فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۸۵۰ مورد.
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
1 - 13
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تحلیل فضایی آسیب پذیری سکونتگاه های انسانی در برابر زلزله و در استان آذربایجان غربی می باشد.پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش شهرستان های 19 گانه استان آذربایجان غربی است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به صورت کمی و با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفته است. در جهت تحلیل فضایی داده ها از روش های متعددی نظیر مدل درون یابی IDW، تابع تراکم Kernel، تابع تراکم Line، مدل همپوشانی Fuzzy Overlay و تابع AND استفاده شده است.یافته های این پژوهش نشانگر این است که در شمال استان شهرستان های سلماس، خوی، چایپاره، چالدران و ماکو، در جنوب شرقی استان شهرستان تکاب و در جنوب استان شهرستان های سردشت، میرآباد، پیرانشهر و اشنویه در زمره شهرستان ها با میزان آسیب خیزی بالا قرار دارند. مطابق داده های موجود می توان اذعان داشت که جنوب شرقی استان به نسبت جنوب و شمال استان از آسیب پذیری کمتری برخوردار است. در یک جمع بندی کلی نیز در حدود 46 درصد از مساحت استان و 18 درصد از جمعیت استان در محدوده با آسیب خیزی بالا قرار دارند.نتیجه گیری: امروزه پیرو مخاطرات اخیر به خصوص زلزله های اتفاق افتاده، لزوم توجه به ارتقاء تاب آوری در سکونتگاه های انسانی را می افزاید؛ بنابراین بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش، پیشنهاد می گردد تا قبل از وقوع زلزله در مراکز با آسیب پذیری خیلی بالا مدیریت قبل از بحران شکل گیرد.
مؤلفه های اثرگذار و اثر پذیر توسعه شهری و تغییرات اقلیمی، یک رابطه دو سویه در جهت انطباق پذیری با سناریوهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
91 - 112
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی مهم ترین بحران قرن حاضر شناخته شده است که بسیاری از دانشمندان و محققان عامل اصلی وقوع آن را فعالیت های انسانی به ویژه در سطح شهرها می دانند، اما باید عنوان نمود که تغییر اقلیم نه تنها متأثر از عوامل انسانی و شهری است، بلکه بر آنها نیز تأثیر گذار خواهند بود و پیامدهای مختلفی را به دنبال خواهد داشت. این فرایند چرخشی با توجه به تسریع تولید گازهای گلخانه ای و فعالیت های صنعتی روز افزون به مراتب اکوسیستم شهری و طبیعی را بیشتر در معرض خطر قرار می دهد. بنابراین هدف اصلی پژوهش، شناخت عوامل تأثیر گذار و تأثیرپذیر چه در سطح شهری و چه در سطح طبیعی و ارائه راهکارهای کارگشاتر و مدیریت قابل قبول تر در عرصه محلی و جهانی جهت مقابله با خطرات ناشی از تغییرات اقلیمی بودده است که در این راستا از روش توصیفی- تحلیلی- استدلال منطقی استفاده شده است. طبق بررسی ادبیات پژوهش و بر اساس نتایج حاصل از تحلیل و بررسی و تکیه بر استنباط و تجزیه و تحلیل مبانی ؛ عوامل مهمی همچون اقتصاد، اجتماع، عملکرد و زیرساخت ها، کالبد و ریخت شهری، زیست محیطی به عنوان عوامل اصلی و ریز فاکتورهای هر کدام به صورت کاملاً تفکیک شده، راه را برای ارائه راه حل های دقیق تر و تخصصی تر جهت مقابله با تغییرات اقلیمی (علل رخداد، اثرات و پیامدها) هموارتر می سازد و راهنمایی برای علاقه مندان و پژوهشگران حوزه محیط زیست، شهرسازی، معماری، اجتماع، اقتصاد، سیاست مدیریتی و... می-باشد.
ارزیابی کیفیت مکان در بافت های ناکارآمد شهری، نمونه موردی: محله آبکوه مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
75 - 92
حوزههای تخصصی:
تاکنون در ایران طرح های توسعه زیادی با هدف ارتقای کیفیت های مکانی تهیه شده است اما معمولاً ارزیابی کیفیت های مکانی به صورت کارشناس محور بوده که منجر به افزایش فاصله انتظارات واقعی کاربران با حرفه مندان تهیه کننده و مجریان طرح شده است که این فاصله به طرق مختلف از جمله مهاجرت ساکنان و به تبع آن اعیان سازی بافت بروز پیدا می کند. محله آبکوه_ سعدآباد از محلات کهن مشهد با سابقه 400 ساله است که باوجود تهیه سه طرح از سال 1385 شمسی تاکنون نتوانسته کیفیت های مکانی خود را در شهر امروز بازیابد. مطالعه حاضر به ضرورت شناسایی کیفیت های مکان در بافت های ناکارآمد شهری و تفاوت الگوهای ارزیابی از بالا به پایین _کارشناس محور _ با رویکردهای از پایین به بالا در اینگونه بافت ها پرداخته است. از منظر روش شناسی، این پژوهش در راستای بررسی پیشینه نظری کیفیت مکان، از روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی به کمک نرم افزار 2018MAXQDA بهره گرفته و در مرحله بعد به منظور فهم ماهیت کیفیت مکان در محله آبکوه و ارزیابی آن، از ترکیبی از رویکردهای پدیدارشناسانه اول شخص و اگزیستانسیالیستی استفاده شده است. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که کیفیت مکان در بافت های ناکارآمد شهری در پنج بعد ادراکی _ معنایی، کالبدی، اجتماعی _ اقتصادی، عملکردی و محیطی قابل بررسی است؛ اما در محله آبکوه مشهد با توجه به شرایط حقوقی متمایز به ویژه در مسئله مالکیت زمین، بعد حقوقی _ مدیریتی جزو نخستین ابعاد اثرگذار بر ارتقای کیفیت مکان قرار می گیرد. علاوه بر این ترتیب اهمیت ابعاد و مؤلفه های نظیر هر یک در پدیده آبکوه با مدل عام حاصل از یافته های نظری متفاوت است. با مقایسه نتایج پدیدارشناسانه تحقیق با آخرین طرح مصوب این محله که با عنوان طرح «اعتلای کیفیت حیات شهری آبکوه» مشخص شده، طرح تهیه شده برای محله یادشده با رویکرد ارزیابی از بالا به پایین، نتوانسته به کیفیت های مورد هدف خود دست یابد. با توجه به چالش های متفاوت بافت های ناکارآمد شهری که در هر مورد متأثر و جدایی ناپذیر از بستر موجود است، تنها با اتکا به مطالعه نظری و اولویت های صاحبان نفوذ نمی توان به ارتقای کیفیت مکان دست یافت و استفاده از رویکردهای زمینه محور همچون پدیدارشناسی در ارزیابی کیفیت های مکان ضروری می نماید.
