فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱۱٬۲۱۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
249 - 272
حوزههای تخصصی:
«ناتانا دیلانگ» از شرق شناسان معاصر، مدعی است علی رغم چهره سیاهی که تا کنون از «محمد بن عبدالوهاب» ترسیم شده است، وی یک فرد اصلاح طلب دینی بوده است که با توجه به فضای شرک آلود آن زمان و عبادت قبور، توسل و... ظهور کرده است، لیکن مسیر دعوت او در طی زمان دچار انحراف شده و از «احیاگری» و «اصلاح طلبی» به سمت الگو شدن برای گروه های سلفی جهادی سوق پیدا کرده است. از سویی گروه های سلفی جهادی معاصر نظیر «القاعده» و نظریه پردازان آن مانند سید قطب بیشتر تحت تأثیر «ابن تیمیه»، عالم حنبلی قرن هشتم هجری هستند. تا کنون در مورد دیدگاه شرق شناسان در مورد وهابیت و به خصوص «ناتانا دیلانگ بس» به زبان فارسی کار چندانی نشده است. یافته های این تحقیق که به روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است، نشان می دهد به خلاف ادعاهای ناتانا دیلانگ، فضای دوره محمد بن عبدالوهاب اصلاً به آن صورتی که وهابیت و خانم دیلانگ اشاره می کنند شرک آلود نبوده است و وی بیشتر در قامت یک فرد تکفیری ظاهر شده تا یک اصلاح طلب؛ محمد بن عبدالوهاب تحت تأثیر و یا به عبارتی دیگر مقلد ابن تیمیه بوده است و آرای فقهی و کلامی جدیدی از خود ندارد. گروه های سلفی جهادی در آثار خود بیشتر به آثار ابن تیمیه و نیز محمد بن عبدالوهاب استناد می کنند. وهابیت فعلی حاکم بر عربستان سعودی یک وهابیت استحاله شده است و گروه های سلفی جهادی مانند داعش سعی دارند آن را به نقاوت و خلوص اولیه آن بازگردانند.
اصول کلی مدیریت اسلامی نیروها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
83 - 98
حوزههای تخصصی:
بحث مدیریت از نقطه ای شروع می شود که جمعی شکل گرفته و این جمع در رسیدن به تأمین نیازهای پیچیده خود برای این که هم هدف اقدام کند، بین نیروها ارتباط باشد، ساعی و تلاشگر باشند، دغدغه مند و پرانگیزه حرکت کنند و هماهنگی لازم در برنامه ها را داشته باشند نیاز به مدیریت دارند که این مسائل را سامان ببخشند که اینها مسائل مدیریت هستند. حال سؤال این است در مدیریت اسلامی چگونه می توان پاسخ به مسائل مدیریت دست یافت. در ادله وحیانی ما دلیلی که تصریح کند این مسائل را چگونه مدیر می تواند حل کند وجود ندارد اما با توجه به نیازمندی انسان به بحث مدیریت و آن طرف هم دین به عنوان روش صحیح زندگی کردن نمی توان توقع داشت که دین به این مسئله مهم نپرداخته باشد. به نظر می آید روش دین در ارائه پاسخ به مسائل مدیریت، تصریحی نبوده است چون عنصر شرائط و امکانات در بحث مدیریت تأثیرگذار می باشد. بنابراین نمی توان یک نسخه واحد حکمی پیچید لذا دین آمده اصول حاکم بر مدیریت را تبیین کرده است که این اصول در تمامی شرائط و امکانات قابلیت اجراء را دارد؛حال سؤال می شود این اصول حاکم بر مدیریت را از چه راهی می توان در ادله دینی کشف کرد؟ به نظر می آید از سه طریق می توان این اصول را کشف کرد: 1. مبانی و اهداف دین؛ 2. روش های دین در هر مسئله؛ 3. خطوط و اصول کلی دین در بحث مدیریت. با توجه به خطوط و اصول کلی دین در بحث مدیریت که در این نوشتار به اصول مدیریت تعبیر شده به اصل رفعت و ارتقاء وجودی نیروها در قسمت آرمان مدیریت و اصل بینات و روشنگری در قسمت زمینه های مدیریت اسلامی و فهمیدن و کار کردن نیروها در پیوند مدیریت با نیروها و مسئولیت همگانی در قسمت مسئولیت ها دست یافته ایم؛ البته با مقایسه جزیی این چهار اصل با مدیریت بشری، تفاوت مدیریت اسلامی با سائر مدیریت ها روشن تر می شود.
