فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه: خودارزشمندی پایین در دوران نوجوانی طیفی از مشکلات عاطفی و رفتاری را پیش بینی می کند. به این ترتیب، شناسایی منابع بالقوه تأثیرگذار بر خودارزشمندی نوجوانان مهم است. هدف: هدف پژوهش حاضر الگوی ساختاری بررسی رابطه رضامندی زوجیت والدین و محبوبیت ایشان در خانواده با احساس خود ارزشمندی و نشاط معنوی فرزندان شاغل در مدارس استعدادهای درخشان بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان استعدادهای درخشان شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 320 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های رضامندی زوجیت افروز (1395)، محبوبت والدین (افروز، 1391)، خودارزشمندی (کروگر و همکاران، 2003) و نشاط معنوی (افروز، 1393) پاسخ دادند. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از ویراست 24 نرم افزار AMOS و نسخه 27 SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین ابعاد رضامندی زوجیت و محبوبیت والدین با ابعاد نشاط معنوی و خودارزشمندی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت (05/0 ≥P). یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده هاست. نتایج مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که 38 درصد از واریانس نشاط معنوی توسط رضامندی زوجیت و محبوبیت والدینی تبیین می شود. همچنین 80 درصد از واریانس خودارزشمندی توسط رضامندی زوجیت، محبوبیت والدینی و نشاط معنوی تبیین می شود. به عبارت دیگر رضامندی زوجیت و محبوبیت والدینی به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق نشاط معنوی بر خودارزشمندی دانش آموزان اثر مثبت دارند. نتیجه گیری: رضامندی زوجیت و محبت والدین با خودارزشمندی بالاتر نوجوانان مرتبط است. داده ها مقطعی بودند، بنابراین جهت تأثیرات را نمی توان تأیید کرد، اما یافته ها از این ایده حمایت می کنند که رضامندی زوجیت و محبوبیت والدین نزد فرزندان باعث افزایش نشاط و خودارزشمندی نوجوان می شود
شیوه های مدیریت افراد وابسته به مواد متجاهر در دنیا: ترسیم نقشه مفهومی و مطالعه مروری نظام مند، گامی به سوی طراحی و مداخله در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
165 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی شیوه های مدیریت افراد وابسته به مواد متجاهر در دنیا به منظور طراحی برنامه های مداخله ای برای ایران بود. روش: طرح پژوهش از نوع مطالعه نظام مند تحلیلی بود. در این راستا، برای یافتن مستندات مربوط به شیوه های مدیریت افراد وابسته به مواد متجاهر در دنیا، جستجوی یکپارچه و تجزیه وتحلیل مقالات منتشر شده تا سال 2023 در پایگاه های اطلاعاتی Pubmed، Springer، Scopus، ProQuest، Elsevier، Science direct، National Institutes of Health، Google Scholar ، انجام شد. یافته ها: یافته ها حاکی از تمرکز بیشتر متون بر روی موضوعات مدیریت درد، خود-مدیریتی، مصاحبه انگیزشی، مراقبت های اولیه، موانع خدمات بهداشتی، آموزش، مراقبت بیمار-محور، کیفیت زندگی و سلامت روانی بود. نتیجه گیری: مطابق با یافته های شواهد-محور، مداخلات جامع رفتاری و دارویی، مداخلات مبتنی بر اقامت یا اسکان، مداخلات کاهش آسیب، برنامه های راهنمایی همتایان، درمان های جایگزین، برنامه های اشتغال و آموزش حرفه ای، مداخلات مبتنی بر ایمان و مداخلات مبتنی بر عدالت کیفری برای افراد وابسته به مواد متجاهر ایران پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش گروهی ذهن آگاهی برتنیدگی و فرسودگی شغلی کارکنان شرکت گاز استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
169 - 186
