فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۹٬۷۳۹ مورد.
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
157 - 185
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله قصد دارد بررسی کند که آیا در فرآیند رسانه ای شدن دین، رسانه نقش پیشرو و تعیین کننده دارد و دین را مطابق با خود تغییر می دهد یا بالعکس.روش شناسی پژوهش: این پژوهش کیفی بوده و از طریق مطالعه کتابخانه ای انجام می شود. برای این منظور، به بررسی و مقایسه دو نظریه مهم در مطالعات رسانه، یعنی جبرگرایی فناورانه و جبرگرایی اجتماعی-دینی پرداخته شده و مسیر را به سوی نتیجه گیری هموار خواهیم کرد.یافته ها: این پژوهش از این ادعا دفاع می کند که استدلال جبرگرایانه در رابطه میان دین و رسانه معتبر است و این رسانه است که نقش تعیین کننده دارد. درنهایت به بررسی جایگزین های موجود برای نظریه رسانه ای شدن دین خواهیم پرداخت.بحث و نتیجه گیری: تحلیل جدیدی از نظریه یروارد نشان می دهد که برخلاف تصور عمومی، جبرگرایی همچنان کارکرد دارد و نقش مهمی در ارتباط بین رسانه و مذهب ایفا می کند.
استراتژی های جدید در اخبار جعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
42 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به بررسی دقیق روش ها و استراتژی های جدید در شناسایی اخبار جعلی می پردازد، به ویژه در زمینه پیشرفت های سریع هوش مصنوعی و یادگیری ماشین. با توجه به گسترش اخبار جعلی در رسانه های اجتماعی و سایر پلتفرم های دیجیتال، این مرور بر شناسایی و ارزیابی رویکردهای مؤثری تمرکز دارد که می توانند به مقابله با این مشکل فزاینده کمک کنند.روش ها: با توجه به اهمیت شناسایی اخبار جعلی، این مقاله به بررسی و مقایسه رویکردهای مختلفی که در این حوزه مورد استفاده قرار گرفته اند می پردازد. بدین منظور، با مطالعه مقالات منتشر شده در کتابخانه های آنلاین و مراکز اسناد مانند IEEE، Scopus، Elsevier و سایر منابع، ابتدا روش های مختلف شناسایی اخبار جعلی را بررسی کرده ایم. سپس، رویکردهای شناسایی به کمک نیروهای انسانی را با روش های شناسایی خودکار مقایسه می کنیم.نتایج: نتایج نشان می دهند که در حالی که تکنیک های سنتی مانند استخراج ویژگی ها و سیستم های مبتنی بر قوانین، نقطه شروع خوبی برای شناسایی اخبار جعلی هستند، اما در مواجهه با پیچیدگی های اطلاعات نادرست مدرن اغلب ناکارآمد عمل می کنند. مدل های یادگیری عمیق که بر روی مجموعه داده های بزرگ آموزش دیده اند، در تشخیص اخبار جعلی عملکرد امیدوارکننده ای نشان داده اند، اما هنوز در تشخیص محتوای تولیدشده توسط انسان و کاربردهای در لحظه (Real-time) دچار مشکل هستند. این یافته ها نشان می دهند که نیاز به راه حل های جامع تری وجود دارد که بتوانند این چالش ها را برطرف کنند.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهند که یک رویکرد یکپارچه که شامل تحلیل زبانی، یادگیری ماشین و روش های مبتنی بر شبکه باشد، برای توسعه سیستم های مؤثر شناسایی اخبار جعلی ضروری است. با پیشرفت این حوزه، تحقیقات آینده باید بر بهبود مدل های ترکیبی، ارتقای کیفیت داده ها و در نظر گرفتن ویژگی های کاربرمحور تمرکز داشته باشند تا بتوانند بهتر با انتشار اطلاعات نادرست مقابله کنند. ادغام مدل های زبانی بزرگ (LLMs) با سیستم های آگاه به زمینه (Context-aware) می تواند مسیر امیدوارکننده ای برای دستیابی به دقت بالاتر در شناسایی هر دو نوع اخبار جعلی تولیدشده توسط ماشین و انسان باشد.
