فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
49 - 75
حوزههای تخصصی:
برخی از ابیات شعرا به آیین اسطوره ای خاصی دلالت دارند که تنها با تحلیل بن مایه های آن آیین می توان به درک درست و دقیقی از مفهوم بیت، دست یافت. در این پژوهش با تحلیل بیتی از منوچهری، شاعر قصیده پرداز سده پنجم هجری: (گشت نگارین تذرو پنهان در کشتزار/ همچو عروسی غریق در بن دریای چین) در پی آن هستیم که به ریشه های تاریخی آیین به کار رفته در مصراع دوم اشاره نماییم. برای دستیابی به این هدف، نگارندگان در این جستار کوشیده اند تا با استفاده از نظریه های حوزه اسطوره شناسی و مراجعه به اسطوره های گوناگون با روش توصیفی- تحلیلی به هدف یاد شده پاسخ دهند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در دوره ای از چین، دختران بنا به دلایلی مثل زندگی بخشی و پیشگیری از طغیان رودخانه، با چهره و لباس های آراسته، در رودخانه قربانی می شدند.
تحلیل نگرش زندگی به مثابه فرصت از منظر عطّار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
102 - 122
حوزههای تخصصی:
آدمی به اختیار خود پا به هستی نگذاشته تا به اراده خود نیز از اینجا رخت بربندد. با اندکی تسامح، تنها اختیاری که در اختیار وی قرار داده شده، فاصله تولد تا مرگ است که از آن به زندگی/عمر تعبیر می گردد. البته برخی این اختیار را در اثر عواملی نادیده می انگارند و برخی نیز که عمدتاً بینش الهی دارند این مجال را «فرصتی» می دانند که باید به درستی درک شود؛ زیرا با اتکا به این رویکرد هم زندگی این جهانی را می توان سامان داد هم زندگی آن جهانی را. اینان معتقدند این زندگی، اندک است و زودگذر، و زندگی دیگر بسیار است و دائمی؛ پس باید بهترین بهره را از آن یافت. این شیوه از زیستن، دارای مؤلفه هایی چون زیستِ آگاهانه، زیست اینجایی، اندیشه آنجایی، بهره مندی از زندگی به قدر ضرورت و کفایت، عدم وابستگی و دلبستگی، اراده معطوف به غیر/خویش و هزینه کردِ زندگی در امور شایسته می باشد. آدمی با تکیه بر این مؤلفه ها، زندگی کیفی را تجربه خواهد کرد. اساس این نوع زندگی بر «کیفیت» و «چگونگی» است. به این معنا که طول عمر آدمی مهم نیست، بلکه نوع زیست او اهمیت دارد. آنچه باعث می شود تا نوع انسان ها از این نگاه به زندگی غافل شوند، دو عاملِ تربیت نکردن نفس و عدم توجه به مقوله مرگ است. از این منظر تاکنون به آثار عطار توجه نشده. روش تحقیق، کتابخانه ای و تحلیل محتواست.
تحلیل رفتار متقابل شخصیت ها در داستان بهرام گور و کنیزش بر اساس نظریۀ اریک برن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اساس نظریه تحلیل رفتار متقابل اریک برن، بر سه جنبه والد، کودک و بالغ بنا شده است. از تعامل بین حالات نفسانی می توان در تجزیه و تحلیل رفتارهای آدمی، درامور بالینی، درمانی، ارتباطات و رفتار استفاده کرد. تجزیه و تحلیل حالات من، در متون ادبی، شیوه ای مناسب و کاربردی، برای پی بردن به ریشه های رفتار می باشد. نظامی گنجوی در داستان هایش به موقعیت های مربوط به روابط انسانی و حالات روحی و روانی شخصیّت ها و ارتباطات آن ها توجّه کرده است، از اینرو گونه شناسی رفتاری شخصیّت های داستان های او از دیدگاه این نظریه قابل بررسی است. در این پژوهش، با رویکرد میان رشته ای و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به شیوه توصیفی تحلیلی، روابط بین شخصیّت های داستان بهرام گور و کنیزش را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم و برآنیم نشان دهیم داستان های متون کهن ادب پارسی، ظرفیت و قابلیت نقد روان شناختی را دارند. نگارندگان در این جستار، پس از بیان مبانی نظری و توضیح اصطلاحات روان شناسی، ابیات داستان را، با توجّه به سرنخ ها و نشانه های نظریه رفتار متقابل تفسیر و تبیین نموده اند. یافته ها نشان می دهد که ابعاد شخصیتی اشخاص در داستان ها، در قالب رفتارهایشان آشکار می شوند. ماهیت کلی داستان کودک/ والد است که بالغ بر آن غلبه دارد. از جهت مثلث کارپمن، بهرام ستمگر است، کنیز قربانی و سرهنگ منجی.
