فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۲۹٬۴۳۱ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
بسیاری از نظریه پردازان معتبر تئاتر جهان بر این عقیده اندکه تئاتر بیش از هر چیز عبارت از بازی بازیگر است. این ادعا متکی بر استدلال قابل قبولی است ‘ مبنی بر اینک نمایش را می توان بدون دکور‘ بدون تنظیم نور‘ بدون لباسی طراحی شده و بدون گریم و بی نیاز از موسیقی اجرا کرد. اما نمی توان تئاتری را تصور نمود که در آن بازیگر نقش نداشته باشد. اگر این واقعیت را بپذیریم که جوهر نمایش همانا در بازی است ‘ باید بیندیشیم که کار اصلی کارگردان تئاتر چیست؟ آیا کار اصلی اومنحصر به ایجاد فضایی زیبا و دلنشین از طریق دکور‘ نور‘ وسایل صحنه‘ ترکیب صحنه ‘ موسیقی و... یا انتقال یک پیام کلی از طریق مجموعه این عناصر است؟ اگر چنین است آیا می توان نمایشی ترتیب داد که د رآن بازیگر نقش نداشته باشد؟ باید گفت که بی تردید حاصل چنین تلاشی هر چه باشد تئاتر نیست! پس تئاتر با بازیگر به وجود می آید .و مهمترین و اصلیترین وظیفه کارگردان د رتئاتر همانا هدایت بازیگراست.
گذری بر جدال اژدها در هنر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اژدها جانور افسانه ای بزرگی است که معمولاً به شکل سوسمار یا مار غول پیکر تصویر شده است. اژدها، افسانه ها و داستان های زیادی را در ادبیات و فرهنگ ایران به خود اختصاص داده است و نقش آن در بسیاری از آثار هنری دیده می شود. جدال اژدها با قهرمان و موجوداتی همچون شیر و سیمرغ از موضوعاتی است که بیش از همه در هنر ایران دیده می شود. در بیشتر این نقش ها، جنبة اهریمنی و دیوخوییِ اژدها مشاهده می شود. اژدها در جدال با قهرمان مغلوب او می شود؛ ولی در مبارزه با شیر و سیمرغ به لحاظ قدرت با آن ها برابری می کند.
هدف از این مقاله، بررسی جنبه های تزئینی و نمادین این جدال است. ضمن اینکه به این سؤال نیز پاسخ داده ایم: آیا تصاویر جدال اژدها با موجودات دیگر، فقط جنبة تزئینی داشته یا هنرمند با توجه به مفاهیم نمادین، آن ها را تصویر کرده است؟ در این نوشتار بعد از ذکر توضیحاتی در مورد اژدها، به نمادشناسی آن و حضورش در هنر ایران پرداخته ایم و در پایان، چند نقش از جدال اژدها در هنرهای مختلف را بررسی کرده ایم.
شاخص های معماری مسکن روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس شواهد و مطالعات صورت گرفته در مورد مسکن و معماری روستایی واحدهای مسکونی روستایی ضمن برخورداری از ارزش های معماری همانند سادگی و پیرایگی الگوهای بصری و زیبائی شناختی و انطباق با محیط طبیعی هماهنگی با عملکرد زیستی و معیشتی استفاده از مصالح محلی و دانش بومی و ... که به آن هویت خاصی می دهد دارای کاستی هایی چون آسیب پذیری در برابر سوانح طبیعی ضعف سازه ای و آلودگی های محیطی منتج از تداخل فضاهای زیستی و معیشتی نیز میباشند تحول آگاهانه در این معماری مستلزم شناخت و اطلاع از این خصوصیات است در این میان شاخص های مسکن بومی می توانند نقش تعیین کننده ای در سمت و سو و جهت گیری نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی مسکن و طراحی و اقداماتی که در این زمینه باید صورت پذیرد ایفا نمایند این مقاله با تعریف و تدوین شاخص های مسکن روستایی و شناخت عناصر کمیت ها و کیفیت های فضایی آن تفاوت های موجود در نیاز های کمی و کیفی مسکن در مناطق مختلف کشور را نشان داده و با تاکید بر ضرورت پرهیز از برنامه ها و اقدامات یکسان و مشابه در مناطق روستایی بستر لازم برای تصمیم گیری متناسب با قوت ها و ضغف های مسکن در پهنه های مختلف جغرافیائی کشور را مهیا سازد
