فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
201 - 221
حوزههای تخصصی:
از نیمه دوم قرن بیستم، زن در فلسفه سیاسی به یکی از مناقشه برانگیزترین مباحث تبدیل شده است. برخی از متفکران مطالعات زنانه مانند سوزان مولر اوکین و کارول پتمن، در تحقیقات خود نشان دادند که فلسفه سیاسی از اساس مردانه بوده است و لذا به محض این که در برابر زن برابر قرار می گیرد، چنان فرو می ریزد که چیزی برای استفاده باقی نمی ماند. بنابراین همزمان دو سوال بنیادین طرح می شود: نخست، مطالعات زنان برای طرح مباحث فلسفی خود چه باید بکند؟ و دوم، با سنت بزرگ فلسفه سیاسی چه باید کرد؟ تاکنون سه جواب به این دو سوال داده شده است: گریز از فلسفه، تاسیس فلسفه سیاسی فمنیستی و جنسیت زدایی از فلسفه سیاسی. لیکن همچنانکه نشان خواهیم داد این پاسخ ها در نهایت قانع کننده نیستند. در مقابل، در این مقاله ایده فلسفه سیاسی خنثی/ناخنثی را مطرح کرده ایم که با روش تحلیلی استنتاجی حاکم بر مباحث فلسفی، تلاش می کند تا هم راهی بیابد برای حفظ سنت بزرگ فلسفه سیاسی و هم این که بحث زن به لحاظ هستی شناختی امکان حضور و به رسمیت شناخته شدن را بیابد.
پویایی جنسیتی در محیط کار: استراتژی های کوچینگ زنان در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1029 - 1055
حوزههای تخصصی:
علیرغم پیشرفت قابل توجه در ترویج عدالت جنسیتی در محیط کار، پویایی جنسیتی همچنان بر فرصت های شغلی و پیشرفت زنان تأثیر می گذارد. این مقاله راهبردهای مربیگری را برای کمک به مراجعان زن برای هدایت این پویایی ها و پیشبرد شغل خود برجسته می کند. این مقاله با تکیه بر تحقیقات و بهترین شیوه ها، بر اهمیت به رسمیت شناختن و درک تفاوت های جنسیتی در عین اجتناب از کلیشه های مضر تأکید می کند. در این پژوهش به وسیله ی رویکرد مرور سیستماتیک به شناسایی مطالعات مرتبط با حوزه استراتژی های مربیگری زنان در محل کار پرداختیم و با جستجو در چندین پایگاه داده و مشخص کردن معیارهایی برای در نظر گرفتن پژوهش های ورودی تحقیق، با استفاده از یک رویکرد سنتز روایی به تحلیل داده ها پرداختیم. مطالعات موجود در این بررسی از مداخلات مربیگری مختلف، از جمله مربیگری یک به یک، مربیگری گروهی و برنامه های مربیگری استفاده کردند. چندین مطالعه بر روی تأثیر مربیگری بر سوگیری های مبتنی بر جنسیت متمرکز شده اند، از جمله درک زنان در پست های رهبری و تأثیر مربیگری بر نگرش مردان نسبت به رهبران زن. این مرور متون نظام مند، اثربخشی مربیگری را در پرداختن به سوگیری های مبتنی بر جنسیت، شناسایی و غلبه بر موانع پیشرفت و توسعه مهارت های ارتباطی و رهبری مؤثر برای زنان در محیط کار برجسته می کند. در این مقاله به این نتیجه رسیدیم که در حالی که پیشرفت به سمت عدالت جنسیتی همچنان یک مبارزه باقی می ماند، مربیگری می تواند نقشی حیاتی در کمک به زنان برای دستیابی به ظرفیت کامل خود در محیط کار ایفا کند.
