فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پدیدارشناسی تجربه زنانه از بیماری مزمن در زنان مبتلا به ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری های مزمن هرچند منشاء پزشکی-زیستی دارند، اما، با توجه به تأثیرات طولانی مدت آن ها بر بدن و اختلالات عملکردی ناشی از این تأثیرات، ابعادی فراتر از یک پدیده زیستی پیدا کرده و جنبه های مختلف حیات فردی و اجتماعی فرد مبتلا و اطرافیان او را تحت تأثیر قرار می دهند. از جمله ؛ بیماری های مزمنی که به دلیل ابعاد جسمی و روانی متعدد و پایدارش، پیامدهای عمده و مداومی بر گستره وسیعی از جنبه های حیات فردی و اجتماعی بیمار دارد، ام اس است. افزایش میزان ابتلای زنان به بیماری ام اس در چند دهه اخیر و همچنین، افزایش نسبت ابتلا در بین زنان در مقایسه با مردان، باعث شده است که این بیماری چهره ای زنانه به خود بگیرد. در این مقاله از منظر جامعه شناسی بیماری های مزمن و با اتخاذ رویکرد پدیدارشناسی فمینیستی، تجربه زنان مشارکت کننده در تحقیق از بیماری ام اس به عنوان تجربه خاص زنانه که محصول تلاقی تجربه این بیماری با جنسیت، بدن و زمینه اجتماعی است، مورد توجه قرار گرفته است. تلاش شده است تا تجربه زیسته زنان از زندگی با بیماری ام اس و دلالت های معنایی این تجربه برای آنها، براساس داستان ها و روایت های خود این زنان فهم شود. براساس مصاحبه های صورت گرفته، پنج مضمون اصلی زندگی در تعلیق، شرم بی قدرتی، ناکنش ورزی جنسی، مخاطره مادری و دلهره همسری استخراج شد و با توجه به این مضامین، تجربه زنان مشارکت کنند ه در تحقیق از بیماری ام اس، ذیل فرامضمون «اضطراب هویتی» مفهوم پردازی شد. منظور از «اضطراب هویتی»، تجربه و احساس نگرانی ناشی از هویت جنسیتی تحقق نیافته توسط این زنان است.
خطر جدی جان مادر حامل؛ از مرجع تشخیص تا کیفیت تشخیص (جستاری انتقادی در مرجع و کیفیت تشخیص خطر در ماده 56 قانون حمایت از خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
94 - 113
حوزههای تخصصی:
سقط جنین از جمله موضوعات اثرگذار در سطوح مختلف خانواده است. قانونگذار در مهرماه سال 1400 با وضع قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت طی ماده 56 به موضوع سقط درمانی پرداخته و سه مورد کلی را به عنوان جواز سقط معرفی نموده است. بند «الف» قانون مذکور به عنوان نخستین مجوز سقط مقرر می دارد: «در صورتی که جان مادر به شکل جدی در خطر باشد و راه نجات مادر منحصر به سقط جنین بوده و سن جنین کمتر از چهار ماه باشد و نشانه ها و امارات ولوج روح در جنین نباشد.» قانونگذار در بند مذکور تلاش کرده است که جواز سقط درمانی را منوط به «خطر جدی جان مادر» نماید. لکن قانون پیش گفته با دو اشکال فنی مواجه است. اشکال اول به مرجع تشخیص «خطر جدی برای جان مادر» بازمی گردد؛ چه مقامی عهده دار تشخیص آن خطر است؟ اشکال دوم به کیفیت تشخیص «خطر جدی برای جان مادر» بازمی گردد؛ آیا مقام عهده دار برای تشخیص خطر، لازم است با یقین یا اطمینان به تشخیص مورد نظر برسد یا ظهور خوف عقلائی کفایت می کند؟ با تتبع در ماده 56 می توان دریافت که قانونگذار، اصطلاح «اطمینان» را برای تشخیص خطر برگزیده است. لکن اصطلاح اطمینان دارای مفهومی نزدیک به یقین است که موجب بی اثر شدن بند «الف» ماده مذکور می شود. در پژوهش حاضر تلاش شده است با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه تضارب آراء فقهی، حقوقی و پزشکی ثابت شود؛ مقام عهده دار برای تشخیص خطر، پزشک متخصص است که می تواند بر پایه خوف عقلائی اعلام نظر نماید.