سنجش وضعیت گردشگری کلان شهر شیراز براساس مؤلفه های پایداری محیطی در طراحی شهری
حوزههای تخصصی:
گردشگری پایدار، با اتکا بر مفهوم توسعه ی پایدار، می خواهد صنعت گردشگری در عین سوددهی اقتصادی، کم ترین تاثیر را بر جامعه میزبان و محیط زیست را داشته باشد. در قرن بیست و یکم، پیشرفت فناوری موجب می شود تا وقت انسان بیش از پیش آزاد شود و زمان بیشتری داشته باشد. به همین دلیل این قرن، قرن صنعت گردشگری نام گرفته است. به دلیل زیر ساخت های فناوری، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد شده در قرن بیست و یکم، پدیده گردشگری یک واقعیت اجتناب ناپذیر در رفتار و عمل انسان برای ارضای روح کنجکاو او خواهد بود. از این رو این تحقیق با هدف تحلیل وضعیت گردشگری شهر شیراز براساس مولفه های پایداری انجام گرفته است. روش بکار رفته بصورت توصیفی – تحلیلی بوده است. ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بوسیله شاخص های هر کدام با مدل تی تک نمونه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل ها برای هر مولفه در جهت مثبت برای کلان شهر شیراز بوده است.
امکان سنجی و اجرای طرح خیابان کامل جهت دستیابی به سرزندگی فضایی- اجتماعی (مطالعه موردی: بلوارهای ارم شیراز و همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
105 - 120
حوزههای تخصصی:
امروزه اغلب فضاهای عمومی ش هری ازجمله خیابان ها به دلیل افزایش بی رویه وس ایل نقلیه موتوری و وابس تگی الگوی زندگی ش هری به آن ها، به شدت تحت سلطه ماشین درآمده و سرزندگی خود را ازدست داده اند. خیابان که زمانی محل تعاملات و فعالیت های انسانی بود، به مکانی بیشتر برای عبور تبدیل شد و به تصرف اتومبیل ها درآمد. مردمانی که زمانی نه چندان دور در خیابان به گفت وگو و دادوستد می پرداختند، کودکانی که خیابان را محلی برای بازی می دانستند، جوانانی که برای تفریح به خیابان می آمدند و موجب ارتقای سرزندگی می شدند، همگی ازآن پس به مخاطبان پیاده ای تبدیل شدند که جز از محل های ویژه خط کشی شده حق گذر از آن را ندارند. بنابراین با توجه به موارد مطرح شده و شواهد موجود توجه به نیازهای تمامی شهروندان ازجمله کودکان و جوانان از طریق افزایش سلامت فکری و روانی آن ها و احساس آرامش از بابت فضایی مناسب با امنیت فیزیکی و اجتماعی برای حضور یافتن به منظور ارتقا سرزندگی و نشاط را در شهرهای کشورمان مهم به نظر می رسد. در این میان طرح خیابان کامل یکی از راهبردهای مناسبی هست که می تواند امنیت، آسایش و دسترسی آسان برای اتومبیل سواران، عابران پیاده، دوچرخه سواران و رانندگان وسایل حمل ونقل عمومی را به طور هم زمان فراهم آورده و آن تعاملات و سرزندگی اجتماعی سال های گذشته را زنده گرداند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر سرزندگی فضایی - اجتماعی بود. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به روش نظریه زمینه ای انجام شد. ابزار پژوهش مصاحبه ساختاریافته بود. با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای، داده های حاصل از مصاحبه های انجام شده با 72 نفر از شهروندان شیرازی و 39 نفر از شهروندان همدانی، طی سه مرحله کدگذاری باز (اولیه)، محوری و گزینشی (انتخابی) کدگذاری شد. کدهای باز شامل 25 مفهوم مربوط به شیراز و 35 مفهوم مربوط به همدان و کدهای محوری شامل سه مقوله عمده است که مشتمل بر پویایی، جذابیت و مردم و فعالیت ها (فعال و غیرفعال) هست. عدالت فضایی – اجتماعی، به عنوان کد محوری پژوهش حاضر، ز، ایران شناسایی گردید.
تحلیل رفتاری میزان مقبولیت عمومی استفاده از دوچرخه در شهر آق قلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، استقرار و استفاده از دوچرخه در بسیاری از شهرهای جهان رواج داشته ولی بااین وجود استفاده از آن در شهرهای ایران محدود می باشد. هدف از پژوهش؛ بررسی میزان مقبولیت عمومی استفاده از دوچرخه در شهر کوچک آق قلا می باشد. رویکرد پژوهش، کمّی توأم با منطق استدلال قیاسی و ماهیت آن پیمایشی است. به منظور جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه محقق ساخته و حجم نمونه 400 نفری استفاده گردیده که در تدوین آن از دو مدل «یوتات» و نظریه «رفتار برنامه ریزی شده» استفاده شده است. براین اساس، یافته های پژوهش نشانگر مقبولیت اندک و نکات ضعف محسوسی در شهر آق قلا در ابعاد اجتماعی استفاده از دوچرخه و عدم تأیید معناداری ضرایب همبستگی متغیرهایی همانند «نگرش»، «هنجارهای تأکیدی» و حتی «سودمندی درک شده» با متغیر رفتار هست. در این زمینه، عدم باور به دوچرخه به عنوان یک وسیله سفر مشاهده می شود و نگرش ورزش به دوچرخه بیشتر نمایان می باشد. نتایج آزمون رگرسیون خطی چندگانه پژوهش نیز نشانگر معناداری کل مدل و وجود رابطه مابین متغیرهای اجتماعی- روان شناختی پژوهش و نیز معناداری سه متغیر اثرگذار «آگاهی» (292/0+)، «هنجارهای توصیفی» (243/0+) و «تأثیرپذیری فردی» (312/0-) و ضریب تعیین تعدیل شده دارای مقدار 23% از تغییرات تبدیل پذیری در متغیر وابسته است. در پایان، نیز یافته های آماری پژوهش بازخوانی و تفسیر گردیده اند.
