فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۲۹٬۴۲۸ مورد.
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
19 - 37
حوزههای تخصصی:
مترو علاوه بر تأمین حمل ونقل عمومی، زمینه ارتباط شهروندان را با یکدیگر و محیط شهری برقرار می کند. ازاین رو توجه به مسئله تعاملات اجتماعی و تمهیدات فضا برای تبدیل به مکان های شهری حائز اهمیت است.
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به ساختاری در برقراری کیفیت زیست در فضاهای زیرزمینی است که دارای بیانی جامع از مکان سازی باشد.
روش شناسی پژوهش در این تحقیق، مبتنی بر جمع آوری و تحلیل داده های متنی و اسنادی و به عبارتی مبتنی بر روش تحقیق کیفی است؛ این جستار نظری متأثر از پارادایم های تفسیری، به دنبال تقویت فهم انتقادی از فرایندهای تولید و مصرف در قالب فضای عمومی شهری است.
یافته ها نشانگر آن است که فضاهای زیرزمینی شهری برای ایفای نقش به عنوان فضاهای شهری بایستی مجموعه کیفیت های منحصربه فردی را در ساختاری متناسب با نیاز شهروندان ارائه کنند؛ چراکه کیفیت های فضای شهری زیرزمینی علاوه بر محدوده مشخص فضای شهری، حدودی فراتر را در برمی گیرد. این فضاهای شهری را می توان در گونه های فضای زیست شده، فضای ادراک شده و فضای پنداشته شده شهروندان موردبررسی قرار داد.
در نتیجه گیری باید گفت در جهت نیل به نوعی مکان سازی، مؤلفه های زندگی روزمره شامل کردار فضایی، بازنمایی فضا و فضای بازنمایی در تطابق با کیفیت های فضاهای شهری زیرزمینی همچون کیفیت های درون فضا، کیفیت های میان فضا و کیفیت های برون فضایی (خوانایی، همه شمولی، سرزندگی، دسترسی پذیری، اعتدال، ارائه تنوعی از خدمات و امکانات)، بر شکل دهی به منظر زندگی روزمره شهروندان اثرگذار هستند و شناسایی این کیفیت ها و کنش متقابل زندگی روزمره شهروندان و فضای شهری، می تواند منجر به آفرینش مکان و فرایند مکان سازی شود.
تحلیل اثر رفتارهای محیط زیست گرایانه بر بهزیستی فردی- اجتماعی با میانجی گری دلبستگی به مکان در محله سرخاب تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشکلات و چالش های محیط زیستی از نگرانی های عمده جامعه امروزی است. بیشتر این چالش ها ناشی از رفتار انسان ها است که می توان از طریق تغییر در نگرش و رفتار ایشان و آگاهی بخشیدن از پیامدهای این مشکلات بر آن ها فائق آمد. برخی از مهمترین رفتارهای محیط زست گرایانه دارای مزایای شخصی، اجتماعی و محیط زیستی فراوانی هستند که بهبود این ها خود بر دلبستگی به مکان تأثیر می گذارد. دخیل شدن در رفتارهای محیط زیست گرایانه ساکنان را به انجام کاری خوب برای خودشان، برای اجتماعشان، و برای مکانی که در آن زندگی می کنند وا می دارد، و این نوع رفتار سطح بهزیستی و دلبستگی به مکان آنها را افزایش می دهد. هدف: هدف این پژوهش تعیین اثر رفتارهای محیط زیست گرایانه بر بهزیستی فردی- اجتماعی با میانجی گری دلبستگی به مکان درمحله سرخاب تبریز است. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق ساکنان محله سرخاب است که براساس فرمول کوکران 373 نفر بدست آمد. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزارAmos و SPSS استفاده گردید. قلمرو جغرافیایی تحقیق: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، محله سرخاب شهر تبریز می باشد. یافته ها: تحلیل های معادله ساختاری حاکی از یک تأثیر مثبت مستقیم رفتار محیط زیست گرایانه بر بهزیستی فردی - اجتماعی و همین طور دلبستگی به مکان بود. دلبستگی به مکان تا حدی واسط ارتباط بین رفتارهای محیط زیست گرایانه و بهزیستی فردی - اجتماعی بود. این تحقیق از این لحاظ که داده های جدیدی درباره اینکه رفتارهای محیط زیست گرایانه چطور بهزیستی فردی و اجتماعی را با تضمین بالقوه مزایای بلند مدت افزایش می دهند قابل توجه و مهم است. نتایج: در نتیجه این تحقیق نشان داد که تحریک، برانگیختن و توصیه این نوع رفتارها اهمیت دارد.
مطالعه تطبیقی موجودات تخیلی در نقاشی های بناهای آیینی عصر قاجار با تمرکز بر چهار بنای کبودکلا، کبریاکلا، چمازکلا و شیاده در مازندران (بابل) و بناهای خداوردی، پیرتکیه، مفتاح و حاج قاسمی در گلستان (گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
5 - 23
حوزههای تخصصی:
نقاشی های موجود در بناهای آیینی که گونه ای از میراث بومی، فرهنگی و تاریخی در معماری منطقه مازندران و گلستان به شمار می آیند، در دوره قاجار تصویرگری شده اند. این نقاشی ها که از کیفیت بصری بالایی برخوردار نیستند، برخاسته از باورها و اندیشه های ناب هنرمندان و عامه مردم است که تأثیر آن را می توان بر فرهنگ و ادبیات مردمان این دیار نظاره گر بود. هدف از مقاله حاضر، مطالعه تطبیقی موجودات تخیلی در نقاشی های بناهای آیینی دوره قاجار در منطقه بابل (استان مازندران) و گرگان (استان گلستان) از حیث تنوع و خوانش فرم و محتوا است و این پرسش مطرح می گردد که موجودات تخیلی به کار رفته در نقاشی های بناهای آیینی عصرقاجار در مناطق نامبرده از حیث مضمون و ارزش های بصری، دارای چه ویژگی ها، شباهت ها و تفاوت هایی است؟ از این رو تعداد ده نمونه نقاشی از بناهای آیینی منطقه بابل و هفت نمونه نقاشی از منطقه گرگان انتخاب و مبنای تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که نقوش تخیلی در بناهای آیینی دو منطقه مذکور، به دلیل مجاورت دو استان و تأثیر آنها بر یکدیگر از حیث روابط فرهنگی، در کاربرد کیفیت های بصری مانند بهره گیری از خطوط منحنی در فرم، ترکیب بندی های ساده، کاربرد فضاسازی اسرارآمیز به سبب خالی بودن پس زمینه در اکثر نقوش و ترسیم آنها به صورت دوبعدی و فاقد حجم بودنشان، با هم اشتراکاتی دارند، ولی در سقانفارهای بابل، نقوش تخیلی، نمایانگر ذوق و ذهنیت خلاقانه هنرمند می باشند که با قلم روان و طراحی آزادانه خطوط، نقوشی ساده و غیرحرفه ای ترسیم کرده است. از طرفی در منطقه گرگان این نقوش، با نگاهی واقع گرایانه تر ترسیم شده اند و توجه به تناسبات، به جنبه عینی تر بودن نقوش کمک زیادی کرده است.
