بررسی و نقد نظریه تجدد امثال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
273 - 292
حوزههای تخصصی:
تغییر و تحول در میان موجودات امری آشکار است که هر کسی با مشاهده جهان پیرامون خویش به عیان درمی یابد و ازآ نجاکه این تحولات، حکمی از احکام مرتبه ای از موجودات است، تفسیر آن به عهده علوم کلی نظیر فلسفه و عرفان است. اگرچه اصل مطلب یعنی تغییر موجودات روشن است، اما در تبیین نحوه این تغییرات نظریات متفاوتی ارائه شده است. نظریه تجدد امثال به معنای اعدام و ایجاد آن به آنِ ماسوی اللّه، یکی از این نظریات است که عرفا مطرح کرده اند. قائلین به این نظریه، علاوه بر ادعای شهود این امر، با استناد به برخی آیات قرآن نظیر «کلّ یوم هو فی شأن»، «بل هم فی لبس من خلق جدید» و یا با استناد به برخی قواعد عرفانی نظیر «عدم تکرار تجلیات الهی» درصدد اثبات این نظریه اند. ازآنجاکه تمام عالم از نظر عرفا تجلیات و تعینات حقیقت واحد وجود است، این تجلی در هر آن معدوم شده و در آنِ بعد با تجلی دیگری ظاهر می گردد. در این پژوهش که با روش انتقادی تحلیلی انجام گردیده، نشان داده شده است که این نظریه با اشکالات جدی نظیر از بین رفتن وحدت شخصی متجدد، عدم تمایز میان موجود مجرد و مادی و زوال وحدت فردی در معاد روبه روست.