نسبت شناسی فرایند اهداف انقلاب اسلامی (تمدن نوین اسلامی) با تمدن مهدوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۲
265 - 285
حوزههای تخصصی:
تمدن نوین اسلامی و تمدن مهدوی دو مقوله مفهومی بوده که هر یک دارای مختصات و ویژگی های خاص خود از منظر متفکران این دو حوزه مفهومی می باشد، پژوهش پیش رو با هدف کشف رابطه و نسبت دقیق بین تمدن نوین اسلامی _ به عنوان فرایند اهداف انقلاب اسلامی _ با تمدن مهدوی اقدام نموده است، از این رو مسئله اصلی چیستی نسبت بین این دو مقوله می باشد، که با روش تطبیقی و بر اساس مقایسه شعارها و شاخص ها، دیدگاه امامین انقلاب(امام خمینی; و مقام معظم رهبری) و در نهایت با استفاده از داده های نقلی و احادیث مهدوی و عصر ظهور اقدام به کشف این رابطه نموده است، نتیجه آن که در میان فرضیه های نسبت سنجی بین این دو همچون؛ 1. تمایز مطلق 2. تمایز ماهیت شناختی 3. همسانی مطلق 4. همسانی غایت شناختی جز در مورد اول _ عدم ارتباط_ امکان جمع بین سایر فرضیه ها بر محور رابطه طولی و امتدادی که همان همسانی غایت شناختی است وجود دارد.
انتظار و فرایند سامان دهی عناصر اخلاقی در دفاع از جبهه حقّ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
65 - 82
حوزههای تخصصی:
انتظار حالتی نفسانی و ترکیبی از معرفت و کنش هائی است که در جهت حرکت و زمینه سازی برای ظهور منجی موعود انجام شده و از سه عنصر معرفت به آینده و آینده نگری مثبت، امید به تحقّق آینده مثبت و حرکت به سوی تحقق آن تشکیل شده است که این حرکت حوزه رفتارهای اختیاری و اخلاقی انسان منتظر را شامل می شود. انسان منتظر، بهترین وضعیت را زمان ظهور و حضور منجی و تحقق حکومت صالحان می داند، پیوسته درصدد اقداماتی برای تحقق آن وضعیت است. ماهیت و حقیقت چنین انتظاری دارای عناصری اخلاقی است که در قالب فرایند و سازوکاری خاص می توانند به دفاع از جبهه حق و نیروسازی برای زمینه سازی ظهور منجی موعود کمک کنند. پژوهش حاضر می کوشد مهم ترین عناصر اخلاقی معطوف به پذیرش حقیقت انتظار را در قالب فرایندی تعریف کند که از کمال گرائی اخلاقی آغاز و به اصل کرامت انسانی منتهی می شود. که در این صورت براساس این فرایند، سازوکاری برای دفاع از جبهه حق تعریف می شود. نتیجه پژوهش نیز این خواهد بود که پیوند و نسبتی وثیق بین حقیقت انتظار، عناصر اخلاقی و دفاع عوامل انسانی از جبهه حق و در نهایت نیروسازی برای ظهور منجی وجود دارد.
دشمن شناسی و دشمن ستیزی در پرتو فرهنگ انتظار و مقاومت (در مکتب شهید سلیمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱ ویژه همایش شهید سلیمانی و مکتب انتظار و مقاومت
179 - 200
حوزههای تخصصی:
با توجه به شناخت هوشمندانه و مقابله آگاهانه با دشمنان اسلام و نیاز روز افزون به ایده عملیاتی موفقیت آمیز شهید سلیمانی این مقاله در صدد دشمن شناسی و دشمن ستیزی سردار در پرتو فرهنگ مقاومت و انتظار است. برای انجام تحقیق از روش کیفی تحلیل مضمون استفاده شده است. تکنیک مقاله بهره گیری از خاطرات و سخنرانی های سردار در آثار منتشره است. داده های تحقیق در قالب کتاب، مقاله، سخنرانی، و مصاحبه مورد تحلیل قرارگرفته اند. مهم ترین شاخصه دشمن شناسی ایشان بازنمایی تأثیر بحران هویت مستمر جریان های تکفیری در جهان اسلام است که تحمل نظام اسلامی را ندارند. مهم ترین راهبرد دشمن ستیزی در دیدگاه فراگیر او توجه به منافع ملی منطقه ای در پرتو عامل وحدت آفرین مذهب است. رهیافت مکتب سلیمانی بر رابطه معنی دار بین انتظار و مقاومت تأکید می کند. رزمنده جبهه مقاومت مجاهد متشرع است و حرم اهل بیت: را حریم خود می داند.
