ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
۴۰۱.

بررسی تطبیقی طرح واره های نقش جنسیتی در رمآن های کاش چیزی نمی ماند جز لحظات شیرین اثر ویرژینی گریمالدی و عادت می کنیم اثر زویا پیرزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گریمالدی پیرزاد طرح واره نقش جنسیتی استیونز زن مادر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۷۰
این جستار به بررسی طرح واره های نقش جنسیتی در دو رمان" کاش چیزی نمی ماند جز لحظات شیرین" اثر ویرژینی گریمالدی، نویسنده ی معاصر فرانسوی و "عادت می کنیم "از زویا پیرزاد، نویسنده ی معاصر ایرانی، بر پایه نظریه ی طرح واره های نقش جنسیتی جان استیونز می پردازد. ادبیات، به ویژه رمان، با توجه به اینکه، بیشتر نسل جوان را مخاطب قرار می دهد، نقش بسزایی در شکل گیری طرح واره های ذهنی نزد مخاطبین خود دارد. این دو نویسنده در آثار خود نمونه های بسیاری از طرح واره های نقش جنسیتی را در جوامع خود به تصویر کشیده اند. شخصیت های اصلی هر دو رمان نقش مادر میان سال را در جوامع خود ایفا می کنند. آنچه پژوهش حاضر را به عنوان یک ضرورت در ذهن نگارنده مطرح کرده است، بررسی تفاوت ها و شباهت های چالش های پیشروی زنان و مادران بدون همسر، و شیوه ی رویارویی با آنها در این دو فرهنگ است. پرسش اصلی در جستار حاضر این است که پربسامدترین طرح واره های جنسیتی در این دو رمان چه هستند و آیا این دو نویسنده موفق به درهم شکستن طرح واره های جنسیتی منفی زنانه - مادرانه شده اند؟ تحلیل رویدادها، رفتار، گفتمان و زندگی فردی و اجتماعی شخصیت های دو داستان بر پایه نظریه طرح واره های نقش جنسیتی استیونز نشان می دهد که گریمالدی، نویسنده ی معاصر فرانسوی در این زمینه موفق تر عمل کرده است. وی توانسته است با حفظ طرح واره های مثبت زنانه، طرح واره های منفی را در شخصیت اصلی داستان خود تعدیل و اصلاح کند. پیرزاد اگرچه کوشیده است با نسبت دادن چندی از طرح واره های فرعی و گاهی سطحی مردانه به شخصیت های اصلی رمان خود، دست به کلیشه زدایی بزند ولی درنهایت موفق به درهم شکستن طرح واره های منفی غالب زنانه نشده است.
۴۰۲.

تقابل های دوگانه در شعرهای عفیف باختری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقابل های دوگانه ساختارگرایی شعر معاصر افغانستان عفیف باختری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۶۳
عفیف باختری، از شاعران شناخته شده معاصر افغانستان است که در سال 1341 خورشیدی، در شهر مزار شریفِ ولایت بلخ زاده شد و در سال 1396 خورشیدی، در همان شهر، چشم از جهان پوشید. از او حدود پنج مجموعه شعری به چاپ رسیده و بیشترین شعرهایش در قالب غزل سروده شده اند. باختری، از جمله شاعرانی است که مجموعه های شعری وی، خوانندگان زیادی را در میان جامعه دانشگاهی، به خود اختصاص داده است. هدف اساسی این پژوهش، بررسی چگونگی کاربرد تقابل های دوگانه در شعرهای این شاعر است. ساختارگرایان بر این باورند که بررسی تقابل های دوگانه در متون ادبی، می تواند ما را در فهم بهتر متن یاری رساند و لایه هایی از فکر و اندیشه خالق اثر را باز نماید. بر این اساس، مقاله حاضر با روش توصیفی_تحلیلی و رویکرد ساختارگرایانه، تقابل های دوگانه را در شعرهای عفیف باختری مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. تقابل های موجود در اشعار باختری، در سه سطح کلی واژگانی، ادبی و فکری طبقه بندی و بررسی گردیده اند. نتایج به دست آمده از پژوهش، نشان می دهد که تقابل های واژگانی ضمنی، بیشترین بسامد را در شعرهای باختری دارند و تقابل های دوگانه ادبی، از کمترین بسامد برخوردارند. همین سان، تقابل دوگانه فکریِ شاعر، بیشتر بر حول تقابل مرگ/ زندگی می چرخد و این باعث شده است تا تقابل هایی از نوع غم/ شادی، پاییز/ بهار و اسارت/ آزادی نیز در شعرهایش شکل بگیرند.
۴۰۳.