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش گروهی ذهن آگاهی بر تنیدگی و فرسودگی شغلی کارکنان شرکت گاز استان گلستان در سال 1401 انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی شرکت گاز استان گلستان بود. نمونه پژوهشی شامل 36 کارمند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(18) و گواه (18) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استرس شغلی موسسه سلامت وایمنی انگلستان و مقیاس فرسودگی شغلی مزلاج بود که در سه مرحله پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری توسط هر دو گروه تکمیل شد. سپس به گروه آزمایش طی 8 جلسه (هرهفته یک جلسه 90 دقیقه ایی) مهارت ذهن آگاهی آموزش داده شد. داده ها این تحقیق با استفاده ازتحلیل کوواریانس چند متغیری اندازه گیری مکرر به کمک SPSS-26تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی در مرحله پس آزمون و پیگیری برکاهش تنیدگی و فرسودگی شغلی کارکنان درگروه آزمایشی اثر معنادار دارد. لذا با توجه به اثربخش بودن آموزش ذهن آگاهی، از آن می توان برای آموزش کارکنان شرکت گاز استان گلستان به طور خاص و سایرکارکنان سازمان ها به طور عام، جهت کاهش استرس و فرسودگی شغلی درمحیط سازمانی، استفاده کرد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر برنامه ریزی چند بعدی بر اشتیاق وسرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مبتنی بر برنامه ریزی چند بعدی بر اشتیاق وسرزندگی تحصیلی دانش آموزان صورت گرفت.تحقیق نیمه آزمایشی با گروه گواه و آزمایش بود . جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه هفتم بندرترکمن به تعداد 898 بود که با روش در دسترس بصورت تصادفی 25 نفر در گروه آزمایش و 2۵ نفر درگروه گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) ، اشتیاق تحصیلی فردریکز (2009 )بود و ابزار مداخله جهت آموزش برنامه ریزی چند بعدی براساس الگوی الهی و همکاران(1398) می باشد که شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای بود داده های به دست آمده از اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS24 تحلیل شد. نتایج کوواریانس نشان داد آموزش مبتنی بر برنامه ریزی چندبعدی برمولفه های سرزندگی تحصیلی( احساس دیده شدن، مفید بودن، توانایی مقابله باچالش ها) و مولفه های اشتیاق تحصیلی(رفتاری، عاطفی و شناختی ) در سطح 01/0>P اثر مثبت و معناداری دارد. بنابراین برنامه ریزی چندبعدی ابزاری قوی در جهت تحقق اهداف آموزشی و ایجاد محیط غنی در بکارگیری حداکثر مولفه های زندگی برای پرورش و حضور فعال دانش آموزان، بنیان های هنری، علمی و فناورانه را مورد توجه است.
آزمون مدل یکپارچه نگر اختلال اضطراب اجتماعی بر پایه عوامل تاثیر گذار: زیستی، خانوادگی، شناختی، رفتاری، هیجانی و اجتماعی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
354 - 364
حوزههای تخصصی:
اضطراب اجتماعی با ویژگی ترس از مشاهده و قضاوت دیگران در موقعیت اجتماعی مشخص می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط طرحواره های ناسازگار اولیه، بازداری رفتاری با اضطراب اجتماعی با توجه به نقش میانجی گر ارزیابی موقعیت اجتماعی، رفتارهای ایمنی بخش، تنظیم هیجان، باورها و افکار اجتماعی و باورهای مرتبط با خود، انجام گرفت. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان زن علوم پزشکی دانشگاه جندی شاپور اهواز بودند. نمونه پژوهش شامل 483 دانشجو زن بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسش نامه هراس اجتماعی، پرسش نامه طرح واره های ناسازگارانه اولیه، مقیاس ارزیابی موقعیت اجتماعی، پرسش نامه رفتارهای ایمنی بخش، پرسش نامه تنظیم هیجان، مقیاس افکار و باورهای اجتماعی، مقیاس باورهای مرتبط به خود، بازداری رفتاری بود. داده ها با روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. شاخص های برازش نشان داد مدل فرضی پژوهش، برازش مناسبی با داده ها دارد(96/0CFI=، 96/0IFI=، 07/0RMSEA=). نتایج نشان داد بجز تنظیم هیجان، همه متغیرهای میانجی بر SAD اثر دارند. با توجه به نقش عوامل مطرح در مدل پژوهش، می توان از آن در طراحی درمان SAD دانشجویان دختر علوم پزشکی بهره گرفت.
