فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳۶٬۱۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
آزمایشگاه سیاستی از ابزارهای مورد اجماعی است که طراحی سیاست ها در آن انجام و به محک آزمون قرار داده می شود. این پژوهش با هدف ارائیه دلالت های اجتماعی آزمایشگاه سیاستی، ضرورت های اجتماعی عقلانی عمل کردن نظام حکمرانی برای ایران آینده را ارائه می کند. این تحقیق توصیفی-تحلیلی است و در آن از تکنیک اتواتنوگرافی برای باورپذیرتر کردن گزاره ها استفاده شده است.
براساس یافته ها، آزمایشگاه سیاستی تلاقی میدان آکادمی، سیاست و حوزیه عمومی است که نقش کنشگر مرزی را ایفا می کند و با تقویت کنش عقلانی ارتباطی، در پی گشوده تر شدن تصمیم گیری به سوی عرصیه عمومی و ایجاد وفاق و اجماع مبتنی بر استدلال است. این مطالعه نشان می دهد دلالت های اجتماعی آزمایشگاه سیاستی در ایران ناظر بر تقویت ابعاد اجتماعی سیاست ها، مشارکتی کردن نظام حکمرانی، تقویت تفکر آینده پژوهانه و ارزیابی تأثیر اجتماعی سیاست ها و بهنگام کردن پاسخ های سیاستی به مسائل عمومی است. همچنین عرصه ای برای واقع بینی و اقدام به اندازیه ظرفیت نظام حکمرانی تلقی می شود.
استنباط مقاله این است که آزمایشگاه سیاست اجتماعی به مثابیه امکانی برای عقلانی عمل کردن نظام حکمرانی و ابزاری برای فهم و حل مسئله تلقی می شود که کارآمدی و قابلیت نظام حکمرانی را ارتقا می دهد. از این رو ضرورت دارد آزمایشگاه های سیاستی به عنوان یک گفتمان عمومی مورد توجه بازیگران حکمرانی قرار گیرد و قرائت اجتماعی در کنار قرائت اقتصادی و سیاسی در این عرصه مبنا باشد.
The Social Network: Youth Film 2.0 by Neil Archer
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
387 - 390
حوزههای تخصصی:
Aurhor: Neil ArcherTitle: The Social Network: Youth Film 2.0Year of Published: 2023130ppIn EnglishISBN: 978-0367753115Dimensions: 13.8 x 0.76 x 21.6 cmCountry of Origin: IndiaPacker: RoutledgeCinema and Youth Cultures series
عصیان علیه دانشگاه: تحلیل کیفی تجربه سایه نویسی پایان نامه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سایه نویسی صنعت زیرزمینی بین المللی است که در طی چند دهیه گذشته گسترش یافته است و تهدیدی جدی برای کیفیت و اعتبار دانشگاه ها در سرتاسر جهان محسوب می شود. در ایران نیز شاهد گسترش سایه نویسی و شکل گیری «بازار سیاه پایان نامه نویسی» هستیم؛ بااین حال، پژوهش های چندانی درباریه ماهیت و ویژگی های خاص سایه نویسی صورت نگرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون و انجام مصاحبیه نیمه ساختمند با 15 نفر از سایه نویسانی صورت گرفت که به طور مستقل، در ازای دریافت وجه برای مشتریانشان پایان نامه می نوشتند. بعد از تجزیه وتحلیل داده ها، شش مضمون اصلی «تقلا برای بقا»، «سرخوردگی تمام عیار»، «دانشگاه در چنبره فساد»، «عصیان علیه دانشگاه»، «تجربیه احساسی پارادوکسیکال»،و «تصور از سایه نویسی» به دست آمد. این مضامین بیانگر دلایل، انگیزه ها و تصورات سایه نویسان از سایه نویسی و بسترهای شکل گیری و گسترش این پدیده در نظام دانشگاهی ایران است. درنهایت پیشنهادهایی برای سیاست گذاری مناسب در این زمینه ارائه شده است.