عنصر تشبیه و پیوند آن با جهان بینی و درون مایل مقتل سر الأسرار في مصیبة أبی الأئمة الأطهار(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشبیه وجه شبه طرفین تشبیه جهان بینی سر الأسرار فی مصیبه أبی الأئمه الأطهار (ع)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۵۷
مقتل نویسی از گونه های تاریخی روایت و در شمار شاخه های تاریخ نگاری است. از آنجا که رویداد تاریخی عاشورا، تأثیرات اجتماعی، اعتقادی و سیاسی بسیاری داشته است، روایت تاریخی آن نیز با علوم مختلف از جمله ادبیات پیوند می خورد. تشبیه، از موضوعات اصلی علم بیان است که با بازتاب اندیشه و احساس در آثار مختلف، زمینه این پیوند را فراهم ساخته است. مقتل «سر الأسرار فی مصیبه أبی الأئمه الأطهار(ع)» از مقتل های تاریخی برجسته معاصر، اثر جلیلی کرمانشاهی است که تا کنون مورد غفلت پژوهشگران واقع شده است. این پژوهش بررسی کرده تشبیهات با چه ساختار و هدفی در مقتل سر الأسرار ظهور یافته اند. ارکان تشبیه در انتقال فضا و درون مایه مقتل چه نقشی دارند و چگونه جهان بینی نویسنده را منعکس کرده اند. پژوهش حاضر بر آن بوده است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی ارتباط عنصر تصویری تشبیه را با درون مایه مقتل سر الأسرار بررسی کند. نگارندگان ابتدا ساختار تشبیهات، بسامد گونه های آن را استخراج، تشبیه را به اعتبار طرفین بررسی و سپس ارتباط این عنصر را با درون مایه مقتل مذکور تبیین کرده اند تا از طریق ساختمان تشبیه، پیوند جهان بینی نویسنده با درون مایه اثر روشن شود. یافته های پژوهش نشان داده اند که میان مقتل سر الأسرار با عنصر تشبیه پیوند معنایی حاکم است و اغلب تشبیهات با هدف روشن سازی، بیان اندیشه و احساس نویسنده ایجاد شده اند تا آفرینش تشبیهات ادبی و هنری. بررسی انواع شگردهای تشبیه، وجه شبه و عناصر تشبیه ساز سهم عمده ای در تبیین فضا و درون مایه این روایت تاریخی دارد و از سویی معرّف اندیشه ها و جهان بینی های نویسنده هم هست که اغلب با جلوه های حماسی، غنایی، اعتقادی و عرفانی نمایان می شوند.
۴۰۴.

پیوند آینده بینی و حماسه در روایت پردازی (بر اساس داستان خواب های ده گانه کیدشاه هندی از شاهنامه فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حماسه شبه قاره شاهنامه فردوسی خواب آینده بینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۵۴
آینده بینی یکی از مهم ترین بخش های روایات ادبی کهن است که در گسترش پیرنگ، مضمون سازی و شخصیت پردازی حماسه، قصه کوتاه و بلند عام، رمانس های خاص و عام، افسانه ها و حکایات سنتی، نقش ویژه ای دارد. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، خواب های کیدشاه هند در زمان فرمانروایی اسکندر به روایت شاهنامه بررسی و تحلیل شده است. حاصل کار نشان می دهد که خواب های کیدشاه و تعبیرهای مهران پرهیزکار از آن، ابزاری در پیوندسازی دو کلان روایت «پادشاهی دارا» و «پادشاهی اسکندر» در شاهنامه است؛ بنابراین، روایت پردازان با استفاده از پیرنگ سازی، شخصیت پردازی و مضمون سازی، روایت را وسیله ای برای موجه جلوه دادن شخصیت «شاه غیرایرانی» برای ایرانیان تبدیل کرده و با استفاده از چهار ابزار جادویی (فیلسوف، پزشک، جام و دختر)، صفت های مهم و چهارگانه اسکندر را بازسازی کرده اند. خواب کیدشاه و تعبیر آن، پیش درآمد داستان اسکندر و علت آن و همچنین حلقه اتصال دو روایت بزرگ پادشاهی دارا و پادشاهی اسکندر در شاهنامه فردوسی است. 
۴۰۵.

