فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
65 - 73
حوزههای تخصصی:
یکی از پر جاذبه ترین مضامین در ادبیات عصر مشروطه که ذهن و زبان گویندگان آن عصر را به خود مشغول کرده بود، مفهوم آزادی و وطن پرستی است. چیزی که تا پیش از آن شاعران این گونه بدان توجه نکرده بودند و اگر هم از آزادی و وطن پرستی سخن می گفتند هدفی غیر از مفاهیم و اهداف مورد نظر شاعران عهد معاصر مد نظرشان بوده است. در پژوهش حاضر که به تحلیل ماهیت و مفهوم آزادی و وطن پرستی در اشعار عارف قزوینی و ابوالقاسم لاهوتی می پردازیم، ابعاد پژوهش آن، عارف قزوینی و لاهوتی، حدود مسأله عباراتی از اشعار شعرای مذکور، هدف این پژوهش، استخراج و تبیین نمونه هایی از متن آن که متضمن مفاهیم آزادی و وطن پرستی است. می باشد، روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. ابزار گردآوری اطلاعات، فیش تحقیقاتی و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، تحلیل محتوایی می باشد، و از مهم ترین یافته ها و نتایج آن می توان به رهایی مردم و میهن از یوغ استعمارگران، نفی استبداد و استبدادگری، عشق به وطن، میهن پرستی، آزادی طبقه کارگر، رنجبر، برزگر و قشر فقیر از ظلم و ستم هایی که از طرف ارباب و حکام آن عصر بر آنها تحمیل می شد، اشاره کرد.
تحلیل شاخصه های غم غربت در اشعار نادر نادرپور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
75 - 96
حوزههای تخصصی:
نوستالژی یا غم غربت اصطلاح علم روانشناسی است که وارد ادبیات شده است و به معنی رفتاری ناخودآگاه است که به صورت احساس غریزی و طبیعی در انسان ها بروز می کند. این رفتار تحت تأثیر عوامل فردی و اجتماعی مختلفی شکل می گیرد، مانند حبس و تبعید، یادآوری خاطرات کودکی و جوانی، حسرت بر گذشته پرشکوه، اندیشیدن به مرگ و رسیدن پیری. نادرپور یکی از شاعران برجسته مکتب رمانتیسم است که شاخصه های نوستالژی در اشعار او نمود دارد. شاخصه هایی چون وطن، کودکی، جوانی و پیری، خانواده، دوستان دیرینه، اسطوره، باستان گرایی، آرمان شهر، معشوق در شعر نادرپور حضور مؤثر دارند. روش این پژوهش، توصیفی و به صورت تحلیل محتواست. نتایج به دست آمده نشان می دهد که کوچ شاعر به دیار غربت، روحش را آزرده است و غم غربت، گریبان شاعر را رها نمی کند. همچنین نادرپور در چندین سروده خود از آینده ای ناخوشایند هراسناک است؛ لذا برای مردمانش رویایی آینده ای خوشایند را از خداوند آرزوی کند، همین رویا موجب شده که او زمین را شایسته «محبت کردن» نداند و معتقد باشد که باید سیاره دیگری که در آن ظلم و ستم نباشد، پیدا کرد. نادرپور همواره در جست وجوی نجات دهنده ای است که او را از آسمان ها به زمین بیاورد. دلتنگی برای دوستانش موجب شده تا در اشعار او از 57 تن از دوستان یاد شود که شاعر شعر خود را به آنان تقدیم کرده است یا به یاد آنان سروده است. بحث قابل ملاحظه دیگر اینکه بین نوستالژی و ساختار ذهنی و زبانی شاعر رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی تصرفات مولانا در حکایت های غنایی مثنوی با سه رویکرد متفاوت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
25 - 42
حوزههای تخصصی:
تردیدی نیست که مولانا در سرایش مثنوی، وام دار متون عرفانی و حکمی پیش از خود است. با وجود این، پاسخ به این پرسش که چرا مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای بی بدیل ادب پارسی است، پرسشی است که سالها ذهن پژوهشگران این حوزه را متوجه خود کرده است. نبوغ داستان پردازی مولانا نسبت به اخلاف خود، یکی از دلایل برتری این اثر است. شاید هیچ شاعری مانند مولانا به این حد در دقایق داستانی تصرّف نکرده است. او گاه داستانی را قبض می دهد و در نهایتِ ایجاز و اختصار، بیان می کند و گاه حکایتی را بسط می دهد و آن را در چند صد بیت بیان می کند. در این مقاله، نگارندگان با احصای داستان های گسترش پذیرنده در مقایسه با مآخذ آن، به تحلیل چهار داستان مثنوی پرداخته اند و میزان تصرّفات مولانا را در ساختار حکایت، با رویکرد ایجاز و اطناب مشخص کرده اند تا تفوّق حکایات بسیط مثنوی در مقایسه با مآخذ آن، آشکار گردد. نتیجه به دست آمده نشان می دهد که قبض و بسط (ایجاز و اطناب) کاملاً آگاهانه و با اهداف مشخصی بوده است. مولانا در داستان پردازی فکر کرده و اندیشیده داستان را می سراید.ساختار داستان ها دقیق است ، به طوری که هیچ عنصری از آن را نمی توان حذف کرد.و در نهایت همه حکایات اصلی و فرعی با پیوندی جدا نشدنی در رابطه با حکایات قبل و بعد از خود می آیند.
تأثیر «هزار و یک شب» بر شاعر انگلیسی ساموئل تیلور کولریج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
133 - 148
حوزههای تخصصی:
کولریج شاعر انگلیسی اواخر قرن هجده، «هزار و یک شب» را خاستگاه تخیّل خود می دانست و از این اثر بهره های فراوان برده است. در این مقاله به بررسی سهم «هزار و یک شب» در اندیشه و شعر این شاعر انگلیسی پرداخته ایم و حدود و ثغور این تأثیر را بیان داشته ایم. هدف از این مقاله مطالعه شعر کولریج و جستجو در آن برای یافتن رد پای «هزار و یک شب» است. روش تحقیق این مقاله، تطبیقی و از نوع ادبیات تطبیقی مکتب فرانسوی است که قائل به تأثیر مستقیم آثار بر نویسندگان است. از این دیدگاه باید میراث شاعر متقدم در شعر و اثر متأخر با دلیل و مدرک اثبات شود. نتیجه این بررسی نشان داد، «هزار و یک شب» نقش بسزایی در رشد ادبی این شاعر انگلیسی داشته است.
بررسی مضامین عیّاری، جوانمردی و تعلیمی در رمان شمس و طغرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
131 - 160
حوزههای تخصصی:
شمس و طغرا یکی از متون پهلوانی و تعلیمی است که در عصر مشروطه نگارش یافته است. در این کتاب، اشاره به خصلت های عیّاری و توصیف قهرمان داستان با این ویژگی ها در دوره استبدادزده و به دور از اخلاق عصر حاکمیت ایلخانان مغول، قابل ملاحظه و اهمیت است .عیّاران یکی از گروه های اثرگذار در ایران هستند که فضای خفقان جامعه ایرانی و فقر و محرومیت، عامل بنیادی در پیدایش آن ها بوده است. عیّاران به عنوان طبقه ای از مردم چنان اهمیت داشتند که نویسندگان متون ادبی، شرح وقایع و نحوه زندگی آنان را در آثار خویش انعکاس داده اند .در حقیقت، روشنگری و بازنمایی ارتباط کهن عیّاری و جوانمردی با متون تاریخی حماسی و نمایاندن آموزه های اخلاقی این جمعیت می تواند گامی نو و جهت ساز در شناخت هرچه بیشتر آن ها باشد. پژوهش حاضر به صورت توصیفی تحلیلی و با هدف بررسی مضامین عیّاری و جوانمردی و انعکاس آن در داستان شمس و طغرا صورت گرفته است. در ادامه، نویسندگان به دنبال پاسخ به این پرسش هستند که مضامین عیّاری به چه میزان و چگونه در این اثر بازتاب یافته است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که مضامین عیّاری و جوانمردی در این کتاب به خوبی انعکاس یافته که این امر نشان از اهمیت این خصایص اخلاقی پسندیده و آمیختن آن با خصلت های دینی و اسلامی در جامعه ایرانی است.