تعهدِ ایدئولوژیک و مخاطب شناسیِ شعر سیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاوش کسرایی از شاعران نوپردازیست که به واسطه گرایش حزبی و تعلق خاطری که به ایدئولوژی مارکسیستی داشت، در شکل گیری گونه ای شعر نو با ماهیتِ گفتمانی خاص، نقش ایفا نموده و آثاری با مختصات و رمزگانِ مرامی و ایدئولوژیک سروده است. در این نوشتار، کیفیت، ابعاد و شاخصه های بخشی از شعر کسرایی که متأثر از تفکر سیاسی و حزبی و نیز تحت تأثیر مخاطبان ویژه او تکوین یافته، به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی و کاوش قرار گرفته است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که کسرایی در مواردی نه فقط در جایگاه شاعر، بلکه در موقعیت یک ایدئولوگ و نظریه پردازِ حزبی و سیاسی ظاهر شده است؛ بدین واسطه، شعر او ویژگی های مرامنامه یا بیانیه حزبی و ایدئولوژیک را به خود پذیرفته است. در این موارد، شعر کسرایی عموماً در راستای اعتباربخشی به ارزش ها، آرمان ها و مولفه های ایدئولوژی مارکسیستی نظام یافته است؛ از این روی، بیش از مخاطبان عام و معمول شعر، مخاطبانی را مد نظر داشته که با شاعر، همگرایی و مشترکات فکری و ایدئولوژیک دارند؛ یا از عادات و زمینه ذهنی لازم و مناسب برای ادراک مفاهیم و محتوای ایدئولوژیک شعر او برخوردار هستند. زیرا تنها این گروه از مخاطبان می توانند پیام، معانی و مفاهیمی را از شعر کسرایی دریافت و برداشت کنند، که کسرایی قصد القاء و انتقال همان ها را به خوانندگان داشته است.
ساختار های تمثیلی و انواع آن در کلیله و دمنه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با عنوان ساختار های تمثیلی در کلیله و دمنه ، به تبیین این موضوع با محوریت نقش سازنده ی تشبیه در ساختار روایی حکایتهای تمثیلی و متن کلیله و دمنه پرداخته می شود . استفاده از تمثیل ، به عنوان ویژگی سبکی این کتاب شمرده میشود. محقق با بررسی متن کتاب کلیله و دمنه انواع تمثیل و ساخت های گوناگون آن ،که در خدمت تمثیل بوده اند را برشمرده است . این تحقیق با هدف برجسته سازی و مشخص کردن کاربرد تمثیل در کتاب کلیله و دمنه انجام شد و اهمیت آن در این است که تمثیل جایگاه ویژه ای در متن کتاب کلیله و دمنه دارد که در مقایسه با سایر صور خیال و عناصر ادبی کمتر مورد توجه بوده است . تصویر سازی و ایجاد هنر های زبانی که به خلق جملات بی مانند و ایجاد روابط خاص میان واژه ها می انجامد از این ویژگی هاست . در این پژوهش محقق دریافت ساخت های گوناگون از تمثیل و حکایت تمثیلی در این متن به چشم می خورد . چهار نوع ساختار تمثیلی درکتاب کلیه و دمنه می توان یافت. پس از بررسی و فیش برداری از منابع دست اول و کد گذاری فیش ها پژوهشگر به تحلیل داده ها اقدام خواهد کرد . این پژوهش به شیوه ی توصیفی و تحلیلی انجام شده است .
دیالوگ به مثابه زبان نمایش (بررسی کارکردهای هنری و خلاقانه دیالوگ در نمایش نامه های بهرام بیضایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهرام بیضایی از جمله نمایش نامه نویسانی است که از طریق عنصر گفت وگو دنیای معاصر را به زیباترین صورت ممکن تصویر کرده است؛ مُدرنیزه بودن، پیشرفت، تکنولوژی، صنعت و در نهایت دنیای مُضحک و مسخره ای که برای آدم های جامعه ساخته اند. بیضایی با هنرمندی تمام کلمات و اصطلاحات گفت وگو را به گونه ای در کنار یکدیگر قرار داده است که به راحتی می توان تنش و آسیب پذیری شخصیت ها را در موقعیت های خاص، ارزیابی کرد. تکنیک متفاوتی که بیضایی را از دیگر نمایش نامه نویسان متمایز می سازد، این است که او از شخصیت های نمایش به عنوان راویان اثر استفاده می کند و این کار را با گفت وگوی میان شخصیت ها، حدیث نفس و تک گوییِ نمایشی شخصیت های داستان پیش می برد. در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل محتوا، کارکردهای هنری عنصر دیالوگ در نمایش نامه-های بیضایی بررسی و تحلیل شده است. این نویسنده از طریق افشای کاراکترها، تیپ سازی سمبولیک و خلق موقعیت های جدید در نمایش نامه های خود، کارکردهای دیگرگونه به عنصر گفت وگو بخشیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که خلاقیّتی که بیضایی در روایت برخی نمایش نامه هایش به کار برده است، در طراحی پیرنگ و طرح داستانی است که نقطه اوج نمایش را در ابتدای داستان قرار می دهد و این مهم را از طریق گفت وگو و کلام شخصیت-های داستان، انجام می دهد. به عبارت دیگر، بیضایی برای گریز از تکرار در روایت به عنصر گفت وگو متوسّل گردیده است تا بسیاری از ویژگی های اعتقادی و درون مایه های نمایش نامه را در فضایی متفاوت تر به تصویر بکشد.