فهم پدیده قاچاق کالا از منظر کنشگران موسوم به شوتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنشگری اقتصادی مبتنی بر قاچاق کالای شوتی در دهیه اخیر به یکی از موضوعات مسئله مند در ایران تبدیل شده است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر شناخت دلایل و بسترهای بروز و تداوم این پدیده از منظر کنشگران موسوم به شوتی و پیامدهای آن در زندگی آنان است؛ به همین منظور این پژوهش با استفاده از روش نظرییه زمینه ای انجام شده است. جامعیه هدف آن، کنشگران موسوم به شوتی ساکن شهر پلدختر در استان لرستان است که حداقل سه سال سابقیه مبادرت به قاچاق کالای شوتی داشته و در زمان تحقیق به این کار اشتغال داشته اند. نمونیه تحقیق شامل 14 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و براساس معیار اشباع نظری برگزیده شده اند. داده های تحقیق با استفاده از تکنیک مصاحبیه نیمه ساختاریافته گردآوری شده و تحلیل داده ها ازطریق کدگذاری مطابق با روش استراوس و کربین انجام گرفته است. یافته های تحقیق مشتمل است بر شرایط علّی: دشوارزیستی، ناامنی شغلی و در تکاپوی معاش بودن؛ شرایط زمینه ای: ساختاری شدن قاچاق، توسعه نیافتگی اقتصادی و شرایط مداخله گری همچون شبکیه تسهیل گر، فایده مندی شوتی و عرفی شدن قاچاق است که قاچاقچیان کالای شوتی با اتخاذ راهبردهایی نظیر سازمان دهی گروهی، قانون شکنی، مشارکت ناهم تراز بدان مبادرت کرده اند و با پیامدهایی همچون نابسامان شدگی خانواده، در کرانیه خطر زیستن، تجربیه طرد اجتماعی و ارتقای سطح معیشت در زندگی آنان همراه بوده است. به طورکلی می توان گفت که این گونیه کنشگری اقتصادی دال بر گره خوردگی معیشت بخشی از نیروی کار کشور با قاچاق خرد کالاست
جامعه شناسی خصوصی سازی عدالت کیفری و فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
145-166
حوزههای تخصصی:
عدالت کیفری یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی است که وظیفه حفظ نظم و امنیت جامعه و اجرای عدالت را بر عهده دارد. در نظام های حقوقی مدرن، دولت مسئول ارائه خدمات عدالت کیفری است. بااین حال، در سال های اخیر شاهد افزایش روند خصوصی سازی عدالت کیفری در سراسر جهان هستیم. در این مقاله درصدد هستیم که به این سؤال پاسخ دهیم که خصوصی سازی عدالت کیفری به مثابه پروبلماتیک اجتماعی چه فرصت و چالش هایی به دنبال دارد. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که به صورت کلی دو دیدگاه کلی در حوزه خصوصی سازی عدالت کیفری مطرح می شود؛ استدلال اصلی در دیدگاه نخست یا نئولیبرالی این است خصوصی سازی موجب افزایش کارایی و صرفه جویی در هزینه، نوآوری، قرارداد مبتنی بر عملکرد، انعطاف پذیری، کاهش بوروکراسی، تخصص محوری و کاهش انحصارت دولتی می شود؛ در مقابل، دیدگاه دوم یا کالایی سازی عدالت کیفری مطرح می کند که کالایی سازی عدالت کیفری سبب سلب عدالت و آزادی، کاهش خدمات، ساده سازی، بی ثباتی، فقدان پاسخ گویی، تضاد منافع و سلب اعتماد عمومی می شود. در این مقاله، با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی به بررسی خصوصی سازی عدالت کیفری و دیدگاه های متباین بپردازیم.
گونه شناسی پژوهش های معاصر در حوزۀ خوشنویسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
255-286
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به عنوان یک مرور نظام مند، به بررسی عمیق حوزه خوشنویسی معاصر ایران پرداخته و به دنبال دسته بندی، گونه شناسی و تحلیل تنوع تحقیقات انجام شده در این زمینه است. این مطالعه در پی پاسخگویی به دو پرسش اساسی است: ۱- وضعیت کنونی پژوهش های خوشنویسی چگونه است؟ ۲- پژوهش های خوشنویسی چگونه دسته بندی شده اند و چه عواملی در این تنوع دسته بندی مؤثر بوده اند؟ در این راستا، با بررسی بیش از ۲۰۰ نوشته و مطالعه در حوزه خوشنویسی، مشخص شد که تحقیقات از روش های سنتی تاریخ نگاری به سمت روش های پژوهشی علمی و انتقادی گرایش یافته اند. این تحقیقات در دسته ها و گروه های متنوعی بر اساس موضوع، هدف، و سبک اجرایی طبقه بندی شده اند. همجواری و تاثیر هنر های مختلف در دنیای معاصر و همچنین ضرورت های مرتبط با بازار و اقتصاد هنر، خوشنویسی و مطالعات مرتبط با آن را به سمت و سوی جدیدی سوق داده است. این تحقیق نشان داد که در دهه های اخیر، پژوهشگران تلاش کرده اند تا با استفاده از نظریه های معاصر و رویکردهای نوین، به تحلیل و تفسیر آثار خوشنویسی بپردازند، و این امر منجر به ایجاد تفسیرهای جدید و بینش های نو در ارزیابی و فهم خوشنویسی به عنوان یک شکل هنری مستقل و پویا شده است.
تببین ارتباط بین فرهنگ حاشیه نشینی و احساس تعلق به هویت ملی (مورد مطالعه: حاشیه نشینان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
72 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی رابطه بین فرهنگ حاشیه نشینی و هویت ملی با تکیه بر نظریه استعمار داخلی مایکل هکتر است و از لحاظ روش، در زمره پژوهش های کمی قرار دارد. داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه و با حجم نمونه 330 نفر و با روش نمونه گیری مطبق، جمع آوری شده است. جامعه آماری مردم مناطق حاشیه نشین شهر زنجان می باشند. طبق یافته های پژوهش هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری اقتصادی افزایش یابد، از میزان تعلق به هویت ملی آنان کاسته می شود. همچنین هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری سیاسی و اقتصادی بالا باشد، میزان هویت یابی قومی آنان کاهش می یابد. هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری سیاسی و اقتصادی افزایش می یابد، میزان و ظرفیت خشونت سیاسی در آنان نیز افزایش می یابد. با توجه به نتایج رگرسیون، احساس نابرابری اقتصادی اثرگذارترین عامل در هویت یابی ملی و قومی است.
