توجه به یافته های این پژوهش و اهمیت نقش ذهن آگاهی و شفقت به خود در پریشانی روانشناختی بیماران دیالیزی استفاده از آموزش ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر شفقت به خود برای بهبود پریشانی روانشناختی در این بیماران پیشنهاد می شود.
۲۳.

مدل یابی معادلات ساختاری رضایت جنسی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی باورهای غیرمنطقی در زنان دارای تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای غیرمنطقی رضایت جنسی طرحواره های ناسازگار اولیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۳۰
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل یابی معادلات ساختاری رضایت جنسی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی باورهای غیرمنطقی در زنان دارای تعارضات زناشویی بود. مطالعه حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری زنان مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روانشناختی شهر تهران در سال 1401 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین(2023) و با روش نمونه گیری در دسترس(شیوه آنلاین) 431 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ) ثنایی ذاکر و همکاران(1387)، پرسشنامه رضایت جنسی(SSQ) لارسون و همکاران(1998)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ نسخه سوم(YSQ-S3) یانگ(2005) و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی(IBQ) جونز (1968) بود. تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS نسخه 28 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه(0/82- =β و 0/001=sig)، بر رضایت جنسی اثر مستقیم و معنادار دارد. در نهایت باورهای غیرمنطقی(0/75- =β و 0/001=sig) بر رضایت جنسی دارای اثر مستقیم و معنادار بود و توانست در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه با رضایت جنسی نقش میانجی معنادار ایفا کند. همچنین مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/041=RMSEA و 0/05>p) و 93 درصد رضایت جنسی تبیین می شود. می توان نتیجه گیری کرد که با توجه به نقش معنادار طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی، می توان با به کارگیری زوج درمانی طرحواره ای از بروز نارضایتی جنسی در زنان دارای تعارضات زناشویی جلوگیری کرد.
۲۴.

مدل یابی معادلات ساختاری وابستگی به اینترنت بر اساس نشخوار فکری و خودمهاری با نقش میانجی تنیدگی ادراک شده در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنیدگی ادراک شده وابستگی به اینترنت خودمهاری نشخوار فکری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۲۶
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل یابی معادلات ساختاری وابستگی به اینترنت بر اساس نشخوار فکری و خودمهاری با نقش میانجی تنیدگی ادراک شده در میان نوجوانان انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه نوجوانان دختر مشغول به تحصیل در دوره دوم متوسطه شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. به این منظور تعداد 300 نفر از این افراد با استفاده از مدل کلاین(2023) و به روش نمونه گیری در دسترس(شیوه آنلاین) انتخاب شدند و به آزمون وابستگی به اینترنت(IAT)، مقیاس پاسخ نشخوار فکری(RRS)، مقیاس تنیدگی ادراک شده(PSS) و مقیاس خودمهاری فرم کوتاه(BSCS) پاسخ دادند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 28 تحلیل شد. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم نشخوار فکری و خودمهاری از طریق نقش میانجی تنیدگی ادراک شده بر وابستگی به اینترنت معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود و 65 درصد واریانس وابستگی به اینترنت به وسیله نشخوار فکری و خودمهاری با نقش میانجی تنیدگی ادراک شده تبیین می شود.  با توجه به نتایج به دست آمده، مدیران و سیاست گذاران سازمان آموزش و پرورش می توانند از طریق فراهم نمودن شرایط رشد خودمهارگی و کاهش نشخوار فکری و تنیدگی ادراک شده، وابستگی به اینترنت دانش آموزان نوجوان را مدیریت نمایند.
۲۵.

رابطه پریشانی ذهنی و پردازش هیجانی با بهزیستی روانشناختی در جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پریشانی ذهنی پردازش هیجانی بهزیستی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۲۸
زمینه و هدف: هدف این تحقیق تعیین رابطه پریشانی ذهنی و پردازش هیجانی با بهزیستی روانشناختی در جوانان بود. روش تحقیق: این تحقیق از لحاظ هدف از نوع کاربردی، از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی و از لحاظ گردآوری داده ها از نوع مطالعات میدانی است. جامعه آماری شامل جوانان شهر تبریز بود. تعداد نمونه با استفاده از  نمونه گیری در دسترس، بر اساس فرمول کوکران (در جامعه نامحدود) بیشترین تعداد یعنی 385 نفر تعیین شد. ابزار مورد استفاده در این تحقیق برای گردآوری داده ها پرسشنامه های پریشانی روانشناختی کسلر و همکاران (2002)، پردازش هیجانی باکر و همکاران (2010) و بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که بین پریشانی ذهنی و بهزیستی روانشناختی در جوانان رابطه منفی و معنی داری وجود دارد اما بین پردازش هیجانی و بهزیستی روانشناختی در جوانان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که برازش مدل علی رابطه بین پریشانی ذهنی و پردازش هیجانی با بهزیستی روانشناختی در جوانان مورد تایید است.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۷۳