چگونگی سنت «تزیین» درباره اهل باطل و پاسخ به شبهات آن با تأکید بر مدل فرایندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
263 - 287
حوزههای تخصصی:
در نظام خلقت، قوانینی وجود دارد که در عرف دینی و قرآنی از این قوانین به «سنت های الهی» یاد می شود. یکی از مهم ترین سنت های الهی که نقش اساسی در هدایت و ضلالت دارد و در مورد انسان جاری می شود سنت «تزیین» است. سنت تزیین نسبت به اهل حق و باطل به دو دسته مطلق و مقید، تقسیم می شود. از آنجا که سنت تزیین نقش اساسی در هدایت و ضلالت انسان دارد و نیز با نظر به اینکه این سنت در آیات قرآنی به شیطان و خداوند متعال نسبت داده شده، زمینه ساز بروز شبهاتی گردیده است. در پژوهش حاضر چگونگی جریان سنت تزیین درباره اهل باطل به شیوه توصیفی، تحلیلی و با رویکرد پاسخ به شبهات و با تأکید بر مدل فرایندی، مورد بازخوانی و تحلیل قرار گرفته است. در پایان این نتیجه به دست آمده است که سنت تزیین نسبت به اهل باطل، نتیجه اختیار و رفتار خود آنان است و برایند دیگر سنت های الهی از قبیل سنت هدایت، تبشیر و تحذیر، اراده و اختیار، بازخورد اعمال و امداد می باشد.
بررسی تحلیلی ابعاد وابستگی عالم به امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با تأکید بر اندیشه آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(ره)
منبع:
جامعه مهدوی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶)
93 - 113
حوزههای تخصصی:
در علوم مختلف کلامی، فلسفی و تفسیری، همواره به بحث لزوم وجود امام معصوم در هر دوره زمانی اشاره شده است؛ اما همواره سر سخن بدین سو بوده که این لزوم و وابستگی شامل چه ابعادی می شود؟ به عبارتی دیگر عالم اعم از ماده و ملکوت، در چه ساحت هایی به وجود امام عصر(عج) نیازمند است؟ آیا در این بین می توان قائل به منطقه فراغی شد، بدین معنی که نقطه ای را یافت که عالم به امام وابسته نباشد؟ امروزه بخش قابل توجهی از شناخت های موجود نسبت به امام عصر(عج) در میان عموم مردم و حتی نخبگان حوزوی و دانشگاهی، محصول شنیده ها و واژگان پرتکراری است که از منظومه معرفتی ترسیم شده در آیات و روایات فاصله زیادی دارد. این ضرورت سبب شد تا در این اثر به بررسی تحلیلی ابعاد این وابستگی با تأکید بر اندیشه آیت الله صافی گلپایگانی (ره) با روشی توصیفی - تحلیلی روی آورده شود. از مهم ترین یافته ها و نوآوری های این اثر، تشریح ابعاد وابستگی عالم به امام عصر(عج) در همه شئون مادی، ملکوتی، فردی و اجتماعی، حدوثی و بقایی است؛ به طوری که مطابق با آیات و روایات شریفه، عالم در هیچ بُعدی از زوایای وجودی خود قادر نیست به حیات خود بدون وجود امام عصر(عج) ادامه دهد؛ بدین ترتیب در هیچ دوره زمانی زمین از حجت خداوند خالی نخواهد بود و این وابستگی ریشه در اعتبار نداشته، بلکه ناشی از رابطه حقیقی آن با ولیّ خداوند است.