عوامل اجتماعی مؤثر بر روابط دموکراتیک در خانواده(مورد مطالعه: زنان متأهل شهر اندیمشک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
85 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر روابط دموکراتیک در خانواده در بین زنان متأهل شهر اندیمشک است. روش پژوهش، پیمایشی و واحد تحلیل فرد پاسخگو و سطح تحلیل، خرد است. شیوه نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است و حجم نمونه طبق فرمول کوکران 375 نفر می باشد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد که میزان روابط دموکراتیک در خانواده در پاسخگویان در حد نسبتاً پایینی است و میزان محسوسی از نابرابری نیز وجود دارد. بین متغیرهای میزان دینداری، میزان تحصیلات و جامعه پذیری جنسیتی با میزان روابط دموکراتیک رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که 1/58 درصد از تغییرات میزان روابط دموکراتیک به متغیرهای مستقل مربوط می شود و متغیرهای میزان دینداری و میزان تحصیلات زن تأثیر بیشتری در میزان روابط دموکراتیک دارند. همچنین متغیر کلیشه های جنسیتی کمترین اثر را بر میزان روابط دموکراتیک در خانواده داشته است. هرچه میزان دینداری و جامعه پذیری جنسیتی بیشتر باشد، باعث افزایش روابط دموکراتیک و برابری بیشتر قدرت تصمیم گیری در درون خانواده در ابعاد خانوادگی و اجتماعی می شود.
شناسایی چالش ها و فرصت های اقتصاد دیجیتال در توسعه کسب وکارهای خانگی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
780 - 806
حوزههای تخصصی:
دنیای مدرن در حال حاضر اولین گام را به سوی یک واقعیت اساسی فناوری، یعنی اقتصاد دیجیتال برداشته است. بازار کار جهانی مدرن، یک سیستم پیچیده چندجزئی و پویا تحت تأثیر دائمی فناوری اطلاعات است و مستلزم تغییراتی در محتوای فرایند کار، سازمان دهی آن، ساختار اشتغال و روابط اجتماعی و کار است. با توجه به اهمیت این موضوع، شناسایی فرصت ها و چالش های اقتصاد دیجیتال در مشاغل روستایی حائز اهمیت است. این پژوهش با این هدف به شیوه توصیفی، از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند به تدوین و اعتباریابی چارچوبی مفهومی با روش تحلیل مضمون پرداخته است. جامعه آماری شامل خبرگان و صاحب نظران و صاحبان مشاغل روستایی هستند که از بین آن ها دوازده نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در این مطالعه مشارکت کردند. میزان پایایی تحلیل مصاحبه ۷۹ درصد است. برای تأمین روایی پژوهش نیز نمونه آماری از افرادی انتخاب شدند که از دانش و تخصص لازم در بستر پژوهش برخوردار باشند. همچنین مداخله محققان در تحقیق به حداقل برسد و نیز نتیجه کدگذاری به تعدادی از خبرگان ارجاع و تأیید نهایی آن ها در خصوص چارچوب استخراجی اخذ شود. یافته های پژوهش نشان می دهد مفاهیم در قالب دو مضمون اصلی فرصت ها و چالش ها است که فرصت ها با پنج مضمون شامل قابلیت شبکه سازی، همگرایی فناوری با اهداف اقتصادی، مشتری محوری جهانی، ارزش آفرینی شغلی، تاب آوری مشاغل و چالش ها در قالب پنج مضمون شامل شکاف های فرایندی دیجیتال، ایجاد اقتصاد سیاه برای مشاغل روستایی، اثرات نامطلوب اجتماعی، جنبه های فرهنگی، مخاطرات فناورانه و فرصت ها دسته بندی شده اند.
