فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی آموزه های تعلیمی در اشعار ابراهیم ابوطالب و ناصر کشاورز چکیده پژوهش حاضر با ماهیتی تطبیقی و میان رشته ای درباره ی آموزه های تعلیمی در آثار «ابراهیم ابوطالب» شاعر برجسته ی کودک از یمن و «ناصر کشاورز»، شاعر نامور معاصر ایران در زمینه ی کودک است. هدف این پژوهش شناخت و بررسی اشعاری است که به آموزش موضوع خاص علمی و کاربردی پرداخته اند. در این جُستار با روش توصیفی تحلیلی و براساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به مؤلفه هایی چون مفاهیم و آموزه های دینی، احترام به پدر و مادر، اخلاق نیکو و رعایت ادب و آموزش نکات بهداشتی در اشعار هر دو شاعر پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، «ابوطالب» و «کشاورز» کودکان را سازنده ی فردای جامعه می دانند که باید برای آموزش آن ها سرمایه گذاری شود و با این دیدگاه مفاهیم تربیتی و اخلاقی را با زبان شیوای کودکانه و به گونه ای غیرمستقیم در اشعار خود به کار برده اند. در زمینه ی زبان هرکدام سبک ویژه ی خود را دارا هستند. زبانِ شعری «کشاورز» نسبت به «ابوطالب» از سادگی و روانی بیشتری برخوردار است. و هر دو از دریچه ی چشم کودکان به مسایل نگریسته اند. واژه های کلیدی : ادبیات تطبیقی، ادبیات کودک، آموزه های تعلیمی، ابراهیم ابوطالب، ناصر کشاورز.
La Description Du Dedans A Travers La Description Du Dehors ; Etude De La Cartographie Litteraire De Retour Dans Cette Ville Tant Aimee(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Retour dans cette ville tant aimée écrit par Nâder Ébrahimi est un récit contemporain persan qui raconte l’histoire d’une amitié d’enfance qui se prolonge jusqu’à la jeunesse et qui se termine par l’amour. Il s’agit d’une relation turbulente qui est fortement influencée par l’espace. Dans ce livre, l’espace est comme un personnage romanesque, vivant et changeant, au courant de l’histoire, elle se métamorphose et influence différemment les personnages. Il s’agit des changements d’une ville où le héros avait vécu pendant longtemps et qu’il avait quittée. Quand il y revient, la ville a subie des changements considérables de sorte qu’elle lui semble totalement différente. Dans cette recherche, nous allons étudier la relation réciproque entre l’espace et le personnage, tout en analysant la présence du personnage dans l’espace et le résultat de cette rencontre dans la ville, dans la rue et dans le quartier. Afin d’analyser la relation du personnage et de l’espace, nous penchons sur des idées de Collot (le triangle moi, monde, mot), nous étudions l’espace dans l’optique de la cartographie littéraire. Il y a des éléments axiaux, dans ce livre, qui fonctionnent en tant que la géographie expérimentée du héros et des itinéraires parcourus par les personnages. Ils nous montrent l’interaction entre la géographie et la littérature, une relation réciproque qui nous aide à trouver la polarisation, ainsi que les changements de l’espace et parallèlement les changements du personnage.
شاهکارهای ادبیات روسیه در آینه سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
219 - 240
حوزههای تخصصی:
سینما در آغاز به عنوان یک صنعت حیات یافت، توانست با بهره گیری از برخی ویژگی های ادبیات، به سرعت خود را به ادبیات نزدیک کند و موقعیت خود را به جایگاه هنری ارتقاء دهد. هدف از این همبستگی و پیوستگی، دستیابی به این مهم بود که یک اثر سینمایی در صورتی موفق خواهد بود که بتواند تأثیری جاودان بر مخاطب بگذارد. لذا اقتباس، هنر مهم و تثبیت شده ای در فیلمسازی است. تاریخ سینما شاهد اقتباس های متعدد از یک منبع بوده است و برخی آثار از نویسندگان مناسبت بیشتری برای تبدیل شدن به فیلم یافته اند. ادبیات روسیه نیز از این قاعده مستثنی نبوده است و به دلیل گستردگی و غنای ادبی آن بواسطه حضور آثار نویسندگان و ادیبان بزرگ در طول تاریخ ادبی خویش، همواره منبع الهام و اقتباس سینماگران بوده است. این مقاله به بررسی چهار اثر ادبی که در سینما مورد اقتباس واقع شده و از روی آن فیلم ساخته شده است، می پردازد که می توان آنها را یکی از بهترین های ادبیات روسی قرن ۱۹ و۲۰ نامید. هدف اصلی این مقاله تعیین جایگاه آثار فوق در تاریخ سینما و پی بردن به تاثیر کیفیت و اصالت بالای این آثار شده است و در نهایت اینکه چه چیزی آنها را به زبان سینما ترجمه کرده است.
