فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۵٬۲۲۲ مورد.
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
161 - 178
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابت، نیروی انسانی مهم ترین مزیت یک سازمان و عامل اصلی توسعه و افزایش عملکرد آن مجموعه، محسوب می شود. سازمان ها همواره در تلاش اند تا بهترین امکانات را برای دریافت حداکثر عملکرد و ایجاد اثربخشی، فراهم کنند. در برخی از سازمان ها علیرغم تلاش سازمان در جهت فراهم آوردن امکانات موردنیاز کارکنان، نه تنها عملکرد افزایش نمی یابد؛ بلکه عکس آن اتفاق می افتد این پدیده که وارونگی جوسازمانی نام دارد، در سازمان ها در حال گسترش است. این پژوهش در تلاش است عوامل مؤثر بر ایجاد وارونگی جوسازمانی را شناسایی کند. پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از لحاظ روش، پیمایشی است؛ برای رسیدن به اهداف پژوهش از رویکرد کیفی استفاده شده است. با استفاده از روش دلفی فازی و نرم افزار Exell عوامل مؤثر بر وارونگی شناسایی شده اند. روش نمونه گیری غیراحتمالی از نوع گلوله برفی بوده است. روایی پژوهش روایی محتواست؛ میزان اختلاف زیر 2/0 بین میانگین قطعی مرحله 1 و 2 و میزان بالای اجماع خبرگان در مورد عوامل مؤثر، تأییدکننده اعتبار عوامل مورد سنجش است. با توجه به اینکه این پژوهش برای توسعه یک تئوری جدید انجام گرفته، تلاش کرده ایم با استفاده از دلفی فازی، از نظر خبرگان برای کاهش ابهام در مورد مؤلفه ها و عوامل استفاده کرده و اعتبار عوامل انتخاب شده را افزایش دهیم. نتایج به دست آمده، براساس نظر اعضای پنل دلفی نشان داده است که ابعاد اهداف، فناوری، محیط، ساختار سازمانی و ویژگی افراد بر وارونگی جوسازمانی تأثیرگذارند. براساس نتایج، از بین عوامل مؤثر، افزایش حساب نشده عوامل سخت افزاری سازمان به عنوان مهم ترین و قابل کنترل ترین عوامل مؤثر بر وارونگی جوسازمانی شناسایی شده است. پیشنهاد می شود، برای جلوگیری از وارونگی جوسازمانی، علاوه بر احراز صلاحیت و نظارت بر کارکنان، امکانات حساب شده و به افراد خاص تعلق گیرد.
بررسی ارتباط ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی مطالعه موردی: اداره کل تامین اجتماعی تهران بزرگ
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
79 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق بررسی ارتباط ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی در اداره کل تأمین اجتماعی تهران بزرگ است.
روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده، توصیفی از نوع همبستگی دو متغیری است و به لحاظ اینکه، «اداره کل تأمین اجتماعی تهران بزرگ» را بررسی می کند، مطالعه موردی به حساب می آید. جامعه آماری این تحقیق را 110 نفر از مدیران و کارشناسان اداره کل تأمین اجتماعی تهران بزرگ تشکیل داده اند که که از این تعداد 71 نفر به صورت نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها از طریق پرسش نامه بوده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق و آزمون همبستگی بین عناصر ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی از آزمون همبستگی رتبه ای اسپیرمن استفاده شده است. فرضیه اصلی تحقیق به بررسی رابطه ساختار سازمانی با کارآفرینی سازمانی و 3 فرضیه فرعی نیز به بررسی ابعاد ساختار از نظر رابینز شامل پیچیدگی، تمرکز و رسمیت با کارآفرینی سازمانی پرداخته است.
یافته ها: باتوجه به نتایج آزمون فرضیه ها، ارتباط معنادار بین ابعاد ساختار سازمانی (پیچیدگی، تمرکز و رسمیت) و کارآفرینی سازمانی تأیید شد.
نتیجه گیری : باتوجه به رابطه منفی مؤلفه های ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی در اداره کل تأمین اجتماعی ، می توان گفت زمینه مناسب ساختاری برای اجرای کارآفرینی سازمانی فراهم نبوده و چنانچه در نظر باشد کارآفرینی سازمانی در تأمین اجتماعی تهران بزرگ توسعه یابد، ضروری است در مورد اصلاح ساختار سازمانی اقدامات لازم صورت پذیرد و با تقویت نقاط ضعف موجود بستر مناسب را برای اجرای کارآفرینی ایجاد نمود.
رابطه بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری میزان استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
۱۲۷-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت جزء تحقیقات کمی میباشد و از نظر هدف کاربردی و از نظر نمونه گیری تصادفی ساده متناسب با حجم و گردآوری داده ها توصیفی-پیماشی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان پایه اول تا پنجم ابتدایی در دبستان پسرانه راه دانش به تعداد350 دانش آموز و دبستان دخترانه پروین اعتصامی به تعداد 370 دانش آموز واقع در شهر سنندج می باشند که با روش فرمول کوکران تعداد نمونه آماری به 250 نفر دانش آموز کاهش یافت. پرسشنامه های استاندارد استفاده از فضای مجازی لی و همکاران (2008) و بهزیستی هیجانی کییز و ماگیارمو (۲۰۰۳) در میان نمونه های مورد نظر توزیع و پس از جمع آوری آنها با استفاده از نرم افزار PLS به تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده پرداخته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که 1-بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی رابطه معناداری وجود دارد 2-جنسیت نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی ایفا می کند و 3-ساعات استفاده از فضای مجازی نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی ایفا می کند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج رابطه معناداری وجود دارد.