مؤلفه های رهبری تحوّل آفرین در آموزه های نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه «رهبری» مهم ترین نقش را در پیشبُرد اهداف سازمان ایفا می کند. موفقیت هر سازمانی در گرو داشتن رهبران تحوّل آفرین است؛ از سوی دیگر، بخش قابل ملاحظه ای از آموزه های اخلاقی و حکمی مرتبط با اصول مدیریت و رهبری در آثار ارزشمند ادبی نگاشته شده است. پژوهش حاضر ضمن بررسی منظومه های شرفنامه، اقبال نامه و هفت پیکر تلاش می کند به این پرسش اصلی پاسخ دهد: «مؤلفه های رهبری تحوّل آفرین در آموزه های نظامی گنجوی کدام اند؟» این مقاله به روش کیفی و با «راهبرد داده بنیاد» انجام شده است. در این روش بدون هیچ گونه پیش فرضی، داده های کیفی مرتبط گردآوری و دسته بندی شد. سپس با مقایسه و سنجش داده ها و مفاهیم، مؤلفه های رهبری تحوّل آفرین ترسیم شد. در پایان این فرایند، پایه های اصلی نظریه «رهبری تحوّل آفرین از دیدگاه نظامی گنجوی» شاملِ 43 مفهوم در قالب 7 مؤلفه ازقبیلِ مدیریت دانش، مدیریت ارتباطات، مدیریت انگیزش، انعطاف پذیری، مدیریت مشارکتی، مدیریت راهبردی و مدیریت اجرایی طراحی و تنظیم شد.
آرکائیسم حماسی (مشخّصه اصلی سبک قیصرنامه ادیب پیشاوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرکائیسم حماسی نوعی از کاربرد هم زمان حماسه به عنوان سبکی فخیم و تأثیرگذار هم راه با شکلی از کهن گرایی است که به تشخّص زبان و بیان شاعر می انجامد. منظومه حماسی قیصرنامه اثر ادیب پیشاوری نیز نمونه کامل استفاده از الگوی حماسه به هم راه کهن گرایی در سطح واژگانی، نحوی و بلاغی است. این حماسه تاریخی بیش از هر اثر دیگری در دوران خود، به سنّت های زبانی- ادبی پیشینان تأسی جسته است و علی رغم روایت یکی از نوین ترین اتّفاقات تاریخ معاصر خود، برای پای بندی به زبان خراسانی شعر حماسی کوشیده، زبان اثرش تا جای ممکن به نمونه معیار ژانر اثر (شاهنامه فردوسی) وفادار باشد. یکی از عوامل اصلی حفظ زبان حماسی قیصرنامه، باستان گرایی بوده است. این مقاله جنبه های مختلف آرکائیسم حماسی در قیصرنامه ادیب پیشاوری را بررسی و این نتیجه را در این خصوص حاصل کرده است که این کیفیت در شعر ادیب در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی «فردیت سبکی» یافته است. واژه سازی با اصطلاحات جدید سیاسی، اجتماعی و نظامی، بازسازی نحو خراسانی و خلق تصاویر مرکب مبتنی بر تشبیهات حماسی کهن از رئوس باستان گرایی در قیصرنامه بوده است.