Cyborgian Virtual: Hybrid Subjectivity in William Gibson’s The Peripheral(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the research is to analyze how the cyborgian theories of virtual subjectivity, dromology, enfleshed materialism, aesthetics of disappearance, hybridity and metamorphic becoming are employed by modern technology to create humanoid. Gibson’s The Peripheral delineates multiple subjectivities as well as challenges of virtual creatures through tracing the life of Flynne, the major protagonist. We are to grasp humanoid’s beyond human ‘nature’, or ‘character’, or ‘being’, or ‘transitive identity’ in a way that corresponds with other human beings. The research portrays the subjective sense of being-in-the-virtual-world and analyzes the humanoid’s development in the form of a cyborgian human simulation. Donna Haraway, Paul Virilio and Rosi Braidotti are the selected theorists introducing the theory of the research; cyborg; an umbrella term referring to cybernetic organisms. Cyborgian literary theory focuses on the author who identifies the fictional subject as a new creature, which is partly inorganic and partly machine, to demonstrate that technology does not need to be dehumanizing; rather, it acts as a re-humanizing force to claim agency over our subjectivity. The peculiar thematic characteristics of the novel as an epitome of cyborg narrative, including non-linear apocalyptic time traveling narrative, fragmentation of subjectivity, formation of transhumans and constructed humanoids, are analyzed.
بررسی ویژگی های گونه شرقی زبان فارسی در شیرین و خسرو امیرخسرو دهلوی در مقایسه با خسرو و شیرین نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سروده های امیرخسرو دهلوی سرشار از ویژگی های تمایزبخش زبانی است که برخی از آن ها را می توان با گونه شرقی زبان فارسی مرتبط شمرد. امیرخسرو دهلوی و نظامی برخاسته از دو دوره زمانی و دو ناحیه جغرافیایی متفاوت شرق و شمال غرب ایران هستند. پرسش اصلی این است که برجسته ترین ویژگی های زبانی نمودیافته در شیرین و خسرو امیرخسرو دهلوی کدام است و تا چه حد می توان تفاوت های زبانی شیرین و خسرو و خسرو و شیرین را به تفاوت های شرق و غرب قلمرو زبان فارسی نسبت داد. یافته های پژوهش، نشانگر وجود ارتباط معناداری میان برخی از ویژگی های زبانی خاص این دو منظومه و ناحیه جغرافیایی سرایندگان آن ها است. به نظر نگارندگان، این تمایزها، اغلب به حوزه های آوایی و واژگانی زبان مرتبط اند و کمتر با نحو و جمله بندی ارتباط دارند. از میان ویژگی های آوایی و واژگانی، می توان به حذف صامت آغازین «ن»، کاربرد نون ساکن پیش از فعل ربطی «است»، سکون یا حرکت یافتن برخی از حرف ها، و کاربرد خاص «ایستاد» در شعر امیرخسرو دهلوی اشاره کرد که در شعر نظامی دیده نمی شود. نیز باید از لغت های «ته» به معنای زیر، «فرویش»، «توی/ تو»، «خله»، «گواران»، «پیش افتاد»، «هر همه»، «خیرباد» و «پیچاک» یاد کرد که زبان امیرخسرو دهلوی را از زبان نظامی متمایز می کند.
