در این مقاله، دکتر غلامعباس توسلى به نسبت میان دین و دولت در اسلام مىپردازد و با بیان نظریهاى در این باب، معتقد است باید جامعهاى مدنى بر اساس اصول دموکراتیک شکل گیرد و مردم در آن، از طریق امر به معروف و نهى از منکر، مشارکت داشته باشند.
جریانهاى فکرى ایران، به رغم تفاوتها و اختلافها، از نظر فقدان «تولید تفکر» با یکدیگر مشابهت دارند . تفکر از جهت منشا، به تاسیسى، ترکیبى و تقلیدى تقسیم مىشود و از جهت کارکرد به زاینده، سوخته و پوسیده قابل دستهبندى است .
دربارهى استراتژى شریعتى آراى گوناگونى مطرح شده است. نویسندهى مقالهى حاضر راهکار پیشنهادى او را استقرار پروتستانتیسم اسلامى، با روایتى سازگار با وضعیت ذهنى و عینى جامعهى ایران، مىداند در جوامعى که مذهب در حیات اجتماعى حضورى زنده و فعال دارد، شریعتى راهبرد اصلاح دینى را در فراهمآورى شرایط براى ورود به تمدن جدید ضرورى مىدانست.
در ادبیات سیاسی غرب، بنیادگرایان همان سنتگرایاناند؛ اما در میان مسلمانان بنیادگرایان به دو گروه سنتگرایان و نوگرایان تقسیم میشوند. از نظر نوگرایان دینی مؤلفههای أصلی مدرنیته همچون عقلانیت، علمگرایی، مردمسالاری، سودمندی اجتماعی و... هیچکدام با اسلام ناسازگار نیست. تعارض کنونی سنتگرایان و جوامع مسلمان با مدرنیته ریشه در عملکرد ناشایست غرب در قبال مسلمانان و پیامدهای منفی فرهنگ غرب دارد.