نقش رفتارها و باورهای معنوی - دینی در کاهش میزان استرس، اضطراب و افزایش سلامت معنوی –روانی بین گروهی از زنان ایرانی در دوران پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف مطالعه کنونی بررسی نقش سلامت معنوی - دینی در کاهش استرس و افزایش سلامت معنوی و روانی در زنان ایران در دوران پاندمی کرونا می باشد. روش و مواد: روش تحقیق توصیفی و نمونه شامل 384 زن ایرانی بود. شرکت کنندگان پس از ارائه رضایت خود، پرسشنامه های تحقیق را در فرم گوگل تکمیل کردند که شامل پرسشنامه سلامت مذهبی جورج، مقیاس افسردگی، استرس و اضطراب(DASS-21) و پرسشنامه سلامت عمومی GHQ-28 بوده است. یافته ها: نتایج پژوهش با نرم افزار AMOS24 مورد تحلیل قرار گرفته است و نشان می دهد بین میزان سلامت معنوی - دینی و باورهای مذهبی و استرس در زنان در دوران پاندمی کرونا ارتباط دارد. به این علت که سطح معناداری پایین تر از (P<0.05) بود تأیید شد و استفاده از باورهای معنوی – دینی توانست 40.3% از استرس در زنان را تبیین و پیش بینی نماید. همچنین بین استفاده از ابزار سلامت معنوی – دینی و باورهای مذهبی و سلامت روانی عمومی زنان به علت سطح معناداری (P<0.05) تأیید شد. استفاده از باورهای دینی نیز 35.5% از واریانس متغیر سلامت عمومی زنان را در دوران پاندمی کرونا تبیین و پیش بینی کرد. نتیجه گیری: پاندمی کرونا جان میلیون ها نفر را در سراسر جهان تهدید می کند، باورهای دینی تاثیر معناداری بر کاهش استرس و اضطراب و افزایش سلامت روانی - عمومی در زنان ایران داشته است. نتایج مطالعه مسئولیتی سنگین بر دوش متخصصان این رشته به خصوص در کشور مسلمان ایران می گذارد که با ارتقاء جنبه های معنوی - دینی و تغییر سبک زندگی زنان گامی بلند در حیطه سلامت زنان بردارند.
تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
381 - 396
حوزههای تخصصی:
زمینه: تولد یک کودک دارای کم توانی ذهنی می تواند شرایط دشواری را برای والدین و دیگر اعضای خانواده به همراه بیاورد، چون والدین به طور غیرمنتظره ای در یک معمای دشوار عاطفی گرفتار می شوند که به خاطر طبیعت غیرمنتظره این مشکل و تمایلات ذاتی برای نگهداری از فرزندان شان، ناراحتی و نگرانی بیشتری را تحمل می کنند. در نتیجه توان عملکرد در شرایط ناگوار برایشان سخت تر می شود و نمی توانند در این شرایط هیجانات خود را به خوبی مدیریت کنند. همچنین این مادران به دلیل نداشتن بهزیستی روانشناختی بالا، دچار تنش های بیشتری می شوند.
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری بود.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه والدین دارای کودک با کم توانی هوشی هستند که درشهر تهران در سال 1402-1401) تحت پوشش سازمان بهزیستی بودندو از سازمان بهزیستی خدمات دریافت می کنند. حجم نمونه در پژوهش حاضر نیز با در نظر گرفتن احتمال اُفت نمونه ها ۳۰۰ نفر از شهر تهران، در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری مورد استفاده نیز به صورت در دسترس بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، هسته ارزشیابی خود (جاج و همکاران، 2003) و شاخص مقایسه ای احساس کهتری (دیکسون و استرانو، 1990) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisrel نسخه 8/8 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد ضریب مسیر کل (مجموع ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم) بین هسته ارزشیابی خود با بهزیستی روانشناختی معنادار بود (0/001=p، 0/481- =β ). براین اساس می توان گفت، بین بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری رابطه وجود دارد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به این که والدین دارای کودکان با کم توانی ذهنی در قیاس با والدین کودکان عادی، تنیدگی بالاتری را تجربه می کنند، لذا بهتر است پژوهش های گسترده تری با نمونه های بیشتر در این خانواده ها انجام شود.