«آخوندهای مصدقی» و «الهیات رهایی بخش» امریکای لاتین شباهت ها و تفاوت ها از منظری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
55 - 82
حوزههای تخصصی:
ظهور و افول تیپ های اجتماعی، یکی از معرّف های تحولات ِ جوامع است. ظهور ِ تیپی جدید با عنوان «آخوندهای مصدقی» در دهه های بیست و سی شمسی، از جمله ی همین معرف هاست. تیپی از حوزویان که نماد تلاش جامعه ی پسامشروطه ی ایران برای برقراری تعدال میان دین و دنیا و دینداری و توسعه بودند. نظیر همین تلاش برای رسیدن به نسبتی متعادل از دینداری و توسعه، در دوره ی زمانی مشابه در امریکای لاتین اتفاق می افتد. ثمره ی این وضعیت، ظهور تیپی جدید با عنوان باورمندان به «الهیات رهایی بخش» در میان کشیشان مسیحی است. در این متن تلاش شده است تا از خلال مقایسه ای میان این دو تیپ، نوع نقش آفرینی آن ها در جوامع خود به خصوص با تمرکز بر نسبت دین و مسائل اجتماعی بررسی شود. یافته های این پژوهش نشان از هشت شباهت و پنج تفاوت قابل تأمل در زمینه های شکلگیری و ویژگی های عملکردی این دو تیپ است. می توان ادعا کرد که شکلگیری تیپِ متألهان «الهیات رهایی بخش» در امریکای لاتین، با مسائلی تا حدی مشابه با جامعه ایران، چه از منظر جایگاه دین در جامعه و چه نوع مسائل اجتماعی توانست سرنوشت متفاوتی برای آن جوامع بیافریند و دین را با دنیا و دینداری را با توسعه هم راستا کند. چنان که در صورت تکرار تجربه ی تاریخی مشابه شکلگیری تیپ «آخوندهای مصدقی»، می توان به ایجاد چنین شرایطی نیز برای جامعه ی ایران امید داشت. همچنین به نظر می رسد تفاوت های اجتماعی اشاره شده در مورد این دو تیپ نیز در میزان اثرگذاری متفاوت آن ها و در نوع سرنوشت متفاوت تاریخی شان در زمینه ی اجتماعی ایران و امریکای لاتین اثرگذار بوده است.
بررسی جامعه شناختی رابطه میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
173 - 194
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر همه جوامع به درجات متفاوتی با ظهور و گسترش شبکه های اجتماعی مجازی مواجه شده و ابعاد مختلف سبک زندگی افراد در معرض این تحولات قرار گرفته اند که جامعه ایران نیز از این تحولات بی بهره نبوده است. در نوشتار حاضر رابطه میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی شهروندان مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه شهروندان زن و مرد 44-15 ساله شهر تهران می باشد که از این میان تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. روش های آماری پژوهش، آزمون پیرسون و رگرسیون می باشد. نتایج به دست آمده از پژوهش حاکی از آن است که بین متغیر شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی و ابعاد آن شامل مصرف فرهنگی، مدیریت بدن، فعالیت فراغتی و الگوی خرید رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین شبکه های اجتماعی مجازی و الگوی تغذیه همبستگی معنی داری مشاهده نشده است. همچنین شبکه های اجتماعی مجازی به واسطه تأثیرگذاری بر متغیرهای مصرف گرایی، الگوپذیری و تجمل گرایی بر سبک زندگی تأثیر داشته است. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد که همه متغیرهای مستقل تحقیق تأثیر معنی داری خود را بر سبک زندگی حفظ کرده اند. در مجموع 42% از تغییرات سبک زندگی شهروندان با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی قابل تبیین است.
بررسی محتوای تولیدی شبکه های خبری در رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۴)
183 - 208
حوزههای تخصصی:
استفاده فعالانه جوانان از رسانه های اجتماعی باعث رشد مصرف خبرهای این رسانه ها و همزمان کاهش مصرف خبرهای تلویزیونی در بین آن ها شده است. شبکه های خبری برای حفظ جایگاه خود در سبد مصرف خبری مخاطبان جوان رویکرد چند پلتفرمی اتخاذ کرده اند. هدف این پژوهش آن است تا از طریق مطالعه محتواهای تولیدی شبکه های خبری در رسانه های اجتماعی قالب های مختلف تولیدی این شبکه ها و ویژگی های آن ها را احصا کرده تا از این طریق به مدلی پیشنهادی برای حضور مؤثر سایر شبکه های خبری در پلتفرم های رسانه های اجتماعی دست یابد. از این رو به کمک روش تحلیل محتوای کیفی و با بررسی صفحه های اجتماعی شبکه های خبری بزرگ نظیر سی ان ان، الجزیره، بی بی سی، فرانس 24 و دویچه وله به مجموعه ای از یافته ها رسیدیم. یافته ها نشان می دهد برخی از این شبکه های خبری با حضور فعالانه در رسانه های اجتماعی، از سه دسته قالب "ویدئویی"، "تصویری" و "قالب های خلاقانه خبری" برای تولید محتوا بهره می برند. این شبکه ها، محتوا و برنامه هایی مختص و متناسب با ویژگی های هر پلتفرم رسانه اجتماعی تولید و منتشر می کنند. این محتواها با لحاظ ویژگی هایی چون کپشن، هشتگ، نسبت ابعاد، نریشن، موسیقی، کاور، فراخوان اقدام و واکنش، زیرنویس، منشن و تگ، لینک دهی، زمان انتشار، موضوع و منبع منتشر می شوند.
