فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۲۷۰ مورد.
تبیین مدل شفافیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شفافیت، هسته مرکزی گزارشگری مالی مدرن است که به استفاده کنندگان در شناخت واحد تجاری کمک می کند. با وجود اهمیت این مفهوم، تعریف جامعی از آن ارائه نشده است. روش های متعددی نیز برای اندازه گیری شفافیت اطلاعاتی مورد استفاده قرار گرفته است که به نتایج، توجیهات و پیامدهای متفاوتی منجر شده است. در این پژوهش، با بررسی مبانی نظری و پیشینه تحقیقات و نیز مدنظر قرار دادن ویژگی های محیطی ایران، مدلی جامع تر جهت ارزیابی میزان شفافیت شرکت ها و کیفیت افشای آن ها پیشنهاد گردید؛ مدل پیشنهادی یاد شده مبتنی بر مدل شفافیت گزارشگری مالی بوشمن و همکاران (2004) است. به منظور سنجش اعتبار مدل یاد شده، پرسشنامه ای طراحی گردید؛ جهت غربال و تائید نهائی شاخص ها از دیدگاه خبرگان دانشگاهی و حرفه ای، از تکنیک دلفی فازی استفاده شده است. بر مبنای آزمون انجام شده، تمامی معیارهای مدل مورد تایید خبرگان قرار گرفتند. همچنین به منظور سنجش روابط متغیرهای پنهان با گویه های سنجش آن ها از تحلیل عاملی تائیدی استفاده شد؛ نتایج موید این واقعیت است که مدل ساختاری مشاهده شده از برازش مطلوبی برخوردار است. به علاوه بررسی های بیشتر نشان داد که از دیدگاه خبرگان، شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب در زمینه هریک از ابعاد موثر بر شفافیت اطلاعاتی در سطح شرکت، از لحاظ آماری معنادار و بااهمیت است.
بررسی عوامل موثر بر به هنگامی گزارش گری مالی با استفاده از تکنیک های شبکه های عصبی مصنوعی و درخت تصمیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به هنگامی از ویژگی های اطلاعات مفید در تصمیم گیری است که توجه روزافزون نهادهای نظارتی را به خود جلب کرده است. این پژوهش به بررسی عوامل مرتبط با به هنگامی گزارش گری مالی سالانه در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. اثر نسبت های مالکیت سهامداران عمده، سهامداران نهادی، هیئت مدیره، مدیر عامل و هلدینگ ها، تعداد سهامداران عمده، نسبت اعضای غیرمؤظف، تمایز مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره، موسسه حسابرسی، تغییر حسابرس مستقل، اندازه شرکت، قدمت شرکت، بازده ارزش ویژه، خبر خوب، گزارش مالی تلفیقی، وجود سیستم بهای مورد تأیید حسابرس، اظهارنظر مقبول حسابرس مستقل و صنعت در خلال سال های 1387 تا 1389 روی کیفیت به هنگامی گزارشگری مالی سالانه مورد مطالعه قرار گرفته است. جهت آموزش و آزمون مدل از دو تکنیک شبکه های عصبی مصنوعی و درخت تصمیم استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که به ترتیب متغیرهای نسبت مالکیت سهامداران نهادی، تعداد سهامداران عمده، صنعت، حسابرس بزرگ، اظهارنظر مقبول، نسبت اعضای غیرموظف هیئت مدیره، گزارش تلفیقی و بازده ارزش ویژه بیشترین اثر را روی کیفیت به هنگامی دارا می باشند. نتایج بیانگر آن است که میانگین دقت تکنیک شبکه عصبی مصنوعی بالاتر از درخت تصمیم است.