اسطوره آماتراسو، پیشروی اندیشه ایرانی و هندوایرانی در فرهنگ ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روشنایی بی هیچ گفت وگویی، مهم ترین ایزد در اساطیر هندواروپاییان است و چرخه بستن و گشودن روشنایی و تاریکی، مهم ترین مضمون در اساطیر این مردمان است. مردمان هندوایرانی نیز به سان دیگر هندواروپاییان، سرگذشت روشنایی را بنیاد اساطیر خویش نهادند. آفرینش، باروری، آب فزایی، پیروزی و دیگر اجزای هستی در باورهای آنان، اجراهای دیگرگون اسطوره روشنایی است. ایزد روشنایی در اساطیر ژاپنی نیز جای گاهی بنیادین دارد. آماتِراسو، ایزدبانوی روشنایی در ژاپن، به سان ایزدان روشنایی آریایی، ایزد باروری و مایه خرّمی کشت زارهاست و خاندان پادشاهی از نژاد اویند. داستان زندگانی او نیز توسعه یافته چرخه بستن و گشودن روشنایی و تاریکی است و مشترکات سرگذشت او با اسطوره ایزدان روشنایی هندوایرانی، بیش از آن است که اتفاقی انگاشته شود. پیش از این، جوانبی از ورود و تأثیر اساطیر آریایی به فرهنگ ژاپن، کاویده و معرفی شده است و در این مقاله نیز با روش توصیفی تحلیلی، مشترکات اساطیر ایرانی و هندوایرانی با اساطیر ژاپنی در حوزه ایزدان روشنایی بازنموده می شود. نتایج این بررسی، گویای آن است که با توجّه به پیشینه تأثیر فرهنگ ایرانی بر فرهنگ ژاپنی، اسطوره آماتِراسو در باورهای ژاپنی، ریشه هندوایرانی دارد. نیز قرن ها پس از ورود این اسطوره به فرهنگ ژاپن، هم زمان با موج تازه ورود عناصر ایرانی به ژاپن در نیمه قرن هفتم میلادی، امپراتوران ژاپن با الگوگیری از نظریه تبار ایزدی شاهان ایرانی، اسطوره آماتِراسو را برای تبیین تبار ایزدی خویش به کار گرفتند.
تحلیل کارکرد تعلیمی خوشه های تصویری در مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
161 - 187
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از تصویر در متون تعلیمی صوفیانه عموماً یا برای تزیین است یا به سبب تفهیم. نجم الدین رازی در مرصاد العباد به هر دو سبب از تصویرسازی بهره برده، اما هدف اصلی او ملموس سازی مفاهیم عرفانی است. به این منظور، نویسنده از شگردهای مختلفی استفاده کرده و از جمله کوشیده است با استفاده از اضافه های تشبیهی مرتبط، خوشه های تصویری روشن و ملموسی برای تبیین مفاهیم عمدتاً پیچیده عرفانی عرضه کند. دقت در این متن تعلیمی روشن می سازد که نویسنده به خوشه های تصویری خاصی گرایش داشته است. مسئله این تحقیق چرایی تکرار خوشه های تصویری خاص در مرصادالعباد و ترتیب بسامد هر یک از آن هاست. نتایج تحقیق نشان می دهد کارکرد تعلیمیِ خوشه های تصویری با استفاده از تصویرسازی مبتنی بر زیست جهان مخاطبان و تناسب مضمون و تصویر شکل گرفته است. نجم رازی از تصویرسازی در حوزه های زندگی روزمره ایرانی، حکومت، کشاورزی، سفر، آموزش و کتابت، طبیعت، داستان پیامبران و تصاویر مربوط به پرندگان، برای تسهیل آموزش مضامین عرفانی استفاده کرده است. همچنین تناسب خوشه های تصویری با موضوع، دیگر شگرد تعلیمی اوست. وی از تصاویر مرتبط با «سفر» برای تبیین مضمون سلوک از تصاویر «زراعت و کشاورزی»، برای تبیین مفاهیم مرتبط با هستی شناسی از تصاویر مربوط با آموزش و کتابت، برای بیان مفاهیمی چون تبعیت از پیر (آموزگار) و خلقت (انشاء) و از تصاویر مربوط به پرندگان و پرواز برای مضمون اسارت روح انسانی و لزوم بازگشت آن استفاده کرده است. وی از این طریق، علاوه بر توانایی ادبی، هنر خود را در امر آموزش نیز نشان داده است.
