فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگ ترین چالش های قرن حاضر، پدیده تغییر اقلیم می باشد. افزایش تعداد و شدت بروز بلایای طبیعی تحت تأثیر تغییر اقلیم منجر به پیامدهای ناگوار در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در شهرها شده است. از طرفی دیگر، در دهه های اخیر، تلاش های جهانی و دیدگاه های مختلفی برای کاهش عواقب مخرب تغییرات اقلیمی ارائه شده است. یکی از مهم ترین راهکارها در مقابله با این مسائل، رویکرد تاب آوری شهری در پاسخ به تغییرات اقلیمی است که تحت عنوان تاب آوری اقلیمی مطرح می باشد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی، ازنظر روش ترکیبی و ازنظر ماهیت بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، است. با توجه به ماهیت این پژوهش، از روش تحلیل ساختاری، MIC MAC و دلفی بهره گرفته شده است. برای تکمیل پرسشنامه ها از روش گلوله برفی استفاده شد که درنهایت تعداد 80پرسشنامه الکترونیکی با پاسخ صحیح به دست آمد. یافته های پژوهش نشان می دهد تفاوت عددی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ابعاد زیست محیطی در مقایسه با ابعاد دیگر قابل توجه تر می باشد. بالاترین رتبه های اثرگذاری غیرمستقیم به متغیرهای ناحیه اول به خصوص تأمین آب آشامیدنی و غذای سالم و توجه به افزایش فضاهای باز شهری مربوط است. در حالت کلی از میان 66 متغیر بررسی شده این پژوهش،30 متغیر به عنوان متغیرهای کلیدی مؤثر برتاب آوری شهر اصفهان انتخاب شده است. همچنین فقط متغیر اعتبارات در این تحقیق، نقش متغیر راهبردی را به دست آورد و نحوه پراکنش متغیرها در محورهای تأثیرگذاری - تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم، نشان از ناپایداری سیستم دارد. درنهایت، می توان نتیجه گیری کرد که جهت هرگونه برنامه ریزی در راستای تاب آوری شهر اصفهان در برابر تغییرات اقلیمی، باید به نقش کلیدی و اساسی این متغیرها و عوامل توجه نمود.
بازشناسی آیندهِ مراکز خرید از منظر هویت شهر ایرانی-اسلامی بارویکرد تحلیل ساختاری و سناریونگاری (مطالعه موردی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
163 - 178
حوزههای تخصصی:
تغییر شکل فضاهای سنتی خرید از بازار و خیابان به ساخت و ساز بی رویه مراکز خرید، باعث شده تا «مال سازی» تبدیل به رویکرد غالب مدیریت شهری شود. انواع فضاهای خرید، بی آن که شناخت جامعی نسبت به فلسفه شکل گیری و گونه شناسی آنها وجود داشته باشد در حال تسخیر شهر هستند. از روی بررسی آینده این شیوه توسعه مراکز خرید در شهرهای امروزین ضرورتی غیرقابل انکار است. با توجه به این مهم، در مقاله حاضر آینده مراکز خرید از منظر هویت شهرهای ایرانی-اسلامی بررسی شده است. در راستای پاسخگویی به سوالات پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد استدلال منطقی (فرهنگی-گفتمانی) و رویکرد تحلیل ساختاری به صورت توأمان، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و دو پرسشنامه (در جهت تدقیق مدل مفهومی و ارزیابی پایایی و روایی آن (25نفر) و همچنین استفاده از تکنیک تحلیل ساختاری(15نفر)) و مصاحبه (در جهت سناریو نویسی(5 نفر)) استفاده شده است. با توجه به بررسی های انجام شده و مدل مفهومی پژوهش، متغیرهای مطلوبیت مراکز خرید از منظر هویت شهرهای ایرانی-اسلامی مشتمل بر بیست و دو (22) متغیر در قالب شش (6) مولفه می باشد. نتایج حاصل از مقاله حاضر نشان دهنده جهتگیری بالای سناریو ادامه وضع موجود به سمت سناریو پادآرمان شهری است. این امر حاکی از بی توجهی به بستر و زمینه شهرها در توسعه مراکز خرید در لایه های مدیریت و تصمیم ساز شهر است. توجه به نکات مطروحه در الگوهای شهر ایرانی-اسلامی می تواند مسیری آگاهانه از توسعه در پیش روی متخصصان و برنامه ریزان شهر قرار دهد.
ارزیابی سطح توسعه یافتگی مناطق روستایی براساس عوامل ساختاری – کارکردی (مورد مطالعه: دهستان های شهرستان شهر بابک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
83 - 110
حوزههای تخصصی:
شناخت و تبیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی، نقش مهمی در برنامه ریزی توسعه روستایی ایفا می کند. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی و رتبه بندی میزان توسعه یافتگی دهستان های شهرستان شهربابک در استان کرمان است تا از این طریق مشکلات و محدودیت های دهستان های مورد مطالعه، شناسایی و برای حل آن ها اقدامات لازم صورت پذیرد. پژوهش حاضر ازنظر ه دف ک اربردی و از لحاظ روش توص یفی-تحلیل ی اس ت. در راس تای گ ردآوری داده ه ا از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه ها و تعیین اولویت بندی، شش معیار اصلی (محیطی- اکولوژیک، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، مدیریتی و ساختار فضایی) و 47 زیر معیار تکنیک تحلیل شبکه و برای رتبه بندی دهستان ها ازنظر شاخص های توسعه یافتگی از روش تاپسیس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شش دهستان بخش مرکزی شهرستان شهربابک با جمعیت ۱۰۳۹۷5 نفر است که حجم نمونه مورد مطالعه براساس فرمول کوکران 382 نفر برآورد شد. یافته های پژوهش نشان داد که دهستان های استبرق، میمند و باقلعه در طبقه محروم و ناپایدار و دهستان های خورسند و خاتون آباد در سطح برخوردار و پایدار جای گرفته اند و دهستان مدوارات در جایگاه نیمه برخوردار و نیمه پایدار قرار دارد. بررسی وضعیت کلی مبین شرایط نامناسب حاکم بر دهستان های بخش مرکزی شهرستان شهربابک است. بنابراین انجام اقدامات لازم نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان روستایی و منطقه ای است.