ارزیابی تاثیر مدل سازی اطلاعات شهر (CIM) و کاربرد آن در بهبود عملکرد و مدیریت پروژه های هوشمندسازی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
73-87
حوزههای تخصصی:
پروژه های هوشمندسازی به مجموعه ای از فعالیت ها اطلاق می شود که با هدف افزایش سطح کیفیت، بهبود کارایی و کاهش تاثیرات منفی در زمینه های مختلف، از فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در شهر ها استفاده می کند. مدیریت پروژه های هوشمندسازی، به دلیل پیچیدگی و تعداد زیاد پارامترهای مورد نیاز، به یکی از مهمترین دغدغه ها در این زمینه، تبدیل شده است. در همین راستا، مدلسازی اطلاعات شهر می تواند بهبود عملکرد پروژه های هوشمندسازی شهری و نحوه مدیریت آن ها را تبیین کند. با استفاده از این مدل، می توان اطلاعات مربوط به مکان، زمان و منابع را جمع آوری کرده و با استفاده از روش های تحلیل داده، الگوریتم های هوشمند و سامانه های خودکار، بهبود عملکرد پروژه های هوشمندسازی شهری را تضمین کرد. این روش، علاوه بر بهبود عملکرد پروژه ها، می تواند بهبود کیفیت زندگی شهروندان را نیز به دنبال داشته باشد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر استفاده از مدلسازی اطلاعات شهر در بهبود عملکرد و مدیریت پروژه های هوشمندسازی شهری بوده که برای انجام آن از روش های تحقیق کمی و کیفی استفاده شده است. در این بررسی، ابتدا نیازهای شهری و مسائل موجود در آن شناسایی می شود. سپس، راهکارهای مدلسازی اطلاعات شهری برای بهبود مدیریت پروژه های هوشمند سازی ارائه می گردد. در نهایت، اثربخشی این راهکارها در بهبود مدیریت پروژه های هوشمند سازی شهر ها مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مدلسازی اطلاعات شهری می تواند نقش مهمی در بهبود عملکرد و مدیریت پروژه های هوشمند سازی شهری داشته باشد.
نقش تعدیل کننده تعامل والد-فرزند در ارتباط شیوه های فرزندپروری با مشکلات رفتاری دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
۱۱۳-۹۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده ی تعامل والد - فرزند در ارتباط شیوه های فرزندپروری با مشکلات رفتاری دانش آموزان ابتدایی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری تحقیق شامل همه ی دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی شهر بجنورد و والدین آنها بود. تعداد 372 دانش آموز دوره ی دوم ابتدایی به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. پرسش نامه های فرزندپروری آلاباما (فریک، 1991)، تعامل والد فرزندی (لانگ و همکاران، 2002) و مقیاس درجه بندی مشکلات رفتاری (کانرز، 1990) توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها از طریق همبستگی و تحلیل رگرسیون «هایس» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ابعاد تنبیه بدنی و عدم نظارت فرزندپروری به طور مثبت و ابعاد فرزندپروری مثبت و مشارکت به طور منفی با مشکلات رفتاری همبستگی داشت. همچنین تعامل والد- فرزند به طور منفی با مشکلات رفتاری مرتبط بود. نتایج تحلیل رگرسیون هایس نشان داد که تعامل والد با فرزند، تعامل فرزند با مادر و تعامل فرزند با پدر روابط بین ابعاد فرزندپروری ضعف نظارت، تنبیه جسمانی، مشارکت والدین و فرزندپروری مثبت و مشکلات رفتاری را تعدیل می کند. نتایج حاکی از آن است که زمانی که تعامل والدین و فرزندان قوی باشد، شیوه های ناکارآمد نظارت ضعیف و تنبیه جمسانی، مشکلات رفتاری را افزایش نمی دهد. همچنین با وجود فرزندپروری مثبت، اگر تعامل قوی با فرزندان وجود نداشته باشد، مشکلات رفتاری کاهش نمی یابد. بنابراین میزان تأثیرگذاری فرزندپروری بر مشکلات رفتاری تحت تأثیر نحوه تعامل والد-فرزند است.
