منزل امام در نجف یک خانه کوچک 45 متری بود. برنامه ایشان در آن خانه به این گونه بود که نیم ساعت قبل از غروب آفتاب در پشت بام مشغول قدم زدن می شدند زیرا حیاط منزل کوچک بود و جای قدم زدن نداشت.
"هدف از این نوشتار مقایسه کار ارزشیابى در مدیریت اسلامى و مدیریت متداول است.به منظور نیل به این هدف، دو پرسش پژوهشى مطرح مىگردد:
پرسش اول-آیا در اسلام ارزشیابى وجود دارد یا خیر؟
پرسش دوم-تفاوت ارزشیابى در اسلام و ارزشیابى در مدیریت متداول چیست؟
فرضیه اول-با استناد به دلایل مختلف، ارزشیابى در اسلام بطور جدى مطرح است.
فرضیه دوم-ارزشیابى در اسلام با ارزشیابى متداول تفاوتى آشکار دارد؛از جمله توجه به حس فاعلى به جاى توجه به حسن فعل.
نوع این تحقیق(بنیادى-کتابخانهاى)و روش آن(نظرى-تحلیلى)مىباشد.
ابتدا به منظور تأیید فرضیه اوّل به پنج دلیل زیر استناد مىشود:
دلیل اول:بر اساس اصول فطرى و تکوینى انسان با توجه به داشتن هدف، عقل، وجدان و فطرت الهى و وجود رقیب و عتید، دو فرشتهاى که در سمت راست و چپ انسان مراقب اعمال آدمى است، بطور دقیق اعمال را مىنویسند؛بنابراین انسان کارهاى خود را ارزیابى مىکند و به سوى خیر و کمال گام برمىدارد.
دلیل دوم:با توجه به اصل اعتقادى معاد که روز حسابرسى است و با در نظر گرفتن امر به معروف و نهى از منکر که از فروغ دین اسلام است.ارزشیابى عنصر جدایىناپذیر از شریعت اسلام است.
دلیل سوم:با توجه به اصل امتحان و آزمایش که سنت الهى و عامل تکامل انسان است، بندگان بدون استثنا در معرض آزمایش و امتحان الهى قرار دارند و اصولا فلسفه مرگ و زندگى، امتحان و آزمایش است.
دلیل چهارم:توجه به آیات متعدد قرآن کریم و احادیث فراوان در مورد امتحان، بلا، قتنه، میزان و محاسبه که با صراحت، وجود امتحان و آزمایش اعلام گردیده است.
دلیل پنجم:توجه به پیامهایى که در نهجالبلاغه، در قالب خطبهها، نامهها و حکمتها در مورد ارزیابى و نظارت در مدیریت اسلامى آمده است.
سپس، براى تأیید فرضیه دوم، ابتدا مفاهیم مختلف ارزشیابى، اهداف و ملاکهاى ارزشیابى و شیوههاى آن در مدیریت متداول و اسلامى مقایسه و تفاوت آن بیان شده است.در پایان، تفاوت
ارزشیابى در اسلام و ارزشیابى متداول، از نظر حسن فعل و حسن فاعل و تفاوت مفهوم علم و شناخت، هدفهاى رفتارى و هدفهاى غایى و محدودیتهایى که در ارزشیابى متداول از نظر(زمانى- مکانى)و تبعیت از مصالح سیاسى، اقتصادى و اجتماعى وجود دارد و پیوسته خطاهاى فراوانى که در کمین شیوه ارزشیابى متداول وجد دارد ولى در ارزشیابى اسلامى وجود ندارد.مورد بررسى قرار مىگیرد و نتیجه آن است که بر اساس میزان عدل الهى ارزشیابى ذرهاى کم یا زیاد نمىشود در حالى که ارزشیابىهاى متداول، مصلحتگرایانه و سازشکارانه هستند و در بیشتر مواقع در آنها رابطه بر ضابطه حاکم است و به جاى در نظر گرفتن تفاوتها، تبعیض صورت مىگیرد.
"
بحث رهبری که یک بحث معنوی است؛ امروز جایگاه وسیعی در فرهنگ مدیریت پیدا کرده است. کشورهای پیشرفته اصولا مدیریت را به فراموشی سپرده و روی به رهبری معنوی در دنیای صنعتی امروز آورده اند که بارزترین شاخص آن نیز برگزاری کنگره هزاره ادیان در سازمان ملل متحد است. در این مقاله سعی شده است به موضوع رهبری معنوی از دیدگاه اسلام و مقایسه آن با ارزشهای معنوی که در فرهنگ مدیریت غرب تحت عنوان نظریه های عمومی رهبری مطرح شده است، پرداخته شود.