دانشگاه فرهنگ؛ چگونه دانشگاه و جامعه به هم پیوند می خورند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
87 - 117
حوزههای تخصصی:
این مقاله تحلیلی از موقعیت کنونی نهاد دانشگاه در ایران از نظر چگونگی پیوند آن با جامعه است. در دهه های اخیر فرایندهای بروکراتیک شدن و تجاری شدن فشارهای گوناگون ساختاری و سیاسی به نهاد دانشگاه آورده است تا این نهاد را در خدمت هدف های تجاری و سیاسی قرار دهد. در این مقاله می کوشم تا جنبه ها و جلوه های گوناگون این فشارها را نشان دهم و پیامدهای مخرب آن برای عملکردهای آموزشی، پژوهشی و فرهنگی را برملا کنم. این چالش ها و فشارها صرفاً محدود به نهاد دانشگاه در ایران نیست و دیگر جوامع هم با آنها درگیرند. با استناد به پژوهش های موجود این جنبه جهانی را توضیح می دهم؛ اما تأکیدم بر نهاد دانشگاه در ایران است. برای مواجهه با این چالش ها استدلال می کنم که برای تقویت پیوند نهاد دانشگاه با جامعه نیازی نیست بر کارکردهای تجاری و سیاسی دانشگاه تکیه کنیم، بلکه اگر این نهاد به همان کارکردهای تاریخی و سنتی اش یعنی پرورش افراد تحصیل کرده و کارآمد اجتماعی بپردازد و در خدمت ارزش های فرهنگی مدرن باشد که این نهاد از درون آنها برآمده است می تواند پیوندی ارگانیک با جامعه برقرار نماید. دو الگوی دانشگاه حمایتی و دانشگاه هویتی را از هم متمایز می سازم و استدلال می کنم که دانشگاه حمایتی نمی تواند پیوند محکمی و ساختاری با جامعه برقرار سازد و ما نیازمند دانشگاه هویتی هستیم که به هویت مدرن خود وفادار باشد. برای این منظور مروری تاریخی به تحولات نهاد دانشگاه در ایران می کنم و نشان می دهم با رویکرد خدماتی و حمایتی کردن دانشگاه، پیوند این نهاد با جامعه تقویت نشده است و نمی تواند تقویت شود. تشدید بر خدماتی کردن نهاد دانشگاه موجب تضعیف بیشتر آزادی و استقلال نهاد دانشگاه می شود و عملاً کیفیت آموزش و پژوهش دانشگاهی لطمه دیده و فاصله این نهاد هم از جامعه کم نمی شود.
رابطه پایگاه اقتصادی اجتماعی با سلامت اجتماعی سالمندان شهر تهران با میانجی گری حمایت اجتماعی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
101 - 132
پژوهش حاضر رابطیه بین پایگاه اقتصادی اجتماعی و سلامت اجتماعی سالمندان را با تأکید بر نقش میانجی گری حمایت اجتماعی خانواده بررسی می کند. برای این منظور از ترکیبی ازنظریه های علل زیربنایی لینک و فلان، نظرییه سلامت اجتماعی کییز و حمایت اجتماعی برکمن و سیم استفاده شده است. روش تحقیق پیمایش است و نمونیه آماری 400 نفر از سالمندان مناطق توسعه یافته، متوسط و کم برخوردار شهر تهران هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از نرم افزار ایموس تحلیل شده و یافته ها حاکی از این است که سلامت اجتماعی پاسخ گویان با میانگین 41.24 بالاتر از حد متوسط و حمایت اجتماعی خانواده با میانگین 35.02 پایین تر از حد متوسط است. اگرچه تفاوت معناداری در سلامت اجتماعی زنان و مردان سالمند وجود ندارد؛ اما سالمندان متأهل در مقایسه با سالمندان مجرد از سلامت اجتماعی بیشتری برخوردارند. همچنین زنان سالمند از مردان سالمند و سالمندان متأهل در مقایسه با سالمندان مجرد از حمایت خانوادیه بیشتری برخوردار هستند. از میان مؤلفه های پایگاه اقتصادی اجتماعی، دارایی با 0.690درصد بیشترین اثر مستقیم، با 0.44درصد بیشترین اثر غیرمستقیم و 0.98درصد بیشترین اثر کلی را بر سلامت اجتماعی دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهند که پایگاه اقتصادی اجتماعی و حمایت اجتماعی خانواده رابطیه معنادار و مستقیمی با سلامت اجتماعی سالمندان تهرانی دارند و ازاین رو سیاست گذاران می بایست با اتخاذ تدابیر مناسب و مداخلات هدفمند به بهبود وضعیت اقتصادی اجتماعی سالمندان به خصوص سالمندانی از پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین و تقویت حمایت های خانوادگی از آنان همت گمارند.