نقش بازی های بومی-خانوادگی در رضایت مندی، توانمندسازی و ابعاد شش گانه کارکرد خانواده بر اساس مدل مک مستر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش بازی های بومی-خانوادگی در رضایت مندی، توانمندسازی، و ابعاد شش گانه کارکرد خانواده بر اساس مدل مک مستر انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را خانواده های دارای حداقل یک فرزند 6 سال به بالای ساکن شهرستان هرسین در سال1400 تشکیل داد. پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. تعداد 20 خانواده که دارای ملاک های ورود بودند به روش در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله بصورت مجزا برای هر خانواده و طی شش جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و در این مدت گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی سنجش خانواده (اپشتاین، بالدوین و بیشاپ، 1983)، پرسشنامه ی توانمندسازی خانواده (کورن، دیچیلو و فریسین، 1992) و پرسشنامه رضایت خانوادگی (السون و ویلسون، 1982) بودند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که بازی های بومی-خانوادگی بر متغیرهای رضایتمندی خانواده (001/0>p، 89/57=F)، توانمندسازی خانواده (001 /0>P، 07/21=F) تأثیری معنادار دارد. همچنین متغیر بازی های بومی-خانوادگی بجز بعد کنترل رفتار(82/0<P، 82/0=F) توانست بر ابعاد دیگر کارکرد خانواده (ارتباط(001 /0<P، 88/13=F)، حل مسئله (001/0>P، 02/15=F)، ایفای نقش( 04/0>P، 23/4=F)، پاسخگویی عاطفی(005/0>P، 07/9=F)، مشارکت عاطفی ( 03/0>P، 97/4=F) و کارکرد کلی (01/0>P، 08/7=F) تأثیری معنادار داشته باشد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که اجرای بازی های خانوادگی می تواند از طریق ارتقاء کیفیت تعاملات بین اعضاء، مسئولیت پذیری و نقش پذیری آنها، تاثیرات مثبتی بر بهبود عملکرد خانواده و افزایش سطح رضایت مندی و توانمند سازی خانواده ها داشته باشد.
الگوی مفهومی مشارکت بدنه اجتماعی زنان در فرایند خط مشی گذاری حوزه زنان و خانواده از منظر گفتمان دینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
481 - 516
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان بخش مهمی از بدنه فعال اجتماع و درگیر مستقیم با نهاد پویای خانواده، عملاً نقش مهمی در شناخت و حل مسئله در تمام حوزه های عمومی ایفا می کنند. جمهوری اسلامی به عنوان حکمرانی متعالی که نظامی مبتنی بر مردم سالاری دینی است، نیازمند توجه به این بخش از کنشگران و تسهیل مشارکت عمومی آنان در فرایندهای شناخت مسئله، تصمیم گیری و پایش خواهد بود. بدین منظور نیازمند احصای الگوی موجود در مضامین برجسته گفتمان دینی در موضوع مشارکت بدنه اجتماعی زنان برای نیل به الزامات اسلامی مشارکت عمومی زنان در فرایند حکمرانی اسلامی هستیم. در این پژوهش، با هدف استخراج این الگو از روش کیفی و راهبرد تحلیل مضمون استفاده شده است. برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش نیز 13 مصاحبه عمیق با خبرگان دینی مشرف به فضای کنشگری زنان با سابقه عملی یا نظری خط مشی گذارانه انجام شده است. تحلیل داده ها در فرایند کدگذاری به ظهور 48 مضمون پایه در قالب 10 مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر و ارائه شبکه مضامین منجر شد. یافته ها نشان داد الگوی مضمونی گفتمان دینی در خصوص مشارکت بدنه اجتماعی زنان در فرایند خط مشی گذاری زنان و خانواده مشتمل بر دو بعد اساسی مؤلفه های مشارکت و مکانیسم های مشارکت است. الگوی احصاشده از مضامین اصلی مشارکت در ادامه در بعد مؤلفه ها شامل مضامین غایتمندی، مسئله محوری، سطح بندی بدنه اجتماعی، دین محوری و الهی بودن و تخصیص عرصه ها و مرزها و در بعد مکانیسم ها شامل مضامین قانونی و شرعی بودن، عام بودن و جنسیت زدایی، توانمندسازی، نهادهای واسط و نهادهای تخصصی هستند.
ریشه های طلاق در دو دهه 1380 و 1390 با تأکید بر روش کیفی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
15 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییرات دهه های گذشته ، خانواده را با چالش های جدیدی روبه رو کرده و مفاهیم سنتی زندگی خانوادگی در معرض تهدید قرار گرفته است. جامعه ایران نیز از این تغییرات مستثنی نبوده و در سالهای اخیر بر میزان طلاق افزوده شده است؛ اما به دلیل سرعت تغییرات، ریشه های طلاق با دهه های گذشته تا حدودی متفاوت است.