بررسی نگاه انتقادی ناتسومه سوسه کی به فرایند مدرنیزاسیون ژاپن در رساله ی تجدد ژاپن امروز و رمان کوکورو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
361 - 385
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر به بررسی دیدگاه انتقادآمیز ناتسومه سوسه کی نویسنده و متفکر ژاپنی به فرایند مدرن شدن جامعه ژاپن در زمان حیات او یعنی در نیمه ی دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم می پردازد. برای بررسی نگاه این نویسنده ، دو اثر وی انتخاب شدند که یکی (رساله ی تجدد ژاپن امروز) به آثار غیرداستانی او و دیگری (رمان کوکورو) به آثار داستانی او تعلق دارند. دلیل این انتخاب آن بود که ناتسومه در اثر غیرداستانی اش نگاه خود را به مدرنیزاسیون به صورت کلی و در قالب مباحث نظری طبقه بندی و بیان می کند، اما از آوردن مثال های ملموس برای نظرات خود پرهیز می کند. از سوی دیگر در رمان کوکورو پیامد های این مدرنیزاسیون را در زندگی مردم ژاپن به شکل عینی، ملموس و عملی در قالب وقایع داستان به تصویر می کشد. از همین رو این دو اثر در انعکاس افکار ناتسومه راجع به تقابل مدرنیته و سنت مانند مکمل عمل می کنند. بررسی این دو اثر نشان داد که ناتسومه اولاً به مدرنیته در معنای عام بدبین است و معتقد است مدرنیته نتوانسته ذره ای از آلام بشر را تسکین دهد و زندگی بشر حتی دشوارتر از پیش شده است. ثانیاً مدرنیته ی کشور ژاپن را امری وارداتی، عاریتی، غیربومی و غیرطبیعی می داند که این مدرنیته ی وارداتی و پرشتاب موجب تغییر قراردادهای اجتماعی نظیر روابط انسان ها با یکدیگر، آداب و رسوم ازدواج و نظام آموزش و پرورش شده و با دگرگون کردن ناگهانی شیوه ی زندگی سنتی، پیامدهایی نظیر مادی گرایی، ازخودبیگانگی، بدبینی، انزوا، بی اعتمادی، خودخواهی، ناامیدی و احساس گناه برای مردم جامعه به بار آورده است.
چالش های بازنویسی تجربه ی تاریخی مطالعه ی تطبیقی رمان های ببر کاغذی اثر اولیویه رولان و کوچه ابرهای گمشده نوشته ی کورش اسدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
581 - 603
حوزههای تخصصی:
جنبش مه 68 در فرانسه و انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 هر کدام به شکلی در نیمه ی دوم قرن بیستم از آرمان انقلابی، آزادی بخش و ضد امپریالیستی جهانی متاثر شدند. در حالی که میشل فوکو و رضا براهنی به دلیل اهمیت این دو واقعه سیاسی و اجتماعی، مختصرا به شباهت و تفاوت هایشان اشاره کرده اند، تاکنون مقایسه ای ادبی بین رمان هایی که درباره ی این وقایع نوشته شده اند انجام نگرفته است. این پژوهش مطالعه ای است پیرامون چگونگی بازنویسی تاریخ این دو جنبش انقلابی در رمان ببرکاغذی اثر اولیویه رولان، فعال سابق چپ پرولتری و رمان کوچه ابرهای گمشده نوشته ی کورش اسدی، نویسنده ایرانی از نسلی که انقلاب را تجربه کرده است. امانوئل بوژو محقق فرانسوی به منظور تبیین مسأله ی بازنویسی تاریخ، ارتباط بین تاریخ و روایت ادبی را مورد بررسی قرار می دهد. در چارچوب نظرات بوژو، می توان از کاوش باستان شناسانه ی حافظه و بازتولید صدای شاهدان به عنوان دو نمونه از الگوهای بازنویسی تاریخ در ادبیات اشاره کرد. در این مقاله کوشش می شود این الگوها از رهگذر نظریه های روایت شناسی مورد بررسی قرار گیرد تا تفاوت ها و شباهت های این بازنویسی معلوم گردد. از سوی دیگر نقش و مسئولیتی که خواننده در رمزگشایی و فهم دارد مرحله آخر تکامل فرایند بازنویسی است که به آن پرداخته خواهد شد.