وضعیت استثنائی ویروس کرونا و تسلط پزشکی بر حافظه عامیانه (مطالعه موردی شبکه اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۸
188 - 143
حوزههای تخصصی:
دنیاگیری کرونا با ایجاد «وضعیت استثنایی» باعث تسریع «تسلط پزشکی» بر افکار عمومی شد. پانصد فیلم، عکس و متن که توسط کاربران عادی «شبکه اینستاگرام» در روزهای همه گیری بیماری بازنشر شده ، بررسی شده است. با نشانه شناسی این محتواها، رمزگان های «خط مقدم، خطوط پشتیبانی و خائنان مبارزه با کرونا» به دست آمده است. این رمزگان ها توأمان دارای دال و مدلول های فرادست و فرودست است. دال های مدافعان سلامت، شهید سلامت، آمادگی رزمندگان و فداکاری کادر درمانی یک روایت «حماسی، قدسی و فرادست» از کادر درمانی به ویژه کادر درمانی زن ارائه می دهد. دال های «جبهه خانگی»، «مبارزات مردمی، سازمانی و نهادی» روایتی «امیدوارانه، همدلانه، یاریگرانه و فرادست» از مبارزه با بیماری ارائه می دهد؛ اما در مقابل دال های عدم پشتیبانی از کادر درمانی و فشار روی کادر درمانی روایت «فجیع، غم انگیز و فرودست» از روزهای همه گیری ارائه می کند. در این همه گیری، پزشکی بر زندگی روزمره توسط دستورالعمل های بهداشتی (همچون تعیین گروه آسیب پذیر و قرنطینه خانگی) و بر حافظه شهروندان توسط «قدسی سازی» کادر درمانی تسلط یافت. «مردم بی توجه» و «مسافران نوروزی» دشمن و «شر» پنداشته شده ا ند. حافظه عامیانه «مردم» را بیش از «حکومت» و «نظام بهداشت و درمان» در همه گیری بیماری مسئول می دانند. این فرافکنی را می توان برآمده از زیست قدرت و سیاست حافظه ای دانست که ریشه های قدرتِ دانش قدرت پزشکی در ایران را پنهان کرده است.
فیلم به مثابه برنامه درسی: تحلیل پداگوژیک فیلم نویسندگان آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
301 - 324
حوزههای تخصصی:
ماهیت و معنای معلمی به میدان مدرسه گِره خورده است. میدانی که زبان رسمی از بازنمایی صحنه های آشکار و پنهان و تلخی ها و شیرینی هایش ناتوان است. گویی به ابزاری از جنس هُنر نیاز است تا به تصویر درآوردن ظرفیت ها و ظرافت های این میدان ممکن شود. اینجاست که صنعت سینما می تواند در نقش آینه ای تمام نما، یاری دهد تا به درون کلاس درس و به درون قلب های دانش آموزان و معلمان سفر کنیم، و معلمی را با تمام پیچیدگی هایش به تصویر بکشیم. هدف پژوهش حاضر این است که با معرفی صنعت سینما به عنوان یک ابزار آموزشی، به بررسی و تحلیل پداگوژیک فیلم نویسندگان آزادی بپردازد. پژوهش، از نوع مطالعات کیفی است که با استفاده از روش نشانه شناسی انجام شده است. فیلم با استفاده از روشِ نشانه شناسیِ جان فیسک تحلیل شده است. شش سکانس که بیشترین قرابت را با هدف پژوهش داشته ، انتخاب، و دلالت های هر سکانس مشخص شده است. یافته ها نشان می دهد فیلم نویسندگان آزادی، روایتگر معلمی است که فضای کلاس را از ایدئولوژی تنفر نژادی به معناآفرینی سوق می دهد. نقد و تحلیل داستان و رمان، بازدید از موزه، تجربه نگاری، خودشرح حال نویسی مشارکتی و ملاقات با چهره های الهام بخش، برخی از راهبردهای آموزشی متمایز در این فیلم است. در نهایت، با توجه به یافته ها، برگزاری جلسات نقد و تحلیل فیلم های مرتبط با میدان مدرسه، و بررسی تأثیری که نمایش این فیلم ها در باورها و انگیزه های مخاطبان دارد، پیشنهادی است که می تواند مورد توجه پژوهشگران و مراکز تربیت معلم قرار گیرد.