طراحی برنامۀ راهبردی توسعۀ ورزش قهرمانی بانوان استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1059 - 1086
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش طراحی برنامه راهبردی توسعه ورزش قهرمانی بانوان استان خراسان شمالی بود. پژوهش حاضر از نظر روش پژوهش توصیفی-پیمایشی، به لحاظ هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها به صورت آمیخته (کمی و کیفی) بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی و کمی شامل مدیران، معاونان و کارشناسان (اداره کل ورزش و جوانان استان خراسان شمالی، اداره ورزش و جوانان شهرستان بجنورد، هیات های ورزشی استان و باشگاه های ورزشی استان)، اساتید دانشگاهی رشته علوم ورزشی استان، مربیان ورزش قهرمانی و ورزشکاران قهرمان زن استان خراسان شمالی بود. نمونه آماری در بخش کیفی 14 نفر و در بخش کمی شامل 23 نفر از افراد جامعه آماری بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی و کمی به صورت هدفمند بود. برای جمع آوری داده ها نیز از دو روش مصاحبه اکتشافی نیمه هدایت شده و پرسشنامه محقق ساخته و برای بدست آوردن نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها و اولویت بندی استراتژی های تدوین شده از چارچوبی با عنوان چارچوب جامع تدوین استراتژی مدل SWOT-ANP و همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Super Decisions2 استفاده شده است. نتایج نشان داد، ورزش قهرمانی بانوان استان دارای 9 قوت، 16 ضعف، 11 فرصت و 13 تهدید و در مجموع 17 راهبرد است و استراتژی رقابتی، استراتژی قالب در این پژوهش شناسایی شد. مهم ترین استراتژی به دست آمده در بخش توسعه ورزش قهرمانی بانوان استان خراسان شمالی تدوین برنامه های هدایتی و حمایتی در مسیر رشد بانوان ورزشکار از مبتدی تا پیشرفته می باشد که شایسته است مسئولان ورزش استان توجه ویژه ای به استراتژی های به دست آمده از این پژوهش داشته باشند.
جایگاه طبیعی و اجتماعی زنان در تفکر ابن رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و درک رویکرد فیلسوفان قدیم به مسئله زنان یکی از مباحثی است که اخیرا مورد توجه بسیار قرار گرفته است. دیدگاه ابن رشد، فیلسوف مسلمان، در باب زنان در بازخوانی تاریخ فلسفه غرب و اسلامی به طور شگفت انگیزی از حیث پیشرو بودن جلب نظر می نماید؛ گویی نظرات متفکری معاصر را می خوانیم نه اندیشمندی از اعماق قرن دوازدهم. از آن جا که هیچ پژوهش مستقلی به زبان فارسی درباره نظر ابن رشد در مورد زنان صورت نگرفته است، بررسی و انتشار دیدگاه او ضروری می نماید. بنابراین ما در این مقاله کوشیده ایم جمع بندیی کلی از نظرات او ارائه دهیم. نظرات او درباره زنان را در دو اثر مهم او، شرح جمهوری افلاطون و بدایه المجتهد، می توان یافت. او در شرح جمهوری افلاطون بر آن است از آن جا که زنان دارای توان عقلانی برابر با مردان هستند باید از حقوق برابر هم برخوردار باشند. به علاوه او در همین اثر بر آن است جامعه ای که ظرفیت ها زنان را نشناسد و به کار نگیرد هرگز روی رشد و شکوفایی اقتصادی و اجتماعی را نخواهد دید. بنابراین جوامع، دست کم برای خیر و صلاح خود می بایست به زنان مانند مردان حق تحصیل و اشتغال و مانند آن را اعطا کنند.
بررسی به زیستن اجتماعی زنان مراقب والدین سالمند شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
65 - 92
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضربه بررسی وضعیت به زیستن اجتماعی زنان شهر ایلام و اثر پذیری این وضعیت از فشارهای ناشی از مراقبت خانگی از والدین سالمند را مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش به شیوه پیمایشی، بر اساس طرح مقطعی انجام و اطلاعات مورد نیاز به وسیله ی توزیع پرسشنامه به شیوه خوشه ای در بین 593 نفر از زنان 49-30 ساله شهر ایلام گردآوری شده است. نتایج حاکی از به زیستن اجتماعی متوسط و فشار مراقبتی پایین در بین افراد مورد بررسی است. همچنین میانگین نمره به زیستن اجتماعی پاسخگویان بر حسب متغیرهای سن، شغل، سطح تحصیلات و تعلق ذهنی طبقاتی از تفاوت معنی دار برخوردار است و فرضیه های مربوط به تفاوت میانگین به زیستن اجتماعی بر حسب این متغیرها تایید شد. بررسی رابطه متغیر فشار های مراقبتی با به زیستن اجتماعی بیانگر وجود همبستگی معکوس و تایید فرضیه ی مربوطه است. نتایج این پژوهش نشان می دهد هرچه فشار مراقبتی ناشی از مراقبت خانگی از والدین سالمند بیشتر باشد، به زیستن اجتماعی زنان بزرگسال کمتر است که می تواند حساسیت و نگرانی مسئولان را در مورد به زیستن اجتماعی زنان و نیز مراقبت خانگی از سالمندان بیشتر کند. سازمان ها و ارگان های ذیربط می توانند در راستای حفظ و ارتقای سلامت فردی و به زیستن اجتماعی که در نهایت، منجر به عملکرد بهتر زنان در جامعه می شود گام های موثری بردارند و به مداخلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مناسب دست بزنند تا در سایه سلامت جامعه، مشکلات اجتماعی کاهش یافته و روابط در لوای تصحیح شیوه های رفتاری بهبود یابد.
