فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۸۵۰ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
21 - 34
حوزههای تخصصی:
در سیر تکامل رویکرد بازآفرینی شهری توجه به مقوله مشارکت اجتماعی، منجر به شکل گیری رویکرد بازآفرینی شهری اجتماع محور گردیده است. مشارکت مردمی در فرآیند بازآفرینی منجر به افزایش سرمایه اجتماعی، حس تعلق به مکان و مسئولیت پذیری نسبت به مکان خواهد شد و نهایتاً پایداری اجتماعی را بوجود خواهد آورد. از آنجایی که مهارت و آگاهی کافی برای ورود به عرصه مشارکت در فرآیند توسعه محلی، امری ضروری است، به نظر می رسد دلیل عدم مشارکت مردمی در فرآیند مذکور، حاصل فقدان آموزش های موردِ نیاز بوده است. با هدف تبیین رابطه بین آموزش و بازآفرینی شهری و همچنین تعیین نقش و جایگاهِ آموزش در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور، در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، نظریات، بیانیه ها و منشورهای بین المللی، واکاوی گردیده اند که در نهایت منجر به تشکیل مدل بازآفرینی شهری اجتماع محور از طریق آموزش شده است. همچنین در پیِ تبیین این رابطه و در پاسخ به این پرسش که «آموزش اجتماعی در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور چه تأثیری خواهد داشت؟»، نظریات و تجربیات موجود مورد بررسی قرار گرفته اند و سه نوع رویکرد تشخیص داده شده است: استقرار واحدهای آموزش عالی در محلات هدف، دسترسی عمومی و عادلانه به کاربری های آموزشی و آموزش های اجتماعی به ساکنان محلات هدف. نتایج تحقیق نشان می دهد اتخاذِ رویکرد مشارکت بعنوان پارادایم برنامه ریزی، منجر به موفقیت پروژه های بازآفرینی شهری خواهد شد، و آموزش به اجتماع نباید ابزاری برای رسیدن به اهداف باشد بلکه ابزار اجرایی برای جلب مشارکت ساکنان باید در نظر گرفته شود و همچنین آموزش در این مفهوم به عنوان ابزاری برای نیل به توانمندسازی، ظرفیت سازی و نهادسازی در میان ساکنان محله خواهد بود که منجر به آگاهی بخشی و زمینه ساز مشارکت اجتماعی، عامل حساس سازی ساکنان نسبت به محیط و همچنین عامل مسئولیت پذیریِ افراد نسبت به توسعه آتی محله خواهد بود.
ارزیابی و سنجش ابعاد و مؤلفه های تاب آوری در شهر جدید گلبهار در برابر مخاطرات طبیعی
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
150-170
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین موضوعاتی که در سالهای اخیر در مدیریت شهری مطرح است، ایجاد شهرهای تاب آور در برابر مخاطرات طبیعی می باشد استان خراسان رضوی بعنوان یکی از مهمترین استانهای کشور هرساله تحت تاثیر مخاطرات طبیعی می باشد و بطبع شهر جدید گلبهار نیز به دلیل موقعیت جغرافیایی و ویژگی های محیطی خود تحت تاثیر می باشد، از لحاظ بٌعد منطقه ای نیز این شهر بعنوان یکی از شهرهای اقماری کلانشهر مشهد از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی- کاربردی است. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش تصادفی ساده 30 نفر از خبرگان، کارشناسان و متخصیصین مسائل برنامه ریزی شهری و شهرسازی است که به صورت هدفمند انتخاب و مورد پرسشگری قرار گرفته اند. متغیرهای این پژوهش ابعاد تاب آوری و 66 مولفه وابسته به آن می باشد. روایی پرسشنامه نیز توسط متخصیصین و خبرگان مسائل برنامه ریزی شهری و شهرسازی بررسی و تأیید شده است. در خصوص پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که برابر با 727/0 می باشد و حاکی از پایایی بالای ابزار تحقیق است. در بخش استنباطی از تحلیل های آماری، آزمون T-Test تک نمونه ای و فریدمن کمک گرفته شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که شهرگلبهار با 3.02 نظر تاب آوری در مقابل مخاطرات طبیعی در حد متوسط است. نتایج حاصل از جدول آماره های توصیفی تاب آوری شهری نیز بیانگر این است که در میان ابعاد تاب آوری ، بَعد محیطی کالبدی بیشترین و بَعد اقتصادی کمترین تاثیر را در تاب آوری شهر جدید گلبهار در برابر مخاطرات محیطی دارند. در خصوص سطح متغیر تاب آوری شهری نیز شهر جدید گلبهار در دامنه متوسط ارزیابی می شود.