اثر پذیرش استانداردهای حسابداری ملی ایران بر سطح محافظه کاری در افشای اطلاعات حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثر پذیرش استانداردهای حسابداری ملی ایران بر سطح محافظه کاری اطلاعات حسابداری با بررسی دوره قبل و بعد از پذیرش این استانداردها می پردازد. در این پژوهش، سطح محافظه کاری با مدل باسو (1997) اندازه گیری شده است. داده های مالی (81) شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1375 تا 1390 جمع آوری و فرضیه پژوهش با استفاده از رگرسیون چندگانه و آزمون کرامر آزمون شد. یافته های تجربی پژوهش، بیانگر این است که کیفیت اطلاعات حسابداری از منظر محافظه کاری، در دوره قبل و بعد از تدوین استانداردهای ملی تفاوت معناداری نکرده است. به عبارت دیگر، الزام واحدهای تجاری در به کارگیری استانداردهای ملی کیفیت، اطلاعات حسابداری را از جهت محافظه کاری ارتقا نداده است.
متدولوژی های ایجاد سیستم های اطلاعاتی حسابداری
حوزههای تخصصی:
صدها متدولوژی ایجاد سیستم اطلاعاتی حسابداری وجود دارد که تا حد زیادی با یکدیگر متفاوت هستند. با این وجود، تعداد متدولوژی هایی که سازمانها در عمل از آنها استفاده می کنند، چندان زیاد نیست. به منظور انتخاب آگاهانه از بین متدولوژی های مختلف، باید آنها را طبقه بندی نمود به گونه ای ویژگی های اصلی و بنیادی آنها از ویژگی های غیراصلی مجزا شود. هدف این مقاله، ارائه یک طبقه بندی است تا به افراد دانشگاهی و حرفه ای در انتخاب یک متدولوژی از بین متدولوژی های متعدد کمک کند. مطابق این ساختار، متدولوژی ایجاد سیستم اطلاعاتی حسابداری، برگرفته از یک یا چند رویکرد ایجاد سیستم اطلاعاتی است. رویکردهای ایجاد سیستم اطلاعاتی از برخی ویژگی های ذاتی تشکیل شده اند که آن ویژگی ها در متدولوژی های ایجاد سیستم اطلاعاتی مشترک است. ارائه فشرده رویکردهای ایجاد سیستم اطلاعاتی، فراهم کننده مجموعه ای از متدولوژی ها برای ایجاد کنندگان سیستم محسوب می شود.
نقد مبانی اخلاقی مکتب اطلاعات
حوزههای تخصصی:
غلبه کاپیتالیسم بازار بر جهان، از یک سو سلطه نظام های بزرگ اقتصادی را بر زندگی فردی و اجتماعی افراد بیشتر نموده است و از دیگر سو موجب شده است که قدرت های اقتصادی نه تنها پاسخ گویی به کشور و انتخاب کنندگان خود نداشته بلکه در عوض ملل و جوامع به آن ها پاسخ گو باشند. پاسخ گویی موضوع اقتصاد را قابل سؤال می کند. به این مفهوم که فرد متعهد است از طریق حساب دهی منطق عملش را برای دیگران نمایش دهد. با این حال تئوری اقتصاد، با تاکید صرف بر منفعت خود، دنیایی را ایجاد نموده است که دیگر گرایی در آن محو شده است . تکای حسابداری مدرن، بر اقتصاد نئوکلاسیک ریشه های پاسخ گویی را در آن قطع نموده است و تعهد حسابداری را از سطح حساب دهی به جامعه، به سطح حساب دهی به منافع شخصی واحد اقتصادی تقلیل داده است. بنابراین خود گرایی در تئوری اقتصاد، هم پاسخ گویی را مخدوش نموده و هم وظیفه اخلاقی دانش حسابداری در ارایه هر چه بهتر حساب دهی را ناکارآمد کرده است. چنانچه بخواهیم واحدهای اقتصادی را نسبت به اهداف جامعه انسانی و محیطی پاسخ گو نگه داریم، باید این هدف را از منفعت طلبی شخصی جدا کنیم. این مستلزم یک امر اخلاقی است که بتوان پاسخگویی و حساب دهی را اصلاح نموده و از تقلیل آن به سطح موضوعات اقتصادی جلوگیری کرد. نوشتار حاضر ضمن بررسی و تبیین ادعاهای مذکور، با بهره گیری از مبانی فلسفی-اخلاقی امانوئل لوین به چگونگی اصلاح چنین نابسامانی هایی می پردازد.