اصول فقه معارف دین و جایگاه آن در فهم احادیث با تأکید بر روایات مهدویت(بررسی موردی واژه وعی و نقش آن در فهم حدیث اهل البیت)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۲
231 - 244
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم عمیق که درباره فهم حدیث اهل البیت: به کار رفته و نیاز به دقت و تأمل دارد کلمه وعی است که در احادیث متعددی بر آن تأکید شده است. وعی حدیث به طور خلاصه به معنی دریافت کامل حدیث و به دور از ذهنیت ها و پیش داوری هاست تا راه برای رسیدن به مراد و مقصود معصوم باز گردد. در این تحقیق درباره لغت وعی و نیز موارد استعمال آن در قرآن و احادیث بحث شده تا از این رهگذر معنای مراد از آن در کلام اهل بیت: به دست آید.
ادله تعدد قرائت ها از دین در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
327 - 348
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل و ارزیابی ادله ای پرداخته است که نظریات مطرح در باره تعدد قرائت ها از دین به آن تمسک کرده اند. با توجه به اینکه تعدد قرائت ها از دین چالش های مهمی را در حیطه قلمرو معرفت دینی پدید آورده است، ضرورت دارد که ادله مطرح شده ارزیابی شود. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی، انتقادی است. نتایج این تحقیق حکایت از این دارد که مهم ترین دلیل این نظریات، توجیه طبیعی بودن رخداد تعدد قرائت ها از طریق مبانی کثرت گرایی دینی «جان هیک» و هرمنوتیک فلسفی در نسبیت فهم است. لیکن با توجه به اینکه این مبانی، به نسبی گرایی معرفت دینی منجر می شود و این نظریات سعی کرده اند از این لوازم فرار کنند، نظریات آن ها دچار تناقض درونی شده است. استدلال به تنوع معرفتی در اجتهاد و معارف طولی دین، نیز هر چند ممکن است مواردی از تعدد قرائت را به دنبال داشته باشد، اما چنین تنوع معرفتی با مدعای اصلی که مبتنی بر مبانی ذکر شده است، تفاوت بسیار دارد.
بحثی درباره علم حضوری و شهودی، تفاوت ها و اعتبار آن ها
منبع:
کلام و ادیان سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸)
37 - 56
حوزههای تخصصی:
خلط بین علم حضوری و شهود عرفانی از جمله اشتباهات رایجی است که بعد از تلفیق و آمیختگی حوزه های تخصصی فلسفه و عرفان به وجود آمده است و نتایج زیان باری را در حوزه تفکر عقلانی پدید آورده است. این جستار در صدد است به مشکلی در بحث های فلسفی بپردازد که در تشخیص علم حضوری از شهود پیش آمده است و بر آن می کوشد تا با توضیح دادن علم حضوری منطقی و شهود، از این خلط اشتباه جلوگیری کند. به این منظور پژوهشگر، چه در بحث تعریف و مفهوم شناسی و چه در بحث کاربرد و مصادیقی که برای علم حضوری در کلام فلاسفه مطرح معاصر ذکر شده است ورود کرده و نشان می دهد در تمام این موارد، حوزه علم حضوری، از شهود عرفانی متفاوت است و شهود عرفانی را نمی توان با علم حضوری یا یکی از مصادیق آن مرتبط دانست.
تاریخچه شهودگرایی در تصوف
حوزههای تخصصی:
تصوف که عنوانِ مشهورترین و گسترده ترین جریان باطن گرا و سلوک محور در اسلام را یدک می کشد، از همان بدو پیدایش در قرن دوم هجری روش و مسیر متفاوتی را برای معرفت به خالق هستی سپری کرد و اصلی ترین نقطه تمییز و تفاوت خود با عامه مسلمانان را نیز در همین متفاوت یافتن، فهمیدن و دیدن عنوان کرد. آنها خِرد و حواس بشری را عاجز از درک حقائق اشیاء می دانستند و مدعی بودند آنچه این ابزارها از علم و آگاهی به انسان منتقل می کند، صرفا ظواهر و لایه های بیرونی بی ارزش اشیاء است که با بطون و حقائق نهفته در آنها نسبتی ندارد. ظاهر جهان هستی را حواس بیرونی و باطن آن را حواس درونی درک می کند، پس انسان برای درک باطن و حقایق امور، باید از ابزار جبلی و درونی خود مدد بگیرد. ظاهر انسان همان جسم و باطنش همان روح اوست که با تعابیر دیگری مثل قلب، نفس و غیره از آن یاد می شود، اما فعال کردن حواس باطنی، منوط به راکد کردن یا محدود سازی حواس ظاهری است و برای رسیدن به باطن باید از ظاهر چشم پوشید. از همین رو با ریاضت های دشوار و بعضاً نامشروع، سعی در سرکوب حوائج مرسوم جسمانی و عادی خود داشته و این اعمال را پلی برای رسیدن به درک باطنی (یا اشراق و شهود و چشم سوم و غیره) می دانستند.......