گونه شناسی محلات مسکونی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
65 - 78
حوزههای تخصصی:
شهر معاصر به سرعت در حال تحول و دگرگونی است. تحولاتی که بخشی از تاریخ شهرسازی کشور را تشکیل می دهند. ولی مستندسازی آن ها مورد غفلت قرار گرفته است. شاید یکی از مهم ترین دلایل این مسئله این باشد که در هزارتوی مسائل و مشکلات شهری، مستندسازی شهری هیچ گاه جایگاهی در اولویت های پژوهشی و یا اولویت های اقدامات مدیریت شهری نداشته است. پژوهش حاضر تلاشی است در راستای رفع کاستی فوق. از آن جایی که مطالعه ی شهر به صورت کلی از توانایی بحث حاضر خارج است، تلاش شده است تا با تمرکز بر محلات مسکونی و مطالعه ی تحولات تاریخی آن ها، نسبت به گونه شناسی این عرصه های شهری و شناسایی خصوصیت های متمایز کننده هر گونه، از گونه ی دیگر، اقدام گردد. معیار به کار رفته در طبقه بندی گونه ها، مطالعات ریخت شناسی شهری در نظر گرفته شده است. از میان شهرهای کشور هم شهر زنجان به عنوان نمونه ی مطالعاتی انتخاب گردیده است. ابتدا در بخش چارچوب نظری به بحث پیرامون مفهوم محله و گونه شناسی پرداخته و جمع بندی مناسبی از این بحث ارائه شده است. در ادامه، با استفاده از راهبرد پژوهش کیفی و به کمک مطالعات اسنادی در خصوص سه مقطع زمانی قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی، هشت گونه ی اصلی شکل گیری/طراحی محله ی مسکونی در شهر زنجان شناسایی شده است. جهت مطالعه ی تفصیلی عرصه ی پژوهش نیز از هر گونه، یک نمونه محله برای مطالعه ی تفصیلی انتخاب شده است. در انتها نیز با کاربرد رویکرد پژوهش تاریخی و به وسیله ی مطالعه ی اسنادی و مصاحبه با مطلعین کلیدی به مطالعه ی محلات منتخب پرداخته شده و مستندات مربوط به هریک ارائه شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از کاربرد مناسب مطالعات گونه شناسی بوده و علاوه بر مستندسازی بافت های مسکونی شهری در هر دوره ی تاریخی، روند مطالعه ی این بافت ها را به شکل هدف مندی تسهیل می نماید
نقش دولت و بازار در برنامه ریزی فضایی شهری: از تقابل به سوی تعامل در نهادگرایی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
1 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نهاد دولت و بازار مهمترین و مؤثرترین سازمانهای اقتصادی- سیاسی محسوب می شوند که ترکیب و نقش و جایگاه شان می تواند تمامیت سیستم اجتماع را تحت تأثیر قرار دهد. در ادبیات جدید برنامه ریزی، ماهیت برنامه ریزی فضایی شهری به عنوان حکمروایی مکان تعریف می شود و بنابراین دولت و بازار در فرآیند این نوع برنامه ریزی نقش بی بدیل و ویژه ای دارند و درک نحوه تعامل بین آنها در گفتمان های برنامه ریزی فضایی می تواند کل مسیر و نتایج مورد انتظار از برنامه ریزی فضایی شهر را تعیین نماید. هدف: با این وصف تبیین نقش و جایگاه دولت و بازار در برنامه ریزی فضایی شهری، به عنوان یکی از مباحث نظری کلیدی، با تأکید بر رویکرد نهادگرایی جدید هدف اصلی این پژوهش است. روش: در این مقاله به روش تحلیلی- توصیفی، ضمن طرح پرسش های مفهومی در آغاز، پس از معرفی بازار و دولت به عنوان دو نهاد اصلی در برنامه ریزی فضایی شهری و قابلیت ها و نارسایی های هر یک در توسعه شهری، دیدگاه مکاتب و نظریه های مختلف اقتصاد سیاسی در سه جریان اصلی ردیابی شده و در نهایت این موضوع از منظر رهیافت نهادگرایی جدید و نظریه هزینه مبادله مورد تحلیل قرار می گیرد. یافته ها: از دیدگاه نهادگرایی، برنامه ریزی ابزاری برای رویارویی با آینده نامعلوم قلمداد می شود. نهادگرایی جدید و نظریه هزینه مبادله با رد دوگانگی بازار و دولت تلاش می کند تا برنامه ریزی فضایی شهری را به عنوان بخشی از حکمروایی و خود حکمروایی را متشکل از دو بخش خصوصی و عمومی به نمایش گذارد و و وجود برنامه ها و امر برنامه ریزی را به کاهش هزینه های مبادله مرتبط نماید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که با در نظر گرفتن کاستی ها و قابلیت های بازار و دولت، تغییر الگوی روابط این دو نهاد در برنامه ریزی فضایی شهری با هدف کاستن از هزینه های مبادله در مسیر توسعه شهری باید مد نظر قرار گیرد.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثردر سیاست های زمین شهری ایران با استفاده از مدل های منتال و مکتور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
95 - 111
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: سیاست زمین شهری یکی از عرصه های مهم سیاست گذاری عمومی است و در برخی کشورها همچون ایران، سیاست های زمین شهری و جایگاه مدیریت زمین کم وبیش مورد غفلت واقع شده است و این امر تغییر نگرش نسبت به زمین شهری و سیاست های زمین شهری در ایران را ضروری ساخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در سیاست های زمین شهری ایران تدوین شد. روش: نوع تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده است. لازم به ذکر است که سنجش رابطه بین شاخص ها و بازیگران توسط کارشناسان متخصص در امور شهری به صورت نمونه گیری گلوله برفی انجام شد و از نرم افزار منتال و مکتور برای تجزیه وتحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت ، برای تحلیل و ارزیابی سیاست های زمین شهری در ایران 15 عامل استفاده شد که با استفاده از نرم افزار منتال ، رابطه بین متغیرها ارزیابی و عوامل کلیدی استخراج شدند و درنهایت با استفاده از نرم افزار مکتور بازیگران کلیدی تأثیرگذار بر سیاست های زمین شهری ایران و همچنین قدرت نسبی بازیگران و نیز توافق آن ها با اهداف و اولویت هر یک از اهداف ازنظر آن ها شناسایی شدند. یافته ها: با توجه به یافته های حاصل از نرم افزار منتال 5 عامل کلیدی تأثیرگذار در سیاست های زمین شهری شناسایی شدند و نتایج مستخرج از نرم افزار مکتور نشان داد که بازیگران غالب سیستم که بیشترین اثرگذاری را در سیاست های زمین شهری ایران داشتند؛ شامل نهادهای قانون گذاری، وزارت کشور، بنیاد مسکن و راه و شهرسازی بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بیشترین توافق بازیگران در رابطه با اهداف سیاست های زمین شهری در وهله اول با در نظر گرفتن یکپارچگی نهادهای متولی، بر لزوم کاهش موازی کاری، در وهله دوم بهبود قدرت اجرایی نهادها، به نحوی که عملکرد نهادها با نهادهای بخش های دیگر هماهنگ و سازگار و در وهله آخر دسترسی به اطلاعات از سوی نهادها با ایجاد یک بانک اطلاعاتی زمین موردتوافق متولیان بوده است.