رقابت در بازار محصول و کیفیت اطلاعات حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه بین رقابت در بازار محصول و کیفیت اطلاعات مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به همین منظور، از شاخص های هرفیندال هیرشمن، لرنر و لرنر تعدیل شده به عنوان معیارهای رقابت در بازار محصول استفاده شده است. هم چنین، کیفیت اطلاعات مالی نیز از دو جنبه کیفیت اقلام تعهدی (کیفیت سود) و کیفیت افشاء بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش را 73 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهد، که در طی سال های 1382 تا 1391 بررسی شده است. از تحلیل آماری رگرسیون خطی چند متغیره و تحلیل واریانس برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که به طور کلی بین شاخص های رقابت در بازار محصول و معیارهای کیفیت اطلاعات مالی رابطه مستقیم معناداری وجود دارد. بنابراین، نتایج پژوهش نشان داد که رقابت در بازار محصولات به عنوان یکی از عوامل مهم در تصمیم های افشای داوطلبانه مدیران، نقش بسزایی ایفا می کند. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس نیز نشان داد که بین میانگین شاخص های کیفیت اطلاعات مالی و رقابت در بازار محصولات در صنایع مختلف تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی ارتباط بین افشای داوطلبانه و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرکت ها به منظور محدود کردن برداشت نامطلوب سرمایه گذاران و ایجاد آگاهی در مورد چشم اندازهای آتی شرکت، ممکن است دست به افشای داوطلبانه بزنند. ارائه ی اطلاعات داوطلبانه در مورد شناسایی، اندازه گیری و افشای اقلام حسابداری در صورت های مالی باعث جذب سرمایه گذاران می شود و به طور مؤثری به بهبود وضعیت مالی و چهره مدیریتی شرکت کمک می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین افشای داوطلبانه و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نتایج براساس 80 شرکت در دوره زمانی 1381 تا 1390 نشان می دهد که رابطه معناداری بین افشای داوطلبانه با بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام وجود ندارد؛ اما رابطه مثبت معناداری بین افشای داوطلبانه و نمرات کارایی محاسبه شده به وسیله تکنیک تحلیل پوششی داده ها به عنوان معیار جامع عملکرد است.
تأثیر تفکیک اجزاء پایدار و ناپایدار سود در شرکت های محافظه کار و غیرمحافظه کار بر ارزش مربوط بودن اطلاعات حسابداری
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تفکیک اجزاء پایدار و ناپایدار سود در شرکت های محافظه کار و غیر محافظه کار بر ارزش مربوط بودن اطلاعات حسابداری می باشد. برای انجام این پژوهش از اطلاعات 103 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره شش ساله از سال 1385 تا 1390 استفاده شد. برای سنجش محافظه کاری از معیار عدم تقارن زمانی شناسایی سود و برای سنجش مربوط بودن اطلاعات حسابداری به ارزش سهام از معیار قیمت سهام استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جداسازی تفکیک پایدار و ناپایدار سود در شرکت های محافظه کار تفاوت معناداری در ارزش مربوط بودن اطلاعات حسابداری ایجاد نمی کند. اما در شرکت های غیر محافظه کار این رابطه معنادار است.
مقایسه عناصر داده سیستم های حسابداری بیمار با نیازهای کاربران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سیستم حسابداری بیمار یکی از زیر سیستم های سیستم اطلاعات بیمارستانی است که به منظور شناسایی هزینه های بیمار از زمان پذیرش تا ترخیص اطلاعات جامعی را فراهم می سازد. هدف از انجام این پژوهش مقایسه اقلام داده ای سیستم های حسابداری بیماران بستری و سرپایی با نیازهای کاربران بود.