اثبات ولایت اهل البیت (ع) بر تمام موجودات از طریق قاعده الواحد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
179 - 200
حوزههای تخصصی:
ولایت اهل البیت: تاکنون با ادله نقلی فراوانی اثبات شده است؛ اما چیزی که جای خالی آن احساس می شود اثبات ولایت اهل البیت از طریق عقل است. به این صورت که براساس قاعده الواحد اولین صادر از حق تعالی وجود منبسط می باشد؛ وجود منبسط دارای مراتبی است و شامل تمام موجودات از عالم عقل تا عالم ماده می شود. و اولین مرتبه آن نیز براساس قاعده الواحد عقل اول می باشد که واسطه بین حق و خلق یا به عبارت دیگر واسطه فیض بین حق تعالی و دیگر مراتب وجود منبسط می باشد. از آن جایی که حقیقت ولایت به معنای سرپرستی امور می باشد و خداوند امر تدبیر عالم را به واسطه اسم جامع الله به انجام می رساند و انسان کامل مظهر اسم جامع الله می باشد در واقع انسان کامل، تدبیرکننده عالم به اذن الله می باشد؛ در نتیجه یکی از شئون انسان کامل، ولایت بر تمام ما سوی الله است. این مقاله در پی آن است که از طریق قاعده الواحد، ضرورت واسطه فیض و ولایت او بر تمام هستی را اثبات کند.
استحاله یا امکان شهود ذات حق
منبع:
کلام و ادیان سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸)
169 - 192
حوزههای تخصصی:
مسئله معرفت انسان به حق تعالی، یکی از اساسی ترین و در عین حال چالش برانگیز ترین سوالات بشر در حوزه الهیات و فلسفه در مکاتب و ادیان مختلف است. در این میان، مشهور عرفا و صوفیه با پذیرش اصل امکان معرفت به خدا، نوع این معرفت را شهودی و وجدانی دانسته و در مبحث فناء فی الله، چگونگی آن را تبیین می کنند. اما آیا معرفت شهودی به خدا، بر اساس مبانی خود اصحاب تصوف قابل پذیرش است؟ همچنین این معرفت، با موازین عقلی و نقلی انطباق دارد یا خیر؟ این جستار ابتدا با تبیین حقیقت شهود خداوند متعال، در قالب علم حضوری، به تحلیل تعارض ادعای استحاله معرفت خداوند متعال، با ادعای شهود باریتعالی می پردازد و نشان می دهد که بر اساس مبنای توحیدی صوفیه یعنی نظریه وحدت شخصی وجود، اصل موضوع معرفت شهودی به خدا منتفی خواهد بود؛ پس از آن، پاره ای از ادله نقلی مثبتِ شهود باری تعالی نیز مورد کنکاش و تحقیق قرار گرفته است.