نقش القاگری هم خوان ها در نمود جنسیت در شهرآشوب های فارسی (مطالعه موردی: مهستی گنجوی و امیرخسرو دهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان جنسیتی شهرآشوب صنفی مهستی گنجوی امیرخسرو دهلوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۷۵
زبان در تولید و طبقه بندی عوامل هویتی و فرهنگی نظیر جنسیت نقش مهمی ایفا می کند. شهرآشوب، در ادب ایرانی، ماهیتی مردانه دارد؛ زیرا نیازمند مراودات انسانی-اجتماعی آزادانه ای است که عرف اجتماعی آن را برای زنان نمی پسندیده است؛ بنابراین این پیش داوری در مورد شهرآشوب وجود دارد که زبان جنسیت زده و مردانه داشته باشد. ورود مهستی گنجوی در این عرصه و ابداع شهرآشوب های صنفی در قالب رباعی، واکنش های انتقادی متفاوتی با خود به همراه داشت که در یک نقطه نظر، یعنی مردانه بودن زبان شهرآشوب های مهستی به اشتراک می رسند. مساله اصلی تحقیق حاضر، ثبوت وجود زبان جنسیتی زنانه در شهرآشوب های مهستی گنجوی بوده است. برای اثبات این مسأله، از نظریه القاگری موریس گرامون در مقایسه انواع هم خوان های تکرارشونده و نوع القاگری آن در شهر آشوب های امیرخسرو دهلوی و مهستی گنجوی استفاده شد. در این پژوهش، متغیّر جنسیت، مبتنی بر دیدگاه عرفی و کلیشه های فرهنگی در موضوعیت نقش های مردانه و زنانه سنجیده شده است و این نتایج به دست آمد: نوع القاگری هم خوان ها در همه گروه ها (انسدادی، خیشومی، روان، سایشی و دمشی و نیم خوان ی) در شهرآشوب های مهستی و امیرخسرو دهلوی، به گونه ای معنادار از هم تمایز داشته و کاملا در جهت مخالف یکدیگر قرار دارد. القاگری انواع هم خوان ها در شعر دهلوی متمایل به سمت سرعت ادا، سطحی بودن عواطف، خشونت و تیزی و برندگی اصوات و کلمات است. دهلوی از موضع قدرت، با صراحت کامل، فرادستانه و تحقیرآمیز با مخاطب/معشوق شهرآشوب هایش مخاطبه می کند. ویژگی این القاگری ها با جنسیت شاعر و آزادی فرهنگی و اجتماعی و برون گرایی عرفی او انطباق کامل یافته است. برعکس، القاگری هم خوان ها در شهرآشوب های مهستی مبیّن درون گرایی، محافظه کاری و احتیاط شاعر است و از هر جهت گرایش به سمت نرمی، ملاطفت و نوازش گری دارد که این مفاهیم نیز با جنسیت مهستی در تطابق است. بنابراین می توان ادعا نمود که زبان شعری شهرآشوب های مهستی، برخلاف تصور عمومی، درصد بالایی از زنانگی را داراست.
۴۰۶.

بررسی سیر حضور اسطوره ماهی در مهرپرستی، اوستا و متون پهلوی، متون حماسی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسطوره ماهی مهرپرستی اوستا متون پهلوی حماسه عرفان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۶۸
ماهی اسطوره ای است کهن که به دلیل انتساب به عنصر مینوی آب، همواره به پاکی و قداست ستوده شده و به سبب همین ظرفیت های ذاتی، در اغلب ادوار تاریخی از مفاهیم و معانی اساطیری سرشار بوده است که در هر دوره ای با توجه به نظام اندیشگانی غالب آن روزگار، عهده دار بیان مضامین نیک و اهورایی است. در این پژوهش با روش تحلیل محتوا، سیر حضور اسطوره ماهی از مهرپرستی تا عرفان بررسی شد و نتایج پژوهش نشان داد که اسطوره ماهی از آغاز تولد مهر در روایت های کهن این آیین مرموز حضور داشته است و به علت تعلّق حیاتش به آب، با آناهیتا نیز در پیوند است. ماهی در اوستا در قالب «کرماهی»، حضوری اساطیری- آیینی دارد که در متون پهلوی نگهبان هوم سپید بوده، از این طریق زندگی بخش زرتشتیان در آخرالزمان است. در متون حماسی و پهلوانی، حضور این اسطوره کمرنگ می شود تا آن که در نهایت در عرفان، در کنار مضامین رازآلود دریای توحید، رمزی می شود از وجود سالکان واصل که در این دریا مستغرق وجود ذات حقند. ماهیت پاک و آیینی این اسطوره در باورها و متون ادوار مختلف، تغییر چندانی نکرده و در هر ساحتی، کارکردهای اساطیری خویش را حفظ کرده است.
۴۰۷.

تعامل بینامتنی قابوسنامه و اقوال پیرانِ صوفیّه بر اساس نظریّه ژرار ژُنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بینامتنیت قابوسنامه اقوال صوفیه ژرار ژنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۹۲
قابوسنامه از آثار برجسته ادب تعلیمیِ فارسی است که به دلیل جذّابیّت فرمی و تنوّع محتوایی از گرانیگاه های متون ادب فارسی به شمار می رود. این کتاب از لحاظ اخذ، ترشیح و انتقال آموزه های اعتقادی، اجتماعی و تربیتی، نقشِ بینامتنیِ انکارناپذیری در تطوّر کهکشانِ متنی زبان و ادب فارسی داشته است. از مواریث ارزشمندی که از طریقِ قابوسنامه به آثار مهمّ فارسی بعد از وی رسیده، اقوالِ حکیمانه و پندهای تربیتی بزرگان تصوّف اسلامی ایرانی است. تحلیل بینامتنیّت قابوسنامه با اقوال صوفیّه، می تواند علاوه بر تبیین سهمِ عرفان و تصوّف در نظامِ تربیتیِ عنصرالمعالی، ما را با میزان و نحوه کارکرد بینامتنی قابوسنامه و آبشخورهای فکری آن آشنا و در فهم بهتر این کتاب و متون مرتبط با آن یاری کند. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده، به نتایجی از این قبیل رسیده است که بسامد بالایِ بینامتنیّت ضمنی و صریح از حیثیّت والایِ ادبی و زیبایی شناختی قابوسنامه حکایت می کند. همچنین وفورِ موضوعات تعلیمیِ اجتماعی و اعتقادی، و لزومِ ادب گفتاری و رفتاری نشان اهمیّت روابط و تعاملات اجتماعی در دیدگاه عنصرالمعالی و چهارچوبِ فکریِ تصوّف است. توجّه به اقوال و افعال مشایخ طراز اول عرفان اسلامی نیز حاکی از اعتقاد استوار عنصرالمعالی به اخذ آموزه های تعلیمی از سرچشمه های اصلی این نهضت است.
۴۰۸.

