فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
73 - 95
حوزههای تخصصی:
میرزا عبدالقادر بیدل یکی از پرسراینده ترین شاعران گستره ادب پارسی دری به حساب می آید. چون به پیمانه او که بیشتر از نود و نه هزار بیت سروده است، کمترین سخن سرایان ما بدین درجه و مقام رسیده اند. آنچه که کلام این سرایشگر بزرگ را رنگ وبوی دیگر بخشیده و از سایر سرایشگران متمایز ساخته است، نحوه ترکیب سازی ها و بسامد بالایی ویژه واژگانی هم چون: حیرت، موج، آیینه، وحدت، عدم، رنگ، خط، ادب وغیره است. دست ادب آفرین او از این واژگان، به ویژه واژه (ادب) ترکیب های هنری زیبا و گوناگونی ساخته است. در این مقاله سعی شده است، گونه های کاربردی ادب و مفاهیم آن در دیوان بیدل مورد بررسی و تحلیل قرار داده شود. هدف کلی این کاوش ادبی، بازنمایی جلوه های رنگین ادب، در سرایش های هنری بیدل و باز شناخت شعر او از این منظر است. اهمیت این پژوهش که بر مبنای روش تحلیلی- توصیفی انجام شده، در این است که تاکنون این موضوع در دیوان بیدل بازنمایی نشده است. از این جهت ضرورت بود من حیث یک مسأله تحقیقی مورد بررسی قرار گیرد. یافته های آن نشان می دهد که اشعار بیدل، افزون بر درون مایه بلند عرفانی- ادبی، نیز یکی از منابع فربه و غنامند عرصه فرهنگ نگاری به ویژه قاموس های ترکیبی می باشد و نتایج آن نیز می رساند که ادب با گونه ها و مفاهیم مختلف آن بیش از ۱۷۱ بار در دیوان او به کار رفته است.
Narrative of Obsession: Manipulated Identities, Labyrinthine Emotions in Iris Murdoch’s A Word Child(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The theoretical discussion of the present paper is particularly based on the insights of Giorgio Agamben contextualized in Iris Murdoch’s novel, A Word Child (1975), written in the transitional period of the seventies England. It will inspect Agamben’s biopolitical insights to examine how they may contribute to understanding of the dark side of sovereignty considering the figure of a banished individual. Taking the precariousness of the emotional, political and ontological faculties of ‘love’, ‘homo sacer’ and ‘bare life’ allocated to the human being in Murdoch’s novel, A Word Child , this paper offers a different view of Murdoch’s inspirational emphatic love, socio-political abstruse problems in her novel arguing that Agamben’s account of these issues supplies an underlying structure of the form-of-life. It resounds through Agamben’s view as a never-ending struggle of human beings to underpin the messiness and cruelty of life in which characters are emotionally engaged and entrapped in order to examine some potentialities as the escape routes from the prevailing deadlocks of the era and eventually to trace, according to Agamben, a form-of-life that is called a happy life.
تحلیل تاریخی نقش و جایگاه زنان در آیین های سوگواری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنگامی که از آیین، در چشم انداز تاریخی سخن می گوییم، با پدیده ای فرهنگی سروکار داریم که از ریشه های عمیق اجتماعی، اسطوره شناختی و فرهنگی برخوردار است. یکی از این جنبه های اجتماعی، که در طول تاریخ با آیین ها همراه بوده، نقش و کارکرد جنسیتی است. آیین ها تجسم نظام مند باورها و میثاق های اسطوره ای و مذهبی اند و زنان در اغلب جوامع، در مقایسه با مردان، نقش برجسته تری در تقید و بازتولید اندیشه های مذهبی دارند. آیین سوگواری از آیین های فراگیر در جهان است؛ در ایران نیز آیین های کهن سوگواری در تلفیق با رویداد مذهبی عاشورا به قوت خویش باقی مانده و تا به امروز برگزار می شوند. نگاهی به تاریخ این آیین ها نیز نشان می دهد، زنان همواره نقش اساسی و تعیین کننده ای در برگزاری و مشارکت در آیین های سوگواری داشته اند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که حضور و نقش قابل توجه زنان در آیین-های سوگواری رسمی، چه زمینه ها و دلایل اسطوره ای، تاریخی و اجتماعی دارد؟ روش تحقیق، تاریخی-تحلیلی و نتیجه به دست آمده مبین این است که زنان، بنا به ماهیت زنانه آیین های سوگواری، همواره حامی و مشارکت کننده این آیین ها بوده اند و نظام های سیاسی نیز علیرغم محدودیت های تاریخی زنان، در این زمینه ممانعتی برای آنان ایجاد نکرده، بلکه بنا به ضرورت، گاه از مشارکت آیینی آنان بهره برداری سیاسی و اجتماعی نیز کرده اند.