روش : روش منتخب شیوه ی کیفی - تطبیقی است و با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته با 32 زوج در حال جدایی در هر دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ اطلاعات جمع اوری شد . اطلاعات در دهه 1380 از زوجینی که به دادگاه خانواده ونک تهران مراجعه کرده بودند و اطلاعات جامعه مشارکت کننده در دهه 1390 از مراجعان به دفتر یکی از وکلای پایه یک دادگستری به دست آمد.
یافته ها: ۴ مقوله اصلی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و شخصیتی ، فردی و تعدادی مقوله فرعی در هر دهه شناسایی شدند.
مقولات اصلی در هر دو دهه 1380 و 1390 یکسان است ؛ ولی در دهه1390، بعضی از مقولات فرعی مثل خیانت زنان مطرح است که در دهه 1380 وجود نداشت و بعضی از مقولات فرعی مهم در دهه1380 به دلیل فرسایش اهمیت خانواده و کاهش نقش میانجیگری خانواده های ریشه ای، در دهه 1390 از رواج افتاده است، مثل دخالت های خانواده های ریشه ای .
نتیجه گیری: نتایج حاصل گویای آنست که فردگرایی رو به افزایش است، دوری از اعتقادات مذهبی، کاهش اهمیت و کارکرد خانواده در همه ابعاد از جمله موارد تغییرات است.
خوانش جایگاه اجتماعی زنان خنیاگر عصر قاجار از میان نگاره ها و منابع مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
107 - 140
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: موسیقی در طول تاریخ همواره مورد توجه ایرانیان بوده و در تمام دوره های مختلف پادشاهی ایران جایگاه خود را به طور رسمی در میان حاکمان حفظ کرده است. با روی کار آمدن دودمان قاجار و تجربه نزدیک شدن ایران به غرب، تغییرات چشم گیری در زمینه های هنری به خصوص موسیقی و نگارگری پدید آمد. اما تأثیر این تحولات بر فعالیت زنان خنیاگر با ابهاماتی روبه رو است. بر همین اساس پرسش اصلی این پژوهش چیستی جایگاه اجتماعی زنان خنیاگر این دوره در میان نگاره ها و منابع مکتوب و سفرنامه ها و همچنین و چگونگی پوشش آنان به عنوان زنان خنیاگر است. همچنین چیستی ابزار آلات خنیاگری و سازهای مورد استفاده آن ها از پرسش های دیگری است که به آن پاسخ داده می شود. این پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر رویکرد کیفی است که براساس داده های کتابخانه ای و تحلیل محتوی بصری با بهره گیری از دانش نشانه شناسی یافته های آن تحلیل و تبیین میشود. براساس یافته های این پژوهش همان گونه که مرتبه اهالی موسیقی در دوره های مختلف حکومت های ایرانی لغزان و نامطمئن بوده در دوره قاجار نیز این نگرانی پا برجا بوده و این مسئله برای زنان خنیاگر دشوارتر و بسته به نوع کار، نوازنده، رقصنده یا خواننده و مانند آن، نیز متفاوت بوده است.
تحلیلی فقهی از لزوم اذن زوج در خصوص جراحی های زیبایی زوجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
114 - 139
حوزههای تخصصی:
فقه نظام خانواده از اقسام فقه کلان است که با نگاه کل نگر به مسائل خانواده نظر دارد و عقد نکاح به عنوان یکی از ارکان مهم این نظام، مانند عقود دیگر برای طرفین تعهداتی را به وجود می آورد. یکی از مسائلی که در این حیطه، چالش برانگیز است، مشروعیت اعمال زیبایی بدون اذن زوج می باشد. این مقاله به شیوه توصیفی - تحلیلی درصدد بررسی حدود و ثغور اذن زوج در جراحی زیبایی است و اینکه آیا عقد نکاح سبب می شود که زوجه هیچ گونه مالکیتی بر جسم خویش نداشته باشد؟ و یا هرگونه تصرفی که زوجه می خواهد بر جسم خویش انجام دهد باید از زوج اذن بگیرد؟ یافته های این تحقیق که مطالعه ای بر اساس فقه کلان نظام خانواده است، بیانگر آن است که با تأمل در فواید جراحی زیبایی در ترمیم و اصلاح معایب جسمانی و ظاهری و نظرات فقهای معاصر در جواز عمل های جراحی که به قصد زیباسازی انجام می گیرد، تردیدهای اساسی راجع به مشروعیت جراحی زیبایی را برطرف می نماید و نمی توان در فقه نظام خانواده به لزوم اذن زوج به طور مطلق دست یافت؛ بلکه لزوم اذن در فقه نظام خانواده تنها در حیطه مصالح خانوادگی است.