تبیین مؤلفه های مؤثر کیفیت محیطی فضاهای عمومی بیمارستان بر حس رضایت مندی بیماران (مطالعه موردی: بیمارستان های شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
25 - 44
حوزههای تخصصی:
تجربه های ناخوشایند در فضا های درمانی امروزه نه تنها به خاطر نحوه ارائه خدمات بلکه کیفیت نامناسب محیط و عدم توجه کافی به نیازهای کاربران بوده که موجب افزایش فشارهای روانی و نارضایتی می گردد. فضاهای عمومی به عنوان فضاهای واسطه و انتقالی، نقش مهمی در تجربیات ادراکی بیماران در محیط بیمارستان ایفا می نمایند. با توجه به اهمیت توسعه فضاهای کاربرمحور در محیط های درمانی، کیفیت محیطی مناسب در فضاهای عمومی می تواند به ارزیابی مثبت بیماران از این فضاها و نیز بهبود رضایت مندی آنان کمک نمایند. تحقیق حاضر به دنبال تبیین ویژگی های کیفیت محیطی فضاهای عمومی موثر بر حس کلی رضایت مندی بیماران و چگونگی اهمیت و نقش این شاخصه ها در تقویت رضایت مندی در قالب ارائه مدل مفهومی می باشد. روش تحقیق بر پایه مطالعه توصیفی- تحلیلی بوده، و راهبرد نمونه موردی برای اطلاعات کمی انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، علاوه بر مرور منابع کتابخانه ای، از ابزار پرسشنامه استفاده گردیده است. مطالعه در دو بیمارستان امام خمینی و شفا شهر ساری انجام گرفته و در مجموع 205 بیمار از طریق پرسشنامه در این پژوهش شرکت نمودند. شیوه مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS برای تحلیل اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که پنج مولفه شامل آسایش فیزیکی- روانی، دیدپذیری، دسترسی، خوانایی و ارتباط پذیری به عنوان عوامل مهم کیفیت محیطی فضاهای عمومی بیمارستان بر رضایت مندی بیماران موثر بوده اند. همچنین، دسترسی، به عنوان مهم ترین ویژگی به همراه ارتباط پذیری و خوانایی در فضاهای عمومی از عوامل قابل توجه در افزایش حس رضایت مندی می باشند. این پژوهش می تواند با ارائه چهارچوب مفید در پاسخ به نیازها و انتظارات بیماران، به معماران و طراحان در فرآیند طراحی و نیز مدیران مراکز درمانی برای بهبود کیفیت فضاهای عمومی موجود و یا آینده در جهت تقویت حس رضایت مندی کاربران کمک نماید.
مولفه های ادراک معنایی فرامکان: خوانشی پدیدارشناسانه از مراکز نمادین تاریخی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
35 - 50
حوزههای تخصصی:
آرمانشهر ایرانی _اسلامی اصفهان واجد مراکز تاریخی نمادینی بوده که مبتنی بر جهان بینی های عقلی، نقلی و شهودی شکل گرفته اند. میدان کهنه، بازار و نقش جهان در ترکیبی پیوسته، وابسته و همبسته با هم این مجموعه مرکزی را شکل داده اند. وجهی که جامعه پذیری جمعیت و حضور پذیری حکومت، اصناف، امت و مذهب را در مکانی همچون مرکز فراهم ساخته و به یگانگی می کشاند. پرسش اینجاست که نظام معنایی عمیق یا معنوی این مجموعه مرکزی با کدام مؤلفه ها برای انسان ها _ با هر نگرش و جایگاه وجودی _ ادراک پذیر و قابل دریافت می شود؟ هدف، فرارفتن از ادراک حسی و دسته بندی دریافت معنایی از مراکز نمادین تاریخی بر پایه اوج فهم معنایی مشترک افراد است. بازخلق چنین فضاهایی بدون حصول مؤلفه های ادراک معنایی و معنوی ممکن نیست. روش پژوهش پدیدارشناسی هرمنوتیک است که از رویکردهای تاریخی _ تفسیری و راهبرد مورد پژوهی عمیق درونی بهره می برد. کشف جوهر مشترک تجربه زیسته افراد از طریق طبقه بندی و تحلیل اطلاعات بر پایه مرور سیستماتیک متون و مشاهدات میدانی استوار بوده است. بر پایه نتایج حاصل از پژوهش، مجموعه مرکز نمادین تاریخی شهر اصفهان بر پایه زبانی با منش کالبدی _ فضایی، از مبدأ میدان کهنه شروع شده، مسیر بازار را می پیماید و به مقصد نقش جهان می رسد. در این گذر و گذار از مبدأ به مقصد، دریافت معانی با ارجاع به مؤلفه های پایداری فرازمینه ای، رویداد فراعملکردی _اجتماعی، موضع فراریخت شناسی، سیماشناسی فرادیداری و گونه شناسی فرافضایی بیشتر قابل ادراک می شود. فرایند بازخلق مراکز نمادین کهن ایرانی در کشاکش مؤلفه های ادراک معنایی بیشتر رخ می دهد، اگر تجربه زیسته "تهی از هر" بتواند از موقعیت پیرامونی آگاهی به مرکز سیر کند. این وضعیت با عاملیت یافتن بیشتر وجوه نمادین (به نسبت شمایلی) مکان همچنین کنش شدنی (به نسبت بودنی) ناظر در فضا افزایش می یابد. در این حالت، ادراک معنایی در اوج خود به یگانگی کنشگران در فضا منتهی می شود.