شاخصه های حاکم بر مشارکت اجتماعی زنان از دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخصه های بارز توسعه، مشارکت اجتماعی زنان است؛ زیرا بهره مندی اجتماع از ظرفیت ها و توانمندی های این قشر، شتاب دهنده حرکت رو به جلوی توسعه است و به این ترتیب، زمینه استفاده از تمام سرمایه و قابلیت های نیروی انسانی جامعه فراهم می آید. از آنجاکه حضور اجتماعی زنان، در اندیشه دینی دارای مؤلفه هایی است که بعضاً با مبانی فکری، فرهنگی و فلسفی نضج یافته در فرهنگ سکولار و سرمایه داری متباین است؛ درک نظام فقهی حاکم بر فرایند مشارکت اجتماعی زنان در جامعه دینی ما ضروری می نماید؛ زیرا مسائل مطرح در حوزه زنان، نیازمند تبیین دقیق مبانی و اصول ایدئولوژیک زیرساختی است تا به مدد مبانی نظری و فلسفی منبعث از اصول فقهی و اسلامی و تطبیق اصول حقوقی موجود با آن، تنوع تفاسیر و برداشت از آموزه های دینی به حداقل رسیده و نوعی اتفاق نظر حاصل گردد. این پژوهش درصدد است به شیوه توصیفی و با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای و اسنادی، به تحلیل مؤلفه های فقهی حاکم بر مشارکت اجتماعی زنان بپردازد. به نظر می رسد به دلیل فقدان مفهومی عملیاتی از مفهوم مشارکت اجتماعی زنان، این مقوله در عمل، در هاله ای از ابهام قرار دارد.
خشونت خانگی علیه زنان به عنوان قربانیان خشونت بر اساس رویکردی دلبستگی محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون رابطه علّی بین سبک های دلبستگی و خشونت خانگی در گروهی از زنان متأهل انجام شد. در این پژوهش، 120 زن متأهل از بین مراجعه کنندگان به سرای محله کوهسار در منطقه 4 شهر تهران با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به سیاهه سبک های دلبستگی (هازان و شیور، 1987) و سیاهه خشونت علیه زنان (حاج یحیی، 2001) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که مدل علّی اثر مستقیم سبک های دلبستگی بر خشونت خانگی با داده ها برازش مطلوبی دارد. در این مدل مفروض، رابطه بین سبک دلبستگی ایمن با خشونت خانگی منفی و معنادار و رابطه بین سبک های دلبستگی ناایمن/اضطرابی و دوسوگرا با خشونت خانگی مثبت و معنادار بود. علاو ه بر این، نتایج نشان داد تمامی ضرایب مسیر از نظر آماری معنادارند و 56 درصد از پراکندگی نمرات خشونت خانگی از طریق سبک های دلبستگی زنان تبیین شد. نتایج این مطالعه، همسو با آموزه های نظریه دلبستگی نشان داد که الگوی کیفی رابطه کودک و مراقبِ نخستین و متعاقب آن چگونگی شکل گیری مدل های کاری درونی که به طور اساسی، ناظر بر دیدگاه او نسبت به خود و جهان پیرامون هستند، در شکل دهی به اشکال ایمن و ناایمن سبک های دلبستگی در بزرگ سالان مؤثرند. علاوه بر این، نتایج نشان داد دلبستگی یکی از همبسته های مفهومی خشونت خانگی علیه زنان به عنوان قربانیان خشونت تلقی می شود.
خشونت خانگی زوج علیه زوجه (مطالعۀ تطبیقی در فقه امامیه و حقوق موضوعه با تأکید بر لایحه پیشگیری از آسیب دیدگی زنان و ارتقای امنیت آنان در برابر سوء رفتار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
571 - 588
حوزههای تخصصی:
خشونت خانگی علیه زنان پدیده ای است که آثار ناگواری بر سلامت جسم و روح زنان و به تبع آن بر سلامت خانواده وارد می کند. از آن مهم تر خشونت و سوءرفتار زوج علیه زوجه است که با توجه به نقش و جایگاه زن در خانواده، لزوم توجه و بررسی بیشتر این پدیده مشخص می شود. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است که چه قواعد فقهی و حقوقی در رفع و منع پدیده خشونت خانگی زوج علیه زوجه وجود دارد. در این پژوهش، این موضوع از منظر فقهی و حقوقی بررسی و به برخی از شبهاتی که درمورد جواز چنین خشونتی در اسلام وجود دارد پاسخ داده می شود. همچنین دیدگاه قانون گذار ایران به موضوع بررسی و درنهایت راهکارهایی برای مقابله و توقف این پدیده ارائه می شود. روش تحقیق توصیفی است و با ابزار تحلیل محتوای کیفی به تبیین موضوع پرداخته شده است. از نظر فقه امامیه، انواع خشونت به خصوص از سوی زوج، علیه زنان منع شده و از منظر مقررات داخلی حقوق ایران، با وجود خلأهای قانونی در این خصوص، اقداماتی مبنی بر بسترسازی فرهنگی در بادی امر و در کنار آن تصویب قوانین خاص، مؤثر و کارآمد، از جمله تصویب هرچه سریع تر لایحه «پیشگیری از آسیب دیدگی زنان و ارتقای امنیت آنان در برابر سوءرفتار» می تواند تا حد زیادی از ارتکاب این پدیده بکاهد.