مطالعه تطبیقی نقوش اسب در نگارگری ایران (دوره ایلخانی) و هنر چین (دوره سونگ و یوآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
171 - 193
حوزههای تخصصی:
مصورسازی کتاب ها در عصر ایلخانان تحت تأثیر دوره های سونگ و یوآن چین قرار داشت؛ چراکه حکم رانان هنردوست ایلخانی از جمله غازان خان (1304-1295م / 703-694 ق) و الجایتو (1316-1304م / 716-703 ق) و درباریان هنرمندپروری هم چون خواجه رشیدالدین، به تسهیل رواج سبک های هنری چین پرداختند. پژوهش حاضر باتوجه به سیر تحول هنر نقاشی ایران در دوره ایلخانان و رشد هنر نگارگری آن در چند دهه ی آخر بر اثر نفوذ هنر چینی، به بررسی نقوش اسب در آثار نگارگری این دو دوره پرداخته است. اهداف این تحقیق، دستیابی به سیر تحول نقوش اسب در دو تمدن ایران (دوره ی ایلخانی) و چین (دوره سونگ و یوآن) و نیز شناخت شباهت ها، تفاوت ها و بازنمایی های نقوش اسب در دوره های مدنظر است. سؤالات شامل: نقوش اسب در دو تمدن ایران (دوره ایلخانی) و چین (دوره ی سونگ و یوآن) چه سیر تحولی را سپری کرده است؟ شباهت ها، تفاوت ها و بازنمایی های نقوش اسب در ایران (دوره ایلخانی) و چین (دوره سونگ و یوآن) چگونه است؟ روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و تاریخی و به شیوه ی کتابخانه ای و اسنادی است که با رعایت تطبیق نزدیکی حالت های اسب از نگاره های دوره های مدنظر انتخاب شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد نقوش اسب در هنر ایران و چین از دیرباز موردتوجه بوده و نیز در هنرهای تصویری این دو تمدن در اشکال مختلف هنری قابل مشاهده است. نقاشی چینی با تفاوت و تنوع در اجرا و بیان، نسبت به نگارگری ایرانی وجود داشته و درصورت بررسی دقیق شباهت ها متوجه می شویم که هنرمند ایرانی تنها به گرفتن برخی عناصر محدود از نقاشی چین بسنده نموده است. لذا هرگز نمی توان این گونه بیان نمود که تأثیر یکطرفه هنر چین بر ایران اتفاق افتاده است؛ هنرمند ایرانی با نبوغ ذاتی خود بخش هایی از هنر چینی را جذب و با سبک های ایرانی تلفیق نمود.
تطبیق ساختار نگاره های یوسف و زلیخا با مفاهیم قرآنی (موردپژوهی: نگاره های قرن 9 تا 10 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
195 - 211
حوزههای تخصصی:
سوره یوسف تنها سوره ای از قرآن کریم است که به طور کامل از ابتدا تا انتها مختص یک داستان است و در قرآن با عنوان (احسن القصص) از آن یاد شده است؛ مانند بسیاری از هنرها، نگارگران نیز در نگاره های خود از این داستان برای خلق آثار هنری استفاده کرده اند. هدف از انجام این پژوهش تطبیق محیط نگاره های یوسف و زلیخا با مفاهیم قرآنی و بررسی عناصر کالبد معماری و شخصیت های داستانی موجود در آیات 32-30 و 25-23 سوره یوسف است. سؤال های این تحقیق عبارت اند از: 1- ویژگی های کالبدی معماری و شخصیت های داستانی یوسف و زلیخا، چگونه در نگاره های قرون 10-9 انعکاس یافته اند؟ 2- تا چه حدی این نگاره ها با مفاهیم قرآنی مطرح شده در خصوص این داستان مطابقت دارد؟ روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات، اسنادی کتابخانه ای است. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر شش نگاره داستان اتاق هفت در و هفت نگاره مرتبط با داستان دست بریدن زنان مصر است. نتیجه این پژوهش در خصوص نگاره های اتاق هفت در، نشانگر این است که بین تمامی نگاره های بررسی شده، از بعد ویژگی های کالبدی، نگاره کمال الدین بهزاد، پایبندی بیشتری به مفاهیم قرآنی دارد. از منظر ویژگی های شخصیت های داستانی نیز بجز نگاره موجود در مثنوی جامی (قرن10ق/ 16 م) که با مفاهیم قرآنی تطابق چندانی ندارد، نمود این مفاهیم در سایر نگاره ها مشهود است. در خصوص نگاره های مربوط به دست بریدن زنان، محیط کالبدی نگاره های نگاره پنج گنج (قرن 10ق/ 16 م)، تصویر مجلس زلیخا (قرن 10ق/ 16 م)، نگاره جامی (قرن 10 ق/ نیمه دوم 16م) و نگاره جامی (قرن 10ق/ 16 م) تطابق بیشتری با آیات قرآنی داشته، ولی، در بخش شخصیت های داستانی، میزان مطابقت با آیات قرآنی کمتر است. در مجموع، هر دو دسته نگاره بخش کالبدی نگاره ها از منظر توجه به مفاهیم قرآنی غنی تر از بخش شخصیت های داستانی هستند. همچنین می توان گفت هنرمندان فقط بر اساس مفاهیم قرآنی، داستان حضرت یوسف (ع) و زلیخا را به تصویر نکشیده اند و برداشت های شخصی و تفاسیر و ذوق هنری هنرمندان نیز در خلق آثار نقش مهمی داشته است.