پایگاه های ویژه تجزیه، تحلیل و نقد آثار ارتباط تصویری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی اصول صفحه آرایی قرآن های دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور کلام وحی، هنر کتابت قرآن، در قرون اولیه هجری قمری آغاز شد. به علت ارزش و اهمیت موضوع، این هنر درمیان دیگر هنرهای اسلامی از جایگاه والایی برخوردار است و جزء متعالی ترین و شریف ترین هنرها نزد مسلمانان به شمار می آید. کتابت دوران اسلامی معنای گسترده ای دارد و تنها معطوف به هنر خط و خوشنویسی نمی باشد بلکه مجموعه ای از هنرها شامل خط و خوشنویسی، تذهیب و رنگ، کاغذ، صحافی و تجلید و… است و درحقیقت هنر صفحه آرایی امروز پایه در هنر کتابت دوران گذشته دارد. در این میان قرآن های دوره ایلخانی در کنار ارزش نسخه شناسی، به خاطر ویژگی های خاص صفحه آرایی، تذهیب و نقوش به کار رفته در آنها جزء بی نظیرترین و نفیس ترین آثار هنری دوره اسلامی محسوب می شوند، اما تا به امروز با دیدی گرافیکی مورد بررسی قرار نگرفته اند و پژوهش در مورد آنها می تواند باعث شناخت اصول صفحه آرایی در هنر اسلامی گردد. در همین راستا ابتدا پیشینه صفحه آرایی در ایران وتعریفی از آن بیان گردیده واجزاء و عناصر به کار رفته در صفحه آرایی قرآن های دوره ایلخانی شامل عناصر صفحه آرایی قرآن ها مانند خط و خوشنویسی، تذهیب وتزیینات، نقش و رنگ، تقسیم و تناسبات صفحه، به صورت تخصصی و بر طبق تحقیقات آماری مورد بررسی قرار گرفته و ساختار صفحه آرایی قرآن ها بیان گردیده است تا با توجه به این پژوهش بتوان کارکردهایی برای صفحه آرایی امروز پیدا کرد.
فضای نور و معماری نور
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۴ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
نور در معماری چیست؟ این پرسشی است که این مقاله در مقام پاسخی بنیادی و فلسفی بر آ ن است. بدیهی است نور در فیزیک قسم خاصی از امواج الکترو مغناطیسی است که قابل مشاهده است. در دانش فیزیک به واسطه وجود حاملی مفروض نور امکان تحقق می یابد. این حامل واسطه ای است که در آن امواج نور به حرکت در می آید.در این مقاله به خصوصیتهای فیزیکی نور بدانگونه که مبحث علم فیزیک است کاری نیست بلکه در اینجا از ویژگیهای مکانی و برخی جهات استتیک نور که با مقوله فضا و مکان در هم آمیخته است سخن خواهد رفت. خصوصیات فضاهای ساخته شده نوری در کنار فضاهای عام حامل نور مورد بحث خواهد بود. از نظر ما ساخت فضاهای نوری اهمیتی چون فضاهای ساخته شده معماری دارد و از این رو ساخت و تولید این فضاها مستلزم دانش معماری خاصی است که آن را می توان «معماری نور» نام نهاد.
نشانه شناسی در طراحی محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر سعی در تعریف زبان وبیان درمحصولات تولید شده توسط هنرمندان و صنعتگران با کمک ابزار های نشانه شناسی و تکنولوژی فنی پیشرفته دارد در این راستا به چگونگی کاربرد این زبان در مراحل طراحی محصول اشاره نموده است. در ابتدا کلیاتی در مورد نظریات نشانه شناسی از نشانه شناسان بنام (پیرس1 و سوسور2) مطرح نموده و سپس به نشانه شناسی در طراحی محصول پرداخته است و اینکه چگونه این عناصر جهت فهم جنبه هایی از ارتباطات در تولید محصول استفاده می شود. و با ذکر چند محصول صنعتی و انطباق عناصر نشانه شناختی با خواص آن محصولات، ارتباط اجتناب ناپذیر آنها را با نشانه شناسی بیان داشته است. سپس به زبان محصولات و اینکه چطور می توانند هویت و ساختار خود را از طریق مواد اولیه، فرم، ساختار و بافت به اجتماع تفهیم نمایند پرداخته می شود. زیبایی شناسی در واقع مطالعه تأثیر گشتالت محصول بر احساس انسان و شامل این است که چطور مردم قسمت یا تمامی محصولات را می خوانند و می فهمند. با این ملاحظه کاربر در محصول آنچه را که می بیند، می بوید، می چشد، می شنود و حس می کند، مربوط به گشتالت، نشانه های محصول وعلم نشانه شناسی است.