طراحی الگوی محتوای سلامت محور در شبکه های مجازی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی محتواهای تولید شده توسط کاربر در اینستاگرام با موضوع کووید19 انجام شده است که با بهره گیری از روش کیفی و رویکرد داده بنیاد انجام گرفته است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت اکتشافی است. جامعه آماری این پژوهش جهت مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته شامل خبرگان دانشگاهی و پزشکان و کادر درمان بیماران کرونایی در بیمارستان ها هستند. این افراد با توجه به شیوه هدفمند گلوله برفی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ۱۱ نفر انتخاب شدند. شیوه تجزیه و تحلیل با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی است. نتایج تحقیق، حاکی از شناسایی ۹6 کد محوری، ۱۹ کد انتخابی است. عوامل علی شامل آگاهی و دانش کاربران، نگرش و باورهای کاربران، و ویژگیهای روانشناختی کاربران می باشد. عوامل زمینه ای شامل عوامل اجتماعی- فرهنگی، عوامل اقتصادی و زیرساختی تولید محتوا، عوامل سیاسی و حکمرانی، عوامل فردی و روانشناختی می باشد. عوامل مداخله گر نیز شامل محدودیتهای فنی و فناورانه، پوشش رسانه ای موضوع کووید ۱۹، قوانین و مقررات رسانه های اجتماعی است. عوامل راهبردی شامل راهبردهای آموزشی و اطلاع رسانی، راهبردهای حمایتی و همدلی، راهبردهای سیاسی، و راهبردهای هنری و خلاقانه می باشد . پیامدها نیز شامل پیامدهای اطلاعاتی و آموزشی، پیامدهای روانی- اجتماعی، پیامدهای سیاسی-نظارتی، و پیامدهای فرهنگی می باشد.
فمینیسم سایبر، مطالبات بازنمایی شده از حوزه زنان در شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۳۷
322 - 271
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی فمینیسم سایبر در ایران و باهدف شناسایی مطالبات بازنمایی شده در شبکه های اجتماعی فمینیستی صورت گرفته است؛ این پژوهش بر اساس نوع هدف، کاربردی و به لحاظ نوع روش، کیفی است. در این مطالعه به منظور شناسایی مطالبات بازنمایی شده، محتوای شبکه های اجتماعی فمینیستی موردبررسی قرار گرفته است، ازاین رو از مجموع 44 پیج شناسایی شده با دارا بودن شاخصه های مرتبط زیر: «1_اشاره های نشانه شناسی از رویکردهای فمینیستی در تنظیم متن و محتوای بکار رفته، 2_ وجود کلید واژه های فمینیستی و اندیشه های مرتبط در متن و محتوای بکار رفته، 3_ صفحات فعال فمینیستی بیان کننده ی مطالبات. 4_مرتبط بودن پست ها با مطالبات حوزه زنان. 5_ تمرکز در خصوص زن ایرانی، 6_ معرفی خود به عنوان فمینیست در قسمت مشخصات (بیو) این شبکه ها»، 16 پیج پرمخاطب با تعداد فالوور بیش از K50 مورد انتخاب و تحت تجزیه وتحلیل داده ای قرار گرفتند. تحلیل یافته های فاز کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت که درنهایت یک هسته ی اصلی تحت عنوان «رفع محدودیت های اعمال شده علیه زنان» و پنج مضمون اصلی شامل: «1. رفع بی عدالتی و نابرابری جنسیتی، 2. رفع محرومیت نسبی از مناسبات و تجربه زیسته، 3. رفع بحران عاملیت زنانه، 4. رفع کلیشه های برساخت حول گفتمان تبعیض، 5. رفع سرکوب و خفقان نظام مند» شناسایی شد. با توجه به این داده ها می توان نتیجه گرفت: فمینیست های سایبر با در نظر گرفتن پیش فرض «اعمال محدودیت های اعمال شده علیه زنان» دست به کنش هایی در میدان فضای سایبر می زنند که نتیجه ی آن بازنمایی مطالباتی در فضای مجازی به عنوان مطالبات زنان در میدان واقعیت می باشد.
«انقلاب رهایی بخش» و «انقلاب ابدی»: تحول معنایی مفهوم انقلاب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
35 - 54