چالش های بازنویسی تجربه ی تاریخی مطالعه ی تطبیقی رمان های ببر کاغذی اثر اولیویه رولان و کوچه ابرهای گمشده نوشته ی کورش اسدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
581 - 603
حوزههای تخصصی:
جنبش مه 68 در فرانسه و انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 هر کدام به شکلی در نیمه ی دوم قرن بیستم از آرمان انقلابی، آزادی بخش و ضد امپریالیستی جهانی متاثر شدند. در حالی که میشل فوکو و رضا براهنی به دلیل اهمیت این دو واقعه سیاسی و اجتماعی، مختصرا به شباهت و تفاوت هایشان اشاره کرده اند، تاکنون مقایسه ای ادبی بین رمان هایی که درباره ی این وقایع نوشته شده اند انجام نگرفته است. این پژوهش مطالعه ای است پیرامون چگونگی بازنویسی تاریخ این دو جنبش انقلابی در رمان ببرکاغذی اثر اولیویه رولان، فعال سابق چپ پرولتری و رمان کوچه ابرهای گمشده نوشته ی کورش اسدی، نویسنده ایرانی از نسلی که انقلاب را تجربه کرده است. امانوئل بوژو محقق فرانسوی به منظور تبیین مسأله ی بازنویسی تاریخ، ارتباط بین تاریخ و روایت ادبی را مورد بررسی قرار می دهد. در چارچوب نظرات بوژو، می توان از کاوش باستان شناسانه ی حافظه و بازتولید صدای شاهدان به عنوان دو نمونه از الگوهای بازنویسی تاریخ در ادبیات اشاره کرد. در این مقاله کوشش می شود این الگوها از رهگذر نظریه های روایت شناسی مورد بررسی قرار گیرد تا تفاوت ها و شباهت های این بازنویسی معلوم گردد. از سوی دیگر نقش و مسئولیتی که خواننده در رمزگشایی و فهم دارد مرحله آخر تکامل فرایند بازنویسی است که به آن پرداخته خواهد شد.
کارکرد شعر فارسی در خاطره نگاری های دفاع مقدس با تکیه بر پنج اثر ( دا، من زنده ام، آن بیست و سه نفر، پایی که جا ماند، سلام بر ابراهیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاطره نگاری یکی از انواع نثر معاصر است که با رمان خاطره های دفاع مقدس به کمال خود نزدیک شده است. از خصایص این آثار کاربرد اشعاری در ضمن متن آن است. پژوهش حاضر به کمک ابزار کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی، به دنبال بررسی نوع، کارکرد و کیفیت اشعار این متون است. بر همین اساس پنج اثرِ دا، من زنده ام، آن بیست-وسه نفر، پایی که جاماند و سلام بر ابراهیم که پرمخاطب تر و از نمونه های أعلای ادبیّات پایداری هستند برای تحلیل انتخاب شدند. اشعارِ این متون بیشتر از شاعران کلاسیک فارسی است که چهار زمینه محتوایی اصلی دارد: 1.دلاوری رزمندگان و تهییج مخاطب 2.اسارت، غم غربت و حس نوستالژی 3.تجلیل از شهدا و رزمندگان 4.پیامدهای جنک و ویرانی . شعر در این آثار، برخلاف گذشته، بیشتر کارکردی عاطفی-انگیزشی دارد. آثاری که تصویرگر روزهای آغازین جنگ هستند اشعاری حماسی دارند و شجاعت رزمندگان را با تکیه بر بن مایه های ملی-مذهبی نشان می دهند. فضای معنوی جنگ، باعث شده بیشترین اشعار به کار رفته در این آثار، اشعار عرفانی مولانا باشد. اشعارِ رمان خاطره های اُسرا نشانگر حس نوستالژی رزمندگان اسیر نسبت به وطن، خانواده و یاران شهید است. کلمات «کربلا»، «شهید»، «خون» و «خاکستر» در این اشعار پربسامد است که نشان دهنده بن مایه های مذهبیِ دفاع و ویرانی های جنگ است.