کاشی های زیرلعابی قاجاری در مسجد و امامزاده قلعه مورچه خورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
145 - 166
حوزههای تخصصی:
در قلعه خشتی مورچه خورت، مسجد و امامزاده ای وجود دارد که کاشی کاری ازاره های آن ها در دوره حکومت فتحعلی شاه اجرا شده است. پس از سیل سال 1335ش، برخی از کاشی های هر دو بنا از بدنه جدا شدند. در جریان تعمیرات سال 1370ش نیز تقریباً تمام کاشی های امامزاده از جا کنده شده اند. 64 قطعه از آن ها را به طور نامنظم بر دیوارهای ایوان چسبانده اند، حدود 250 قطعه را در انبار گذاشته اند، حداقل 130 قطعه را برای تکمیل ازاره های فاقد کاشیِ مسجد به آنجا برده و قطعاً تعدادی از بین رفته اند. این مقاله براساس مطالعه میدانی، به دنبال پاسخ به پرسش هایی چون مضامین کاشی ها، ویژگی های سبکی، شناسایی و معرفی بانی و کاشی سازان است. اهمیت این مقاله نه تنها در انتشار کاشی های جداشده از بنای امامزاده بلکه در این است که پس از انجام این پژوهش برخی از آن ها از بین رفتند. یافته ها نشان می دهد که کاشی کاری مسجد و امامزاده در سال 1232ق به سفارش حاجی سلیمان ابن حاجی ابراهیم انجام شده است؛ کسی که شاید بانی کاشی های ایوان قاجاری امامزاده هارون ولایت در اصفهان نیز بوده است. کاشی های مسجد عمل استاد ابوالحسن بن استاد مهدی سبّاج و محدود به نقوش گیاهی است. کاشی های امامزاده عمل برادرش حسن علی و دربردارنده طیف گسترده ای از نقوش گیاهی، انسانی، جانوری و معماری است و آن ها را می توان مصداق واقعی هنر عامه دوران قاجار دانست.
بررسی ویژگی های دفاعی قلعه فلک الافلاک از منظر اصول معمارانه پدافند غیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
24 - 35
حوزههای تخصصی:
قلعه فلک الافلاک از برجسته ترین آثار تاریخی به جامانده از دوران ساسانیان به عنوان دژ نظامی یا پناهگاهی امن استفاده می شده اما مطالعه پیش رو با مطالعه ساختار معماری خاص و دیوارهای بلند آن به دنبال این پرسش است که مؤلفه های پدافند غیرعامل در این قلعه کدامند و چگونه در سازمان فضایی قلعه نمود یافته اند و هدف آن معرفی مؤلفه ها و ویژگی های پدافند غیرعامل در قلعه فلک الافلاک و بررسی چگونگی کاربرد این مؤلفه ها در طراحی سازمان فضایی و عناصر معماری آن است. داده های مرتبط با اصول و مبانی پدافند غیرعامل به شیوه اسنادی گردآوری و ویژگی های معماری قلعه به شیوه میدانی ثبت و مستندنگاری شده است. نتایج نشان می دهد سازمان فضایی قلعه از عواملی مانند سهولت تأمین نیازهای حیاتی در هنگام مخاطرات، طراحی غیرمتمرکز بافت مسکونی، محصور، تدافعی و فشرده و ایجاد راه های گریز تأثیر پذیرفته است. همچنین گذرها و معابر پیچ درپیچ از جمله مصادیق اصل فریب در سازمان فضایی آن است. از نظر ویژگی های عناصر معماری نیز تدابیری مانند دسترسی زاویه دار به درون فضاها و اتاقی در بالا برای کنترل رفت وآمد، پایین بودن سطح حیاط نسبت به معابر و مقاوم سازی بناها از طریق اتصال و همجواری سازه ها به منظور کاهش آسیب پذیری و حفظ ایمنی ساکنان در قلعه فلک الافلاک اندیشیده شده است. درون گرایی در معماری واحدهای قلعه فلک الافلاک در راستای اصل فریب در عناصر معماری قلعه دیده می شود.
