فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
شناخت ترکیب و وزن نیروهای اجتماعی از زمینه های مهم فهم تحولات سیاسی و اجتماعی است. پایگاه طبقاتی بازیگران تاریخ معاصر به ویژه سال های حکومت محمدرضا پهلوی و انقلاب اسلامی دچار تغییراتی مانند گسترش دایره و میدان اثرگذاری آنها شد. از جمله دانشجویان به عنوان بخشی از نخبگان میانی از اهمیت بالایی برخوردار شده و کنشگر قابل اعتنایی شدند. گروه ها و احزاب سیاسی از جمله سازمان مجاهدین خلق تلاش بسیاری برای جذب آنها انجام دادند. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که چرا دانشجویان مورد توجه خاص سازمان مجاهدین خلق و از جمله شاخه مشهد قرار گرفته و پیامدهای حضور این قشر در سازمان چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد قابلیت های دانشجویی مانند نداشتن دغدغه معیشت و فراغت نسبی از مسئولیت های معیشتی، میل به مشارکت سیاسی، بستر دانشجویی و تعلق سازمان به محیط دانشجویی و استمرار این حضور و نیز شادابی و تحرک عمل این قشر عمده دلایلی بودند که سبب شد سازمان بخش مهمی از بار تشکیلات و عملکرد خود را بر دوش آنها بگذارد، امری که در تمام شاخه های شهرستانی سازمان و از جمله مشهد نیز قابل مشاهده بود. شاخه مشهد این سازمان به دلایلی، از بهمن 1357 و حتی اندکی پیش از آن، تا پایان تحرکات خود در فاز نظامی، موجودیتی بسیار وابسته به اعضای دانشجویی خود داشت. روش تحقیق در این مقاله روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، بر مبنای اسناد، مطبوعات و کتاب ها است.
مسأله تجلی در خوشنویسیِ اسلامی؛ با تکیه بر اصول صفا و شأن
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۴۱۰-۳۸۷
حوزههای تخصصی:
مفهوم «تجلی» یکی از مفاهیم بنیادین حکمت و عرفان اسلامی است که ریشه در قرآن کریم و روایات معصومین (ع) دارد و از همین معبر، وارد زبان ذوقی عرفای مسلمان، خصوصاً ابن عربی، هم اهتمام ویژه ای به آن پیدا می کنند. با وصف این، از آنجاکه مسأله تجلی در هنر، جایگاه خاصی در مباحث عرفانی می یابد و چون یکی از اصول اساسی هنر خوشنویسی همانا «صفا» است و تا زنگار از قلب زدوده نشود و صفا حاصل نگردد، نقشی در آن متجلی نخواهد شد؛ لذا به نظر می رسد که از معبر همین مفهوم تجلی، پیوند وثیقی میان عرفان و خوشنویسی برقرار می شود. برهمین مبنا، پژوهش حاضر کوشیده است تا به این دو پرسش پاسخ دهد؛ 1. تجلی چیست و چه جایگاهی در متون مقدس و عرفانی ما دارد؟ 2. رابطه تجلی با مبانی نظری خوشنویسی اسلامی، خصوصاً «صفا» و «شأن» چیست؟ روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است که براساس داده های کتابخانه ای انجام شده است؛ لذا برای رسیدن به پاسخ روشنِ این دو پرسش و برقراری پلی میان عرفان و خوشنویسی اسلامی و یافتن شأن عرفانیِ «تجلی» در آن، ابتدا به معنای تجلی در منابع دینی همچون آیات و روایات پرداخته شده و سپس در متون عرفانی (نزد ابن عربی و عرفای پیش از او) معنای آن را پی گرفته است. در ادامه، به مقوله تقدس در خوشنویسی پرداخته شده و از ثنای اصول دوازده گانه حاکم بر آن (طبق متن آداب المشق باباشاه اصفهانی) ارتباط «تجلی» با «صفا» و «شأن» در خوش نویسی اسلامی و نسبتش با حُسن یا زیبایی آن بررسی شده است.