تحلیل ساختار زبانی و نشانه ای شعر «به باغ همسفران» سهراب سپهری بر مبنای نظریه نشانه شناسی پیرس
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
71 - 106
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با تمرکز بر ابعاد زبانی و نشانه ای، شعر "به باغ همسفران" از منظر نشانه شناسی پیرس تحلیل شده است. هدف اصلی پژوهش بررسی تعامل ساختارهای زبانی و نشانه های این شعر در سه سطح شمایلی، نمایه ای، و نمادین است تا نحوه بازنمایی پیوند میان زبان، انسان، و طبیعت، و مفاهیم فلسفی و معنوی روشن شود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و به نقش نظام نشانه ها در ایجاد معنای متن توجه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تصاویر شمایلی نظیر "سبزینه" و "شقایق" علاوه بر بازتاب ویژگی های حسی و بصری، حامل لایه های معنایی پیچیده ای هستند که تجربیات درونی و معنوی شاعر را به مخاطب منتقل می کنند. در سطح نمایه ای، نشانه هایی چون "عقربک های فواره" و "باران و بیابان" از طریق پیوندهای علّی و زمانی، به بازنمایی تجربیات زیسته سپهری و پیوند آن ها با عناصر طبیعی و گذر زمان می پردازند. در نهایت، سطوحِ نمادین، تصاویری همچون "واژه در سطر خاموشی" را شکل می دهند که نشان دهنده عبور از محدودیت های زبانی و جستجوی معنای عمیق تر است. تحلیل نشانه شناختی این شعر نشان می دهد که سپهری با ترکیب سطوح مختلف نشانه ای و بهره گیری از ظرفیت های زبانی، شعری چندلایه و تأمل برانگیز خلق کرده است که علاوه بر زیبایی های بصری و زبانی، به بازنمایی مفاهیمی چون پیوند معنوی انسان با طبیعت، فلسفه عشق، و جستجوی حقیقت وجودی می پردازد.
تحلیل مؤلفه های ادبیات مقاومت در آثار شاعران و نویسندگان سوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
43 - 71
حوزههای تخصصی:
ادبیات مقاومت که ریشه در جهان عرب هم دارد ، امروز به یکی از تأثیرگذارترین گونه های ادبی تبدیل شده است، ترسیم مبارزات و رشادت های یک ملت در برابر بی عدالتی ها و ستم بیدادگران، یکی از درون مایه های شعر و نثر عربی از گذشته تاکنون است که در دوره های مختلف حیات شعر و نثر عربی، جلوه و نمود خاصی به خود گرفته است. در دوره معاصر که اغلب کشورهای عربی به نوعی زیر کنترل شدید استعمار و استعمارگران به سر می بردند، یکی از دغدغه های اصلی برخی شاعران و نویسندگان، مبارزه با این بیدادگری ها و ترسیم مبارزات و رشادت های مردم است؛ ازین رو، آن ها با قلم خویش به مبارزه برخاستند و اشعار و نوشته های خود را در خدمت مبارزات ملت خویش قراردادند.این پژوهش از نوع کیفی و به شیوه تحلیلی، اصول و مبانی نظری ادبیات مقاومت را در آثار شاعران و نویسندگان سوری بررسی می کند.از مهم ترین کسانی که در زمینه ادبیات مقاومت و پایداری در کشور سوریه قلم فرسایی کرده اند؛ می توان به غسان کنفانی، نزارقبانی، غاده السمان، محمد ماغوط، آدونیس، بدیع صقور، سلیم برکات و... اشاره کرد.یافته های پژوهش حاکی از آن است که نویسندگان و شاعران ادبیات مقاومت سوری، رنج ها و آلام دوران کودکی و بزرگ سالی در آوارگی و اخراج از وطن، آمال و آرزوهای بر بادرفته، خفقان و استبداد، وطن دوستی، فلسطین، قدس، تعهد ملّی و محبت کشورهای عربی و مسأله فلسطین، نیروهای امنیتی و بازجویی را در آثار خود به تصویر کشیده اند و نبرد و پایداری را تنها راه حل مسئله سوریه می دانند و آزادی و آزادگی را بهترین موهبت برای همه افراد بشر در همه اعصار و قرون برمی شمارند.