بررسی تیپولوژی انواع پنجره ها و شیشه های هوشمند برای مصرف بهینه انرژی یک ساختمان اداری در اقلیم سرد
حوزههای تخصصی:
مصرف انرژی در دهه های گذشته به سرعت افزایش یافته است، پس از بحران انرژی در دهه 70 و افزایش قیمت نفت خام و انرژی توجه به صرفه جویی در مصرف انرژی توسعه یافته است. تمامی ساختمان ها ازجمله ساختمان های اداری باعث مصرف انرژی بسیاری در کل جهان هستند و عملکرد انرژی ساختمان یکی از معیارهای اساسی است که باید در تصمیم گیری های اولیه لحاظ شود. انتقال گرما و هدر رفت انرژی از طریق بازشوها و پنجره ها در تمامی اقلیم ها ازجمله اقلیم سرد که جزو ضعیف ترین نقاط در ساختمان از لحاظ از دست رفتن انرژی در پوشش حرارتی ساختمان محسوب می شود. ازآنجایی که طراحی متناسب بازشوها از نظر نوع آن ها راهکاری متناسب جهت حفظ انرژی داخل ساختمان است در این تحقیق (این مقاله یک مقاله گزارشی کوتاه است)، برخی از پیکربندی های پنجره ها معرفی شده اند تا اتلاف انرژی کمتری در ساختمان ها داشته باشیم. شناخت انواع بازشوها از نظر هندسه بازشوها، تعداد جداره های شیشه مثل پنجره های تک جداره-دو جداره-سه جداره، جنس شیشه ها مثل شیشه های بازتابی - شیشه های کنترل کننده انرژی و انواع شیشه های هوشمند، پروفیل های مختلف بازشو و گازهای میانی استفاده شده پنجره ها برای بهینه سازی بازشوها از نظر تعداد جداره ها در جبهه های مختلف ساختمان در یک ساختمان اداری در اقلیم سرد در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. در انتهای این تحقیق بهترین نوع پنجره برای یک اقلیم سرد و با توجه به مهم بودن انرژی تابشی خورشید در این اقلیم معرفی شده است.
واکاوی علل گرایش شهروندان به سبک نئوکلاسیک در سکونتگاه های شهری (مطالعه موردی: منطقه یک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: معماری به عنوان نمود کالبدی فرهنگ یک جامعه، در طول تاریخ علاوه بر اینکه متاثر از تعاملات فرهنگی، تغییرات سیاسی و اصلاحات اجتماعی بوده، بر الگوهای رفتاری افراد جامعه نیز تاثیرگذاشته است. نمونه ای از این تاثیرگذاری و تاثیرپذیری در نمای ساختمان های شهری قابل مشاهده است که در سال های اخیر، ساختاری از هم گسیخته پیدا کرده است. با عنایت به استقبال افراد از نماهای نئوکلاسیک (رومی) و افزایش این نوع نماسازی در کلانشهرها، تحقیق حاضر به دنبال بررسی علل گرایش شهروندان به استفاده از نماهای رومی در ساختمان ها می باشد. هدف: هدف تحقیق، دستیابی به علل محبوبیت نماهای نئوکلاسیک (رومی) و دلایل گرایش شهروندان به استفاده از این نوع نماهاست. روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر برحسب هدف، از نوع کاربردی و از نظ ر روش، توصیفی - پیمایشی است. ب رای تجزی ه و تحلی ل داده ها و اثبات آزمون فرضیه از نرم افزارهای Lisrel و SPSS و آزمون ه ای تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه تحقیق، منطقه یک شهر تهران می باشد که به همراه حریم آن دارای مساحتی حدود 181 کیلومترمربع و بر اساس آخرین نت ایج سرشماری در سال 1395، دارای جمعیتی برابر با 494 هزار نفر است. یافته ها: بررسی ها پیرامون تاثیرگذاری عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیبایی شناسی بر گرایش شهروندان به استفاده از نماهای نئوکلاسیک و تجزیه و تحلیل داده ها نشان از اثبات فرضیات تحقیق دارد. به طوری که با توجه به خروجی نرم افزار لیزرل، که مقادیر شاخص با بارهای عاملی بزرگتر از 3/0 و آماره تی بالاتر از 96/1 قابل قبول است، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی و عوامل زیبایی شناسی به ترتیب با مقادیر تی (69/3)، (07/2) ، (12/4) و (00/9( همگی به درستی متغیرها را پوشش داده و از اعتبار برخوردارند. نتایج: نتایج این تحقیق نشان می دهد که عوامل موثر در گرایش شهروندان به استفاده از نماهای رایج، خارج از چارچوب ضوابط و قوانین مصوب است. تا زمانی که اصول و ضوابطی برای طراحی و اجرای نماها تدوین نگردد، روال تاثیرپذیری نماسازی از شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ادامه خواهد داشت.
بازشناسی کارکرد محور آیینی به عنوان پیشران بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا (نمونه موردی: محور زینبیه و حسینیه اعظم تا امامزاده سیدابراهیم(ع) شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
51 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در راهبردهای بازآفرینی فرهنگ مبنای فضاهای شهری، توجه به تأثیرات فرهنگی-اجتماعی و اقتصادی فعالیت ها و رویدادها و همچنین ویژگی های کالبدی-فضایی فضاهای میزبان، اهمیت زیادی دارد. فضاهای میزبان آیین ها، گستره ای از فضاهای مختلف را که بایستی دارای ویژگی های خاص کالبدی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی باشند، شامل می شود. بازآفرینی فضاهای شهری به واسطه کارکردهای آیینی می تواند شرایط فضا را به چالش کشیده و شکل گیری نوعی فضای اجتماعی، همبستگی و بهبود حس مکان و مشارکت شهروندان را تسهیل بخشد. شهر زنجان به مثابه کارکرد آیینی خود در مراسم های مذهبی و ملی به ویژه در ایام محرم معروفیت یافته است. از این رو انتظار می رود فضای تجلی مراسمات مذهبی متناسب با کارکرد آیینی بوده و فرسودگی، زوال و پژمردگی محور آیینی تأثیر چشمگیری بر کمیت و کیفیت همبستگی، احساس تعلق خاطر، هویت و... خواهد داشت.هدف پژوهش: این پژوهش درصدد بازشناسی کارکرد محورهای آیینی به عنوان پیشران بازآفرینی در محور زینبیه و حسینیه اعظم تا امامزاده سیدابراهیم (ع) شهر زنجان است.روش پژوهش: روش تحقیق براساس روش های جدید آینده پژوهی، تبیینی است. عوامل توسط 30 کارشناس و متخصص برنامه ریزی شهری با به کارگیری پویش محیطی، تحلیل اثرات متقابل/ ساختاری موردارزیابی قرار گرفت و از نرم افزار تخصصی آینده پژوهی MICMAC برای بازشناسی کارکرد محور آیینی به عنوان پیشران بازآفرینی شهری استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که وضعیت پراکندگی متغیرهای مؤثر نشان از ناپایداری سیستم است. از میان 29 عامل بررسی شده 10 عامل اصلی به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر کارکردمحور آیینی انتخاب شده اند که همه عوامل در هر دو روش مستقیم و غیرمستقیم تکرار شده اند. هماهنگی با زمینه تاریخی، حس مکان، پویایی و ماندگاری، تداوم کالبدی، نقش انگیزی ذهنی، معنادهندگی به محیط، انتظام گیرنده از مذهب و فرهنگ، پیوستگی کالبدی- اجتماعی، سازگاری و پویایی فضا به عنوان عوامل کلیدی مؤثر در بازآفرینی محور زینبیه و حسینیه اعظم تا امامزاده سیدابراهیم (ع) شهر زنجان مطرح هستند. هم افزایی کیفیت عوامل کلیدی، تأثیر چشمگیری بر افزایش کیفیت تعامل و همبستگی افراد با محیط خواهد داشت.