تبیین مفاهیم سیاست گذاری عمومی در مناطق کلانشهری (نمونه موردی: کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
67 - 78
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با چارچوب بندی محتوایی سیاست گذاری عمومی مبتنی بر حکمروایی شهری رابطه علی و معلولی مدیریت شهری یکپارچه و نهادگرایی به عنوان ابزار محرکه سیاست گذاری عمومی تبیین محتوا می گردد. در پژوهش حاضر با چارچوب بندی محتوایی سیاست گذاری عمومی مبتنی بر حکمروایی شهری رابطه علی و معلولی مدیریت شهری یکپارچه و نهادگرایی به عنوان ابزار محرکه سیاست گذاری عمومی تبیین محتوا می گردد. در این راستا محتوای عملیاتی پژوهش گونه های معینی از کلانشهر اهواز با توجه به مشکلات عدیده سطوح توسعه یافتی مدیریتی و نهادی مدیریت توسعه شهری مورد نظر و تمرکز واقع می گردد. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی و پیمایشی است. روش گرداوری داده ازروش کتابخانه ای –اسنادی برای مطالعات نظری وسیر بررسی موضوعی استفاد ه می شود. ابزارهای گرداوری اطلاعات در روش های کتابخانه ای فیش برداری و جداول کامپیوتری برای بهره برداری مطالب واسناد در روش های پیمایشی از روش های مشاهده خبر پرسشنامه یا مصاحبه برای جمع آوری داده های مورد نیازاستفاده می شود. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق: کلانشهر اهواز شامل نخبگان و مدیران حوزه شهری و برنامه ریزی شهری می باشند. روش نمونه گیری طبقه بندی ساده می باشد و به منظور تعیین حجم نمونه از جدول تعیین حجم نمونه مورگان استفاده شده است. بر این اساس، تعداد 50 نفر نمونه تعیین شده است. مولفه های اجرایی و اجتماعی به مراتب سهم بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها در پیش گویی متغیر وابسته دارند، بگونه ای که یک واحد تغییر در انحراف معیار اجرایی، اجتماعی و قانونی، باعث می شود تا انحراف معیار متغیر وابسته (سیاستگذاری عمومی) به اندازه 92، 38 و 10 درصد تغییر کند. نتایج نشان می دهد مقادیر بحرانی معنادار بودن هر یک از پارامترهای را نشان می دهد و چنانچه مقدار CR بزرگ تر از قدر مطلق عدد 96/1 باشد، پارامترهای مدل معنادار هستند. با توجه به اینکه تمامی اعداد معناداری کلیه پارامترهای مدل از عدد 96/1 بزرگ تر است همچنین سطح معناداری تمامی سؤال ها پرسشنامه کمتر از 0.05 محاسبه شده است می توان روایی سازه های اندازه گیری متغیرهای مربوطه در سطح معناداری 05/0 تأیید می شود.
اولویت سنجی عوامل موثر بر تاب آوری اجتماعی منطقه 3 شهرداری شیراز در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
159 - 174
حوزههای تخصصی:
تاب آوری در برابر زلزله یکی از مفاهیم بسیار مهم نظری و عملی در مدیریت بحران است .طی چند دهه گذشته، رشد شتابان شهری و توسعه مناطق فرودست شهری (به ویژه در کشورهای در حال توسعه) موجب شده که آسیب پذیری آن ها در برابر بحران هایی با منشاء انسانی و طبیعی بیش از پیش گردد. لذا امروزه بر بحث تاب آوری بیش از آسیب پذیری تاکید شده است.پژوهش حاضر با هدف اس تخراج اثرگذارترین مؤلفه ها و اولویت سنجى آن ه ا در تاب آورى با رویکرد اجتماعى جهت مقابله با زلزله در مرحله پیش گیرى در منطقه 3 شهرداری شیراز انجام گرفت. 383 پرسشنامه به عنوان نمونه از سرپرستان خانوارها جمع آوری گردید . ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که سوالاتی در مورد ویژگی های اجتماعی و اقتصادی خانوارها و ارزیابی ابعاد و مولفه های تاب آوری را در بر می گرفت. داده ها، با به کارگیری آزمون های مورد تحلیل قرار گرفتند . جهت بررسی تجزیه و تحلیل داده ها مدل رگرسیون خطی چندگانه، t- test، تحلیل واریانس ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون به کار رفته است.نتایج تحقیق نشان داد که از میان شاخص های مورد مطالعه مولفه سرمایه اجتماعی با میانگین نظری 3.99، بیش ترین اهمیت را در پیش بینی تاب آوری کل برخوردار است. در مجموع، بعد تاب آوری اجتماعی از سطح مطلوبی برخودار بوده است. نتایج رگرسیون خطی چندگانه نشان می دهد وضعیت تاهل، میزان درآمد ماهیانه فرد، میزان درآمد صرف ضروریات، کیفیت و عمر ساختمان و تعداد دفعات تجربه زلزله رابطه معنی داری با تاب آوری اجتماعی دارند. چنان چه نتایج نشان می دهد به ازای هر واحد افزایش در متغیر تعداد دفعات تجربه زلزله میزان تاب آوری اجتماعی به اندازه 18/0 افزایش می یابد.