نقد و تحلیل تشبیه در دیوان سنجر کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجر کاشانی یکی از شاعران قرن یازدهم است که در هند از شهرت و اعتبار زیادی برخوردار بوده و همچون دیگر شاعران سبک هندی به صورخیال رویکرد ویژه ای داشته است. در این تحقیق تشبیه به عنوان عنصر اصلی و سازنده تصویر در شعر وی، بر اساس روش تحلیلی-توصیفی نقد و بررسی شده است. سنجر درمجموع 1492 بار در 5506 بیت، برای ارائه مضامین مورد نظرش از تشبیه بهره برده است. از مجموع تشبیهات به کار رفته، 797 مورد تشبیه بلیغ است که تأثیر زیادی در بلاغت و غنای تصاویر داشته است. وی در ساخت تشبیه از اشیاء، ابزار، امور ذهنی، انسان و اعضا و متعلقات وی، بیشترین الهام را گرفته و علاقه زیادی به همراه کردن تشبیهاتش با برخی از شگردهای خیال انگیز همچون استعاره، کنایه و اغراق داشته است. با این وجود، پیچیدگی و ابهام چندانی در ساختار تشبیهات دیوانش دیده نمی شود. سخنور کاشانی در موارد متعددی موفق شده است تا با واردکردن عنصری تازه در تشبیهات آشنا و تثبیت شده شعر فارسی، به گونه ای از آن ها آشنایی زدایی کند و موجب غرابت و تازگی آن ها شود. افزون بر این، تشبیهات تازه متعددی در مجموعه تصاویر وی به کار رفته است. هرچند در پاره ای موارد می توان مایه هایی از پویایی و تحرک را در ساختار تشبیهات مشاهده کرد؛ اما درمجموع تشبیهات، تصاویری ساکن و ایستا هستند.
تطبیق عاشقانه حماسی «سیاوش و سودابه» با همتای اروپایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات ملل آثار فراوانی را می توان یافت که در آن ها عشق، آن هم از نوع ناپاک و ممنوعش، موضوع و محور اصلی داستان ها باشد. داستان «سودابه و سیاوش» از حکیم توس و رمانس «تریستان و ایزوت»، نوشته ژوزف بدیه فرانسوی، از جمله آن آثار است. این دو اثر دارای همسانی ها و ناهمسانی های بسیاری با یکدیگرند که هر دو اثر منظوم و منثور را با یکدیگر قابل قیاس و انطباق می سازند. این مقاله به منظور بررسی و شناخت وجوه اشتراک و افتراق دو اثر، انجام شده است. نوع پژوهش، تحلیلی- توصیفی و براساس کتب و اسناد معتبر کتابخانه ای بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شباهت اساسی هر دو روایت در آن است که دختری جوان با پادشاهی پیر ازدواج می کند و پس از مدتی میان شه بانو و یکی از خویشاوندان شوهر که در داستان سودابه و سیاوش، «پسر شوهر» و در تریستان و ایزوت، «خواهرزاده شوهر» مطرح است، عشقی ممنوع آغاز می شود و در پایان هر دو روایت مرگ قهرمانان را به همراه دارد؛ تفاوت اصلی نیز در آن است که در روایت فردوسی عشق شه بانو به سیاوش یک طرفه، اما در داستان تریستان و ایزوت این عشق دو سویه است.
نقضِ «نقدی بر لیلی ومجنون قاسمی گنابادی به تصحیح دکتر زهرا اختیاری»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مثنوی لیلی و مجنون قاسمی حسینی گنابادی (د.982) در سال 1393 به تصحیح این جانب منتشر شده است. دانشجویان محترمی با داعیه شرح ابیات، ده صفحه نقد بر این کتاب نوشته اند. این جستار به نقض نوشته آنان اختصاص دارد. ایشان بدون شرح حتی یک بیت، ادعای شرح کرده اند. گاه هم تحقیق و شرح مصحح را بدون ارجاع، به نام خود نقل نموده اند. اطلاعاتی که در ادامه شرح برخی ابیات آورده اند، غالباً ناکارآمد و نادرست است. برای مثال نوشته اند که عینک در قرن هشتم به صورت «شیشه فرنگ» به کار می رفته است و منظور قاسمی «شیشه فرنگ» است. در حالی که قاسمی حسینی در تمام آثارش کلمه عینک را به کار برده و هیچ جا منظور وی «شیشه فرنگ« نبوده است. پیشینه عینک نشان می دهد، چند قرن قبل از قاسمی عینک ساخته شده بود. مفصل بندی و مصادره به مطلوب، مهمترین خصیصه نوشته آنان است. جز بعضی مواردِ استحسانی، هیچ کدام از نقدها و اتهامات چون مبتنی بر دلایل علمی نیست، پذیرفته نیست و بر ردّ ادعاها دلیل آورده شده است. نویسندگان آن نوشته را به مطالعه دقیق کتاب از سر انصاف، مطالعه در شیوه تصحیح متون، مقدمه نویسی و صفحه آرایی سفارش می کنم.