"تحلیل گفتمان انتقادی" هویت جنسیتی زن در اسناد بالادستی آموزش و پرورش و پیامد آن در تربیت جنسیتی رسمی زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
۲۲۰-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر با هدف تحلیل انتقادی گفتمان حاکم بر دلالتهای هویت جنسیتی زن” در اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش ج.ا.ا و تصریح پیامدهای مترتب بر رویکردهای اتخاذ شده در تربیت جنسیتی رسمی زنان انجام شد. روش شناسی پژوهش:به منظور دستیابی به اهداف پژوهش ، متون پنجگانه بالادستی نظام آموزش و پرورش ایران به عنوان نمونه انتخاب شدند . از بین روش های کمی و کیفی در پژوهش های اجتماعی، از روش کیفی[1]و رویکرد «تحلیل گفتمان انتقادی»[2] بهره جستیم. یافته ها: نفی عاملیت آگاهانه (با وجود نقش سازنده آن در گفتمان ها)؛ ابهام؛ انسداد معنائی ،شکل گیری پاره های معنایی بالقوه متعارض،تخاصم ومداخلات هژمونیک بالقوه و بعضا بالفعل با نظم گفتمانی غیر رسمی ، الگوهای مبهم زاییده اتخاذ غلط منطق هم ارزی و پس از آن تفاوت و... در نحوه برساختن هویت جنسیتی زن مشهودبود.نتیجه گیری: بحران هویت به عنوان پیامدی غیرقابل انکار و منبعث از تزلزل گفتمانی اسناد- عدم ایضاح گزاره"هویت جنسیتی"- در راستای سیاستهای تجویزی تدوین کنندگان آن است.به بیانی دیگر استیلای گفتمان حاشیه ران" -در عمل - به تقویت گفتمان"غیریت ساز” انجامیده است؛ اتفاقی که با پیامد امکانی بودن و عدم تثبیت گفتمان ها در شرایط تزلزل گفتمانی زمینه ساز بی قراری و ساختارشکنی و در نهایت استیلای گفتمان رقیب خواهد بود. [1] Qualitative method [2] Critical discours analysis
واکاوی چالش های آموزش مجازی در دوران همه گیری کووید-19 از دیدگاه والدین دانش آموزان: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
۸۸-۶۲
حوزههای تخصصی:
همه گیری کووید-19، مدارس و سایر مراکز آموزشی را با تعطیلی مواجه کرد و آموزش مجازی جایگزین آموزش حضوری شد. انتقال یک باره آموزش از مدرسه به خانه چالش های فراوانی را برای آموزش و یادگیری ایجاد کرد. بنابراین پژوهش حاضر باهدف واکاوی چالش های آموزش مجازی در دوران همه گیری کووید-19 از دیدگاه والدین دانش آموزان دوره ابتدایی صورت گرفت. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش تمامی والدین دانش آموزان استان خراسان جنوبی در سال تحصیلی 01-1400 به تعداد 91874 نفر بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند و با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با 51نفر از والدین دانش آموزان، داده های اخذشده به اشباع نظری رسید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی (۲۰۰۲) و نرم افزار MAXQDA11 استفاده شد. هم چنین جهت اعتباریابی داده های پژوهش از ملاک های چهارگانه گوبا ولینکلن (1985) استفاده شد. نهایتاً 88 کدباز استخراج گردید که با تجزیه و تحلیل کدها، تجارب والدین دانش آموزان دوره ابتدایی در قالب چهار مضمون اصلی شامل چالش های ناظر به محیط و زیرساخت، دانش آموزان، والدین و معلمان دسته بندی شد. نتایج پژوهش ضمن تبیین ضرورت توجه به آموزش مجازی و چالش های اساسی آن، این مهم را متوجه متصدیان تعلیم و تربیت می کند تا در راستای رفع این چالش ها اهتمام ورزند.
ارائه مدلی از پیشایندها و پسایندهای توسعه منابع انسانی ملی با رویکرد فرامطالعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
439 - 471
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از رویکردها به مفهوم توسعه منابع انسانی، توسعه منابع انسانی ملی است. توسعه منابع انسانی ملی، به معنای بهبود دانش و مهارت های لازم برای رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و فراهم ساختن زمینه ه ای مشارکت برای ایجاد جامعه ای بهتر برای مردم است. پژوهش های انجام شده در حوزه توسعه منابع انسانی ملی، به عوامل مؤثر، ظرفیت ها و محدودیت ها، خط مشی ها و اقدام ها، مبحث ها و مسئله ها و نتیجه ها و پیامدهای توسعه منابع انسانی ملی پرداخته اند. پژوهش حاضر درصدد آن است که مدل یکپارچه و منسجمی از این پیشایندها و پسایندها ارائه دهد.
روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و بر اساس اصول فرامطالعه اجرا شده است. فرامطالعه رویکردی است نظام مند که با استفاده از تفسیر، به جای تقلیل داده ها، برای جمع آوری و تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش های کیفی به کار می رود. مرور و انتخاب پژوهش های اولیه برای این فرامطالعه، بر اساس روش مرور ادبیات ساختاری بوده است. در این پژوهش چهار مرحله فرامطالعه انجام شده که عبارت است از: تحلیل فراروش، تحلیل فرانظریه، تحلیل فراداده و تحلیل فراترکیبی. پس از استخراج داده ها، روی آن ها تحلیل فراروش انجام شده است. به منظور بررسی و ارزیابی طرح پژوهش و روش های مورداستفاده در مطالعات میدانی پژوهش، برای تجزیه وتحلیل تأثیر این انتخاب ها، تجزیه وتحلیل فراروش روی یافته ها و نتایج یک مطالعه خاص انجام شده است. از رویکرد تلفیقی به منظور ایجاد نظریه جدید برای توسعه منابع انسانی ملی استفاده شده است. تجزیه وتحلیل فراداده با تحلیل مضمون شش مرحله ای کلارک و برون انجام شده و در فراترکیب، تفاسیر حاصل از تجزیه وتحلیل فراروش، فراداده و فرانظریه به هم پیوند داده شده است.