ماهیت زدایی اسطوره های سفیدپوستان: خوانش دلوزی- باروکی از نمایش نامه بی ثباتی های ناهیودا درثِرد کینگ دام اثر سوزان- لوری پارکز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
1 - 23
حوزههای تخصصی:
این پژوهش اولین شاهکار نمایشی سوزان-لوری پارکز، بی ثباتی هایِ ناهیودا در ثِرد کینگ دام، را از دیدگاهی جدید بررسی می کند. سبکِ تو در تویِ نمایش نامه نویسی وی -در حالی که داستان های در هم تنیده، یادآور سبک قصه گویی شهرزاد ایرانی است- به ترسیم گذشته پایمال شده سیاه پوستان از سوی قدرت مسلطِ تاریخ نویسی سفیدپوستان تمرکز دارد. این مقاله با دیدگاه دلوزی-باروکی زوایای کمتر دیده شده یا نادید شده سبک دراماتورژی وی را می کاود. پارکز در این نمایش نامه، بر بومی به سبک نئوباروکی، تلفیقی از معماری، موسیقی، اسطوره و هنرهای اجرایی اجرا می کند. فیگورهای نمایش نامه وی که توسط گفتمان مسلط، در ابتدا به «بدن های بدون اندام» تبدیل شده اند، در حال «شدن» به «بدن های اسکیزوفرنی» در طی «مسیر گریزِ» موسیقیایی جازی هستند؛ در حالی که حماسه ستم های رفته بر سیاه پوستان را سر می دهند. در پایان این نتیجه حاصل می شود که نویسنده به عنوان نمایش نامه نویس زن آفریقایی-آمریکایی، سبک دراماتورژی خویش را، در اولین شاهکار نمایشی اش با الهام از ساختاری دلوزی-باروکیِ، از سایر نویسنده های زن سیاهپوست متمایز کرده و به عنوان ابزاری برای مبارزه و مقاومت در مقابل نظام سلطه گر به کارگرفته است. پارکز همان شهرزاد قصه گو است که نه تنها از جان خویش گذشته(ازجان گذشته ای گم شده) بلکه سبک نمایش نامه نویسی سیاهپوستان را نیز بهبود و در نهایت نجات بخشیده است.
Ethics of Truths and the Diasporic Novel: Radical Ethics in Ben Okri's The Famished Road(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۶, No ۲, Spring ۲۰۲۴
19 - 34
حوزههای تخصصی:
This study queries into the ethical functions of diasporic fiction through carrying out a textual as well as a contextual study of The Famished Road. As an account of the politically marginal and the socially displaced, the diasporic novel is imbued with a singularity of form and content. Formally speaking, diasporic fiction is non-canonical, since it belongs to the space between nations and cultures. Furthermore, it partakes of a dialogic form which novelizes minor discourses and genres. In terms of content, the diasporic fiction opens up and narrates a liminal space and consists of the search for a utopian alternative to the dystopian status quo. The concurrence of these four qualities turns the diasporic novel into an account of experience at its extremes. However, the diasporic fiction is ethically radical not because it shows how different human experience is at the moment of exception, but because it points toward what Badiou calls an ethics of truths in singular situations. The diasporic experience results in a radical ethical system of truths that, far from succumbing to an overarching ethics of difference and a logic of us versus them, highlights the human truth at the heart of the experience of diaspora.
مکان های اسطوره ای در طومارهای نقالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
79 - 114
حوزههای تخصصی:
مکان، یکی از بن مایه های اساطیری است که بشر همواره با آن ارتباطی فرامادی دارد. پذیرفتن نقش اسطوره ای بعضی مکان ها و قداست آن ها، مضمونی است که در روایت های اساطیری، حماسی و نقالی دیده می شود. این مضمون به صورت کوه، غار، چاه، چشمه، دخمه، دژ، باغ، مکان طلسم شده و... نمود یافته است. در باور اساطیری، مکان با آنچه در محیط کیهانی و مادی تعریف شده، متفاوت است؛ اشیا و پدیده های مادی و دنیوی به امور ماورایی و قدسی تبدیل می شوند و قهرمان با قرار گرفتن در مکان اسطوره ای، به بلوغ و تکامل می رسد و به تحول روحی و نیز جاودانگی دست می یابد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی در نظر دارد که به معرفی مکان های اسطوره ای و واکاوی کارکرد و کیفیت آن ها در روایات طومارهای نقالی بپردازد تا پس از مطالعه در روایات حماسی شاهنامه و طومارها، نمونه هایی از این بن مایه های مهم مکان های اسطوره ای بررسی و تحلیل شوند. نتایج پژوهش حاضر پس از تحلیل کیفیت اسطوره ای مکان ها در طومارها حاکی از آن است که کوه به دلیل جایگاه بلند و نزدیکی اش به آسمان، از مقدس ترین این مکان هاست و دیگر مکان های اساطیری و مقدس چون چشمه، قلعه، دخمه و باغ نیز اغلب بر فراز کوه ها هستند.