طبیعت در آثار وارثانِ کلک بهزاد، تا طبیعت بی جان در آثار میرزابابا
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۳۰۸-۲۸۹
حوزههای تخصصی:
دوره صفویه در ایران، مصادف است با اواخر سده 16م. در اروپا؛ دورانی که نقاشی طبیعت بی جان در هلند و به تبع آن در غرب ظهور کرد و بسیار موردتوجه هنرمندان آن مقطع اروپا قرار گرفت؛ اما باوجود حضور نقاشان هلندی در دربار صفویان، آشنا شدن ایرانیان با آثار اروپاییان، تأثیرپذیری هنرمندان ایرانی از عناصر نقاشی غربی، استقلال نسبی هنرمندان از دربار، رواج تک نگاری و ظهور طبقه متوسط و...، نقاشان ایرانی به طبیعت بی جان هیج توجهی نکردند. برای اولین بار «میرزا بابای اصفهانی» با پرده «شب یلدا» در دوره قاجار به طبیعت بی جان توجه نشان داد. در این دوره تحت تأثیر شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و متأثر از عواملی چون: تأسیس چاپخانه و پایان عصر کتاب نگاری، آشنایی با افکار عصر روشنگری، درباریانی به شدت شیفته و مرعوب تمدن غرب، آشنایی با عکاسی و... رسالت و کارکرد هنر دستخوش تحولات ماهوی شد و عناصر هنر غربی بر سنت نگارگری ایرانی فایق آمد؛ به طوری که به چالشی جالب برمی خوریم: اولین پرده طبیعت بی جان که سبکی کاملاً غربی است، به آخرین سنگر مقاومت عناصر نگارگری ایرانی بدل شد. در این نوشتار براساس روش تاریخی، توصیفی-تحلیلی و با پرداختن به شرایط فرهنگی و سیاسی دو دوره صفویه و قاجاریه بررسی می شود؛ بر این اساس پرسش های پژوهش عبارتنداز: چرا نقاشان ایرانی باوجود آشنایی با آثار غربی و تأثیرپذیری فراوان از هنر آن ها، هیچ توجهی به سبک طبیعت بی جان نکردند؟ دلایل ظهور این سبک در آثار میرزا بابا با تأخیر دو سده ای چه بود؟ با این هدف که، خط ربط میان رواج واقع گرایی و موردتوجه قرار دادن طبیعت در آثار وارثان «کلک بهزاد» در دوره صفویه که نقطه عطفی در تاریخ نگارگری ایرانی محسوب می شود، تا خلق اولین پرده طبیعت بی جان در دو سده بعد از این تحولات به دست آید.
پیامدهای اشغال ایران در جنگ جهانی دوم بر پست و تلگراف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
1 - 20
حوزههای تخصصی:
هجوم نیروی انگلیس، شوروی و آمریکا در شهریور 1320ش (آگوست 1941م) به ایران و استعفای رضاشاه موجب شد ایران وارد جنگ ناخواسته ای گردد، جنگی که تبعات مختلفی در زمینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داشت و اثر عملی خود را به سرعت در وجوه مختلف جامعه نشان داد. در این تحقیق، تسلط دول خارجی بر پست و تلگراف به عنوان نمونه ای از این تبعات ارزیابی و بررسی شده است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با به کارگیری اسناد آرشیوی، در پی پاسخ به این پرسش است که حضور متفقین بر این وجه از سیستم ارتباطی کشور چه تأثیراتی داشت؟ براساس یافته های پژوهش، متفقین با انعقاد پیمان سه جانبه زمینه دخالت مستقیم خود را در امور مربوط به پست و تلگراف فراهم نمودند و این مداخله موجب اخلال در روند کار تاجران و بازرگانان، کاهش سطح خدمات وزارتخانه ها، ادارات و سازمان های مرتبط با امور اقتصادی و مالی، کاهش درآمد دولت ایران از بابت پرداخت های مردم برای هزینه های پستی و تلگرافی و در نهایت کاهش درآمد دولت از این منبع مهم اقتصادی گردید.
معرفی، نقد و بررسی «قانون عدلیه» عین الدوله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
115 - 138
حوزههای تخصصی:
پیش از تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب «اصول تشکیلات وزارت عدلیه» در 29 شوال 1329، «قانون عدلیه عین الدوله» به فرمان مظفرالدین شاه قاجار، از روی قوانین عثمانی تنظیم و تدوین و در آستانه پیروزی انقلاب مشروطه، در ۱۹ جمادی الاول ۱۳۲۴ در روزنامه رسمی دولتی منتشر شد. این قانون، اصول کلی محاکم (دادگاه ها) و تشکیلات قضایی عدلیه را معرفی و به تفصیل شرح داده بود؛ اما نه فقط مورد قبول آزادیخواهان و رهبران انقلاب واقع نشد بلکه با آن نیز به مخالفت برخاستند. پرسش اصلی در تحقیق حاضر این است که قانون عدلیه عین الدوله چه بود و چرا مورد پسند و قبول روشنفکران و آزادی خواهان قرار نگرفت و بلافاصله با مخالفت آن ها روبه رو شد؟ فرضیه اصلی نیز چنین است که مردم انقلابی و رهبران آن ها، بدون تأمل و دقت در این قانون و صرفاً به علت پیشینه استبدادی عین الدوله و کارگزاران دولتی او، به سرعت با قانون عدلیه او به مخالفت پرداخته اند. نویسنده بر آن است تا با استفاده از منابع اولیه تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، قانون عدلیه عین الدوله و اصول و مواد آن را مورد نقد و بررسی قرار داده، علل و عوامل عدم پذیرش آن را پیدا کند. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که مخالفت رهبران انقلابی و مردم با قانون عدلیه عین الدوله، به علت سوءپیشینه و خودکامگی عین الدوله و کارگزارانش در نظام سیاسی ایران بوده است. از سوی دیگر، آزادیخواهان در اوج شور انقلابی، تمایلی به مصالحه با حکومت نداشتند و خواستار حفظ انسجام، یکپارچگی و جلوگیری از رکود جنبش عدالت خواهی خود بودند.