مقایسه نقش و راهبردهای روشنفکران معاصردر توسعه سیاسی ایران ( تحلیل اندیشه های سیاسی میرزا ملکم خان، فروغی، شریعتی و سروش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
209 - 241
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسه نقش و راهبردهای روشنفکران معاصر در توسعه سیاسی ایران است و جریان های روشنفکری ۲۰۰ ساله اخیر در دوره های زمانی مشروطه، پهلوی اول، پهلوی دوم و بعد از انقلاب اسلامی و گفتمان های روشنفکری با نحله های فکری گوناگون موردبررسی قرار گرفته است. روش این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا و استفاده از ابزار کتابخانه ای و مقالات بوده که محقق با رویکرد استقرایی و کدگذاری سه گانه به استخراج و تحلیل مطالب پرداخته است. یافته های پژوهش بیانگر دو ضعف اساسی جریان روشنفکری است که راهبردهای آنان اثربخشی لازم در سیاست گذاری ها را نداشته باشد: الف. فقدان مبانی تئوریک و تحلیل درست از شرایط عینی جامعه ب. اختلافات و پراکندگی درونی جمعیت روشنفکران. نتایج پژوهش نیز نشان دهنده آن است روشنفکران معاصر راهبردهای متفاوتی داشته اند که می توان به سکولاریسم در روشنفکران عصر مشروطیت، صنعتی شدن در روشنفکران عصر پهلوی اول، پیشرفت در علم روشنفکران پهلوی دوم و رفع وابستگی به غرب در بین روشنفکران بعد از انقلاب اسلامی اشاره کرد. همچنین استنتاج تحقیق بیانگرد و رویکرد برون زا (نگرش تجددگرایانه) و رویکرد درون زا (نگرش بومی سازی) روشنفکران معاصر به توسعه سیاسی است. ملکم خان آزادی و مساوات را منشاء پیشرفت کشور دانسته و راهبردش برپایی حکومت قانون بود. فروغی توسعه فکری، ترویج ایده های مدرن و آشنایی با اصول دموکراسی را مهم دانسته، راهبردش آگاهی بود. شریعتی بر اساس اندیشه های اسلامی به توسعه سیاسی پرداخت و راهبردش توسعه دینی بود. سروش معتقد به جامعه مدنی بر پایه های حق و کثرت گرایی بوده و راهبردش اخلاق و قانون برای رسیدن به توسعه سیاسی است.
تحلیل شیوه های تبلیغی اوانجلیست ها در شبکه های اجتماعی
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
32 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش در صدد تحلیل شیوه های تبلیغی اوانجلیست ها در شبکه های اجتماعی است.روش شناسی پژوهش: پژوهش از نوع تحلیل محتوای کیفی است که برای انجام آن 60 صفحه از صفحات متنوع انجیلی ها بررسی و محتوای آن ها مورد تحلیل قرار گرفت و در تحلیل چند مرحله ای به نتایجی دست یافت.یافته ها: در نهایت روشن می شود که این گروه ها با تجزیه و تحلیل مخاطب در ابتدا و انگاه اتخاذ استراتژی های متنوع محتوا، انتشارو تعامل در راستای رسیدن به هدفی که بیان شد طی مسیر می کنند.بحث و نتیجه گیری: این تحقیق با درک گسترده تر از تلاقی میان رسانه، مذهب، و تلاش های تبشیری گروه های مسیحی، از منظری دقیقتر به منظومه رسانه دینی در عصر دیجیتال پرتو می افکند.