نقد زیباشناسی ساختار داستان روز چهارشنبه منظومه هشت بهشت امیرخسرو دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
55 - 68
حوزههای تخصصی:
میثم زارع دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز مریم موسوی دانشجوی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی امیرخسرو دهلوی از شاعران قرن هفتم و هشتم است که تحت تاثیر منظومه های پنج گانه نظامی، منظومه هایی سروده است. یکی از این آثار که پنجمین و آخرین منظومه او به شمار می رود، هشت بهشت نام دارد که شاعر تحت تاثیر هفت پیکر نظامی آن را به نگارش درآورده است. در این منظومه، بهرام گور داستان روز چهارشنبه را که داستان شهر خاموشان است، از زبان شاهزاده رومی می شنود. شاعر توانسته است به خوبی این داستان را به تصویر بکشد. این پژوهش با رویکرد زیباشناختی و ساختاری به تحلیل این داستان پرداخته است. برای این منظور مهم ترین عناصر ساختاری شعری این داستان که شامل زبان، موسیقی و تخیل می شود، مورد واکاوی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان می-دهد که شاعر در بخش زبانی با بکارگیری واژه ها و واج های برگزیده، در بخش موسیقی با آوردن قافیه ها و ردیف های فعلی و در بخش تخیل با بکارگیری تشبیه و استعاره های متناسب باعث هر چه زیباتر شدن این داستان شده است.
سیر انفسی در دیوان حافظ از منظر تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
69 - 82
حوزههای تخصصی:
حافظ به عنوان یکی از سرایندگان برجسته ادبیّات عرفانی در میان شاعران پارسی سرا راجع به مسأله سعادت بشر و عوامل پیش برنده و بازدارنده از آن و همچنین نوع موضع گیری وی در قبال تعالیم صحیح و ناصحیح رسیدن به سعادت و سیر انفسی، عقاید ناب و درخور توجهی دارد. در این نوشتار به منظور شناخت بهتر و عمیقتر این نظرات از روش تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است که شامل نظریه ها و روش هایی برای مطالعه تجربی روابط میان گفتمان و تحولات اجتماعی و فرهنگی است. براین اساس دو غزل از حافظ در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده است. نتایج این واکاوی نشان می دهد که شعر حافظ آمیزه ای از تغزّل و تعقّل است و تفسیر آن بدون قرآن کاری عبث و بی فایده است. سیر انفسی از نظر حافظ، فرایندی خرد محور و عملگراست و با زهد منافات دارد. این فرایند پالایشی است، نه پرورشی و نقش مرشد، تنها به عنوان الگو و راهنما است و او هیچ سیطره ای بر سالک ندارد .
بررسی زنانگی در غزل معاصر زنان (مطالعه موردی: نجمه زارع، کبری موسوی، پانته آ صفایی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نوع نگاه هر شاعر نسبت به جهان پیرامون خویش و شیوه برقراری ارتباط با آن، همچنین احساسات و عواطف درونی خود و به کارگیری زبانی درخور این نوع نگاه و عواطف، خط سیر شعری او را نمایان می کند. این تحقیق کوشیده است تا اشعار پانته آ صفایی، کبری موسوی و نجمه زارع را به لحاظ اندیشه و زبان زنانه بررسی کند. به این منظور نخست ویژگی های عاطفی زنانه در زبان شعری آنان مورد مطالعه قرار گرفته است. در شعر هر سه شاعر عشق و عواطف انسانی درون مایه اصلی غزل های آنان را تشکیل می دهد. یأس و امید را با بسامدهای متفاوت توأمان در شعر آن ها می توان مشاهده کرد. تأثیر مذهب و باورهای دینی در شعر آن ها مورد بررسی واقع شده و همچنین قدرت تصویرگری و خلاقیت با نگاهی زنانه در شعر آن ها تبیین شده است. در نهایت تفاوتها و شباهت های شعری آنان با استناد به محتوای شعرشان ذکر شده است.
