فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین توانمندی های ایگو و فراشناخت در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد است.\nروش بررسی: این پژوهش از نوع همبستگی است و در بین جامعه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1394 انجام شد. نمونه این پژوهش 69 نفر از دانشجویان زن و مرد بود که به شیوه در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش دو پرسشنامه فراشناخت و قدرت ایگو است. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و روش های آمار استنباطی شامل همبستگی پیرسون استفاده شده است. دادهای این پژوهش با استفاده از SPSS 23 تحلیل شده است\nیافته ها: بین قدرت ایگو و فراشناخت دانشجویان دانشگاه فردوسی رابطه مثبطت معنی داری وجود دارد (0/001=P). یعنی هرچه قدرت ایگو بیشتر باشد میزان فراشناخت نیز بیشتر است و بالعکس.\nنتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که با توجه به اینکه بین قدرت ایگو و فراشناخت رابطه مثبت قوی وجود دارد و همچنین با توجه به اینکه توانمندهای ایگو گسترده تر از فراشناخت است بنابراین می توان نتیجه گرفت که فراشناخت نیز می تواند یکی از توانمندی های ایگو باشد. با توجه به اینکه نقش مؤثر فراشناخت در پیشرفت تحصیلی، مورد قبول عموم محققین حوزه آموزش و یادگیری است می توان فرض کرد که توانمندی ایگو نیز در امر یادگیری و آموزش مؤثر است.
تأثیر آموزش راهبردهای شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارآمدی بیماران معتاد تحت درمان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی با رویکرد ذهن آگاهی بر خودکارآمدی بیماران معتاد تحت درمان انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه معتادان تحت درمان در مراکز درمان و بازتوانی اقامتی تحت نظارت بهزیستی شهرستان بجنورد بود. برای انتخاب نمونه از بین معتادان تحت درمان مراکز 100 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و مادوکس پاسخ دادند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بودکه پایین ترین نمره را بر اساس مقیاس خودکارآمدی کسب کرده بودند و به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. نتایج با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی( تحلیل کوواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که بین میانگین نمرات پس آزمون خودکارآمدی بعد از حذف اثر پیش آزمون، در گروه آزمایشی تفاوت معنی داری وجود دارد . به عبارتی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معنی داری موجب افزایش خودکارآمدی در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون در مقایسه با گروه کنترل شده بود. نتایج این مطالعه نشان داد شناخت درمانی با رویکرد ذهن آگاهی بر خود کارآمدی بیماران معتاد تحت درمان موثر است.
تأثیر الگوی طراحی آموزشی چهار مؤلفه ای بر میزان بار شناختی بیرونی و مهارت حل مسئله در درس فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر الگوی طراحی آموزشی چهار مؤلفه ای بر میزان بار شناختی بیرونی و مهارت حل مسئله در درس فیزیک بود. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی؛ و از نظر روش شناسی، در زمرة پژوهش های آزمایشی است. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل می باشد. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان منطقة 5 در سال تحصیلی 92- 1393 درشهر تهران بود. نمونه های پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری تصافی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند که شامل 30 نفر بود و در دو گروه آزمایش(15نفر) و گروه کنترل(15 نفر) به طور تصادفی قرار داده شدند. گروه آزمایش، در معرض متغییر مستقل(طراحی آموزشی درس فیزیک بر اساس الگوی چهار مؤلفه ای) قرار گرفت؛ و گروه کنترل با روش رایج آموزش دید. ابزار جمع آوری داده ها، مقایس اندازه گیری 9 درجه ای پاس(1992) بود که روایی صوری آن مورد تأیید استادان و متخصصان قرار گرفت و پایایی آن با روش بازآزمایی 85/0 به دست آمد. ابزار دیگر، آزمون محقق ساختة مهارت حل مسئله بود که روایی صوری آن توسط متخصصان و استادان مشخص شد و پایایی آن با استفاده از روش بازآزمایی 79/0 به دست آمد. سپس، داده ها بااستفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. و با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل(برای میزان بار شناختی بیرونی) و تحلیل کوواریانس(برای آزمون مهارت حل مسئله) تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که الگوی طراحی آموزشی چهار مؤلفه ای بر کاهش میزان بار شناختی بیرونی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه تأثیر معنی داری دارد. همچنین، یافته ها معنی داری افزایش میزان مهارت حل مسئله در گروه آزمایش را نسبت به گروه کنترل نشان داد.