Domestic Violence in Allende's Violeta(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Allende Violeta Domestic Violence Direct Violence Structural Violence Cultural Violence

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۳۸۲
Domestic is a term that encompasses intimate partner violence wherever it occurs and in whatever form. Galtung categorizes violence into three types of direct, structural, and cultural violence. The purpose of this article is to analyze Allende's Violeta (2022) based on Galtung's category of violence and Simeon de Beauvoir's feminist theory. This is a qualitative library-based study. Allende presents female characters who are victims of domestic violence at the hands of their husbands, their partners, and not their fathers. There are different types of domestic violence practiced against women and children in the novel due to the patriarchal perspective, culture, norms, and customs. Structural violence makes the role of cultural violence transparent. It is the role of cultural violence that legalizes structural violence. It is concluded that in order to eliminate domestic violence against women, the cultural violence resulting from the patriarchal system must be replaced with a new culture of anti-oppression, non-violence, and mutual understanding toward women.
۴۰۹.

خرقه دریدن، از روزگار باستان تا خانقاه صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جامه دریدن خرقه تصوف خاور نزدیک ادبیات فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۷۴
در این پژوهش، سنت خانقاهی خرقه دریدن با آداب مشابهی در فرهنگ های ایران باستان، مسیحیت، یهودیت و همچنین برخی رسوم کهن عرب جاهلی، مصری و بین النهرینی مقایسه شده است. در بخش نخست این مقاله به معرفی اجمالی سنت جامه دریدن در تصوف اسلامی پرداخته و در ادامه با ارائه شواهدی نشان داده شده است که شباهت بسیاری میان این رسم و سنت جامه دریدن در دیگر فرهنگ ها و مذاهب کهن وجود دارد که از قدمت و گستردگی این رسم باستانی به ویژه در منطقه خاور نزدیک حکایت می کند. به طور کلی در تمام نمونه های بازمانده، جامه دریدن بر نوعی حس اضطراب شدید دلالت دارد. در نمونه های کهن تر، مرگ عزیزان و ترس از عواقب هولناک گناهان کبیره ای چون کفرگویی اصلی ترین محرک های این رفتار خاص اند. این معانی در ادبیات یهودی، مسیحی و اسلامی نمونه های فراوانی دارند و همچنین به فرهنگ تصوف اسلامی نیز راه یافته اند. علاوه بر این ها، تصوف اسلامی این رسم کهن را بازتفسیر و با افزودن معانی تازه ای متناسب با چهارچوب های مفهومی خود به سنت باستانی جامه دریدن، آن را به رسمی خانقاهی بدل کرده است. در پایان این نوشته، پس از تحلیل نمونه های متعدد از این رفتار سمبولیک در طول تاریخ، به نخستین ریشه ها و فرایند شکل گیری آن پرداخته می شود و دو فرضیه دررابطه با سرمنشأهای این رسم کهن، تحلیل و بررسی می شوند.
۴۱۰.

خوانشی کاربردشناختی از فن بدیعی «مبالغه» بر اساس «اصل همکاری» گرایس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدیع مبالغه کاربردشناسی گرایس اصل همکاری قاعده کیفیت تضمن های مکالمه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۷۲
مبالغه ازجمله برجسته ترین شگردهای کلامی است که از دیرباز توجه بسیاری از زبان پژوهان را به خود جلب کرده و به گونه ای ویژه در ذیل علم بدیع طرح یافته است. آنچه درباره این فن بدیعی، مانند هر فن بدیعی دیگری، مهم است آنکه طی چه فرایندی آفرینش یافته و چگونه دریافت و خوانش شده است. پژوهش حاضر برای پاسخ به چنین پرسش بنیادینی، روش توصیفی تحلیلی را در پیش گرفته و با بهره مندی از نظریه کاربردشناختی «اصل همکاری گرایس» به تجزیه و تحلیل فرایند ساختی- معنایی این فن بدیعی پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که آفرینش فن بدیعی مبالغه در اساس بر رعایت نکردن آنچه گرایس قاعده «کیفیت» می نامند، استوار است؛ چراکه در روند آفرینش این فن، متکلم از اینکه اطلاعاتی درست و استدلال پذیر در اختیار مخاطب قرار دهد، خودداری کرده و بدین گونه قاعده کیفیت را رعایت نمی کند؛ البته باید توجه داشت که رعایت نکردن قاعده کیفیت در این فرایند عامدانه و به گونه ای آشکار و تشخیص پذیر بوده [= نقض قاعده کیفیت] و متلکم نه با هدف فریب دادن یا گمراه ساختن مخاطب [= تخطی از قاعده کیفیت]، بلکه با هدف رهنمون ساختن وی به «تضمن مکالمه ای» دست به چنین کاری می زند. این مطلب می تواند معیاری دقیق برای تمییز مبالغه از سخن دروغین قلمداد شود.
۴۱۱.