Emotional Intelligence and its Psychological Impact on the Performance of Employees in Nigeria Health Sector(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
41 - 50
حوزههای تخصصی:
Purpose- The purpose of this study was to determine the extent to which emotional intelligence have a psychological impact on the performance of employees in Nigeria health sectorDesign/methodology/approach- A descriptive survey research approach was employed to achieve this goal, and the study's population comprised of 102 nurses and doctors of State Hospital Ijebu Ode, Ogun State, Nigeria. Since nurses and doctors are recognized as the professionals who provide care services to patients in the organization, they make up the population. The Yamane formula was used to determine the sample size of 81, and the convenience sampling technique was used to select the respondentsFinding- Out of the questionnaire distributed 72 was completed and returned, yielding 89% response rate. The analysis's showed that emotional intelligence has a 52% variance in employee performance, with a R square value of 0.520. Additionally, it was discovered that employee performance was significantly and favorably impacted by the emotional intelligence predictor variables of self-awareness, self-management, social awareness, and relationship management with a βeta values of 0.341, 0.411, 0.217, and 0.381, respectivelyOriginal/value- An organization cannot experience improved performance or a sustained competitive advantage if its human resources are not managed efficiently. This is because human resources are the only resources within the organization that possess thoughts, feelings, and hopes. The study results would help managers in the health sector increase awareness of emotional intelligence's value within their workplaces as doing so would benefit both the employee and the organization.
ارزیابی و برنامه ریزی مکانی- فضایی، فضاهای سبز عمومی با استفاده از GIS (منطقه مورد مطالعه: منطقه 10 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی شهرها، کمبود فضای سبز شهری است که از جنبه های مختلف بر زندگی انسان تأثیر سوء می گذارد. در مقایسه با استانداردهای شهرسازی، علاوه بر پایین بودن سطح کاربری فضای سبز در شهرهای مختلف ایران، پراکندگی نامناسب آن نیز مشکلاتی را به وجود آورده است که از جمله می توان به عدم توزیع عادلانه فضای سبز در شهر و مشکلات دسترسی شهروندان اشاره کرد. هدف از این پژوهش ارزیابی توزیع فضایی - مکانی فضای سبز شهری در منطقه ده تهران می باشد. رویکرد این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد که، در ابتدا به توصیف وضعیت پارک های منطقه 10 تهران از نظر تعداد پرداخته شد و در ادامه وضعیت پارک های موجود منطقه 10 تهران بر اساس شاخص های شعاع عملکرد، استاندارد سرانه و مساحت کاربری فضای سبز، جمعیت تحت پوشش و دسترسی بررسی گردید، سپس بر اساس میزان اختلاف وضع موجود در هر شاخص با وضع مطلوب، در مورد میزان تناسب تعداد و توزیع فضایی پارک ها در راستای تأمین دسترسی مطلوب داوری شد. در منطقه مورد مطالعه 51 بوستان و بوستانک قرار گرفته است. تعداد پارک های محله ای منطقه 47 عدد می باشد که حدود 258500 نفر را در منطقه تحت پوشش قرار می دهند. نتایج نشان می دهند که برای برطرف کردن کمبود فضای سبز منطقه به 12 تا 13 پارک محله ای ،16 تا 17 پارک ناحیه ای در منطقه نیاز داریم. همچنین براساس نتایج به دست آمده تنها کمتر از 30 درصد فضای سبز منطقه در وضعیت مناسب واقع شده اند در حالی که 43 درصد از پارک های سطح منطقه در وضعیت نامناسب قرار گرفته اند.
شناسایی و تحلیل متغیرها و معیارهای مؤثر در پدافند غیرعامل به روش تحلیل اثرات متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف پنج گانه تعریف شده در پدافند غیرعامل با اولویت اصل بازدارندگی، ضرورت شناخت جامع و تخصصی متغیرها و ماهیت آن ها را در این علم بیان می-کند. هدف کلان این پژوهش، شناخت متغیرهای مؤثر، ماهیت آن ها و روابط میانشان در علم میان رشته ای پدافند غیرعامل است. به دلیل تاثیرمتقابل متغیرها در پدافند غیرعامل، در این پژوهش از روش تحلیل اثرات متقابل، استفاده شده است. این مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی و در فرآیند پیمایش میدانی ابتدا با ابزار مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه به تعریف متغیرها و سپس به ارزیابی معیارهای تأثیرگذار، تأثیرپذیر، کلیدی و راهبردی در پدافند غیرعامل به عنوان یک سیستم و پایداری یا ناپایداری آن با استفاده از روش میک مک می پردازد. در فرآیند انجام پژوهش، متغیرها در چهارده گروه (معیار کلان) و 49 معیار، طبقه بندی و سپس تحلیل و روابط میان آن ها با استفاده از نرم افزار میک مک انجام شد. نتیجه تحقیق نشان داد، معیار کلان جغرافیا بیشترین نسبت تأثیرگذاری به تأثیرپذیری و معیار کلان ساختمان بیشترین نسبت تأثیرپذیری به تأثیرگذاری را داراست. معیارهای سیاست داخلی، سواد، رونق اقتصادی، امنیت اقتصادی ﺑﻪ ﺗﺮﺗیﺐ تأثیرگذارترین معیارها و معیارهای کیفی اجتماعی و محیط روانی تأثیرپذیرترین معیارها در ﺳیﺴﺘﻢ هستند. همچنین در بین معیارهای مورد سنجش، کمترین تأثیرگذاری مربوط به کالبد ساختمان و کمترین تأثیرپذیری مربوط به جغرافیای طبیعی است. پراکنش معیارها در محورهای تأثیرگذار- تأثیرپذیر مستقیم و غیرمستقیم بیان گر، ناپایداری سیستم است. نتایج پژوهش بر اهمیت متغیرهای غیر کالبدی در پدافند غیرعامل شدیداً تأکید دارد.