تأثیر داستان شیخ صنعان در توصیف پیر در غزلیات عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حکایت شیخ صنعان، پیر اعمالی برخلاف شریعت و عرف جامعه اسلامی انجام می دهد؛ بااین حال بر لزوم وجود پیر و اطاعت بی چون وچرا از وی، حتی در اعمال خلاف شریعت، تأکید شده است. در غزلیات عطار، واژه «پیر» بارها تکرار شده و در دو معنی لغوی «فرد مسن» و «ریش و موی سپید» و اصطلاح «مرشد و راهنما» در سلوک عرفان به کار رفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های پیر در غزلیات عطار و تأثیر حکایت شیخ صنعان بر این ویژگی ها انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل محتوا بوده و جامعه آماری آن، همه غزلیات عطار نیشابوری است. با بررسی حکایت شیخ صنعان در منطق الطیر، می توان ویژگی های برجسته وی را به این شرح دسته بندی کرد: عاشق ترسازاده ای شدن، خمرنوشی، زنار بستن، خرقه سوزی، بت پرستی/ کافر شدن، سوزاندن قرآن، خوکبانی و اسلام تازه کردن. در میان این ویژگی ها، خمرنوشی، زنار بستن و خرقه سوزی، در توصیف پیر در غزلیات عطار، برجسته تر به نظر می رسند. به نظر می رسد عطار نیشابوری، تعلق خاطر و شیفتگی خاصی به شیخ صنعان داشته و صفات و ویژگی های او را به دیده اقبال می نگریسته است. به همین دلیل، در اغلب ابیاتی که عطار از پیر نام می برد، نشانی از شیخ صنعان دیده می شود. به نظر می رسد عطار آگاهانه و با هدف بیان مفاهیم عرفانی، به شیخ صنعان تلمیح زده است. گویی عطار در غزلیات، با تکرار ویژگی های شیخ صنعان به شیوه های مختلف، از چهره پیر عرفانی خود پرده برمی دارد.
بررسی مؤلفه های عشق ممنوعه در رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» زویا پیرزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
40 - 58
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی شاخص های عشق ممنوعه در صفات رفتاری شخصیت های اصلی رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» زویا پیرزاد (متولد 1331) می پردازد. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی به عشق ممنوعه در این رمان می پردازد. عشق ممنوعه برقراری رابطه عاشقانه با افرد متأهل است که با زیر پاگذاشتن تعهد همراه است. زمانی که یک فرد متأهل خارج از رابطه زناشویی خود به فرد دیگری عشق بورزد، در حال تجربه یک عشق ممنوع است. راوی و شخصیت اصلی رمان ِ مذکور، زنی تحصیل کرده و خانه دار به نام کلاریس آیوازیان است که همراه با همسرش آرتوش و سه فرزندش به نام های آرمن، آرمینه و آرسینه در دهه چهل شمسی در آبادان زندگی می کند. دغدغه او تکرار و روزمرّگی است. با آمدن همسایه ای به نام امیل سیمونیان این جریان یکنواخت متحول می شود و کلاریس وارد مرحله عشق ممنوعه به همسایه تازه وارد می شود. در فصل پایانی، کلاریس به خودشناسی می رسد و با طی مراحل انواع خویشتن یابی، خوشحال است که امیل و خانواده اش از همسایگی آنها رفته و به توهم باطل وی در مورد عشق پایان داده اند.
بررسی شاخصه های «شعر سیاه» در اشعار هوشنگ ابتهاج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
60 - 71
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «شعر سیاه» به شعری گفته می شود که احساسات و افکار منفی و دردآلود انسان را بازگو کند. شاعران و نویسندگان معاصر، متأثر از برخی نظریات فلسفی و نیز اوضاع اجتماعی و سیاسی جامعه خود به نوعی رمانتیسم سیاه و بدبینانه روی آوردند و با استفاده مکرر از مفاهیمی مانند غم، اندوه، ناامیدی، شکست، تنهایی، مرگ و ... شعر سیاه را پدید آوردند. در ایران، بسیاری از شاعران و نویسندگان متأثر از جریان های سیاسی و اجتماعی دوره پهلوی، به ویژه کودتای 28 مرداد 1332 و سلطه استبداد و خفقان در جامعه، دچار یأس و ناامیدی و سرخوردگی شدند و در اشعارشان با خلق فضاهای سیاه و مضامین غم آلود، نارضایتی خود را از وضع موجود نشان دادند. هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث، نصرت رحمانی و نادر نادرپور از این شاعران بودند. نتیجه اینکه مرگ اندیشی در شعر ابتهاج در طی دوره اول (فردی) و دوره دوم (اجتماعی)، متفاوت است و شاعر در نخستین شعرهای خود بر اساس نگاه فردی و غم هجران یار، خواهان مرگ زودتر از موعد است تا او را از رنج زندگی برهاند؛ اما در دوره دوم و در کشاکش مبارزه با حکومت استبداد، مرگ در میدان جنگ و مردن چون مردان را بالاترین شجاعت می داند.
