محمدمهدی پورسعید

محمدمهدی پورسعید

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۱.

بررسی تأثیر ویژگی های محتوای منتشرشده بر مشارکت مشتری در شبکه های اجتماعی با رویکرد داده کاوی: مورد مطالعه شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی محتوای منتشر شده مشارکت مشتری شبکه های اجتماعی اینستاگرام داده کاوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
هدف: با نقش روزافزون رسانه های اجتماعی در رشد دیجیتال مارکتینگ، به عنوان یکی از روندهای بازاریابی بسیار مهم و پیش بینی ناپذیر امروزه، پلتفرم های خاصی مانند فیسبوک و اینستاگرام به ابزارهای ضروری در حوزه تبلیغات و بازاریابی تبدیل شده اند. این نشان می دهد که اینستاگرام از نظر پلتفرم های رسانه های اجتماعیِ پیشرو که توسط متخصصان بازاریابی و صاحبان برند استفاده می شود، پس از فیسبوک در رتبه دوم قرار دارد. حجم گسترده محتوای تبلیغاتی و بازاریابی تولید شده در شبکه های اجتماعی، باعث شده است که صاحبان کسب وکارها، این محتوا را به گونه ای تهیه کنند که برای مخاطبان هدف جالب توجه باشند و به این طریق میزان مشارکت را در صفحات کسب وکار خود افزایش دهند. از سوی دیگر، با توجه به افزایش چشمگیر تعداد دنبال کنندگان شبکه اجتماعی اینستاگرام طی سال های گذشته و همچنین، علاقه کاربران به دنبال کردن کسب وکارها در این پلتفرم، اهمیت مضاعف این شبکه برای متخصصان حوزه بازاریابی پوشیده نیست. با توجه به آنچه بیان شد، هدف این مطالعه بررسی تأثیر ویژگی های محتوای منتشرشده بر مشارکت مشتری در شبکه اجتماعی اینستاگرام است. روش: با توجه به حجم عظیم محتوای تولید شده در شبکه های اجتماعی، یکی از روش های عالی برای تجزیه وتحلیل و شناسایی الگوهای موجود در این شبکه ها، تکنیک های داده کاوی است. بدین منظور، ویژگی های بصری و متنی ۴۹۰ محتوای منتشرشده در صفحات تجاری فراورده های آرایشی و بهداشتی، از برندهای سینره، لایسل، شون و بایودرما، گردآوری شد. سپس با استفاده از نرم افزار داده کاوی کلمنتاین و سه روش قوانین انجمنی، مدل اپریوری و درخت تصمیم، ویژگی های مؤثر بر رفتارهای مشارکت مشتریان از منظر لایک ها، کامنت ها و مکالمه ها شناسایی و چگونگی تأثیرگذاری آن ها ارزیابی شد. یافته ها: نتایج این پژوهش بیانگر آن است که ویژگی های بصری و متنی تعبیه شده در محتوای پیام های منتشر شده، بر رفتارهای مشارکت مشتریان تأثیر می گذارد. بر اساس این یافته ها استفاده از ویژگی های متنی ترغیب کننده، مانند مناسبت های رسمی و واقعیت های شایان توجه و همچنین، ویژگی های متنی آگاه ساز، مانند قیمت و مخاطبان هدف، بر میزان مشارکت مشتریان با صفحات کسب وکارها تأثیر می گذارد. افزون بر این، ویژگی های بصری آگاه ساز، مانند مرکزیت برند و مرکزیت محصول، در بازه های مقداری مشخصی، بر رفتار مشارکت مشتریان تأثیرگذار است. نتیجه گیری: پژوهش های پیشین در شبکه اینستاگرام، به طور عمده روی لایک ها و کامنت ها، به عنوان رفتارهای مشارکت مشتریان تأکید کرده اند. پژوهش حاضر علاوه بر بررسی این دو رفتار، گفت وگوهای صورت گرفته در کامنت ها (مکالمه ها) را نیز ارزیابی کرده است. افزون بر این، پژوهش حاضر با در نظر گرفتن همه جنبه های محتواهای منتشر شده و معرفی ۱۳ ویژگی متنی و ۲ ویژگی بصری، درک عمیق تری از ویژگی های محتواهای تأثیرگذار بر رفتارهای مشارکت مشتریان فراهم می آورد و شکاف موجود مبنی بر چگونگی تولید محتوا به منظور افزایش مشارکت مشتریان را پُر می کند. نتایج این پژوهش به مدیران کسب وکارها و برندها، به ویژه در حوزه فراورده های آرایشی و بهداشتی کمک می کند تا استراتژی مشارکت مشتری کارآمد و مؤثری را در شبکه های اجتماعی بصری در پیش گیرند.  
۲.

عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی موزیسین های فعال با رویکرد داده کاوی (مورد مطالعه: شبکه اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اینستاگرام برندسازی شخصی برندسازی نوازندگان داده کاوی شبکه های اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۵۶
هدف: برندسازی شخصی یکی از موضوعات جدید در زمینه برندسازی است. افراد برای دستیابی به برند شخصی پایدار و قدرتمند در یک تخصص، به شناخت اهداف مشخص و راه کارهای مناسب نیاز دارند. به تازگی شبکه های اجتماعی، به خصوص اینستاگرام، در حوزه برندسازی رشد بسیار زیادی داشته اند. با توجه به ضرورت پژوهش در زمینه برندسازی شخصی و اهمیت شبکه اجتماعی اینستاگرام در برندسازی شخصی، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی موزیسین های فعال با رویکرد داده کاوی در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. روش: صفحات شخصی افراد صاحب برند شخصی، در شبکه اجتماعی اینستاگرام که در حوزه تخصصی نوازندگی فعال هستند، جست وجو و ۱۱۴۵ پُست در بازه زمانی یک ساله (۱ دسامبر ۲۰۱۹ تا ۱ دسامبر ۲۰۲۰) بررسی شد. پس از جمع آوری داده ها، برای تجزیه وتحلیل آن ها و عملیات داده کاوی، از نرم افزار نایم استفاده شد و الگوی درخت تصمیم از آن به دست آمد. یافته ها: این پژوهش تأثیر عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی موزیسین ها با ۱۱ ویژگی به عنوان ورودی (دنبال کنندگان، نوع پُست، محتوای پُست، زمینه یا تم پُست، کپشن، تگ، هشتگ انگلیسی، هشتگ فارسی، مجموع هشتگ ها، روز پُست، ماه پُست) روی کامنت و لایک که از نوع ویژگی های خروجی تعریف شده اند، بررسی می شود. این الگو بیان می کند که عواملی از قبیل نوع پُست، محتوای پُست، زمینه آن، تگ، هشتگ های فارسی و انگلیسی و همچنین، ماه و روز انتشار پُست بر مشارکت کاربران و آگاهی از برند شخصی تأثیر دارد. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر، میزان مشارکت در اینستاگرام با میزان لایک و کامنت سنجیده شده است و مقدار مشارکت، آگاهی از برند را نشان می دهد. در با توجه به نتایج این پژوهش، نوازندگان قادر خواهند بود که با شناسایی عوامل مؤثر بر برند شخصی خود در اینستاگرام، عملکرد بهتری به نمایش بگذارند و باعث رشد و توسعه آن شوند.
۳.

عوامل مؤثر بر گرایش کارآفرینانه مبتنی بر رسانه های اجتماعی در میان دختران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشجویان دختر دانشگاه کارآفرین رسانه های اجتماعی زنان کارآفرین گرایش کارآفرینانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
در دنیای امروز، رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی در شکل دهی به رفتارهای اجتماعی و اقتصادی افراد شناخته می شوند. این رسانه ها نه تنها به بهبود ارتباطات اجتماعی کمک می کنند، بلکه می توانند به عنوان محرکی برای ایجاد انگیزه های کارآفرینانه در میان جوانان، به ویژه دانشجویان دختر عمل کنند. هدف از تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر گرایش کارآفرینانه مبتنی بر رسانه های اجتماعی در بین دختران دانشجو بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی- علی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه های دولتی در استان فارس بودند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود که در نهایت 386 نفر مشارکت نمودند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن ارزیابی و تأیید گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و Smart PLS4 بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد لذت درک شده، نفوذ اجتماعی و منافع اجتماعی بر سودمندی درک شده تأثیر مثبت دارند. دانش فناوری بر سهولت درک شده و به مراتب سهولت درک شده نیز بر سودمندی درک شده و نگرش به رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت دارد. همچنین سودمندی درک شده بر نگرش به رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت داشته و نگرش به رسانه های اجتماعی بر کارآفرینی مبتنی بر رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت دارد. در نهایت فیلترینگ بر کارآفرینی مبتنی بر رسانه های اجتماعی تأثیر منفی دارد. نتایج این پژوهش دستاوردهای مناسبی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان در زمینه موضوع مورد مطالعه به همراه دارد.
۴.

ارائه الگوی توصیه الکترونیکی در شبکه اجتماعی اینستاگرام (مورد مطالعه صنعت رستوران داری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توصیه الکترونیکی شبکه های اجتماعی اینستاگرام صنعت رستوران معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۵۰
با ظهور فناوری های اینترنتی، ارتباطات سنتی دهان به دهان به شکل ارتباطات دهان به دهان الکترونیکی یا EWOM درآمده است. تاثیر EWOM در صنعت مهمان نوازی بسیار قوی است. خدمات هتلداری مانند : هتل ها و رستوران ها را نمی توان قبل از بازدید و دریافت خدمات از آن ها ارزیابی کرد. بنابراین، خرید محصولات و خدمات ناملموس ریسک بیشتری دارد، بنابراین مشتریان بیشتر به تبلیغات شفاهی متکی هستند. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ارائه EWOM در شبکه اجتماعی اینستاگرام در صنعت رستوران داری و ارائه مدلی محلی از این عوامل انجام شده است. رویکرد تحقیق، کمی است . مدل با توزیع پرسشنامه بین 384 کاربر اینستاگرام مورد آزمایش قرار گرفت و روابط بین متغیرها توسط نرم افزار3 Smart PLS و26 Spss مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که خدمات رستوران، شهرت برند و عوامل فردی، فناوری و اجتماعی تبلیغات دهان به دهان الکترونیک در صنعت رستوران ها و در شبکه اجتماعی اینستاگرام مؤثر هستند.
۵.