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار قصد داریم حضور دو لایه زمانی را در مفهوم انقلاب در ایران بکاویم. این «همزمانی افق های نا همزمان»، لایه های متفاوت زمانی را ممکن کرد و در نهایت چیرگی و برتری یکی بر دیگری، تغییرات و دگرگونی های عظیمی را در مفهوم انقلاب در ایران به وجود آورد. انقلابِ ایران، که داستانی نو در اذهان ایرانیان بود، ابتداً انقلابی سیاسی بود: انقلابی ضداستبدادی که هدف عمده آن برقراری آزادی بود. این انقلاب اما به سرعت به انقلابی اجتماعی تبدیل شد و لایه زمانی آن نیز تغییر کرد. آرمان آزادی، جای خود را به آرمان عدالت اجتماعی داد و امر اجتماعی بر امر سیاسی غلبه یافت. این دگرگونی معنایی و جابجایی مفهومی، لاجرم افق زمانی انقلاب را نیز تغییر داد. هدفی که در ابتدا دست یافتنی به نظر می رسید، به آینده ای دوردست حواله داده شد. انقلابی که هدف آن قابل تحقق می نمود، لاجرم به انقلابی جاودان و ابدی تبدیل شد. انقلاب جاودان باید تا محقق شدن آرمان امر اجتماعی ادامه پیدا کند
نقش مصرف محصولات فرهنگی رسانه های آسیای شرقی (انیمه، کی دراما و کی پاپ) در هویت دختران نوجوان 18-12 سال در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
111 - 145
حوزههای تخصصی:
شکل گیری برخی از گونه های هویتی خاص در نوجوانان، مانند طرز پوشش و آرایش سر و صورت که مغایر با آموزش های رسمی حکومت، والدین، آموزش و پرورش و صداوسیماست، توجه را به حوزه مصرف رسانه های نوجوانان متمرکز می کند این رسانه ها که اغلب بخش زیادی از وقت نوجوانان را به خود اختصاص می دهند به عنوان یک منبع هویت ساز، گاه در انطباق با دیگر منابع هویت ساز موجود در جامعه نیستند. نوجوان امروزی با استفاده از اینترنت، محتوای موسیقی و سریال هایی را مصرف می کند که متفاوت با ارزش ها و آموزش های رسمی جامعه است. پژوهش حاضر با رویکرد کاربردی و با هدف شناسایی تأثیر مصرف محصولات فرهنگی رسانه های آسیای شرقی (انیمه، کی دراما و کی پاپ) بر هویت نوجوانان براساس روش داده بنیاد انجام شده است. 21 نوجوان دختر 12 تا 18 سال هوادار انیمه، کی دراما و کی پاپ، از طریق روش گلوله برفی، تا رسیدن به اشباع نظری، انتخاب و با آنان مصاحبه شده است. از طریق کدگذاری؛ دو مقوله در شرایط علی، دو مقوله در شرایط زمینه ای، سه مقوله در شرایط مداخله گر، شش مقوله در شرایط راهبردی و شش مقوله در پیامدها به دست آمده و مقولات حاصل نشان داده است که مصرف این محصولات در ابعاد مختلف هویتی، هویت ملی، هویت اجتماعی، هویت دینی، هویت سیاسی و هویت جنسی مؤثر است. ضمن آنکه بر اساس نتایج، هویت های ترکیبی جدیدی در مصرف کنندگان این محصولات شکل می گیرد. به این ترتیب، بخشی از هویت های جدید کسب شده، در کنار هویت های قبلی قرار می گیرد و هویت جدیدی حاصل می شود. افزایش سواد رسانه ای نوجوانان، والدین و مسئولان در این زمینه بسیار حائز اهمیت است.
جلوه های دراماتیک صدا در دو فیلم مستند صنعتی از ساخته های کامران شیردل، بر اساس نظریه دریافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صدا به مثابه رمزگانی سینمایی تا با استفاده از آن، فیلمساز به خلق اثر هنری بپردازد. در این میان، «مستند صنعتی» به دلیل پیوند با تبلیغات و آموزش، تجربه ای متفاوت را برای مخاطب ایجاد می کند. فرایند رمزگذاری فیلم ساز و تأثیرات و ارتباط مخاطب و اثر، در نظریات مختلف بررسی شده است، از جمله «نظریه دریافت استوارت هال». در تحلیل دریافت، پیش فرض بنیادین این است که متون رسانه ای که حاوی معانی رمزگذاری شده هستند، معنایی ثابت ندارند، بلکه در لحظه دریافت از طرف مخاطب، معنا می یابند. در الگوی «رمزگذاری- رمزگشایی» هال، ابتدا رمزگذار شرح خاص خود از یک واقعه پردازش نشده اجتماعی را به صورت گفتمان معنادار ارائه می دهد و در نهایت، مخاطبان این پیام را رمزگشایی می کنند. این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی انجام یافته، دربردارنده نوعی انتقال به «رویکرد نشانه شناسی» نسبت به صدا در فیلم است تا چگونگی پردازش آن برای تولید معنا در جهت اهداف تبلیغاتی، آموزشی و... مشخص شود. نتایج تحقیق نشان داد با بررسی ساختاری صدای فیلم می توان به پیام های صریح و ضمنی رمزگذاری شده پی برد. در دو فیلم مستند صنعتی، منتخب از سخته های کامران شیردل، صدا در معرفی رویداد، انتقال معنا، فعال سازی حس، حضور در گذشته، بیان تصویری، شخصیت پردازی، جان بخشی به فضا، نمادسازی و ایجاد حس مشترک، نقش آفرین بوده و با ایجاد ارزش افزوده بر تصویر، همسو با الگوی ارتباطی مؤلف و پیام، در زمینه اجتماعی توسط کارگردان به کار رفته است.