جلوه های تشبیه تمثیل دنیا در نسخه خطی مجلس آرای محمّد محسن شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
100 - 131
حوزههای تخصصی:
تمثیل که یکی از روش های بیان غیر مستقیم معانی و اندیشه های شاعر و نویسنده است که کلام را ادبی و بر تاثیر سخن در مخاطب می افزاید و سخن را مؤثرتر می کند. نماد و تمثیل در ادبیّات کلاسیک فارسی به ویژه ادب عرفانی، علاوه بر شعر در متون نثر رایج بوده است. نویسنده به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای درصدد آن است تا جلوه های تشبیه و تمثیل دنیا در «مجلس آرا» مورد بررسی قرار دهد. مجلس آرا از متون تعلیمی و از نوع اخلاقی-روایی قرن یازدهم هجری است که محمّد محسن شیرازی در چهل حدیث و مجلس به رشته تحریر درآورده است. این اثر به عنوان یکی از آثار ادبی مهم، حاوی تصاویر و عباراتی است که با بهره گیری از تشبیه و تمثیل، مفاهیم عرفانی و اخلاقی را به خواننده منتقل می کند. ابتدا به تعریف و توضیح تشبیه و تمثیل پرداخته شده و سپس مثال هایی از این نسخه خطی ارائه و تحلیل گردیده است. در بخش تحلیل، نحوه استفاده نویسنده از این ابزارهای ادبی برای توصیف دنیا و انتقال پیام های اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین مقایسه ای بین کاربرد تشبیه و تمثیل در این اثر انجام شده و تأثیر هر یک بر خواننده تحلیل شده است. در نهایت، نتایج نشان می دهد که تشبیه و تمثیل در «مجلس آرا» نقش بسزایی در تعمیق مفاهیم و ارتقاء کیفیّت ادبی اثر دارند و به مخاطب کمک می کنند تا به درک بهتری از موضوعات پیچیده و معنوی دست یابد. این مطالعه می تواند؛ زمینه ساز تحقیقات بیشتر در زمینه ادبیّات کلاسیک و تحلیل های ادبی مشابه باشد
تحلیل گفتمان روش های زبانی ادبی در مرزبندی میان خود و دیگری در «دمی علی کفی» اثر سمیح القاسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش و روش های عناصر زبانی در نمایش هویت خودی و مرزبندی خود با دیگری در شعر سمیح القاسم در کتاب «دمی علی کفی» پرداخته است. «دمی علی کفی»، مجموعه ای از اشعار پایداری سمیح است که او در آن تلاش کرده است از طریق شعر، به دفاع از وطن و هموطنان خود بپردازد؛ وطنی که خاک آن میراث اجدادی یک ملت است و به سبب سستی یا خیانت سردمداران وقت به اشغال بیگانگان درآمده است. شاعر در این اثر، شعر را سلاحی می بیند که باید با آن به دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم پرداخت. پژوهش پیش رو درصدد است با بررسی روش های ادبی و زبانی بکارگرفته شده در شعر، نحوه مرزبندی میان خود و دیگری در این اثر را تحلیل و بررسی کند و به این سؤال پاسخ دهد که عناصر ادبی و زبانی از چه طریق در مرزبندی طرف خودی با بیگانه نقش ایفا کرده اند؟ و به این نتیجه می رسد که روش هایی چون تکرار و چرخش ضمیر، نقش اساسی در معرفی هویت فلسطینی و ایجاد مرز میان خود و دیگری داشته است.
بررسی تطبیقی جلوه های میراث دینی در شعر قیصر امین پور و فایز خضور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
159 - 187
حوزههای تخصصی:
مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی ،امکان خوبی برای بررسی آثار ادبی ملل گوناگون فراهم می سازد.جنگ درون مایه ای است که ادیبان ایران و فلسطین به باز تاب آن در آثار خویش پرداخته اند. این پژوهش به بررسی نشانه های میراث دینی در شعر دو شاعر مقاومت، قیصر امین پور و فایز خضور می پردازد. این دو با هدف تربیتی و برانگیختن همت مردم برای مبارزه با دشمن، در اشعارشان، اقتباس هایی از داستان های قرآن داشته اند و از شخصیت های دینی و تاریخی نیز بهره گرفته اند و کوشیده اند از این طریق وضعیت غم انگیز جامعه ایران و فلسطین در زمان حاکمان را به تصویر بکشند، اما قیصر امین پور از طریق به تصویر کشیدن وقایع اجتماعی در زمان جنگ، در صدد دعوت جوانان به آزاد سازی بخش های اشغال شده کشور بود. همچنین هر دو شاعر به تصویر خرابی ها، ویرانی هاو کشتارو تأکید بر پیروزی حتمی مظلومان بر ظالمان پرداخته اند.