پیش بینی نگرش به روابط فرا زناشویی بر اساس ابعاد تاریک شخصیت و کیفیت دلبستگی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
17 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نگرش نسبت به روابط فرا زناشویی بر اساس ابعاد تاریک شخصیت و کیفیت دل بستگی در زنان متأهل بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره رازی کرج در سال 1400 بود. تعداد 191 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه نگرش روابط فرا زناشویی واتلی (2008)، مقیاس سه گانه تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010)، پرسشنامه سبک دل بستگی بزرگسال کولینز و رید (1996) استفاده شد. داده های این پژوهش با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند نمره کل مثلث تاریک شخصیت و بعد سایکوپات به صورت جداگانه می توانند نگرش به روابط فرا زناشویی در زنان متأهل پیش بینی کنند. اما صفات ماکیاولی و خودشیفتگی همچنین سبک های دل بستگی توان پیش بینی نگرش روابط فرا زناشویی در زنان متأهل را ندارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت در افراد سایکوپات میزان صداقت، خوشحالی و حس انسان دوستی کم است و رابطه زیادی با روابط یک شبه و انواع خیانت جنسی بدون ایجاد رابطه حسی و عاطفی می باشد، افراد باصفت سایکوپاتی بیشتر راغب به ایجاد روابط کوتاه مدت هستند و به علت کمبود حس تعهد، خیانت در این گونه افراد زیاد است.واژه های کلیدی: نگرش نسبت به روابط فرا زناشویی، ابعاد تاریک شخصیت، کیفیت دلبستگی.
تحلیل وضعیت مهارت های زندگی شهروندان تهرانی با تأکید بر جنسیت (مقایسه مهارت های زنان و مردان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت مهارت های زندگی شهروندان تهرانی به تفکیک مهارت های 18گانه زندگی و با تأکید بر مقایسه مهارت های زنان و مردان، طراحی و اجرا شده است .پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی و ابزار اندازه گیری آن پرسشنامه است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان ساکن شهر تهران است. پرسشنامه های پژوهش از طریقgoogle form بین یک نمونه 396 نفری توزیع شد. یافته های پژوهش نشان داد، به ترتیب بهترین وضعیت مهارت در شهروندان تهرانی، در روابط بین فردی (سطح جمعی) ، نحوه گردآوری اطلاعات ، مهارت مشارکت همگانی (با میانگین های 71/3، 61/3 و 60/3) بوده، در صورتی که مهارت درک اصول آزادی، عدالت و تساوی، مهارت های مربوط به ارتباط های انسانی، مهارت تفکر خلاق (با میانگین های 26/3، 04/3 و 49/2) در وضعیت پایین تری قرار داشته و در مجموع، وضعیت کلی مهارت های زندگی شهروندان تهرانی با میانگین 33/3 کمی بیش از حد متوسط است. در زمینه مقایسه و بررسی تفاوت مهارت های شهروندان زن و مرد، نتایج آزمونT نشان می دهد، در مهارت حل مسئله، مهارت مشارکت همگانی، تفکر انتقادی، درک اصول آزادی، عدالت و تساوی، شرکت در فعالیت هایی که منافع را بهبود می بخشند، مهارت های مربوط به رعایت و به کارگیری نکات ایمنی، وضعیت زنان و مردان متفاوت است (05/0 sig < ). زنان در مهارت حل مسئله و مهارت مشارکت همگانی، وضعیت بهتری داشته ولی در درک اصول آزادی، عدالت و تساوی، شرکت در فعالیت هایی که منافع را بهبود می بخشند و مهارت های مربوط به رعایت و به کارگیری نکات ایمنی، مردان نسبت به زنان در موقعیت بالاتری قرار دارند.