یافته ها: عوامل مؤثر بر توسعه منابع انسانی ملی در دو دسته عوامل فراملی و عوامل ملی دسته بندی شدند. عوامل فراملی در دو دسته نهادی و اقتصادی و عوامل ملی در دسته های فرهنگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، مدیریتی و قانونی قرار گرفتند. سه دسته ظرفیت مالی و صنعتی و آموزشی، شناسایی شد. مهاجرت نخبگان، تطابق عرضه و تقاضای نیروی کار، سلامت مادر و کودک، رشد شناختی کودک، مهارت های زندگی، استانداردسازی آموزش، دسترسی همگانی به آموزش، به روز بودن آموزش فنی و حرفه ای، هم راستایی با تحولات صنعتی، استاندارد ملی مشاغل، راهنمای مسیر شغلی، قابلیت اشتغال، یادگیری مادام العمر، یادگیری فناوری های جدید، بهداشت، سلامت و نگهداری بازنشستگان، به عنوان موضوعاتی شناخته شدند که در توسعه منابع انسانی ملی دخالت دارند. در نهایت، نتایج توسعه منابع انسانی ملی به سه دسته خروجی ها، پیامدها و اثرها تقسیم بندی شد.
نتیجه گیری: خروجی این پژوهش، ارائه مدلی در حوزه توسعه منابع انسانی ملی است. مطابق این مدل، عوامل فراملی و ملی بر ظرفیت های توسعه منابع انسانی ملی کشورها تأثیر می گذارند. برای توسعه منابع انسانی ملی، سه ظرفیت مالی و صنعتی و آموزشی لازم است و مداخلات انجام شده در توسعه منابع انسانی ملی، به این ظرفیت ها وابسته است. در سطح ملی توسعه منابع انسانی، مداخلاتی مانند خطرپذیری، قانون گذاری، برنامه ریزی و اقدام در دوره های مختلف زندگی شهروندان صورت می گیرد. مدیریت جمعیت، پیش نیاز پرداختن به سایر دوره های قابل مداخله است. با توجه به دوره زندگی، برای هر مرحله موضوعات قابل مداخله شناسایی شده است. نتایج توسعه منابع انسانی ملی در سه دسته خروجی ها، پیامدها و اثرها دسته بندی شده است.
نقش هوش مصنوعی در مدیریت ارتباط با مشتری در تأمین اجتماعی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
123 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش هوش مصنوعی در مدیریت ارتباط با مشتری در تأمین اجتماعی انجام شده است. روش: این پژوهش از لحاظ هدف ذیل پژوهش های نظری قرار می گیرد که با رویکرد توصیفی مروری انجام شده است. در این تحقیق از روش کتابخانه ای برای گردآوری داده ها استفاده شده است. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که ترکیب هوش مصنوعی با مدیریت رابطه با مشتری به شرکت ها این امکان را می دهد که فرآیندهای کسب وکار را بهتر مکانیزه کنند، ارتباطات را توسعه دهند و مفیدترین پاسخ ها را به مشتریان ارائه دهند. استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت رابطه با مشتری به کسب وکارها کمک می کند تا اطلاعات مشتری را بهتر سازمان دهی کنند و راحت تر به آن اطلاعات دسترسی داشته باشند. این اطلاعات شامل جزئیات تماس، اطلاعات جمعیت شناختی، تاریخچه ارتباطات، تاریخچه خرید و سایر داده های مربوطه است که برای ایجاد فرصت های فروش و ارائه خدمات بهتر به مشتریان استفاده می شود. با استفاده از هوش مصنوعی، شرکت ها می توانند بخش بندی دقیقی از سرنخ ها و مخاطبین ایجاد کنند تا روابط بهتری با مشتریان بالقوه ایجاد کنند. نتایج: باتوجه به بزرگی جمعیت مشتریان سازمان تأمین اجتماعی ، به نظر می رسد که با استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت رابطه با مشتری این سازمان قادر است میزان رضایت مشتری و به تبع آن، بهره وری و عملکرد این سازمان را به شکل قابل ملاحظه ای بهبود بخشد.
الگوی تاب آوری سایبری سامانه ها و محصولات دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
91 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش ارایه الگوی تاب آوری سایبری سامانه های دفاعی و اهداف فرعی آن تبیین تهدیدات سایبری سامانه های دفاعی، تبیین ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های تاب آوری سایبری سامانه های دفاعی است.روش: پژوهش حاضر در زمره تحقیقات توصیفی/تحلیلی با نگاه اکتشافی دسته بندی می گردد. جمع آوری داده ها در این پژوهش با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای و ابزار مصاحبه عمیق انجام </sup>شده و از ابزار پرسشنامه جهت تعیین میزان اهمیت شاخص ها و انتخاب شاخص های نهایی استفاده گردید. به منظور بررسی معنی دار بودن ارتباط ابعاد، مولفه ها و شاخص ها، از روش تحلیل بارعاملی و نرم افزار اسمارت پی. ال. اس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل تعداد 30 نفر از خبرگان و صاحب نظران این حوزه و جامعه نمونه به صورت تمام شمار در نظر گرفته شده است.یافته ها: الگوی تاب آوری سایبری سامانه های دفاعی در بعدهای نظارت و راهبری با 4 مولفه اصلی و 21 شاخص، بعد کنترل با 4 مولفه اصلی و 16 شاخص، بعد فرآیند و عملیات با ۳ مولفه اصلی و ۱۷ شاخص ارایه گردید. ضرایب بار عاملی برای سه بعدهای یاد شده به ترتیب برابر 921/0، 917/0 و 926/0 به دست آمد که نشانه اهمیت بالای این عوامل در افزایش تاب آوری سایبری است.نتیجه گیری: تاب آوری سایبری سامانه های دفاعی شامل اقداماتی است که سازمان های دفاعی باید برای مقاومت در برابر رخدادهای سایبری و بهبود سریع پس از وقفه های ایجاد شده انجام دهند. براین اساس به منظور توانایی مقاومت در برابر حملات، حوادث یا تهدیدات سایبری، سامانه های دفاعی بایستی در سه بعد راهبری و نظارت، کنترل و اتوماسیون و همچنین بعد فرآیند و عملیات تاب آور شوند.