تحلیل نگرش زندگی به مثابه فرصت از منظر عطّار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
102 - 122
حوزههای تخصصی:
آدمی به اختیار خود پا به هستی نگذاشته تا به اراده خود نیز از اینجا رخت بربندد. با اندکی تسامح، تنها اختیاری که در اختیار وی قرار داده شده، فاصله تولد تا مرگ است که از آن به زندگی/عمر تعبیر می گردد. البته برخی این اختیار را در اثر عواملی نادیده می انگارند و برخی نیز که عمدتاً بینش الهی دارند این مجال را «فرصتی» می دانند که باید به درستی درک شود؛ زیرا با اتکا به این رویکرد هم زندگی این جهانی را می توان سامان داد هم زندگی آن جهانی را. اینان معتقدند این زندگی، اندک است و زودگذر، و زندگی دیگر بسیار است و دائمی؛ پس باید بهترین بهره را از آن یافت. این شیوه از زیستن، دارای مؤلفه هایی چون زیستِ آگاهانه، زیست اینجایی، اندیشه آنجایی، بهره مندی از زندگی به قدر ضرورت و کفایت، عدم وابستگی و دلبستگی، اراده معطوف به غیر/خویش و هزینه کردِ زندگی در امور شایسته می باشد. آدمی با تکیه بر این مؤلفه ها، زندگی کیفی را تجربه خواهد کرد. اساس این نوع زندگی بر «کیفیت» و «چگونگی» است. به این معنا که طول عمر آدمی مهم نیست، بلکه نوع زیست او اهمیت دارد. آنچه باعث می شود تا نوع انسان ها از این نگاه به زندگی غافل شوند، دو عاملِ تربیت نکردن نفس و عدم توجه به مقوله مرگ است. از این منظر تاکنون به آثار عطار توجه نشده. روش تحقیق، کتابخانه ای و تحلیل محتواست.
تحلیل داستانهای معاصر فارسی بر اساس الگوی کنشگران و مربع معنایی گرمس با تکیه بر داستانهایی از ساعدی، درویشیان و م.ا.بهآذین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
129 - 162
حوزههای تخصصی:
روایتشناسی گرمس از جمله نظریههاییست که سعی دارد به الگوهایی که متن بر اساس آنها نظام یافته دست یابد. گرمس در مرحلۀ اول با تعیین دستور زبان روایت ساختارهای حاکم بر اثر را مشخص میکند و سپس مناسبات درون متنی این نشانهها را که برسازندۀ نظام و ساختار اثر است، تبیین میکند تا از خالل آنها معنای اثر را به دست دهد. در این پژوهش به بررسی الگوهای روایی داستانهای رئالیستی در داستان ترس و لرز از غالمحسین ساعدی، بیالون از مجموعۀ آبشوران علی اشرف درویشیان و دختر رعیت از محمود اعتمادزاده با تکیه بر نظریۀ گرمس پرداخته شده است. هدف از انجام این پژوهش، تطبیق ساختاری برخی از داستانهای معاصر با نظریه گرمس و مربع معنایی وی و تحلیل برخی وجوه معناهای اجتماعی این آثار است. نتایج پژوهش نشانگر انسجام روایی این آثار و تطبیق آنها با مربع معنایی گرمس و حضور تکرارها و تقابلهای واژگانی است که گفتمان اصلی و پنهان متن را به پیش میبرد و موجب بازنمایی برخی از ابعاد جامعهشناسانه و انسانشناسانۀ آنها میشود.