سیاست های توسعه مسکن شهری و عدالت فضایی (اتنوگرافی نهادی مسکن مهر سنندج)
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
96 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: شهرسنندج به دلایلی از جمله رشد جمعیت، مهاجرت و افزایش حاشیه شینی یکی از شهرهایی بوده است که مسکن مهر در دو منطقه شهری_دگران و بهاران_ آن به اجرا درآمده است. در این پژوهش با در نظر داشتن رویکردهایی عدالت فضایی سعی در ارائه تحلیلی از وضعیت این مناطق داشتیم. مفروضه اصلی چین است که عدالت فضایی متحقق نشده است و زیست شهری در این مناطق به حاشیه رانده شده است. بررسی وضعیت مسکن در شهر سنندج یکی از مهمترین مسائل این شهر محسوب می شود و این امر چالش هایی را برای مدیران و برنامه ریزان شهری، ساکنان و مالکین ایجاد نموده است. مسکن مهر سنندج با ظرفیت ۷۶۰۰ واحد (در بهاران سطح 43/5 هکتار احداث شده و طول کل خیابان های 20 و 14 متری آن 6410 متر است و تراکم خیابان در این پروژه 147/3 متر) درصدد ایجاد فضایی برای شهروندان بود که بتواند مشکلات و مسائل شهری به ویژه مسکن را حل نماید. این پروژه، وضعیتی را ایجاد کرده است که صرفا نمی توان از لحاظ آماری و کمی بدان نگاه کرد. نگاه به این پروژه از سوی ذی نفعان یکی از مهمترین راه هایی است که بتوان به چگونگی عملکرد مدیران و برنامه ریزان، پیمانکاران و ذی مدخلان نگریست و دستاوردهای این پروژه را مورد ارزیابی قرار داد. این امر، نشان می دهد که ساکنان، چه برداشت ها و مواجهاتی در برابر سیاست ها و راهبردهای اتخاذ شده داشته اند. نظر آنها در مورد دسترسی به امکانات، نوع ساخت، فضا و... تعیین کننده این امر است که عدالت فضایی در شهر سنندج به چه شیوه بر وضعیت زیسته ی ساکنان آن تاثیر دارد. مفروضه بنیادین این پژوهش چنین است که فضای کافی و مناسب از مهمترین نکته هایی بوده است که در طرح مسکن مهر سنندج نادیده گرفته شده است. نحوه ی معماری و ساخت و سازها در این محدوده ها حاکی از فضای نامناسب، عدم توجه به زیرساخت ها، و تمرکز بر روی بیشترین استفاده از زمین بوده است و این امر در مقایسه با نواحی دیگر شهری نابرابر می باشد. با این مفروضه، پژوهش حاضر در صدد برساخت منازعه ی نهادی ساکنان با سیاست ها و راهبردهای اتخاذ شده در مسکن مهر سنندج است.روش :روش پژوهش، روش اتنوگرافی نهادی است. داده های این پژوهش، مستخرج از تجربیاتی که در کشاکش روابط نهادی شکل گرفته و متون نهادی ای به مثابه اِعمالِ سیاست های از بالا بوده اند. از نمونه گیری هدفمند برای گزینش افراد مورد مصاحبه و از نمونه گیری نظری برای تشخیص تعداد افراد، تعیین محل داده های مورد نیاز و یافتن مسیر پژوهش استفاده شده است. برای تفسیر تجربیات مصاحبه شوندگان از تحلیل مضمونی و مدل امیک استفاده شده تا براساس آنها و با دستاویزقرار دادنشان در بستر و موقعیت بومی به خوانشی انتقادی از تجربیات شکل گرفته نائل شد. مصاحبه ها با ۳۰ نفر از شهروندان ساکن مسکن مهر واقع در شهرک بهاران سنندج انجام شده است. همچنین متون نهادی مربوط به طرح مسکن مهر (طرح ها، آمار و اطلاعات، سایت مربوط به این نهاد های دخیل و...) واکاوی، مورد تحلیل و نقد قرار گرفته است.یافته ها: نتایج نشان می دهد که تنوع و تناقضات فرهنگی جمعیتی ناشی از مهاجرت بی رویه و ازدحام آپارتمان ها مسائلی را به وجود آورد که این زیست شهری را به مخاطره بیاندازد. طبقات زیاد وشلوغی واحدها، سبب این ازدحام شده و محیطی ناآرام را ایجاد نموده است. در بعد اجتماعی و فرهنگی همچنین می توان به وجود تعارضات گروهی، عدم تعلق مکانی و کاهش اعتماد اجتماعی در این مناطق اشاره نمود. نتایج در قالب مقولات ثانویه تعارضات اجتماعی ساکنان و ازدحام جمعیتی، کمبود امنیت اجتماعی و روانی، عدم مشارکت و اعتماد نهادی و ضعف امکانات و بی توجهی به بافت فضایی نشان از آن دارد که عذالت فضایی نه تنها متحقق نشده است بلکه زیست ناپایداری را برای ساکنان رقم خورده است. تحلیل مصاحبه ها در این بعد، دریچه ای از مسائل را نشان می دهد که با مقوله ثانویه کاهش امنیت اجتماعی و روانی در این مناطق می توان آن ر امورد بحث قرار داد. به دلایل زیادی از جمله وجود افراد مجرد و معتادین و خانواده های شلوغ و... این مناطق ناامن شده و این مورد بیشترین تاثیر را بر روی زیست زنان و کودکان داشته است. اما در ارتباط با نهادهای ذی ربط از جمله شهرداری تحلیل مقولات ناشی از مصاحبه ها نشان می دهد که مشارکت و اعتماد بین ساکنان و نهادها وجود دارد. باری؛ آنچه بیشتر در مورد عدالت فضایی مورد بحث قرار گرفت مربوط به ضعف امکانات و بی توجهی به بافت فضایی ای این مناطق است. دوری از مراکز بهداشتی و درمانی، حمل و نقل عمومی نامتناسب، فقدان کاربری ورزشی، فقدان فضای سبز و کاربری تفریحی و عدم ساماندهی زباله ها مهمترین مقولاتی هستند که نشان می دهند امکانات این مناطق به حدی نیست که بتوان زیست پایداری در این مناطق داشت و بتوان بر وجود عدالت فضایی و به مراتب، عدالت اجتماعی صحه بگذارد.نتیجه: خدمات شهری در معنای عام خود می تواند بسیاری از فعالیت های خدماتی و عمومی مورد نیاز برای اداره امور شهری این مناطق و کاهش بی عدالتی های اجتماعی و اقتصادی را جبران نمایند. لذا توجه نهادی و مشارکت نهادهای ذی ربط در این زمینه مهترین راهکار ارتقای عدالت فضایی و بالا بردن زیست شهری در این مناطق است.