مطالعه تطبیقی سازهای زه صدا در نگاره های صفوی و عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
141 - 158
حوزههای تخصصی:
میان دولت های صفوی و ، به دلیل همزمانی شان در برهه ای خاص، اشتراکات فرهنگی و هنری فراوانی دیده می شود. یکی از این اشتراکات در حوزه موسیقی و به ویژه سازهاست که در هنر نگارگری متعلق به آن دوران بازتاب یافته و از جهات گوناگون درخور بررسی و مطالعه است. ازاین رودر این پژوهش سعی شده است که، با روش توصیفی تحلیلی، تاریخی و تطبیقی، تفاوت ها و شباهت های موسیقی دوره صفوی و عثمانی، در زمینه ساز ها ی زه صدا، که در خردنگاره ها مشاهده شده، مطالعه و بررسی شود. خردنگاره ها ، به عنوان یگانه اسناد تصویری، تغییرات و تنوع سازها را بهتر از هر منبع و مستند دیگری نشان می دهند. در خردنگاره های سازهای زه صدا، متعلق به دو دولت صفوی و عثمانی، شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد. از این تصاویر دریافته می شود که استفاده از بعضی از سازهای موسیقی در دو دولت مشترک بوده و در این زمینه از یکدیگر تأثیر گرفته اند. در خردنگاره های دوران صفوی و عثمانی، سازهای زه صدای مشترکی همچون چنگ، عود، تنبور و کمانچه ترسیم شده اند. همچنین استفاده از برخی دیگر از سازها منحصر به یکی از دو دولت بوده است؛ برای مثال، در خردنگاره های دولت عثمانی سازهای زه صدایی چون قپوز و شاهرود دیده می شود که در خردنگاره های دولت صفوی وجود ندارند. بر اساس ساختار این سازها و همچنین تقدم و تأخر تاریخی این تصاویر می توان نتیجه گرفت که عثمانی ها در زمینه ساخت و استفاده از سازهای مذکور تاثیرپذیری بیشتری نسبت به ایرانی ها داشته اند؛ اما تحقیقات بیشتری برای حصول قطعیت این دستاورد مورد نیاز است.
تأثیر نگارگری صفوی بر نگاره های نسخه حمزه نامه در هند (با رویکرد سپهرنشانه ای یوری لوتمان)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
289 - 311
حوزههای تخصصی:
روابط بین دو تمدن ایران و هند از ادوار کهن به صورت متقابل برقرار بوده است. اشتراک و تبادل سنت های فرهنگی بین ایران و هند در دوره «گورکانی» به اوج خود می رسد. حوزه اصلی عینیت یافتن فرهنگ ها را می بایست در هنر و ادبیات جست وجو نمود. این پژوهش، ضمن بررسی نسخه مصور حمزه نامه، که داستان های آن برگرفته از برخوردهای گوناگون «حمزه» با «انوشیروان» و دربار ساسانیان که با حمزه در جنگ است و «اردشیر بابکان» که به یاری حمزه می شتابد، مصور شده است. هم چنین به تأثیرات فرهنگی ایران/ هند به واسطه ورود هنرمندان ایرانی در دوره گورگانی هند و تأثیرات ویژگی های نگارگری دوره صفوی بر این نسخه می پردازد. مسأله اول که در این پژوهش مطرح می شود این است که، چگونه می توان تأثیر نشانه ای نگارگری صفوی بر نگاره های حمزه نامه در هند را با رویکرد سپهرنشانه ای مورد خوانش قرار داد؟ و مسأله دوم پژوهش این است که، چه مؤلفه های از نگارگری ایران در مصور کردن حمزه نامه در دوره گورکانی هند تأثیرگذار بوده است؟ هدف پژوهش حاضر این است که مسأله تأثیر نگارگری دوره صفوی در تقابل با نگارگری گورکانی هند را مورد بررسی قرار دهد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی با رویکرد سپهرنشانه ای «لوتمان» بوده و با استفاده از تقابل بین فرهنگی (ایران/ هند) به ویژگی های حمزه نامه و تأثیرات ایران بر نگارگری هند اشاره کرده است. تأثیرات ویژگی های نگارگری مکتب تبریز دوم صفوی و شخصیت حمزه ایرانی در تصویرگری حمزه نامه حضور پُررنگی را دارد. نتیجه این پژوهش حاکی از این است تا در سرزمین میزبان ارتباطی معنادار میان دو سپهرنشانه ای خود و دیگری برقرار کنند و در ادامه به جذب عناصر و نشانه های در نگاره های حمزه نامه که برگرفته از شخصیت حمزه ایرانی است، سبب سازو کار فرهنگ ایرانی ازطریق داستان است، و جذب شدن آن توسط هنرمندان ایرانی در سپهر فرهنگی هند شده است.