شناسایی واحدهای همگن وا کنش به اقلیم در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
67 - 80
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری با ویژگی های متفاوت از محیط های طبیعی، نیازمند تجدید نظر در پهنه بندی های اقلیمی سنتی هستند تا شرایط اقلیمی در برنامه ریزی ها و مدیریت شهر، قابل استفاده باشد. شهر تهران با ویژگی های طبیعی و الگوی توسعه شهری متفاوت، پاسخ های متفاوتی در برابر شرایط اقلیمی دارد. واحد های همگن واکنش به اقلیم (HCR) طبقه بندی اقلیم شهری را بر اساس نقشه های تراکم ساختمانی و ژئومورفولوژی طبیعی زمین انجام می دهد. هدف آن تهیه نقشه ای با مجموعه ای از مناطق همگن با فضای شهری است و مزیت آن در ارائه دستورالعمل های اقلیمی برای برنامه ریزی در طرح های جامع شهری است. برای مطالعه از لایه های اطلاعات مکانی کاربری/پوشش اراضی، تراکم ساختمانی، شبکه هیدروگرافی، عناصر جوی، تراکم جمعیتی و توپوگرافی شهری استفاده گردید. نتیجه آن تهیه نقشه اقلیم شهری تهران در 17 واحد اقلیمی و به دنبال آن ارائه هشت دستورالعمل اقلیمی برای برنامه ریزی شهری است. ترکیب مورفولوژی زمین، سطوح ارتفاعی، شیب سطحی، بستر رودخانه ها با مشخصات فیزیکی و کالبدی شهری مهمترین مشخصه مدل HCR استفاده شده در پژوهش است. نتایج به دست آمده گویای واحد اقلیمی همگنی در نوار شمالی تهران در مجاورت کوهستان با مخروط افکنه ها، روددره ها، پوشش گیاهی غنی تر و رخنمون های سنگی است. در حالی که تکه تکه شدن زیستگاه ها، بافت ساختمانی فشرده، دشت رسوبی هموار مشخصه اصلی مناطق مرکزی شهر هستند. نوار میانی تهران با توالی تپه ها و دره ها از پارک جنگلی چیتگر در غرب تا تپه های گیشا، پردیسان، عباس آباد و لویزان واحد اقلیمی همگن میانی را تشکیل داده که فضاهای تنفسی شهر هستند. گسترش فیزیکی شهر در سمت ارتفاعات و به ویژه در مسیر روددره ها اغلب ظرفیت پویایی، تهویه طبیعی و گردش هوا را کاهش داده و از عوامل افزایش بار گرمای محیطی و شکل گیری جزیره گرمای شهری و تشدید آلودگی هوا در مناطق مرکزی شهر هستند.
شناسایی تعارض منافع ساکنین و گردشگران در مسیرهای گردشگری بافت های تاریخی (نمونه موردی: گذر صدر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
43 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: رهاشدگی، افول پویایی و افت حیات در بافت های شهری- تاریخی و مسکونی از مسائلی هستند که همواره حضور گردشگران شهری به عنوان راه حلی برای رفع آنها یاد می شود. اهداف، اولویت ها و خواسته های متفاوت میان دو قشر ساکنین و گردشگران و بروز مشکلات و وجود مزایای متفاوت برای هر یک از طرفین، می تواند منجر به بروز تضادها و تعارض منافع مابین آنها شود. ازاین رو با توجه به ضرورت توجه به خواسته های ساکنین و نیز نیازهای گردشگران، تعارض منافع این دو قشر در محدوده ی گذر تاریخی صدر شهر تبریز مورد شناسایی قرار می گیرد.هدف: در این پژوهش، هدف درک صحیحی از سازوکار تعارض منافع ساکنین و گردشگران و دستیابی به اهداف هم راستا بین نیازهای گردشگران و ساکنان و کاربست آن در طرح های بازآفرینی و توسعه گردشگری از منظر کالبدی است.روش: روش پژوهش ترکیبی بوده و با راهبرد پس کاوی انجام یافته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت تحلیل عامل اکتشافی و با استفاده از نرم افزار SPSS Ver 22 صورت گرفته است.یافته ها: عوامل شناسایی شده شامل چهار مورد بودند؛ عامل اول شامل حضور گردشگران و شادابی و نشاط محله، استقبال از گردشگران و پذیرش آن ها، کاهش هزینه های گردشگران، کاربری های ویژه تفریحی گردشگری، شلوغی معبر به منظور افزایش امنیت گردشگران؛ عامل دوم شامل مراکز اقامتی گردشگری، زیرساخت های گردشگری، کسب وکارهای گردشگری، تنوع و دامنه ی فعالیت ها و آزادی انتخاب گردشگران در انتخاب فعالیت ها؛ عامل سوم شامل دید و منظرهای مناسب، راحتی تردد پیاده و دوچرخه، دسترسی به حمل ونقل عمومی، بهداشت محیطی و فضای سبز؛ و عامل چهارم شامل باززنده سازی مراسمات ملی و مذهبی.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که تعارض منافعی بین ساکنان و گردشگران در گذر تاریخی صدر وجود ندارد و ساکنان و گردشگران در یک نظام متعادل از منافع با جذب امکانات متنوع و متفاوت، ضمن ایجاد بستری مناسب می توانند موجب ایجاد تعادل منافع در این گذر تاریخی شوند.