فرا تحلیل مطالعات جهانی نسل زد در سال 2023(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
361-404
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعات نسلی، طبقه بندی علمی نسل های مختلف، تبیین تفاوت های بین نسلی و بررسی تحولات اساسی در جوامع همچون انفصال نسلی است. پژوهش حاضر با هدف ایجاد شناخت و صورت بندی نو ازعمده مطالعات جهانی نسل زد در سال 2023، با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و ماهیت روش آن توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده های کیفی به روش اسنادی و از میان 104مورد مطالعات جدیدیافت شده، 80 مورد مقاله برای کشف مفاهیم اساسی و مضامین غالب، انتخاب شد. یافته های پژوهش: نسل زد یا بومیان دیجیتال، بواسطه تولد در عصر اینترنت، فراگیری ارتباطات و دسترسی به شبکه های اجتماعی، اولین نسل جهانیِ جوان، با عناوین مفهومی مثل: نسل نت، هویت دیجیتال، بیش آگاه، تکثرگرا، مصرف گرا، اینفلوئنسر و خودمحور شناخته شده اند. نتایج تحقیق: حوزه مطالعاتی" اقتصاد و مدیریت" با (59 مورد) فراوانی در میان رشته های تخصصی، قاره آسیا با (46 مورد) فراوانی از نظر پراکندگی جغرافیایی و کشور اندونزی با (16 مورد) فراوانی در میان کل کشورهای جهان، برجستگی معناداری دارند. فراگیری و گستردگی تحقیقات و مطالعات علمی-دانشگاهی در سراسر جهان، خود نشانگر اهمیت وضعیت موجود، سبک زندگی و آینده این نسل جهانی است.
مقایسۀ اخلاق جمعی از منظر ابر انسان نیچه و شهسوار ایمان کیر کگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
199-226
حوزههای تخصصی:
نیچه یکی از متفکران رادیکال و بن فکنی است که از رهگذر نقد اخلاق بردگی، اخلاق سروری را که در هیأت و هیبت ابرانسان متجلی و متبلور می شود مطرح می کند. ابرانسان به نزد نیچه، چرخ خودچرخی است که با پشت پا زدن به ارزشهای واپسین انسان و اخلاق بردگی مترتب بر آن، ارزشهای مترتب بر اخلاق سروری را که دربرگیرنده مؤلفه هایی چون تکینگی، آفرینندگی و خودآیینی است متحقق می کند. کیرکگور نیز به مثابه متفکری فردگرا و سیستم ستیز در تلاش است که همچون نیچه، تکنیگی؛ فردیت، کنشگری و گزینشگری آدمی را از چنگال نظام های متصلب اخلاقی و اجتماعی رها و آزاد کند. یافته پژوهش حاکی از آن است که در مقام مقایسه و تطبیق آراء نیچه و کیرکگور، می توان این سخن را به میان آورد که به رغم شباهت دیدگاه نیچه و کیرکگور در باب ضرورت رهایی و خلاصی فردیت و تکینگی آدمی از چنگال اخلاق، جامعه و فرهنگ، سورن کیرکگور بر خلاف نیچه که متفکری طبیعت گرا و زمینی است، از منظر و موضعی ایمانی سعی در احیاء اگزیستانس(هستی منحصر به فرد و تکرارناپذیر آدمی)، شور و عاملیت و فاعلیت آدمی دارد.
Political Polarization Mechanics on Persian Twitter (X): A Social Network Analysis of the 2024 Iranian Presidential Election
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۱, January ۲۰۲۵
175 - 201
حوزههای تخصصی:
Background: The 2024 Iranian presidential election intensified political polarization on Persian Twitter (X), where ideological factions engaged in networked contestation. This study employs social network analysis to examine polarization mechanics, mapping key actors, echo chambers, and discursive strategies. Findings illuminate digital factionalism, algorithmic amplification, and the role of influencers in political mobilization.Aims: This study explores the mechanisms driving political polarization on Persian Twitter (X) during the 2024 Iranian presidential election.Methodology: Utilizing computational social science methodologies, the research combines social network analysis (SNA) and thematic analysis to examine over 133,000 active users and numerous election-related hashtags. Data collection spanned June 1–16, 2024, leveraging Twitter's API to identify clusters, user interactions, and thematic trends. Key tools included the Louvain algorithm for community detection and centrality measures for network analysis, visualized through Gephi software.Findings: Findings reveal a fragmented political landscape characterized by ideological divides, echo chambers, and limited interaction between opposing factions. Analysis identified six major clusters, each aligned with distinct political affiliations, including reformists, conservatives, and opposition groups. Thematic analysis further highlighted the rhetoric surrounding leading candidates Masoud Pezeshkian and Saeed Jalili, revealing polarized sentiments and distinct narratives among their supporters and detractors. The study also underscores the role of platform algorithms, influencer strategies, and group identities in deepening polarization.Conclusions: This research contributes to the understanding of digital polarization within Iran's socio-political context. It emphasizes the dual role of social media as both a space for public discourse and a driver of ideological segregation. Recommendations include strategies for promoting digital literacy, fostering inclusive discussions, and enhancing algorithmic transparency to mitigate polarization in Iran.