Research on the environmental quality of the western region of the country from an archaeological perspective and its role in the development of rural tourism(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۹, June ۲۰۲۴
45 - 69
حوزههای تخصصی:
One of the most important destinations that has affected the world's tourism trends over the past decades is rural centers. The growth of short-term trips has transformed these destinations into major tourist centers, and this phenomenon is evident in the decrease in the average length of stay of tourists in many destinations worldwide. Villages are multi-purpose tourist destinations and play a significant role as centers of tourism activity. Archaeology has made significant contributions to the understanding of past cultures and civilizations and has brought fresh perspectives to the social sciences and arts. The methods of conducting archaeological research and the process of reaching desired results are of considerable interest to the general public, especially those who are interested in sensory and tangible exploration; therefore, the best approach to popularize archaeology is to establish its connection with tourism. Tourism shares common fields of knowledge and activities with archaeology and has made significant efforts in the development, preservation, revitalization, and enhancement of structures and monuments resulting from archaeological activities. Now, due to the common issues between archaeology and tourism, they can establish a close relationship in the cultural field. This research aims to focus on ancient and historical works as tourist attractions and as factors generating income and long-term development needs in this sector, which leads to the necessary groundwork for the sustainable development of tourism based on a historical and cultural approach. This analysis is a mixed methodological approach based on observation, interviews, questionnaires, and statistical data
رویکرد همگرایانه و واگرایانه ایلات کرمانشاهان در مواجهه با شاه عباس اول (با تکیه بر ایل کلهر و زنگنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
312 - 334
حوزههای تخصصی:
شاه عباس اول (حک996-1038ق) بعد از به قدرت رسیدن توجه ویژه ای به تجمیع قدرت در مرکز داشت. در راستای این هدف، سران ایلات سرکش که غالباً در پی استقلال سیاسی و تمایل به گریز از مرکز داشتند، تضعیف و سرکوب شدند و ایلات همسو و وفادار در ساختار سیاسی ولایات مختلف ایران جایگزین آنها گردیدند. تحقق این هدف در کرمانشاهان با تضعیف و سرکوب ایل قدرتمند و ناآرام کلهر و بالا کشیدن ایل وفادار زنگنه صورت پذیرفت. بنابراین سوال اصلی پژوهش حاضر آن است که چرا ایلات کرمانشاهان رویکرد همگرایانه و واگرایانه ای نسبت به شاه عباس اول در پیش گرفتند؟ هدف از این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، واکاوی عواملی است که شاه عباس را در جهت اتخاذ رویکردهای متفاوت همگرایانه و واگرایانه نسبت به ایل زنگنه و کلهر در کرمانشاهان ترغیب کرد. یافته های پژوهش حاکی از آن است، مؤقعیت راهبردی کرمانشاهان در همسایگی با سرزمین های عثمانی و شورش های گاه و بی گاه کلهرها در منطقه، شاه عباس اول را برآن داشت که با برکشیدن ایل زنگنه، علاوه بر سرکوب و تضعیف ایل کلهر، زمینه قرار گرفتن سران زنگنه را در رأس قدرت ایالت کرمانشاهان فراهم آورد.
Miniature Motifs on the Ossuaries of the Bandian Dargaz Fire Temple
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
7 - 27
حوزههای تخصصی:
Bandian Dargaz site in Khorasan, is one of the fire temples dating back to the Sasanian period. In this fire temple, carved miniature motifs including animals such as goat, deer, ram, cow, horse, snake, scorpion, wolf, fox, turkey, swallow and dove have been found. In this article, carved miniature motifs are examined and analyzed.
A Hypothesis of the True Origin of Achaemenids Based on Archaeological Excavations of Bardak-e Siāh Palace, Dashtestan, Doroudgah Village
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
19 - 22
حوزههای تخصصی:
Bardak-e Siāh is one of the important archaeological sites in Bushehr province. Recently, archaeological researches about the Achaemenid site of Bardak-e Siāh in Bushehr, under the supervision of Ismail Yaghmai, have been published. This article reviews the book entitled A Hypothesis of the True Origin of Achaemenids Based on Archaeological Excavations of Bardak-e Siāh Palace, Dashtestan, Doroudgah Village.