تحلیل نقش فضاهای باز در مدارس ابتدایی بر سرزندگی دانش آموزان با تأکید بر عناصر رویکرد بیوفیلیک
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
92 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: سازمان آموزش و پرورش نقشی محوری در انتقال ارزش ها و رشد استعدادهای دانش آموزان دارد. با توجه به افزایش جمعیت و نیاز به آموزش مؤثر، توجه به کیفیت فضاهای آموزشی و بهبود روحیه و انگیزه دانش آموزان اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. این تحقیق به بررسی نقش فضاهای باز مدارس در ارتقاء سرزندگی و رضایتمندی دانش آموزان ابتدایی با در نظر گرفتن عناصر رویکرد بیوفیلیک می پردازد. روش شناسی پژوهش: این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی پیمایشی و میدانی انجام شده است. جامعه آماری شامل 4200 معلم ابتدایی در یاسوج بوده و 352 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها پرسشنامه شامل دو بخش: چک لیست ارزیابی فضای آموزشی و پرسشنامه عملکرد تحصیلی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مناسب صورت گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که بین فضای باز مدرسه و سرزندگی و رضایت مندی دانش آموزان ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین ویژگی های محیطی، فرم های طبیعی و نور به طور مستقیم بر سرزندگی و رضایت مندی دانش آموزان تأثیرگذار هستند و ضرورت طراحی فضاهای آموزشی با توجه به این عناصر گزارش شده است.نتیجه گیری: فضاهای آموزشی به ویژه فضاهای باز در مدارس ابتدایی نیازمند طراحی مناسب و متناسب با اصول بیوفیلیک است. این طراحی می تواند به بهبود یادگیری، افزایش انگیزه و دستیابی به روحیه مثبت در دانش آموزان کمک کند. نتایج تحقیق به اهمیت ارتقاء کیفیت فضاهای آموزشی و توجه به نیازهای روانی و فیزیکی دانش آموزان تأکید می کند و پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی در زمینه تأثیر معماری بیوفیلیک بر سلامت روان و عملکرد تحصیلی ارائه می دهد.
پیامدهای روانشناختی تجربه ازدواج زیر هجده سال در دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه پیامدهای روانشناختی ازدواج زیر هجده سال در دختران می باشد. در راستای نیل به این هدف، رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق با هر نمونه اتخاذ شده است. در این پژوهش، بیست زنی که تجربه ازدواج زیر هجده سال داشتند و اکنون کمتر از پنجاه سال دارند، از استان های گیلان، خوزستان، یزد، سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. محقق با سفر به هر استان به مشاهده عینی و انجام مصاحبه با هر یک از این زنان پرداخته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. با عنایت به نتایج پژوهش، پیامدهای روانشناختی از قرار پنج مقوله اصلی و پانزده مقوله فرعی می باشند. مقولات اصلی عبارتند از آسیب دیدگی«من/ایگو»، آسیب های روانی، هیجانات منفی، عدم پختگی و رشد و بلوغ شخصیت. به طور کلی پیامدهای روانشناختی منفی این پدیده بسیار بیشتر از کارکردهای مثبت آن می باشد.
تبیین فرآیند اجتماعی شدن افراد دارای معلولیت از طریق فعالیت های ورزشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
265-308
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از اجرای این پژوهش تبیین فرآیند اجتماعی شدن افراد دارای معلولیت از طریق فعالیتهای ورزشی است. روش: پژوهش حاضر بنا بر ماهیت موضوع موردمطالعه در چارچوب دیدگاه تفسیرگرایی و رویکرد روش شناختی کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای بر اساس طرح اشتراوس و کوربین در س ه مرحل ه اصل ی کدگ ذاری ب از، مح وری و گزینش ی و با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه و تا حد اشباع نظری اجرا شد. در ای ن پژوهش از روش تواف ق درون موضوع ی ب رای محاس به پایای ی مصاحبه های انجام شده اس تفاده شد. یافته ها: مؤلفه های موردبررسی شامل شرایط علی (بسترسازی، نهادهای ثانویه، حمایتگری و پشتیبانی خانواده و انگیزه ها و زمینه ها)، شرایط زمینه ای (عدالت رویه ای، امکانات، تأمین اجتماعی، زیرساختها، توسعه مشارکت، رویکردها و سیاستها و تلاقی معلولیت و ورزش)، شرایط مداخله گر (نقش معلم، موانع نزدیک، هزینه آموزش، فرهنگ سازی، رسانه، آگاهی بخشی و توسعه ورزش همگانی)، پدیده محوری (اجتماعی شدن از طریق ورزش)، راهبردها (توانمندی اجتماعی، بهبود سلامت و سبک زندگی، فرصتهای ورزش، توانمندسازی روانی، القای کفایت و خودبسندگی) و پیامدها (پذیرش معلولیت، توانمندی و بسندگی، ادغام یکپارچگی، پرهیز از ضعف انگاری، باور به ورزش و بدیل ناپذیری ورزش) بود. بحث: یافته های پژوهش نشان داد که عوامل علی مانند بسترسازی، نهادهای ثانویه، حمایت خانواده و انگیزه در اجتماعی شدن افراد دارای معلولیت مؤثرند. راهبردهای توانمندسازی روانی و القای خودبسندگی نیز شناسایی شدند. این مطالعه با ارائه مدلی جدید، نظریه اجتماعی شدن ورزشی را گسترش داده و آگاهی عمومی درباره اهمیت فعالیتهای ورزشی برای افراد دارای معلولیت را افزایش می دهد. همچنین بر نقش ارتباطات ورزشی و مهارتهای ورزشی در فرایند اجتماعی شدن این افراد تأکید دارد.