تببین نقش مشارکت در مدیریت روستایی با رویکرد حکمروایی خوب در روستاهای شهرستان صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:حکمروایی خوب روستایی به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت روستایی بوده که محوریت این رهیافت در مدیریت روستایی بر مبنای توسعه مردم سالار و برابر خواهانه برای تأثیرگذاری تمامی نیروهای دارای نفع و نفوذ در اداره امور روستاها و همچنین پاسخگویی به تمام نیازهای این گروه ها است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش مشارکت در مدیریت روستایی با رویکرد حکمروایی خوب در روستاهای شهرستان صومعه سرا است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش به بررسی رابطه بین مشارکت روستاییان در مدیریت و حکمروایی خوب روستایی و بهبود آن در شهرستان صومعه سرا پرداخته شده است. برای این منظور در مطالعات کتابخانه ای و میدانی با ابزار مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS داده ها مورد تحلیل قرار گرفت. پس از مشخص شدن نرمال بودن داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون نمونه زوجی t برای تحلیل داده ها استفاده شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر ستان صومعه سرا می باشد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد از نظر مدیران و خبرگان روستایی اقدام به جلب سرمایه گذاری روستایی، توجه به نظرات و پیشنهادات مردم روستا، نظرخواهی از مردم در انتخاب دهیار و وجود چشم انداز مالی بلند مدت برای روستا در اهمیت بالاتری است و از دیدگاه مدیران و کارشناسان نهادها نقش مدیران در تاثیر تشویق وتوجه به مشارکت زنان در روستا، توجه به محرومان، پیگیری طرح های عمرانی و اطلاع رسانی به مردم به عنوان عوامل تأثیرگذار بر افزایش مشارکت روستاییان درمدیریت حکمروایی خوب و بهبود آن در روستا می باشد. نتایج بطورکلی این مطلب را نشان می دهد که نقش مدیران روستایی بر افزایش مشارکت روستاییان در مدیریت حکمروایی خوب و بهبود آن در روستا درجه اهمیت بوده است نتایج: نتایج وجود رابطه معنادار مثبت بین مشارکت روستاییان در مدیریت و حکمروایی خوب روستایی و بهبود آن را نشان داد.
تبیین نقش میانجی رفتارهای فضایی در توسعه پایدار محیط های شهری موردپژوهی: محلات مسکونی شهر شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار محله محور از زیرمجموعه های توسعه پایدار شهری است که با به کارگیری ابزارها و سرمایه های گوناگون فیزیکی، انسانی، اقتصادی و فرهنگی در تلاش است با همبستگی رفتاری-فضایی، سطح زندگی ساکنین را ارتقا دهد. هدف از انجام تحقیق حاضر تبیین نقش میانجی رفتارهای فضایی در تعمیم نظریه رفتار برنامه ریزی شده به منظور تحقق اهداف پایداری در محلات مسکونی شهر شیراز بوده است. دست یابی به این هدف نیازمند پاسخ به این سوال بود که رفتار فضایی شهروندان چگونه بر انگیزش، نگرش، هنجارها و نیازهای رفتاری افراد در مسیر پایداری تاثیر می گذارد؟ مطالعات پیشین جای خالی بررسی این فرضیه را نشان می دادند که قابلیت های رفتاری-فضایی یک محیط نیز می تواند یک کاتالیزور رفتاری برای ارتقای بازدهی سایر متغیرها باشد. برای اثبات این فرضیه، پرسشنامه محقق ساخته ای بر مبنای مولفه های این نظریه تهیه شد. گویه های طراحی شده توسط 11 متخصص حوزه رفتار و روان شناسی به لحاظ روایی مورد تایید قرار گرفت. جامعه مورد آزمون شهروندان شهر شیراز بوده اند که به روش تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. این افراد جامعه ای معادل 600 نفر را شامل شده اند. برای انجام پژوهش مدل معادلاتی در نرم افزار AMOS طراحی شد. این مدل نخست با نقش میانجی رفتار فضایی و در ادامه با بررسی تعدیلگری ساختار و نظم فضایی (محوری یا مرکزی) تکمیل شد. نتایج با تایید تاثیر رفتارهای فضایی در تبدیل رفتار پایدار به الگوی رفتار همیشگی ساکنان، نشان داد هنجارها با ضریب رگرسیون 810/0 بیشترین تاثیر را بر رفتار افراد دارند و بیشترین تاثیر را از قابلیت های محیطی می گیرند. رفتارهای فضایی با ضریب رگرسیون 721/0 بر رفتارهای روزمره اقراد تاثیرگذارند و با تقویت سایر متغیرهای رفتاری، افراد را در مسیر پایداری قرار می دهند. نتایج همچنین نشان داد به لحاظ ساختاری، الگوهای مرکزگرا تاثیر بیشتری بر رفتارهای فضایی و پایدار افراد داشته است در حالیکه در ساختارهای محورگرا، افراد بیشتر بر اساس ویژگی های فردی و درونی خود رفتار می کنند.