اثر آموزش کارکردهای اجرایی مبتنی بر زندگی روزمره، بر کارکردهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه ذهن آگاهی با تاب آوری در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ذهن آگاهی، مفهومی است که در سالهای اخیر تحت تاثیر تفکر بودایی، توجه روان شناسان، روان درمانگران و محققان را به خود جلب کرده است. مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان یکی از درمان های شناختی– رفتاری نسل سوم یا موج سوم قلمداد می شود. بسیاری از تحقیقات به بررسی عواملی پرداخته اندکه با این متغییر در ارتباط می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه ذهن آگاهی و تاب آوری در دانشجویان می باشد. روش کار: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. برای انجام این پژوهش نمونه ای مشتمل بر 357 نفر (203 دختر و 154 پسر) از دانشجویان دانشکده های علوم انسانی، مهندسی و پردیس دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 1394 به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب گردید. در ادامه به منظور جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی بائر، اسمیت، هاپکینز و تونی (2006)، استفاده به عمل آمد. ضریب آلفای به دست آمده در این مطالعه برای متغیرهای ذهن آگاهی و تاب آوری به ترتیب 733/0 و 856/0 و هم چنین برای مولفه های ذهن آگاهی: مشاهده، توصیف، عمل همراه با آگاهی، عدم قضاوت و عدم واکنش به ترتیب 726/0، 667/0، 802/0، 724/0 و 623/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون با کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: بین ذهن آگاهی و تاب آوری همسو با دیگر پژوهش ها، ارتباط معنی دار وجود دارد (05/0P<).یافته های پژوهش حاکی از آن بود که ذهن آگاهی می تواند موجب ارتقای تاب آوری در دانشجویان شود. نتیجه گیری: بنا بر نتایج این پژوهش توصیه می شود که برنامه ریزان فرهنگی، آموزش عالی و نهادهای تربیتی کشور به بهبود سطح ذهن آگاهی و تاب آوری دانشجویان توجه کنند و آموزش هایی در این زمینه ارائه نمایند.
اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر همجوشی شناختی و شاخص های سلامت جسمانی بیماران مبتلا به فشار خون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی مطالعه حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر همجوشی شناختی و شاخص های جسمانی بیمارن مبتلا به فشار خون اساسی بود. این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنی ها با استفاده از ملاک های ورود و خروج غربال شدند، سپس، 26 بیمار مبتلا به فشار خون در بیمارستان ولی عصر شهرستان رشت انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند(13 بیمار در هر گروه). افراد در گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش طی 8 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود. نتایج نشان داد که بین دو گروه در همجوشی شناختی و شاخص های جسمانی(فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و کورتیزول) تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین، درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش به عنوان یک مداخله موثر در بیماران مبتلا به فشار خون اساسی تلقی می گردد.
مقایسه اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بهشیوه تمثیل و چرخه کارپلوس بر فرایندهای شناختی تحلیل، استنباط، ارزشیابی، استدلال استقرایی و استدلال قیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش تفکر انتقادی به انگیزه برای یادگیری، کسب مهارت های حل مسأله، تصمیم گیری، استدلال و افزایش مهارت های شناختی منجر می شود و پژوهش هاپژوهش ها نشان می دهد تفکر انتقادی را می توان با تمرین و آموزش ارتقا داد. بنابراین، با توجه به نقش اساسی شیوه های آموزشی هدف، این پ ژوهش مقایسه اثربخشی آموزش تفکر انتقادی به روش چرخه کارپلوس و تمثیل به دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از گروه های کنترل با انتخاب تصادفی بود. همچنین، طرح پژوهش دارای دو گروه آزمایش (1- گروه آموزش چرخه کارپلوس؛ 2- گروه آموزش تمثیل) و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی شهرستان سقز (730 نفر) در سال 1391 بود. شیوه نمونه گیری پژوهش خوشه ای چندمرحله ای بود؛ بدین صورت که از میان نواحی دو گانه شهر سقز به طور تصادفی ناحیه یک انتخاب شد و سپس بر اساس فهرست موجود در ناحیه یک، از میان مدارس دولتی این ناحیه، دو مدرسه و از میان دانش آموزان پایه سوم این مدارس تعداد 60 نفر انتخاب و سپس به روش جایگزینی تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. داده های پژوهش با پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم « ب » به دست آمد و برای تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار و تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش تفکر انتقادی به شیوه تمثیل و چرخه کارپلوس مهارت تحلیل انتقادی، ارزیابی انتقادی، استنتاج انتقادی، قیاس انتقادی و مهارت استقرا را بهبود می بخشد (05/0P<)؛ اما بین اثربخشی آموزش تفکر انتقادی به شیوه تمثیل و چرخه کارپلوس تفاوت معنی داری وجود نداشت. همچنین، نتایج نشان داد که تقریباً آموزش به شیوه فنّ تمثیل از آموزش به شیوه چرخه کارپلوس مؤثرتر است. بنابراین، برای کمک به دانش آموزان به منظور اینکه چگونه آموختن را بیاموزند و به مهارت های تفکر انتقادی، همچون: استنتاج، ارزشیابی، قیاس، استقرا و تحلیل دست یابند، می توان از روش های جدید تدریس مانند شیوه تمثیل و چرخه کارپلوس استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی سه روش یادگیری مشارکتی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر پایه دوم راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی سه روش یادگیری مشارکتی (گروه های پیشرفت تیمی دانش آموزان- جیگ ساو- باهم آموختن) بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر پایه دوم راهنمایی منطقه سه تبریز انجام پذیرفته است.گروه نمونه شامل 97 نفر دانش آموز از چهار کلاس است که از راه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. از این چهار کلاس به صورت تصادفی سه کلاس به عنوان گروه های آزمایشی و یک کلاس به عنوان گروه گواه در نظر گرفته شده اند و سپس در طی هشت جلسه در هر یک از گروه های آزمایشی یکی از روش های یادگیری مشارکتی مذکور اجرا شده و گروه گواه روند متداول تدریس را دنبال کرده است. برای گرد آوری داده ها از مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون در دو مرحله ی قبل و بعد از جلسات و برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون توکی استفاده شده است. براساس یافته های پژوهش ، در مقایسه اثربخشی این سه روش بر مهارت های اجتماعی، تفاوت میانگین های به دست آمده بین گروه های آزمایشی معنادار نیستند؛ ولی در مقایسه میانگین نمره های گروه های آزمایشی با گروه گواه، تفاوت میانگین های گروه های آزمایشی الف (گروه های پیشرفت تیمی دانش آموزان) و ب (جیگ ساو) با گروه گواه، به ترتیب در سطوح (01/0P<) و(05/0P<) معنادارند. این در حالی است که تفاوت میانگین های\nگروه های آزمایشی ج (باهم آموختن) و گواه در هیچ یک از این سطوح معنادار نیست. به عبارت دیگر، نتایج گویای تفاوت این سه روش در تأثیرگذاری بر مهارت های اجتماعی هستند.
سبک های تصمیم گیری و ذهن آگاهی و ذهن خوانی: مطالعه ارتباط این سازه ها در یک گروه غیر بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه حاضر، بررسی ارتباط توانایی ذهن آگاهی و ذهن خوانی با هر یک از سبک های تصمیم گیری منطقی، اجتنابی، وابسته و شهودی در دانشجویان بود. روش: بدین منظور 182 دانشجو (71 مرد و 111 زن) به روش تصادفی چندمرحله ای از دانشگاه های شهرستان بناب انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس (1995)، پرسشنامه مهارت ذهن آگاهی کنتاکی (KIMS) و آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم (RMET) را تکمیل کردند. یافته ها: طبق یافته ها، توانایی ذهن آگاهی و ذهن خوانی با سبک های تصمیم گیری منطقی و شهودی رابطه مثبت و با سبک وابسته رابطه منفی معناداری داشتند. توانایی ذهن خوانی با سبک اجتنابی نیز رابطه منفی معناداری داشت. همچنین، سبک های تصمیم گیری منطقی و وابسته، توسط هردو متغیر ذهن آگاهی و ذهن خوانی، قابل پیش بینی بودند؛ اما سبک اجتنابی و شهودی را فقط توانایی ذهن خوانی پیش بینی می کرد. نتیجه گیری: بنابراین به نظر می رسد با آموزش مهارت ذهن آگاهی و تقویت توانایی ذهن خوانی، می توان تصمیم گیری در افراد را بهبود بخشید.
اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر بهبود عملکرد توجه پیوسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رسیدن به عملکرد بهینه توجه از مهم ترین اهداف دانشجویان است. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر ارتقای توجه پیوسته انجام شد. روش: این پژوهش، به صورت نیمه تجربی بوده و در آن از پیش آزمون پس آزمون با گروه پلاسیبو استفاده شد. روش نمونه گیری به صورت در دسترس است. نمونه شامل 30 دانشجوی ورزشکار شهر تبریز بود. 15 نفر برای گروه آزمایش و 15 نفر برای گروه پلاسیبو به صورت جایگزینی تصادفی انتخاب شدند. آموزش نوروفیدبک طی 20 جلسه، هر هفته سه جلسه اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمره های پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و پلاسیبو تفاوت معنی داری وجود داشت، به نحوی که آموزش نوروفیدبک باعث بهبود توجه مستمر در افراد شده است. به نحوی که بین دو گروه در نتیجه کل [73/19F=، 001/0< P]، زمان آزمایش [14/11F=، 003/0 P
تاثیر 8 هفته تمرین ایروبیک بر عملکرد شناختی کودکان دارای اختلال یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال یادگیری از چالش برانگیزترین اختلالات در زمینه ی روان شناسی و آموزش و پرورش است. یکی از ویژگی های مهم کودکان دارای اختلال یادگیری، اختلال درکارکردهای حافظه است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات ایروبیک بر بهبود عملکرد شناختی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، 45 نفر از دانش آموزان دختر 8 ساله مبتلا به اختلال یادگیری شهرستان سرایان در سال تحصیلی 93-1392 بودند که30 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به تصادف در دو گروه 15 نفری شاهد و آزمون قرار گرفتند. در ابتدا از طریق مصاحبه با کودک و والد، بررسی پیشینه و اجرای آزمون وکسلر اختلال یادگیری در این افراد تایید شد. به منظور ارزیابی عملکرد شناختی از آزمون وکسلر تجدید نظر شده ی کودکان استفاده شد. سپس گروه آزمون به مدت 8 هفته برنامه ی تمرین درمانی ایروبیک را دریافت کردند. تحلیل آماری با استفاده از روش توصیفی، تحلیل واریانس و با کمک نرم افزارSPSS نسخه ی 18 انجام شد.
یافته ها: بنا بر نتایج این تحقیق، 8 هفته تمرینات ایروبیک بر بهبود عملکرد شناختی کودکان دارای اختلال یادگیری در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد تاثیر معنی داری داشته است (05/ 0P<).
نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرینات ایروبیک می تواند به عنوان یک روش غیر تهاجمی و غیر دارویی تاثیر مثبتی بر بهبود عملکرد شناختی کودکان دارای اختلال یادگیری داشته باشد.
ویژگی های روان سنجی پرسش نامه فراشناخت های شناور بودن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه فراشناخت شناور بودن بر روی جامعه دانشجویی صورت پذیرفت. برای این منظور تعداد 390 نفر از دانشجویان دانشگاه ارومیه به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه فراشناخت شناور بودن، پرسش نامه فرا هیجان های مثبت و فراشناخت های مثبت و باورهای فراشناختی به منظور پاسخ دهی بین شرکت کنندگان پژوهش توزیع شد. پس از گردآوری داده ها، جهت تعیین ویژگی های روان سنجی پرسش نامه فراشناخت شناور بودن ابتدا اعتبار این پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ و باز آزمایی و دو نیمسازی سنجیده، روایی ملاکی آن با پرسش نامه فرا هیجان های مثبت و فراشناخت های مثبت و باورهای فراشناختی مورد بررسی قرار گرفت، همچنین ساختار عاملی آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی ارزیابی شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد پرسش نامه فراشناخت شناور بودن دارای دو عامل است و بررسی پایایی پرسش نامه با استفاده از ضرایب آلفا، باز آزمایی و دو نیمسازی نشان دهنده ثبات پرسش نامه بود، همچنین روایی ملاکی پرسش نامه با دیگر مقیاس ها حاکی از روایی تفکیکی و همگرایی مطلوب بود. در مجموع یافته ها نشان داد که پرسش نامه فراشناخت شناور بودن دارای ویژگی روان سنجی مطلوبی در نمونه جمعیتی دانشجویی و بهنجار بوده و می توان از این ابزار در مطالعات صورت گرفته در فرهنگ ایرانی استفاده کرد.
