"اعتقاد به عدم تغییر و تحریفناپذیری قرآن، از جمله باورهای دیرینه مسلمانان بویژه شیعه است که علیرغم وضوح و صراحت آن، از اتهام مخالفان نیز مصون نمانده است. مقاله حاضر، مجموعه عللی را که در پیدایش و گسترش روایات موسوم به روایات تحریف نقش داشتهاند، بازکاوی میکند و به نوعی آسیبشناسی در این حوزه میپردازد. و از این رهگذر میکوشد تا بر همراهی دیرینه شیعه با سایر فرق اسلامی بر سر عقیده تحریفناپذیری قرآن، پای فشرده و قدمی در مسیر انسجام مذاهب اسلامی بردارد. غالیگری، سطحینگری، اخباریگری، روایات منتقله، دشمنی با تشیع، تفسیر به رأی، شرایط زمانی، و تصحیف و تکرار روایت، از جمله عللی است که در این آسیب شناسی، مورد توجه و دقت قرار میگیرد.
"
تامل در «بیان »های توضیحی علامه محمدباقر مجلسی ذیل پاره ای از روایات بحارالانوار، حاکی از نص گرایی و پایبندی او به متون احادیث و دوری جستن از تاویلات مخالف ظاهر است. وی مبتنی بر مفاد دسته ای از روایات، بر ضرورت تمسک به نصوص روایی و تسلیم در برابر اخبار، تاکید کرده است و با همین نگرش، در مواضعی از بحار الانوار، در قبال بعضی از تاویل های عالمان پیشین حساسیت نشان داده و از این رو، گاه به نقد آنها پرداخته است؛ بر این اساس، در مواردی، برای پرهیز از نسبت دادن روایتی معتبر به ضعف و سستی ـ علی رغم ملاحظه مشکلی مفهومی در آن ـ به مخفی بودن جهت صدور روایت تصریح کرده و خود به بیان احتمالاتی در این باره پرداخته و در حقیقت از این رهگذر، از ورود به حوزه طرد و انکار روایات اجتناب ورزیده است؛ جالب اینکه مؤلف بحار الانوار، به ذو وجوه بودن و بطن داشتن و عدم امکان فهم همه سخنان معصومان(ع) معتقد است و التزام به این باورهای خطیر را منافی اعتقاد به لزوم احتراز از تاویلات مخالف ظاهر نمی شناسد. مجلسی در عین حال، در حوزه ای تنگ و کم دامنه، طبعاً منطبق با دیدگاه های کلامی مورد قبول خود یا مُلْهَم از پاره ای دیگر از روایات، عملاً به تاویل و توجیه روایات روی آورده و از این طریق، ضمناً پرده ای از نگرش اجتهادی خویش را در شرح، قبول یا رد روایات بحار الانوار آشکار ساخته است.