ساختار های تمثیلی و انواع آن در کلیله و دمنه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با عنوان ساختار های تمثیلی در کلیله و دمنه ، به تبیین این موضوع با محوریت نقش سازنده ی تشبیه در ساختار روایی حکایتهای تمثیلی و متن کلیله و دمنه پرداخته می شود . استفاده از تمثیل ، به عنوان ویژگی سبکی این کتاب شمرده میشود. محقق با بررسی متن کتاب کلیله و دمنه انواع تمثیل و ساخت های گوناگون آن ،که در خدمت تمثیل بوده اند را برشمرده است . این تحقیق با هدف برجسته سازی و مشخص کردن کاربرد تمثیل در کتاب کلیله و دمنه انجام شد و اهمیت آن در این است که تمثیل جایگاه ویژه ای در متن کتاب کلیله و دمنه دارد که در مقایسه با سایر صور خیال و عناصر ادبی کمتر مورد توجه بوده است . تصویر سازی و ایجاد هنر های زبانی که به خلق جملات بی مانند و ایجاد روابط خاص میان واژه ها می انجامد از این ویژگی هاست . در این پژوهش محقق دریافت ساخت های گوناگون از تمثیل و حکایت تمثیلی در این متن به چشم می خورد . چهار نوع ساختار تمثیلی درکتاب کلیه و دمنه می توان یافت. پس از بررسی و فیش برداری از منابع دست اول و کد گذاری فیش ها پژوهشگر به تحلیل داده ها اقدام خواهد کرد . این پژوهش به شیوه ی توصیفی و تحلیلی انجام شده است .
بررسی انواع صحنه پردازی ها در فیلم مسافران بهرام بیضایی بر اساس استعاره مفهومی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
133 - 157
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر می کوشد با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با تمرکز بر معانی استعاری عناصری از میزانسن چون ترکیب بندی و چیدمان، تصویرسازی و ژست، حرکت، کنش و عناصری چون نورپردازی صحنه یا نقش دکور در طراحی میزانسن صحنه در فیلم «مسافران» بهرام بیضایی بپردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد تجربه تصویری باعث به وجود آمدن طرح واره های «تصوری» در نظام مفهومی انسان می شود؛ به عبارت دیگر، طرح واره های تصویری از تجربه های حسی- ادراکی بشر و از تعامل های او با جهان خارج یا به تعبیری تجربه های جسم یافته او نشئت می گیرند که در فیلم مسافران برای مفهوم سازی «زندگی و مرگ» استفاده شده است. در اثر حاضر، مفهوم سازی های استعاری فیلم مسافران و مجازهای مفهومی مربوطه به صورت مستقیم و غیرمستقیم به درون مایه اصلی اثر یعنی سیاهی و تاریکی به مفهوم سوگ و نور و روشنایی به معنای زندگی برمی گردد. در حقیقت در این فیلم غم به مثابه تاریکی، رابطه عاطفی به مثابه ماده خوراکی، مرگ و جاده به مثابه دوری به صورت تک وجهی بازنمایی شده اند. در تمامی این استعاره های تک وجهی صرفاً از نشانه های تصویری برای بازنمایی استفاده شده است. برخی دیگر از استعاره ها نیز همچون انسان به مثابه گیاه، دل به مثابه شی، سوگ به مثابه مکان یا ظرف، جاده به مثابه انسان، اشیا به مثابه موجودات زنده و برخی مفاهیم انتزاعی به مثابه موجود هستومند بازنمایی شده اند. برای صورت بندی این استعاره ها هم از ترکیب نشانه های شنیداری چون موسیقی، نوشتاری و تصویری استفاده شده است.
بررسی بن مایه های اسطوره ای آب در داستان های شفاهی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های عامه سرشار از باورهای اسطوره ای است، به همین دلیل درک و دریافت پیرنگ و علت وقایع در این داستان ها کمی پیچیده است و لازمه درک درست آنها آگاهی از باورهای کهن و آیین های اساطیری است. محتوای بسیاری از داستان های شفاهی مازندران را اندیشه ها و باورهای اسطوره ای تشکیل می دهد. نگارندگان در این جستار سعی دارند به روش توصیفی-تحلیلی، بن مایه های اساطیری مرتبط با آب را در این داستان ها مورد بررسی و تحلیل قرار دهند و به این پرسش پاسخ دهند که عناصر اساطیری مرتبط با ایزدبانوی آب در داستان های شفاهی مازندران چگونه نمود پیدا کرده است. پس از بررسی پنج جلد داستان های شفاهی مازندران روشن شد مؤلفه هایی نظیر گذر از رودخانه، مسدود شدن آب رودخانه ها به وسیله اژدها و نبرد قهرمانان با اژدها، قربانی شدن دختران و به دنبال آن آزاد شدن آب ها، ازدواج قهرمانان با دختران پادشاهان، حسادت نسبت به شخصیت اول داستان و توطئه برای قتل او، حضور اسب آبی یا دریایی، روییده شدن گیاه از خون، خارج شدن شخصیت اول داستان برای یافتن همسری خارج از سرزمین مادری خود، پیوند میان ایزدان نگهبان آب و ایزدبانوی باروری و ارتباط پری و چشمه، از مضامین اصلی داستان های شفاهی مازندران است که همگی ریشه در باور و آیین های اساطیری دارند.