بررسی نقش بندر دیلم در تعادل بخشی استان بوشهر با بهره گیری از روش های ضریب کشش پذیری و تحلیل شبکه اجتماعی
حوزههای تخصصی:
امروزه تقویت و توسعه شهرهای کوچک به عنوان راهبردی موثر در برابر عدم تعادل منطقه ای مطرح می شود و مشکلات شهرهای بزرگ نظیر تمرکز جمعیت، فعالیت و خدمات را کاهش می دهد. در ایران نیز بخش عمده ای از جمعیت، فعالیت و خدمات در شهرهای بزرگ متمرکز شده اند و عدم توازن و تعادل را در منطقه و یا سطح کشور به وجود آورده اند. استان بوشهر نیز مانند سایر نقاط کشور با نابرابری و عدم تعادل در توزیع بهینه خدمات و امکانات روبرو است و بخش اعظم جمعیت و امکانات در شهر بوشهر (مرکز سیاسی-اداری استان) قرار دارد و سایر شهرها فاقد امکانات و خدمات متناسب با جمعیت می باشند. این امر سبب مهاجرت های گسترده به سوی شهرهای بزرگ استان و یا کلانشهرهای کشور می گردد و نظم سلسله مراتبی نظام سکونتگاهی منطقه و یا کشور را بر هم می زند. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است تا نقش بندر دیلم به عنوان یکی از شهرهای کوچک استان بوشهر را در تعادل بخشی شمال استان با استفاده از مدل ضریب کشش پذیری و روش تحلیل شبکه اجتماعی بررسی نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جمعیت پذیری بندر دیلم در دهه اخیر (95-1385) کاهش یافته است و این شهر از میان جریان های عملکردی مورد بررسی، تنها در زمینه های صنعتی و صیادی می تواند به سکونتگاه های پیرامونی خدمات رسانی کند و در این زمینه ها وابستگی به سایر سکونتگاه ها ندارد. ولی برای دریافت خدمات برتر در سایر زمینه های عملکردی، به بندر گناوه به عنوان شهر میانی کوچک مراجعه می کند. در مجموع بندر دیلم علی رغم قابلیت های بسیار، نقش کمی را در تعادل بخشی شمال استان ایفا می کند. در پایان، پیشنهاداتی به منظور تقویت و بهبود نقش بندر دیلم به عنوان شهر کوچک ارائه شده است.
ارزیابی و تحلیل تأثیر خیابان های معاصر ایجاد شده بر نظام ساختاری فضایی بافت های تاریخی در منطقه 3 شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
73 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در پروژه های شهری داشتن رویکردی کل نگر ضروری به نظر می رسد. به این ترتیب که حدود و خط پروژه نمی تواند دلیلی بر نادیده گرفتن کنش متقابل آن با حوزه فراگیر خود در ساختار شهری گردد. در طرح های توسعه شهری، عدم توجه به ساختار قدیمی شهر با تحمیل شبکه خیابان های جدید، آسیب های جدی به یکپارچگی بافت های شهری وارد می سازد. در شهر اصفهان و به ویژه در منطقه تاریخی آن، پروژه های احیای میدان عتیق (کهنه - امام علی)، ایجاد محورهای باغ گلدسته، شهید مقدم و نظام الملک به عنوان پروژه های معاصر مصداق اینگونه مداخلات بوده اند که بر این ساختار تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم داشته اند. هدف: در پژوهش حاضر، تحلیل بر شبکه شهری متمرکز شده و تلاش دارد دریابد پروژه های توسعه جدید به ویژه توسعه های مرتبط با شبکه های آمد و شد، به چه ترتیب توانسته بر نظام ساختاری – فضایی محدوده ی تاریخی شهر اصفهان تاثیر گذارند. روش: در پژوهش کاربردی حاضر، داده ها به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده و با به کارگیری ابزار چیدمان فضا تحلیل شده اند. پس از تحلیل ساختار فضایی محدوده تاریخی شهر در مهمترین دوره های تحولات کالبدی شامل دوره های سلجوقی، صفوی و پهلوی و معاصر، تاثیر احیای ساختاری میدان و سایر پروژه ها درلایه های کاربری و حمل و نقل نیز بررسی شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که انسجام ساختار و سازمان فضایی شهر تنها در دوران سلجوقی و صفوی وجود داشته و بر خلاف دوران صفوی که ساختار جدید با احترام به بافت قدیم و در ارتباط با آن ایجاد گردید، شبکه خیابان کشی های جدید دوران پهلوی بدون توجه به زمینه به منزوی نمودن هرچه بیشتر بافت انجامیده و با فاصله گرفتن هم پیوندی این محورهای جدید ایجاد شده از گذرهای درونی بافت ارتباط فضایی عناصر فضایی موجود در دوران پیشین را از بین برده است.
تحلیل محتوای رساله های دکتری شهرسازی ایران با تأکید بر رابطه دانش و پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مروری بر نقدهای صورت گرفته درباره ی شهرسازی ایران، نکات قابل توجهی را در رابطه باکیفیت فعالیت های حرفه ای شهرسازی، خروجی های پژوهشی و سیستم تولید دانش آن نشان می دهد. نقص ها و کاستی هایی که هر یک به صورت مجزا تجربه می کنند، حاصل یک نقص کلی در ارتباط میان آن ها است. برگزاری دوره های دکتری شهرسازی در دانشگاه های مختلف جهان از سابقه قابل توجهی برخوردار است و ماحصل پژوهشی آن تلاش در غنی ساختن پایه ی دانش این رشته دارد. دوره ی دکتری شهرسازی در ایران از سال 1347 در دانشگاه تهران آغاز شد و از سال 1388 دانشگاه های شهید بهشتی و تربیت مدرس و پس از آن دانشگاه های دیگر به این جریان پیوستند. اما سؤال این است که محتوای رابطه ی دانش-پژوهش در شهرسازی ایران چگونه تعریف می شود و برای بهبود دانش شهرسازی ایران، رساله های دکتری چه حیطه ی محتوایی را می بایست پوشش دهند؟ هدف: این پژوهش تلاش دارد تا دریابد رساله های دکتری در این سال ها چه تأثیر محتوایی در دانش شهرسازی ایران داشته و در سال های آتی چه نقشی را می بایست ایفا کنند. روش: با نوع پژوهش حاضر بنیادی بوده و روش تحقیق آن تحلیل محتوای کیفی است. نمونه های موردمطالعه در این تحقیق تعداد 461 رساله ی دکتری شهرسازی جهانی و 123 رساله ی شهرسازی دانشگاه های سطح یک کشور بوده است. یافته ها: مطالعات صورت گرفته حاکی از آن است که مقوله ی فلسفه و نظریه ها اولویت اول در دانش و پژوهش داخلی و جهانی در دوران معاصر بوده است. نتیجه گیری: درنتیجه ی مقایسه رابطه ی دانش-پژوهش داخلی و جهانی از خلال مطالعات صورت گرفته در این مقاله، می توان گفت که پژوهشگر دوره دکتری برای تعیین موضوع رساله خود می تواند سه هدف را دنبال کند. در پی غنی ساختن دانش شهرسازی ایران برآید؛ در راستای دانش شهرسازی جهانی گام بردارد یا تلفیقی از این دو هدف را مدنظر قرار دهد. مبتنی بر انتخاب هر یک از این اهداف، لیستی از اولویت های موضوعی برای پژوهشگران دوره دکتری پیشنهادشده است.