بررسی اثربخشی مداخله توان بخشی شناختی برکارکردهای اجرایی (سبک حل مساله، حافظه) و کاهش افسردگی در بیماران مبتلا به نقص ایمنی(HIV)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری HIV با اثرات گسترده جسمانی و روان شناختی، پیامدهای منفی زیادی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. توان بخشی شناختی یکی از مداخلات نوین برای بهبود وضعیت شناختی و روانی این بیماران است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله توان بخشی شناختی بر کاهش افسردگی، بهبود حافظه کاری، و افزایش توجه در بیماران مبتلا به نقص ایمنی بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل در شهرستان ایذه و در سال 1402 انجام شد. تعداد 30 بیمار مبتلا به HIV به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه افسردگی بک، آزمون حافظه کاری، و آزمون عملکرد مداوم برای سنجش توجه بود. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 60 دقیقه ای (سه بار در هفته) تحت مداخله توان بخشی شناختی قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام مداخله، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS.23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مداخله توان بخشی شناختی باعث کاهش معنادار افسردگی و افزایش معنادار حافظه کاری و توجه در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد.یافته های این پژوهش نشان می دهد که توان بخشی شناختی می تواند به عنوان یک رویکرد مؤثر در بهبود جنبه های شناختی و روان شناختی بیماران مبتلا به نقص ایمنی مورد استفاده قرار گیرد.
ویژگی های روان سنجی فرم فارسی مقیاس ادراک موانع تحصیلی و مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
197 - 225
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور تدوین فرم فارسی مقیاس ادراک موانع تحصیلی و مسیر شغلی، ویژگی های روانسنجی این ابزار شامل ساختار عاملی، روایی و اعتبار را در دانشجویان بررسی نمود.
روش: نمونه ای متشکل از 453 دانشجوی کارشناسی دانشگاه اصفهان (287 دختر، 166 پسر)، به صورت تصادفی به دو گروه جداگانه (n1=227،n2=226 ) تقسیم شد و ساختار عاملی از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و سپس تحلیل عاملی تأییدی بررسی گردید. برای برآورد روایی واگرای این ابزار، از پرسشنامه شایستگی های مسیر شغلی استفاده شد. همچنین، اعتبار این مقیاس بر اساس همسانی درونی و ثبات سنجیده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی حاکی از استخراج سه عامل موانع مسیر شغلی، تحصیلی و محیطی بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختار تک عاملی مرتبه دوم نسبت به سه عاملی مرتبط مرتبه اول در نمونه دانشجویان ایرانی از برازش بهتری برخوردار است. بر اساس تحلیل تغییرناپذیری، بین دانشجویان دختر و پسر از نظر بارهای عاملی، کوواریانس ها و خطاهای باقیمانده تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج همبستگی این مقیاس با شایستگی های مسیر شغلی از روایی واگرا حمایت کرد. ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 93/0 و برای زیرمقیاس های موانع مسیر شغلی 90/0، تحصیلی 90/0و محیطی 88/0 برآورد شد.
نتیجه گیری: مقیاس ادراک موانع تحصیلی و مسیر شغلی ابزاری مناسب و کارآمد برای اهداف تحقیقاتی در زمینه راهنمایی و مشاوره مسیر شغلی است و ویژگی های روان سنجی قابل قبولی دارد.