نقش کارکردهای توجهی اجرایی حافظه فعال در عملکرد ریاضیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت و رویکردهای یادگیری به عنوان پیش بین های عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی، رویکردهای یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. به این منظور 371 نفر از دانشجویان علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز تبریز (259 زن و 112 مرد) به صورت تصادفی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه پنج عامل اصلی شخصیت و سیاهه رویکردها و مهارت های مطالعه توسط این دانشجویان تکمیل شدند و معدل کل دانشجویان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. برای تحلیل داده های جمع آوری شده آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی و تحلیل مسیر مورداستفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی، رویکرد یادگیری راهبردی و عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت ولی بین رویکرد سطحی با عملکرد تحصیلی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که اثر مستقیم وظیفه شناسی بر عملکرد تحصیلی هنگامی که رویکرد راهبردی در گام دوم وارد تحلیل می شود، از بین می رود. در این تحلیل دو پیش بین معنی دار برای عملکرد تحصیلی وجود داشت: رویکرد راهبردی (باارزش بتای مثبت) و رویکرد سطحی (باارزش بتای منفی). نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که اثر غیرمستقیم وظیفه شناسی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان از طریق رویکرد راهبردی میانجی گری می شود.
بررسی رابطه راهبردهای فراشناختی با یادگیری خود راهبر در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: با توجه به تحولات روزافزون دانش در دنیای دانش مدار کنونی، نیاز به یادگیری خود راهبر و راهبردهای فراشناختی در دانشجویان علوم پزشکی، امری ضروری می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه راهبردهای فراشناختی با یادگیری خود راهبر در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شد. روش بررسی: این پژوهش به روش توصیفی همبستگی در سال 1394 انجام شد. نمونه ای با حجم303 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی بر حسب جنسیت انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه حالت فراشناختی اونیل و عابدی و پرسشنامه یادگیری خود راهبر فیشر و همکاران جمع آوری شد. سپس اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
بررسی اثربخشی مداخله شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه بر میزان بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق بررسی تاثیر مداخله شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه بر میزان کیفیت زندگی ، وبهزیستی روان شناختی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس میباشد. روش: این مطالعه یک پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است، جامعه پژوهش آن را کلیه بیماران مبتلا به ام اس که در جامعه ام اس ایران دارای پرونده هستند تشکیل می دهد که از میان آنها ، 30 نفر به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. این بیماران به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند، سپس گروه آزمایش تحت مداخله قرار گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات دو پرسشنامه استاندارد، شامل پرسشنامه کیفیت زندگی خاص بیماران ام اس و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و کیز بودکه قبل و بعد از مداخله بوسیله آزمودنی ها تکمیل گردید. یافته ها: تحلیل کو واریانس نشان داد که بین میانگین های نمرات گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون متغییر های بهزیستی روان شناختی وابعاد روانی کیفیت زندگی تفاوت معنی داری وجود دارد(1/00 P˂) نتیجه گیری: مداخله شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه را می توان به عنوان مداخله روان شناختی ثمر بخش برای افزایش شاخص های بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی مبتلایان به بیماران مولتیپل اسکلروزیس معرفی کرد
تاثیر کیفیت و کمیت دیدگاه دیگران در دیدگاه گیری بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیرا پژوهشگران حوزه شناختی به بررسی فرایندهای درگیر در ذهن خوانی و محدودیت های ذهن خوانی خودکار، توجه بیشتری نشان داده اند. دیدگاه گیری بصری به عنوان بخشی از ذهن خوانی در این پژوهش مورد توجه قرار گرفت. پژوهش حاضر، با هدف مشخص کردن تاثیر کیفیت و کمیت دیدگاه دیگران در دیدگاه گیری بصری انجام شد. به این منظور 42 آزمودنی مرد انتخاب و به دو گروه آزمایشی 21 نفره تخصیص داده شدند. سپس به وسیله ابزار دیدگاه گیری بصری مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثرات اصلی نوع قضاوت، کیفیت دیدگاه و تعامل این دو معنادار است. به این معنا که شرکت کنندگان دیدگاه خود را سریع تر از دیدگاه دیگری و موقعیت دیدگاه مساوی را سریع تر از موقعیت دیدگاه ناقص و مشابه قضاوت کردند. در حوزه محاسبه دیدگاه، نتایج نشان داد که دیدگاه دیگری اگرچه بی ربط باشد، به صورت خودکار محاسبه می شود و این خودکاربودن به واسطه تعداد افراد محدود نشده است. هم چنین برخلاف انتظار، دیدگاه گیری در موقعیت دیدگاه مساوی سریع تر از موقعیت دیدگاه مشابه صورت گرفت. این یافته، چالش هایی را برای فرضیه شبیه سازی، که در آن فرض می شود فرد ابتدا دیدگاه خود را به صورت شهودی درک می کند و سپس به واسطه تعدیل دیدگاه خود پی به دیدگاه دیگری می برد، به همراه دارد.