بازآفرینی سلامت مبنا، مفاهیم و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
18 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معضل سلامت شهروندان در طی سال های متمادی در کشورهای در حال توسعه مورد بی توجهی واقع شده و پیچیدگی مسائل و مشکلات شهرها در سال های اخیر نقش راهبردی بازآفرینی و سلامت شهری رابیش از پیش پررنگ کرده است. لذا نیاز به اتخاذ رویکردی جامع و یکپارچه جهت مقابله و پاسخ گویی به مشکلات و مسائل شهرها و خصوصا بافت های فرسوده و مساله دار مورد نیاز می باشد.هدف: بررسی رویکردهای نظری سلامت شهری و بازآفرینی شهری و تدوین چارچوب مفهومی بازآفرینی سلامت مبنا می-باشد.روش تحقیق: روش تحقیق، از نوع آمیخته کمی و کیفی مبتنی بر تحلیل محتوا و دلفی می باشد. پژوهش از نوع بنیادی بوده و در بخش نظری بر اساس روش فراترکیب 91 مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.یافته ها ونتایج: بازآفرینی سلامت مبنا را می توان در چهار حوزه تعریف نمود. در حوزه کالبدی-عملکردی، دسترسی عادلانه به خدمات، شرایط مناسب مسکن و دسترسی به حمل ونقل عمومی بیش ترین اهمیت را دارد. در حوزه اجتماعی-اقتصادی، عوامل متعددی تاثیر گذار هستند که مهم ترین آن ها هویت و سرزندگی، توزیع مناسب درآمد و اشتغال می باشد. در حوزه زیست محیطی عواملی همچون دسترسی به فضاهای سبز، مدیریت آلودگی ها مورد توجه قرار گرفته است. درنهایت در حوزه جسمانی- روانی عواملی همچون فعالیت فیزیکی، کاهش بیماری هایی همچون چاقی، دیابت و..، کاهش افسردگی، اضطراب و .. شناسایی شده اند. بازآفرینی سلامت مبنا به عنوان رویکردی یکپارچه و پیشرو در بازآفرینی که به دنبال درگیر کردن اقشار جامعه می باشد و ارتقای کیفیت ها ی کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است.
مرقع کمپفر؛ مفسر بصری محیط زیست اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد که مرقع کمپفر از برای علم و اطلاع محافل اروپایی از احوال و اوضاع مردم اصفهان، تختگاه صفویان و محیط زیست آن در سده یازدهم ه . / هفدهم م. فراهم شده باشد. کمپفر منشی و طبیب آلمانی الاصل هیئت سیاسی سوئد، در اواخر سده یازدهم هجری وارد اصفهان شد و مدت بیست ماه در این شهر بسر برد. ازآنجاکه به دربار صفویان (شاه سلیمان) راه داشت، توانست اطلاعاتی دقیق از نظام کشوری و لشکری آنها تهیه کند و در گزارش ها و یادداشت های خود، آگاهی های بسنده از مردم ایران و سایر ملل حاضر در اصفهان، برای اهل سیاست و تجارت اروپا ارائه دهد که امروزه در سفرنامه او مضبوط است. او برای رسایی و همه پذیری گزارش های خود، درصدد برآمد تا یک گزارش مصور و بصری هم از مردم اصفهان و محیط زیست آن فراهم آورد و برای این منظور به جانی فرنگی ساز، از نقاشان کارگاه هنری کتابخانه سلطنتی دربار صفوی متوسل شد تا مرقعی را برای او بسازد و جانی هم با دقت واقع گرایانه به تهیه تصاویری از مردم و محیط زیست اصفهان مبادرت ورزید و آنها را در مرقعی گرد آورد که امروزه به مرقع یا آلبوم کمپفر شهرت دارد و در کتابخانه بریتانیا محفوظ است. ضرورت بر ساختن و فراهم سازی این مرقع، علاوه بر دلیل یاد شده، فراهم آوردن اسباب آگاهی و شناخت اهل سیاست و تجارت اروپا از اوضاع و جامعه ایران بود تا با اطلاع و آگاهی کافی، از توانایی های ایران برای دفع عثمانیان که با فشارها و لشکرکشی های خود موجودیت اروپا را به خطر انداخته بود، بهره بگیرند. در این مقاله آرایش هنری و کیفیت حضور تصاویر در مرقع و بار مفهومی آنها در جامعه اصفهان فحص شد تا ارزش و کارآیندی هنری و اجتماعی هرکدام از آنها روشن و شفاف شود و این نتیجه حاصل آید که برساختن و فراهم سازی این مرقع بی هدف صورت نگرفته است. واکاوی جزءبه جزء یافته ها، بازبینی و ارزیابی تصاویر و شواهد منابع، با نگاه نقادانه علت یابی علمی بود تا نتیجه حاصله بار استنتاجی و اتقان بیشتری داشته باشد.