تبیین خوانش های عرفانی از شعر پایداری (بر اساس رویکردهای نقد خواننده محور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر عرفانی شعر پایداری نقد خواننده محور افق انتظار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۶۷
نقد مؤلّف محور تا پیش از قرن نوزدهم میلادی، با ابتنا بر مشاهده تاریخی و مطالعه «چگونگی/ کیفیّتِ» آثار ادبی، بر آفریننده متن ادبی متمرکز بود. با شروع نهضت ساختارگرایی، رفته رفته نقد مؤلّف محور جای خود را به نقد مخاطب محور داد که بر نقش مخاطب در خوانش و آفرینش متن تأکید داشت. موضوع این مقاله مطالعه و بررسی پژوهش های عرفان محورِ شعر پایداری است. به این منظور، هفت مقاله پژوهشی انتخاب و برمبنای ترکیبی از نظریّه های خواننده محور  شامل رویکردهایی چون «خوانش مبتنی بر اعتبار تفسیر»، «خوانش مبتنی بر ایدئولوژی»، «خوانش مبتنی بر افق معناییِ خواننده»، و «خوانش مبتنی بر افق انتظار خواننده» به تبیین آن  پژوهش ها اهتمام شد. نتایج نشان می دهد که، در این مقاله ها، پژوهشگران به حذف کامل مؤلّف نمی پردازند و خوانش ها نیز منحصر به هیچ یک از نظریّه های خواننده محور نیست بلکه تلفیقی از آن هاست؛ ضمن آنکه، در خوانش های ایدئولوژیکی، تأثیر ایدئولوژی متن و حتّی تفکّر حاکم بر جامعه نمایان است. در برخی از خوانش ها نیز معناهای حاصل از آن ها با یکدیگر تفاوت دارد. علّت این اختلافْ افق های انتظار متفاوت پژوهشگران است؛ به گونه ای که این دگرگونی افق ها باعث شده افق های معناییِ متن هم متفاوت باشد.
۴۱۲.

معرّفی و بررسی نسخه خطّی میامن التّرجمان و مونس الانسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: «قاضی اعرج» «لؤلؤئیّات» «مکحول نسفی» «مونس الانسان» نثر صوفیانه قرن هشتم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۳۴
ابومطیع مکحول بن فضل نسفی (م 318 ه..ق) کتابی با نام لؤلؤئیّات به زبان عربی در موضوع زهد و عرفان و تصوّف دارد که تاکنون به چاپ نرسیده است. محمود بن حسن قاضی اعرج لؤلؤئیّات را در قرن هشتم به فارسی برگردانده و آن را میامن التّرجمان و مونس الانسان نام نهاده است. در این اثر حدود 3436 گفتار از بزرگان صدر اسلام و عارفان نخستین قرون اسلامی با طبقه بندی موضوعی در 127 باب گردآمده و به نام بیش از 800 سالک، عارف و زاهد اشاره شده است. علاوه بر آن قاضی اعرج آیات متعددی از قرآن کریم، ابیات عربی، فارسی و احادیث نبوی را برای تبیین موضوع های مختلف به عنوان شاهد، آورده است. میامن التّرجمان و مونس الانسان از زمان مترجم تاکنون ناشناخته مانده و در کتاب های فهرست نسخ خطّی، هیچ یک از نسخه های مختلف این کتاب معرّفی نشده است. این کتاب بی شک جزو منابع دست اوّل زهد و اخلاق اسلامی - ایرانی است. از ترجمه محمود بن حسن قاضی اعرج سه نسخه در دست است که هر سه در کتابخانه ملی تاجیکستان موجودند و نیز دو نسخه یکی در لاهور و دیگری در ماوراءالنهر دیده شده که هیچ کدام در دست نیست. در این مقاله پس از معرّفی اجمالی قاضی اعرج و نسخه های میامن التّرجمان، برخی از ویژگی های رسم الخط نسخه اساس و مشخّصات فکری، زبانی و ادبی آن با ذکر نمونه هایی ارائه می شود. روش پژوهش حاضر به شیوه اسنادی و کتابخانه ای و برپایه مقابله نسخ بدل با نسخه اساس و ثبت اختلاف نسخ است.
۴۱۳.