بحران هویت و تاثیرگذاری مولفه جامعه در رمان های بازمانده روز و هرگز ترکم مکن بر اساس آراء اریک اریکسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل روان شناختی آثار ادبی در قرن اخیر افزایش چشمگیری داشته است. با ظهور روان کاوی مبتنی بر نظریات فروید این رویکرد به طور جدی تری رشد کرد. اریک اریکسون از شاگردان ممتاز فروید که برای اولین بار مفهوم بحران هویت را ابداع کرد، رویکردی تجربی در باب حیات انسان برگزید و با تقسیم عمر انسان به هشت مرحله تمامیت آن را در برگرفت: نوزادی، اوایل کودکی، پیش دبستانی، دبستانی، نوجوانی، جوانی، بزرگسالی و سالمندی. اریکسون در شاکله نظریه اش عباراتی چون اصل اپی ژنتیک، ریتوآلیزاسیون، ریتوآلیسم و سایکوشال موراتوریوم را معرفی نمود. در این مقاله پژوهشگران در صدد آن برامدند تا شخصیت های «آقای استیونز» در رمان بازمانده روز و شخصیت «کتی» در رمان هرگز ترکم مکن را مورد واکاوی روان شناسانه قرار دهند و با بررسی عمیق روابط شخصیت ها و جامعه به تاثیر و تاثر میان آن ها بپردازند و بحران هر یک را به طور جداگانه تحلیل نمایند. در بررسی های انجام شده این نتیجه حاصل شده است که جامعه و محیط به عنوان اتمسفر و اهرم فشار به شخصیت ها آنان را به سوی بحران های هویتی سوق داده اند.
بررسی میزان درک نوجوانان از اشعار حافظ و دیدگاه آنان درباره ی شخصیت و شعر او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان درک نوجوانان از اشعار حافظ و دیدگاه آنان درباره ی شخصیت و شعر او چکیده دیوان حافظ یکی از گران بهاترین گنجینه های ادبی و فرهنگی ایرانیان به شمار می رود. مخاطب اصلی این اثر بزرگ سالان هستند؛ اما آیا نوجوانان هم می توانند با بخشی از اشعار حافظ ارتباط بگیرند و درکی از آن داشته باشند؟ مناسب ترین راه برای رسیدن به پاسخی (هرچند نسبی) به این پرسش، پرس وجو از خودِ نوجوانان است؛ ازهمین رو و برای آگاهی از میزان آشنایی و درک نوجوانان از دیوان حافظ و شناخت دیدگاه آنان درباره ی شخصیت و اشعار او، پژوهشی در قالب پسادکتری سامان گرفت که مقاله ی حاضر یکی از دستاوردهای آن است. برای انجام این پژوهش پرسش نامه ای متناسب با اهداف آن، ساخته و روایی و پایایی اش بررسی و تأیید شد. ۴۰۱ نفر از نوجوانان مناطق گوناگون ایران در این نظرسنجی شرکت کردند. یافته های پژوهش نشان می دهد این نوجوانان، بیت هایی با موضوع دوستی را بهتر از دیگر شعرهای انتخابی دیوان حافظ درک می کنند و محبوب ترین اشعار حافظ از نظر آن ها شعرهایی ست که با موضوع عشق و دوستی سروده شده است. آن ها به شخصیت حافظ و دیوانش علاقه مندند و دوست دارند بیشتر با او و افکار و اشعارش آشنا شوند. ۹۵% شرکت کنندگان اشعار انتخابی حافظ را در شمار آثار مناسب برای هم سن وسالان خود دانسته و ۸۱/۷۲درصدشان میزان سودمندی این سروده ها را برای نوجوانان، زیاد و بسیار زیاد برشمرده بودند. مهم ترین دلایلی که نوجوانان برای علاقه مندی خود به شعرهای حافظ بیان کرده بودند، عبارت اند از: تنوع موضوعات، زبان شیرین، دلنشینی و آرامش بخش بودن شعرها، دریافتنی بودن معنی بسیاری از بیت ها، منطبق بودن اشعار با واقعیت جهان و زندگی، پرمفهوم بودن آن ها، ارزشمندی پندها و نشان دادن راه ورسم درست زندگی به خواننده.