ارائۀ مدل و تبیین راهکارهای کاهش نابرابری جنسیتی در مدیریت ورزش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
807 - 836
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه مدل تبیین راهکارهای کاهش نابرابری جنسیتی در مدیریت ورزش ایران است. این پژوهش به لحاظ فلسفی از نوع تفسیرگرایانه و از منظر رویکرد از نوع استقرایی است. این مطالعه به لحاظ راهبرد از نوع نظریه داده بنیاد و از نوع پژوهش کیفی است. داده ها به وسیله مصاحبه به دست آمده اند و جامعه آماری آن را 15 نفر از صاحب نظران حوزه مدیریت ورزش تشکیل می دهند. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از سه فرایند همپوش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری نظری استفاده شد. با درنظرگرفتن متن تمام مصاحبه ها در مرحله کدگذاری باز، تعداد 303 مفهوم شناسایی شد که پس از تجمیع کدهای مشابه، 23 مفهوم به دست آمد. سپس در مرحله کدگذاری محوری ده مقوله اصلی مشخص شد. نتایج نشان داد که معیارهای انتخاب و احراز پست های مدیریت در سازمان های ورزشی به دلایل فرهنگی و فردی منصفانه نیستند. پیشنهاد می شود معیارهای انتخاب به گونه ای باشند که هم سلسله مراتب لحاظ شود و هم شروع از سطح میانی باشد؛ درنتیجه قوانین به صورتی تنظیم شوند که حضور بانوان در حیطه های اجتماعی و فرهنگی و از جمله فعالیت های ورزشی، برجسته تر شود و انتخاب بانوان با نگرش به شایسته سالاری و تخصص گرایی باشد.
بررسی هویت اجتماعی زنان در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی برمبنای دیدگاه جامعه شناختی گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
93 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی هویت اجتماعی زنان در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی با توجه به مفهوم های مطرح شده در نظریه نمایشی اروینگ گافمن است. این نظریه بر این پایه استوار است که افراد در جامعه به منظور ارائه و حفظ تصویری دلخواه از خود به دیگران، برای مخاطبان خود نقش بازی می کنند؛ بنابراین جامعه، شبیه صحنه تئاتر است که در آن، افراد در کنش متقابل با یکدیگر، به اجراهای نمایشی می پردازند. متن پژوهش، شاهنامه فردوسی تصحیح جلال خالقی مطلق است. روش تحقیق، کیفی و فن مورد استفاده، تحلیل محتوا است. چارچوب تحقیق، مدل مفهومی است. از مفهوم های اجرا، جلوی صحنه، محیط و نمای شخصی برای تحلیل هویت اجتماعی زنان استفاده شده است. این پژوهش نشان می دهد زنان در بخش پهلوانی شاهنامه با اجرای نمایش در پی کسب هویت اجتماعی برتر هستند و برای رسیدن به این هدف و نشان دادن تصویری دلخواه از خود به دیگران و کنترل کنش طرف مقابل، از پوشش و زیور، رفتارها، حرکت ها و سخنان استفاده می کنند. خودی که با بررسی اجرای نمایشی زنان آشکار می شود، «خود» ممتاز و متفاوتی است که آنان می کوشند به نمایش بگذارند و به وسیله آن توسط دیگران شناخته شوند. این «خود» بخشی از هویت اجتماعی آنان را آشکار می کند.