بررسی تکامل و تحول فتح نامه های منثور فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
64 - 76
حوزههای تخصصی:
پادشاهان و سپهسالاران پس از پایان جنگ یا فرجام موفقیت آمیز لشکرکشی به سرزمین های دیگر، برای اعلان خبر پیروزی و فتح قلمرو جدید، با املای خود یا انشای دبیر دیوان خویش، نامه ای صادر می کردند که بدان فتح نامه می گویند. مقاله حاضر بر آن است که ضمن بررسی روند شکل گیری، تکامل و استقلال فتح نامه های منثور به این پرسش پاسخ دهد که این نوع نوشتار به عنوان گونه مستقل نوشتار درباری و سلطانی از چه زمانی رواج یافته است و زیرمجموعه کدام یک از انواع ادبی فارسی قرار می گیرد؟ نویسنده برای پاسخ به پرسش پژوهش ابتدا فرایند شکل گیری و استقلال فتح نامه را به روش توصیفی گزارش داده سپس جایگاه فتح نامه را به عنوان یک نوع ادبی ازنظر صورت، ساختار و کارکرد به شیوه تحلیلی تبیین خواهد کرد. دستاورد پژوهش نشان می دهد که فتح نامه در آغاز نوشتاری ضمنی و فرعی در متون تاریخی بوده که به زبان خبری نوشته می شد و از سده ششم هجری استقلال یافته به تدریج به زبان ادبی و هنری نگاشته شده سپس اصول و آداب نگارش آن تعیین و تدوین گردیده است. ازنظر انواع ادبی فتح نامه روایتی ادبی و کوتاه از پیروزی در جنگ است که وجهی حماسی دارد و با هدف مشروعیت بخشیدن به جنگ و بقای قدرت و حکومت پادشاهان نوشته شده است.
مطالعات باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا، شهرستان پیرانشهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
49 - 76
حوزههای تخصصی:
مطالعات باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا در شهرستان پیرانشهر تاکنون، طی دو مرحله شامل؛ بررسی های باستان شناختی حوضه آبگیر سد در پاییز سال ۱۳۹۶ و همچنین کاوش به منظور گمانه زنی و خوانش وضعیت لایه های تاریخی - فرهنگی محوطه های شناسایی شده تابستان سال ۱۳۹۹ هجری شمسی انجام گرفته است. در بررسی های باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا تعداد ۲۷ محوطه شامل غار، استقرارگاه، قبرستان و قلعه مورد شناسایی قرار گرفت که باتوجه به محدوده حوضه آبگیر سد و همچنین میزان مخاطرات ناشی از احداث و آبگیری سد، در نهایت تعداد ۵ محوطه جهت گمانه زنی و خوانش لایه های تاریخی - فرهنگی انتخاب شدند. مطالعات باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا، نشانگر استقرارهایی از دوران پیش از تاریخ (مس - سنگی، مفرغ و آهن)، دوران تاریخی (اشکانی و ساسانی) و دوران اسلامی است. هدف اصلی این نوشتار معرفی و مطالعه محوطه های تاریخی حوضه سد کانی شینکا است تا ضمن معرفی این محوطه ها به مهم ترین عوامل شکل گیری و نحوه پراکنش محوطه ها پرداخته شود. مهم ترین محوطه استقراری حوضه آبگیر سد، به لحاظ میزان گستردگی و همچنین حجم لایه های تاریخی - فرهنگی محوطه گرد شیطان است که دارای شواهدی از دوران مس - سنگی (دالما)، مفرغ و دوران تاریخی است و محوطه گرد موروان با یک برجستگی کوچک دارای شواهدی از دوران مفرغ قدیم است. بخش عمده ای از گستره و لایه های محوطه باوله در اثر فعالیت های کشاورزی در طی سالیان اخیر نابود شده و هم اکنون شواهدی به صورت ضعیف از دوران تاریخی از آن برجای مانده است. محوطه های قلات شختان و قلات مره نیز دارای شواهدی از دوران تاریخی و اسلامی هستند. سایر محوطه ها به صورت تک دوره ای و با حجم کم یافته های فرهنگی قابل مستندنگاری و مطالعه هستند. وضعیت زمین سیمای منطقه و همچنین محل قرارگیری ساختمان و حوضه آبگیر سد کانی شینکا، از جمله مهم ترین دلایل کمییت، کیفیت و همچنین نوع پراکنش محوطه ها به شمار می روند.