روش نیروسازی و بسیج اجتماعی جریان کفر از منظر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
29 - 48
حوزههای تخصصی:
با عنایت به این که تاریخ همواره عرصه مصاف میان دو جبهه کفر و ایمان بوده است، لذا، هر دو جبهه سعی در افزایش قدرت اجتماعی خود از طریق بسیج نیروها و نیز نیروسازی میان باورمندان به خود بوده اند و برای نیل به این مهم، روش های مختلفی و متفاوتی را نیز بدین منظور تعقیب کرده اند. این نوشتار با کاربست روش تحلیل مضامین به دنبال ارائه پاسخ به این سؤال است که براساس آیات کتاب مقدس پیامبر خاتم؟ص؟، قرآن، جبهه کفر از چه روش هایی برای نیروسازی بهره گرفته است و چه راهکارهایی می توان برای غلبه بر این روش ها ارائه کرد؟ یافته های این پژوهش حاکی از آن است که با عنایت به تنوع باورمندان به جبهه کفر، این جریان از روش های مختلفی همچون ترعیب و تهدید، تطمیع، تدلیس، تشکیک و تحریف بدین منظور بهره برده است؛ روش هایی که هر کدام بر جذب بخشی از جامعه به جریان کفر مؤثر بوده است. بر پایه یافته های این پژوهش، راهکارهای پیشنهادی برای تأثیرگذاری بر قدرت نیروسازی جبهه کفر بدین شرح می باشد: افزایش قدرت اقناعی اندیشه توحیدی، افزایش قدرت دفاعی و توان بازدارندگی جامعه، افزایش سطح آگاهی از اصول اعتقادی، افزایش سطح پایبندی جامعه به اصول اخلاقی.
بازخوانی اشارات قرآن کریم به جایگاه ایرانیان(سوره انعام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۲
7 - 22
حوزههای تخصصی:
در مصادر حدیثی شیعه و اهل سنت روایات فراوانی وجود دارد که از نژاد فارس به عظمت سخن گفته و از آنان تجلیل کرده است. در پاره ای از این روایات به نقش آخرالزمانی قوم فارس و تأثیراتی که این قوم مومن و مقاوم بر محیط پیرامونی خود بر جای می گذارد و نقشی که در حمایت از دین و آموزه های اصیل اسلامی ایفا می کند اشاره شده است. این روایات در کتاب های متعدد و در ابواب مختلف پراکنده است و بخشی از آن در منابع تفسیری و در مقام تفسیر آیاتی از کلام الله مجید است و بسیاری از مفسران متقدم و متاخر شیعه و سنی به استناد همین روایات پاره ای از آیات قرآن را ناظر به قوم فارس دانسته اند. روشن است که اگر بتوان این آیات و نیز روایات مربوط به آن را همراه با دیدگاه محدثان و مفسران در این باره جمع آوری و دسته بندی و تحلیل کرد ابعاد بیشتری از موضوع روشن خواهد و افق های تازه ای بر محققین گشوده خواهد. راقم این سطور در مقالات دیگری برخی از این آیاتی که به حسب تفسیر پیشوایان معصوم به نژاد فارس تفسیر شده است را بررسی کرده است. در نوشتار پیش رو به هشتاد و نهمین آیه از سوره مبارکه انعام که از همین دست آیات است، پرداخته خواهد شد. أُولئِکَ الَّذِینَ آتَیناهُمُ الْکِتابَ وَ الْحُکْمَ وَ النُّبُوَّهَ فَإِنْ یکْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَکَّلْنا بِها قَوْماً لَیسُوا بِها بِکافِرِین .
نقد سندی انجیل متی
حوزههای تخصصی:
اناجیل چهارگانه در نگاه مسیحیان، معتبرترین گزارش های تاریخی در باب گفتارها و کردارهای حضرت مسیح علیه السلام هستند. این آثار، تحت الهام روح القدس به وسیله دو نفر از رسولان مسیح و دو تن از شاگردان رسولان به نگارش درآمده اند. نزدیک به 19 قرن، کمتر کسی درباره صحت انتساب این اناجیل به نویسندگان یادشده در سنت مسیحی، تردید به خرج می داد؛ اما در قرن بیستم، چرخشی مهم در این باره روی داد. بسیاری از متفکران و اندیشمندان به بررسی این موضوع پرداختند و استناد اناجیل چهارگانه به نویسندگان مذکور، به چالش کشیدند. روش های جدید علمی و دانش هایی مانند باستان شناسی نیز به مدد آنان آمد. در این پژوهش، موضوع انتساب انجیل نخست به متای حواری به روش توصیفی تحلیلی بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد که استناد این انجیل به متی فاقد اعتبار بوده و با اطمینان می توان گفت که نویسنده آن فرد دیگری بوده است.