بررسی میزان تجلی سنت و مدرنیته در خانه های تاریخی تبریز بر اساس دیدگاه معماران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
442 - 470
حوزههای تخصصی:
خانه به منزله یکی از مهم ترین گونه های معماری، همواره موردتوجه بوده و بخش مهمی از تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه را می توان در آن مشاهده کرد. در دوره قاجار و پهلوی، معماری خانه ها در بیشتر شهرهای ایران به طور اساسی تغییر کرد. علی رغم توجه به خانه های تاریخی تبریز در سال های اخیر، مطالعات تحلیلی دقیق در مورد ماهیت معماری آن ها انجام نشده و بیشتر پژوهش ها به معرفی این خانه ها بسنده کرده اند. باتوجه به اینکه اکثر خانه های تاریخی موجود در تبریز مربوط به اواخر دوره قاجار و مصادف با جریان گذار از سنت به مدرنیته در ایران است، در این پژوهش، نحوه تأثیرگذاری این گذار بر تحول ماهیت خانه ها از دید معماران بررسی شده است. راهبرد اصلی این تحقیق، تحلیلی- تاریخی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت ترکیبی از روش اسنادی، مشاهده و پیمایشی انجام شد. بدین منظور، پرسش نامه ای برای سنجش میزان تأثیر و تجلی سنت یا مدرنیته در پنج مؤلفه خانه های تاریخی تبریز شامل روابط فضایی، تزئینات داخلی، نمای اصلی، روش ساخت و مصالح به صورت طیف پنج مرحله ای لیکرت (کاملاً سنت گرا، نسبتاً سنت گرا، میانه، نسبتاً مدرن، کاملاً مدرن) تنظیم شده و در اختیار متخصصان معماری با شناخت کافی از ماهیت معماری این خانه ها قرار داده شد و پاسخ های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Expert Choice و با تکنیک AHP مورد تحلیل قرار گرفت. بر مبنای مؤلفه ای پنجگانه، خانه ساوجبلاغی ها با وزن نهایی 148 درصد بیش از سایر بناهای پژوهش به سطح کاملاً مدرن نزدیک است و در رتبه بعدی خانه های حاج شیخ و کلکته چی به ترتیب با وزن نهایی 122 درصد و 87 درصد قرار دارند و خانه بهنام با وزن نهایی 22 درصد در جایگاه آخر قرار دارد.اهداف پژوهش:ارزیابی و رتبه بندی بناهای تاریخی تبریز در گذار از سنت به مدرنیته.بررسی مؤلفه های سنت و مدرنیته در خانه های تاریخی تبریز از دیدگاه معماران.سؤالات پژوهش رتبه بندی بناهای تاریخی تبریز در گذار از سنت به مدرنیته چگونه است؟نحوه تأثیرگذاری سنت به مدرنیته بر تحول ماهیت خانه های تاریخی تبریز از دیدگاه معماران چگونه است؟
نماد خورشید در باورهای باستانی و انعکاس مفاهیم آن در شعر سهراب سپهری و نقش چلیپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
331 - 348
حوزههای تخصصی:
خورشید ارزش و احترام و تقدسی زیادی نزد مردمان باستان داشت و عنوان خدایی به آن اطلاق می کردند. این ارزشمندی سبب شده است تا به کرات در آثار ادبی و هنری ایرانیان نماد خورشید کاربرد داشته باشد. هدف از نگارش این سطور دریافت اندیشه ها و باورهای آن مردمان در زمینه این پدیده عظیم آسمانی و بررسی تطبیقی آن اعتقادات در شعر سهراب می باشد؛ از این رو نگارنده ابتدا دریچه ای به فراسوی اندیشه های باستانی گشوده و آنگاه به مانایی برخی از آن افکار در شعر سهراب سپهری و نقش چلیپا پرداخته است. سهراب به عنوان شاعری طبیعت گرا که جلوه الهی را در پدیده های آفرینش می بیند، خورشید را به اعتبار رستنگاهش با ادیان مشرق زمین پیوند می زند. توجه خاصی به خورشید و آفتاب دارد و در این توجه به آیین های میترائیسم و بودیسم چشم عنایتی داشته است؛ خصوصاً مهر و نیلوفر. اطلاق نام گردونه، کاشف معدن صبح و مرغ آفتاب نشانه ای از توجه او به آیین های مهر و مزدیسنا می باشد. در این جستار، جایگاه خورشید در ادیان ایران باستان و بازتاب آن اعتقادات در شعر سهراب سپهری و نقش چلیپا به روش تطبیقی تحلیلی مورد واکاوی قرار گرفته است.اهداف پژوهش:آشنایی با باورهای ادیان باستان در زمینه خورشید و واکاوی آن در شعر سهراب سپهری.بررسی نقش چلیپا در هنر ایرانی و اسلامی.سؤالات پژوهش:علت تقدس و ارزشمندی و اعتبار خورشید، در میان آریاییان و شعر سهراب چیست؟نقوش چلیپا در هنر ایرانی و اسلامی چه بازتابی یافته است؟
تبیین کارکردهای سیاسی هدیه و پیشکش در شاهنامه فردوسی و انعکاس آن در انگاره های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
299 - 315
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی یکی از برجسته ترین آثار زبان فارسی است که صرفاً بیان کننده داستان ها و روایت های حماسی یا اسطوره ای نیست، بلکه در خلال آن، مجموعه ای از آداب ورسوم ایرانیان باستان گنجانده شده است که نوع تفکّر و جهان بینی آن ها را نشان می دهد. هدف اصلی این پژوهش تبیین کارکردهای سیاسی هدیه و پیشکش در شاهنامه می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد، رسم «نثار»، «هدیه» و «پیشکش» در شاهنامه فردوسی، صرفاً جنبه ارج داشت و بزرگ داشت ندارد، بلکه گاهی پذیرفتن هدیه و پیشکش از طرف دشمن، نشانه پذیرش آشتی و تسلیم است؛ گاهی فرستادن هدیه و پیشکش از ملزومات رای زنی و گفت وگو برای ترک مُخاصمه است؛ گاهی تقدیم هدیه و نثار برای پیشگیری از آغاز جنگی مُحتمَل و نابرابر است و در مواردی فرستادن هدیه برای آزمودن زیرکی و هوش و کیاست طرف مقابل و گرفتن امتیاز از دشمن و لغو باج و خراج تحمیل شده است و در مواردی نیز تضمینی برای تحکیم پیوند و تجدید فرمان برداری در برابر فرمان روای قدر قدرت می باشد. در نگاره های اسلامی نیز هدیه و پیشکش به تصویر درآمده است.اهداف پژوهش:بررسی کاربردهای هدیه و پیشکش در شاهنامه.بررسی جایگاه هدیه و پیشکش در انگاره های اسلامی.سؤالات پژوهش: کاربردهای هدیه و پیشکش در شاهنامه چگونه است؟جایگاه هدیه و پیشکش در انگاره های اسلامی چیست؟