همبودی انسان وحیوان در تدفین های دوران فراپارینه سنگی و نوسنگی در هلال حاصلخیزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
19 - 35
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین یافته های حاصل از کاوش های باستان شناسی تدفین ها هستند؛ برخلاف بسیاری از یافته های باستان شناسی که موقعیت قرارگیری آن ها اغلب بدون اهداف خاصی است، در تدفین قرارگیری یافته ها به صورت تعمدی بوده و در پشت آن اهدافی نهفته است که می تواند منعکس کننده اعتقادات و شرایط زندگی انسان در آن دوران باشد. همراهی حیوانات با انسان ها در تدفین، یکی از شیوه های رایج تدفینی از دوران فراپارینه سنگی و نوسنگی در منطقه هلال حاصلخیزی است که، می تواند دارای مفاهیم زیادی از دنیای گذشته باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی بررسی و معرفی این شیوه تدفینی و بازه زمانی شروع آن، رابطه آن با اهلیسازی حیوانات و همچنین بررسی مفاهیم پنهان در پشت رواج این شیوه تدفینی (همچون ارتباط با شمنیسم و یا نمادگرایی آئینی) است. انجام این پژوهش به روش مطالعه مروری صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که شیوه و سنت تدفین حیوان و همچنین نوع حیوان برگزیده شده برای همراهی انسان در تدفین، در مناطق مختلف و ادوار مختلف زندگی انسان بر اساس نگرش های مختلف، متفاوت بوده است که شامل حیوانات گوشت خوار و هم گیاهخوار می شده است. همچنین، وجود حیواناتی با قابلیت اهلی شدن در تدفین ها، نشان دهنده ارتباط قوی بین انسان و حیوانات بوده و احتمالاً با شروع روند اهلیسازی مرتبط است. علاوه بر کشف بقایای کامل حیوانی در برخی از قبور، بخش هایی از حیوان همراه انسان دفن شده است که به نوعی پیشکشی به متوفی است. همچنین در برخی از موارد، نشانه هایی دال بر حتی ارتباط نمادین بین انسان و حیوان و شمنیسم نیز در تدفین های انسانی و حیوانی وجود دارد.
مناظرات شمشیر و قلم؛ خوانشی از مسایل اقتصادی_اجتماعی در عصر ایلخانی؛ بر اساس رسالۀ شمشیر و قلم وصاف شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر واکاوی مسایل اقتصادی -اجتماعی از خلال متون ادب سیاسی است. رساله تیغ وقلم، نادره اثری از وصاف شیرازی و نمونه ای از مناظره نویسی عصر ایلخانی است که در نوع خود از جوانب گوناگون، شایسته مطالعه و تحقیق است. در تحلیل اثر مذکور که حاصل منازعه تیغ؛ نماد نظامیان و قلم؛ نماد دیوانسالاران است، پرسش این است: مسائل اجتماعی و اقتصادی، حاصل از واگذاری زمین و گاه عهده داری ایالات ، در ازای خدمات، به نظامیان در شکل اقطاع نظامی، در رساله "تیغ و قلم" وصاف، چگونه بازتاب یافته و راهکار برون رفت از آن مشکلات، چگونه طرح و ایده پردازی شده است؟ مدعای پژوهش مبتنی بر روش تبیین تاریخی نشان می دهد: نظامیان در واپسین دهه های عصر ایلخانی؛ با دریافت زمین و گاه حکومت بر ایالات از سوی ایلخان، به ازای خدمات و وظایف نظامی در شکل اقطاع، افزون بر نقش نظامی، نقش آفرین دیگر صحنه های اجتماعی گردیدند. مناظره شمشیر و قلم وصاف؛ توصیف گر شکاف و انشقاق در درون حاکمیت ایلخانی و اثر گذاری آن در بحران ها و مشکلات اجتماعی است که سعی دارد راه حلی برای خروج از این وضعیت ارائه دهد. واژه های کلیدی: ایلخانان، زمینداری،فروپاشی اجتماعی، رساله شمشیر و قلم، وصاف شیرازی.