بررسی شاخصه های «شعر سیاه» در اشعار هوشنگ ابتهاج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
60 - 71
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «شعر سیاه» به شعری گفته می شود که احساسات و افکار منفی و دردآلود انسان را بازگو کند. شاعران و نویسندگان معاصر، متأثر از برخی نظریات فلسفی و نیز اوضاع اجتماعی و سیاسی جامعه خود به نوعی رمانتیسم سیاه و بدبینانه روی آوردند و با استفاده مکرر از مفاهیمی مانند غم، اندوه، ناامیدی، شکست، تنهایی، مرگ و ... شعر سیاه را پدید آوردند. در ایران، بسیاری از شاعران و نویسندگان متأثر از جریان های سیاسی و اجتماعی دوره پهلوی، به ویژه کودتای 28 مرداد 1332 و سلطه استبداد و خفقان در جامعه، دچار یأس و ناامیدی و سرخوردگی شدند و در اشعارشان با خلق فضاهای سیاه و مضامین غم آلود، نارضایتی خود را از وضع موجود نشان دادند. هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث، نصرت رحمانی و نادر نادرپور از این شاعران بودند. نتیجه اینکه مرگ اندیشی در شعر ابتهاج در طی دوره اول (فردی) و دوره دوم (اجتماعی)، متفاوت است و شاعر در نخستین شعرهای خود بر اساس نگاه فردی و غم هجران یار، خواهان مرگ زودتر از موعد است تا او را از رنج زندگی برهاند؛ اما در دوره دوم و در کشاکش مبارزه با حکومت استبداد، مرگ در میدان جنگ و مردن چون مردان را بالاترین شجاعت می داند.
بن مایه ها و تناظر های مشترک در منظومه «حُسینا و دلارام» و نمایش نامه «اُتِللو»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۱
9 - 33
حوزههای تخصصی:
واکاوی و کشف رابطه متون ادبی و هنری جهان در آینه تطبیق، می تواند لذت حاصل از مطالعه و خوانش این آثار را دو چندان کند. در این بین، منظومه غنایی- نمایشی حُسینا و دلارام، سروده شاعری به نام حُسینا، و نمایش نامه غنایی- تراژیک اُتِللو، اثر ویلیام شکسپیر با مضمون عاشقانه عشق دو دلداده با وجود تفاوت در ژانر ادبی و خاستگاه فرهنگی، شباهت های متعددی دارند. از این رو، هدف پژوهش حاضر، کشف وجوه شباهت و تطبیقِ دو اثر ادبی و هنری از ادبیات فارسی و انگلیسی است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی است که به مقایسه شباهت ها و تفاوت های این آثار می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در هر دو اثر، روابط و مناسبات شخصیت ها، بن مایه های تقابلی عشق عشاق و حسادت رقیب، ساختار خطی روایت، تناظر های دوگانه شخصیت های اصلی و بن مایه شک و بدگمانی عشاق نسبت به معشوق، مشابه است. از دیگر یافته های پژوهش اینکه خالقِ هر دو اثر با خلق شخصیت های موازی دِزدمونا و دلارام و توصیف عشق پایدار آنان، پاکدامنی را به عنوان ارزش والای زن به مخاطب گوشزد و حسد و بدگمانی را نکوهش کرده اند. وجه افتراق این دو اثر در این است که اُتِللو به دلیل شک و بدگمانی نسبت به معشوق در مرحله احساس باقی می ماند و مرگ معشوقه را با دست خود رقم می زند، اما حُسینا با گُذار از مرحله احساس به وادی عقل پای می گذارد و به وصال معشوق دست می یابد.
گفتمان شناسی تصانیف ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
87 - 104
حوزههای تخصصی:
تصنیف، گونه ای از شعر است که همراه با موسیقی ارائه می شود. این گونه ادبی همواره در طول تاریخ وجود داشته است؛ ولی تا قبل از انقلاب مشروطیت، مضمون آن عشق و عواطف درونی بود. با ظهور نهضت مشروطه و همراه با تحولات ابعاد گوناگون جامعه، تصنیف نیز درون مایه اجتماعی به خود گرفت و در خدمت بیان اندیشه های روشن فکران قرارگرفت. سخن کاوی یا تحلیل گفتمان نوعی مطالعه میان رشته ای است که به تجزیه و تحلیل کلام می پردازد و منجر به خوانش عمیق آثار ادبی می شود. این پژوهش بر مبنای تحلیل گفتمان از نوع انتقادی آن سعی بر این دارد تا به بررسی و تحلیل تصانیف ملی میهنی ملک الشعرای بهار و انتقادها و روشنگری های وی در جریان نهضت مشروطه بپردازد. این گفتمان با مؤلفه های لیبرالیسم، سوسیالیسم، ناسیونالیسم، پارلمانتاریسم و دموکراتیسم، سوژه سیاسی خود را می یابد و هژمونی گفتمان حاکم را به چالش می کشد. گفتمان ناتورالیسم و لیبرالیسم محوریت تمام تصانیف را دربرمی گیرد. در سؤال اصلی این پژوهش چگونگی تأثیر تصانیف ملک الشعرای بهار در جنبش مشروطیت مردم ایران مطرح است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده های آن با استفاده از شیوه تحلیل محتوا و کتابخانه ای و سندکاوی، بررسی شده است.