روش بررسی
پژوهش حاضر مطالعه ای کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی بود که در سال 1390 شمسی انجام شد. جامعه پژوهش کاربران سیستم های حسابداری بیمار و نرم افزارهای مربوطه را شامل می شد. نمونه گیری در کاربران به صورت طبقه ای و با حجم مساوی در هر طبقه انجام شد. بدین ترتیب که از هر بیمارستان 9 نفر انتخاب شدند. در خصوص نرم افزارها نیز کلیه سیستم های حسابداری بیمار در بیمارستان های مورد مطالعه بررسی شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و چک لیست بود و از آمار توصیفی و تحلیلی (آزمون من ویتنی یو) جهت مقایسه نظرات گروه های کاربران استفاده شد. روایی پرسشنامه بر اساس سنجش روایی محتوا و پایایی آن با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی درونی (95/0=α) سنجیده شد. روایی صوری چک لیست نیز توسط سه نفر از صاحب نظران تایید شد.
یافته ها
یافته ها نشان داد که در اقلام داده ای صورت حساب بیماران بستری، هزینه خدمات ارائه شده از اهمیت بالاتری برخوردار بود. در مقایسه نظرات مدیران و سایر کاربران درخصوص نوع بیمه (P=0/025) و نوع پرونده بیمار (P=0/036) اختلاف معناداری وجود داشت. به طور کلی بررسی اقلام داده ای سیستم های حسابداری بیمار و مقایسه آن با نیازهای کاربران نشان داد که این سیستم ها بین 70 تا 80 درصد نیازهای اطلاعاتی کاربران را برآورده می ساختند.
نتیجه گیری
مشارکت کاربران در طراحی و توسعه سیستم های اطلاعات سلامت از عوامل موثر بر موفقیت سیستم ها به شمار می آید. از آنجا که سیستم حسابداری بیمار بخش مهمی از اطلاعات مالی بیمارستان را تامین می کند، از این مقوله مستثنی نیست و اقدامات لازم جهت برطرف کردن نقاط ضعف سیستم ها باید صورت گیرد.
رابطه بین اضافه ارزشیابی سهام و افشای اینترنتی اطلاعات مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات مالی، به طور وسیعی نشان می دهند که ارزشیابی بازار مالی از یک شرکت، رفتار های مدیریتی و اقدامات شرکت را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی این موضوع بوده که آیا شرکت هایی که با اضافه ارزشیابی سهام مواجه هستند افشای اطلاعات اینترنتی خود را مدیریت می کنند؟ لذا فرضیه تحقیق به صورت وجود رابطه بین اضافه ارزشیابی سهام و میزان افشای اطلاعات از طریق وب سایت شرکت ها تدوین گردید. برای آزمون فرضیه تحقیق، از داده های تاریخی سال های1390-1389 مربوط به 83 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و از تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون (برای هریک از سال ها و تجمعی دو ساله) و آزمون تفاوت میانگین، استفاده گردیده است. نتایج حاصل از آزمون های بعمل آمده در این تحقیق حاکی از تأیید فرضیه و وجود رابطه منفی و معنادار بین اضافه ارزشیابی و افشای اینترنتی اطلاعات مالی، در هر یک از بررسی های مقطعی و در مجموع دو سال است. در واقع، در شرکت های مورد مطالعه در بورس اوراق بهادار تهران، مدیریت شرکت ها، هنگامی که با اضافه ارزشیابی سهام مواجه می گردند، به منظور دستیابی به منافع بالا بودن قیمت سهام، تمایل به حمایت از مقادیر اضافه ارزشیابی شده داشته و در نتیجه اطلاعات کمتری را در مورد عملکرد سالی که در آن اضافه ارزشیابی روی داده است، در وب سایتشان افشاء می کنند.