مناسب سازی فضاهای عمومی شهری برای معلولین و سالمندان (مطالعه موردی: خیابان امام خمینی شهر پارسیان)
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
125-141
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی شهری مکانی برای تعاملات اجتماعی و روابط شهروندی برای همه اقشار می باشد. گرچه فضاهای شهری بر اساس تساوی حقوق شهروندی می باشد ولیکن در واقعیت این گونه نیست و معلولان و سالمندان نمی توانند به آسودگی وارد فضای شهری شوند و همواره از ورود در اماکن عمومی هراس دارند؛ معلولین هم همانند دیگر افراد حق استفاده از فضاهای شهری را دارند. با این حال، نابسامان بودن فضای کالبدی شهرها و عدم انطباق آن با نیازها و خواسته های این گروه با توجه به مشکلات و موانع موجود در سطح شهرها بویژه شهر پارسیان موجب گردید تا به بررسی هدف اصلی این پژوهش یعنی بررسی مناسب سازی خیابان امام خمینی شهر پارسیان جهت استفاده معلولین و سالمندان از فضای شهری و اماکن عمومی پرداخته شود. اهداف سه گانه این پژوهش شامل شناسایی استانداردهای لازم، بررسی مسائل و مشکلات موجود در خیابان و ارائه راهکارها می باشد که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و ابزار مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانه ای، برداشت های بدست آمده در جدول swot مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت راهکارهایی به منظور بهسازی و مناسب سازی خیابان امام خمینی شهر پارسیان (پیاده روها، کاربری ها و اماکن عمومی آن) پیشنهاد شده است.
فهم مفهوم منفعت عمومی در نظام شهرسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: : منفعت عمومی یکی از زیربنایی ترین و مهم ترین موضوعات در حوزه ی شهرسازی است. اهمیت این موضوع به اندازه ای است که هیچ اقدام شهرسازی بدون داشتن توجیهی مبنی بر قرارگیری آن در راستای منفعت عمومی، به انجام نمی رسد؛ اما مساله زمانی بروز می یابد که تلقی ها از این که منفعت عمومی چیست و از چه طریقی باید به دست آید، متفاوت می شود. در این شرایط تعیین این که کدام برنامه یا اقدام شهری در راستای منفعت عمومی است، بسیار دشوار می شود. هدف: با توجه به شکاف عمیق موجود در ارتباط با موضوع منفعت عمومی در شهرسازی ایران، این مقاله تلاش می کند تا نتایج پژوهشی در این حوزه را که با هدف فهم رویکرد حاکم بر شهرسازی ایران نسبت به مفهوم منفعت عمومی یا به عبارتی فهم مشترک موجود در شهرسازی ایران از مفهوم منفعت عمومی انجام شده است را ارائه دهد. روش:در این پژوهش از تحلیل محتوای 15 مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته و همچنین تحلیل 12 سند قانونی و اسناد و مدارک دو طرح معاصر شهرسازی ایران بهره گرفته شد. مصاحبه های انجام شده، بر مبنای یک شاکله ی واحد منتج از بخش مبانی نظری و مساله انجام شد. همچنین با توجه به ماهیت پژوهش، کدگذاری تا زمان دستیابی به اشباع داده ادامه یافت و به منظور کاهش خطا و همسان سازی کدها در فرایند تحلیل محتوا از روش های کدگذاری توافقی و قیاس دائمی استفاده شد. یافته ها: آنچه به عنوان یافته ی این پژوهش می توان بیان کرد این است که منفعت عمومی در شهرسازی ایران مقوله ای عینی، همگانی، رویه ای و محتوایی است که به وسیله ی نهادهای رسمی متولی شهرسازی تعیین می شود. نتیجه گیری: علی رغم این که نمی توان تبیینی رسمی از منفعت عمومی در شهرسازی ایران را به طور مستقیم در اسناد، قوانین و ادبیات شهرسازی پیدا کرد، به نظر می رسد فهم مشترکی از این مفهوم در میان فعالان و فعالیت های مختلف حوزه ی شهرسازی قابل فهم است.
بررسی عوامل موثر در رشد افقی کلان شهرها با تأکید بر پروژه های آماده سازی مطالعه موردی کلان شهر تبریز
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
131-139
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات اساسی که توسعه پایدار شهری به ویژه در کلان شهرها را تحدید می کند، توسعه فیزیکی و خزش شهری یا همان توسعه حاشییه علیه متن می باشد. خزش شهری در کشورهای غربی تحت عنوان اسپرال گراوث شناخته می شود که همان توسعه بی رویه و نامنظم شهرها در طول دوره مدرنیسم است. رشد سریع و بی رویه شهرها در قبل از انقلاب اسلامی در قالب طرحهای جامع شهری و بعد از آن در قالب طرحهای آماده سازی، توسعه و چنگ اندازی شهرها بر روی اراضی اطراف و حومه ها را موجب گشته است. بررسی میزان نقش پروژه-های آماده سازی اجرا شده در توسعه ی فیزیكی شهر تبریز هدف اصلی تحقیق می باشد. داده های مورد نیاز از سازمان وشهرسازی استان آذربایجان شرقی گرفته شده است. مقاله ی حاضر از نظر هدف پژوهش، جزو تحقیقات کاربردی- عملی محسوب می شود و از نظر ماهیت و روش تحقیق جزو تحقیقات توصیفی می باشد. از نتایج اصلی تحقیق می توان به توسعه ناموزون شهر تبریز به ویژه بر روی گسل فعال شمال تبریز که از شهرک مرزداران و باغ میشه رد می شود اشاره کرد همچنین تأثیر مستقیم پروژه های آماده سازی در توسعه ی فیزیكی تبریز، نقش عوامل ارگانی در قالب طرحهای جامع و آماده سازی شهری، از دیگر پارامترهای موثر در خزش شهر تبریز می باشد. یكی از عمده ترین سیاست های تأثیر گذار در رشد شتابان شهر تبریز، طرحهای آماده سازی می باشند كه اكثراً در محور شرقی شهرطراحی و اجرا شده اند.