ترجمه و اعتباریابی پرسشنامه مقابله با تغییر پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۲۳۰-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ترجمه و اعتباریابی پرسشنامه مقابله با تغییر پیش از قاعدگی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و اعتباریابی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب در سال 1403 بود. در پژوهش حاضر 250 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه مشارکت داشتند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه مقابله با تغییر پیش از قاعدگی (PMS-Cope؛ کایسر و همکاران، 2018) و پرسشنامه مقابله با شرایط استرس زا (CISS؛ اندلر و پارکر، 1990) بود. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی از ساختار سه عاملی این پرسشنامه حمایت کردند. نتایج روایی ملاکی نشان داد که پرسشنامه مقابله با تغییر پیش از قاعدگی با راهبردهای مقابله ای مسئله محور رابطه مثبت (05/0>P)، و با راهبردهای مقابله ای هیجان محور و اجتنابی رابطه منفی و معنادار داشت (05/0>P). همچنین نتایج پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و (پایایی بازآزمایی) برای پرسشنامه مقابله با تغییر پیش از قاعدگی 82/0 و (78/0) محاسبه شد؛ همچنین با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که پرسشنامه مقابله با تغییر پیش از قاعدگی در جامعه ایرانی از روایی و پایایی مطلوب برخوردار است و می تواند به عنوان ابزار پژوهشی در مطالعات روانشناسی و بالینی مورد استفاده قرار داد.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی بر سرمایه اجتماعی و سلامت روان، مورد مطالعه: دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهرستان لارستان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی بر سرمایه اجتماعی و سلامت روان دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهرستان لارستان انجام شد. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی دو گروهی دو مرحله ای (پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهرستان لارستان بود. از این جامعه، تعدا 30 دانش آموز دختر به عنوان نمونه انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل(هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. به گروه آزمایش، آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی در به صورت 16 جلسه 45 دقیقه ای در طول دو ماه ارائه شد و گروه کنترل برنامه ای دریافت نکردند. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای آموزش، به پرسش نامه های سلامت روان مبتنی بر آموزه های اسلامی( ابوالمعالی و موسی زاده ،1396) و پرسشنامه سرمایه اجتماعی (پایوا و همکاران،2014) پاسخ دادند.جهت تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس یک طرفه با استفاده از نرم افزار spss نسخه 24 استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی، تأثیر معناداری بر بهبود سرمایه اجتماعی و سلامت روان دانش آموزان دارد.
مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر توجه دیداری و شنیداری کودکان با اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
94 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلال یادگیری خواندن از جمله مشکلات رایج دوران کودکی محسوب می شود. بنابراین لزوم انجام مداخلات مؤثر، احساس می شود. بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر توجه دیداری و شنیداری کودکان با اختلال یادگیری خواندن بود. روش : طرح پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن مراجعه کننده به کلینیک توانبخشی اختلالات یادگیری امید شهر اراک در سال 1402 بودند که در ابتدا با استفاده از پرسشنامه کلورادو مورد غربالگری قرار گرفتند و سپس بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر از آنها انتخاب شدند و با استفاده از جایدهی تصادفی در گروه های 10 نفری رایانه یار، واقعیت مجازی، و گواه جایدهی شدند. سپس گروه های رایانه یار (12 جلسه 30 دقیقه ای) و واقعیت مجازی (16 جلسه 30 دقیقه ای) مورد مداخله قرار گرفتند و همچنین هر سه گروه توسط ویرایش دوم آزمون پیوسته دیداری شنیداری در مراحل پیش آزمون و پس آزمون ، مورد سنجش قرار گرفتند. در پایان نیز برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی و از طریق نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، هر دو درمان توانبخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی توانستند تأثیر معناداری بر بهبود توجه دیداری و شنیداری شرکت کنندگان بگذارند (05/0> P) و این تأثیر در درمان توانبخشی شناختی رایانه یار، کمی بیشتر بود. نتیجه گیری: می توان گفت که از توانبخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی می توان برای بهبود سطح توجه کودکان دارای اختلال یادگیری خواندن استفاده کرد.
اثربخشی نوروفیدبک بر میزان توانایی های شناختی و اضطراب کودکان با اختلال طیف اوتیسم
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۳۸۳-۳۷۵
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی نوروفیدبک بر میزان توانایی های شناختی و اضطراب کودکان با اختلال طیف اوتیسم در سال تحصیلی 1402 است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 7 تا 11 ساله دارای اختلال طیف اوتیسم مدارس کودکان استثنایی هستند. شیوه نمونه گیری در این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. در این روش از بین کودکان طیف اوتیسم که توسط روانشناس با مصاحبه بالینی نیز تائید این اختلال مشخص شده، به صورت نمونه گیری در دسترس 30 کودک پس از تشخیص اختلال انتخاب و وارد پژوهش شدند و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. نتایج با استفاده از spss-26 با استفاده از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش نوروفیدبک (با کنترل اثر پیش آزمون به عنوان عامل همپراش روی پس آزمون) بر توانایی های شناختی و کاهش اضطراب تأثیر معناداری داشته است؛ بنابراین نتایج پژوهش حاضر می تواند موردتوجه سازمان آموزش وپرورش، دانش آموزان، معلمان و والدین دانش آموزان دارای کودکان با طیف اوتیسم واقع شود.