ادراک از تبعیض جنسیتی و موفقیت شغلی ذهنی زنان با تعدیل گری لنگرگاه های شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، تلاش در جهت ایجاد محیط های کاری دربرگیرنده از برجسته ترین دغدغه های سراسر جهان بوده است. در این راستا، کاهش سوگیری و تبعیض جنسیتی در محیط کار یکی از مهم ترین اقداماتی است که به سازمان ها اجازه می دهد از ظرفیت، توانایی و استعداد همه کارکنان خود استفاده کنند. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی همه جانبه و جامع به این قضیه پرداخته و بدین منظور، چندین نگرش و ذهنیت را در زنان شاغل مورد مطالعه قرار داده است: موفقیت شغلی- ذهنی ، ادراک از میزان تبعیض جنسیتی در محیط کار و همچنین، انتظارات و ارزش های شغلی . با توجه به پیشینه پژوهش، این پژوهش نقش تعدیل کنندگی انتظارات و ارزش های شغلی را در قالب سازه «لنگرگاه های شغلی» شاین بر رابطه بین موفقیت شغلی- ذهنی و تبعیض جنسیتی ادراک شده می سنجد. نمونه مطالعه، با حجم 181 نفر به روش غیرتصادفی و در دسترس انتخاب شده اند و به سؤالات پرسش نامه های پژوهش به صورت برخط پاسخ داده اند. نتایج نشان داد هرچه زنان تبعیض جنسیتی بیشتری در محیط کار احساس کنند، موفقیت شغلی- ذهنی شان کمتر می شود. همچنین، لنگرگاه های شغلی شدت رابطه این دو متغیر را تحت تأثیر قرار می دهند؛ در میان لنگرگاه ها، لنگرگاه شایستگی فنی بیشترین تأثیر و لنگرگاه امنیت و ثبات کمترین تأثیر را در رابطه مذکور دارد.
واکاوی حکم تکلیفی و وضعی اسقاط عمدی جنین از منظر فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حرمت اسقاط عمدی جنین، با وجود دلالت قرآنی، محل اختلاف در احکام وضعی آن است و در نظرات فقیهان، ملازمه ای میان این دو حکم وجود ندارد. این مقاله در حوزه آیات الاحکام تکلیفی و وضعی اسقاط عمدی جنین، ضمن بررسی آیات مرتبط، به واکاوی آیات الاحکام این حوزه پرداخته است تا تصویری روشن از موضوع شناسی و حکم شناسی فقیه و فرایند استنباط حکم شرعی ارائه دهد. به علاوه، برخی آیات نیز که در شمار آیات الاحکام فقهی نیستند، بررسی شدند تا برای استنباط حکم فقهی، مطمح نظر قرار گیرند. براین اساس، سؤال اصلی این است که آیات الاحکام، از نظر احکام تکلیفی و وضعی در مورد اسقاط عمدی جنین، شامل چه آیاتی بوده و نحوه دلالت آنها بر حکم مذکور چگونه است؟ هرچند منظور از آیات الاحکام، آیاتی است که حکم فقهی را بیان می کنند، اما در موضوع اسقاط عمدی جنین، آیاتی هستند که در تبیین موضوع حکم فقهی نیز فقیه را یاری می کنند و همنشینی میان این آیات با روایات مرتبط، به خوبی آن را اثبات می کند. با لحاظ این منظومه آیات الاحکام، این نتیجه حاصل می شود که با اثبات حرمت اسقاط عمدی جنین از باب قتل، باید وجوب کفاره، دیه یا قصاص را پذیرفت که مختار برخی فقیهان است. برخی نیز با لحاظ ادله دیگر، از استلزام قطعی میان حرمت اسقاط عمدی جنین از باب قتل و وجوب کفاره، از دیه یا قصاص دست شسته اند. به نظر می رسد برخلاف نظر مشهور، باتوجه به فرایند استدلال به آیات، لزوم تلازم میان احکام تکلیفی و وضعی و با تفصیل میان حالات قطعی قتل و مرگ جنین (مرده زایی) از ماه هفتم به بعد که امکان زیست آن در خارج از رحم مادر وجود دارد، قصاص ثابت باشد.
پژوهشی فقهی در تکثیر نسل و نسبت آن با تحکیم خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرزندآوری و نقش آن در تحکیم خانواده یکی از مسائل مهم در جوامع اسلامی است. فقها و اندیشمندان اسلامی در مورد تکثیر نسل نظرات مختلفی ارائه کرده اند و هرکدام سعی دارند بااستفاده از ادله فقهی، نظر خود را اثبات و آثار آن در نظام خانواده را پیاده کنند. پژوهش حاضر به روش تحلیلی-اسنادی و باهدف نقش فرزندآوری و تکثیر نسل بر تحکیم خانواده با تکیه بر آرای فقها درباره جمعیت و نقد آراء این حوزه انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که ازبین آرای اندیشمندان اسلامی درباره جمعیت، نظریه تکثیر نسل و فرزندآوری، مطلوب شرع در شرایط عادی و وجوب بالکفایه در مواقع ضروری است. دیدگاه های فقهی دیگر درباره جمعیت، بدون توجه به ادله فقهی-قرآنی-روایی وآثار تکثیر نسل بر تحکیم نظام خانواده تفسیر شده است.