فرهنگ انتظار؛ بسترساز ارجمندی و کرامت سیاسی انسان بر اساس قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۴
105 - 128
حوزههای تخصصی:
آیه «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا»(اسراء: 70) «و محققاً ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را(بر مرکب) در برّ و بحر سوار کردیم و از هر غذای لذیذ و پاکیزه آنها را روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم» یکی ازآیات قرآنی است که به مبحث کرامت انسانی تأکید شده. «انسان»، به عنوان مهم ترین موضوع خلقت، جایگاه مهمی در اندیشه ها و مکاتب مختلف فلسفی داشته. از مهم ترین شاخصه مردمی بودن دولت اسلامی مخصوصاً درعصر ظهور، مبحث کرامت انسان سیاسی است(اهمیت) .بادقت و تأمل در آیات قرآن کریم، از کرامت و ارجمندی انسان و برتری او بر دیگر موجودات سخن به میان آمده است. سؤال اصلی این مقاله این است؛ براساس آموزه های فرهنگ مهدوی و فرهنگ انتظار اصول اساسی کرامت انسان سیاسی بر چه اصولی استوار است که نبود آن اصول، کرامتی بر انسان لحاظ نمی توان نمود؟ (سؤال اصلی) فرضیه این مقاله بر آن استوار است که؛ دو اصل اساسی باعث کرامت بخشیدن به انسان می شود که این دو اصل براساس آموزه های مهدوی در فرهنگ انتظار به خوبی تبیین شده است. اصل برابری و عدالت اجتماعی؛ حفظ عزت نفس انسان(فرضیه) کرامت سیاسی انسان به عنوان یک قاعده اساسی، در پرتو معنای پیش گفته و مبنای برخاسته از آن، نقش مهمی در تنظیم روابط شهروندان و دولت ایفا می کند و می تواند در تحقق الگوی مطلوب سیاسی و ترسیم جایگاه مردم در نظام سیاسی براساس فرهنگ انتظار نقش آفرینی کند. براساس قرآن کریم و فرهنگ انتظار، انسان امروزه(امانیسم) نتوانسته جایگاه و کرامت سیاسی انسان را به ارمغان بیاورد، بلکه این فرهنگ انتظار است که براساس عدالت و برابری و حفظ عزت نفس انسان درصدد بسترسازی کرامت انسان سیاسی می باشد. لذا کرامت انسان سیاسی به ارزش نهادن نقش انسان در جامعه از طریق، شورا و مشورت، امر به معروف و نهی ازمنکر و نصحیت تحقیق می یابد(یافته).
مختصات و ساختار حکومت جهانی امام مهدی (عج) از منظر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۴
129 - 166
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بیان مختصات و ساختار حکومت جهانی امام مهدی؟ع؟ در قرآن و روایات نگارش یافته است. ضرورت بحث از این رو است که علیرغم وجودآیات، اخبار و روایات تفسیری متعدد پیرامون حکومت جهانی امام مهدی؟ع؟ و توجه پژوهشگران عرصه مهدویت به این حوزه، به مختصات و ساختارهای حکومت حضرت به طور منسجم توجه کمتری شده و این عرصه می تواند در استخراج راهبردهای مؤثر حکومتی نقش داشته باشد. روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی است و نتایج پژوهش حاکی از آن است که مختصات حکومت جهانی امام مهدی؟ع؟ عبارتند از : عدالت محوری، قانون گرایی، ستیز بى امان با ستمگران و فاسدان، رسیدن اقشار ضعیف به اصول والا و ارزش های متعالی، واژگونی بنیادهای ستم و بیدادگری های فردی و اجتماعی طاغوتیان، انقلاب علمی، فکری و شکوفایی عقول انسانی، فرهنگ سازی جامع و ترویج و تثبیت ارزش های اخلاقی همچنین ساختار حکومت جهانی امام مهدی؟ع؟ عبارت است از حاکمیت واحد، ولایت ولی(رهبری)، کارگزاران و حاکمان و والیان.