تحلیل پراکنش مکانی-محیطی استقرارهای مس سنگی شهرستان بستان آباد مبتنی بر روش آماری تحلیل خوشه ای
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۲, July ۲۰۲۴
7 - 33
حوزههای تخصصی:
شهرستان بستان آباد واقع در شرق دریاچه ارومیه به دلیل دارا بودن پتانسیل های زیست محیطی از دیرباز کانون شکل گیری استقرارهای انسانی بوده است. نظر به اینکه شکل گیری سکونتگاه های مردمان در طول دوره های مختلف تحت تأثیر قابلیت های محیط زیست پیرامونشان بوده است بنابراین پژوهش حاضر به بررسی نقش عوامل زیست محیطی در شکل دهی و توزیع مکانی سکونتگاه های دوره مس سنگی شهرستان بستان آباد می پردازد. بدین منظور، 55 محوطه که دربرگیرنده آثار دوران مس سنگی هستند با هدف تعیین میزان تأثیر و تأثرات عوامل زیست محیطی در پراکنش مکانی-محیطی سکونتگاه های مس سنگی شهرستان بستان آباد مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل خوشه ای و نرم افزارهای SPSS و ArcGIS نحوه مکان گزینی استقرارهای مس سنگی شهرستان بستان آباد نسبت به ساختارهای طبیعی بررسی شد. نتایج تحلیل های آماری نشان می دهد که محوطه های دوران مس سنگی شهرستان بستان آباد را می توان براساس مطالعات تحلیل خوشه ای به سه گروه A، B و C تقسیم بندی کرد. خوشه اول (%74 محوطه ها) محوطه هایی با میانگین وسعت 4/0 هکتار، ارتفاع 1965 متر از سطح دریا و فاصله 537 متری از رودخانه را شامل می شود. خوشه دوم (%22 محوطه ها) استقرارهایی با میانگین وسعت 2/1 هکتار، در ارتفاع 2027 متر از سطح دریا و فاصله 574 متری از رودخانه را در برمی گیرد. محوطه های خوشه سوم (%4 محوطه ها) با میانگین وسعتی در حدود 2/6 هکتار، در ارتفاع 1977 متر از سطح دریا و فاصله 1517 متری از رودخانه واقع گردیده اند. تحلیل پراکنش مکانی-محیطی استقرارهای مس سنگی بستان آباد نشان می دهد که بین مکان گزینی سکونتگاه های این منطقه و عوامل محیطی رابطه ای مستقیم و متقابل وجود دارد، این امر باعث همزیستی توامان اقوام کوچ نشین و یکجانشین در این منطقه شده است و نشان دهنده سازگاری مردمان دوره مس سنگی بستان آباد با شرایط محیطی در جهت بیشترین بهره گیری از قابلیت های زیستی موجود است.
ئه سیران خاک، بررسی باستان شناسی گورستان و محوطه سِیَل خَسرو بانکول آسمان آباد ایلام، در غرب زاگرس مرکزی
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۲, July ۲۰۲۴
55 - 104
حوزههای تخصصی:
گورستان و محوطه سیل خسرو در 6 کیلومتری جنوب روستای گدمه در حدود 5/4 کیلومتری شمال غرب روستای مرشدوند و در نزدیکی راه موسوم به کاروانه در ارتفاعات جنگلی بانکول واقع است و چشم انداز کاملی بر دشت کوچک کارزان دارد. این محوطه به دو بخش گورستان و مسکونی تقسیم می شود. داده های سطحی به دست آمده از بررسی نشان دهنده همزمانی این آثار باهم است و نشان می دهد که این محوطه گورستان متعلق به عصر آهن III-I است براساس آثار و داده های معماری به گمان این محوطه در عصر مفرغ پایانی و همچنین دوره های بعد یعنی عصر آهن IV تا حال حاضر با توجه به شرایط زیستی مناسب مورد توجه بوده است. در این مقاله کوشیده ام ضمن ارائه درآمدی کوتاه درباره گاهنگاری گورستان ها، گاهنگاری عصر آهن زاگرس مرکزی و سپس به پیشینه پژوهش های باستان شناسی و همچنین وضعیت جغرافیای بانکول (ازجمله ناهمواری ها، شرایط اقلیمی) که در شکل گیری و مکان یابی و جهت گورها مؤثر بوده و در ادامه بررسی گورستان سیل خسرو، معماری و ساختار گورها و داده های سطحی به دست آمده از کناره گورهای تخریب شده و تحلیل و مقایسه آنها بپردازم و در پایان نیز جمع بندی از کلیه مطلب ارائه داده ام.
آگاهی بخشی تاریخی یکی از روش های روزنامه مساوات در برخورد با استبداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
1 - 32
حوزههای تخصصی:
انقلاب مشروطه و آگاهی بخشی در جامعه ایران، توجه به دانشِ تاریخ برای اعتلای آگاهی را درکانون توجه قرار داد. بر خلاف رسم رایج تاریخنگاری ایرانی که بیشتردر خدمت حاکمیت و قدرت سیاسی بود و وقایع سیاسی و لشکر را قلم می زد، تاریخ نگارانِ نو برای "مردم" نوشتند و بیداری و آگاهی ملت ایران را خواهان بودند. و اما در این انقلاب که با پشتوانه تاریخ و هویتی که از به هم پیوستن متون و رویدادهای تاریخی ساخته شده بود، عرصه روزنامه نگاری با روزنامه هایی چون مساوات به مدیریت محمد رضا مساوات شیرازی که از مخالفان سرسخت استبداد و استعمار بود، با الهام از دانش تاریخ و تاریخ نگاری مدرن، با نقل و تحلیل حکایات تاریخی ایران و جهان، بر تحقق کامل مشروطه و مبارزه با استبداد تأکید داشت. این مقاله با تکیه بر مندرجات و مقالات«روزنامه مساوات» و منابع دیگر، با روش تحلیل محتوا سعی دارد گفتمان تاریخیِ حاکم بر این روزنامه را در یکی از حساس ترین برهه های تاریخ ایران (عصر مشروطه) در مقابله با استبداد تبیین نماید. مقاله در صدد یافتن پاسخ به این سؤال است که، روزنامه مساوات چگونه از دانشِ تاریخ در مبارزه با استبداد بهره می گرفت و جایگاه و نقش آگاهی بخشی تاریخی در این راه چه بود؟ یافته ها حکایت از آن دارد که این روزنامه با ارائه حکایات تاریخی از تاریخ ایران و جهان و تحلیل های دقیق، بر استفاده از دانش و آگاهی بخشی تاریخی به عنوان یکی از الزامات اجتناب ناپذیر تحقق مشروطیت در جهت عدم بازگشت استبداد و استعمار تأکید وافر داشت و در این راه، رسالت بزرگی را بر عهده گرفت. عبرت آموزی از تاریخ با عبرت گیری از شخصیت ها و رخدادهای مهم ایران و جهانِ آن روز، توجه به جدال تاریخی عدل و ظلم و پیروزی عدل، نقش تاریخی ایران در عبور از بحران ها و سرانجام بهره گیری از علم و دانش به عنوان گامی مهم در مبارزه با اشاعه استبداد و استعمار، از موضوعات کانونی مساوات در تثبیت مشروطه و مهار استبداد بود.