کیفیت اطلاعات حسابداری و تعدیل قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق ارتباط کیفیت اطلاعات حسابداری با تاخیر در تعدیل قیمت سهام بر اساس رویکری جدید مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به ادبیات نظری، تاخیر در تعدیل قیمت سهام به عنوان متغیر وابسته، با استفاده ار مدل هو و ماسکوویتز (2005) اندازه گیری شد. سپس، متغیرهای شاخص کیفیت اطلاعات حسابداری در قالب سه گروه شامل، متغیرهای شاخص کیفیت سود، متغیرهای شاخص ارایه نادرست صورت های مالی و متغیرهای حسابداری محرک ریسک به عنوان متغیرهای مستقل محاسبه شدند. آن گاه فرضیه تحقیق طی سال های 1380 تا 1390 از طریق مدل رگرسیون با استفاده از داده های ترکیبی و بر مبنای مدل پولد، با استفاده از نمونه ای مشتمل بر 93 شرکت و 1023 مشاهده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد؛ کیفیت ضعیف اطلاعات حسابداری با میزان تاخیر در تعدیل قیمت سهم در ارتباط است. به نحوی که کیفیت ضعیف اقلام تعهدی به طور متوسط منجر به 3 درصد افزایش تاخیر در تعدیل به هنگام قیمت سهام می شود.
ارتباط حاکمیت شرکتی با ارزش سهام در شرکت های صنایع مالی بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش ویژگی های حاکمیت شرکتی با استفاده از متغیرهای اندازه هیأت مدیره، نفوذ مدیر عامل ،دوگانگی وظیفه مدیرعامل، استقلال هیأت مدیره و مدت زمان تصدی مدیر عامل اندازه گیری می شود وبرای ارزش سهام ارزش بازاری آن استفاده می شود روش آماری مورد استفاده جهت آزمون فرضیه تحقیق همبستگی پیرسون،آزمون کای دو و رگرسیون چند متغیره می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین ویژگی های حاکمیت شرکتی و ارزش سهام در شرکت های صنایع مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد .رابطه معنی دار منفی بین استقلال هیأت مدیره و ارزش سهام وجود دارد علاوه بر این ، رابطه معنی دار بین سایر ویژگی های حاکمیت شرکتی (اندازه هیأت مدیره ،نفوذ مدیر عامل، دوگانگی وظیفه مدیر عامل، مدت زمان تصدی مدیرعامل) و ارزش سهام وجود ندارد.
تاثیر اطمینان بیش از حد مدیریتی بر محافظه کاری شرطی و غیرشرطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین تاثیر اطمینان بیش از حد مدیریتی بر محافظه کاری شرطی و محافظه کاری غیرشرطی است. برای دستیابی به هدف مذکور، دو فرضیه تدوین و نمونه ای متشکل از 77 شرکت به روش حذف سیستماتیک از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1380تا 1389 انتخاب گردید. برای اندازه گیری محافظه کاری شرطی از مدل خان و واتس (2009) و برای اندازه گیری محافظه کاری غیرشرطی از معیار گیولی و هاین (2000) و همچنین، برای اندازه گیری اطمینان بیش از حد مدیریتی از دو معیار مبتنی بر پژوهش احمد و دوئلمن (2013) استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش حداقل مربعات وزنی و شیوه داده های ترکیبی استفاده گردید. نتایج حاصل از برآورد مدل های پژوهش گویای آن است که اثر اطمینان بیش از حد مدیریتی بر محافظه کاری شرطی و غیرشرطی منفی و معنی دار است، به عبارتی، وجود ویژگی اطمینان بیش از حد در مدیران ارشد، سبب کاهش محافظه کاری در فرآیند گزارشگری مالی می شود.