فضاهای عمومی بافت تاریخی شهری و نقش آن در ایجاد روابط اجتماعی فعال(نمونه موردی بازار ومسجد بافت قدیم دزفول)
حوزههای تخصصی:
ساختمان ها و کلیه فضاها و بافت های تاریخی شهرها، ارائه کننده هویت، تاریخ و فرهنگ آنها هستند و حتی اهمیت این موضوع گاه در سطح هویت ملی مطرح می شود. اما در سال های اخیر و با پیشرفت روزافزون علوم و فنون و توسعه صنعتی، شهرهای تاریخی بیش از سایر شهرها تحت تأثیر نتایج متأثر از این پدیده بوده اند، چنانکه این تحولات سریع و ناگهانی و نیز گسترش و توسعه شهر سبب شده است که نوعی عدم تعادل و تناسب میان روابط اجتماعی یک شهر به وجود آید و ارتباط بین این دو ، به تدریج در حال ضعیف شدن و گسیختگی باشد. از طرفی واقعیت های زندگی مدرن امروزی و تأثیر آن بر علایق و نیازهای انسانی و متعاقباً بالا رفتن سطح مطلوب زندگی باعث شده است که بافت های تاریخی شهرها، رفته رفته رونق گذشته خود را از دست بدهند و به مکان هایی ناامن و نامطلوب و عاری از کیفیت های مناسب برای زندگی شهری امروزی تبدیل گردند. شهر دزفول به عنوان یکی از مهم ترین شهرهای تاریخی ایران، دارای پیشینه ای غنی از تاریخ و فرهنگ است. از این رو فضاهای بافت تاریخی این شهر ، گونه ای هدفمند از فضای با تعاملات اجتماعی است که در لابه لایه این بافت مشاهده می شود. از آنجا که ادراک انسان از فضا نقش مهمی در روابط اجتماعی افراد دارد و به مثابه شرط لازم برای ارتباط آنان با محیط می باشد، باید با شناخت و درک عواملی که در ایجاد این روابط اجتماعی در این شهر تاریخی و تبدیل عینیت فضا به ذهنیتی زیبا و قابل قبول نقش دارند،در جهت تامین بخشی از نیازهای امروز، به تبیین و بازآفرینی بافت تاریخی این شهر و ایجاد پیوند بین فضاهای آن پرداخت. این مقاله به روش میدانی و توصیفی- تحلیلی و با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و چندگانگی روشهای کنترل و استنتاج، نتایج حاصله در نظامی مقایسه های تطبیقی مورد بررسی قرار داده و ضمن تشریح مباحث مطرح شده به مطالعات نظری و میدانی به بازار و ومسجد که در بافت قدیم دزفول باعث ایجاد روابط اجتماعی فعال می شود می پردازد .
طراحی فضای شهری به منظور ارتقاء امنیت و کاهش بزه و افزایش حضور و مشارکت زنان در بافت های فرسوده شهری (نمونه موردی: محله حسینیه زنجان)
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
101-116
حوزههای تخصصی:
به دنبال گسترش شهر و شهرنشینی در دوران معاصر و هم زمانی آن با تحولات فرهنگی زاده مدرنیسم، جهان شاهد حضور پررنگ تر زنان در عرصه های اجتماعی و اقتصادی بوده است. به تبع این حضور، موضوعات تازه ای در باب فضاهای شهری و زنان مطرح می شود. یکی از این مسائل، وجود فضاهای فاقد امنیت در شهرهاست که باعث ایجاد حس ناامنی در شهروندان، خصوصا زنان به عنوان یک قشر آسیب پذیر می شود. پژوهش حاضر به تاثیر فضای شهری بر ارتقا امنیت و افزایش حضورپذیری زنان در شهر زنجان (محله حسینیه) پرداخته است. گردآوری اطلاعات پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است .در شیوه میدانی با استفاده از روش برداشت و تکمیل پرسش نامه اطلاعات مورد نیاز گردآوری شده است . پژوهش بر این فرض استوار است که ارتقاء امنیت محیط های شهری تأثیر مستقیم روی زندگی ساکنان شهرها دارد. هدف پژوهش حاضر ارتقاء طراحی فضای شهری به منظور امنیت بهتر، کاهش بزهکاری و افزایش حضور و مشارکت زنان در محیط های شهری بخصوص در بافت های فرسوده می باشد.