واکاوی تهدیدهای سایبرتروریسم علیه امنیت ملّی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
111 - 131
حوزههای تخصصی:
گسترش فناوری های اطلاعات و ارتباطات، دامنه ی ملاحظات دفاعی جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی را گسترش داده و با تغییر بنیادین ماهیت، ابزار و روش های نوین جنگی موجب تحول در گونه های مختلف تهدیدهای نظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شده است .با توجه به علایق جدید نظام سلطه بر بهره گیری از ظرفیت ها و قابلیت های فضای مجازی به منظور تنش سازی متراکم و گسترده ی قومی، فرقه ای، اجتماعی و ایجاد بی اعتمادی میان جامعه و حاکمیت و تهاجم شبکه ای- تاکتیکی با هدف مختل سازی مدیریت امور جاری کشور، «سایبر تروریسم» یکی از مهم ترین تهدیداتی است که می تواند امنیت ملّی جمهوری اسلامی ایران را با چالشی جدی مواجه کند؛ لذا محققین در این مقاله سعی دارند تا برای دستگاه های سیاست گذار، بسترهای ستادی و استراتژیک مناسبی به منظور بهره گیری از قابلیت های فضای مجازی برای خنثی سازی تهدیدات و همچنین شناخت آسیب پذیری ها را در همه ی ابعاد آن، فراهم نمایند. از طرفی دیگر در تحقیق پیش رو، پژوهش گران سعی در واکاوی و بررسی علل و عوامل مؤثر در پیدایش تهدیدات سایبری در امنیت ملّی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران با در نظر گرفتن واقعیت ها و چالش های موجود را مورد واکاوی قرار دهند. لذا روش اجرای این تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و یافته های مهم مقاله ی مورد بحث، آشنایی با ابعاد مختلف تهدیدات فضای «سایبرتروریسم»، راه کارها و پیشنهادهای سازنده در این زمینه می باشد. نتایج این تحقیق نشان از انطباق پاسخ های دریافتی داشته که این مهم می تواند در افزایش دفاع سایبری سازمان های دفاعی و امنیتی فعال در کشور جمهوری اسلامی ایران، نیز مؤثر واقع شود.
تحلیل نقش پارک علم و فناوری در توسعه اقتصادی منطقه (مورد مطالعه: پارک پردیس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
71 - 84
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف «تحلیل نقش پارک علم و فناوری در توسعه اقتصادی منطقه مورد مطالعه: پارک پردیس تهران» و با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مدیران شرکت های عضو پارک علم و فناوری پردیس به تعداد ۲۰۵ نفر است. در این پژوهش ضرورت داشت اطلاعات از افرادی گرفته شود که با موضوع آشنایی لازم را دارند. گفتنی است با توجه به روش گلوله برفی به صورت تصادفی از ۵۰ درصد جامعه آماری درباره انتخاب ۴۰ نفر از کارشناسان، صاحب نظران و مدیران نظرسنجی صورت گرفت و بدین ترتیب جامعه نمونه انتخاب شد. ابزار تحقیق نیز برای جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده که قبل از اجرا، اعتبار و پایایی آن تأیید شده است. در این مقاله اثرات و معیار های تأثیرگذار بر توسعه اقتصادی منطقه و همچنین شاخص های معنادار با روش رگرسیون، شناسایی و سپس به روش ANP، عوامل کلیدی موفقیت اولویت بندی شدند و در ادامه به روش تاپسیس اولویت بندی استراتژی برای توسعه صنایع مدرن پارک علم و فناوری انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان دادند ازجمله اثرات پارک علم و فناوری پردیس در توسعه اقتصادی می توان به معرفی نیازها و ضرورت های آینده بازار، جذب سرمایه بیشتر درزمینه توسعه فناوری، افزایش سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی، افزایش اشتغال و سطح درآمد شرکت های منطقه اشاره کرد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل تشکیل دهنده زیست بوم شهر هوشمند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
41 - 55
حوزههای تخصصی:
پیاده سازی شهر هوشمند نیازمند تبعیت از الگو و رویکردی مشخص بوده و غلبه نیافتن رویکرد مناسب در برخی کشورهای درحال توسعه، منجر به سردرگمی آنها در ایجاد شهرهای هوشمند شده است. شهر هوشمند به دنبال آن است که با بهره از فناوری، فرآیندهای فوق را تسریع و تسهیل نموده و پاسخ های بهتری به چالش های شهری مانند توازن جمعیت و تغییرات آب و هوایی بدهد. تحقق شهر هوشمند در هر کشور نیازمند چارچوب و رویکردی متناسب با شرایط آن است. کشورهای درحال توسعه تلاش دارند به الگوی مورد نظر خود در حصول شهر هوشمند برسند، در این راستا نیاز است تا ایران نیز الگوی متناسب با خود را طراحی نماید. یکی از مولفه های حیاتی برای شناخت الگو، شناسایی عوامل تشکیل دهنده آن است. تحقیق حاضر به دنبال آن است تا عوامل تشکیل دهنده زیست بوم شهر هوشمند در ایران را با روش تحقیق آمیخته اکتشافی بررسی نماید. در این راستا ابتدا با 13 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیریت شهری مصاحبه و با بهره از روش تحلیل مضمون (تم)، 65 مضمون پایه شناسایی شد. از این میان، با روش دلفی فازی مشخص شد که 49 مضمون به اتفاق نظر متخصصین، در ایران قابل استفاده هستند، سپس برای رتبه بندی عوامل از آزمون فریدمن بهره برده شد و عوامل مهم معرفی گشتند. در این راستا 5 عامل مهم برای ایجاد شهر هوشمند که باید مورد توجه سیاست گذاران قرار گیرد عبارتند از: حکمرانی هوشمند، مدیریت هوشمند جمعیت، فناوری های هوشمند، محیط زیست هوشمند و حمل و نقل هوشمند.