جستاری در برساخت ملی گرایی در جغرافیای سیاسی ایران مبتنی بر مفهوم حکومت مندی در عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
151 - 165
حوزههای تخصصی:
مفهوم حکومت مندی که نخستین بار توسط میشل فوکو در سال 1978 مطرح گردید؛ مشتمل بر مطاله تکنیک ها، فرایندها و رویکردهایی است که در چارچوب آن حکومت ها کلیه ابعاد زیست شهروندان را کنترل می نمایند. در چارچوب این رویکرد شناختی؛ این گفتمان اجتماعی - سیاسی است که در مقطع مشخص از تاریخ بُعد سیاسی فضا را خلق می نماید. در این راستا یکی از قلمروهای موضوعی مهم در چارچوب مفهوم حکومت مندی؛ شناخت چگونگی ساخت مولفه های ناسیونالیسم متأثر از نقش آفرینی گفتمان های حاکمیت می باشد. در این دیدگاه هویت ملی صرفاً جنبه طبیعی ندارد بلکه امری برساخته می باشد که در گذر زمان توسط قدرت سیاسی به صورت خاطره جمعی تثبیت گردیده و احتمال بازساخت در آینده را نیز دارد. در این مقاله کوشش گردیده با اتکا به روش تفسیری و با استفاده از مضمون نظری حکومت مندی گفتمانی؛ چگونگی صورتبندی مفهوم ناسیونالیسم در عصر پهلوی اول و پیامد آن در جغرافیای سیاسی ایران واکاوی گردد. یافته های تحقیق بیان گر آن است که ساخت هویت ملی در عصر پهلوی اول بر مبنای گفتمان سراسربینی ناسیونالیسم باستان گرای ایرانی در جهت همبستگی اقوام و طبقات اجتماعی ساماندهی گردید. ضمن اینکه بخشی از مفصل بندی ملی گرایی بر اساس پیوند دهی و رابطه برساخته در مقابل «دیگری» با ارجاع به مؤلفه های تخاصم ژئوپلیتیک پی ریزی شد. در این انگاره رهبری فره ایزدی تنها عاملی بود که می توانست اقدام به برقراری عدالت فضایی میان اقوام و طبقات مختلف اجتماعی نموده و با انطباق فضایی ملت و سرزمین قادر باشد ساخت جغرافیای سیاسی ایران را تثبیت نماید.
ادراک کشاورزان شهرستان باوی از همزیستی با خشک سالی (تعاریف، تجارب، خاطرات و انتظارات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
19 - 36
حوزههای تخصصی:
خشک سالی در چند سال اخیر بر تمام مناطق مختلف جهان مخصوصاً مناطق روستایی اثرات مضاعفی گذاشته است به همین دلیل ادراک افراد از این واقعه بسیار متفاوت است. ادراک قوی ترین پیش بینی کننده درک خطر کشاورزان از تغییرات آب وهوایی است. بنابراین، ادراک کشاورزان از خشک سالی می تواند گامی حیاتی در زمینه افزایش سازگاری آنان باشد. هدف کلی این تحقیق کیفی که به روش پدیدارشناسی انجام شد بررسی ادراک کشاورزان از همزیستی با خشک سالی (تعاریف، تجارب، خاطرات و انتظارات) بود. جامعه موردمطالعه را کشاورزان شهرستان باوی تشکیل دادند. افراد مطلع از طریق روش گلوله برفی یا ارجاع زنجیره ای شناسایی شدند که در نهایت بعد از 25 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. داده های این تحقیق با روش مصاحبه عمیق و مشاهده مستقیم جمع آوری گردید و در کنار این دو روش از تهیه عکس و استفاده از اسناد کتابخانه ای نیز استفاده شد. داده ها بر اساس الگوی کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بر پایه نتایج، کشاورزان موردمطالعه درک، تعاریف، تجارب، خطرات و انتظارات متفاوتی از خشک سالی را ذکر کرده اند. به نحوی که پس از جمع آوری مفاهیم، مقوله های استخراجی موردبحث قرار گرفت که در نهایت برای بخش تجارب (6 کد)، تعاریف (3 کد) و خاطرات (5 کد) و انتظارات (3 کد) استخراج شد. به طورکلی نتایج این پژوهش می تواند بینش های جدیدی را برای سیاست گذاران این حوزه فراهم کند تا بتوانند برنامه اصولی برای پایدارسازی جوامع محلی در شرایط خشک سالی را فراهم کنند.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر گردشگری شهر خرم آباد با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
1 - 12
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یک صنعت، به مثابه پدیده پویای جهانی و اجتماعی است که شناخت و تحلیل علمی آن می تواند چهارچوب مطمئنی برای برنامه ریزی صنعت گردشگری در حال و آینده فراهم آورد. هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر گردشگری شهر خرم آباد و بررسی چگونگی تأثیرگذاری این پیشران ها بر یکدیگر می باشد. این پژوهش از لحاظ راهبرد هدف گذاری کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی و بر اساس روش های آینده پژوهی، اکتشافی می باشد. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر اساس روش دلفی تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش 30 نفر از خبرگان و متخصصان صاحب نظر در حوزه گردشگری شهر خرم آباد به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از روش های دلفی، تحلیل اثرات متقاطع و از نرم افزار MicMacاستفاده شده است. نتایج حاصل شده بیانگر آن است که آنچه از شیوه پراکندگی متغیرها مؤثر بر وضعیت آینده گردشگری شهر خرم آباد می توان فهمید، وضعیت ناپایداری سیستم است. 4عامل اصلی به عنوان عوامل کلیدی بر آینده گردشگری شهر خرم آباد شدت تأثیرگذاری بیشتر را دارند که عبارت اند از: دسترسی آسان، آب وهوا مناسب، موقعیت مناسب و استراتژیک در منطقه، وجود آثار تاریخی-یادمانی. در نتیجه تحلیل های ماتریس و ارزیابی پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل کلیدی با روش های مستقیم و غیرمستقیم، تعداد 12 عامل کلیدی که شامل: طرح جامع گردشگری، مدیریت یکپارچه، سرمایه گذاری بخش خصوصی،توسعه مراکز تفریحی و گردشگری، دسترسی آسان، موقعیت مناسب و استراتژیک در منطقه، آب وهوای مناسب، سیاست کلان دولت، تعداد جذابیت های گردشگری، افزایش مراکز اقامتگاهی، وجود آثار مهم تاریخی یادمانی و وجود امنیت، شناسایی شدند.