مقایسه واژه های تفسیر گازر و تفسیر ابوالفتوح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر گازر تفسیر روض الجنان ابوالفتوح رازی ابوالمحاسن حسین بن حسن جرجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۷۵
تفسیر رَوضُ الجِنان و رَوحُ الجَنان فی تَفسیرِالقُرآن از مهم ترین و برجسته ترین تفسیرهای شیعه به زبان فارسی است. اهمیت و ارزش والای این اثر سبب شده تا برخی آثار، مانند تفسیر جِلِاء الاذهان و جَلاء الاحزان فی تَفسیر القُرآن ، از آن تأثیر بپذیرند. اگرچه تفسیرهایی که به زبان فارسی تألیف شده اند معمولاً از زبان عربی و قرآن کریم تأثیر بسیار گرفتند، در متن تفسیرها واژه های فارسیِ بسیاری دیده می شود که برخی از آن ها منحصربه فرد و برخی در دوره های دیگر بسیار کم کاربرد بوده است. باتوجه به اینکه بسیاری از پژوهشگران و فهرست نگاران بر این باورند که تفسیر جِلِاء الاذهان و جَلاء الاحزان تلخیصی از تفسیر رَوضُ الجِنان و رَوحُ الجَنان است، نگارنده بر آن شده ضمن معرّفی مختصری از دو تفسیر یادشده، موارد اختلاف برخی از واژه ها و ترکیب های به کاررفته در متن تفسیرها را نشان دهد. 
۴۱۴.

بررسی تکنیک های طنزپردازی در داستان های خسرو شاهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خسرو شاهانی تکنیک های طنزپردازی طنز موقعیت اسامی طنزآمیز طنز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۴۶
طنز، یکی از انواع مهم ادبی است که قبل از مشروطه اغلب به شکل حکایت های کوتاه اخلاقی و گاه اجتماعی رواج داشته است و سابقه آن در داستان کوتاه، به بعد از مشروطه برمی گردد. خسرو شاهانی از جمله نویسندگانی است که به این نوع ادبی توجه کرده است و می توان طنز را یکی از عناصر برجسته و تأثیرگذار در داستان های وی دانست. در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از آمار، به بررسی شگردهای طنزپردازی خسرو شاهانی در هشت کتاب (آدم عوضی، الکی خوش ها، گره کور، کور لعنتی، وحشت آباد، پهلوان محله، فلوکس دکتر بقراط، شیئ مرموز) پرداخته شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد شاهانی از اغلب تکنیک های طنزپردازی استفاده فراوان داشته و تنوع تکنیک ها در آثار او به چشم می خورد؛ البته از تکنیک های کوچک نمایی، آیرونی کلامی و فضاسازی، بهره بیشتر برده است. علاوه براین، شاهانی به طنز موقعیت توجه ویژه ای نشان می دهد و در بیان دردها و مشکلات جامعه، به این شیوه مهارت زیادی از خود نشان می دهد به طوری که در تمام کتاب های بررسی شده، چند داستان به شیوه طنز موقعیت به چشم می خورد. از نکاتی که می توان به عنوان وجه تمایز طنز شاهانی با آثار طنزپردازان معاصر وی به آن اشاره کرد استفاده هنرمندانه او از اسامی خنده دار و انتخاب نام ها در جهت تقویت طنز در داستان و نیز گستردگی و تنوع تکنیک های طنزپردازی در آثار اوست.
۴۱۵.

تأثیر اشعار سعدی در زبان و شعر حاجی بکر آقای حویزی (قاصد)

کلیدواژه‌ها: سعدی قاصد اشتراکات زبانی رندی ملامتگری عقل عشق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۴۹
حاجی بکر آقای حویزی ملقب به قاصد یکی از شاعران بنام کُرد است.  قاصد شاعری غزل سراست و در قالب های دیگر غیر از غزل به ندرت شعر سروده است. زبان ادبی و شاعرانه او نرم و تا حدودی به زبان معیار و متداول نزدیک است. گاه در شیرینی و سادگی و سهل و ممتنع بودنش، یادآور شعر سعدی، شاعر گران مایه ایرانی است. در این پژوهش برآنیم تا  برخی از مضامین  و واژه ها و اصطلاحاتی که قاصد از اندیشه و زبان سعدی شیرازی تأثیر پذیرفته است، به روش تحلیلی توصیفی مورد بررسی و مداقه قرار دهیم و ببینیم این شاعر تا چه حد تحت تأثیر سعدی بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قاصد با الهام از سروده ها به ویژه غزلیات سعدی، نه تنها از زبان و قالب های شعری  سعدی تأثیر گرفته، بلکه در ساحت اندیشه نیز به او نزدیک شده است. همچنان که سعدی، با  بهره گیری از زبانی ساده و ممتنع کوشیده تا  مفاهیم عاشقانه، اخلاقی و انسانی را به خواننده منتقل سازد؛ قاصد نیز در اشعارش از این شیوه بهره جسته و با زبانی نرم و آهنگین، پیام های عاشقانه و تعلیمی خود را بیان می دارد.  این پیروی از سعدی، در نحوه بیان احساسات و نیز در ساختار شعر، به نیکی مشهود است.
۴۱۶.