سخاوت در قرآن کریم، حدیث و بازتاب آن در شعر صائب تبریزی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
47 - 61
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش دیدگاه قرآنِ عظیمُ الشّأن و احادیث ائمه معصومین(ع) در باره سخاوت بررسی شد و بازتاب آن در شعر صائب تبریزی، مورد مطالعه قرارگرفت. با استفاده از روش کیفی(توصیفی- تحلیلی)، اطلاعات و داده ها به شیوه کتابخانه ای، جمع آوری، تحلیل، تبیین و ترتیب گردید. این تحقیق نشان می دهدکه سخاوت، یکی از اصول اساسی ارزش ها در جامعه اسلامی و انسانی است؛ خداوند بخشایشگر(ج) در قرآن ِ مجید انسان ها را به انجام آن، تشویق و امرکرده است و برای سخاوتمندان پاداشِ بس بزرگ و نیکو قرار داده است: «فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ»«پس برآنانی از شما که ایمان آورده و انفاق کردند پاداش بزرگ خواهد بود» (الحدید/ 7). و هم چنین از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین(ع) احادیث بی شماری در مورد سخاوت و انفاق در کتاب های معتبر نقل شده است. چنان که پیامبر بزرگوار(ص) فرمود: «سخاوت درختی است از درختان بهشت آویخته تا زمین، هرکس به شاخه ای از آن چنگ زند او را به بهشت می کشاند» (ورام، 1369). امام جعفر صادق (ع) فرمود: «برآوردن حوائج و نیازمندی های مؤمن از هزار حجّ مقبول و آزادی هزار بنده و فرستادن هزار اسب مجهّز در راه خدا، بالاتر و والاتر است» (ابن بابویه، 1400ق). صائب تبریزی با تأثیر پذیری از قرآن کریم و احادیث، به سخاوت، انفاق و همدردی با مستمندان، بی نهایت توجه داشته و او را می توان در زمره شاعران دلسوز، بشردوست و مشوِّق سخاوتمندی قرارداد، زیرا او باور دارد که در جامعه انسانی ضرورت است تا افراد در برابر گرفتاری های دیگران احساس مسئولیت کنند و با نیازمندان رفتار سخاوتمندانه و مهربانانه داشته باشند.
تحلیل جلوه های خشونت نمادین در رمان «زوال کلنل» از دیدگاه نظریه جامعه شناختی پی یر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۲۴
52 - 27
حوزههای تخصصی:
«زوال کلنل»، رمانی سیاسی از محمود دولت آبادی است که به روایت زندگی یک افسرِ سابقِ ارتشِ شاهنشاهی ملقب به «کلنل» می پردازد. هریک از فرزندان کلنل با گرایش های سیاسی متفاوت، در گذر از انقلاب 1357 به سرنوشت تلخی دچار می شوند. در این رمان، فضایی تیره وتار و خفقان آور حاکم است که سیطره امنیتی و ایدئولوژیکی دولت هایی تمامیت خواه را نشان می دهد. بر اساس نظریه پی یر بوردیو، جامعه شناس فرانسوی، دولت در قامتِ یک اَبرمیدان و فراسرمایه با بهره گیری از دو ابزار قدرت؛ خشونت فیزیکی (زور) و خشونت نمادین (درونی کردن روابط سلطه)، به حاکمیت خود مشروعیت می بخشد. بوردیو برخلاف همه صاحبنظران، خشونت نمادین را به عنوان نیمه پنهان دولت، مهم ترین عامل سلطه دولت می شمارد و ریشه آن را در باورها و ضمیر ناخودآگاه عاملان اجتماعی می داند. هدف این مقاله، بررسی و تحلیل این رمان بر اساس نظریات جامعه شناختی پی یر بوردیو است تا با رویکردی بینارشته ای (جامعه شناسی و ادبیات) و روشی توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از مبانی نظریه پی یربوردیو به تأثیرات روابط سلطه به ویژه خشونت نمادین در این اثر بپردازد. بر اساس یافته های این پژوهش، در این رمان با جلوه هایی از خشونت نمادین مواجه هستیم که حاصل درونی شدن قواعد سلطه و در نتیجه همدستی و سلطه پذیری شخصیت های رمان است. این فضا چنان عرصه را بر شخصیت های اصلیِ داستان تنگ می کند که آن ها را به مرز فروپاشی درونی می رساند.