تأثیر فرهنگ انتظار در تربیت دینی فرزندان با تأکید بر نقش نهاد خانواده(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۴
167 - 183
حوزههای تخصصی:
خانواده نهادی است فطری و الهی؛ زیرا که با فطرت و سرشت آدمی از نظر اشتیاق و احتیاج مطابقت دارد دارای منزلت و شأن حساسی است که در تاریخ و فرهنگ و تمدن انسانی و در پرورش و شکوفایی استعدادهای مادی و معنوی فرزندان نقش مهمی دارد؛ از آن جا که پایه های تربیتی فرد در خانه نهاده شده است؛ و اساس صحت اخلاقی فرد را درخانواده بنیان گذاری می شود و ارزش های اخلاقی فرزند را نهادینه می سازد، باور به مهدویت و به تبع آن فرهنگ انتظار از امتیازاتی برخوردار است که می تواند در تحکیم بنیان های خانواده تأثیرگذار و آرامش آن مؤثر باشد. برخی از مهم ترین این ویژگی ها عبارتند از: تربیت فرزندان بر محور امید به آینده درخشان و انتظار ظهور امام زمان؟ع؟، باور و یقین به وجود حجت خدا در زمین و عرضه اعمال مردم بر وی و... این آموزه ها قادر است در تحکیم و تعالی روحی و معنوی فرزندان دارای نقش و در لایه های مختلف باوری و ارزشی و هنجاری رفتاری، تأثیرگذار باشد. نوشتار پیش رو به شیوه کتابخانه ای و با روش توصیفی _ تحلیلی، به تبیین «کارکردهای فرهنگ انتظار درتربیت دینی فرزندان» می پردازد از مهم ترین یافته ها و نوآوری های این تحقیق تبیین کارکردهای فرهنگ انتظار در سه ساحت باورها و ارزش ها و هنجارهای رفتاری است. در بعد باورها با تأکید بر تقویت ایمان و تحکیم شناخت امامت، و در بعد ارزش ها تأکید بر ویژگی های اخلاقی منتظران و در نهایت می توان گفت اتصال قلب و دل فرزند به حضرت مهدی؟عج؟ می تواند او را از بداخلاقی و ناهنجاری رفتاری دور نماید.
جایگاه ولایت در مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱ ویژه همایش شهید سلیمانی و مکتب انتظار و مقاومت
201 - 236
حوزههای تخصصی:
امامت، اندیشه سیاسی مطلوب اسلامی از منظر تشیع است. محتوای اندیشه امامت، «ولایت» است. مفهوم ولایت هم در عصر حضور و هم در عصر غیبت امام معصوم، رابطه بین امام و ماموم، و یا حاکم و مردم را مشخص می کند. در صورت عملی شدن این رابطه، «نظام ولایت» شکل می گیرد. مکتب حاج قاسم، مکتب ولایت و مکتب قرآن است و او در تلاش بود تا مبانی فکری و عملی خود را با قرآن، سنت معصومین7 و اندیشه های امام خمینی; پیوند بزند. حاج قاسم در درجه اول عبد مخلص خداوند متعال بود و ولایت مداری او از سرچشمه عبودیت مخلصانه وی نشات می گیرد. او در انسان شناسی، خود را عبد و سرباز شناخته است. به همین دلیل حاج قاسم تمام همت خود را صرف دفاع از مسیر ولایت می کند و با این که به لحاظ سلیقه شخصی، نظامی بودن را با روحیات خود متناسب نمی داند؛ ولی به دلیل عمل به وظیفه سربازی و عبد بودن خود، جهاد در راه مولای خود را شغل اصلی خود انتخاب می کند. این مقاله در راستای مطالعه جایگاه ولایت در مکتب حاج قاسم سلیمانی، با استفاده از روش تحلیل محتوا، متن وصیت نامه شهید سلیمانی را به مثابه کامل ترین، معتبرترین و آخرین سند برجای مانده از آن شهید، مورد تحلیل کمی و کیفی قرار داده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که ولایت مداری پربسامدترین مفهوم موجود در مکتب شهید سلیمانی است. اگر مکتب حاج قاسم را به مثابه یک مثلث ترسیم کنیم، یکی از اضلاع آن ولایت مداری و دوضلع دیگرش خدامحوری و جهاد در راه خدا برای نجات مخلوق خدا است. به این ترتیب گرچه ولایت مداری یکی از اضلاع مکتب سه ضلعی حاج قاسم است، با این حال دو ضلع دیگر نیز به کمک همین ضلع و تحت رهبری آن امکان تحقق می یابند. بنابراین دال مرکزی مکتب حاج قاسم همان ولایت مداری است که این امر از دوران مبارزات او با رژیم طاغوت تا روز شهادتش در 13 دی ماه 1398بر تمام اندیشه و رفتار او حاکم بوده است.