بررسی سیستماتیک و چارچوب یکپارچه فرم شهری سلامت محور با تاکید بر بیماری های همه گیر در شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
56 - 70
حوزههای تخصصی:
مروری بر تاریخچه انسان، فعالیت و فن اوری نشانگر آن است که از بدو خلقت بشر، تاکنون تغییرات محیط و نیازهای بشری به عنوان یک عامل جدایی ناپذیر در کنار هم به پیش رفته است. شهرها سیستم های پیچیده ای هستند که تحولات اخیر در سبک زندگی مردم باعث بروز بیماری های غیرواگیر در بین ساکنان شهرها شده است. علاوه بر این، در دهه های اخیر، جهان شاهد انواع بیماری های عفونی نوظهور بوده است که برخی از آن ها به شیوع جهانی همه گیر تبدیل شده اند. این مقاله، تا آنجایی که می دانیم، اولین و جامع ترین بررسی برای ارزیابی رابطه بین ویژگی های فرم شهری و سلامت شهری با تاکید بر بیماری های همه گیر است. در این تحقیق هدف از بیماری های همه گیر تمام انواع بیماری مرتبط با وجوه شهرنشینی از جمله بیماری های واگیر و غیرواگیر می باشد. از طریق یک بازنگری سیستماتیک، ابتدا ویژگی های فرم شهری را که بر سلامت شهری تأثیر می گذارد، گردآوری کردیم و سپس هم افزایی و مبادلات بالقوه بین این ابعاد را شناسایی کردیم. چارچوبی مبتنی بر فرم شهری سلامت محور پیشنهاد شده است که پیوندهای متقابل بین فرم شهری، سلامت شهری را ترکیب می کند. ارائه یک دیدگاه کل نگر جدید در مورد موضوع. نگاهی به روابط بیماری های واگیر و غیرواگیر، ابعاد فیزیکی و غیرفیزیکی فرم شهری و تکنولوژی و طبیعت به طور همزمان ممکن است به راهنمایی عملی در طراحی و مدیریت موثرتر فضای سبز کمک کند که به نفع همه ابعاد باشد.
تعادل بار در شبکه های بی سیم سه بعدی مبتنی بر پهپاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۵
69 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف: شبکه های بی سیم با وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین (UAV)، به عنوان ایستگاه پایه هوابرد، به یک فناوری امیدوارکننده برای افزایش ناحیه پوشش کاربران تبدیل شده اند. هنگامی که کاربران با سرعت بالا در ناحیه پوشش شبکه پهپادی حرکت می کنند، یک الگوریتم انتقال کارآمد برای حفظ کیفیت خدمات کاربران مورد نیاز است. از طرف دیگر، بار شبکه باید به طور منصفانه توزیع شود تا از ایستگاه های پرازدحام و هم چنین ایستگاه های فاقد سرویس جلوگیری شود. روش پژوهش: در این مقاله، یک الگوریتم کارآمد برای انتخاب ایستگاه پایه هدف در فرآیند دست به دست شدگی برای کاربران متحرک در شبکه های بی سیم مبتنی بر پهپاد ارائه می شود. الگوریتم پیشنهادی کیفیت سرویس مورد نیاز کاربران را در پوشش ایستگاه پایه جدید برآورده می کند در حالی که تعداد جابجایی های غیرضروری بین ایستگاه های پایه را کاهش داده و بار را در بین آن ها به صورت منصفانه توزیع می کند.یافته ها: نتایج شبیه سازی نشان می دهد. روش پیشنهادی شاخص انصاف Jain و بهره وری طیفی را بهبود می دهد و هم چنین نرخ پینگ پونگ را کاهش می دهد. نتیجه گیری: با توجه به نیاز روزافزون برای توسعه استقرار پهپادها در شبکه های بی سیم نسل جدید، روش پیشنهادی می تواند برای دست به دست شدگی در این نوع شبکه ها استفاده شود.