Once Upon a Time and Research
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
273 - 288
حوزههای تخصصی:
Background: The nature of scholarly research has undergone a profound transformation in recent decades, transitioning from traditional, library-based inquiry to digitally mediated and increasingly AI-assisted methodologies. This article reflects on that evolution through an autoethnographic lens, drawing upon the author’s personal academic trajectory and long-standing engagement with satire.
Aims: This article explores the evolving landscape of research, communication, and authorship in the digital age, with a particular focus on the transformative role of Artificial Intelligence.
Methodology: The study employs a reflective, autoethnographic methodology combined with AI-assisted literature synthesis. Drawing on personal academic experiences and outputs from ChatGPT and Claude, the author critically examines artificial intelligence’s role in communication research and satire. This qualitative approach blends narrative inquiry with theoretical analysis to explore the epistemological and ethical implications of AI in scholarly authorship.
Discussion: Reflecting on a shift from traditional library-based scholarship to AI-assisted inquiry, the author critically examines how tools like ChatGPT and Claude reshape academic and journalistic practices. The manuscript considers the integration of AI across domains such as human communication, media, sentiment analysis, and translation, while addressing ethical concerns including privacy, authorship, and misinformation. Through both anecdotal reflection and synthesized research, the text interrogates the promises and pitfalls of AI in content generation, especially in the context of satire—a long-standing interest of the author.
Conclusion: Drawing on personal experience and historical theories of satire from figures like Northrop Frye, Juvenal, and Linda Hutcheon, the article positions AI not just as a technological tool but as a cultural force influencing narrative forms and critical thought. While acknowledging AI's generative capabilities, the author emphasizes the enduring need for human discernment, intellectual ownership, and critical interpretation in both academic and creative contexts.
تحلیل انتقادی گفتمان مردانگی هژمونیک در رمان کُردی (مورد مطالعه: حصار و سگ های پدرم از شیرزاد حسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
133 - 144
حوزههای تخصصی:
مردانگی هژمونیک، اصطلاح ابداع شده توسط کانل، نظریه پرداز حوزیه مطالعات جنسیت، اشاره دارد به آن دسته از ایماژها، فانتزی ها و ایدئال های راجع به مردانگی که دایماً به میانجی مکانیسم ها و ساختارهای جامعیه مردسالار بازتولید می شوند. این ایماژها و فانتزی ها غالباً در متون ادبی و هنری به اَشکال پنهان و آشکار بازنمود می یابند. پژوهش حاضر در پی تحلیل انتقادی گفتمان مردانگیِ هژمونیک در رمان کُردی است و حصار و سگ های پدرم، اثر شیرزاد حسن، رمان نویس نامدار کُرد، را به عنوان نمونیه مورد مطالعه انتخاب کرده است. این رمان، مطابق روش تحلیل انتقادیِ گفتمانِ فرکلاف، در سه سطح تحلیل شده است: توصیف متن (آشکارسازی گزاره ها و مواضع ایدئولوژیک متن)، تفسیر (تعامل بین متن و زمینه) و تبیین (تأثیر متقابل ساختارها و گفتمان). نتایج پژوهش نشان می دهد که این اثر، در سطح نخست، با این همان کردن مردانگی با عقل و توانمندی و تسلط، توصیف گر مواضع مردسالارانه جامعه سنتی است؛ سپس، در سطح دوم، این مواضع متنیِ ایدئولوژیک به شکلی پیچیده به ساختار عشیره ای جامعه پیوند می خورند و بین شیویه معیشتی جامعیه شبه فئودالی و معنای مردانگی پیوند برقرار می شود؛ در نهایت، در سطح سوم، آشکار می شود که گفتمان مردانگیِ هژمونیک، خود، به امری ساختمند بدل شده است که هر گونه مقاومت علیه آن درواقع مقاومت علیه کل سنن و آداب و میراث تاریخی اجتماع است.