تبیین اصالت فرهنگی در شکل گیری معماری معاصر از منظر ادارکات اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
195 - 217
حوزههای تخصصی:
اساس و پایه اصالت، فرهنگ است؛ فرهنگ یک جلوه روشنی از حیات اجتماعی است که در ارتباط انسان ها نهفته و انسان نیز رابطه مستقیم با معماری دارد، به صورتی که معماری در هر دوره بیان فرهنگ غالب بر جامعه است. بدین ترتیب این پژوهش درصدد پاسخگویی به پرسش زیر می باشد: اصالت فرهنگی در معماری چگونه و بر مبنای چه مولفه هایی قابل تبیین و بررسی است؟ این پژوهش با رویکرد مطالعات فرهنگی و روش استدلال منطقی و منطق پس کاوی، پس از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی جهت واکاوی فرهنگ از رویکرد رئالیسم اسلامی و ذیل آن ادراکات علامه طباطبایی مورد بحث قرار گرفت. در ادامه، مصاحبه با 11 نفر از اساتید برجسته ایران صورت گرفت. مفاهیم استخراجی از مصاحبه ها، کدگذاری گردید و مضامین متون مکتوب مصاحبه ها دسته بندی و مقوله بندی شدند و در نهایت مدل اصالت فرهنگی در معماری از منظر اندیشه اسلامی بر پایه ادراکات علامه طباطبایی انتزاع گردید. اصالت فرهنگی، از وجود ثابت و ظاهری متغییر تبعیت می کند که این موضوع در معماری بحث ثابت و جاری زندگی و نیز متغیر که ساختارهای کالبدی و فضایی را ایجاد خواهد کرد. مدل نهایی در ذیل بحث رئالیسم انتقادی حاوی سه سطحِ 1.واقعی (فرهنگ و ارزش ها در معماری) شامل اصالت ارجاعی، سنت های زنده، تاثیرگذار، خالق، نفوذپذیری، 2. سطح رویدادی (کنش معماری) شامل اصالت تاریخی و مکان، ساخت و طراحی، کیفی، بستر و زمینه و 3.سطح تجربی (حس و درک و تجربه معماری) شامل ادراکی و زیباشناسی و هنر قابل درک و دسته بندی است.
شناسایی فرصت ها و تهدیدهای روابط عمومی الکترونیک در دانشگاه از دیدگاه دانشجویان علوم ارتباطات شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر «شناسایی فرصت ها و تهدیدهای روابط عمومی الکترونیک در دانشگاه از دیدگاه دانشجویان علوم ارتباطات شهر تهران» است. روش پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه گرداوری شده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر، دانشجویان کارشناسی ارشد و مقطع دکتری رشته علوم ارتباطات در شهر تهران است که 225 نفر بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده اند.نتایج پژوهش بر اساس آزمون های آماری (دوجمله ای، فریدمن) نشان می دهد که رتبه بندی فرصت ها و تهدیدها از دیدگاه پاسخ دهندگان معنادار است و به بیان دیگر دانشجویان علوم ارتباطات رتبه بندی متفاوتی از فرصت ها و تهدیدهای روابط عمومی الکترونیک دارند. از دیدگاه آنان متغیرهای «صرفه جویی در هزینه ها»، «رهایی از قید و بند محدودیت های زمانی و مکانی» و «حذف بروکراسی اداری» به ترتیب بیشترین اولویت را به عنوان فرصت در روابط عمومی الکترونیک داشته اند و از طرف دیگر متغیرهای «کافی و مساوی نبودن آموزش عمومی جهت استفاده از فناوری های اطلاعاتی»، «کمبود و نقصان زیرساخت های لازم و اساسی در بحث فناوری های اطلاعاتی» و «کامل نبودن امنیت در روابط عمومی الکترونیک» به ترتیب بیشترین جایگاه را به عنوان تهدید در روابط عمومی الکترونیک داشته اند. بر اساس نتایج حاصل از آزمون های آماری «برگزاری کارگاه های آموزشی، تهیه سیستم های کامپیوتری، افزایش امنیت نرم افزاری، استفاده از شبکه های اجتماعی، اپلیکیشن ها، وب سایت و سامانه ابری» از راهکارهایی هستند که می توانند به کاهش تهدیدات احتمالی کمک کنند و فرصت ها را افزایش دهند.
راهکارهای قرآنی مواجهه رسانه ملی با اخبار جعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۶۵
67 - 92
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر مواجهه و مقابله با اخبار جعلی به یکی از اصلی ترین کارویژه های رسانه های رسمی از جمله صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. در این راستا بهره گیری از مضامین قرآنی می تواند راهگشا باشد، زیرا قرآن کریم الگوی موفقی در مواجهه با اینگونه اخبار و اطلاعات است. تحقیق حاضر نحوه این مواجهه را شناسایی و چگونگی به کار بستن آن در رسانه ملی را بررسی نموده است. این تحقیق با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شده و داده های این تحقیق از نوع کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد مواجهه قرآن کریم با اخبار جعلی در حوزه شناختی از طریق «تبیین»، «تکذیب»، «تنزیه» و «دشمن شناسی»، در حوزه احساسی از طریق«تحذیر»، «تحقیر»، «توبیخ»، «تهدید» و «روحیه بخشی» و در حوزه رفتاری از طریق «آمادگی و استطاعت»، «الگودهی و الگوسازی»، «تبیّن»، «تغییر موضوع» ، «تنبه»، «ترمیم» و «مماثلت» صورت گرفته است. نتایج تحقیق و تفسیر یافته ها حاکی از این است رسانه ملی باید از طریق «تبیین»، «تکذیب»، «آموزش/ ارتقای سواد رسانه ای»، «استفاده از جاذبه های رسانه ای اقناعی»، «مدیریت صحیح پوشش خبری»، «مطالبه گری و مطالبه سازی»، «بهره گیری از قالب های گوناگون برنامه سازی»، «ایجاد واحد ویژه اخبار جعلی» و «ایجاد سکوی دیجیتال» با اخبار جعلی مواجهه نماید.