نقش مؤلفه های قدرت نرم در شکل گیری اندیشه نظامی جنگ آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۵
255 - 280
حوزههای تخصصی:
هدف : محقق به دنبال آن است که از مجموع این عوامل صرفاً به بررسی نقش عوامل مهم تر از قبیل ایمان، رهبری و فرماندهی نظامی، روحیه و انگیزه در شکل گیری اندیشه نظامی جنگ آینده بپردازد.روش : برای انجام این تحقیق از روش تحقیق توصیفی پیمایشی استفاده شده است.در بخش نظری از طریق مطالعه متون و منابع، ادبیات تحقیق بررسی و استخراج شده و در بخش میدانی داده ها، از طریق توزیع پرسشنامه در سطح کارشناسان و خبرگان، داده ها جمع آوری شده است.یافته ها: با توجه به اینکه قدرت نرم به عنوان یک عامل برتر و مهم در جنگ به سبب نابرابری در امکانات و فناوری های نظامی در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با قدرت های استکباری جهان محسوب می شود، لذا حفظ و تقویت انگیزه های معنوی قدرت نرم فرماندهان و نیروهای مسلح ج.ا.ا می تواند شکل دهنده اندیشه نظامی نیروهای مسلح کشور در جنگ آینده باشد.لنتایج: از بین کل عوامل قدرت نرم، چهار عامل ایمان و اعتقادات، رهبری و فرماندهی نظامی، روحیه و انگیزه و مجموع ۳۰ شاخص احصاء شده از این چهار عامل را موردسنجش قرار داده است.
بررسی سواری رایگان ناشی از صادرات تسلیحات در یک اتحادیه نظامی: مطالعه کشورهای عضو ناتو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
93 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: سواری رایگان ناشی از صادرات تسلیحات به این موضوع اشاره دارد که کشورهای صادرکننده تسلیحات می توانند با صدور سلاح و تجهیزات نظامی به کشورهای متحد نظامی خود، از طریق بهره مندی از اثرات خارجی امنیتی مثبت اعمال شده توسط این کشورها، هزینه های نظامی خود را کاهش دهند. در این راستا، هدف اصلی این مقاله بررسی سواری رایگان ناشی از صادرات تسلیحات بین کشورهای عضو ناتو به عنوان بزرگ ترین پیمان نظامی جهان طی دور ه ی زمانی 2018-1995 می باشد.روش: روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است که در قسمت توصیف از روش اسنادی استفاده شده و بخش تحلیل متکی بر مفاهیم اقتصادسنجی است. برای نیل به هدف تحقیق، تأثیر صادرات تسلیحات بین کشورهای عضو ناتو بر هزینه های نظامی این کشورها در کنار سایر عوامل مؤثر، به صورت مدل های پانل ایستا و پانل پویا مدل سازی شده است.یافته ها: نتایج تجربی با استفاده از برآوردگرهای اثرات ثابت (FE) و گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) نشان می دهد که صادرات تسلیحات کشورهای عضو ناتو به سایر کشورهای عضو این پیمان، اثر منفی و معناداری بر هزینه های نظامی داشته است. بر اساس سایر نتایج، دیگر عوامل مؤثر بر هزینه های نظامی کشورهای ناتو از معناداری و علامت انتظاری لازم برخوردار می باشند که نشان دهنده استحکام نتایج است.نتیجه گیری: صادرات سلاح به کشورهای متحد نظامی، ضمن ایجاد درآمدهای ارزی، می تواند از طریق ایجاد اثرات خارجی امنیتی مثبت، باعث کاهش هزینه های نظامی و تخصیص مجدد این هزینه ها به سایر بخش های محرک رشد اقتصادی شود.
تحلیل شکاف اهمیت-عملکرد در نگهداشت جنگ افزار بر اساس راهبرد نت مقاومتی پایدار (مورد مطالعه: یگان های مردم پایه یک سازمان نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
59 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف: قابلیت اطمینان اقلام و تجهیزات دفاعی در صحنه رزم، یکی از عوامل کلیدی موثر بر موفقیت نیروهای نظامی به شمار می آید. تحقیق حاضر با هدف شناسایی آسیب های سیستم نگهداشت تجهیزات دفاعی در یگان های مردم پایه یک سازمان نظامی و تحلیل شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب آن انجام پذیرفته است.روش: این تحقیق با توجه به نوع هدف، تحقیقی کاربردی بوده و از منظر نحوه گردآوری، توصیفى تحلیلی محسوب می شود که با روش پیمایشی اجرا می گردد. راهبرد نت مقاومتی پایدار به عنوان مدل پایه انتخاب شده و با توسعه و بومی سازی آن، پرسشنامه ای برای سنجش اهمیت و عملکرد عوامل مندرج در فهرست مزبور توزیع و بین گروه نمونه توزیع شد. جامعه آماری شامل 120 نفر از معاونان آماد و پشتیبانی، مدیران نت و کارشناسان تعمیرات جنگ افزار در یگان های مورد بررسی می باشد. نمونه آماری پژوهش، 92 نفر می باشد که به صورت نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها، با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای، آزمون فریدمن و ماتریس شکاف اهمیت-عملکرد صورت گرفت.یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از وجود آسیب در ابعاد «آموزش و منابع انسانی»، «فرآیندها و نظامات مدیریتی نگهداری و تعمیرات»، «مدیریت بر نگهداری و تأمین قطعات و مواد مصرفی»، «مدیریت بودجه و اعتبارات» و «نگهداری و تعمیرات غیر یگانی» در سیستم فعلی نگهداشت جنگ افزار در یگان های مورد مطالعه می باشد. بیشترین آسیب در حوزه بودجه و اعتبارات مشاهده شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش نتیجه گرفته شد که مسئولان حوزه نگهداری و تعمیرات در یگان های مورد مطالعه باید اصلاح نظام حقوق و دستمزد کارکنان و تامین قطعات یدکی مورد نیاز به منظور تامین کافی قطعات یدکی پرمصرف برای انجام تعمیرات رده میانی جنگ افزار را بیش از هر موضوع دیگری در اولویت کاری خود قرار دهند.