تاب آوری شهر با تکیه بر حکمروایی خوب شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در بیشترکشورهای درحال توسعه از جمله ایران، نظام برنامه ریزی و مدیریت توسعه شهری به صورت متمرکز است و نظارت و توسعه شهرها از طریق سازمان های دولتی و در سطح ملی و محلی انجام می پذیرد. مداخله ی قاطع دولت مرکزی در سیاست گذاری و برنامه ریزی های اجتماعی در این کشورها ضعف شدید مدیریت های محلی و نهادهای جامع مدنی را در شهرها به دنبال داشته است. علاوه بر آن آنچه امروزه به عنوان مفهومی دربرگیرنده و برنامه ریزی شده برای مواجهه پذیری شهرها و ساختارهای شهری در برابر تهدیدات انسانی و طبیعی مطرح می شود مقوله تاب آوری می باشد هدف: هدف این پژوهش ارزیابی نقش حکمروایی خوب شهری بر تاب آوری شهری در تهران است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها جز پژوهش های توصیفی- تحلیلی است.در این پژوهش از 36 سؤال برای متغیر حکمروایی خوب شهری (مشارکت، عدالت محوری، توافق و اجماع محوری، کارایی و اثربخشی، قانونمندی، شفافیت، مسئولیت پذیری و پاسخگویی) و تاب آوری شهری (اقتصادی، اجتماعی، نهادی-مدیریتی و زیرساختی-کالبدی) استفاده شده است. جامعه آماری شامل اساتید دانشگاهی ، مدیران و کارشناسان آشنا به موضوع پژوهش در شهر تهران می باشند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند ٤٠ نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمروه جغرافیایی این پژوهش شهر تهران است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند در شهر تهران شاخص های مشارکت، عدالت محوری، توافق و اجماع محوری، کارایی و اثربخشی، قانونمندی، شفافیت، مسئولیت پذیری و پاسخگویی که انعکاس دهنده حکمروایی خوب شهری می باشند بر ابعاد تاب آوری شهری تأثیر بالایی (ضریب تأثیر 69/0) دارند. بنابراین بهبود شاخص های حکمروایی خوب شهری در شهر تهران منجر به افزایش تاب آوری شهر و شهروندان می شود. نتایج: نتایج این تحقیق نشان می دهد که در شهر تهران شاخص های مشارکت، عدالت محوری، توافق و اجماع محوری، کارایی و اثربخشی، قانونمندی، شفافیت، مسئولیت پذیری و پاسخگویی که انعکاس دهنده حکمروایی خوب شهری می باشند بر ابعاد تاب آوری شهری تأثیر زیادی دارند. در این تحقیق متغیر حکمروایی خوب شهری براساس ۸ بعد اصلی و ۲۴ شاخص مورد بررسی قرار گرفته است این ۲۴ شاخص نشان دهنده وضعیت حکمروایی خوب شهری در شهر تهران می باشند.
تحلیل اثرگذاری عوامل اقتصادی بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل اقتصادی مؤثر بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در شهرستان تبریز انجام شده است. روش پژوهش: جامعه آماری این مطالعه را تولیدکنندگان و مصرف کنندگان شهرستان تبریز تشکیل می دهد. جامعه تولیدکنندگان در سطح شهرستان 28 نفر می باشد. با توجه به محدود بودن تعداد آنها، به صورت تمام شماری مطالعه شدند. در جامعه مصرف کنندگان، حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید، ولی برای دستیابی به نتایج بهتر 391 پرسشنامه تکمیل شد. جهت تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار SMART PLS و آزمون t تک نمونه ای و فریدمن در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج مدل اندازه گیری بیانگر آن است که بارهای عاملی معرف های مشاهده شده، با متغیر پنهان خود دارای مقادیر معناداری هستند و معرف های مشاهده شده به خوبی متغیرهای پنهان خود را اندازه گیری نموده اند. همچنین نتایج مدل ساختاری بیانگر این موضوع است که رابطه ساختاری معناداری بین ادراک گرانی، ارائه تسهیلات حمایتی، توزیع محصول، شیوه تهیه محصولات، قیمت محصول، ویژگی های محصول، کیفیت محصول و تمایل به پرداخت وجود دارد. مقادیر بدست آمده T، میانگین و کرانه بالا و پایین عوامل مؤثر بر پذیرش کشاورزی ارگانیک از دیدگاه تولیدکنندگان، مقادیری بالاتر از استاندارد تعیین شده داشتند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد، قیمت محصول دارای بالاترین اهمیت و ارائه تسهیلات حمایتی دارای پایین ترین میزان اهمیت هستند. نتیجه گیری: مقایسه و بررسی دیدگاه های دو گروه تولیدکننده و مصرف کننده نشان می دهد که بعد اقتصادی تأثیر عمده ای بر پذیرش کشاورزی ارگانیک داشته است. همچنین عواملی مانند داشتن قیمت بالای محصولات، هزینه ها و قیمت ارائه شده برای یک برند خاص، سیستم بازاریابی مناسب و ... از عواملی هستند که بعد اقتصادی پذیرش کشاورزی ارگانیک را تحت تأثیر قرار داده اند.