استاد قوام الدین شیرازی: معمار افسانه
حوزههای تخصصی:
کارنامه فیلم گلستان
منظر پساصنعتی، عرصة نوین معماری منظر/ مروری بر اندیشه ها و رویکردها
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
شهر را می توان به مثابه ارگانیسمی زنده در نظر گرفت که در حال رشد و تکامل است و در این فرایند سلول ها و بافت ها به تدریج فرسوده شده، از بین می روند و دوباره جایگزین می شوند. توسعه شتاب آلود شهرهای بزرگ و رشد بی رویه حومه نشینی در دهه های اخیر، سبب شده صنایع سنگینی که به دلیل کیفیات محیطی نامطلوب خود، روزگاری خارج از بافت شهری قرار داشتند، امروزه با بافت های جدید محاصره شوند. این مسئله به تعطیلی یا انتقال آنها منجر شده ¬است؛ در نتیجه حفره های تهی در بستر شهر پدید می آید که به تعریف جدیدی از منظر شهری دست پیدا می کند. اراضی متروکه وسیع حاصل از این جابجایی در کالبد شهر که تحت عنوان عرصه های بازیافتی (Brownfield) نیز شناخته می شوند، اگرچه منشأ بروز معضلات گوناگون شهری و محیطی است، اما امروزه فرصت هایی طلایی در جهت احیای بافت های شهری و توسعه کیفیت فضا¬های شهری به شمار می آید. لازمه بالفعل کردن این قابلیت ها، درک مناظر تلف شده به عنوان پسماند طبیعی حاصل از رشد شهر و بخشی از منظر فرهنگی بشر شهرنشین است. بازیافت انطباق پذیر چنین مناظر تلف شده، به عنوان بخش گسترده ای از منظر شهر معاصر، از اساسی ترین چالش های پیش روی طراحان در قرن حاضر به شمار می آید. پرسش اینجاست که فرایند پیدایش این مناظر پسماند در ارتباط با روند شهری شدن جوامع به چه صورت است؟ چگونه می توان به درک صحیحی از این پدیده دست یافت و با آن مواجه شد؟ و معماری منظر در تعامل با شهر پساصنعتی چه رویکردهای نوینی را اتخاذ کرده ¬است و چه جایگاهی دارد؟ این نوشتار تلاش دارد با نگاه پدیدارشناسانه به منظر پساصنعتی و زمین های پسماند، رویکردهای مختلف معماری منظر در برخورد با این مناظر و میزان موفقیت هر یک از رویکردها در پاسخ گویی به نیازهای توسعه های نوین شهری را مورد نقد قرار دهد.
بررسی دیوار نگاری معاصر تهران ( قبل و بعد از انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر دیوارنگاری شهر تهران در دوره معاصربه لحاظ تغییرات کیفی و بنیادین مورد مطالعه قرار گرفته است. دیوارنگاری شهری در تهران با تغییرات ساختارشهری و روند مدرنیزاسیون در دوره پهلوی شکل گرفت. عموم دیوارنگاره ها ی این دوره رویکردی صرفاً تزیینی دارند، اما آثار این دوره علی رغم تکنولوژی مناسب از هماهنگی با مخاطب برخوردار نمی باشند. با پیروزی انقلاب، دیوار نگاری در فضای عمومی شهر گسترش چشمگیری یافت، دیوارنگار ه های این دوره علی رغم تنوع در شیوه اجرا شدیداً پیام گرا و تبلیغی می باشند. این هدف عام در آثار دیواری پس از انقلاب موجب شد تا اساسی ترین ویژگی های دیوار نگاری یعنی هماهنگی با دیوار و محیط همچون گذشته به فراموشی سپرده شود. این روند در سال های پس از جنگ مورد بازبینی هنرمندان قرار گرفت، و از آغاز دهه 80 رویکردی پژوهشی در دیوار نگاری معاصر ایران شکل گرفت، که تأثیرات مثبت آن در تعامل با فضای شهری و معماری مشاهده می شود. تحقیق حاضر ضمن مقایسه دیوارنگاره های این دو مقطع زمانی، دلایل ضرورت رعایت مبانی هنر دیوارنگاری ( زیبا شناختی، تکنولوژی و استراتژی) را در خلق آثار بدیع و هماهنگ با شرایط زمانی، محیط و مخاطب را مورد بررسی قرار می دهد.