مقایسه ی اثربخشی الگوهای طراحی آموزشی رایگلوث، گانیه و روش مرسوم در یادگیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی میزان اثربخشی الگوهای طراحی آموزشی رایگلوث و گانیه با همدیگر و با روش مرسوم در یادگیری درس حرفه وفن سوم راهنمائی بود. برای رسیدن به این هدف از روش شبه آزمایشی و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه این پژوهش تمامی دانش آموزان سوم راهنمائی پسر شهرستان قدس و نمونه آن 59 نفر از این جامعه بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و در سه گروه گواه، گروه الگوی طراحی آموزشی گانیه و گروه الگوی طراحی آموزشی رایگلوث قرار گرفتند. برای هر سه گروه پیش آزمون، پس آزمون و آزمون یادداری اجرا شد. برای تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی، شاخص هایی نظیر میانگین و انحراف استاندارد نمرات، محاسبه شد و در بخش آمار استتنباطی و برای بررسی فرضیه پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده نشان داد که تفاوت بین گروه های آموزش مرسوم و الگوهای طراحی آموزشی رایگلوث و گانیه در سطح معناداری 95درصد معنادار می باشد ولی بین الگوهای طراحی آموزشی گانیه و رایگلوث تفاوت معناداری مشاهده نشد.
تمایزیافتگی و تفکرارجاعی: نقش واسطه ای درماندگی آموخته شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوش حاضر با هدف پیش بینی تفکر ارجاعی بر اساس تمایز یافتگی خود با واسطه درماندگی آموخته شده در دانشجویان انجام شد. روش: 335 نفر (164 پسر و 176 دختر) از دانشجویان دانشگاه آزاد لار به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های تمایزیافتگی دریک (2011)، پرسشنامه درماندگی آموخته شده کوینلس و نلسون (1988) و پرسشنامه تفکر ارجاعی ارینگ (2010) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان مبتنی بر روش بارون و کنی (1986) نشان دادند که واکنش سازی عاطفی، هم آمیختگی با دیگران و گسلش عاطفی پیش بینی کننده مثبت تفکر ارجاعی و موقعیت من پیش بینی کننده منفی تفکر ارجاعی است. همچنین هم آمیختگی با دیگران و گسلش عاطفی، پیش بینی کننده مثبت درماندگی آموخته شده و موقعیت من پیش بینی کننده منفی درماندگی آموخته شده بودند. در نهایت درماندگی آموخته شده، در رابطه بین تمایز یافتگی و تفکر ارجاعی نقش واسطه ای را ایفا کرد. نتیجه گیری: به این ترتیب که واکنش هیجانی و موقعیت من به واسطه درماندگی آموخته شده به ترتیب پیش بینی کننده مثبت و منفی تفکر ارجاعی بودند.
تأثیر ارائة محتوای الکترونیکی با سبک های آموزشی زبانی، دیداری-فضایی و حرکتی-جسمانی گاردنر بر یادگیری، درآموزش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش و پرورش می کوشد تا به وسیلة آموزش الکترونیک از جدیدترین فناوری ها در یادگیری برای توسعه، بهبود کارآیی، و فراهم سازی عدالت آموزشی بهره گیرد. این پژوهش، با هدف بررسی تأثیر سبک های آموزش مبتنی بر هوش های زبانی، فضایی و حرکتی-جسمانی گاردنر، بر پیشرفت تحصیلی در آموزش ترکیبی انجام گرفت. در این پژوهش 60 نفر از دانش آموزان دختر سال سوم رشتة کامپیوتر هنرستان های کاردانش شهر اصفهان شرکت داشتند، که به طور تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. قبل از پژوهش، دو گروه از نظر نیمرخ هوش های چندگانه و مشخصات زمینه ای مقایسه شدند و تفاوت معنی داری (در سطح05/0p< ) در دو گروه مشاهده نشد. همچنین، از یک پرسشنامة پیشرفت تحصیلی معلم ساخته به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. آموزش در هر دو گروه به صورت آموزش ترکیبی انجام شد. در گروه آزمایشی، علاوه بر روش مرسوم، از محتوای الکترونیکی محقق ساخته مبتنی بر هوش های چندگانه استفاده شد. جهت تحلیل داده های آماری از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج پژوهش، به طور معنی داری(در سطح05/0p< ) پیشرفت تحصیلی بالاتر دانش آموزانی را که همراه با محتوای الکترونیک با سبک آموزشی فضایی آموزش دیده اند، نسبت به دانش آموزان گروه کنترل نشان می دهد.