تحلیل باستان گرایی در اشعار سیاوش کسرایی و نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول و نوآفرینی در شعر چه در محتوا و چه در زبان و ساختار آن از راه هنجارگریزی رخ می دهد. هنجارگریزی می تواند از راه آفرینش های تازه که با ذهن و زبان ادبیات آشنایی ندارد حاصل شود یا آن که با غبارروبی از چهره ی کهن هنجارها که در لاتین به آن آرکائیسم گفته می شود و در زبان امروزی از آن با عنوان باستان گرایی یاد می کنند، به دست آید. مهم ترین جنبه ی رستاخیز کلمات در شعر سیاوش کسرایی و نصرت رحمانی باستان گرایی و بهره گیری از ساختار شعر کهن است. در بین شاعران مورد بحث، کسرایی به استفاده از مصادیق کهن زبان فارسی، چه از نظر واژگان و چه از نظر محتوا اقبال بیشتری نشان می دهد، به طور کلی باستان گرایی در شعر شاعران مورد نظر جایگاه خاصی دارد که به تشخص زبان و بیان شاعرانه ی آن ها منجر شده است. این پژوهش به بررسی و کاربرد باستان گرایی در اشعار این دو شاعر با روش توصیفی- تحلیلی می پردازد.
واکاوی اسطوره ای کهن در شعر ناصرخسرو
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردانه ی اساطیر در کشورهای دنیا چنین معرّفی شده که در آن ها مادر را به عنوان عنصری خالق، بازتاب داده اند. در اسطوره های متقدّم به وضوح پدیدار است که قدرت های بالاتر از آن زنان است؛ امّا با ایفای نقش بیشتر در جامعه از سوی مردان، در مقایسه با زنان، گردانه ی اساطیری نیز به آهستگی تغییر گردش داده و به سمت عنصر مذکّر چرخیده که این عامل در اشعار شاعران دوران باستان نیز پدیدار شده است؛ اما گذشته از دوران کهن، در شعر شاعران ادوار بعدی نیز می توان چنین موردی را مشاهده کرد. شاعر مورد پژوهش در این مقاله، ناصرخسرو است. روش پژوهش: در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به سنجش اشعار ناصرخسرو پرداختیم و با اساطیر ایران، یونان، مصر و هند که در این اسطوره ها قدرت از مؤنث به مذکّر رسیده است، تطبیق دادیم تا به بررسی ریشه شناختی این ابیات در بین اساطیر سایر کشورها نیز بپردازیم. یافته ها: با استفاده از پژوهشی که انجام شد، شواهدی از بین اشعار ناصرخسرو -که حاکی از بازتاب اسطوره ای بس کهن در اساطیر دنیاست- استخراج شد. این ابیات معلوم می دارد که در دیوان ناصرخسرو به عنوان یکی از معدود شاعران ادبیات فارسی، باوری بسیار قدیمی که در بین تمدّن های فراموش شده وجود داشته، بازتاب پیداکرده است. نتایج: با انجام این پژوهش، آشکار شد که ناصرخسرو سخنانی را در دیوان اشعار خود مطرح کرده است که از دیدگاه اسطوره شناسی، این ابیات حاکی از اساطیری است که به عنوان اولین مظاهر اسطوره سازی در دنیای انسان ها و اوّلین ریشه های دین داری در بین تمدّن های دنیا مطرح شده است.
تحلیل اندیشه های آزادی خواهانه و نوگرایانه محمود طرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
1 - 42
حوزههای تخصصی:
محمود طرزی نویسنده و شاعر آزادی خواه، نوگرا، بیدارگر، هدفمند، متعهد، منتقد، وطن پرست و از مخالفان سرسخت استعمار بوده است که افکار آزادی خواهانه او تأثیر بسیاری در بیداری جامعه افغانستان داشته است. نظر به تنوّع مفاهیم آزادی خواهی و نوبودن اندیشه ها و باورهایی که وی در این زمینه مطرح می کند، در این پژوهش کوشش شده است تا اندیشه های آزادی خواهانه و نوگرایانه محمود طرزی مورد بررسی قرار گیرد و نگاه تازه و متفاوت او به برخی از موضوعات این حوزه از جمله وطن تبیین شود. این پژوهش با تحلیل و بررسی آثار منظوم، منثور، اشعار و مقاله های که بیشتر در شماره های متعدد روزنامه سراج الاخبار به جا مانده به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد طرزی با سرودن اشعار و روزنامه نگاری، سعی در استقلال طلبی، آزادی خواهی، بیداری اجتماعی، نوگرایی ادبی، علم پروری و میهن پرستی داشته است. مهم ترین اندیشه های آزادی خواهانه طرزی عبارت است از: میهن دوستی، استقلال طلبی، اصالت گرایی و بازگشت به خویشتن، ستم ستیزی و طرد بیگانه، نکوهش حاکمان جور و مقابله با استبداد، سلحشوری و روحیه جنگاوری، تحریض به شکیبایی و توانمندسازی دفاعی، نکوهش کاهلی و تن آسانی، دعوت به بصیرت و بینش، غفلت ستیزی و مبارزه با جهل و نادانی، اعتراض به وضع موجود و راهنمایی به وضع مطلوب، آگاهی بخشی، نوگرایی و علم پروری، اتفاق و وحدت، طرد قبیله گرایی و شعوبی گری. در این میان اندیشه های نوآورانه بسیاری ملاحظه می شود که از بین آنها می توان به نگاه تازه طرزی به وطن و الگوپذیری مثبت از غیر اشاره کرد.