واکاوی فقهی – حقوقی میزان اجرت المثل زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
115 - 136
حوزههای تخصصی:
درحقوق اسلام زوجین تکالیف و وظایف معینی نسبت به یکدیگر دارند که به محض ازدواج باید درصدد انجام آن برآیند. در قانون از وظایف زوجین نسبت به یکدیگر تحت عنوان تمکین خاص و عام یاد شده است. حال اگر زوجه، کارهایی را که شرعا به عهده وی نبوده و عرفا برای آن کار اجرت المثل باشد، به دستور زوج و با قصد عدم تبرع انجام داده باشد، بنا به شرایطی مستحق دریافت اجرت المثل خواهد بود.این پژوهش با هدف نفی دیدگاه پرداخت اجرت المثل کمتر به زنان شاغل با استفاده از قواعد فقهی و بر مبنای تحلیل آرای قضایی صادر شده در این زمینه، مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است، که با استفاده از قواعد فقهی ِ لاضرر، میسور، نفی عسر و حرج و احترام به مال و عمل مسلم، به نقد دیدگاه موافق با پرداخت اجرت المثل کمتر به زنان شاغل پرداخته است.
بررسی و تحلیل گفتمان حاکم بر رمانهای زنان اسلام گرا با تکیه بر نظریه فرکلاف (مطالعه موردی رمان "لن أموت سدى" اثر جهاد رجبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
381 - 399
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، شاخه ای مهم و رویکردی نو از نظریه تحلیل گفتمان به شمار می رود. این رویکرد به عنوان گرایشی میان رشته ای، در بررسی متون از سطح جمله و کلام فراتر رفته و به بافت موقعیتی که متن در آن شکل گرفته است توجه می کند. نورمن فرکلاف یکی از نظریه پردازان این عرصه است که ارزیابی سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مولفه های اصلی نظریه او را تشکیل می دهد. این پژوهش سعی دارد تا سطوح سه گانه گفتمان انتقادی را در رمان "لن أموت سدى" اثر خانم جهاد رجبی، از نویسندگان اسلامگرای فلسطینی تبار، مورد واکاوی قرار دهد و ایدئولوژی حاکم بر متن او را تبیین کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مؤلف با استفاده از کارکرد واژگان و روابط معنایی میان آنها و نیز بهره گیری از استعاره های متعدد یا کاربست افعال خبری دیدگاه خود را نسبت به اوضاع فلسطین بیان می کند. وی همچنین با فراخوانی شخصیتهای قرآنی، الهام از مفاهیم اسلامی و کارکرد روابط بینامتنی، خوانشگران خود را در مواجهه با بافت موقعیتی جامعه اشغالی قرار می دهد و به بیان مسائل حاکم بر جامعه می پردازد. در واقع نویسنده از این رهگذر به دنبال کسب ایدئولوژی مد نظر خود و تحقق مفاهیمی چون هویت بخشی، آزادی خواهی و مبارزه با اشغالگران است.
بررسی اثر مدیران مالی زن بر تجدید ارائه صورت های مالی و حق الزحمه حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان نقش مهمی در ایجاد ارزش و افزایش سطح رفاه جامعه دارند.زیرا در روابط اجتماعی دقت نظر بیشتری داشته و بر انجام صحیح وظایف محوله و پیروی از قوانین حاکم اهتمام بیشتری می ورزند؛ بنابراین، حضور آنان در راس امور سازمان ها می تواند مفید واقع شود. در این پژوهش تأثیر جنسیت مدیران مالی بر تجدید ارائه صورت های مالی و حق الزحمه حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. نمونه آماری شامل 154 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای 1392 تا 1399 میباشد. نتایج برآورد مدل اول پژوهش حاکی از آن است که جنسیت مدیران مالی اثر منفی و معناداری بر تجدید ارائه های مالی دارد. به سخن دیگر، مدیران مالی زن با افزایش کیفیت گزارشگری مالی از طریق کاهش در تجدید ارائه های مالی در ارتباط هستند. بعلاوه، نتایج برآورد مدل دوم پژوهش نشان داد،جنسیت مدیران مالی اثر مثبت و معناداری بر حق الزحمه حسابرسی دارد، به این معنی که شرکتهای دارای مدیران مالی زن حق الزحمه های حسابرسی بالاتری پرداخت می کنند. در مجموع، یافته-ها حاکی از آن است که مدیران مالی زن به دلیل ویژگی های ذاتی از قبیل ریسک گریزی و محافظه کاری، کیفیت گزارشگری مالی را افزایش و خواهان حسابرسیهای باکیفیت تری از سوی حسابرسان مستقل هستند.
اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر هیجان در دوران بارداری بر عشق، رفتارهای فداکارانه و سواد سلامت جنسی زوج های جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
121 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر هیجان در دوران بارداری بر عشق، رفتارهای-فداکارانه و سواد سلامت جنسی زوجین جوان شهر اهوازبود. روش پژوهش حاضر، طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه زوجین جوان دارای زن باردار 22 تا 31 ساله، مراجعه کننده به بیمارستان و مطب های خصوصی پزشکان زنان و زایمان شهر اهواز در نیمه ی اول سال 1400 بودند. ازمیان آنها30 زوج داوطلب و واجد شرایط در چهارچوب نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و به شیوه جایگزینی تصادفی در دوگروه آزمایش و گواه (هرگروه 15زوج یا 30 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس عشق پرشور (هاتفیلد و رپسون، 1986)، پرسشنامه رفتارهای فداکارانه (هارپر و فیگرس، 2008) و پرسشنامه سواد سلامت جنسی بزرگسالان (معصومی و همکاران، 1398) استفاده شد. برای گروه آزمایش 8 جلسه 180 دقیقه ای آموزش غنی سازی روابط زناشویی اجرا شد و در گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و تحلیل کورانس یک متغیری و چندمتغیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش غنی سازی روابط زناشویی مبتنی بر هیجان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، باعث بهبود عشق، بهبود رفتارهای فداکارانه و افزایش سطح سواد سلامت جنسی در زوجین جوان می شود(05/0>P). بنابراین با استفاده آموزش غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر هیجان در دوران بارداری می توان سطح کیفیت و رضایت زناشویی زوجین جوان را در این مقطع خاص افزایش داد.
تحلیل تطبیقی محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه در اشعار نجمه زارع، رزا جمالی و مریم جعفری با شعر غاده السمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
83 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل تطبیقی محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه در اشعار نجمه زارع، مریم جعفری و رزا جمالی با شعر غاده السمان بود. جامعه پژوهش شامل کلیه اشعار نجمه زارع، مریم جعفری، رزا جمالی و اشعار غاده السمان می باشد. نمونه پژوهش اشعار مربوط به محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه شاعران مذکور بود. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و به صورت فیش برداری انجام شد. یافته ها نشان داد که یکی از مضامین مهم شعر زنان، بحث محتوای فرهنگی و روان شناختی و نشانه های آن است که هرکدام از شاعران زن با توجه به ذهنیت و فرهنگ جامعه خود برداشت متفاوت و گاه مشترک از آ ن ها دارند. از موارد مهم و مشترک دیگر در اشعار این شاعران، زبان عاشقانه و تغزلی زنانه بود. این شاعران هرکدام به نوعی زبان رمانتیک عاشقانه خاص خود را داشته اند که در بعضی موارد به غاده السمان شبیه و گاه متفاوت بودند. بن مایه فراگیر عاطفی شعر نجمه زارع اندوه و دوری از محبوب است. غزل عاشقانه و اجتماعی مریم جعفری در بحش گفتمان و زبان زنانه خاص تر بود. اشعار رزا جمالی بر پایه تخیل زنانه بود و بیشتر مضامین رمانتیک زنانه را در قالب رمز و نماد نشان داده است و اشعار وی از لحاظ کاربرد کلمات احساسی و زنانه در مقایسه با دو شاعر ایرانی دیگر بیشتر است. در مورد غاده السمان ترکیبی از موارد ذکرشده این سه شاعر ایرانی در زبان رمانتیک زنانه اش وجود دارد؛ یعنی هم شاعری گلایه مند از فراق معشوق و هم دفاع از حقوق زنان است.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر صمیمیت زناشویی، کیفیت زندگی و درد مزمن زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
97 - 112
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر صمیمیت زناشویی، کیفیت زندگی و درد مزمن زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر مینودشت انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان متاهل آسیب دیده از خیانت همسر مراجعه کننده مراکز مشاوره و کلینیک های خدمات روان شناختی اداره بهزیستی شهر مینودشت در بازه زمانی آبان ماه الی آذر سال 1401 بودند، از جامعه پژوهش تعداد 30 زن به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 60 دقیقه ای، درمان مبتنی بر شفقت بر اساس پروتکل تیرچ و همکاران (2014) قرار گرفت. دوره پیگیری پس از گذشت سه ماه از اتمام پس آزمون انجام شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های صمیمیت زناشویی تامپسون و واکر (1983)، کیفیت زندگی وار و همکاران (1993) و درد مزمن مک گیل (1975) بود. داده های پژوهش با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت بر صمیمیت زناشویی (763/14F=، 000/0P<)، کیفیت زندگی (852/13F=، 000/0>P) و درد مزمن (626/455F=، 000/0>P) زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی موثر بود و این نتایج تا دوره پیگیری ماندگار بود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان مبتنی بر شفقت با ایجاد فضای همدلانه و مهربانی با خود بر افزایش صمیمیت زناشویی، کیفیت زندگی و کاهش درد مزمن زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی تأثیر دارد.