واکاوی حمایت اجتماعی و وابسته های آن در تجربه زیسته مادران دارای کودک اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش نرخ تشخیص کودکان با اختلال اتیسم و تأثیر عمیق حضور آنان بر حیات خانواده به خصوص مادران در عهده داری مسئولیت دشوار والدگری، نگهداری، رسیدگی، مراقبت و همراهی آنان در مراجعات درمانی و توان بخشی، موضوع قابل توجهی نزد پژوهشگران مطالعات زنان و خانواده است. در این زمینه برخورداری از حمایت اجتماعی می تواند موجب تسهیل امور شده و از فشار نقش اجتماعی مادران بکاهد. با درک این امر و نظر به قلت پژوهش های انجام شده در این حیطه، تحقیق حاضر با رویکرد کیفی و به کمک مصاحبه نیمه ساختارمند با 18 نفر از مادران دارای کودک با اختلال طیف اتیسم در استان تهران سامان یافت تا پنداشت آنان از انواع حمایت اجتماعی دریافت شده را احصا نماید. نتایج بیان کننده آن است که حمایت عاطفی ابرازشده شوهران در طیفی از درک، توجه و همدلی از یک سو و انکار و مقاومت عده ای دیگر قرار دارد. به علاوه ابراز همدلی و امیدبخشی و یا سرزنش و مقایسه از سوی خانواده والد زوجین اشکال دیگری از حمایت عاطفی ادراک شده مادران است. عدم اطلاع رسانی کافی به جامعه مادران و نیز کودکان موجبات سرزنش، قضاوت نادرست و عدم درک از سوی سایرین را به همراه داشته و به عنوان عامل محدودیت زا بر وخامت گذران زندگی روزمره کودک و مادر می افزاید و منجر به طرد اجتماعی و انزوای خودخواسته آنان می گردد. حمایت ابزاری اظهارشده نیز اندک و ضرورت بازنگری و تدوین دستورالعمل های متناسب با وضعیت معیشتی خانواده این کودکان را محسوس می سازد. برخورداری از سطوح بالاتر حمایت اجتماعی مستلزم سیاستگذاری اجتماعی فرهنگی منطبق با نیازهای کودک و مادر است.
مطلوبیت سنجی عوامل کلیدی تاثیرگذار بر مقوله احساس امنیت بانوان در فضاهای باز شهری (مطالعه موردی: ناحیه منفصل شهری نایسر؛ سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعه درباره ی حضور پذیری زنان در محیط های شهری یکی از دغدغه های اصلی مدیران و برنامه ریزان شهری به حساب می آید. لذا هدف این پژوهش، مطلوبیت سنجی عوامل کلیدی تاثیر گذار بر مقوله احساس امنیت بانوان در فضاهای باز شهری ناحیه بلافصل شهری نایسر می باشد. این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی - تحلیلی به شمار می رود. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه ای با چهار شاخص اصلی و ۲۳ گویه از طریق مرور اسناد معتبر پژوهشی استخراج شده است و حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران برابر با ۳۷۵ نفر محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل یافته های حاصل از مطالعات میدانی از روش تحلیل عاملی در نرم افزار ssps استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که امنیت فضاهای عمومی منطقه نایسر در ابعاد کالبدی - فضایی، اجتماعی - رفتاری و دسترسی از منظر زنان پایین است؛ در حالی که در بعد نظارت میزان امنیت این فضاها در حد متوسط می باشد. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد که در مجموع می توان از میان ۲۳ شاخص استخراج شده بر روی ۴ عامل مهم در ارتقاء حس امنیت زنان تاکید نمود که عبارتند از: بازسازی محیطی و افزایش نظارت پلیس (با مقدار ویژه ۹۴/۴)، ارتقاء کیفیت محیط های سواره و پیاده و نظارت های هوشمند (با مقدار ویژه ۳۷/۳)، استقلال افراد برای حضور در فضاهای عمومی (با مقدار ویژه ۴۱/۲) و عامل رنگ آمیزی و خوانایی المان های شهری (با مقدار ویژه ۳۴/۲).