واکاوی «رمزهای هندسی زبان صوفیانه» در شعرعراقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
رمزهای هندسی تعبیری مدرن از مجموعه ای از شگردهای ادبی است که قدمای بلاغی ما تحت عنوان تمثیل و متأخران تحت عنوان رمز، سمبول و پارادوکس از آن نام می برند. در این رویکرد، زبان در معنای حقیقی خود بکار نمی رود و معنای مجازی و رمزی، مورد نظر شاعر و نویسنده است. بی تردید، یکی از گروه های فکری جهان اسلام صوفیه هستند که این نوع بیان و زبان را برای تبیین آموزه های عرفانی خود مورد استفاده قرار می دهند؛ که در این میان عطار به عنوان برترین فردی که از رمزهای هندسی به شکلی هنری و ماندگار استفاده کرده است از برجستگی بیشتری برخوردار است. در مقاله ی پیش رو به شیوه ی تحلیلی - توصیفی شعر فخرالدّین عراقی از شاعران سده ی هفتم از این منظر مورد کاوش قرار گرفته است. نتیجه ی بدست آمده نشان می دهد که عراقی از زبان صوفیانه در قالب هندسه ی زبانی استفاده کرده و حقایقی عرفانی نظیر زبان دل، زبان اشارت، زبان تمثیلی- عرفانی، زبان شطح و طامات، زبان حقیقت، عشق و وحدت وجود بسیار سود جسته است و توانسته است به خوبی خبر کلان آموزه های عرفانی خود را به مخاطب منتقل نماید. از میان زبان ها، زبان حقیقت و رمز، بیشترین بسامد را در شعر عراقی دارد.
بررسی ویژگی سهل ممتنع در غزلیّات وحشی بافقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
59 - 70
حوزههای تخصصی:
غزل بهترین قالب برای بیان کردن گونه ادب غنایی است و شاعران بی شماری از این قالب برای بیان کردن اشعارشان استفاده کرده اند. یکی از این شاعران وحشی بافقی است. او یکی از بزرگ ترین شاعران قرن دهم است که نسبت به شاعران دوره خود در جایگاه ممتازی قرار دارد. وحشی بافقی در همه قالب های شعری طبع آزمایی کرده است، امّا شهرتش بیشتر به خاطر غزل های پر سوز و گداز اوست. یکی از دلایلی که غزل های او را ممتاز گردانیده است، ویژگی سهل ممتنع بودن آن هاست. در این پژوهش تلاش بر این است تا به روش توصیفی- تحلیلی غزل های او از نظر سهل و ممتنع بودن مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش نشان می دهد که استفاده از گفتار عامه، دستور مندی، سادگی و رسایی واژگان و دوری از صنعت پردازی، باعث سهل ممتنع شدن غرلیات وحشی بافقی شده است غزل بهترین قالب برای بیان کردن گونه ادب غنایی است و شاعران بی شماری از این قالب برای بیان کردن اشعارشان استفاده کرده اند. یکی از این شاعران وحشی بافقی است. او یکی از بزرگ ترین شاعران قرن دهم است که نسبت به شاعران دوره خود در جایگاه ممتازی قرار دارد. وحشی بافقی در همه قالب های شعری طبع آزمایی کرده است، امّا شهرتش بیشتر به خاطر غزل های پر سوز و گداز اوست. یکی از دلایلی که غزل های او را ممتاز گردانیده است، ویژگی سهل ممتنع بودن آن هاست. در این پژوهش تلاش
تحلیل و بررسی ترانه معاصر فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
71 - 80
حوزههای تخصصی:
در ادب فارسی ترانه همواره اصطلاحی عام بوده است که بر انواع قالب های شعریِ ملحون یا همراه موسیقی به ویژه فهلویات، دوبیتی، رباعی، و بیت اطلاق می شده است. « فهلویات, خسروانی, گلبانگ, تصنیف و .... در گذرگاه تاریخ نام های دیگر این صورت شعری بوده اند» (بهار: 1344،60). همچنین عده ای ترانه (ترانک، ترنگه، ترنگ، رنگ) را از ماده ی «تر» در لغت به معنای خرد، تر و تازه و جوان، خوش از ریشه ی اوستایی تئورونه گرفته اند(داد،1375،68) این اصطلاح، امروزه در میان اهل ادب به خصوص مترادف با دوبیتی و در اصطلاح موسیقی نیز معمولاً مترادف با تصنیف، آواز، سرود و نغمه و به طور کلی اشعار ملحون به کار می رود. موسیقی و اولین سند مکتوب در ترانه به نظر کدکنی «به سرودی از باربد، شاعر و موسیقی دان دربار خسرو پرویز ساسانی باز می گردد» ترانه بعد از گذر از تحولات تاریخی دوران اسلامی، جنگ ها و صلح ها، آرامش ها و جنبش ها به انقلاب اسلامی ایران پیوند خورد و به آنچه امروز شاهد آن هستیم تبدیل شد. زبان ترانه ی امروز صمیمی و همه فهم تر شده است که ناشی از تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه اسلامی ست. در این پژوهش تلاش بر آن است که تحولات ترانه سرایی با رویکردی جریانشناسانه مورد کنکاش قرار گیرد.