تحلیل فرآیند عاطفی گفتمان در دماوندیه بهار و فی البدء.. و ثلاثیات اوراس عزالدین میهوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
1 - 23
حوزههای تخصصی:
نشانه-معناشناسی که نشانه شناسی برآمده از مکتب پاریس و آرای گریمس و فونتنی است، تحول نشانه شناسی سوسوری به شیوه ای از تحلیل متن است که در آن معنا عنصری سیال است که در فرآیندی گفتمانی شکل می گیرد. در شکل گیری این فرآیند گفتمانی ابعاد مختلفی از نظام گفتمان نقش دارند که در هر متن یکی از این ابعاد برجسته می شود. به منظور خوانشِ نشانه-معناشناختیِ متن، لازم است ابتدا مشخص شود، کدام بعد گفتمانی در متن برجستگی دارد. در مقاله حاضر دو شعر از عزّالدین میهوبی و دماوندیه بهار را از نظر چگونگی شکل گیری فرآیند عاطفی گفتمان، به روش توصیفی-تحلیلی بررسی کرده ایم. دلیل این انتخاب شباهت های موجود در صحنه عاطفی و بافت برون زبانی مشترک این دو شعر بوده است که خود به خود لحن و عاطفه مشترکی را به وجود آورده است. نتایج نشان می دهند در دماوندیه بهار و شعر فی البدء.. میهوبی مرحله شوش عاطفی به صورت کاملاً یکسانی بیان شده است. و در هر دو شعر خشم عاطفه مرکزی فرآیند عاطفی گفتمان است. همچنین افعال مؤثر، صحنه عاطفی، گفته پرداز، گفته یاب، شوش گر در شعر هر دو شاعر دلالت های مشابهی دارند. ارزیابی عاطفی یکسان از دیگر نتایج این پژوهش است.
بررسی و تحلیل شیوه ی عنوان گذاری در مجموعه ی داستانی «دوازده قصه از زندگانی چهارده معصوم (ع)» اثر مسلم ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل شیوه ی عنوان گذاری در مجموعه ی داستانی «دوازده قصه از زندگانی چهارده معصوم (ع)» اثر مسلم ناصری چکیده عنوان، نشانی از هویت متن به همراه دارد و جزئی از ساختمان معنایی متن به شمار می رود. تکنیک نام گزینی برای عنوان داستان ها یکی از شگردهای مهم در داستان پردازی است. در گزینش عنوان داستان ها، عوامل درون متنی شامل: عناصر داستان و عناصر بلاغی و عوامل برون متنی شامل: شخصیت های تاریخی و اسطوره ای، باورها و عقایدِ مطرح در جامعه و بینامتنیت نقش مهمی دارد. در این مقاله، مجموعه ی چهارده جلدی داستان های زندگانی چهارده معصوم(ع) که در رده ی کتاب نوجوان گروه بندی شده است؛ بررسی شده و به روش و مبنای نام گذاری هر کتاب از این مجموعه و میزان تأثیرگذاری آن بر ذهنیت سازی نوجوان درباره ی شخصیت اصلی داستان و محتوای آن پرداخته شده است. کل این مجموعه، چهارده عنوان اصلی و 168 عنوان فرعی دارد. همچنین در این مقاله سعی شده است به شیوه ی تحلیلی توصیفی ساختار عنوان ها و نقش عوامل درون متن و برون متن در گزینش عنوان داستان تبیین شود. بیشتر عنوان ها در این مجموعه درون متنی و مضمونی با کارکرد توصیفی است و به متن داستان ارجاع دارد نه بیرون از آن. ساختار عنوان ها بیشتر ترکیبی است تا ساده و به دلیل واقع گرایی داستان های مذهبی، توجه به عنوان های عینی بیشتر از عنوان های انتزاعی است. در تعداد اندکی نیز عنوان ها معماگونه است. رابطه ی خاص هم حضوری (بینامتنیت) در نام گذاری برخی عنوان های اصلی، نقش داشته است.