تحلیل محتوایی مفهوم کشاورزی شهری به عنوان یک کاربری انعطاف پذیر در شهر با استفاده از مرور پیشینه تحقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
58 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: به دلیل رشد بی رویه شهرها و افزایش توسعه افقی، اراضی مستعد کشاورزی در اطراف شهرها از بین رفته است و از طرفی به دلیل افزایش ساخت و ساز، از فضای سبز شهری خصوصا برای جمعیت در حال رشد کاسته شده است؛ مشکلات زیست محیطی، چالش تامین تغذیه، آلودگی هوا و... همگی از پیامدهای عدم توجه به نقش کشاورزی در برنامه ریزی شهری است.هدف: این پژوهش در نظر دارد که کشاورزی شهری را به عنوان یک کاربری انعطاف پذیر که علاوه بر بحث کشاورزی به عنوان خوراک؛ بتواند کاربردهایی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و... برای شهروندان داشته باشد، معرفی کند.روش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری استفاده شده و با استفاده از نرم افزار MAXQDA هر یک از منابع به طور مجزا بررسی و شاخص هایی استخراج شدند. یافته ها: از جنبه کشاورزی شهری، حوزه های کلان مانند حوزه های محیطی از جنبه اقلیم و انواع کشاورزی در شهر می توانند بیانگر خصوصیات، الزامات و فواید آن ها باشند و یا به لحاظ اقتصادی مبین افزایش فرصت شغلی جدید، بهبود وضعیت درآمد خانوار، تامین مواد غذایی در دسترس و ... هستند؛ از طرفی بحث کاربری انعطاف پذیر مشخصا در برگیرنده برنامه ریزی کاربری اراضی، توزیع کاربری ها، همجواری ها، اصول و قواعد تغییر کاربری ها، کاربری های مختلط و... به عنوان نمودی از انعطاف پذیری کاربری های شهری قابل بیان هستند.نتیجه گیری: کاربری کشاورزی شهری می تواند انعطاف در بهره برداری و یا اختلاط عملکردی را موجب شود تا جذابیت کافی را برای شهروندان فراهم کند؛ از این رو بهتر است گونه های مختلف کشاورزی در شهر شناخته شود و متناسب با هر محیط شهری و استفاده های حاکم در محیط از زمین شهری، نوع مناسب را از کشاورزی در شهر انتخاب کرد تا محیط سرزنده، منعطف و جذاب برای شهروندان فراهم شود و بهبود کیفیت زندگی شهروندان را به همراه داشته باشد.
کاربرد هنرهای تجسمی در آگاهی به مخاطب درباره سرطان های کولورکتال
حوزههای تخصصی:
سلامت در جامعه، روندی در حال تغییر است که پیوسته باید موردتوجه قرار گیرد و دنبال راهکاری برای بهبود وضعیت سلامت جامعه بود. سرطان های کولورکتال (CRC) از سرطان های شایع در بین مردان و زنان است، شیوع این بیماری در حال افزایش و میانگین سن بروز آن کاهش یافته و بار اقتصادی و اجتماعی آن در حال حاضر سنگین و رو به شدت یافتن است، بنابراین آگاهی دادن به مردم برای پیشگیری و شناخت این نوع بیماری، مراحل تشخیص، عوارض ناشی از درگیرشدن و آسیب های مبتلا شدن به آن برای بیمار و خانواده او، می تواند مؤثر باشد. یکی از راهکارهای آگاهی دادن، بازنمایی مفهوم این روند بیماری از طریق آثار هنری است. هنر در پزشکی می تواند به عنوان ابزاری برای آموزش سلامت و انتقال پیام آموزشی و توضیحی به مخاطب موردتوجه باشد. بیماران دارای سرطان کولورکتال، قصه های دراماتیکی دارند که داستان آن ها، می تواند سوژه مناسبی برای آثار هنری ازجمله هنرهای تجسمی باشد که ضمن آگاه سازی و آموزش، می تواند به خلق صحنه های احساسی ماندگار منجر شود. علاوه بر آن آگاهی مخاطب از آناتومی بدن خود می تواند عاملی برای پیشگیری و مراقبت باشد. به همین منظور در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده می شود که آگاهی از سرطان های کولورکتال از طریق آثار هنری چگونه بازنمایی می شود؟ با این هدف که؛ انتقال پیام های سلامت محور و آگاهی درباره این نوع بیماری به شکل درستی ارائه شود. این پژوهش کیفی، روش تحقیق توصیفی تحلیلی با رویکرد میان رشته ای و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، مشاهده و مصاحبه است. محتوی این بیماری، درگیرشدن بیمار، نوع جراحی توسط جراح کولورکتال، تصاویر واقع گرایانه، به عنوان نمونه مثالی جهت توصیف و تحلیل در آثار هنری استفاده شده است. درنهایت این نتیجه حاصل می شود که هرگونه از آثار هنری توانایی تأثیر مثبت در نگاه مخاطب و توجه بیننده در انتقال پیام درباره بیماری و سلامت دارند.