بررسی رابطه میان محافظه کاری در حسابداری (غیرمشروط و مشروط) و ریسک ورشکستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به بررسی رابطه میان محافظه کاری در حسابداری و ریسک ورشکستگی می پردازد؛ به گونه ای که با مطالعه دقیق این رابطه با توجه به اجزای محافظه کاری (غیرمشروط و مشروط)، نقش و جایگاه محافظه کاری در حسابداری را تبیین می نماید. محافظه کاری در حسابداری، به معنای شناخت به موقع تر اخبار بد نسبت به اخبار خوب مربوط به سود است. محافظه کاری مشروط، از محافظه کاری غیرمشروط که شامل ارزش دفتری خالص دارایی های کمتر از حد واقعی تعیین شده، و هزینه کردن بلادرنگ اغلب دارایی های نامشهود است، مجزاست. در این پژوهش، برای محاسبه ریسک ورشکستگی، از معیار کمبل (2008)، و برای در نظر گرفتن محافظه کاری، از دو معیار محافظه کاری غیرمشروط (UC_BM) و محافظه کاری مشروط (CC_CR) استفاده شده است. نمونه پژوهش، شامل 84 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، و دوره پژوهش، طی سال های 1382 تا 1388 است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش، نشان داد که میان محافظه کاری غیرمشروط (UC_BM) و ریسک ورشکستگی، روابط همزمان و آتی معناداری وجود دارد، این در حالی است که در هیچ یک از حالات همزمان و آتی، رابطه معناداری میان محافظه کاری مشروط (CC_CR) و ریسک ورشکستگی وجود ندارد.
شفافیت اطلاعات و نقدشوندگی سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقدان شفافیت اطلاعات و عدم نقدشوندگی سهام شرکت از ریسکهای قابل توجهی است که استفاده کنندگان به ویژه سرمایه گذاران و سهامداران را با مشکل مواجه میکند. بالعکس افشای شفاف و کامل اطلاعات توسط شرکت، اطمینان سهامداران را افزایش داده، عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش می دهد، نقد شوندگی سهام را افزایش و در نهایت بازده مورد انتظار سهامداران را کاهش می دهد. در این مقاله رابطه بین شفافیت اطلاعات با نقد شوندگی سهام که به وسیله معیار شکاف بین قیمت خرید و فروش سهام محاسبه شده و بازده مورد انتظار سهامداران عادی طی سال های 1383 تا 1390 در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی و از مطالعات همبستگی است. یافته های تحقیق با بکارگیری رگرسیون چند متغیره و با استفاده از 640 مشاهده سال-شرکت نشان می دهد، بین شفافیت اطلاعات و نقد شوندگی سهام رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. علاوه بر این نتایج دیگر بیانگر این است که بین معیار شفافیت و بازده مورد انتظار سهامداران رابطه معنی داری وجود ندارد.
تأثیر ساز و کارهای حاکمیت شرکتی بر میزان افشای اختیاری در گزارش گری سالانه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ساز و کارهای حاکمیّت شرکتی بر میزان افشای اختیاری اطلاعات در گزارش های سالانه 213 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1388 تا 1389 است. به منظور اندازه گیری سطح افشای اختیاری اطلاعات در گزارش های سالانه از شاخص غیروزنی متشکل از 50 قلم اختیاری و برای آزمون فرضیه های پژوهش، از روش تحلیل ضرایب رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که از میان ساز و کارهای نظام حاکمیت شرکتی در حوزه افشای اختیاری، تنها مالکیت نهادی رابطه مثبت و معناداری با سطح افشای اختیاری دارد. دیگر متغیرهای حاکمیّت شرکتی (اندازه هیأت مدیره، اعضای غیرموظف، دوگانگی مسئولیّت مدیرعامل، مالکیت مدیران و مالکیت عمده) رابطه معناداری با میزان افشای اختیاری ندارند. در واقع، مالکیت نهادی عاملی است که منجر به ترغیب شرکت ها برای افشای اختیاری اطلاعات می شود. شواهد تجربی این مطالعه می تواند قانون گذاران را در اتخاذ رویه های جدید در بهبود کیفیت گذارش گری مالی، یاری رساند.