تصویرپردازی از مشارکت شهروندی با هدف بهبود حکمرانی شهری (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
117 - 135
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تصویرپردازی از آینده، روشی مرسوم و شناخته شده با هدف ساخت آینده مطلوب یا جلوگیری از بروز آینده ای نامطلوب است. ابزاری خلاقانه برای سیاستگذاری یا تغییر در رویه های خط مشی گذاری است. تصویرپردازی از آینده، به خط مشی گذاران و مجریان این امکان را می دهد تا در روندهای سیستم فعلی، تجدیدنظر کنند و با اصلاح و تقویت آن، ضمن جلوگیری از انحراف های احتمالی، مسیر پیشرفت و تعالی را هموارتر نمایند. تصویرپردازی از مشارکت شهروندی در مدیریت شهری می تواند به مدیران در فهم بهتر آینده و اصلاح و بازبینی سیاست ها و برنامه های فعلی با هدف ساخت آینده مطلوب یاری رساند. سناریوی تدوام وضع موجود، همواره یکی از تصاویر محتملی است که پیش روی سیاستگذاران و تصمیم گیران وجود دارد. ترسیم این تصویر و اصلاح فرایندها با تکیه بر این تصویر، ابزار سودمند و ارزشمندی برای توانمندسازی مدیران و برنامه ریزان شهری است. هدف: پژوهش حاضر با فرض سناریوی تدوام وضع موجود در ده سال آینده، نمای مشارکت شهروندی را در آن سال ها در قالب سناریوی محتمل، تصویرپردازی می کند و متناسب با این تصویر تلاش می کند تا خط مشی ها و سیاست های ناسازگار با این تصویر را اصلاح کند. روش: از رویکرد کلی سناریوپردازی (مدل 8 مرحله ای شوارتز)برای استخراج سناریوها استفاده شده است. هدف از شناسایی سناریو ها رسیدن به پیشران هایی است که مختصات وضع موجود را ترسیم می کنند. این پیشران ها در تصویرپردازی از سناریوی وضع موجود کاربرد دارند. پس از شناسایی پیشران ها و ترسیم محورهای سناریوی وضع موجود، از روش تصویرپردازی (ترکیب خلاقیت و تحلیل روندها و اقدامات) برای ترسیم روابط علت و معلولی در نشان دادن تدوام وضع موجود استفاده شده است. شیوه گردآوری داده در این پژوهش کیفی است. از مصاحبه به سبک الگوی گلوله برفی برای بررسی مؤلفه ها و پیشران ها استفاده شده است. همچنین از قضاوت خبرگان در قالب پنل خبرگی و تیم پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها: بخشی از یافته های این پژوهش مستند به مقاله ای است که مؤلفه های مورد نیاز برای این پژوهش در آنجا توسط تیم پژوهش استخراج شده است؛ بر این اساس با فرض آن مؤلفه ها، پس از شناسایی پیشران های دارای عدم قطعیت بحرانی به کمک خبره ها در فرایند دلفی (نمره اهمیت و عدم قطعیت)، 5 پیشران با عدم قطعیت بالا شناسایی شد که پس از حذف ناسازگاری ها در نهایت چهار سناریو بدست آمد که عبارتند از: دموکراسی مبتذل، شهر مدیرمحور، مدیریت نمایشی و شهر آرمانی. از بین این چهار سناریو، «سناریوی دموکراسی مبتذل» منطبق با شرایط فعلی تشخیص داده شد که توصیف کننده وضع موجود است. تصویرپردازی از این سناریو بیانگر آن است که در 10 سال آینده شهرداری تهران با چالش های زیادی روبرو خواهد شد که از آن جمله می توان به: بحران مالی، افزایش فاصله مردم از حکومت، چالش های مدیریتی، آسیب های ساختاری و بحران مشروعیت در مشارکت، اشاره کرد. نتیجه گیری: برای غلبه بر چالش های آینده، لازم است امروز، اقداماتی از سوی شهرداری تهران انجام شود و در حوزه مشارکت شهروندی راهبردهایی اتخاذ گردد و در برخی از خط مشی ها بازنگری انجام پذیرد. در بخش نتیجه گیری با تأکید بر تصویر تدوام وضع موجود، الزامات تغییر در خط مشی ها و رویکردهای فعلی به تفصیل، استخراج و مورد بحث قرار گرفته است.
رویکرد ساختاری در تحلیل شاخص های بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد میانی شهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
111 - 127
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بافت های ناکارآمد میانی شهرها که به عنوان بافت های فرسوده هم شناخته می شوند، یکی از معضلات و موانع اصلی توسعه پایدار بزرگ شهرها و کلان شهرهای کشورمان به حساب می آیند. شهر رشت نیز از این قاعده مستثنا نیست و با وجود به کارگیری رویکرد بازآفرینی شهری در چند سال اخیر که هنوز فرایندی ناقص و در نطفه است، نیازمند تکامل آن با نگاه علمی تر و کاراتر و در نظر داشتن چارچوب های شناختی و کاربردی است. هدف: پژوهش حاضر اهداف تبیین شاخص های بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد میانی شهری، و رتبه بندی و تحلیل ساختاری شاخص های مربوط به شهر رشت را دنبال می نماید. روش:بدین منظور ابتدا پرسشنامه دلفی برآمده از مطالعات اسنادی و نظری، با شاخص های پیشنهادی بازآفرینی پایدار بافت های ناکارامد میانی جهت طوفان ذهنی، به 8 تن از کارشناسان و نخبگان حوزه شهرسازی و برنامه ریزی شهری برای شناسایی اولیه شاخص ها ارائه گردید و در فاز دوم دلفی، اجماع نظر توسط کارشناسان صورت گرفت. سپس بر اساس روش تحلیل ساختاری و با معیار قرار دادن شهر رشت به عنوان بستر شکل گیری این شاخص ها، تحلیل ها بر اساس موقعیت شاخص ها در نمودار تأثیرپذیری- تأثیرگذاری از طریق نرم افزار توصیفی – تحلیلی میک مک، انجام گرفت. یافته ها: 68 شاخص برگزیده در 6 زمینه: 1.کالبدی – فضایی؛ 2.خدماتی – کارکردی؛ 3.توسعه اقتصادی؛ 4.توسعه اجتماعی؛ 5.توسعه فرهنگی؛ 6.حفاظت از محیط زیست؛ می باشند. پس از آن 63 شاخص از طریق تجزیه و تحلیل نرم افزار میک مک مورد رتبه بندی و تحلیل قرار گرفتند. نتیجه گیری: بر اساس ماتریس تأثیرگذاری- تأثیرپذیری، برترین شاخص های زمینه های شش گانه از متغیرهای تأثیرگذار شامل دو شاخص، «میزان اختلاط کاربری» در زمینه کارکردی–خدماتی و «میزان رشد تولید انرژی های تجدیدپذیر» در زمینه زیست محیطی بوده و از متغیرهای ریسک، شاخص های «میزان رشد کیفی خدمات ایمنی» در زمینه کالبدی – فضایی، «وضعیت بازآفرینی مراکز محله» در زمینه اقتصادی، «میزان توسعه فعالیت مراکز فرهنگی» در زمینه فرهنگی، و «میزان مشارکت های مردمی در فرایند بازآفرینی» در زمینه اجتماعی، رتبه نخست را به دست آورده اند.