بررسی فضای زندان در حبسیه های خاقانی براساس نظریه هانری لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اساسی در پژوهش حاضر، نحوه بازنمایی فضای زندان در حبسیه های خاقانی است که با هدف شناخت رابطه دیالکیتک سه گانه فضای ادراک شده، فضای تصورشده، و فضای زیست شده براساس نظریه تولید فضای هانری لوفور انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و بر مبنای اسناد کتابخانه ای است و یافته ها نشان می دهد که در فضای ادراک شده که مبتنی بر سنت پدیدارشناسی و دیدگاه انتقادی است، شاعر با مواجهه تنانه به درک جدیدی از فضای مادی زندان رسیده، سازوکار پنهان قدرت را باز می شناساند. در فضای تصورشده که مبتنی بر دانش نهادینه شده از سوی گفتمان قدرت است، شاعر به مثابه سوژه به شناختی از فضا می رسد که حاصل اندیشه جبری است. همچنین دسترسی گروه های مختلف به قدرت و نقش آنها در حبس خاقانی آشکار می شود. در فضای زیست شده که مبتنی بر مقاومتی پنهان دربرابر گفتمان قدرت است، شاعر به کمک تخیّل خود و با تکیه بر جهان ممکنات و همچنین با بهره گیری از تعابیر شاعرانه فضایی متفاوت خلق می کند که نسبت مادی با فضای حقیقی زندان ندارد، بلکه صرفاً معنایی آرمانی به آن اضافه می کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است فضای مادی زندان، گفتمان قدرت و شاعر زندانی به مثابه سوژه کنشگر در شکل گیری فضای زندان در حبسیه های خاقانی نقش دارند.
تحلیل چگونگی تجسم بخشی به هویت زنانه از طریق رمزگان زبانیِ داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
39 - 99
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی زبان به طیف گسترده ای از روش ها و رویکردهای علمی در مطالعه آن انجامیده است. یکی از این رویکردها، بررسی ارتباط زبان با متغیرِ جنسیت است. در این مقاله بر مبنای این نوع رویکرد به زبان، با روش توصیفی تحلیلی و با شیوه کتابخانه ای، چگونگی تأثیر جنسیت زنانه بر زبان رمانِ کولی کنار آتش بررسی شده است. بر همین اساس مشخص شد که در این داستان، زنانگی با چه الگوهایی در زبان و نشانه های زبانی متن به کار رفته و در نتیجه به کارگیری آن ها، هویت زن به چه صورت هایی بازنمایی شده است. در این رمان که به دنبال نمایش هویت پاره پاره زن در یک جامعه سنتی شکل گرفته، نویسنده در جهت خلق درون مایه اثر، ابتدا زنانگی را در قالب کاربرد خاص رمزگان زبانی در داستان و با الگوهایی چون به کارگیری زبان عاطفی، زبان مونولوگ محور، کاربرد خاص جملات پرسشی، رنگ واژه ها، توصیف، تنانه توصیفی، فقر واژگانی، به کارگیری زبان بدن، سکوت زبانی، زبان نصیحت آمیز، حسی بودن زبان و تردیدنماها نمایش داده و به دنبال آن، از طریق به کارگیریِ این رمزگان زبانی، موفق به خلق دوازده سوژه زبانی شده که هریک دربردارنده نقش های کلیشه ای و طرح واره های جنسیتی متعددی از زن هستند.