بررسی جایگاه بانوان در موقوفات شهرستان گناباد در دوران قاجار و پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳)
6 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی سهم زنان در موقوفات گناباد در دوران قاجار و پهلوی؛ بیان ویژگی ها و مصارف این موقوفات در این دو مقطع؛ تبیین تأثیر گرایش های زنانه در تعیین نوع و مصرف موقوفات؛ چگونگی تعیین متولیان موقوفات زنان گنابادی.روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و برمبنای محتویات اسناد موقوفات موجود در اداره اوقاف گناباد و نیز مندرجات برخی کتب، جایگاه بانوان در موقوفات شهرستان گناباد و موارد مرتبط با موقوفات آنان را بررسی می کند.یافته ها و نتایج: زنان گنابادی تنها در ایجاد 17% از وقفیات دوران قاجار و پهلوی در گناباد مشارکت داشته اند. عمده موقوفات زنان گنابادی، آب و زمین کشاورزی است؛ ولی گاهی درخت توت و عناب هم وقف شده است. اکثر زنان واقف، روستایی هستند و تحت تأثیر قیام سیدالشهداء(ع)، عمده درآمد موقوفات خود را وقف سوگواری محرم کرده اند. تقریباً می توان گفت که واقفان زن گنابادی، گرایش های زنانه خود را در تعیین مصارف موقوفات خود و متولیان آن ها درنظر نگرفته اند.
بررسی ساختاری «امثال و حکم» رایج در زبان فارسی بر مبنای فرانقش اندیشگانی با تأکید بر فرآیندهای اصلی (مادی، رابطه ای، ذهنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
455 - 478
حوزههای تخصصی:
زمینه/هدف: یکی از مظاهر تمدن، فرهنگ و ادبیات هر ملت، مثل ها، جمله های پندآموز و عبارت های حکمت آمیزی است که از اذهان بزرگان علم و ادب و یا مردم عامی آن دیار تراوش کرده و نسل به نسل به آیندگان رسیده و آن ها را با فرهنگ، ادب، عادات و رسوم، شیوه های زندگی، عواطف و طرز تفکّر پیشینیان خود آشنا می کند. از دیدگاه هلیدی الگوهای تجربه و مفاهیم ذهنی خالقان آثار در قالب فرایندهای فعلی نقش اندیشگانی نمود پیدا می کند.روش/رویکرد: نوع مطالعه و روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و شیوه اجرای آن توصیفی (شامل بررسی چگونگی آرایش فرایندهای نقش اندیشگانی) و تحلیلی (شامل کاوش زمینه ها و چرایی شکل گیری خاص آن فرایندها) است.یافته ها/نتایج: در ساختار متنی امثال و حکم مورد بحث، به ترتیب فرآیندهای رابطه ای (39%)، فرآیندهای مادی (24%) و فرآیندهای ذهنی (21%) بیشترین میزان بسامد را دارند. اغلب این عبارات، ساختاری توصیفی دارند که تلاش می کنند به صورت غیرمستقیم، اندیشه مدّنظر را به مخاطب ابلاغ کنند. شیوه کاربرد افعال در ساختار این مثل ها غالباً مجهول است و از طریق اشاره به اشخاص نکره، کلیت امر و جهان شمولی آن ها تقویت شده است. در ساختار این مثل ها، بیشتر بر رفتار، خلق وخو و منش افراد تأکید شده و از کاربرد استعاره ها و کنایه های پیچیده و دور از ذهن پرهیز شده است. مشارکان اصلی این مثل ها عبارت اند از اشخاص، حیوانات، عناصر طبیعی و اشیا که در ساختار این فرآیندها غالباً نقش های معنایی کنشگر و حامل را بر عهده دارند.