رابطه بین بد رفتاری دوره کودکی و رفتارهای بد تنظیم شده افراد مبتلا به اختلال دوقطبی: نقش واسطه ای فرایندهای شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: درحالیکه شواهد رو به رشدی از رابطه بین بدرفتاری دوره کودکی و رفتارهای بد تنظیمشده حمایت میکنند، اما توجه اندکی به عوامل واسطهای آن شده است. ازاینرو، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای فرایندهای شناختی در رابطه بین بدرفتاری دوره کودکی و رفتارهای بد تنظیمشده افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بود. مواد و روشها: این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بستری در بیمارستان روانپزشکی رازی در سال 1402-1403 بود که از این میان 200 نفر به شیوه در دسترس بهعنوان نمونه پژوهش گزینش شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل مقیاس شدت پرخوری (گورمالی و همکاران، 1982)، سیاهه خود آسیبی تعمدی و آگاهانه (گراتز، 2001)، آزمون غربالگری اختلال مصرف الکل (ساندرز و همکاران، 1989)، پرسشنامه آسیب دوره کودکی (برنستاین و همکاران، ۲۰۰۳)، پرسشنامه تواناییهای شناختی (نجاتی، 1392)، فرم کوتاه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (کافمن و همکاران، 2016)، پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و مقیاس سطوح خود انتقادی (تامپسون و زاروف، 2004) بود. برای تحلیل دادهها از نرمافزارهای اس.پی. اس.اس و لیزرل و همچنین روشهای همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد فرایندهای شناختی (توانایی شناختی، خود انتقادی، اجتناب تجربهای و دشواری در تنظیم هیجان) در رابطه بین بدرفتاری دوره کودکی و رفتارهای بد تنظیمشده (نوشیدن الکل، پرخوری و خودزنی غیرخودکشی) افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نقش واسطهای دارند (96/0 =CFI، 95/0 =NNFI، 96/0 =IFI، 92/0 =GFI، 072/0 =RMSEA). نتیجهگیری: افراد مبتلا به اختلال دوقطبی با تجربه بدرفتارهای دوره کودکی بهواسطه فرایندهای شناختی، رفتارهای بد تنظیمشده را تجربه میکنند؛ ازاینرو مداخلههای بالینی مرتبط با فرایندهای شناختی میتواند نقش مهمی در پیشگیری از رفتارهای بد تنظیمشده در این گروه داشته باشد.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهبود راهبردهای تنظیم هیجان بیماران افسرده مبتلا به سوگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
65 - 76
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهبود راهبرد های تنظیم هیجان بیماران افسرده مبتلا به سوگ بود. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران افسرده دارای تجربه سوگ مراجعه کننده به مرکز درمانی و توان بخشی توس شهر مشهد در سال ۱۴۰۲ بودند که پس از غربالگری و تشخیص اولیه، تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره شامل دو آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها با پرسشنامه تنظیم هیجانی(ERQ)بود. گروه آزمایشی اول، طرح واره درمانی(8 جلسه 90 دقیقه ای) و گروه آزمایشی دوم درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (8 جلسه 90 دقیقه ای) را به صورت یک جلسه در هفته دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد در هر دو گروه آزمایش میانگین های ارزیابی مجدد شناختی(001/0>P 26/206F= مجذور اتا=98/0) و در فرونشانی (001/0>P 28/116F= مجذور اتا=97/0) از پیش آزمون به پس آزمون و به پیگیری افزایش یافته است و این تأثیر در گروه درمان پذیرش و تعهد بیشتر بوده است. نتیجه گیری: به طورکلی نتایج حاکی از آن بود که هر دو این رویکردهای درمانی می تواند بر بهبود راهبردهای تنظیم هیجان بیماران مؤثر باشد و نقش مؤثری در درمان افسردگی بعد از سوگ داشته باشد
طراحی و اعتباریابی پرسشنامه تیپ شناسی شغلی پانیکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