مطالعه تطبیقی دو روایت موسیقایی از ابن خردادبه و مسعودی (نشانه هایی از وجود یک متن پهلوی درباره موسیقی دوره ساسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان تمام روایت های موجود درباره الحان ساسانی دو روایت در رساله اللهو و الملاهی نوشته ابن خردادبه و مروج الذهب و معادن الجوهر نوشته علی بن حسین مسعودی وجود دارد که علاوه بر ذکر نام الحان درباره چیستی آن ها نیز گزارش کوتاهی آمده است. بین متن مسعودی و ابن خردادبه همسانی و ناهمسانی های مهمی وجود دارد. با توجه به رأی پژوهشگرانی که متن مسعودی را رونوشت متن ابن خردادبه می دانند و با در نظر گرفتن هم روزگار بودن دو نویسنده وجود این ناهمسانی ها پذیرفتنی نیست. مطالعه نسخه های متعدد از متن مسعودی نیز احتمال خطای رونویسان و مصححان را از بین می برد. چرایی وجود این همسانی و ناهمسانی های پرسش اصلی این پژوهش است. تجزیه و تحلیل موارد هم سان و ناهمسان در این دو روایت با استفاده از روش تحلیل روایت های تاریخی نشان داد احتمالا نویسندگان روایات خود را از مقابله و مقایسه متن دیگری نقل کرده اند. متن مرجع مشترکی به دو خط پهلوی و عربی در دست نویسندگان بوده است. شواهد نشان می دهد این دو متن مخدوش و نسخه عربی احتمالا برگردان متن پهلوی و به شیوه نگارشی اوایل اسلام بدون نقطه بوده است. بر اساس دانسته های پیشین از وجود آئین نامه های ساسانی در موضوعات مختلف می توان متن پهلوی مرجع نویسندگان را بخشی از یک آئین نامه موسیقی به شمار آورد.
نقش خیابان و اجزای آن در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
6 - 19
حوزههای تخصصی:
خیابان اصلی باغ یکی از چهار عنصر مهم باغ ایرانی (ورودی، خیابان، کوشک، دیوار) و اتصال دهنده ورودی به کوشک است. اما این عنصر اصلی برچه اساسی طراحی می شود و دلیل این همه تنوع در خیابان باغ ایرانی چیست؟ پاسخ به این سؤال می تواند راهگشای طراحی خیابان در طرح هایی با ایده باغ ایرانی باشد. عنصر خیابان خود شامل اجزایی چون زمین، آب و گیاه است. هر یک دارای نقش هایی هستند که جمع بندی نقش این اجزاء، نقش خیابان را در پی دارد. تا به حال پژوهش های متعددی روی اجزاء خیابان باغ ایرانی انجام گرفته و به آنها از زوایای متفاوت نظاره شده است اما کدام یک از این زوایاها بیشتر موردتوجه معمار باغساز ایرانی برای طراحی هر یک از اجزاء خیابان بوده است. برای بررسی این موضوع، ده باغ در مکان ها و زمان های مختلف تاریخی گزینش شده و از طریق بررسی اجزاء خیابان این باغ ها، نقش خیابان و اجزاء آن نتیجه گیری شده است. نقش های تعریف شده شامل عملکردی- اقلیمی، شکلی، فضاگرا، اجتماعی- فرهنگی و معناگراست. نقش هر یک از اجزاء خیابان در باغ های منتخب به صورت کیفی ارزش گذاری شده و در نهایت نقش غالب آن جزء نتیجه گیری شده است. براین اساس زمین دارای نقش غالب معناگرا، آب دارای نقش غالب فضاگرا، اجتماعی- فرهنگی و معناگرا و گیاه دارای نقش غالب فضاگرا و اجتماعی- فرهنگی است. اما به طور کلی نقش غالب تکرارشده در اجزاء خیابان، نقش اجتماعی- فرهنگی است. خیابان باغ ایرانی فضایی از باغ است که در آن ضمن گرامیداشت اجزاء طبیعی، انسان نیز تکریم شده است و بیشترین حضور انسان و تعاملات اجتماعی نیز در آن اتفاق می افتد.
مفهوم «بیگانگی» در سینمای پُل تامِس اَندِرسِن با تأکید بر آرای ژاک لکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیگانگی از مفاهیم کلیدی تاریخ اندیشه است که به انحاء مختلف در آراء برخی فلاسفه از دوران باستان تا کنون تجلی یافته و به جداافتادگی انسان از چیزی متعلق به سرشت او اشاره دارد. در نظریه روان کاویِ لکان نیز یادگیری زبان سبب می شود تا دیگری میل انسان را در محدوده ی دال محصور ساخته و بدین تقدیر او را از خود بیگانه سازد. پژوهش حاضر از طریق مطالعه ا ی میان رشته ای در حوزه های سینما، فلسفه و روان کاوی با اتخاذ روش توصیفی-تحلیلی، تجلی مفهوم بیگانگی را با تأکید بر آراء لکان در فیلم های کارگردان معاصر آمریکایی، پل تامس اندرسن مورد واکاوی قرار داده و این فرضیه را مطرح می کند که در تمام فیلم های اندرسن، قهرمان داستان همچون سوژه ای لکانی ست که برای یافتن معنا مجبور به پذیرش زبان دیگری بزرگ می شود. در سینمای اندرسن نظام سرمایه داری را می توان به مثابه استعاره ای از دیگری بزرگ دانست که منویات اش را از طریق فرهنگ ها و خرده فرهنگ های آمریکایی در فیگور یک «پدر یا خانواده جانشین» عرضه می کند، چنان که هدف نمایشی قهرمان های اندرسن با دال تعیین شده در این روابط جانشینی گره می خورد. در پایان این نتیجه حاصل می شود که اصلی ترین دغدغه ی اندرسن در خلق آثارش هویت انسانی ست که میل ورزی اش در چارچوب قانون دیگری محدود گشته است.