سیاست گذاری های ناکارآمد در حوزه مسجد و مدرسه؛ تأملی بر شکاف میان کارکردهای تربیتی دو نهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۳شماره ۶۷
103 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو، تأملی بر سیاست گذاری های ناکارآمد حوزه کارکردهای تربیتی دو نهاد مسجد و مدرسه در ایران پس از انقلاب اسلامی است. برای دستیابی به این هدف، داده های پژوهش به روش اسنادی جمع آوری شده و مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفته اند. جامعه آماری پژوهش شامل برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اول تا هفتم پس از انقلاب و نقشه مهندسی فرهنگی کشور به عنوان اسناد عمومی و قوانین و اسناد بالادستی هر یک از دو نهاد مسجد و مدرسه به عنوان اسناد اختصاصی می شود. این داده ها به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برنامه های توسعه، قوانین و اسناد بالادستی اختصاصی این دو نهاد پس از انقلاب اسلامی ایران، از نقشه جامعی برای تربیت که کارکردهای تربیتی کلیه بازیگران رسمی و غیررسمی را مورد نظر قرار داده باشد و از تمامیت خواهی و بخشی نگری هر نهاد جلوگیری نماید، برخوردار نیستند. در نتیجه، برخی از سیاست ها منجر به تقویت یک جانبه یکی از دو نهاد مسجد و مدرسه و به تبع آن تضعیف دیگری می شود. همچنین با توجه به عدم التفات کافی به کارکردهای هر دو نهاد در کنار یکدیگر در ایفای نقش، تلاش های صورت گرفته به منظور اتحاد میاد این دو نهاد، به شکست انجامیده و روز به روز بر عمق شکاف میان آن ها افزوده شده است.
The Datafied Society: Challenges and Strategies in Big Data Research for Social Sciences and Humanities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۸, Issue ۲, July ۲۰۲۴
177 - 207
حوزههای تخصصی:
The advent of big data marks a profound shift in our epistemological framework, introducing a new knowledge paradigm where the social landscape is shaped by data processing, perceived as both comprehensive and natural. This transformative shift challenges traditional notions of human agency in societal understanding, positioning empirical quantification at the forefront of inquiry. Beyond philosophical implications, pragmatic challenges abound in big data research—from issues of commensuration and the influence of action grammars to the dominance of correlational over causal relationships, the prevalence of everyday data over historical archives, and the pervasive impact of algorithms on data ecosystems. This manuscript undertakes a comprehensive exploration of these challenges, proposing strategies for navigating them within emerging disciplines such as Digital Humanities, Social Computing, and Cultural Analysis. Methodologically anchored in constructivist principles and critical discourse analysis (CDA), the study investigates how socio-cultural contexts shape data and knowledge production. Drawing on extensive literature and meta-analyses, it synthesizes diverse perspectives to underscore the necessity for methodological innovation and reflexivity in addressing the complexities of big data research, ensuring the integrity and depth of social inquiry amidst evolving data-driven methodologies.
مطالعه تطبیقی چارچوب بندی بصری زلزله ترکیه-سوریه در خبرگزاری های ایسنا و فارس در سال 1402(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگاره های ذهنی مخاطبان از واقعیت های بیرونی متأثر از چارچوبی است که رسانه ها برای ارائه اخبار اتخاذ می کنند. با توجه به اینکه چارچوب ها می توانند معنای اجتماعی جدیدی از یک رویداد بسازند، مطالعه نحوه چارچوب بندی بصری اخبار می تواند به فهم صحیح تری از اینکه رسانه ها در پی ارائه چه دیدگاهی در مورد واقعیت هستند کمک کند. هدف اصلی این مقاله بررسی چارچوب بندی بصری زلزله ترکیه-سوریه در خبرگزاری های ایسنا و فارس است. داده های این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی که ژیلیان رز ارائه کرده است گردآوری شده اند. بر اساس نتایج به دست آمده در چارچوب بندی زلزله ترکیه در خبرگزاری فارس و ایسنا سه مضمون اصلی وجود دارند که شامل خسارت به محیط، قربانیان و امداد و نجات هستند. هر دو خبرگزاری به این سه مضمون پرداخته اند باوجوداین خبرگزاری های مذکور در نحوه چارچوب بندی اخبار تفاوت هایی با یکدیگر دارند. خبرگزاری ایسنا به دو مضمون تخریب ساختمان ها برای تأکید بر ناکارآمدی مدیریت شهری در ترکیه و وضعیت قربانیان برای نشان دادن عدم مدیریت بحران صحیح پرداخته است. در خبرگزاری فارس جنبه تبلیغاتی و اقناعی برجسته است و به کمک رسانی نیروهای امدادی کشور ایران در ترکیه تأکید شده است. بنابراین، رسانه ها در چارچوب بندی بصری واقعیت های بیرونی عملکردی بی طرف ندارند و ابعادی از واقعیت را که با ایدئولوژی مالکان رسانه ها هماهنگ هستند بازنمایی می کنند.