بررسی تناسبات هندسی و حسابی نماهای مدارس دوره صفویه اصفهان (نمونه موردی مدرسه ملاعبداله، جده کوچک و نیم آورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۱۳۹-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
از جمله عوامل تشکیل دهنده کالبد و شاکله یک بنا، نماهای آن است. در معماری گذشته از نسبت های هندسی و حسابی و نظام های معماری در نمای ساختمان های مهم استفاده شده است. با این حال تاکنون پژوهش قابل توجهی در مورد چگونگی ساختارهای هندسی مشترک در مدارس سنتی انجام نشده است. دوره صفوی دوره ی اوج شکوه معماری شهر اصفهان الخصوص معماری مدارس این شهر است. هدف از این پژوهش استخراج تناسبات هندسی و حسابی، نظام های معماری شاخص و میزان فراوانی آنها در نماهای مدارس صفوی شهر اصفهان است. بدین منظورتعداد 3 مدرسه مورد تحلیل قرار گرفته است. به ترتیب نظام های معماری منتخب4، 5 و6 ، نسبت های طلایی و حسابی، تعداد محورهای افقی و عمودی و میزان فضای توخالی شده هر نما بررسی شد. نتایج متفاوت به دست آمده حاکی از آن است که نظام معماری 4 در هیچ یک و نظام معماری6 در اکثر نماها یافت شد. از میان نسبت های طلایی به کاربرده شده در محور افقی و عمودی نمای مدارس، مستطیل طلایی ایرانی فراوانی بیشتری دارد. غالبا نسبت های طلایی 618/1 و 41/1 در کل طول یک نما به صورت پیوسته به کار برده نشده است. در ایوان ها، تنها در محورعمودی ایوان مدرسه نیم آورد از نسبت های طلایی استفاده شده است. در هر نما تعداد دهانه های اصلی و محور عمودی عددی فرد است و محور افقی عددی زوج است. با وجود تفاوت طول در هر نما، درصد فضای باز و نیمه باز در همه نماهای یک مدرسه برابر است.
ارزیابی عوامل اثرگذار بر رقابت پذیری صنعت گردشگری در فرآیند توسعه منطقه ای (نمونه موردی: شهرستان مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
1 - 17
حوزههای تخصصی:
رقابت پذیری، اتخاذ سیاست ها برای تقویت توسعه منطقه ای با مفروض داشتن نوعی از رقابت بین مناطق، بر سر جذب سرمایه های مادی و انسانی مؤثر به منظور نیل به تعالی و پیشرفت در گردشگری است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی و علی مقایسه ای است. نتایج آزمون تی نشان می دهد که بالاترین میانگین هریک از ابعاد اثرگذار بر رقابت پذیری گردشگری شهرستان مرند به ترتیب شامل کالبدی و زیرساختی (3.48)، اقتصادی (3.47)، اجتماعی فرهنگی (3.39)، بوم شناختی و طبیعی (3.25) و تجاری و سیاسی (3.00) می باشد. در بین عوامل، کیفیت نظام های کسب و کار گردشگری در بعد اقتصادی دارای بالاترین ارزش بوده است. همبستگی بین ابعاد با میزان اثرات گردشگری، ابعاد اقتصادی، تجاری و سیاسی بیشترین همبستگی را با عامل گردشگری رقابتی نشان می دهد. بررسی اثرات گردشگری رقابتی بر ابعاد توسعه در آزمون رگرسیون خطی چندگانه نشان می دهد که رابطه ی محکمی بین اثرات گردشگری رقابتی و و شاخص های اثرگذار موجود وجود دارد (R=0.99) . درمجموع ساختارهای 5 گانه توانستند 0.71 درصد از تغییر واریانس در گردشگری رقابتی را پیش بینی کنند ((F(9,74)= 41.22 p<0.05 . به جز بعد کالبدی و زیرساختی (1.125) که رابطه معنادار مثبتی با گردشگری رقابتی داشت، چهار شاخص اقتصادی (0.041- )، اجتماعی فرهنگی (0.054-)، تجاری و سیاسی (0.060-) و بوم شناختی و طبیعی (0.025-) فاقد این وضعیت بودند. بر مبنای 3192 ارزش محاسبه شده در ماتریس اولیه اثرات متقاطع، مزیت گرایی هوشمند به عنوان تأثیرگذارترین و بهره وری بخش گردشگری به عنوان تأثیرپذیرترین پیشران ها شناسایی شدند.
محیط های شهری چه نقشی بر سلامت روان شهروندان دارند؟ درس آموزی از مطالعات انجام شده در ایران
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
257 - 284
حوزههای تخصصی:
شناخت و دستیابی به درک عمیق تری از محیط های شهری به مثابه اجزاء تشکیل دهنده ساختار یک شهر در تطبیق با اثرات روانشناسانه می تواند به خلق فضاهای شهری با کیفیت محیطی مطلوب منجر شود و بخش مهمی از سلامت روان شهروندان در گرو همین برخوردهای محیطی شکل می گیرد. به نظر می رسد نگاهی عمیق به مطالعات انجام شده با انجام یک مرور نظام یافته تا حدود زیادی ادبیات موضوع داخلی در این حوزه را منسجم ساخته و ادامه مسیر آن را روشن نماید. پژوهش پیش رو با هدف مرور پژوهش های مرتبط داخلی در حوزه محیط های شهری و سلامت روان در زمینه مطالعات شهری مبتنی بر روش مرور سیستماتیک و تحلیل محتوای کمی و کیفی انجام شده است. پس از بررسی پژوهش ها در پایگاه های علمی داده مرتبط با زمینه مطالعات شهری و حذف و پایش مقالات طی فرآیند پریزما، تعداد ۴۳ پژوهش انتخاب شدند و محتوای تمامی آن ها در زمینه های زمان انتشار، نشریه، خاستگاه مطالعاتی، نوع مقیاس فضای مطالعاتی، روش و رویکرد انجام پژوهش، واژگان کلیدی، تمرکز اهداف مطالعاتی و یافته های پژوهشی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند؛ در گذر زمان نگرانی ها نسبت به موضوع سلامت روان در ارتباط با محیط های شهری افزایش یافته است و ضعف استفاده از روش و ابزارهای تکراری در پژوهش های داخلی مشهود است؛ بنابراین کاربست تلفیقی رویکردهای کمی-کیفی می توانند در حوزه ادبیات موضوعی نتایج کارآمدتری در پی داشته باشند. یافته های کیفی نیز بیانگر این است که اهداف پژوهش های منتخب عمدتاً متمرکز بر مقوله مطالعاتی ابعاد و کیفیت محیطی، منظر سبز شهری و مولفه های کالبدی-فضایی در ارتباط با سلامت روان اند. سلامت روان افراد متأثر از دو جنبه محیطی (ابعاد کالبدی، اجتماعی، عملکردی، ادراکی-بصری، زیست محیطی، دسترسی، ایمنی و امنیت و اقتصادی) و فردی است و در این میان بعد ادراکی-بصری پس از مؤلفه فردی بیشترین تنوع شاخص ها را در پژوهش ها داشته است.