ارزیابی شاخص های اجتماعی شهر های کوچک با مرتبه جمعیتی آن ها، مطالعه موردی: نظام شهری استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
149 - 167
حوزههای تخصصی:
شناخت و سنجش شاخص های اجتماعی مهم و مؤثر در پایداری شهرها، مرحله ای فراتر از توسعه پایدار شهری و از مهم ترین اقدامات برنامه ریزان به شمار می رود. این پژوهش باهدف سنجش میزان پایداری اجتماعی 21 نقطه شهری استان ایلام با استفاده از 51 شاخص اجتماعی با استفاده از روش اولویت بندی بر اساس مشابهت به راه حل ایده آل TOPSIS، تحلیل خوشه ای و بررسی رابطه ضریب همبستگی اسپیرمن بین میزان پایداری شهرها و اندازه جمعیت آن ها انجام گرفته است. روش انجام این پژوهش توصیفی– تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای است. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS و کاربرد روش اولویت بندی بر اساس مشابهت به راه حل بهینه، تاپسیس، داده های گردآوری شده تجزیه وتحلیل شده و با استفاده از روش تحلیل خوشه ای شهرهای استان ایلام در گروه پایدار، نیمه پایدار، نیمه ناپایدار و ناپایدار سطح بندی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد فقط شهر توحید، در سطح اول یا پایدار، 4 شهر میمه، لومار، سراب باغ و بدره در سطح دوم یا نیمه پایدار،10 نقطه شهری؛ سرابله، موسیان، صالح آباد، دلگشا، چوار، آسمان آباد، مورموری، پهله، دره شهر و زرنه در سطح سوم یا نیمه ناپایدار، 6 نقطه شهری ارکواز ملکشاهی، آبدانان، مهران، ایلام، ایوان و دهلران در سطح چهارم یا ناپایدار قرارگرفته است. بررسی میزان ارتباط میان اندازه جمعیت و میزان پایداری شهرهای استان ایلام با استفاده از ضریب اسپیرمن رو نشان می دهد مقدار 782/0- بیانگر وجود ارتباط قوی و معکوس میان رتبه جمعیت شهرها و رتبه پایداری آن ها است و نشان می دهد با افزایش جمعیت شهرها میزان پایداری آن ها کاسته می شود و شهرهای کوچک تر از پایداری بیشتری برخوردارند.
بررسی مؤلفه های جنسیتی در خانه های بندر کنگ بر اساس تحلیل ایزوویست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۷۶-۶۳
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه جوامع منجر به افزایش تمرکز بر کیفیت فضا و تجربه کاربری شده است. در این زمینه مطالعاتی دررابطه با تأثیر فضا بر ادراک انسان انجام شده است. عوامل متعددی بر کیفیت محیط خانه تأثیر می گذارند و جنسیت را می توان یکی از جنبه های کیفی حیاتی فضا به ویژه در محیط های مسکونی در نظر گرفت. این پژوهش باهدف تحلیل کیفیت بصری فضا با تمرکز بر حوزه های جنسیتی انجام شده است که می تواند به عنوان ابزاری ارزشمند در بررسی خانه های تاریخی به ویژه در بافت بندر کنگ، استان هرمزگان باشد. روش پژوهش: این مطالعه از یک رویکرد تاریخی - تفسیری برای تحلیل چگونگی تأثیر جنسیت بر سازمان فضایی در خانه های سنتی استفاده می کند. دوازده خانه در بندر کنگ به عنوان مطالعه موردی برای بررسی رابطه بین جنسیت، فضا و ادراک بصری انتخاب شدند. خانه ها به چهار حوزه فضایی اصلی طبقه بندی شدند: فضاهای غالب زن، مرد مسلط، اولویت زن و مرد. سپس روابط بصری و پیکربندی های فضایی با استفاده از روش ایزوویست برای ارزیابی تأثیر نقش های جنسیتی بر حریم خصوصی و ترتیب فضایی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که باورهای فرهنگی مبتنی بر جنسیت به طور معناداری بر سازمان دهی فضایی خانه های سنتی بندر کنگ تأثیر می گذارد. قابل ذکر است که فضاهای زنانه از دسترسی مستقیم بصری به ویژه از ورودی خانه به شدت محافظت می شود. در مقابل، در ۷۰ درصد خانه ها، مناطق مردسالار از ورودی قابل مشاهده است. ارتباط بصری حیاط با فضاها نیز متفاوت است و ارتباط بصری مستقیم تری با فضاهای دارای اولویت زنانه وجود دارد، اگرچه در ۳۰ درصد خانه ها دسترسی بصری به این فضاها مجاز نیست. پیوند بصری بین فضاهای مردانه و زنانه از طریق روش های مختلف کنترل حریم خصوصی به حداقل می رسد و دسترسی بصری محدود یا عدم دسترسی مستقیم بین این دو را تضمین می کند. نتیجه گیری: جنسیت نقش مهمی در پیکربندی بصری و سازمان دهی فضایی خانه ها در بندر کنگ دارد. این تحقیق نشان می دهد که حریم خصوصی، به ویژه محافظت از زنان در برابر نگاه بیگانگان، یک نگرانی فرهنگی کلیدی است که در طراحی فضایی منعکس شده است. این مطالعه نشان می دهد که درک این ترتیبات فضایی، تحت تأثیر جنسیت، بینش های ارزشمندی را در مورد طراحی مسکن سنتی ارائه می دهد و می تواند الهام بخش راه حل های مسکن معاصر باشد که رضایت کاربر و ارتباط فرهنگی را در اولویت قرار می دهد.