سبک شناسی متناقض نما در شعر حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
81 - 98
حوزههای تخصصی:
در ادبیات فارسی محور جمال شناسی بر شکستن هنجارها و عادت های زبانی در لفظ و معناست که این مهم در آرایه ادبی «متناقض نما» خود را نشان داده است. متناقض نما یا پارادوکس در شعر حافظ اغلب به صورت فنی، زیبا و البته ظریف و شگفت انگیز خودنمایی می کند. یعنی از اجتماع امور متضاد و متناقض، تصویری شگفت، هنری و زیبا خلق می نماید. این مقاله با هدف بررسی متناقض نما و گونه های آن در شعر حافظ به نگارش درآمده است. روش کار به شیوه توصیفی-تحلیلی است. سؤال اصلی تحقیق این است که حافظ از چه شگردهایی در ابداع ترکیبات پارادوکسی بهره گرفته است؟ انواع پارادوکسهای زبانی، فکری و ادبی در دیوان حافظ کدامند؟ نتیجه تحقیق بیان می دارد پارادوکس در متن و بطن شعر حافظ حضوری فعال دارد و از اصلی ترین ویژگی های سبک شعر وی به شمار می آید. التذاذ و آفرینش ادبی، ایجاد امید و حس زیبانگری در فضای ایران بعد ازحمله مغول، هنجارگریزی به هدف ریاستیزی و عرفان ناب و هنری حافظ از عمده عوامل ایجاد متناقض نما در شعر وی محسوب می شود.
بررسی مؤلفه های ادب غنایی در شعر «یاد آر ز شمع مرده یاد آر» علی اکبر دهخدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«غنا» در لغت به معنی سرود، نغمه و آواز خوش طرب انگیز و شعر «غنایی»، گزارشگر عواطف و احساسات شخصی شاعر است. در پژوهش حاضر به بررسی مؤلفه های ادب غنایی در شعر «یاد آر ز شمع مرده یاد آر» دهخدا می پردازیم. جامعه آماری پژوهش حاضر، شعر «یاد آر ز شمع مرده یاد آر» از علی اکبر دهخداست و تحلیل و بررسی شعر مذکور از بُعد مؤلفه های ادب غنایی، هدف این پژوهش است.جامعه آماری و حجم نمونه، کل شعر است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. ابزار گردآوری اطلاعات، فیش تحقیقاتی و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، تحلیل محتوایی است. عناصر غنایی شعر موردنظر عبارت اند از: امیدواری، اندیشه های فلسفی، تکیه بر نقش و نمود اجتماعی ادب غنایی، حبسیه، دلبستگی به آزادی، مرثیه سرایی، توجه به طبیعت وجودی انسان، هیجان و احساسات. یافته ها و نتایج آن، بسامد بالای عناصر ادب غنایی و نتیجه کلی این پژوهش، غنایی بودن این اثر با توجه به بسامد مؤلفه های غنایی است.