شناسایی و ارزیابی دارایی های کلیدی از منظر پدافند غیرعامل (نمونه موردی: استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
92 - 104
حوزههای تخصصی:
برای دشمن همه دارایی ها ارزش یکسانی ندارند، با توجه به ارزش دارایی های کلیدی و سطح بندی آن ها، احتمال وقوع یک حادثه امنیتی را علیه دارایی های کلیدی تحت تأثیر قرار می دهد. هدف این تحقیق شناسایی و ارزیابی دارایی های کلیدی از منظر پدافند غیرعامل در استان قزوین با تأکید بر شهرستان قزوین بعنوان نمونه موردی می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و ابزار های گردآوری اطلاعات مطالعات اسنادی و مصاحبه با نخبگان و کارشناسان و پرسشنامه می باشد که با استفاده از نمونه گیری هدفمند 50 کارشناس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات برای سطح بندی دارایی ها از طریق دستورالعمل سطح بندی مراکز ثقل مصوب سازمان پدافند غیرعامل و ارزیابی ارزشمندی دارایی ها نیز از طریق تکنیک FEMA بوده است. نتایج تحقیق در بخش سطح بندی نشان می دهد که آزادراه قزوین کرج، نیروگاه برق شهید رجایی، لشکر 16 زرهی قزوین، اداره کل ارتباطات رادیویی شمال غرب، شرکت مرغ اجداد برکت جزو دارایی های با سطح حساس و استانداری قزوین، فرمانداری قزوین، دانشگاه بین المللی امام خمینی، بیمارستان شهید رجایی و ایستگاه راه آهن قزوین جزو دارایی هایی با سطح مهم می-باشند و در بخش ارزیابی دارایی ها به ترتیب نیروگاه برق شهید رجایی با امتیاز 33/9، استانداری قزوین با 96/7، شرکت مرغ اجداد برکت با 33/7، فرمانداری قزوین با 84/6، لشکر 16 زرهی قزوین 8/6، بیمارستان شهید رجایی با 17/6، دانشگاه بین المللی امام خمینی با 88/5، ایستگاه راه آهن قزوین با 75/5، اداره کل ارتباطات رادیویی شمالغرب با 5/5 و آزادراه قزوین کرج با 48/5 از ارزشمندی بالایی برخوردار هستند.
بررسی مکان یابی و پراکنش جایگاه های پمپ بنزین در فضاهای شهری (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
109 - 128
حوزههای تخصصی:
هجوم بی رویه جمعیت به سوی شهرها لزوم طراحی مناسب به منظور ارائه خدمات ایمن، در دسترس و آسان را یک اولویت در برنامه ریزی و مکان یابی شهری معرفی می نماید، در این راستا با توجه به نقش پمپ های بنزین به عنوان عامل اصلی چرخه انرژی در حوزه حمل و نقل شهری و نیز آسیب پذیری و تاثیرگذاری بالای آن در نتیجه وقوع حوادث لزوم پرداختن به موضوع جانمایی و مکان یابی انجام شده جایگاه های مذکور را در شهرها یه ویژه در شهرهای مرزی مانند شهر زاهدان با توجه به شرایط خاص سیاسی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی دارای اهمیت می نماید. در این پژوهش سعی شده تا با همراه کردن نگاهی کاربردی به موضوع تاثیر پنج معیار اصلی که در متن به تفصیل به آن اشاره می شود، با توجه به شرایط خاص شهری زاهدان مبحث استقرار پمپ های بنزین شهری با لحاظ کاربری های پیرامونی با بکار گیری مدل Fuzzy AHP مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.این تحقیق به برنامه ریزان پیشنهاد می دهد تا در زمان جانمایی یک کاربری مهم و استراتژیک حتما به محیط پیرامونی، برهم کنش کاربری ها و تاثیرات فضایی و اجتماعی و امنیتی مستقیم و غیر مستقیم آنها بر هم دقت نماید و همچنین تاکید می شود تا همواره در کلیه جانمایی ها به رغم وقت گیر بودن مطالعات آماری و استفاده از مدل های رفتاری و ساختاری از این قابلیت های موثر در آینده نگری بهتر استفاده بیشتری صورت پذیرد. تا شهرهایی ایمن تر و تاب آورتر داشته باشیم.
تبیین نقش ابعاد و مؤلفه های بازآفرینی شهری در بهبود وضعیت بافت های تاریخی ناکارآمد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
45 - 60
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری به مثابه رهیافتی توانمند برای برون رفت از جریان زوال پهنه های ناکارآمد شهرها، به رغم اقبال نسبی در پژوهش های شهرسازی ایران طی دهه گذشته، به ندرت با نگاهی جامع نگریسته شده است؛ در این پژوهش نحوه ترکیب ابعاد و مؤلفه های بازآفرینی شهری طی دهه 1390 در مقالات نشریات علمی پژوهشی شهرسازی و چگونگی نگرش پژوهشگران به آن بررسی شده است. پژوهش، با رویکرد کیفی و به روش استدلال استقرایی در سه فاز انجام شده است. نخست، با استفاده از مطالعه اسنادی، مؤلفه ها و ابعاد بازآفرینی شهری استخراج گردید. سپس به مدد شاخص روایی محتوایی و نظر کارشناسان، ابعاد و مؤلفه های مرتبط ثبت و تأیید شدند. در فاز دوم به کمک انتخاب نظام مند، مقالات مرتبط با بازآفرینی شهری انتخاب و با استفاده از نرم افزار MaxQda2020 و VOSviewerتحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. نهایتاً با استفاده از یافته های پژوهش، مدل مفهومی پژوهش تدوین شد. بر اساس یافته ها، ابعاد اجتماع، اقتصاد و فرهنگ و مؤلفه های مشارکت اجتماعی، اقتصاد شهر و محله و میراث فرهنگی بیشترین میزان توجه و مشارکت را در ترکیب محتوای ساختار پژوهش ها داشته و ابعاد محیط زیست، مدیریت و قانون و مؤلفه های قوانین و مقررات و آلاینده های زیست محیطی کمترین میزان توجه را داشته اند. با توجه به نتایج، در دهه گذشته دو رویکرد کاربست اقتصادیِ میراث فرهنگی به منظور رونق اقتصادی و با هدف نهایی رونق اجتماعی پهنه های ناکارآمد شهرها و بهره بردن از بالقوگی های اجتماعی پهنه های شهری به منظور احیای حیات آنها بیشترین میزان توجه را داشته اند. بنابراین پیشنهاد می گردد به منظور افزایش بهره وری پژوهش ها، رویکردی متعادل با بهره گیری از هر دو نو نگرش اتخاذ گردد که در این میان توجه به قابلیت رویدادهای شهری به مثابه مفهومی مرتبط با هر دو جنبه راهگشاست. به علاوه، انطباق چارچوب سیاست گذاری بازآفرینی شهری در ایران با کلان نظریات وحدت بخش همچون نظریه شهر رویدادمدار، نظریه شهر ایرانی اسلامی و نظریه ایرانشهر می تواند منجر به موفقیت آنها در چارچوب برنامه های توسعه در ایران گردد.