بن مایه های کهن اسطوره ضحاک در ایران بر اساس نقوش روی مهر دوره عیلامی(هزاره سوم قبل از میلاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال چهاردهم بهمن ۱۳۹۶ شماره ۵۶
43 - 56
حوزههای تخصصی:
هنر ایران از دیر باز متضمن نقش های ترکیبی فراوان از موجودات تخیلی بوده که در عین زیبایی به پشتوانه باورهای عمیقی شکل گرفته و بیان کننده اعتقادات آیینی، داستان ها و اساطیر ایرانی بوده اند. درطی قرن ها نه تنها خود نقش مایه بلکه بخش عمده ای از باورهای مؤثر در شکل گیری آن نقش مایه به این ترتیب دچار تغییرات متعددی شده است. شاهنامه فردوسی به عنوان مخزن بخش عمده ای از اساطیر ایران از اهمیت به سزایی برخوردار است. این نکته که داستان های شاهنامه بر اساس متون کهن شکل گرفته اند تقریباً مورد قبول اغلب محققان است. یکی از داستان های بسیار تأثیرگذار شاهنامه داستان ضحاک یا انسان ماردوش است. بر اساس مدارک موجود انسان ماردوش موجودی است که از گذشته های دور در باورهای مردم ایران شکل گرفته و نمونه های آن را می توان بر روی سه مهر به دست آمده از شوش، تپه یحیی و تپه شهداد مشاهده کرد. این نقش مایه که توسط باستان شناسان در حدود 2200-2400 قبل از میلاد تاریخ گذاری شده است در دو منطقه ایران و بین النهرین دارای نقاط اشتراک فراوانی بوده است. تحقیق حاضر با استفاده از روش مطالعه اسنادی انجام شده است و با بررسی نقش کهن انسان ماردوش روی این سه مهر به بررسی ارتباط آنها با داستان ضحاک در شاهنامه می پردازد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که گونه هایی از داستان انسان ماردوش در دوران کهن رایج بوده و در طول زمان با اساطیر دیگر تلفیق شده به داستان ضحاک ماردوش در شاهنامه تبدیل شده است. می توان نشانه هایی از خدایان جهان مردگان در بین النهرین و همچنین اینشوشیناک، خدای عیلامی را در شخصیت انسان ماردوش پیدا کرد. ضحاک نیز با روایت دگرگون شده ای برخی این نشانه های کهن را با خود دارد : همچون خشم و خرابی، بدعهدی و فرمانروای مردگان بودن را.
هنر بومیان استرالیا
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۹ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
هنر بومیان استرالیا یکی از کهن ترین هنرهای تاریخ زندگی بشر بر روی کره خاکی است. این هنر به صورت های گوناگون از قبیل نقاشی؟، مجسمه سازی، علامت و اجرای مراسم در جامعه آنها ظهور کرده است. اساساً هنر روائی، نمادین و انتزاعی است. هنر بومیان از جنبه های مختلف محتوایی و تکنیکی قابل بررسی می باشد. در ایم مقاله سعی شده علاوه بر موارد ذکر شده مسئله گوناگونی هنر و عقاید و مذهب آنها نیز مطرح شود. کلیدواژگان: هنر بومیان، استرالیا، نقاشی، انتزاعی، مذهب، دوران رویا
صنعت التفات در قرآن
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۳ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری (نمونه موردی: میدانچه جلفا – اصفهان)
حوزههای تخصصی:
سکونت گاه های شهری قبل از مدرنیسم، فضاهای عمومی مانند میدان های شهری و بازارها، به عنوان عرصه ای جهت ارتباطات اجتماعی بوده اند و در حقیقت مکان های متشکل از فعل و انفعالات اجتماعی تعداد زیادی از مردمانی که این تعاملات را امکان پذیر می ساختند، قلمداد می شده اند بنابراین شرط اساسی برای اینکه یک فضای عمومی، فضای شهری تلقی شود اینست که در آن تعامل و تقابل اجتماعی صورت گیرد. علاوه بر این، فضاهای باز در ایجاد حس اعتماد و اطمینان به مردم کمک می کرده و باعث افزایش حس همبستگی و تعلق در مردم می شوند. در حقیقت این فضاها فراتر از مکانی صرفا برای حضور منفعلانه هستند. اما اکنون، پیشرفت صنعت، تغییر مقیاس از انسان به ماشین و شتاب زدگی در زندگی موجب شده این فضاها کیفیت تاثیر گذار گذشته را نداشته باشند. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش های زیادی با هدف شناسایی عوامل موثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری صورت گرفته است. مقاله حاضر با توجه به سابقه ی تحقیق می کوشد عوامل موثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی را در قالب یک مدل تحلیلی ترسیم کند و به منظور مورد پژوهی، با هدف ارتقاء تعاملات اجتماعی و بهبود کیفیت حس تعلق به مکان، نتایج حاصل را در میدان جلفا اصفهان به کار بندد. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که عوامل کالبدی محیط، شخص استفاده کننده و سایر افراد حاضر در محیط، فاکتورهای تاثیرگذار بر میزان کیفیت و کمیت تعاملات اجتماعی می باشد.
تعریف هنر و زیبایی نزد قاضی سعید قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه برخی معتقدند که در بین فیلسوفان مسلمان اثری منحصراً درباره هنر و زیباییشناسی نمیتوان یافت، با بررسی آثار آن ها میتوان مباحث مربوط به هنر و زیباییشناسی را استخراج کرد. در این بین، قاضی سعید قمی از جمله اندیشمندان مسلمانی است که برخی از مباحث مربوط به هنر و زیبایی را در تعلیقاتی که بر میمر چهارم کتاب اثولوجیا نگاشته، به طور مستقل ذکر کرده است. پرسش بنیادین نوشتار حاضر این است که هنر و زیبایی نزد قاضی سعید قمی به چه معناست و او از چه منظری به این مقولات نگریسته است. مفروض مقاله حاضر این است که قاضی سعید در این اثر زیبایی را به زیبایی معقول و محسوس تقسیم کرده و زیبایی محسوس را تجلّی زیبایی معقول میداند و جملگی زیباییها را تجلّی زیبایی نورالانوار میداند. او در ادامه ضمن تأکید بر نقش خیال متّصل و منفصل در آفرینش زیبایی، هنر را تجلّی صورت زیبای هنرمند بر ماده محسوس میداند. وی زیبایی هنری را عاملی برای تکمیل زیبایی طبیعت میداند.
اصول سازماندهی فضایی و مکانی ، عناصر و فضاهای شهری در مکتب شهرسازی اصفهان
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۲ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
اصفهان در سال 1006 ه.ق پایتخت دولت صفوی گردید . دولت قدرتمندی که برای اولین بار بعد از ظهور اسلام ، با متحد ساختن ایرانیات تحت لوای مذهب تشیع ، نخستین دولت مستقل ملی را بینان گذارده بود . پایتخت این دولت می بایست مظهر و نمادی از این حاکمیت مستقل ملی و مذهب وحدت بخش آن گردد . برنامه جامع نوسازی اصفهان ، آنرا به الگوی شهرسازی در دولت صفوی و حتی ماوراء آن در سرزمینهای مجاور تبدیل نمود . این برنامه تحت نظر شیخ بهایی ریاضیدان و فیلسوف برجسته مکتب الهی اصفهان تدوین شد و طی دهه های بعد عملی گردید ...
نظریه فرمال، اساس نقد، تفسیر و فهم آثار هنری
حوزههای تخصصی:
اساس نقد در هنرها (The Basis of Criticism in the Arts) با هر رویکردی، معطوف به شکل (فرم) اثر هنری است. شکل، اساس و اصلی است که اثر هنری را هستی می بخشد و آن را متعین می کند. هر اثر هنری شکل و فرم و ساختمانی است که هنرمند با شگردها و تمهیدات خلاقانه و با تخیل ابداعی اش آن را می آفریند. آفرینش اثر هنری در صورت یا فرم (شکل) تحقق پیدا می کند و زیبایی، صورت تحقق یافته ای است که در اثر هنری عیان می شود.هر گونه نقد و تفسیر اثر هنری از طریق ابژه ای که صورت بندی و ساختمان اثر هنری نامیده می شود، امکان پذیر خواهد شد. دریافت معنا یا محتوای اثر هنری، فهم و بازخوانی نیت مولف، ارجاع متن (بافتی از کلمات، اشکال و رنگ ها، حرکات و اصوات) به حوزه های روانشناختی، جامعه شناختی، تاریخی و اساطیری، از طریق فرم (شکل) و صورت مندی (formality) اثر هنری است. فرم، محل یا مکان تلاقی هنرمند با مخاطب و مخاطب با هنرمند است. اگر اثر هنری ابژه ای مستقل پنداشته شود و آزادانه در افق های تاریخی متفاوت مورد تفسیرهای متعدد قرار گیرد، آنچه که هر تفسیری را امکان پذیر می کند، نهایتا فرم هنری است که ذات آن، زیبایی بیان (expression) است. پرسش از اثر هنری می تواند جنبه های گوناگونی داشته باشد. همچون: اثر هنری چه می گوید؟ مقصود هنرمند از آفرینش اثر هنری چه بوده است؟ اثر هنری در زمان حال بیانگر چه معنایی است؟ اثر هنری چگونه قادر به انتقال افق تاریخی گذشته به دوران جدید است؟ هرگونه پاسخ به این قبیل پرسش ها منوط به شناخت دقیق و اصیل حوزه نقد و تحلیل صورت و ساخت اثر هنری است.