بررسی و تحلیل تطبیقی خواب و رؤیا در آثار نروال و اشعار مولانا

کلیدواژه‌ها: رؤیا خیال ادبیات عامه مولانا ژراردو نروال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۲۳۲
یکی از مقوله های فرهنگ عامه که از دیرباز در ادبیات باستان و عامیانه مردم نفوذ کرده، خواب و رؤیا و مسئله خیال است. تقریباً می توان گفت تمامی اقوام باستانی به تأثیر آن در زندگی آدمی اعتقاد داشته و «رؤیای صادقه» را نوعی کشف و شهود، پیش بینی و خبر از آینده می پنداشتند. در این پژوهش می کوشیم تا با تطبیق آرای دانشمند بزرگ «مولانا جلال الدین محمد بلخی» و شاعر بزرگ قرن نوزدهم فرانسه «ژرار دو نروال»، نماینده ادبیات فرانسه، خواب و رؤیا را از منظر تطبیق اندیشه های الوهی_انسانی و نیز با رویکرد فراوانی اعتقاد عوام در جهان به مقوله خواب و خواب دیدن بررسی کرده و این همانی اندیشه بشر را از فراسوی زمان و مکان به اثبات رسانیم. می کوشیم تا به تبیین دیدن در معنای واقعی در آموزه-های عامیانه کهن و نیز تعالیم معرفتی _ عرفانی به عنوان توانایی برای طی طریق در مسیر و درک غایت حقایق و نفوذ در ناخودآگاه انسان به سمت تعالی و تزکیه درون بپردازیم.
۴۱۷.

واکاوی و تحلیل باورهای اساطیری موجود در داستان ها و افسانه های سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: باورهای اساطیری سیستان داستان ها و افسانه ها نقد اسطوره شناختی سکاها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۰۳
باورهای اساطیری، مجموعه دیدگاه هایی هستند که عمری به درازای تاریخ بشر دارند و سرچشمه بسیاری از آداب و سنّت هایی که انسان امروزی، تعاملات و روابط خود را با سایرین، براساس آن تنظیم نموده است. این باورهای اساطیری از لحاظ مردم شناختی بسیار اهمیّت دارند ودر بسیاری از عرصه های جامعه شناختی، هنری و ادبی متجلّی شده اند؛ لذا می توان به راحتی، نشانه های آن ها را در میان پدیده های مختلف انسانی یافت. اصلی ترین تجلّی گاه های باورهای اساطیری، افسانه ها و داستان های بومی و محلی است؛ عناصری که با توجه به ارتباط تنگاتنگی که با اسطوره ها دارند، نیازمند توجهی جدّی می باشند؛ مسئله ای که در این پژوهش نیز مورد توجه قرار گرفته و براساس آن نگارنده کوشیده است تا با روش توصیفی تحلیلی، به واکاوی و تحلیل باورهای اساطیری در داستان ها و افسانه های سیستانی بپردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که باورهایی همچون اعتقاد به ثنویّت و ستیز ناسازها، تقدّس و قداست خواب و رؤیا، فرّه ایزدی، باور به آرمان شهر و تقدّس استخوان مردگان، از جمله مهم ترین معتقدات اساطیری موجود در داستان ها و افسانه های سیستانی است که خود حاصل پیوند ناگسستنی مردمان سیستان با فرهنگ کهن ایران باستان و همچنین فرهنگ سکایی است.
۴۱۸.

بررسی و نقد جامعه شناختی آثار محمّد بهمن بیگی بر اساس دیدگاه آنتونی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد جامعه شناختی سنت مدرنیته محمد بهمن بیگی ایل بختیاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۸۴
از مهم ترین مسائلی که جامعه کنونی با آن روبرو است؛ رابطه سنت و مدرنیته می باشد و به عنوان یک موضوع اجتماعی در ادبیّات داستانی بازتاب یافته است. در جریان مدرنیته شدن، جوامع بسیاری از ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و حتی نقش ها، دچار دگرگونی و تحوّل شده اند. جامعه ایل بختیاری به عنوان بخشی از ساختار جامعه ایرانی، دارای ساختاری کاملاً سنتی می باشد که در سال های اخیر مسیر رشد و تحوّل و دگرگونی را طی نموده است، به نحوی که این تغییرات در ساختارهای مختلف خانوادگی، ایلی و طایفه ای، روابط بین نقش های اجتماعی، آداب و رسوم و به طور کلی در تمام عناصر فرهنگی خود را نشان داده است. نویسنده در این پژوهش درصدد آن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی و نقد جامعه شناختی آثار محمّد بهمن بیگی بر اساس دیدگاه آنتونی گیدنز بپردازد. آنتونی گیدنز معتقد است که سنت ها در هر جامعه ای حتی جامعه مدرن نیز به حیات خود ادامه می دهند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سنت ها در آثار بهمن بیگی حضور چشمگیر دارند و از بین نرفته اند و حتی نگاهبانانی دارند که مراقب و محافظ آنها هستند. این آداب و رسوم بر اساس نظر گیدنز به صورت دسته جمعی و گروهی برگزار می شوند به نحوی که با هویت افراد ایل، پیوند ناگسستنی دارند و به انحای گوناگون تکرار می شوند.
۴۱۹.