بررسی تطبیقی کاربرد تابو در داستان های معاصر فارسی و عربی (با تکیه بر آثاری از مصطفی مستور و زویا پیرزاد و هیفاء بیطار و هانی الراهب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ های مختلف، هاله ای از نفی ها، طردها و به حاشیه راندن ها گاه دور بخش هایی از مفاهیم و عواطف درونی انسان کشیده می شود که تحت عنوان تابو یا پرهیزه شناخته می شوند. مضامین تابوها شکل ها و ابعاد گوناگون از جمله سیاسی، دینی، جنسی و اجتماعی دارند. با وجود ممنوعه بودن تابوها در مناسبات اجتماعی، عرصه ادبیات میدانی برای ظهور و بروز مستقیم و غیرمستقیم آنهاست. توجّه به تابوها و انعکاس دادن آنها در متون ادبی، صرف نظر از اینکه در راستای ذات ادبیات است که هنجارهای مرسوم را برای آفرینش های خلّاقانه در هم می شکند، جنبه ای زیبایی-شناختی دارد. برای نشان دادن این جنبه از آثار داستانی معاصر به صورت تطبیقی داستان هایی از ادبیات فارسی و عربی؛ یعنی دو نویسنده زن و دو نویسنده مرد از دو زبان و فرهنگ برگزیده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد نویسندگان داستان ها در پرداخت شخصیّت ها و انتخاب نوع زبان آنها از تابوها استفاده کرده اند. در این آثار، زنان داستانی از صورت های زبانی غیررکیک و مردان بیشتر از صورت های رکیک استفاده می کنند. نویسندگان سوری، در بیان تابوها آزادتر و نویسندگان ایرانی محتاط تر هستند و با بهره گیری از شگردهای بلاغی کنایی تر سخن می گویند. در باب مضامین تابوها نیز می توان گفت نویسندگان ایرانی و عربی در امور دینی و اعتقادی چندان تابوشکنی نمی کنند. تابوهای رفتاری مانند ذکر مشروبات الکلی و مواد مخدر در همه متن ها دیده می شود. در حوزه تابوهای زنانگی ضمن اینکه همه نویسندگان به آنها پرداخته اند، در داستان های عربی این تابوها وضوح بیانی بیشتری دارند.
نقدی بر کاربست نقد بوم گرا در داستان کوتاه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
185 - 224
حوزههای تخصصی:
نقد بوم گرا که از اواخر قرن بیستم و در مغرب زمین ظهور یافته، غالباً به دغدغه های زیست محیطی نویسندگان می پردازد و میزان و کیفیت توجه آنان به چنین مسائلی را در آثارشان واکاوی می کند. منتقدان و محققان ایرانی نیز با درک بحران های زیست محیطی و با هدف ارائه خوانشی نوین و کارآمد از آثار داستانی معاصر به مطالعه در داستان های کوتاه فارسی پرداخته اند که حاصل کارشان در مواردی با توفیق نسبی و در برخی موارد با کاستی هایی همراه بوده است. در این مقاله به شیوه نقدِ نقد و با هدف آسیب شناسی کاربست این رویکرد در ادبیات داستانی معاصر، هفت عنوان مقاله ای را که در دهه پایانی قرن چهاردهم شمسی، به مطالعه بوم گرایانه در داستان کوتاه فارسی پرداخته اند، از حیث ساختار، روش و محتوا مورد ارزیابی قرار داده ایم تا دریابیم که این نقدها تا چه میزان با هدف و ماهیّت نقد بوم گرا سازگاری دارند؛ منتقدان داستان ها تا چه حد توفیق داشته و توانسته اند خوانش یا یافته تازه ای از این آثار ارائه دهند و درنهایت اینکه اساسی ترین اشکالات نقدهایی از این دست کدام اند؟ اهمّ یافته های پژوهش حاضر که با اتکا به روش توصیفی تحلیلی و به شیوه انتقادی انجام شده عبارت اند از: بی توجهی به ماهیت اصلی نظریه، فقدان برداشت صحیح از نقد بوم گرا، عدم مراجعه به منابع اصیل، محدود بودن مقالات بر مطالعات موردی و خردنگر، فقدان نگرش عمیق به مسئله محیط زیست در میان نویسندگان و منتقدان، بی توجهی به بینارشته ای بودن این شیوه از نقد و بالاخره، نادیده گرفتن ابعاد کاربردی آن.