93 - 124
حوزههای تخصصی:
نیروی انسانی، به عنوان سرمایه با ارزش سازمان ها مطرح است که انتخاب، نگهداری و حفظ آن برای هر سازمانی ضروری و با اهمیت است که این مهم با استفاده از پرسشنامه های شغلی میسر خواهد شد. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی روایی و پایایی پرسشنامه تیپ شنای شغلی پانیکار انجام شده. روش: برای بررسی اولیه پرسشنامه، نسخه اولیه پرسشنامه بر روی یک نمونه 50 نفری (25 نفر دختر، 25 نفر پسر متوسطه دوم) اجرا شد. سپس پرسشنامه در اختیار 10 تا از متخصصین در حوزه روان شناسی و روانسنجی (7 روان شناس و 3 روان سنج) قرار گرفت و روایی محتوایی و صوری آن نیز بررسی شد. سپس برای بررسی تحلیل عاملی تأییدی از میان افراد بین 14 تا 24 سال 600 نفر به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه تیپ شنای شغلی پانیکار پاسخ دادند. یافته ها: در مطالعه حاضر، بعد از تحلیل داده ها توسط روش روایی محتوایی و تحلیل عاملی تأییدی، در نهایت یک پرسشنامه 312 سؤالی به دست آمد که 8 تیپ شغلی را از هم مجزا می کند و مؤلفه های هر تیپ نیز از نقطه اتکا، لذت، برنامه ریزی، هویت، ریسک، انگیزه و چارچوب تشکیل شده است. نتایج حاصل از اعتبارسنجی براساس آلفای کرونباخ نیز 77/0 به دست آمد که مقداری مناسب است. نتیجه گیری: از نتایج این مطالعه، چنین حاصل می شود که این پرسشنامه، ابزاری قابل اعتماد و روا برای ارزیابی تیپ های شغلی در محل کار است.
مرگ و مرگ اندیشی در شعر معاصر ایران با رویکرد فلسفه و روانشناختی وجودی (مطالعه موردی: نیما یوشیج، احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
469 - 483
حوزههای تخصصی:
زمینه: مرگ و مرگ اندیشی در شعر معاصر ایران (با رویکرد فلسفه و روانشناختی وجودی) آن در بستر سروده های سه تن از سخنوران برجسته معاصر ایران، یعنی: نیما یوشیج، احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث، زمینه تحقیق را شکل می دهد.
هدف: هدف اصلی از این تحقیق، نمایاندن دیدگاه سه تن از برجسته ترین شاعران سده اخیر ایران درباره موضوع مرگ (و به تبع آن زندگی) براساس دیدگاه یاد شده (اصالت وجود) است.
روش: این تحقیق براساس روش تحلیلی-توصیفی (و بر اساس منابع کتابخانه ای) انجام پذیرفته است.
یافته ها: آنچه از جستجوی انجام شده به دست آمد عبارت از آن است که: سروده های هر سه شاعر جامعه پژوهشی این تحقیق، با رویکرد وجودی و اندیشمندانی چون: ژان پل سارتر، اروین د. یالوم، مارتین هایدگر، بینز وانگر، ویکتور فرانکل و... قابل مطالعه بوده و هر یک از این سه تن بخش هایی از مؤلفه های فلسفه و روانشناسی وجودگرا را فراخوانی می کنند. نیما، اخوان ثالث و شاملو با تأثیر از فضای اجتماعی - سیاسی عصر حاضر به اگزیستانسیالیسم یا همان دیدگاه وجودی در غلطیده اند با این تفاوت که نیما و شاملو گاهی مؤلفه های مثبت و گاه منفی وجودگرایان را در سخنان خود ظهور و بروز داده اما در نهایت در رویارؤیی با مرگ «اصیل» عمل کرده و با اعتقاد به «مرگ آرمانی» از وحشت و دهشت آن رسته اند. اخوان اما با این که او هم زندگی آرمانی را ستوده لیکن به مرگ - در هیچ یک از اشکال آن - روی خوش نشان نداده و معرفت را در شناخت این مسأله ناتوان دیده است.
نتیجه گیری: در بررسی سروده های نیما، شاملو و اخوان ثالث از دلبستگی به زندگی نشانه هایی پررنگ دیده می شود؛ با این حال در خصوص مرگ سخنان این هر سه ادیب معاصر در همه جا یکسان نیست به این معنا که گاهی تحت تأثیر بخشی از دیدگاه وجودی مثل «پرتاب شدگی» انسان به جهان، هدفی برای زندگی و به تبع مرگ قایل نیستند و گاه متأثر از معناگرایی عقیده یاد شده، مرگ آرمانی را ستوده و آن را پایان راه نمی دانند. در این میان، البته، برخورد اصیل با مرگ در شعر نیما و شاملو غالب تر از شعر اخوان ثالث است.