تبیین الگوی نظری تحقق شهر هوشمند در افق 1415 در چارچوب آینده نگاری راهبردی با استفاده از FCM و Mental Modeler(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
37 - 57
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: عدم قطعیت ها، بحران های طبیعی و انسانی، ظهور فناوری ها، رشد جمعیت و گسترش شهرنشینی با فشارهای اکولوژیکی، اجتماعی و زیرساختی، همگی موید این مطلب هستند که چارچوب های سنتی مدیریت شهری به عنوان یک راهکار برون رفت از این چالش های روزافزون دیگر به تنهایی نمی توانند راهگشا باشند و برای توسعه پایدار شهری در افق آینده لازم است تا از چارچوب های نوینی همچون آینده نگاری شهرهای هوشمند استفاده نموده و برنامه ریزی های شهری را با رویکردهای سناریوپردازانه مبتنی بر آینده نگاری ترکیب نمود (Zali et al, 2016). به کمک سناریوپردازی می توان آینده های بدیل پیش روی شهرهای هوشمند را ترسیم نمود و به فهم برنامه ریزان و سیاست پردازان شهری جهت دهی نمود. با توجه به اینکه یکی از ضعف های بالقوه سناریوپردازی این است که به تنهایی نمی تواند فهم جامعی در خصوص نتایج حاصل از وقوع هریک از سناریوها ارائه دهد لذا لازم به نظر می رسد تا از ابزارهای تکمیلی جهت آینده نگاری راهبردی شهرهای هوشمند بهره برد.هدف: هدف این پژوهش، تبیین الگوی نظری تحقق شهر هوشمند در افق 1415 در چارچوب آینده نگاری راهبردی با استفاده از ابزارهای مکمل جهت پوشش دهی به ضعف های روش سناریونگاری است تا خط فکری جامعی در سیاست پردازان و مدیران شهری ایجاد نماید و موانع مدیریت و پیشران های کلیدی موثر بر این فرایند را برای اذهان برنامه ریزان شهری در افق 1415 مطابق با اسناد بالادستی فراهم آورد.روش: برای تحقق این منظور، ابتدا مهمترین پیشران ها و موانع تحقق شهر هوشمند در قالب سناریوهای مختلف شناسایی شده و سپس در قالب Mental Modeler و به کمک مدل FCM دسته بندی شده اند. نتایج بدست آمده از خبرگان پژوهش با استفاده تکمیل ماتریس اثرات عناصر بر همدیگر منجر به تدوین نقشه شناختی فازی تحقق شهر هوشمند شده است که برای کمک به درک و فهم بهتر به صورت گرافیکی نیز ارائه شده و مرکزیت و تأثیرگذاری عوامل تصویر گردید.یافته ها: خروجی ها نشان می دهد که در دسته عناصر از نوع موانع تحقق شهر هوشمند عناصر «عدم رعایت اصل عدالت، توازن و تعادل در ابعاد اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی (فقدان مدیریت بهینه منابع شهری)»، «کالایی شدن زمین» و «عدم توسعه متوازن و رشد لجام گسیخته شهری و ظهور بافت های مسئله دار» به ترتیب با شدت 58/8، 92/7 و 65/7 بیشترین تأثیرات را از سایر عناصر مدل پذیرفته اند. از حیث اثرگذاری بر مبنای نتایج حاصله، دو عدم قطعیت «افزایش روند مهاجرپذیری شهرها» و «تولید و تحویل آنی (اقتصاد آنی اشیا)» بیشتر از همه عناصر اثرگذار بوده اند.نتیجه گیری: در انتها بر اساس نتایج، الگوی نظری تحقق شهرهای هوشمند بر اساس روش اینده نگارانه ترکیبی ارائه شده است.
واکاوی تحقق پذیری پایداری سکونتگاه ها در برنامه های آمایش استانی مناطق کمتر توسعه یافته با رویکرد RBM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین نتایج «برنامه های آمایشی» به عنوان محصول برنامه ریزی فضایی با «پایداری سکونتگاه ها» به عنوان محصول پایداری و توسعه پایدار با رویکردهای جدید یک مسئله جدی است. در این پژوهش، محور اقتصاد با رویکرد RBM موردنظر است. هدف، قابلیت دستیابی به پایداری سکونتگاه ها با تأکید بر رشد اقتصادی و اشتغال پایدار از طریق برنامه های آمایش استانی در مناطق کمتر توسعه یافته است. طرح این پژوهش، ترکیبی متوالی است؛ و روش کمی- کیفی در دو فاز انجام خواهد شد؛ در فاز اول با مرور نظام مند پژوهش های پیشین و تحلیل محتوای کیفی جهت دار اسناد برنامه های آمایش استان های مناطق کمتر توسعه یافته منتخب پژوهش، ارکان و عوامل پایداری سکونتگاه ها استخراج شد. در فاز بعدی اعتبار ارکان و عوامل و نیز رابطه متقابل آن ها و بازتاب محتوایی و عملی آن ها در اسناد برنامه های آمایش استان ه از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و تحلیل محتوای تلخیصی این مصاحبه واکاوی شد. برآیند نتایج تحلیل، تناظری موجه میان سطوح فضایی و مؤلفه های مذکور پایداری سکونتگاه ها، با ماهیت سطوح سه گانه خروجی، پیامد و اثر را نشان می دهد. با بزرگترشدن سطح فضایی سکونتگاه ها ضریب نفوذ نتایج برنامه های توسعه در طول زمان کاهش می یابد و از «اثر» به «خروجی» میل می کند.
شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه گردشگری پایدار با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
87 - 104
حوزههای تخصصی:
گردشگری صنعتی است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر منطقه است. در صنعت گردشگری و به ویژه برنامه ریزی در جهت توسعه گردشگری پایدار، پرداختن به آینده و برنامه ریزی در جهت نیل به آینده ی مطلوب، جز لاینفک فرآیند برنامه ریزی و توسعه محسوب می شود.آینده پژوهی به عنوان رویکردی نوین در شناخت تحولات آینده مطرح است که در ترسیم آینده گردشگری پایدار نیز می تواند سهم بسزایی داشته باشد. هدف از این پژوهش شناسایی پیشران هایی است که در آینده بر توسعه گردشگری پایدار استان گیلان تاثیرگذار خواهند بود. در پژوهش پیش رو، با بکارگیری روش تحلیل ساختاری که یکی از روش های متداول آینده پژوهی است، با استفاده از نرم افزار میک مک، شاخص های توسعه گردشگری پایدار استان گیلان تحلیل شده است. برای دستیابی به یافته های پژوهش موردنظر، ابتدا 38 شاخص در چهار بعد اصلی(زیست محیطی، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی) از میان اسناد فرادست و پژوهش های مرتبط با موضوع استخراج شده و با استفاده از نظرات 26 نفر از کارشناسان و متخصصان، ماتریس تاثیرات متقاطع تشکیل شده است. در ماتریس تاثیرات متقاطع میزان ارتباط این متغیرها (میزان تأثیر هر یک از عوامل بر سایر عوامل)توسط کارشناسان متخصص تشخیص داده می شود. در ادامه با بهره گیری از روش تحلیل ساختاری، عوامل کلیدی تأثیرگذار بر وضعیت آینده توسعه گردشگری پایدار استان گیلان، استخراج و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. برای استخراج عوامل پیشران، به رتبه بندی متغیرهای موردنظر به لحاظ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری (مستقیم و غیرمستقیم) پرداخته شده است. نتایج این پژوهش براساس خروجی نرم افزار میک مک نشان داد که دوازده پیشران اصلی در توسعه گردشگری پایدار استان گیلان تاثیرگذار است که به ترتیب شامل: تراکم جمعیت در مناطق گردشگرپذیر، ارتقای سطح آگاهی های زیست محیطی، میزان اشتغال زایی در مشاغل سودآور بخش گردشگری، میزان سرمایه گذاری های بخش خصوصی، استفاده بهینه از زمین، رقابت پذیری، گسترش فضاهای ساخته شده مرتبط با گردشگری، افزایش زیرساخت های حمل و نقل منطقه ای، مشارکت و همبستگی گروه ها و ساکنان محلی، برگزاری جشنواره های فصلی و فرهنگی، کاهش میزان آسیب رسانی اکولوژیکی، اطلاع رسانی مردم در ارتباط با اهمیت وجود گردشگران در ناحیه موردنظر. این پیشران های اصلی باید در برنامه ریزی های توسعه گردشگری پایدار استان گیلان از طریق سازمان های مربوط در نظر گرفته شوند تا ضمن حفاظت از وضعیت موجود توسعه گردشگری پایدار برای زمان حال و آینده به صورت اصولی محقق شود.
بررسی انطباقی ارتباط شاخص های کالبدی بخش مسکونی با توزیع جزایر حرارتی شهر تبریز (مطالعه موردی مناطق 2 و 8)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
87 - 101
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گسترش کلان شهرها طی سال های اخیر پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را به دنبال داشته است. یکی از این پیامدها ایجاد جزایر حرارتی در محیط شهرها و تغییرات الگوی آن است. بررسی تغییرات دمای سطح زمین در ارتباط با جزایر حرارتی و آن تغییرات الگوی مصرف انرژی در مناطق شهری حائز اهمیت است. با توسعه فناوری در حوزه سنجش از دور، امکان مطالعه دمای سطح زمین در شهرها فراهم شده است.هدف: تقلیل میزان جزایر حرارتی با رعایت شاخص های کالبدی شهری تاثیرگذار بر دمای سطح زمین در مناطق 2 و 8 شهر تبریزروش: ابتدا با استفاده از باندهای ماهواره Landsat 8 OLI/TIRS و با بهره گیری از الگوریتم تک کانال SCA دمای سطح زمین برای دو منطقه شهری در نرم افزار ENVI محاسبه شده و تاثیر آن بر شاخص های کالبدی مناطق 2 و 8 تبریز مورد بررسی و لایه بندی شاخص ها در محیط نرم افزاری Arc Map انجام شده است.یافته ها: میزان جزایر حرارتی و شکل آن، همچنین میانگین دمای سطح زمین با توجه به شاخص های کالبدی مورد مطالعه در منطقه 8 نسبت به منطقه 2، بیشتر است.نتیجه گیری: با توجه به داده های به دست آمده از طبقه بندی شاخص های کالبدی در بخش مسکونی مناطق و مقایسه تطبیقی آن ها با دمای سطح زمین و پراکندگی جزایر حرارتی در آن بخش، نقش شاخص هایی نظیر قدمت، تعداد طبقات، وضعیت سازه، تراکم، کیفیت و مساحت کل زیربنا در نحوه تغییرات دمای سطح زمین بیشتر مشهود است. نتایج حاصل گویای این موضوع است که میانگین دمای سطح زمین در منطقه 8 نسبت به منطقه 2، در تاریخ 05/01/2021 گرم تر بوده است و با توجه به تحلیل های صورت گرفته بر روی شاخص های مورد نظر، زمین های بایر و دارای سازه بنایی، همچنین سطوح غیرقابل نفوذ موجود در منطقه 8 دارای بیشترین دمای حاصل شده هستند.