دیدگاه ادبی نظریه ادبی نیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
83 - 125
حوزههای تخصصی:
نظریه ادبی بررسی نظام مند ذات ادبیات و شیوه ای برای تحلیل پدیده ادبی است. نظریه ادبی با اینکه در سالیان اخیر کاربرد وسیعی در پژوهش های ادبیات فارسی داشته است، اما به نظر می رسد قلمرو معنایی و مصداقی آن به خوبی تثبیت نشده، چراکه در برخی پژوهش های صورت گرفته در حوزه ادبیات فارسی، آرای ادبی افراد به اشتباه نظریه ادبی خوانده شده است. در مقاله پیش رو برای نشان دادن تفاوت میان نظریه ادبی با دیدگاه ادبی، پنج ویژگی خاص نظریه ادبی اعم از «برآمده از ذهنیتی فلسفی»، «نظام مند و منسجم»، «حاصل تأمل در متن»، «ارائه دیدی تازه» و «به کارگیری در نقد» تبیین و تشریح شده است. در ادامه دیدگاه افراطی ای که به صرف تشابه میان برخی آرا در متون کلاسیک فارسی با نظریه های غربی بر وجود و حتی تقدم نظریه هایی در گذشته خود معتقد است نقد و مشخص شده که اساساً کشف این آرا در متون علمی و ادبی گذشته نیز به واسطه آشنایی با نظریه های غربی بوده است. درنهایت نتیجه به دست آمده بیانگر آن است که به دلیل بی بهرگی آرای ادبی جمع آوری شده توسط پژوهشگران از ویژگی های نظریه، اطلاق اصطلاح «نظریه ادبی» بر آرا و عقاید ادبی آنان درست و دقیق نبوده و بهتر است برای دقیق تر کردن قلمرو دانش ادبیات فارسی درمورد این قبیل آرا و نظریات از اصطلاح «دیدگاه های ادبی» استفاده کرد تا این اصطلاح تعریف و مصادیق خاص و مشخص خود را داشته باشد.
بررسی و تحلیل باورهای عامه در اشعار واعظ قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶۰
183 - 233
حوزههای تخصصی:
بخش عظیمی از فرهنگ و ادبیات شفاهی هر ملتی ادبیات عامه است. این نوع ادبی شامل عادات، سنن، افسانه ها، باورها، آیین ها، آداب و رسوم و ضرب المثل های ملت هاست. باورهای عامه در هر سرزمینی بیانگر اعتلای فرهنگ و فرهیختگی آن جامعه است که در طول سالیان متمادی، به عنوان بن مایه های مهم و اساسی در اختیار و استخدام شعرا و نویسندگان در کل جهان، به خصوص شعرا و نویسندگان فارسی زبان درآمده است. ملا محمد رفیع قزوینی، متخلص به واعظ، از دانشمندان، خطبا، نویسندگان و شعرای بنام و صاحب سبک عصر صفوی در قرن یازدهم هجری است که با بهره گیری از زبان جدید و با ترجیح تخت و مکتب کوچه و بازار بر تخت و مکتب سلاطین صفوی و به تبعیت از پیشینیان و هم اندیشه با شعرای هم عصر خویش، باورها و عقاید عامه را به اشکال مختلف در اشعارش به تصویر کشیده است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، اکثر باورها و عقاید عامه در کل غزلیات، ابیات پراکنده و رباعیات شاعر استخراج شده و با آوردن شواهد مثالی از متون نظم و نثر پیشین و شعرای هم سبک شاعر، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه پژوهش اینکه در اشعار واعظ، به خصوص غزلیات، با تأسی از شعرای سبک هندی، به خصوص صائب تبریزی، باورهای عامه در کنار معانی و مضامین شعری دیگر، به دلیل ارتباط افقی ابیات غزل و بهره گیری از پدیده هنری و ادبی اسلوب معادله از بسامد بسیار بالایی برخوردار است.
کنکاشی تطبیقی از التیام روان زخم زیست محیطی در رمان های مراسم لزلی مارمون سیلکو و سووشون سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
49 - 72
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با استفاده از نظریات نقد بوم گرا، رمان های مراسم از لزلی مارمون سیلکو(-1948) و سووشون از سیمین دانشور(1300-1390) از دیدگاه التیام روان زخم ها مورد بررسی قرار گرفته اند. نقد زیست محیطی رابطه میان طبیعت و انسان را در متون ادبی تحلیل می کند. همچنین با به کارگیری رویکرد روان زخم زیست محیطی جایگاه و اهمیت محیط زیست بر روان انسان مورد تاکید قرار می-گیرد. این مقاله با بررسی این رمان ها به چگونگی تاثیر شرایط محیط زیست بر روان انسان در راستای نمود و تجلی رابطه گسست-ناپذیر انسان و محیط زیست می پردازد. در این مقاله مراسم و سووشون به مثابه دو اثر از دو نویسنده نامدار، دغدغه های زیست محیطی سیلکو و دانشور را به تصویر می کشند. نظریات بوم گرایانه ی لارنس بیوئل و همچنین چریل گلتفلتی و هارولد فروم برای تحلیل آثار مورد استفاده قرارگرفته اند. نظریات کتی کاروت پیرامون روان زخم نیز در این مقاله به کار گرفته شده تا نشان دهند چگونه روان زخم ها در زندگی انسان ها و روابطشان با طبیعت دخیل هستند. وجه مشترک قهرمانان سیلکو و دانشور، بهره گیری از خود طبیعت برای درمان و التیام روان زخم هایی است که به واسطه تخریب طبیعت و سرزمین ایجاد گشته اند.