تحلیل هویتی معماری معاصر ژاپن
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
83-100
حوزههای تخصصی:
امروزه شاکله شهر معاصر بسیاری از کشورها به سمت شهر جهانی و مدرن سوق پیدا کرده است. یکی از مهم ترین عناصر سازنده شهر تک بناها هستند که با درکنار هم قرار گرفتن آنها تصویر شهر تشکیل می شود. در این میان کشورهای کهن مانند ژاپن که سابقه معماری طولانی دارند، اگر از گذشته ی معماری خود جدا بمانند و به سمت جهانی شدن پیش بروند، هویت منطقه، سنت های فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و هنری جامعه شان به فراموشی سپرده می شود. در ژاپن اصول آیین های مذهبی با زندگی مردم آمیخته است و معماری هویتمند آن نیز بر پایه ی همین اصول می باشد. در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با بررسی فاکتورهای هویت ساز در بناهای معاصر به معرفی معماری هویتی ژاپن پرداخته شود تا هویت شهر از منظر معماری مورد بررسی قرار گیرد. با این هدف، تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، قیاسی وکتابخانه ای شکل گرفته است. برای بررسی هویتی معماری ژاپن،ابتدا فاکتورهای هویتی تحلیل شد و از میان آنها 8 فاکتور که با مفاهیم هویتی ژاپن مرتبط بود انتخاب شد، سپس 22 بنا از بین بناهای با شهرت جهانی که دارای فاکتورهای هویتی بودند، انتخاب شد و با تحلیل فاکتورهای هویتی روی بناهای انتخاب شده، نوع فاکتور هویتی برای هر بنا تعیین گردید. نتیجه اینکه به طور کلی در تمامی بناهای انتخاب شده فاکتور هویت معنایی و حداقل یک فاکتور هویت ساز دیگر منطقه صدق می کند، که تاثیر بسزایی در حفظ هویت و اصالت منطقه در بناها و بالعکس داشته است که می تواند الگویی برای معماران در کشورهای کهن و بااصالت باشد.
سنجش ارزشهای ایرانی اسلامی و انسانی در ادوار دگردیسی شهر از بافت سنتی به مدرن و شیوه حفظ آن در شهرهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
111 - 128
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: شهرها در حال تحول هستند. تغییرات در شهرها متناسب زمان و تکنولوژی می تواند نقش ارزش های انسانی را در آن تقویت یا تضعیف نمایند، لذا شناختن دگردیسی و ارزش های اسلامی و انسانی در آن، اهمیت می یابد. تا کنون تلاش هایی برای گونه شناسی سیر تحولات انجام شده که در این مطالعات توجهی به سنجش هویت اسلامی و ارزش های انسانی در این ادوار نشده است. هدف: پژوهش پیش رو میزان تحقق ارزش های انسانی و اصول شهر اسلامی را در سیر دگردیسی شهرها از بافت سنتی به مدرن را بررسی می کند. هدف این است تا سیر نامبرده شده را در ایران و غرب مقایسه نماید و با بررسی اصول و شاخص های شهر اسلامی و ارزش های انسانی نهفته در آن، اهمیت هریک از شاخص ها را در این سیر دنبال نماید. در نهایت نیز برای حفظ آن در شهرهای آینده، راهکارهای کلی ذکر نماید. روش:ضمن استفاده از روش استدلالی، پس از بررسی ویژگی ادوار دگردیسی شهرها و شاخص های ارزش انسانی در تعاریف شهری، با استفاده از روش دلفی در دو راند، نظر صاحب نظران (10 نفر متخصص (با توجه به نظریه هوگراث، کلایتون و بسیاری از دیگر نظریه پردازان که به تعداد 5 تا 12 متخصص اشاره می کنند)) در ارتباط با میزان تحقق هر یک از اصول ارزش های انسانی و شهر اسلامی در ادوار دگردیسی، مورد سنجش قرار گرفته است. یافته ها و نتیجه : یافته ها و تحلیل موارد مستخرج از تکنیک دلفی نشان می دهد که مفاهیمی نظیر طبیعت محوری، خدا محوری، جامعه محوری (اجتماع پذیری) و همچنین اقتصاد، در سیر دگردیسی بیان شده حبیبی و در شهرهای متاخر فراموش شده و تنها برخی مفاهیم مانند جامعه محوری (ارتباطات جهانی) پررنگ تر شده است. لذا در بخش انتهایی مقاله با توجه به فرصت ها و تهدیدها در سیر دگردیسی، به ارائه راهکارهایی کلی جهت ارتقا ارزش های انسانی و حفظ هویت ایرانی اسلامی، در شهرهای آتی پرداخته شده است.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های مفهوم خودسازماندهی شهری با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
53 - 71
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: از زمان ورود مفهوم خودسازماندهی از حوزه ی سیستم های پیچیده به حوزه ی مطالعات شهری، این موضوع مورد توجه پژوهشگران بسیاری قرار گرفته است و محققین مختلف با رویکرد های متفاوتی به آن نگریسته اند، اما فقدان پژوهشی که تمام ابعاد، ویژگی ها و مؤلفه های این مفهوم را مورد بررسی قرار داده و درک جامعی از خودسازماندهی شهری را ارائه نماید، احساس می گردد. هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی ابعاد و مؤلفه های مفهوم خودسازماندهی شهری و تلاش برای دستیابی به درک جامعی از آن می باشد. نتایج این پژوهش می تواند ابعاد مختلف مفهوم خودسازماندهی شهری را جهت بهره گیری در توسعه ی شهرها و محلات کشور روشن سازد. روش: برای رسیدن به هدف مذکور در تحقیق حاضر از روش فراترکیب استفاده شده است. در گام اول از میان 62 مقاله ی اولیه ی یافته شده، تعداد 29 مقاله به صورت اصولی و با استفاده از روش کسپ غربال شده اند. در گام بعدی مقالات نهایی با محوریت سؤال پژوهش، در نرم افزار MAXQDA کدگذاری شده و یافته های کیفی مورد تحلیل و ترکیب قرار گرفت. یافته ها: در این پژوهش، طی فرآیند استخراج اطلاعات تعداد 108 کد شناسایی شد و سپس با توجه به میزان شباهت مفاهیم، در قالب پنج مقوله ی "زمینه ها و عوامل مؤثر"، "نظریات پشتیبان" ، "ویژگی ها"، "دامنه ی کاربرد" و "مقیاس"، دسته بندی شده و تلاش گردید که هر کدام از مقولات مذکور به تفکیک نوع دیدگاه تشریح گردد. نتیجه گیری: در پژوهش پیش رو، برای نخستین بار ابعاد و مؤلفه های خودسازماندهی شهری به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، اگرچه مطابق با نظریات موجود، ماهیت فرآیندهای خودسازماندهی شهری بر پایه ی تعاملات محلی و به دور از دخالت نیروهای خارجی مانند دولت قرار دارد، اما جهت مطالعه این فرآیندها و بهره گیری از آنها در فرآیندهای برنامه ریزی، توجه به نقش عوامل محیطی و خارجی نیز ضروری به نظر می رسد.
واکاوی مفهوم شناختی تهویه شهری: تبیین مدل های مفهومی و شناسایی شاخص های اندازه گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
65 - 89
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آلودگی هوا و نزول کیفیت هوای شهری در 30 سال آینده به عنوان یکی از اصلی ترین چالش های ساکنین کلان شهرها و دلیل اصلی مرگ و میر زودرس مطرح خواهد بود. به نظر می رسد که در کنار رشد لجام گسیخته جمعیت شهری، تغییرات کالبدی منتج از بکارگیری رویکردهای سنتی در نظام های برنامه ریزی و طراحی شهری، موجب نزول کیفیت هوا در شهرها شده است. هدف: پژوهش حاضر، در نظر دارد تا با مرور ادبیات مرتبط با تهویه طبیعی، چارچوبی نظری و عملیاتی برای مفهوم سازی و سنجش تهویه شهری در مقیاس میانی (محله و بلوک)، ارائه دهد. روش: پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و موردکاوی است و در نظر دارد تا با تبیین ارکان و محورهای اصلی مفهوم تهویه شهری، مؤلفه های اثرگذار بر تهویه شهری و ابعاد اثرپذیر از آن را مشخص و از این ره شاخص های عام سنجش کیفیت تهویه شهری را استخراج نماید. یافته ها: در مقاله حاضر، پنج عامل اثرگذار بر تهویه طبیعی و پنج حوزه اثرپذیر از آن به تفکیک مقیاس مشخص شده و در نهایت مدل مفهومی پژوهش که نماینگر تصویری کلان از ارتباطات میان مؤلفه های تأثیرگذار و نوع کنش آنها با مفهوم تهویه شهری است؛ ارائه شده است. همچنین با بهره گیری از ماتریس ارزیابی گولر و تعیین معیارهای اولویت بندی، از میان 35 شاخص عام مستخرج از مطالعات جهانی، 10 شاخص به عنوان شاخص های نهایی سنجش تهویه انتخاب گردیدند. نتیجه گیری: شناسایی شاخص های 10 گانه مورفولوژیک تأثیرگذار بر تهویه طبیعی، نشان از آن دارد که اعمال این شاخص ها در توسعه های شهری مبتنی بر تهویه ممکن است در تقابل با برخی از دستورالعمل های عام توسعه ای سایر رویکردهای شهری قرار گیرد. اختلافات ماهوی میان راهبردهای کلان رویکردهایی چون توسعه پایدار، شهر فشرده و ... با راهکارهای مدنظر در توسعه شهری مبتنی بر تهویه طبیعی، از جمله این تفاوت هاست؛ که تدقیق و تلفیق راهکارهای چندوجهی را با توجه به زمینه اقدام ضروری می نماید.
تأثیر مؤلفه های کالبدی تبلیغات شهری در آلودگی بصری منظر شهری (مطالعه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
41 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : از چالش های کنونی حیات کلانشهرها، وجود آلودگی های بصری ناشی از تبلیغات شهری در کنار سایر آلودگی های زیست محیطی است که به نظر همگام با رشد و گسترش شهرها، بر دامنه آن افزوده می شود. امروزه تبلیغات شهری یکی از سرویس های موردنیاز شهرهاست و درصورتی که طراحی و چیدمان مناسبی در فضای شهری نداشته باشد، می تواند کیفیت سیما و منظر شهری را تحت تأثیر قرار داده و طیفی از وضعیت آلودگی بصری را در منظر شهری ایجاد کنند. هدف: پژوهش باهدف اصلی کاهش آلودگی بصری ناشی از تبلیغات شهری از سیما و منظر شهری و همچنین رتبه بندی تأثیر مؤلفه ها و شاخص های کالبدی تبلیغات شهری در ایجاد آلودگی بصری در منظر شهری و ارائه راهکارهایی برای کاهش این آلودگی ها در کلانشهر تهران است. روش: پژوهش مبتنی بر روش کمی پیمایش و ابزار پرسشنامه در حوزه شاخص های کالبدی تبلیغات شهری شامل شاخص های طراحی، مکان یابی سازه تبلیغات شهری و طراحی گرافیکی پیام تبلیغاتی است. پس از اعتبار و پایایی سنجی شاخص ها و گویه ها، از 399 نفر از شهروندان تهرانی به عنوان نمونه ی پژوهش اجراشده و نتایج پرسشنامه در مدل معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شده و تأثیر هریک از آن ها در آلودگی بصری رتبه بندی شده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین شاخص های کالبدی تبلیغات شهری زمینه ساز آلودگی بصری، به ترتیب مکان گزینی سازه تبلیغاتی، طراحی سازه و طراحی گرافیکی پیام تبلیغاتی هستند. همچنین مهم ترین زیرشاخص های هریک از شاخص ها نیز بدین ترتیب می باشند: در شاخص مکان گزینی سازه ها به ترتیب تراکم سازه ها، عدم هم ترازی تابلوهای صنفی، مسدود شدن چشم اندازهای طبیعی و خوانایی تابلوهای راهنمای شهری، در شاخص طراحی سازه، شکل، سامانه نورپردازی و ارتفاع سازه و در شاخص طراحی پیام گرافیکی نیز تعداد کلمات، اختصار و تصاویر طرح گرافیکی مهم ترین عوامل هستند.