حضانت از کودکان معلول در اسلام و حقوق بین الملل بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تحول رویکرد حاکم بر حقوق افراد معلول، از حقوق رفاهی و اعطای امتیازات موردی به حق محوری معلولان، الگویی از حضانت نسبت به کودکان معلول صورتبندی شده که با انگاره های فقهی همسویی دارد. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی حضانت کودکان معلول در اسلام و حقوق بین الملل به شیوه تحلیلی- اسنادی انجام شد. نتایج بررسی ها نشان داد که حضانت از محدوده روابط بینافردی (مولی علیه و ولیّ) خارج شده و به حوزه ای اصالتاً و بدواً نظارت پذیر، تغییر یافته است؛ اما نه آنکه استثنائاً اقتضای نظارت داشته باشد. همچنین، اصل مصلحت به پیش شرط اقدامات حاضن نظر دارد و نه صرف عدم مفسده و لزوم عیان شدگی مصلحت و پایش مصلحت در همه مراحل (از جمله هدف اقدامات حاضن و نیز نتیجه اقدامات) از ویژگی های آن است. این رویکرد فقه اسلامی تا حدودی با رویکرد کنوانسیون حقوق افراد معلول ناهمسوست؛ زیرا براساس کنوانسیون، بایستی بهترین تفسیر از اراده و ترجیحات فرد معلول، جایگزین تعیین بهترین مصالح وی ازسوی حاضن شود. براین اساس، اصل استقلال و مشارکت کودک معلول در تنافی با تشخیص مصلحت برای وی قرار می گیرد؛ به ویژه آنکه مشکلات مربوط به ارزش حقوقی گفتار کودک، چیستی و کیفیت مشارکت او را خدشه پذیر خواهد کرد. همچنانکه برخی سؤالات همچون صحت یا عدم صحت انتساب عمل حقوقی شکل گرفته بعد از مشارکت، به کودک معلول و درنتیجه امتناع یا امکان انحلال عمل حقوقی (در زمان کودکی و یا بعد از بلوغ) در حقوق بشر، نیازمند بازاجتهاد فقهی است.
آزمون مدل علی حس همدلی با بیمار بر اساس فرهنگ رفتار اخلاقی و تجارب معنوی روزانه با میانجی گری صبر در پرستاران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
51 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل علی حس همدلی با بیمار بر اساس فرهنگ رفتار اخلاقی و تجارب معنوی روزانه با میانجی گری صبر در پرستاران زن شهر سنندج بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران زن شهر سنندج بود که در سال 1400 در بیمارستان های دولتی مشغول به فعالیت بودند. نمونه پژوهش 200 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. روش پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. ابزار اندازه گیری شامل مقیاس حس همدلی با بیمار جفرسون (1995)، پرسشنامه فرهنگ رفتار اخلاقی تروینو و بوترفیلد (1998)، مقیاس تجارب معنوی روزانه محمدعلی پور و همکاران (2016) و مقیاس صبر خرمائی و همکاران (2015) بود.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و نرم افزار SPSS22 و Amos22 صورت گرفت. نتایج تحلیل نشان داد که مدل پیشنهادی از نیکویی برازش مطلوبی برخوردار بود و بین تجارب معنوی روزانه، فرهنگ رفتار اخلاقی با حس همدلی با بیمار در پرستاران زن رابطه مستقیم وجود دارد (05/0>p). هم چنین بین تجارب معنوی روزانه و فرهنگ رفتار اخلاقی از طریق صبر با حس همدلی با بیمار در پرستاران زن رابطه غیرمستقیم وجود دارد. بنابراین می توان گزارش کرد که پرستاران زن با بروز حس همدلی، فرهنگ رفتار اخلاقی، تجارب معنوی روزانه و صبوری با بیماران نقش مهمی را در روند درمانی ایفا می کنند.