تاثیر عوامل سازمانی و برون سازمانی بر توانمندسازی کارکنان با نقش تعدیلگر یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: مرکز آموزش توپخانه و موشک های نزاجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
111 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهمترین وظایف مدیریت منابع انسانی در ارتش جمهوری اسلامی ایران، پرورش نیروهای کارآمد و توانمندی است که متناسب با تهدیدات موجود بتوانند نیازهای دفاعی کشور را در زمینه منابع انسانی فراهم آورند. به همین لحاظ کیفیت نیروهای آموزش دیده در این سازمان که بیانگر متناسب بودن این منابع با تهدیدات است، امری مهم در تعیین اثربخشی سازمان می باشد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر عوامل سازمانی و برون سازمانی بر توانمندسازی کارکنان انجام گرفته که متغیر یادگیری سازمانی نقش تعدیلگر را در رابطه علّی بین عوامل سازمانی و توانمندسازی بازی نموده است.روش: جامعه هدف این تحقیق، شامل کلیه کارکنان مرکز آموزش توپخانه و موشک های نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران است که 178 نفر از ایشان انتخاب و از طریق سه ابزار پرسشنامه عوامل سازمانی، یادگیری سازمانی و توانمندسازی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از استراتژی توصیفی همبستگی و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای آماری SPSS و Smart PLs3 استفاده شده است.یافته ها:. براساس یافته ها، متغیر یادگیری سازمانی رابطه علی بین متغیر عوامل سازمانی و توانمندسازی تقویت می کند که این امر نشان از اهمیت این متغیر در تعدیل رابطه بین عوامل سازمانی و برون سازمانی و توانمندسازی کارکنان دارد.نتیجه گیری: نتیجه پژوهش نشانگر تایید تاثیر عوامل سازمانی بر توانمندسازی و رد تاثیر عوامل غیرسازمانی برتوانمندسازی کارکنان مورد مطالعه است، ضمناً تعدیلگر یادگیری سازمانی، رابطه علّی بین دو متغیر عوامل سازمانی و توانمندسازی را تقویت کرده که این امر نشان از اهمیت این تعدیلگر در روند بهبود توانمندسازی کارکنان دارد.
تبیین اثر میانجی توانمندسازی در رابطه بین رهبری تحول آفرین و رضایتمندی شغلی کارکنان در شرکت ایران خودرو دیزل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
97 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین اثر میانجی توانمندسازی در رابطه بین رهبری تحول آفرین و رضایتمندی کارکنان در شرکت ایران خودرو دیزل است. روش پژوهش کمی و از حیث هدف؛ کاربردی، از نظر ماهیت؛ توصیفی- پیمایشی و از نظر نحوه اجرا؛ از نوع همبستگی و تحلیل مسیر است. جامعه آماری شامل کلیه سرپرستان خط تولید شرکت ایران خودرو دیزل به تعداد 105 نفر است که به دلیل کم بودن حجم جامعه، تمامی اعضا به روش تمام شمار به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه توانمندسازی (لاسچینگر و همکاران، 2001)، رهبری تحول آفرین (باس و آولیو، 2004) و رضایت شغلی (هاکمن و اولدهام، 1976) می باشد. روایی آنها به روش صوری و محتوایی بررسی و تأیید شد و پایایی آنها نیز از طریق آلفای کرونباخ (81/0) به دست آمد. داده ها در بخش توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که رهبری تحول آفرین بر توانمندسازی (ضریب تأثیر 77/0)، توانمندسازی بر رضایت شغلی کارکنان (ضریب تأثیر 67/0) و رهبری تحول آفرین بر رضایت شغلی کارکنان (ضریب تأثیر 66/0) تأثیر مثبت و معناداری دارد. اثر رهبری تحول آفرین بر توانمندسازی و رضایتمندی شغلی کارکنان نشان می دهد که مدیران شرکت ایران خودرو دیزل می توانند ﺑ ﺎ اﻃ ﻼع از اﻫﻤﯿﺖ ﻫﺮ ﯾﮏ از متغیرهای فوق، توجه به مبحث رهبری تحول آفرین، توانمندسازی و همچنین مؤلفه های آن ها،گام های مؤثرتری در راستای بهبود رضایتمندی شغلی کارکنان برداشته و شرایط را برای بهبود کیفیت تولیدات و افزایش رضایت مشتریان به نحو مطلوبی ایجاد نمایند..