نوآوری در حکایت های تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
123 - 146
حوزههای تخصصی:
کشف الاسرار افزون بر بُعد تفسیری و عرفانی در میان آثار صوفیانه ازنظر ادبی، روایی و هنری از جایگاه ویژه ای برخوردار است. کاربرد گسترده حکایت ها به همراه اظهارنظرهایی - کلی و مبالغه آمیز - درباب داستان پردازی میبدی لزوم پژوهش های دقیق و درخور استناد را یادآور می شود. در این راستا و در پاسخ به مسئله اصلی پژوهش که چگونگی نوآوری و خلاقیت میبدی در داستان پردازی است، به شیوه توصیفی-تحلیلی و به کمک جدول ها و نمودارها به بررسی ویژگی قصه ها و عناصر غالب داستانی در نوبت سوم جلدهای پنجم و ششم کشف الاسرار پرداخته ایم. ظرافت ها و جوانه های این نوآوری در سده ششم چشم اندازی دقیق تر، واقعی تر و اصیل تر از جایگاه، کارکرد و تحول قصه به دست می دهد. نمونه هایی از حضور شخصیت های متعدد، پویا، شخصیت پردازی باورپذیر، حضور مؤثر زنان، کاربرد حدیث نفس و انواع تک گویی، بیان لحن و حالت شخصیت ها در گفت وگو، زاویه دید اول شخص و گاه تغییر زاویه دید، پرداختن به جزئیات صحنه، پیرنگ نسبتاً پیچیده و قوی، پایان پیش بینی نشده، تعدد درون مایه در یک حکایت و کاربرد شیوه داستان در داستان خلاقیت میبدی را در روایت نشان می دهد. در 4 حکایت از 42 حکایت، پرداخت دقیق، عناصر داستانی قصه ها را به ساختار داستان کوتاه نزدیک می کند. ظرافت ها و نوآوری های هوشمندانه میبدی در زمینه ای از عشق و ایمان به حقیقت مانندی قصه ها و همراهی و همدلی خواننده در کشف الاسرار می انجامد.
بررسی و تحلیل کارکردهای تعلیمی و اخلاقی عشق در غزلیات حسین منزوی با رویکرد به مفهوم «صمیمیت» در نظریه مثلث عشق از رابرت استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
67 - 86
حوزههای تخصصی:
عشق را باید پدیده ای انسانی و فراتر از معیارهای تمایزگذار بشری دانست. وجود این عنصر در آدمی، به او هویت بخشیده و لذت های زندگی را برایش افزایش داده است. در حوزه روان شناسی، رابرت استرنبرگ در چهارچوب نظریه مثلث عشق به ابعاد گوناگونی از مفهوم عشق پرداخته و آن را دارای سه ضلع صمیمیت، شور و تعهد دانسته است. در شعر فارسی نیز، شاعران بسیاری به این مفهوم اشاره کرده-اند. در این بین، حسین منزوی بارها در غزلیات خود از اهمیت عشق و لزوم صمیمیت در آن سخن گفته و کارکرد تعلیمی آن را مورد نظر قرار داده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی کارکردهای اخلاقی صمیمیت در پیوندهای میان عاشق و معشوق در غزل های منزوی است. این تحقیق با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. نتایح تحقیق نشان می دهد مفهوم صمیمیت در روابط عاشقانه ای که در غزلیات شاعر تبیین شده است به سویه های تعلیمی متنوعی چون: حمایت احساسی و هیجانی از معشوق؛ تجربه خوشحالی در کنار معشوق؛ احترام بسیار برای معشوق و ارج نهادن به یکدیگر؛ تکیه کردن بر معشوق هنگام نیازمندی ها، افزایش روحیه ایثارگری و بذل مال برای همدیگر در رابطه اشاره دارد. در یک نگاه کلی، عشق در ساختار فکری منزوی، صرفاً در روابط هیجانی و احساسی بینافردی خلاصه نمی شود و او کارکردهایی اخلاقی برای این پدیده انسانی در نظر گرفته و در اشعار خود بازتاب داده است. بنابراین، نگاه شاعر به پدیده عشق، دارای دو وجه اخلاقی- عاطفی است و این نگاه را می توان به عنوان شاخصه ای سبکی در نظر گرفت.