منظومه حماسی «رونقِ انجمن» و تأثیرپذیری آن از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«رونقِ انجمن» منظومه ای حماسی دینی به بحر متقارب در 2044 بیت است که شاعری با تخلّص صحبتِ لاری در دوره قاجار آن را سروده است. لاری در این منظومه، به اقتفای فردوسی رفته و در سرودن آن، علاوه بر پیروی از سنّت مختارنامه سرایی، سبک و سیاق شاهنامه را نیز سرمشق اصلی خود قرار داده است. این پژوهش در صدد آن است تا به روش تحلیلی و سندکاوی تأثیرپذیری این منظومه از شاهنامه را نشان بدهد. پژوهش حاضر، همچنین برآن است تا تأثیر شاهنامه را به لحاظ سبک شناختی، بر این مثنوی حماسی دینی، در چند بخش از قبیل زبان، ساختار، بیان و محتوا با ذکر و تحلیل شواهد بررسی کند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد لاری یکی از مختارنامه سرایان ادب فارسی است که منظومه حماسی خویش را تحت تأثیر شاهنامه سروده و در این راه –به زعم خویش- کاری برتر از فردوسی در سرودن شاهنامه انجام داده است.
بازخوانی انواع هنجارگریزی معنایی در کلیله و دمنه
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
159 - 182
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان مهم ترین ماده ادبیات و اساسی ترین وسیله ارتباط، نقش انکارناپذیری در خلق آثار ادبی دارد. شاعران و نویسندگان برای بهره گیری از قدرت زبان و غنای اثر ادبی از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند که هنجارگریزی معنایی یکی از آن هاست که بهره گیری از آن در نثر، جلوه گری و شعرگونگی را به دنبال خواهد داشت. با توجه به کاربرد زیادِ عناصر خیال انگیزی در کلیله و دمنه نصرالله منشی بررسی شیوه های هنجارگریزی معنایی در این اثر در شناخت اسلوب زبانی و ادبی نثر قرن ششم اهمیت ویژه ای دارد که تاکنون به آن توجه شایانی نشده است. در این پژوهش با بهره گیری از شیوه توصیفی- تحلیلی و نیز مطالعات کتابخانه ای، ضمن تکیه بر الگوی ارائه شده توسط فرزان سجودی برای دسته بندی انواع هنجارگریزی معنایی، نخست به هنجارگریزی معنایی تعریف، و انواع آن توضیح داده شد، سپس بسامد تک تک آن ها از کلیله و دمنه استخراج گردید. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که نصرالله منشی برای خیال انگیزی بیشتر و استفاده بهتر از زبان، از هنجارگریزی معنایی بهره گرفته است. هنجارگریزی معنایی به روش انسان پنداری بیشتر به کار رفته و بسامد آن در قیاس با انواع دیگر هنجارگریزی معنایی بیشتر است که در واقع یکی از ویژگی های سبکی کلیله و دمنه به شمار می رود. نصرالله منشی به همه حیوانات که شخصیت های اصلی داستان ها هستند، مشخصه ها و ویژگی های انسانی بخشیده است و این موضوع می تواند در مطالعات سبک شناسانه این اثر و مقایسه آن با سایر آثار هم دوره اش مورد توجه قرار گیرد.
تکمله و نقدی بر تصحیح «کلماتِ علیّه غرّا» اثر مکتبی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
55 - 84
حوزههای تخصصی:
کلماتِ علیّه غرّا، اثری است از مکتبی شیرازی (حدود 865 – پس از 941 ق.) که بر وزن هفت پیکر نظامی گنجوی سروده شده است. این اثر ترجمه منظوم کلمات قصار امام علی (ع) است و شاعر در آن، صد کلمه از نثر اللئالی را برگزیده و پس از ترجمه هر سخن در یک یا چند بیت با حکایتی منظوم آن را شرح کرده است. این کتاب نخستین بار، در سال 1313 ش. به دست حسین کوهی کرمانی و براساس تک نسخه متعلق به ملک الشعرای بهار چاپ شد. این ویرایش ناپاکیزه و پرغلط است. تصحیح بعدی، به کوشش محمود عابدی سامان یافت و به سال 1378 ش. منتشر شد. محمود عابدی در این تصحیح، نسخه خطیِ اثر را در دست نداشته؛ تنها به اصلاح و ویرایش چاپ کوهی بسنده کرده است. تصحیح اخیر اگرچه گامی رو به پیش است، هنوز نیاز به تکمیل دارد.
این پژوهشگر در این گفتار، با در اختیار داشتن اصل نسخه متعلق به بهار و یک نسخه خطی دیگر از منظومه یادشده (که فشرده ای کامل از آن را در بر دارد) برخی خطاهای تصحیح عابدی را نشان داده و نیز کلمات مفقود از نسخه مبنای کار کوهی و عابدی را ذکر کرده است، تا بدین ترتیب مجموع صد کلمه کتاب (گلُ صدبرگ باغ مرتضوی) تکمیل شود.