وجد در امهات متون منثور عرفانی قرون 4-6 (ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان وجد مبتدی متوسط منتهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۲
وجد از جمله واردات غیبی است که با احداث صفاتی چون سرور، حزن، فرح و ترح موجب انقطاع سالک از استشعار به خود می شود. وجد در متون عرفانی با تعاریف متعددی نظیر غلبه حال، اصابت الم، آتشی افروخته و مانند این ها به کار رفته است. نظر به گستردگی تعاریف و مفاهیم وجد، در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و نیز اسناد کتابخانه ای به بررسی و طبقه بندی آن در امهات متون منثور عرفانی قرون (۴-۶) هجری قمری پرداخته شده است. نتایج بررسی نشان می دهد: وجد موهبتی الهی است که بی تکلف به دل آید و اکتسابی نیست. سیر بررسی مفهوم وجد بیانگر آن است که اسبابی زمینه دریافت این وارد غیبی را فراهم می کند و نیز شامل اقسام و مراتبی است که تعیین کننده درجه وجد واجدان و تقسیم آنان به مبتدی، متوسط و منتهی است. نمود و آثار وجد با توجه به قوّت و ظرفیت واجدان متفاوت بوده با خود پیامدهای معرفتی به همراه دارد.
۴۲۰.

برهم کنش استعاره و مجاز در برآیند معنایی افعال دارای جزء وام واژه ای در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره مجاز تغییر معنایی عبارت فعلی فعل مرکب وام واژه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۵۶
تغییرات معنایی واژه ها بر پایه استعاره و مجاز در زبان، امری همواره در جریان و البته مورد توجه است. ازآنجاکه وام واژه ها بستر مساعدتری برای تغییرات معنایی دارند، نوشته حاضر با التفات به آن دسته از افعال غیربسیط فارسی که حاوی وام واژه هستند، به بررسی نحوه تغییرات معنایی مجازی و استعاری وام واژه ها به مثابه جزء غیرفعلی و همکرد هم نشین آنها پرداخته است. شواهد زبانی، اغلب از فرهنگ لغات مخفی زبان فارسی (1400) استخراج و بر مبنای الگوی شناختی روئیز و گالرا (2011) تحلیل شده است. نتایج نشان داد در زبان فارسی گرچه مجاز می تواند مستقلاً عامل تغییر معنایی فعل غیربسیط باشد، استعاره استقلال عمل ندارد و همیشه همراه با مجاز است. همچنین، مشخص شد فرآیندهای دخیل در تغییرات معنایی در فارسی به مراتب پیچیده تر است. مجموعاً دوازده الگو دسته بندی شد که هشت مورد آن منحصر به شواهد زبان فارسی بود. از این میان، سه الگو تنها بر پایه مجاز و سایر الگوها از برهم کنش استعاره و مجاز حاصل آمده بود که عبارت است از: 1. گسترش مجازی دامنه حوزه؛ 2. کاهش مجازی دامنه حوزه؛ زنجیره متوالی گسترش و کاهش دامنه حوزه؛ 3. گسترش مجازی حوزه مبدأ استعاره و کاهش مجازی حوزه مقصد؛ 4. کاهش مجازی حوزه مبدأ استعاره و گسترش مجازی حوزه مقصد؛ کاهش مجازی هر دو حوزه مبدأ و مقصد استعاره؛ 5. تلفیق حوزه مقصد دو استعاره در یک حوزه مبدأ و در نهایت زنجیره استعاری با کاهش مجازی حوزه مبدأ استعاره نخست. چهار الگوی دیگر منطبق با ساختارهای پیشنهادی روئیز و گالرا شامل گسترش مجازی حوزه مبدأ استعاره، کاهش مجازی حوزه مبدأ استعاره، کاهش مجازی حوزه مقصد استعاره و تلفیق یک استعاره در حوزه مبدأ-مقصد استعاره دیگر است. از مجموع مشاهدات روئیز و گالرا در انگلیسی و نگارنده در فارسی، مجموعاً نوزده الگوی تغییر معنایی حاصل آمد که نشان می دهد زبان بشری در کاربرد تعاملی استعاره و مجاز ظرفیت بیشتری دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان