فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۲۹٬۴۳۱ مورد.
منبع:
پیکره دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۷
76 - 91
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تصویرسازی علمی- آموزشی نقشی مهم و تأثیرگذار در ساده سازی مفاهیم پیچیده و جذابیت بصری آن ها برای فراگیران ایفا می کند. عناصر چندرسانه ای، مانند تصاویر، نمودارها و تصاویر متحرک، در کنار صداها و موسیقی، اثربخشی تصاویر آموزشی را افزایش می دهند. این عناصر، یک بسته جامع نمایش بصری ارائه می کنند که می تواند اطلاعات متنی را پشتیبانی و تقویت کند. به عبارت دیگر، چندرسانه ای ها شاخه هایی نوین از تصویرسازی هستند که براساس دست آوردهای فناورانه معاصر و نیز ورود به عرصه هایی مرکب از عناصر هنری و رایانه، جایگاه ویژه ای در دوران ما یافته اند. فراگیران می توانند مفاهیم انتزاعی را تجسم کنند، فرآیندها را درک کنند و ارتباط میان ایده های مختلف را آسان تر درک و برقرار کنند. علاوه بر این، از عناصر چندرسانه ای می توان برای ارائه نمونه های واقعی و مطالعات موردی استفاده نموده و تجربه یادگیری را مرتبط تر و کاربردی تر کرد. با پیشرفت فناوری و هنرهای جدید، اکنون معلمان به طیف گسترده ای از عناصر چندرسانه ای برای ایجاد تجسم های آموزشی جامع تر دسترسی دارند. یکی از این فناوری ها که توجه زیادی را به خود جلب کرده، فناوری هولوگرافیک است. این پژوهش به بررسی و تبیین نقش و جایگاه تصویرگران علمی- آموزشی در خلق محتواهای تصویری- آموزشی چندرسانه ای، مبتنی بر فناوری نوین هولوگرافیک، پرداخته است. در این راستا، پژوهش حاضر برای پاسخگویی به این پرسش صورت می پذیرد: کیفیت تأثیرگذاری عناصر چندرسانه ای در تصویرسازی علمی- آموزشی، متکی بر فناوری هولوگرافیک، چگونه است؟روش پژوهش: پژوهش حاضر که از نوع نظری است، با هدف بررسی میزان و کیفیت تأثیر عناصر چندرسانه ای در تصویرسازی علمی- آموزشی، به ویژه متکی بر فناوری هولوگرافیک و به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و اسناد الکترونیکی تنظیم شده است.یافته ها: با استفاده از قدرت تصویرگری چندرسانه ای، و تکیه بر فناوری هولوگرافیک و ترکیب محرک های دیداری، شنیداری و لامسه، مخاطبان می توانند با درک فضایی ملموس تر و مطالعه چندوجهی سوژه، به دلخواه خود، یادگیری فراگیرتری تجربه کنند که درک، حفظ و مهارت های تفکر انتقادی را بیش از پیش افزایش می دهد.نتیجه گیری: ادغام عناصر چندرسانه ای با پلتفرم های مبتنی بر سیستم های یادگیری نوین، دسترسی و همکاری یکپارچه را در دستگاه ها و مکان های مختلف امکان پذیر می سازد. چندرسانه ای ها، به ویژه از نوع هولوگرافیک، دارای امکاناتی بی پایان هستند و تصویرگران با افزودن وجوه خلاقانه و ایده پردازی های نوآورانه خویش به این رسانه های نو می توانند سازوکارهای کمی و کیفی آموزش را متحول سازند.
مفاهیم عشق و عرفان در اشعار مولانا و انعکاس ان در اثار منظوم کلمن بارکس و کتیبه ای بناهای مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
331 - 355
حوزههای تخصصی:
آثار کلمن بارکس، شاعر و محقق آمریکایی زبان و ترجمه آزاد او از اشعار مولانا و به ویژه مثنوی، بازار پرمخاطبی را در آمریکا به دست آورده است. او با ترکیب استعداد شعری خود و شهرت جهانی مولانا مخاطبانی میلیونی را به خود جذب کرده است که درنهایت منجر به دریافت دکترای افتخاری از دانشگاه تهران در سال 1385 شده است. او با نگاهی نو به مفاهیم عشق و عرفان و شرح داستان های مثنوی و حذف مباحث و اصطلاحات و تعبیرات عرفانی – اسلامی وارد حیطه جدیدی در ترجمه مولانا شده است. با ترجمه کتاب «رومی: کتاب عشق» (برای بار نخست توسط نویسنده) و مقایسه آن با مولانا جای خالی مباحث عرفانی و نتیجه گیری های مولانا به وضوح قابل رؤیت است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ایانجام شده است. بارکس در روایت های انگلیسی خود از اشعار مولانا وزن و بحر شعر و انسجام و استواری قالب شعری را رها کرده و در عوض، استعداد خود را صرف آن می کند که با استفاده از همراهی نوای ساز، غزل های مولانا را دارای کیفیتی ترانه مانند نشان دهد و حالتی به وجود آورد همانند حالت شعر سرودن مولانا. دنیایی که مولانا سیر روحانی خود را، و تمام عالم تکامل مستمر و تحوّل بی وقفه خود را در آن طی می کند دنیای تحول است، دنیای تنازع بین اضداد. محرک واقعی تحول و تبدّل اجزای هستی عشق است که دانش را به بینش و علم را به ذوق تبدیل می کند و نگرش و طرز تلقی بارکس از داستان های مثنوی، بیشتر رویکردی صرفاً داستانی دارد.اهداف پژوهش:بررسی نوع جهان بینی شاعری غربی کلمن بارکس در مواجهه با شاعری عارف چون مولانا.بررسی اشعار مولانا در کتیبه های بناهای مذهبی. سؤالات پژوهش: نوع جهان بینی شاعری غربی کلمن بارکس در مواجهه با شاعری عارف چون مولانا چگونه است؟اشعار مولانا در کتیبه های بناهای مذهبی چه جایگاهی دارد؟
هندسه فصل مشترک سازه و معماری(مطالعات موردی: برج آزادی و گنبد سلطانیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
53 - 73
حوزههای تخصصی:
پیدایش هر اثر معماری بر ارکانی استوار است؛ فرم، عملکرد، هندسه و محتوا را می توان از ارکان معماری محسوب کرد. هر یک از این عوامل در پیدایش اثر نقشی را ایفا می کنند؛ فرم را به شکل و هندسه و زیبایی بنا، عملکرد را به کارایی و بهره گیری از فضا، محتوا را به هویت و مبانی نظری اثر اطلاق می نمایند. معماری از دیرباز در پی خلق فضاهایی بوده است تا علاوه بر زیبایی، کارایی و استحکام، بتواند با کاربرانش ارتباط برقرار سازد. عواملی چون هندسه و تناسبات ابزاری بوده اند که معماران را در دستیابی به این مهم، یاری نمودند. پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن شناخت اصول هندسی در تعامل معماری و سازه و ریشه های فکری و مبانی نظری آن، تجلی آن را در معماری مورد تجزیه وتحلیل قرار دهد. روش انجام این پژوهش به صورت تحلیلی-توصیفی است. روش و ابزار مورد استفاده تحقیق، روش کتابخانه ای و بررسی اسناد و مدارک مکتوب می باشد. در بیان نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت شناخت، درک و تجسم فضایی نیروهای ساکن و جاری در کالبد باربر ساختمان، با اشراف کامل به تناسبات و ابعاد قسمت های پر و خالی آن، دقیقاً کاربرد هندسه را در طراحی پوشش ها، ابعاد و تناسب بخش های مختلف بنا مشخص می کند و این همان کاربرد نیارشی هندسه در طراحی معماری است.اهداف پژوهش:شناخت اصول هندسی در تعامل معماری و سازه و ریشه های فکری و مبانی نظری آن.بررسی تأثیر مشارکت هندسه در تعامل سازه و معماری.سؤالات پژوهش:ریشه های فکری و مبانی نظری آن کاربرد اصول هندسی در معماری چیست؟تأثیر هندسه بر تعامل سازه و معماری چگونه است؟
تبیین انگاره طراحی شهری مشارکتی در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور براساس فلسفه رئالیسم اسلامی
حوزههای تخصصی:
رویکرد بازآفرینی شهری در سیر تطور تاریخی خود، مقوله مشارکت اجتماعی را مورد تاکید قرار داده که منجر به شکل گیری رویکرد بازآفرینی شهری اجتماع محور گردیده است. مشارکت مردمی در فرآیند بازآفرینی منجر به پایداری اجتماعی خواهد شد. از آنجایی که مهارت و آگاهی کافی برای ورود به عرصه مشارکت در فرآیند طراحی و خلق فضاهای شهری امری ضروری است، به نظر می رسد دلیل عدم مشارکت تاکنون، حاصل فقدان آموزش های موردِ نیاز بوده است. با هدف تعیین نقش و جایگاهِ آموزش در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور، در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، خاستگاه فلسفی و نظری موضوع در فلسفه رئالیسم اسلامی، واکاوی گردیده است که در نهایت منجvبه تشکیل مدل بازآفرینی شهری اجتماع محور از طریق آموزش شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد اتخاذِ رویکرد مشارکت بعنوان پارادایم طراحی، منجر به موفقیت پروژه های بازآفرینی شهری خواهدشد و براساس یافته های موردپژوهی برای جلبب مشارکت ذینفعان در پروژه های طراحی شهری آموزش به عنوان قدم و اول و عامل تاثیرگذار، نقش مهمی ایفا خواهد کرد. آموزش در این مفهوم به معنای آگاهی بخشی، اطلاع رسانی، نظرسنجی، زمینه ساز مشارکتِ اجتماعی، عامل حساس سازی و مسئولیت پذیری شهروندان و همچنین عامل خلق فضاهای شهری با کیفیت و پاسخگو به نیازهای مخاطبان خواهد بود. برای نیل به این هدف مبانی فلسفی اندیشه اسلامی درباب آموزش، تحلیل گردیده است تا اهداف، اصول، روش و محتوای آموزش متأثر از اندیشه اسلامی ارائه شود. این پژوهش از منظر هدف تحقیق بنیادی و براساس ماهیت موضوع و حیطه مورد پژوهش در علوم اجتماعی، توصیفی-تحلیلی محسوب میگردد. نتایج تحقیق نشان می دهند، آموزش با هدف طراحی شهری مشارکتی، با جامعه و برای جامعه محقق می شود و نه آموزش به جامعه؛ که با اهمیت بخشی به نقش ذینفعان در این فرآیند، متأثر از رویکردی پائین به بالا، براساس خواست های جامعه تدوین می گردد و در قالب اصول طراحی مشارکتی به جامعه ارائه میشوند.
بازخوانی نمایش آیینی به مثابه عمل قربانی در تمدن هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمایش های آیینی هند، که از گذشته های دور تا به امروز تداوم یافته، یکی از اصلی ترین شاخه های هنر هندی است و از شهرتی جهانی برخوردار است. با توجه به آنکه در بستر برآمده از سنت، نگاهی کل گرایانه به تمامی فعالیت های بشر وجود دارد، این پژوهش بر آن است تا با مراجعه به متون ودایی فصل مشترک میان آیین و هنر را بازخوانی کند. ازاین رو پرسش اصلی تحقیق آن است که چه اشتراکی میان نمایش آیینی هندی و اصول ودایی مندرج در متون مقدس هندی وجود دارد؟ یافته های این تحقیق، که از نوع کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته، بیانگر آن است که عمل قربانی به عنوان اصلی ترین آموزه ودایی در هنر نمایش نیز بازتاب می یابد. این بازتاب را می توان ذیل هجده مورد دسته بندی کرد. همچنین هنر نمایش هندی در معنای آیینی با آنچه امروزه از این واژه مراد می شود متفاوت بوده و مانند دیگر فعالیت های آیینی، دارای هدفی غایی است که همان کنش برای رسیدن به «مکشه» (آزادی) و تحت قانون «دارمه» است. بنابراین نمایش آیین هندی نوعی عمل عبادی است که ریشه در اهمیت و کارکرد امر قربانی در آیین ودایی دارد و بیش از آن که به دنبال دستاوردهای زیبایی شناسانه باشد در پی ایجاد رسه در مشارکت کننده است. ادراک رسه نیز تنها در صورتی حاصل می شود که علاوه بر شناخت مبانی اجرایی قربانی، بر اصول حاکم بر آن ایمان داشت و با حضور قلب به تماشای آن نشست.
زیبایی شناسی در انیمیشن های تجربی بر اساس مؤلفه های پاپ آرت از منظر آرای جان دیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیبایی در هر مکتب هنری و فلسفی بنا بر تعریف و شناخت آن مکتب از چیستی و چگونگی انسان و شرایط زیستش تعاریف و معیارهای متفاوتی پیدا می کند. این پژوهش بر آن است تا با بررسی سیر تغییرات زیبایی شناسی در انیمیشن های تجربی انجمن ملی فیلم کانادا، در سه طیف انیمیشن هایی انتزاعی، انیمیشن هایی به عنوان نقطه گذار از زیبایی شناسی مدرنیسم به سمت پاپ آرت و انیمیشن هایی که با توجه به مولفه های فرمی و محتوایی پاپ آرت در کنار نظریه های زیبایی شناختی جان دیویی به یک زیبایی شناسی مشترک رسیده اند، به چرایی و چگونگی تغییر شاخصه های زیبایی شناسی و تاثیر آن بر انیمیشن های تجربی انجمن بپردازد. این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی پس از جمع آوری و مطالعه مطالبی پیرامون سیر شکل گیری پاپ آرت، قابلیت های انیمیشن های تجربی و بستر مساعدی که انجمن ملی فیلم کانادا در بکارگیری این قابلیت ها در کنار بازتعریفی که دیویی از تجربه زیبایی شناختی زندگی روزمره که منجر به اهمیت فرهنگ عامه می شود، فراهم آورده است، به تحلیل و بررسی آثار انجمن می پردازد و با مقایسه شاخصه های بصری و محتوایی آثار، میزان تاثیرگذاری پاپ آرت بر آنها را مشخص و معلوم می کند که هنر و زیبایی در دوران معاصر شامل ارتباط بی واسطه هنر با زندگی روزمره و تأکید بر تجربه انسانی و فرهنگ عامه به عنوان منبع اصلی هنر است.
تبیین تفاوت های طراحی و خوانش فضا میان طراحان و کاربران بر اساس نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
۱۱۲-۹۳
حوزههای تخصصی:
درک مطلوبیت و کارایی طراحی ها برای رفتار انسان و آگاهی از نیازها و ترجیحات افراد در ارتباط با محیط، یکی از الزامات موفقیت طراحان شهری است. تلاش برای پاسخ دادن به پرسش هایی در مورد تفاوت ها و شباهت های تجربه و خوانش افراد از محیط و توصیف جهان پیرامون به گونه ای که در واقعیت وجود دارد، می تواند پایگاهی اطلاعاتی و قابل اطمینان در راستای ارتقای نگرش حرفه ای طراحان شهری ایجاد کند. پژوهش حاضر در راستای پاسخ به این سوال که چه تفاوتی میان فضای طراحی شده طراحان و فضای ادراک شده مردم وجود دارد؟ با مرور ادبیات نظری و بکارگیری روش تحقیق نظریه زمینه ای به بررسی تجربه افراد و دیدگاه طراحان از فضای شهری خوب پرداخته و با تحلیل، کدگذاری و تفسیر اطلاعات حاصل از مصاحبه های عمیق با این دو گروه، مدلی را در راستای تبیین تفاوت های نگرشی و کنشی میان طراحان و استفاده کنندگان فضا تدوین نموده است. نتایج نشان می دهند دیدگاه مردم محصول تجربه های آنان است در حالی که دیدگاه طراحان متاثر از آموزش تخصصی و مفاهیم نظری می باشد. همچنین تصویرذهنی مطلوب استفاده کنندگان فضا بیشتر مبتنی بر خوانش مؤلفه فیزیکی و سپس مؤلفه های عملکردی و اجتماعی است، در تفسیر ارزیابی های آنان، فضایی بهتر تلقی می شود که بتواند بیشترین سطوح معنا را تداعی نماید. از سوی دیگر طراحان در نگرش خود درخصوص خلق فضای شهری با کیفیت، بیشتر بر مؤلفه های اجتماعی و معنایی فضا تأکید داشته ولی همچنان به مؤلفه های فیزیکی و عملکردی نیز توجه دارند، آنان در تعریف کنش طراحی یک فضای شهری، بیشترین اقدامات و امکانات را در مؤلفه های فیزیکی و عملکردی بیان می کنند.
بررسی عملکرد بیونیکی موریانه و مورچه، در جهت بهینه سازی تهویه و انرژی
حوزههای تخصصی:
انسان ها برای رسیدن به تعامل با طبیعت، باید انرژی و منابع طبیعی را حفظ کنند و در مصرف آن ها صرفه جویی نمایند، هدف اصلی این پژوهش، بررسی عملکرد بیونیکی موریانه و مورچه، در جهت بهینه سازی تهویه و انرژی است و اهداف فرعی، بررسی لانه موریانه و مورچه و روش های عملکردی آن ها برای ایجاد تهویه طبیعی و نیز، بررسی لانه موریانه و مورچه و روش های عملکردی آن ها برای حفظ انرژی است، به نظر می رسد با استفاده از دستاوردهای مطالعه ساختارهای موجود در لانه موریانه و مورچه و با توجه به این که این حشرات اجتماعی پیچیده-ترین لانه های زیرزمینی را با عمق زیاد با سیستم شبکه ای می سازند و در تمام نقاط لانه، دمای مناسب و ثابتی را با گردش هوای خوب و رطوبت نسبی، به طور غریزی حفظ می کنند و عملکرد های بیونیکی مناسبی برای رسیدن به تهویه طبیعی و حفظ انرژی دارند، می توانند الگوی مناسبی در جهت بهینه سازی تهویه و انرژی باشند، روش تحقیق به طورکلی تحلیلی بوده و با بررسی لانه موریانه و مورچه و الگوهای عملکردی آن ها و تلفیق تمام یافته ها، می توان به هدف والای حفظ و بقای انرژی دست یافت، با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اینترنتی و با استفاده از کتاب ها و مقالات ترجمه شده معتبر و با بررسی عملکردهای، لانه موریانه و مورچه، در جهت تهویه طبیعی، با جمع بندی و ارزیابی یافته ها، می توان نتایج مطلوبی در جهت بهینه سازی تهویه و انرژی در معماری به دست آورد، نتایج حاصل از این پژوهش، برای رسیدن به هدف والای تعامل و یکپارچگی با طبیعت و رسیدن به ایده های بیونیکی با رویکرد بهینه سازی تهویه و انرژی، با بررسی عملکردهای مورچه و موریانه در لانه سازی در جهت حفظ انرژی و بهینه سازی تهویه و الگوبرداری از قوانین عملکردی آن ها است.
آموزش آنلاین کارگاه طراحی شهری در مواجهه با عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
16 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سوال اصلی که باعث شروع این مطالعه شد، به دو چیز برمی گردد: 1) آیا مدرسان و دانشجویان در برابر عدم قطعیت باید انتظارات خود را به طور معقولی پایین بیاورند؟ 2) اگر نه، آیا آن ها می توانند یک برنامه پشتیبانی برای خود ایجاد کنند که گزینه مناسبی را برای آن ها فراهم کند
اهداف: به گونه ای که هدف یادگیری مطابق با اهداف برنامه درسی تضمین شود؟ این مقاله یک سفر آموزشی جمعی را شروع کرد که در ابتدا با شکوه های جدی مواجه بود، اما در نهایت بازخورد مثبتی از دانشجویان دریافت کرد. شیوع ویروس کووید 19 در سطح جهان، مدرسی که از خارج از کشور کارگاه را هدایت می کرد و آموزش همیشگی رو در رو در کارگاه طراحی شهری، باعث نگرانی های اولیه شد.
روش ها: برای رفع این مشکلات، مدرسان بخش اول کارگاه را به آشنایی نظری با پنج اپیزود کشف شهری اختصاص دادند. آشنایی با تئوری، در حالی که در کارگاه های عملی کمتر استفاده می شود، تردیدهای اولیه دانشجویان را برطرف کرد. افزایش اعتماد به نفس دانشجویان، روحیه آن ها را برای اضافه کردن ساعات بیشتر به تولید تفاسیر خود، بهبود بخشید و راه آنها را به سمت تعریف مشکل، سنتز و طراحی باز کرد.
نتیجه گیری: این روش در جستجوی کسب تلاش های پدیدار شناختی و هستی شناختی ای در آموزش کارگاه طراحی شهری است که به طور یکپارچه تر؛ با وارد کردن تئوری به طراحی، از روش های همگرا استفاده می کند.
عوامل مؤثر بر شکل گیری ذائقه جامعه برای انتخاب نمای معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۹
50 - 61
حوزههای تخصصی:
محیط انسان ساز با شکل دادن به رفتار باشندگان فضا، می تواند به ساختار ذهنی افراد شکل دهد و بر نوع انتخاب آن ها اثر گذارد. در میان عناصر معماری، نمای ساختمان به صورت یک صفحه نمایش ظاهر شده که شناخت اولیه هر فرد نسبت به بنا را شکل می دهد. این عنصر می تواند بر شکل گیری سلیقه فرد مؤثر باشد و به واسطه انتخاب های فرد در جامعه، نقش کلیدی در ترجیحات کالایی یا به بیان ساده تر «مد» را ایفا کند. اهمیت موضوع نما از یک سو و تأثیر آن بر شکل گیری سلیقه های مشابه در یک جامعه که در علوم جامعه شناسی از آن باعنوان «ذائقه جمعی» یاد شده است از سوی دیگر، موجب گردید این پژوهش عوامل مؤثر بر شکل گیری «ذائقه»، در انتخاب نمای ساختمان را بررسی کند. این عوامل در سه شاخه عوامل فردی، بیرونی و محرک بازار مصرف، تبیین شده اند. ساختار پژوهش، ترکیبی از پژوهش بنیادی و کاربردی است که به واسطه پژوهش کیفی و به روش توصیفی- تحلیلی، با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای صورت گرفته است. طبق نتایج به دست آمده، براساس نظریه بوردیو، شاخص های منش، میدان، طبقه اجتماعی و سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی فرد می توانند در شاخه عوامل درونی، بر ذائقه فرد اثرگذار باشند. عامل فرهنگی- هنری نما نیز در شش شاخصه معنایی (نماد و نشانه بودن، اصالت تاریخی، عملکردی و زیبایی، برانگیزندگی، بداعت و جلوه گری نما به مثابه رسانه) می تواند به عنوان عامل بیرونی بر شکل گیری ذائقه انتخابگر نمای معمارانه مؤثر باشد. سومین عامل مؤثر، شامل اقداماتی است که گردانندگان بازار مصرف برای هدایت سلیقه هر طبقه انجام داده و ذائقه خاصی را طراحی و محصولات خود را براساس آن تولید کرده و به فروش می رسانند.
نقد نظام سرمایه داری در فیلم های هالیوود: خوانش آلتوسری فیلم جوکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های پژوهش در ادبیات تطبیقی، مطالعه فیلم های اقتباسی پرمخاطب است. اقتباس های هالیوودی از کتاب های مصور به دلیل کشش های داستانی، گفتمان قهرمان پرورانه و جلوه های ویژه چشم گیر توانسته اند مخاطبان بسیاری را به خود جلب کنند. در میان این گونه آثار، فیلم جوکر (2019، به کارگردانی تاد فیلیپس) نمونه منحصربه فردی است. با آنکه این فیلم همانند اقتباس های مشابه توانسته به فروش قابل توجهی دست پیدا کند؛ اما جنبه های پررنگ سیاسی، آن را از حوزه محصولات صرفاً سرگرم کننده خارج می کند. فیلم، دارای اشارات فراوانی به ساختارهای مدیریت و نهادهای سرکوبگر در نظام های سرمایه داری است. هدف این مقاله، تحلیل چگونگی حفظ تسلط و بقای نظام حاکم بر شهر خیالی گاتهام، نقش مهم رسانه، و بررسی هشدارهای کارگردان به نظام های سرمایه داری است. این پژوهش ابتدا ارتباط میان دید انتقادی در ادبیات تطبیقی و آرای لوئی آلتوسر را توضیح می دهد و به شرح شیوه های به کارگیریِ نظام مند ایدئولوژی می پردازد؛ سپس با بررسی سکانس های شاخص فیلم، نشان می دهد که حفظ نظم موجود در جهان فیلم با همراهی دو دستگاه «سرکوبگر»/ (RSA) و «ایدئولوژیک»/ (ISA) دولت انجام می پذیرد. مقاله ضمن بررسی نظام مدیریت و سرکوب در شهر خیالیِ فیلم، تأکید دارد که انذارهای فیلم را می توان در دنیای کنونی و به ویژه نظام سرمایه داری آمریکا جست وجو کرد. مقاله نتیجه گیری می کند که تلفیق ادبیات تطبیقی و آرای آلتوسر، لایه های پنهان فیلم را آشکار می کند. جوکر در کنار به تصویر کشیدن شکاف های طبقاتی موجود در جامعه آمریکا، تعریضی به دونالد ترامپ و تصویرِ او در کارزار انتخاباتی اش به عنوان ناجی جامعه آمریکاست.
فرشته تاریخ محمد رضایی راد با تکیه بر نظرگاه تاریخ گرایی نو؛ فاشیسم، وضعیتی استثنایی یا یک قاعده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، خوانش نوتاریخ گرایانه از درام تاریخی پست مدرن فرشته تاریخ، نوشته محمد رضایی راد است. تاریخ گرایی نو که استفان گرین بلت، مهم ترین مروج آن است، آن را یک روش پژوهشی عملی می داند و نه یک دکترین. فرشته تاریخ با محوریت آخرین ساعات زندگی والتر بنیامین، به بررسی دوران جنگ جهانی دوم (زمانی که دولت فعال و ملت منفعل بود و فاشیسم بر مسند قدرت تکیه زده بود) می پردازد؛ بنیامین با ایفای نقش تاریخی خود، به برتولت برشت در یافتن آپاراتوسی تازه در مبارزه با شیوه بورژوازی یاری رساند. خوانش این درام تاریخی پست مدرن، با تکیه بر تاریخ گرایی نو، جنبه های دیگری از معانی آن را آشکار کرد. این جنبه ها از طریق رفت وآمد مداوم میان متن و بافت، و همچنین با الهام از نوشته های بنیامین، فرصت بروز یافتند. در نهایت، با توجه به دیالکتیک جاری میان قاعده بودن فاشیسم و فرض آن به عنوان یک اضطرار در نمایش نامه حاضر، نشان داده شد که فرشته تاریخ با الهام از دوران تاریخی والتر بنیامین و با عطف به زمانه محمد رضایی راد، در واقع موید گفتمان قاعده بودن فاشیسم است. از این رو در تضاد با گفتمانی است که فاشیسم را وضعیتی اضطراری و تاریخ را خطی و رو به تعالی می داند.
بررسی نگاره پیرزن و سلطان سنجر بر اساس آرای پانوفسکی در مکتب صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
79 - 93
حوزههای تخصصی:
مخزن الاسرار یکی از پنج مثنوی معروف نظامی گنجوی است که دارای داستان ها و حکایات مختلفی در زمینه های اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و ... است. یکی از این داستان ها قصه «پیرزن و سلطان سنجر» می باشد. ظلمی که در حق پیرزن شده و بی خبری سلطان محتوای داستان را می سازد. در نسخه برداری کتب ادبی در ادوار تاریخی موضوعات مختلفی را به تصویر کشیده اند، داستان نامبرده نیز به قلم چند نقاش به تصویر در آمده است. در این پژوهش سعی می شود که به بررسی و تحلیل نگاره های موجود در مکتب صفوی با دیدگاه تحلیلی آیکونولوژی اروین پانوفسکی پرداخته شود. هدف از این جستار بررسی صورت و محتوایی داستان بر اساس نگاره ها خواهد بود. سؤال مطرح در این تحقیق، چه ارتباطی بین صورت و محتوای نگاره ها بر اساس آرای پانوفسکی وجود دارد؟ این مقاله به صورت توصیفی – تطبیقی انجام گشته و به روش کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که نگاره های موجود از ادوار مختلف عمدتاً بیت اول شعر مربوط به داستان «سلطان سنجر و پیرزن» را به تصویر کشیده اند از نظر آرای پانوفسکی نه تنها آثار هنری برجسته ای هستند بلکه درک عمیقی از نمادشناسی و معانی و دینی به وضوح قابل مشاهده است و می توان آنها را در چارچوب تاریخ هنر ایرانی و تأثیرات آن بر فرهنگ جهانی قرار دارد. پانوفسکی به عنوان یک تاریخ نگار هنر به ویژه در آثار هنری اسلامی، توانست نگاه انتقادی و تحلیلی خود را به شکلی مفهومی و نمادین بکار گیرد که بر درک بهتر آثار هنری کمک کرده است. رنگ لباس ها در هنر اسلامی نه تنها نشان دهنده وضعیت اجتماعی افراد هستند بلکه در بازتاب ویژگی های معنوی و روانی اشخاص نیز نقش دارد. در این نگاره رنگ لباس سلطان سنجر به رنگ های نارنجی و سبز دیده می شود که نماد قدرت، ثروت و اعتبار اوست. همچنین فرم بدن و لبا س های او بیشتر به صورت صاف و کشیده طراحی شده که اسوه ای از قدرت پادشاه می باشد. در مقابل لباس های پیرزن از رنگ های ملایم تر و کم فام تر مثل سفید و آبی بهره برده که نمادی از سادگی و فقر اجتماعی است و فرم بدن و لباس او از خطوط نرم و منحنی وار استفاده شده است که همگی این نقش ها و رنگ ها نشانی از تفاوت اجتماعی و طبقاتی مختلف جامعه را بازتاب دهد.
نقش مدیریت محلی در تأمین مسکن گروه های کم درآمد؛ نمونه پژوهی: مدیریت شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دلایل مداخله دولت و نهادهای مدیریت محلی در بازار مسکن، برطرف کردن نیاز مسکن گروه های کم درآمد است که به دلیل محدودیت های مالی، توانایی رقابت در بازار آزاد را نداشته و از دسترسی به مسکن مناسب محروم هستند. پژوهش حاضر باهدف بررسی چالش های تأمین مسکن گروه های کم درآمد در ایران، با تأکید بر نقش نهادهای مدیریت شهری، انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، تمرکزگرایی در ساختار حاکمیتی و فقدان مدیریت شهری یکپارچه، اصلی ترین موانع تأمین مسکن مناسب برای این گروه ها است. این پژوهش با بهره گیری از روش کیفی و با هدف توصیف ابعاد این چالش در وضعیت موجود و کاربردی کردن یافته های پژوهش انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با متخصصین حوزه مسکن و مدیریت شهری، با استفاده از تکنیک های نمونه گیری هدفمند و با بهره گیری از نمونه گیری گلوله برفی جمع آوری شده است. تحلیل داده های کیفی با استفاده از نرم افزار MaxQDA به دست آمده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که به طور کلی سیاست های مسکن در ایران علی رغم تأکید بر تأمین مسکن برای گروه های کم درآمد عمدتاً بر تولید مسکن و بدون توجه به توان گروه های هدف، متمرکز بوده و به نیازهای ویژه این گروه ها در بهره برداری از این سیاست ها توجه نشده است. شهرداری ها نیز به عنوان اصلی ترین نهاد مدیریت شهری در سطح محلی، نقش مؤثری در اجرای سیاست های مسکن ایفا نکرده و بیشتر بر جنبه های کالبدی توسعه شهری تمرکز داشته اند، بدون آنکه راهکارهای مؤثری برای دسترسی گروه های کم درآمد به مسکن مناسب ارائه دهند. از همین روی واگذاری اختیارات بیشتر به شهرداری ها، ایجاد یک بستر قانونی شفاف و یکپارچه برای سیاست گذاری مسکن، و استفاده از ابزارهای مالیاتی همچنین بهره گیری از ظرفیت های درون شهری از جمله پیشنهادهای این پژوهش است.
مطالع تطبیقی ترکیب بندی عناصر بصری و تغییرات خوشنویسی کتیبه ها در سکه های ایلخانی و تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مدارک مهم باستان شناسی دورانِ ایلخانی و تیموری، سکه است. سکه در کنار مشخص کردن وضعیت اقتصادی، دارای نقوش و نوشته هایی به قلم های گوناگون نیز هست که می توان اطلاعات زیادی را در زمینه های خط، زبان و وضعیت تاریخی این دو دوره در اختیار قرار دهد. علاوه بر داده های ارزشمند تاریخی و اجتماعی، از منظر هنری نیز می توان این آثار را مورد تحلیل قرار داد. مهمترین سوالات مطرح شده در این پژوهش این است که خطوط نوشتاری سکه ها چه تحولات خوشنویسانه ای داشته است؟ حسن ترکیب در سکه های ایلخانی و تیموری چگونه است؟ بر این اساس، به روش توصیفی و تطبیقی به تحلیل ترکیب بندی عناصر بصری و شناخت تغییرات خوشنویسی سکه ها، پرداخته شده است. در راستای نیل به نتایج موردنظر، پس از مطالعات کتابخانه ای، نمونه های مورد مطالعه به شیوه هدفمند خوشه ای انتخاب شده است. بر این اساس، 20 سکه دوره ایلخانی و 15 نمونه از دوره تیموری، از موزه های اشمولین، دیوید، ملک و موزه شخصی کومش سمنان، مطالعه شده است. نمونه های این پژوهش، از منظر نوع قلم خوشنویسی و قاعده ترکیب در خوشنویسی شامل دو اصل کرسی و نسبت، مطالعه، تطبیق و دسته بندی شده است. بر پایه نتایج حاصله، بیشترین قلم های خوشنویسی مورد استفاده در دوره ایلخانی؛ کوفی و در دوره تیموری؛ اقلام سته است. در مورد کرسی و نسبت، می توان گفت بیشترین کرسی به کار رفته در نمونه های هر دو دوره، کرسی مستقیم سطربندی شده است. همچنین، نتایج بیانگر آن است که قاعده "نسبت"، در نمونه های ایلخانی، به طور تقریبی رعایت شده ولی در دوره تیموری، قاعده مند است. تنوع به کارگیری قلم های خوشنویسی در دوره ایلخانی، متعلق به دوره غازان و در زمان تیموری، به دوره حکومت شاهرخ تعلق دارد.
مطالعه تطبیقی ساختار نقش مایه دهان اژدری در دو اثر تذهیب مکتب ترکمان ایران و دوره معاصر افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
23 - 38
حوزههای تخصصی:
هنر تذهیب از قدیمی ترین هنرهای رایج کشورهای اسلامی است. این هنر به عنوان یکی از تاثیرگذارترین هنرهای ایران و افغانستان مطرح است. در این پژوهش، دو اثر مورد تطبیق و مطالعه قرار می گیرد. اثر اول، متعلق به دوره شیوه تبریز مکتب ترکمان و اثر دوم، متعلق به دوره معاصر افغانستان است که نقش مایه دهان اژدری در این دو اثر مورد مطالعه قرار می گیرد. علت انتخاب موضوع وجود نقش مایه دهان اژدری به صورت مشترک در دو دوره مورد بحث با ساختار و قابلیت های متفاوت است که تاثیرپذیری از مکتب ترکمان را بر هنر تذهیب معاصر افغانستان نشان می دهد. هدف از این پژوهش، مطالعه نقش مایه دهان اژدری به عنوان یک نقش اصلی و تاثیرگذار در تذهیب است که دارای پیشینه طولانی است و تذهیب افغانستان در دوره معاصر از پیشینه فرهنگی دوره های گذشته تاثیر پذیرفته است؛ بنابراین، در این پژوهش پرسش اصلی این است که، ویژگی های نقش مایه دهان اژدری تذهیب شیوه تبریز مکتب ترکمان و دوره معاصر افغانستان کدام است؟ خصوصیات نقش مایه دهان اژدری در تذهیب هر دو دوره دارای چه شباهت و تفاوت هایی است؟ روش پژوهش فوق به صورت مطالعه تطبیقی و از نوع پژوهش کیفی بوده و جمع آوری اطلاعات به شیوه اسنادی (کتابخانه ای) است. در انتهای پژوهش نتیجه گرفته می شود، نقش مایه دهان اژدری از نقش مایه های اصیل ایرانی با قدمت طولانی بوده و از غنای نقش برخوردار است. تذهیب شیوه تذهیب مکتب ترکمان در زمینه نقش مایه دهان اژدری دارای نوآوری و خلاقیت بوده و تذهیب افغانستان در دوره معاصر با شناخت و آگاهی از تزیینات مشابه درزمینه پهنای ساقه، نیم دایره های مارپیچ و پیچ های فرعی در تز یینات تذهیب خود به ز یبایی بهره برده است.
ارزیابی نظام اشتغال باشندگان شهرک سعدی شیراز براساس توانمندسازی و رهیافت مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
159-171
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نخستین اجتماعهایِ محلیِ غیررسمی در جنوب شیراز تمرکز یافتند و با افزایش مداوم جمعیت مهاجر، مناطق مسکونی مرتبط وارد فرایند گسترش کالبدی و تبدیل به شهرک شدند که یکی از آنها، شهرک سعدی در شمال شرق شهر است. مهاجران کمدرآمد در هنگام ورود به این شهرک، با توجه به توان اجتماعی ـ اقتصادی و بنا به محدودیتهای ساختاری برای جذب و فعالیت در بخش قانونی، به طور عمده در شکل غیررسمی در بیرون از محدوده قانونی و رسمی شهر اسکان یافتهاند.
هدف: هدف از تحقیق، ارزیابی نظام اشتغال در میان ساکنان این محله بر اساس رویکرد توانمندسازی و مدیریت شهری است. روش: جامعه آماری تحقیق شامل 11 متخصص مدیریت شهری و 55 هزار نفر ساکنان بالای 18 سال در شهرک سعدی است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده و با توجه به سطح نرمال 95%، تعداد 384 به دست آمد که روایی آن از سوی متخصصان مذکور تأیید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به مقدار 82/0 مورد پذیرش قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از آمار استنباطی و مدلسازی معادلات ساختاری و برای شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی نیز شیوه تحلیل محتوا به کار رفته است. یافتهها و بحث: مشاغل ساکنان شهرک سعدی در گروههای "کشاورزی شهری، مشاغل خانگی، پیک موتوری، دستفروشی، نیروی خدماتی، کارگری، جرایم سازمانیافته و سایر" تقسیم شده است. مقادیر ضریب معناداری ترویج مهارتآموزی بر ترویج مشاغل خانگی و توسعه کشاورزی شهری نشان میدهد که مقدارp کوچکتر از 05/0 و مقدارT بزرگتر از 96/1 است و بنابراین تأثیر مثبت و معناداری دارد و تقریباً قوی هست. همچنین بررسی مقادیر ضریب معناداری مساعدت سازمانها بر ترویج مشاغل خانگی و توسعه کشاورزی شهری نشان میدهد که مقدارp کوچکتر از 05/0 و مقدارT بزرگتر از 96/1 است و بنابراین تأثیر مثبت و معناداری دارد و تقریباً قوی است. نتیجهگیری: ترویج مهارتآموزی و مساعدت سازمانها با ترویج مشاغل خانگی و توسعه کشاورزی شهری، موجب ایجاد شغل و درآمدزایی بیشتر میشود. ترویج مهارتآموزی و رشد مهارتهای کسبوکار ازجمله مؤلفههای توسعه این محله کم برخوردار شهری است و بزرگترین دستاورد آن برقراری سطحی از رفاه و افزایش امید به زندگی در میان گروههای هدف و استفاده نیروی انسانی بالقوه با هدف درآمدزایی میباشد. نکات برجسته: در میان باشندگان سکونتگاههای غیررسمی نوعی احساس کمبود، محرومیت و حقارت وجود دارد که ریشه اصلی آن به آمدوشد روزانه افراد به شهرها و مشاهده امکانات شهری و شهرنشینی باز میگردد.
تطبیق شاخصه های محتوایی نسخه خطی خزائن ملکوت عبدی بیگ شیرازی با نسخه مصور قصص الانبیا دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
367 - 389
حوزههای تخصصی:
آثار به جا مانده از فرهنگ و ادب هر سرزمین، نشان دهنده گستره اطلاعات و فرهنگ پیشینیان به لحاظ ساختار فکر و اندیشه آنان و نگرش های بنیادی آفرینندگان آن ها است که آن را به نسل جدید منتقل می نماید. ازجمله میراث دوره صفوی، خزاین ملکوت، اثر زین العابدین علی متخلص به «نویدی» و «عبدی» است؛ که نسخه خطی است و تاکنون تصحیح و منتشر نشده است. این مقاله با هدف ساختارشناسی نسخه خطی خزائن ملکوت، با تأکید بر تحلیل شاخصه های محتوایی آن و تطبیق آن با نسخه مصور قصص الانبیا دوره صفوی نوشته شده است. پژوهش حاضر بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی است. در مثنوی خزائن ملکوت شاعر هریک از بخش های هفتگانه را خزانه نامیده است؛ محتوای خزانه ها در شناخت خداوند و نعت پیامبر (ص)، مدح امامان شیعه و فضایل و مناقب آن ها، بایدها و نبایدهای مملکت داری، خیرخواهی عوام و خواص، در حقیقت عشق و محبت و شرح حال و بیان شکست های خود و یاران است که شاعر با به کارگیری عبارات و الفاظ بدیع و استشهاد به آیات و احادیث و روایات در بالغ بر 7580 بیت، اثری درخور توجه آفریده است. مثنوی خزائن ملکوت به چند دلیل حائز اهمّیّت است: اهمیت ابعاد اعتقادی و باورهای مذهبی عبدی که وی قرب الهی را در گرو شناخت خداوند و اقرار به نبوّت پیامبر (ص) و دوستی خاندان ایشان می شمارد. در ابعاد اجتماعی، شاعر فضایل اخلاقی و آداب سلوک را باعث رشد انسان می داند و به جایگاه زنان اهمّیّت می دهد. در ابعاد سیاسی وی، مملکت داری و دینداری را توأمان می داند. در بین حکایات به ذکر وقایع تاریخی آن دوران می پردازد. از طرفی تسلط شاعر بر ادبیات فارسی و عربی و آشنایی وی با قرآن و حدیث و بیان فضایل و روایات فراوان نشان از دانش وسیع شاعر در زمینه های گوناگون دارد. در نسخه مصور قصص الانبیا نیز به موازات مضامین قرآنی به تصویرگری هم پرداخته شده است.اهداف پژوهش:شناخت خزائن ملکوت و بررسی و تحلیل ابعاد فکری زبانی و ادبی آن.تصحیح و تحلیل نسخه خطی و تبدیل آن به نسخه چاپی و تطبیق آن با نسخه مصور قصص الانبیا.سؤالات پژوهش:ساختارها و ویژگی های نسخه خطی خزاین ملکوت به چه صورت هست؟شاخصه های محتوایی نسخه خطی خزاین ملکوت چیست؟
تحلیل ساختاری و معنایی قالیچه ها و تابلوبافت های تصویری کلیمی موسوم به تاج تورات (کتر توراه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
20 - 34
حوزههای تخصصی:
بازتاب موضوعات دینی و قصه های مذهبی که به تدریج از دوران قاجار در منظومه قالی بافی ایران رواج یافت، رفته رفته به یکی از بخش های قابل توجه نظام شمایل نگاری در طراحی قالی های تصویری قالی ایران، تبدیل گشت که از آن میان می توان به موضوعات برگرفته از کتب مقدس عهد عتیق و تورات به ویژه داستان های مربوط به رسولان بنی اسرائیل، در قالیچه های سفارشی تجار و اهدایی افراد صاحب نفوذ یهودی اشاره داشت. «تاج تورات»، به واقع دست بافته های خاص کلیمیان است که شامل بخش های انتخابی از متون مقدس کلیمی است که در قالیچه ها و آویزبافته هایی با ماهیت دینی-آیینی و تبلیغی، جهت نصب در کنیسه ها یا هدیه به افراد خاص و با هدف معرفی شریعت یهود، بافته شد. این مقاله برآن است تا این آویزبافته های نمادین را معرفی و محتوای آن ها را از منظر معناشناختی و نمادشناختی، خوانش و تحلیل نماید. پرسش پژوهش این است که معانی نهفته و ضمنی در ورای نقوش نمادین و آرایه های تزئینی متن قالی، کدام است؟ این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است. برخی از یافته های پژوهش شامل موارد زیر است: عناصر نمادین که دارای لایه های معنایی پنهان و ضمنی است در تاج تورات ها شامل تاج، فرشته، محراب، نخل، تاک، خورشید، شیر، ستون، دیوار ندبه، بیت المقدس، قندیل، چشمه، ستاره داوود، اسب و ارابه، شیپور(شوفار) است که هریک به پدیده یا واقعه ای اشاره دارند. بافته های تاج تورات در گذشته در ابعاد قالیچه و پشمی اما به تدریج در قالب تابلوبافته های ابریشمی بافته شدند. طرح و ساختار فرمی آن ها از نوع محرابی ستون دار با قاب بندی های شش گانه و روایت های تصویری غالباً ثابت است که در برخی موارد، یک یا دو روایت تازه جایگزین روایت های قدیمی تر شده است . محتوای روایت ها عبارت اند از: جاری شدن چشمه از سنگ با عصای موسی، شمایل موسی و قرائت الواح ده فرمان، تسبیح کروبیان(فرشتگان) و ارسال دعای مردم به عالم بالا، عروج ایلیای(الیاس) نبی به آسمان، قربانی شدن اسحاق/اسماعیل، شمایل هارون و شمعدان هفت شاخه منورا.
شاخصه ها و عوامل معماری پدیدآرنده نمای حیاط میانی خانه های تاریخی قاجاریه، بررسی موردی: خانه های قاجاری شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
131 - 148
حوزههای تخصصی:
نما یا پوسته معماری ساختمان، لباس و بُعد دیداری بیرونی آن است که مرز بین فضای درون و بیرون را تعریف می کند. نما در معماری خانه های تاریخی قاجاریه فلات مرکزی ایران به واسطه فرهنگ و معماری درون گرا، بیشتر در حیاط میانی شان جلوه گر شده است. «شاخصه» ها و «عوامل معماریانه» گوناگونی در پدیدآوری این نما مؤثر بوده اند. در این پژوهش با مطالعه کتابخانه ای و متونی که به معماری نما و یا نمای خانه یا خانه تاریخی ایرانی پرداخته اند، «شاخصه»ها و «عوامل معماریانه» زیرمجموعه آن ها شناسایی شد. پس از پیمایش، یک چارچوب نظری به عنوان سامانه پیشنهادی دربرگیرنده همه عوامل معماری معماریانه نمای حیاط میانی خانه تاریخی قاجاریه ارائه شد. این چارچوب نظری مورد بازخوانی، استدلال منطقی و ارزیابی قرار گرفت تا کارآیی و جامعیت آن محک بخورد و در صورت نیاز کامل شود. «شاخصه» های مؤثر در پدیدآوری نمای خانه ها به ترتیب عبارت اند از: اقلیم، عملکرد، شکل و فناوری ساخت. هر یک از این «شاخصه» های کلان، در زیر مجموعه خود دارای «عوامل معماریانه» چندی هستند. چهار «شاخصه» و شانزده «عامل معماریانه» شناسایی شده در چارچوب نظری، با پژوهش میدانی آزمون و اثبات شد و الگوی ارائه شده، کارآیی خود را در خوانش معماری نمای حیاط میانی خانه های تاریخی قاجاریه و یا احتمالاً دوره تاریخی و شاید برای خانه های امروزین در فلات مرکزی یا دیگر نقاط اقلیمی و جغرافیایی ایران، نشان داد.