بررسی تاثیر شاخص های اجتماعی- اقتصادی، محیطی در میزان ابتلا به بیماری COVID-19 در محلات شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته، فراوانی اپیدمی های با اهمیت جهانی به طور قابل توجهی افزایش یافته است و تهدیدهای بزرگی برای سلامت انسان ها و جوامع ایجاد کرده است. COVID-19 نوعی بیماری عفونی با قابلیت انتقال بالا است. تمرکز بالای افراد و فعالیت ها در شهرها آن ها را در مقابل عوامل استرس زای مختلف آسیب پذیر می کند. در پاندمی اخیر نیز شهرها محلی هستند که انتقال از آنجا آغازشده است. ازاین رو در مطالعه همه گیرشناسی این ویروس در بافت شهری نباید نادیده گرفته شده. مطالعات نیز اکنون نشان می دهد که شرایط زندگی مسکونی، ویژگی های اقتصادی- اجتماعی و شرایط محله به طور قابل توجهی همه گیری را تحت تأثیر قرار می دهند لذا هدف این پژوهش نیز بررسی تأثیر شاخص های اجتماعی- اقتصادی و محیطی در میزان ابتلا به بیماری COVID-19 در محلات شهر ارومیه می باشد. پژوهش حاضر از جهت بررسی یکپارچه شاخص ها و نیز سطح موردمطالعه یعنی محله در داخل کشور نخستین تحقیق می باشد. در این تحقیق از تحلیل موران و لکه های داغ جهت پی بردن به خوشه بودن مبتلایان و محلات خوشه شده پر خطر و کم خطر استفاده شده است و جهت تجزیه تحلیل و تعیین جهت و شدت ارتباط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که تعداد شاغلان، تراکم جمعیتی، تعداد افراد مسن، تراکم ساختمانی، تراکم تجاری و تراکم معابر رابطه معناداری با میزان ابتلا به COVID-19 داشته اند. مشخص شدن ارتباط میزان همه گیری با متغیرهای تحقیق سبب می شود برنامه ریزان شهری در مواجهه با همه گیری های آینده با علم به نتایج با اتخاذ تصمیمات راهبردی از آسیب های همه گیری تا حدی جلوگیری نمایند.
تحلیلی بر جهانی شدن و تأثیر آن بر کشورهای منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از ابتدای قرن 21 موضوع جهانی شدن به عنوان یکی از مسائل و پدیده های مهم جهان مطرح و بیشترین تأثیر را بر پدیده های جغرافیایی داشته است. کشورهای منطقه خلیج فارس که یکی از مناطق راهبردی جهان به شمار می روند و در برخود با این پدیده نوظهور با چالش ها و فرصت های مختلف امنیتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی زیادی مواجه بوده اند. این منطقه به جهت دارا بودن بیشترین میزان از ذخایر نفت و گاز جهان دارای موقعیت ژئواکونومی و ژئوپلیتیک خاصی است که همواره مورد توجه قدرت های بزرگ فرامنطقه ای بوده و این موقعیت و ظرفیت ممتاز باعث حضور این قدرت ها از همه ابعاد در منطقه و پیدایش چالش های منطقه ای شده است و با وجود دارا بودن ویژگی ژئوپلیتیکی خاص نسبت به پیرامون خود؛ یعنی خاورمیانه در برخورد با مقوله جهانی شدن فرایند پیچیده تری به خود گرفته است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای، آرشیوی، اینترنتی و سایت های مهم بین المللی و تهیه پرسشنامه به تبیین ابعاد مختلف جهانی شدن در منطقه خلیج فارس پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می دهد در ابعاد امنیتی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشورهای این منطقه تحت تأثیر فرایند جهانی شدن قرار گرفته اند. جهانی شدن برای کشورهای منطقه هم می تواند فرصتی مطلوب برای توسعه ملی کشورها باشد و هم می تواند تهدیدی برای نظام فرهنگی و هویتی و اجتماعی این کشورها به شمار رود. این کشورها می توانند با همگرایی و اتحاد در قالب تئوری هم تکمیلی به راهکاری مناسب برای توسعه علمی و افزایش درآمد و ثروت و همچنین اقتصاد پویا همراه با رفاه نسبی و از همه مهمتر برقراری امنیت و آسایش دست پیدا کنند.
بررسی تأثیر تغییر الگوی کشت بر ابعاد توسعه روستایی دهستان کوت عبدالله شهرستان کارون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
135 - 158
حوزههای تخصصی:
مطالعات مختلفی که پیرامون توسعه پایدار روستایی انجام شده است، اهمیت تغییر الگوی کشت را در فرایند توسعه روستایی مشخص کرده و نقش آن را به عنوان یک عامل مهم در کاهش فقر خانوارهای روستایی نشان داده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین تأثیر تغییر الگوی کشت بر توسعه پایدار روستاهای دهستان کوت عبدالله شهرستان کارون تدوین شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کشاورزانی است که در دهستان کوت عبدالله همه یا بخشی از اراضی خود را به زیر کشت چای ترش برده اند. تعداد کشاورزان مورد نظر 152 نفر هستند. لذا با توجه به جامعه آماری کم، تمامی آن ها به عنوان حجم نمونه لحاظ شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل از شاخص های برازش مناسب برخوردار است. بر اساس نتایج، بار عاملی متغیرهای توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی- فرهنگی و توسعه زیست محیطی به ترتیب برابر 0/98، 0/94 و 0/84 است. بنابراین با توجه به اهمیت مصرف آب در کشت و کار گیاهان و مقاومت گیاه چای ترش به کم آبی، کشت این گیاه در منطقه مورد مطالعه می تواند به تحقق توسعه کمک نماید.