بررسی مؤلفه های زنانه در معماری بر اساس رویکرد روان شناختی و فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
91 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های زنانه در معماری بر اساس رویکرد روان شناختی و فرهنگ اسلامی بود. جامعه پژوهش شامل متون مرتبط با روان شناسی زن، معماری و چگونگی نگرش به زن در فرهنگ اسلامی می باشد. نمونه پژوهش مؤلفه های زنانه در معماری بر اساس رویکرد روان شناختی و فرهنگ اسلامی بود. روش پژوهش تحلیلی-توصیفی است. جهت گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای استفاده شد. نتایج بررسی و تحلیل نشان داد که مؤلفه های زنانه مؤلفه هایی هستند که با روحیات زنانه همسوتر بوده و موجب ایجاد رضایتمندی بیشتر برای زنان می شوند. مولفه های زنانه شامل زمینه گرایی، افقی گرایی، بی مرز بودن، نفی مرکزیت، شفافیت، سیالیت، اقتصادی بودن، مقیاس انسانی، عملکردگرایی، کاربرد تزیینات، کل نگری، طراحی ارگانیک، ساختارشکنی، کاربر محوری، آرگونومیک بودن، پرداختن به جزییات خاص و درهم پیچیدگی فضایی می باشد. اما زنان معمار، بیشتر از مؤلفه های کاربر محوری ، آرگونومیک ، عملکردگرا ، منعطف ، ارگانیک و تزییناتی استفاده می کنند. هم چنین نتایج بررسی مؤلفه ها از نقطه نظر روان شناسی زنانه و فرهنگ اسلامی نشان داد که مؤلفه های زنانه در معماری با روحیات و ویژگی های زنانه ی اسلامی منطبق است و می توان با به کار گیری مؤلفه ها، فضاهایی طراحی کرد که با روان زنان سازگارتر است.
ضرورت های نظری و عملی درباره عدالت: عدالت و زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
589 - 614
حوزههای تخصصی:
با وجود اهمیت عدالت در فقه سیاسی-اجتماعی، نظریه پردازی ها باید به نظام سازی یا ساختارهای روندساز منجر شوندف اما در رویکرد اسلامی مطرح و تقویت نشده اند. از جمله مهم ترین مباحث عدالت، پردازش نظریه ای است که شامل ابعاد نظری و عملی روشن به مثابه راهبرد اداره جامعه است. این ابعاد اگرچه در مطالعات دو دهه اخیر حوزه عدالت مورد توجه پژوهشگران داخلی قرار گرفته اند، نیازمند کاوش بیشتر و تمرکز روی موضوعات خرد هستند. این مقاله با هدف تقویت این ابعاد و ضرورت ها به طرح ایده خود می پردازد و به دلیل اهمیت حقوق و مزایای اجتماعی زنان، میدان بررسی و تطبیقات خود را در موضوع عدالت برای زنان قرار داده است. پرسش اصلی مقاله ناظر به مهم ترین چالش نظری و عملی عدالت است که در پاسخ ملاحظه نظری به چالش معیار نابرابری و ملاحظه عملی به دو بحث ادراک سنجی و شاخص سازی برای عدالت پرداخته است. روش مقاله پس از جمع آوری داده های لازم، تحلیل محتوا، و مقاله اسنادی و بنیادی است. گفتنی است این مقاله برگرفته از یک کلان طرح درباره عدالت جنسیتی است. مطابق نتایج، نابرابری به عنوان مهم ترین مسئله در مطالعات عدالت، نیازمند تعیین معیار است. چندمعیارگی در نظریه عدالت اسلامی قابل دفاع است. تفاوت میان مردان و زنان به عنوان بخشی از معیارها با سیاست های جانب دارانه در راستای حمایت از خانواده، مادرانگی، زنانگی و فردیت زنان مورد توجه قرار می گیرد. عدالت، امری راهبردی برای تنظیم روابط افراد با یکدیگر از حوزه خانوادگی تا حوزه اجتماعی است و نیازمند طراحی معیارها، اصول و اهداف، شاخص سازی و ادراک سنجی است.
طراحی پایدار پوشاک دختران با استفاده از ضایعات کشاورزی و زائدات پارچه ها (مطالعه موردی: دانشکده هنر دانشگاه سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
164 - 139
حوزههای تخصصی:
کشور ایران مانند بسیاری از کشورهای درحال توسعه در معرض تهدیدهای زیست محیطی قرار دارد. با توجه به نقش مهم زنان در مدیریت منابع پایدار در خانواده، با نیم نگاهی به حضور پررنگ آن ها در جامعه و همچنین سهم فعلی شان در نظام آموزشی کشور، توانمندسازی آنان در بحث توسعه پایدار و طراحی پوشاک برای آن ها براساس معیارهای محیط زیستی، حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش این است که با استفاده از ضایعات کشاورزی برای رنگرزی و زائدات پارچه ها در طراحی و دوخت پوشاک اجتماعی زنان یعنی مانتو، متناسب با زیرساخت ها و امکانات موجود در کشور و با تکیه بر فرهنگ اصیل گذشته در جهت توسعه پایدار گامی برداشته شود. در پژوهش حاضر با روش توصیفی-پیمایشی، کنش رفتاری و ذهنیت مصرف کنندگان نسبت به مؤلفه های طراحی از طریق پرسشنامه در میان دختران دانشکده هنر دانشگاه سمنان ارزیابی می شود. حجم نمونه 102 نفر است که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج نشان داد همه مؤلفه های مانتوهای طراحی شده به غیر از مؤلفه اندامی بودن، توسط جامعه آماری پذیرفته شده و میزان آگاهی دختران از اصول توسعه پایدار پوشاک، بر میزان رضایتمندی آن ها از طراحی های انجام شده اثر مثبت دارد. این موضوع ضرورت برنامه ریزی بیشتر در این زمینه را نشان می دهد.