راز واژگانی و تاریخی ترنج در سوره یوسف علیه السلام
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۴
99 - 125
حوزههای تخصصی:
موضوعی که در برگردان فارسی واژه مُتَّکَأً در آیه 31 سوره یوسف در بیشتر ترجمه های فارسی قرآن کریم نادیده گرفته شده است. در بخشی از این آیه که روایتگر داستان رویارویی زنان مصر با حضرت یوسف(ع)، به دعوت همسر عزیز مصر است آمده:«وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّکَأً» یعنی زلیخا به زنان مصر، یک«متک» داد و بعد عنوان می کند «به هریک از آنان کارد داد». با اینکه در روایت این ماجرا در ادبیات منظوم و منثور فارسی-از زمان رودکی تا امروز- سخن از حضور نارنج یا ترنج در دست زنان مصر بوده است اما در بیشتر ترجمه های فارسی از نارنج یاد نشده است. بررسی63 ترجمه فارسی این آیه نشان داد فقط 5 درصد از مترجم ها(3مترجم) این واژه را ترنج معنی کرده و 95 درصد(60 مترجم) آن را پُشتی، محفل، میوه و نوعی غذا ترجمه کرده اند. برای این منظور معنی واژه مُتَّکَأً در 168 کتاب تفسیر، حدیث و لغت به زبان عربی، بررسی و مشخص شد 101 کتاب این واژه را واژه ای عبری دانسته و آن را ترنج یا نارنج معنی کرده اند. بنابراین بهترین معادل برای واژه مُتَّکَأً در این آیه، ترنج یا نارنج است و این امر، لزوم گسترش دایره معنایی واژگان چندمعنایی تا مرز شناسایی واژه های غیرعربی قرآن مجید را آشکار می کند و بر اهمیت تناسب برگردان فارسی واژه گان چندمعنایی با بافت متن و منطق آیه دلالت دارد. از سوی دیگر مطابقت تاریخی-گیاه شناسی ترنج نشان می دهد که این گیاه در زمان حضرت یوسف(ع) در مصر، میوه ای لوکس و وارداتی بوده و هنوز در مصر کشت نمی شده است و این حقیقت، بیانگر یکی دیگر از اعجازهای کلامی-تاریخی قرآن مجید است.
بررسی تطبیقی رمان های سندریلات مسقط و طعم گس خرمالو براساس مؤلفه های فمنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
73 - 98
حوزههای تخصصی:
جریان های فمینیستی، رویکرد برابری زن و مرد در جامعه است. نقد فمنیستی، به دنبال جلب توجه خوانندگان خود به وجود نابرابری های جنسیتی در جامعه و فراخواندن آنان به سمت خوانشی متفاوت و اقدام در این خصوص است. محور اصلی رمان های سندریلات مسقط اثر هدی حمد نویسنده عمانی و طعم گس خرمالو اثر زویا پیرزاد را زنان و دغدغه های آنان تشکیل می دهند. با توجه به ریشه دار بودن باورها و رفتارهای مردسالارانه در جامعه عربی و ایرانی، هر دو نویسنده تحت تاثیر حقوق تضییع شده زنان در جوامع خود قرار گرفته اند و سعی در انعکاس این باورها داشته اند. این پژوهش با روشی توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر مکتب تطبیقی آمریکایی، درپی بررسی مفاهیم مشترک فمنیستی در میان این دو اثر و تحلیل و بررسی آن است. با بررسی هر دو رمان مشخص گردید که مفاهیم مردسالارانه، خشونت عاطفی، زن علیه زن و تلاش برای جلب رضایت مردان در آثار هر دو نویسنده انعکاس پیدا کرده است و هر دو نویسنده علی رغم تفاوت در ملیت و زبان، دغدغه زنانه داشته اند و از جامعه مردسالارانه انتقاد کرده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد زنانِ روایت پیرزاد، زنانی فعال هستند و شرایط زندگی خود را تغییر می دهند اما، زنان روایت حمد، زنانی منفعل اما آگاه از اوضاع خود هستند. حمد و پیرزاد در آگاهی بخشی برای مبارزه با «جنس دوم» واقع شدن زن، به شکل تقریبا مشابهی عمل کرده اند و هر دو، مبارزه با سیطره تفکر مردسالارانه را دنبال می کنند.