بررسی رابطه امکان مشارکت در آینده و تمایل به مهاجرت از ایران (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت نخبگان و دانشجویان یکی از جدی ترین چالش های جامعیه ایرانی است. ضعف های ساختاری بخشی از جوانان تحصیل کرذه را مجبور به جلای وطن کرده تا آیندیه بهتر را در کشورهای دیگر جست وجو کنند؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطیه امکان مشارکت و تمایل به مهاجرت از ایران در دانشجویان دانشگاه گیلان با استفاده از نظرییه محرومیت نسبی و تأکید بر بُعد مشارکت آن انجام پذیرفت. این پژوهش ازلحاظ روش، پژوهشی کمّی است و داده ها با حجم نمونیه 384 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی و به وسیلیه پرسش نامه جمع آوری شده است. طبق یافته های پژوهش تمایل به مهاجرت، متوسط رو به بالا و مشارکت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی متوسط رو به پایین است. بین امکان مشارکت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و تمایل به مهاجرت رابطیه معنادار وجود دارد و با کاهش امکان مشارکت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تمایل به مهاجرت در دانشجویان افزایش می یابد. تمایل به مهاجرت باتوجه به دانشکدیه محل تحصیل دانشجویان تفاوت معنادار دارد. میزان تمایل به مهاجرت در دانشجویان فنی بیشتر و در دانشجویان دانشکدیه کشاورزی کمتر از سایرین است. تمایل به مهاجرت در دانشجویان دختر و پسر، همچنین باتوجه به مقطع تحصیلی دانشجویان تفاوت معناداری ندارد. باتوجه به تحلیل مسیر چندمتغیره، مشارکت اجتماعی بیشترین اثر مستقیم را بر تمایل به مهاجرت دارد. همچنین مشارکت سیاسی دارای اثرات مستقیم و غیرمستقیم و مشارکت اقتصادی نیز دارای اثرات غیرمستقیم بر تمایل به مهاجرت است.
مطالعه جامعه شناختی تحولات خانواده در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، خانواده های شهر کرمانشاه متأثر از عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی با تغییرات چشمگیری در ساختار، کارکرد و نقش های سنتی مواجه شده اند که این تحولات نیازمند بررسی و سیاست های اجتماعی جدید است. مطالعیه حاضر با هدفِ مطالعیه جامعه شناختی تحولات خانواده در شهر کرمانشاه انجام شده است. پژوهش مبتنی بر رویکردی کیفی و تحلیل مضمون است. از تکنیکِ مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته در راستای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعیه آماری مشتمل بر مطلعین آگاه به موضوع خانواده (اساتید دانشگاه و کارشناسان حوزیه خانواده) است. در انتخاب نمونه ها از نمونه گیری هدفمند استفاده شد. در این مطالعه با توجه به اشباع داده ها، تحلیل ها براساس داده های جمع آوری شده از 16 نمونه انجام شده است. در تحلیل داده ها از روش شش مرحله ای براون و کلارک (2006) استفاده شده است. تعداد 83 مضمون اولیه، 22مضمون فرعی و11مضمون یا مقولیه اصلی (محوری) حول مقولیه هسته ای یعنی تحولات خانواده استخراج شد. یافته های جدید از مطالعیه تحولات خانواه در شهر کرمانشاه نشان از ضعیف شدن روابط خویشاوندی، تغییر در نقش و روابط اعضای درون خانواده به ویژه زنان و مردان، زیست مجردی و رواج سبک های جدید زندگی، توجه به حقوق فرزندان، شکاف نسلی و ارزشی داشته است.
سوژه معلق مقاوم؛ نقد گفتمان حاکم بر پرورش سوژه در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به تحلیل و نقد بخش هایی از اسناد بالادستی نظام آموزشی، شامل سه سند مبانی نظری تحول بنیادین آموزش وپرورش، سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و سند برنامه درسی ملی و نتایج آن در عرصه عمل آموزشی با هدف استخراج دلالت های مستقیم و غیرمستقیم در خصوص سوژه و پرورش آن می پردازد. پژوهش با طرح کیفی و دو روش انتقادی و تحلیل محتوای کیفی استقرایی در بررسی متن اسناد و سایر متون مرتبط انجام شده است و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که «اسناد و گفتمان حاکم بر نظام آموزش وپرورش ایران، مؤید چه نوع سوژه ای است و چه نقدی بر این سوژه وارد است؟». یافته ها نشان می دهد که اگرچه در اسناد بالادستی سوژه مطلوب، غالباً با ویژگی های «سوژه مؤمن» توصیف شده است، اما دارای ابهامات و تناقض هایی است که موجب می شود سوژه محقق آن در عمل، مسیری متمایز با سوژه مطلوب، آرمانی و مصرح طی کند. دیگر این که برخلاف نقدهایی که سوژه پروری نظام آموزشی را با دوگانه نظام آموزشی غرب زده/دین زده تبیین می کند و علت شکست سیاست های آموزشی در پرورش انسان مطلوب را وارداتی بودن و تأثیرپذیری آن از فرهنگ غرب و یا دین زدگی و پرداختن افراطی به پرورش سوژه مؤمن و غفلت از سایر ابعاد انسان می دانند، باید گفت در حال حاضر در اسناد بالادستی و متعاقباً در عمل تربیتی، نوعی تعلیق، بلاتکلیفی و حصاربندی در خصوص قابلیت های انسان و حدود رشد و عاملیت او به چشم می خورد که منجر به شکل گیری و دامن زدن به تناقض و ابهام در خصوص نحوه مواجهه نظام آموزشی و دست اندرکاران تربیت با انسان و در نهایت پرورش «سوژه معلق» می شود. نتیجه این تعلیق، بنا به عاملیت ذاتی و بقاء سوژه (نه مرگ آن) می تواند مقاومت آشکار و پنهان در برابر گفتمان مدرسه، نه تنها در دانش آموزان، بلکه در معلمان و سایر دست اندرکاران شود.