سناریوهای آینده رسانه های صدا پایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه های صدا پایه یکی از اجزای سپهر رسانه ای یک کشورند. این سپهر رسانه ای و به تبع آن رسانه های شنیداری، در آینده در معرض ابهامات و عدم قطعیت های متعددی در ارتباط با تحوّلات فناوری و تغییرات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خواهد بود. هدف آینده پژوهی، برداشتن پرده های ابهام از آینده و افزایش شناخت و ادراک انسان از آن است. پژوهش حاضر، با هدف تدوین سناریوی آینده رسانه های صدا پایه انجام شده است. این پژوهش، بر مبنای نظریه همگرایی رسانه ها و با روش سناریونگاری انجام پذیرفته است. حجم نمونه به صورت هدفمند انتخاب شده و نتایج بر اساس مقوله های مستخرج از مطالعات اسنادی، مبانی نظری و مطالعه میدانی به دست آمده است. بر مبنای یافته های پژوهش، تحلیل محیط، منجر به شناسایی 81 عامل و مؤلفه شد؛ همچنین پس از بحث و بررسی 17 پیشران مؤثر و 6 عدم قطعیت کلیدی شناسایی شدند. رتبه بندی این عوامل با نظر خبرگان، بر اساس دو معیار «اهمیت» و «عدم قطعیت» انجام گرفت و بر مبنای دو عدم قطعیت کلیدی دارای بالاترین وزن، یعنی «فناوری» و «میزان مصرف محتوای صوتی» ماتریس سناریوها، تشکیل و چهار سناریوی «رادیو هوشمند»، «منم کاربر»، «آقای برودکستر» و «همزیستی با فناوری» تدوین شد. نتایج نشان داده است که سناریوی رادیو هوشمند، را می توان سناریوی مطلوب دانست. در پایان متناسب با هر سناریوی شناسایی شده، راهکارهایی کاربردی ارائه شده که به سیاستگذاران و تصمیم سازان مؤثر صدای جمهوری اسلامی کمک خواهد کرد.
سازوکارهای پالایش محتوا درپلتفرم های ویدئویی؛ مطالعه موردی یوتیوب
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه نحوه پالایش محتواهای زیان آور در پلتفرم کاربرمحور و ویدئویی یوتیوب است. امروزه موضوع حکمرانی و تنظیم گری محتوایی پلتفرم ها به یک موضوع چالش برانگیز تبدیل شده است. این مسئله به ویژه در پلتفرم هایی که مبتنی بر ویدئو فعالیت می کنند، چالش های بیشتری ایجاد کرده است. پخش زنده محتوای ویدئویی و نیز انواع محتواهای ویدئویی کذب همانند جعل عمیق که در پلتفرم های ویدئو، مبنا به اشتراک گذاشته می شوند، مقابله و جلوگیری از انتشار محتواهای ویدئویی زیان آور، غیرقانونی و غیراخلاقی را دشوارتر کرده است. این تحقیق با استفاده از روش مطالعه موردی و تحلیل محتوای کیفی، خط مشی های یوتیوب، دستورالعمل های انجمن و کردارهای عملی تعدیل محتوا در یوتیوب را بررسی می کند تا مشخص شود این پلتفرم چگونه محتوای تولیدشده توسط کاربر را پالایش می کند. نتایج این مقاله در کل، بیانگر پیچیدگی نظارت برمحتوای ویدئویی، کاربرد روزافزون هوش مصنوعی برای تعدیل محتوای ویدئویی و مخاطرات ناشی از آن است. برخلاف تصور عموم و برخی سیاست گذاران در ایران، پلتفرم های جهانی سازوکارهای پیچیده و دائماً به روزشونده ای را برای حفاظت از اجتماع کاربران خود ایجاد کرده اند تا فضای امنی را برای تعامل کاربران و تداوم سودآوری و حفظ وجه خود به وجود آورند. همچنین با توجه به اینکه پلتفرم های بومی در ایران در حال توسعه هستند، سازوکار تعدیل محتوا در پلتفرم یوتیوب جهانی یوتیوب می تواند الگویی برای پلتفرم های ایرانی باشد.