مکانیزم های سازگاری دختران نوجوان با فقدان پدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
140 - 163
حوزههای تخصصی:
فقدان زودهنگام پدر به عنوان یک منبع حمایت برای دختران پیامدهای طولانی مدتی در دوران کودکی و نوجوانی به دنبال دارد. به نظر می رسد کودک یا نوجوان برای مقابله با فشارها و آسیب های روانی ناشی از این فقدان، باید با آن سازگار شوند. هدف این پژوهش، شناسایی مکانیسم های سازگاری دختران نوجوان با فقدان پدر در تبریز بود. رویکرد پژوهش کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی بود. بافت پژوهش دختران نوجوان(15-19 ساله) شهر تبریز بود؛ که در سنین کودکی پدر خود را بر اثر بیماری از دست داده بودند و سال ها از فوت پدرشان سپری شده بود. نمونه گیری بصورت هدفمند تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت و در نهایت ۷ نفر انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری گردید. تحلیل داده ها به روش کلایزی و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. یافته های این پژوهش شامل 3 مقوله اصلی و 6 مقوله فرعی بود. مکانیزم های سازگاری دختران با فقدان پدر در تبریز شامل خودکنترلی(مدیریت افکار، مدیریت هیجانات)، مقابله(مقابله اجتماعی، مقابله اقتصادی) و رشد(معناجویی، بالندگی) بود. اغلب مشارکت کنندگان براساس خصوصیات درون فردی خود، دریافت حمایت از سوی بازماندگان و داشتن شرایط مناسب، به طور موثر با فقدان و شرایط ناشی از آن سازش کرده بودند و برخی دیگر به دلایل متعدد، ناسازگاری با شرایط را از خود نشان داده بودند.
مطالعه درک و تصور زنان شاغل از تحقیر و راهبردهای آنها در جهت مقابله با آن مورد مطالعه زنان شاغل شهر ماکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیر زنان شاغل در محیط های کاری از جمله آسیب های اجتماعی شایعی است که پیامدهای متعددی می تواند داشته باشد. پژوهش حاضر تلاشی است برای مطالعه درک و تصوران زنان شاغل از تحقیر اجتماعی و راهبردهایی که آنها در مقابل تحقیر اجتماعی اتخاذ می کنند. برای تحلیل این مسئله از روش کیفی (نظریه زمینه ای) استفاده شده است و با بهره گیری از روش نمونه گیری هدف مند با 40 نفر از زنان شاغل شهرستان ماکو مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شده است. برای اعتبار و اعتمادبخشی به داده ها، از قابلیت اعتبار یا اعتبارپذیری، انتقال پذیری، قابلیت اعتماد و قابلیت تأیید استفاده شده است. پس از تحلیل اطلاعات بر اساس مراحل سه گانه کدگذاری (باز، محوری، گزینشی) در خصوص درک و تصور زنان شاغل از تحقیر در مرحله کدگذاری باز، 25 مفهوم یا کد باز استخراج شد و در مرحله کدگذاری محوری پس از بررسی دقیق میان مفاهیم و برقرای پیوند بین مفاهیم، 5 مقوله بدست آمد که نشان دهنده درک و تصور زنان شاغل از تحقیر اجتماعی می باشد. این مقولات عبارتند از: کلیشه های جنسیتی، تبعیض جنسیتی؛ خشونت ؛ بی اعتمادی، و تجاوز به حقوق زنان. با انتزاع و ترکیب 5 مقوله محوری تحقیق در مرحله کدگذاری گزینشی، مقوله هسته نهایی تحت عنوان تحقیر اجتماعی ظهور کرد که تمامی مقولات محوری را تحت پوشش قرار می دهد. همچنین زنان در موقعیت تحقیر با سه واکنش یا راهبرد رو به رو می شوند: پذیرش وضع موجود، مقاومت و بازاندیشی.