Investigation of Components of Crisis Management Strategy Implementation Model in Bahabad County, Iran(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۶۵
INTRODUCTION: Crisis is one of the issues of human societies; the management of each of its stages requires a crisis management strategy; therefore, the purpose of the present research is to explain a model for the implementation of earthquake crisis management strategy in Bahabad County, Iran. METHODS: In this study qualitative- quantitative research, Grounded Theory method was used in qualitative part. The statistical population in the qualitative phase included 12 specialists and experts who were familiar with crisis management. In the quantitative phase, a total of 53 ones were studied by using a researcher-made questionnaire who were responsible in the institutions subject to Articles 2 and 10 of the crisis management law of the country approved by the Islamic Consultative Assembly of Iran. About 47 ones were selected based on Morgan's table. The inferential statistics such correlation coefficient, regression coefficient, and multivariate variance analysis was used to find the relationship between the variables. FINDINGS: In the qualitative part, 21 categories were separated after the theoretical saturation resulting from interviews with specialists and experts and then in the quantitative phase, these categories were divided into questions. The analysis of the neural network indicated that the significance of the components of strategy implementation in predicting the mentioned model in Bahabad County, Iran, so that "leadership" had the most impact and "data production, update, and processing" had the least effect on the model prediction. CONCLUSION: Based on the presented model, the strategy implementation components are operationalized in each of the pre-crisis, during-crisis and post-crisis stages correspondingly through the three processes, including "tool-making", "flow-making," and "institution-making." According to the results, by upgrading these processes, the feasibility of the proposed model will increase as well.
۶.

پیش آیندها و پس آیندهای رفتار هم آفرینی ارزش در گردشگری غذا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار هم آفرینی ارزش گردشگری غذا مسئولیت اجتماعی کسب وکار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۴۴
هدف پژوهش حاضر بررسی پیش آیندها و پس آیندهای رفتار هم آفرینی ارزش در گردشگری غذایی است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و، براساس روش، در زمرهٔ تحقیقات توصیفی - علّی است. جامعهٔ آماری این تحقیق شامل کلیهٔ گردشگران غذایی است که به شهرهای گوناگون ایران سفر کرده اند و تجربهٔ غذای آن مناطق را هم داشته اند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش منابع کتابخانه ای و پرسش نامهٔ استاندارد مربوط به متغیرهای پژوهش بود که روایی و پایایی آن توسط روایی محتوا و سازه و همچنین ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای، 399 نفر از شرکت کنندگان به سؤالات پرسش نامه پاسخ قابل قبولی دادند. نتایج استخراج شده از پرسش نامه با روش های آمار توصیفی، استنباطی و با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS  و Smart PLS تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که مسئولیت اجتماعی کسب وکار در عجین شدن گردشگران، دل مشغولی و ارزش ادراک شده تأثیر معناداری دارد که این متغیرها نیز در هم آفرینی ارزش تأثیر می گذارند. درنهایت، هم آفرینی ارزش در احترام ادراک شده و رفاه ذهنی تأثیر معناداری دارد.
۷.

بررسی تأثیرات تصویر، آگاهی و کیفیت برند بر دل بستگی و وفاداری به برند مقصد با نقش میانجی اعتماد به برند، مطالعه تطبیقی: شهرهای کرمان و یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر برند آگاهی از برند کیفیت برند دل بستگی به برند مقصد وفاداری به برند مقصد شهر کرمان و یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۶۸
برند یک مقصد گردشگری از ابعاد مهم و برجسته در کسب مزیت رقابتی برای آن مقصد محسوب می شود. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیرات تصویر برند، آگاهی از برند و کیفیت برند بر دل بستگی و وفاداری به برند مقصد با نقش میانجی اعتماد به برند مقصد (مطالعه تطبیقی: شهرهای کرمان و یزد) می باشد. این تحقیق از لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش را گردشگران داخلی و خارجی ورودی به دو شهر کرمان و یزد تشکیل می دهد و نمونه گیری به صورت در دسترس انجام شده است. روایی پرسشنامه توسط کارشناسان و اساتید مورد تأیید قرارگرفته است. درمجموع تعداد 397 پاسخ از طریق یک نظرسنجی حضوری در دو شهر کرمان و یزد جمع آوری و سپس با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای 24SPSS و 3PLS استفاده شد. یافته های حاصل از داده های پژوهش نشان داد که تصویر برند، آگاهی از برند و کیفیت برند بر اعتماد به برند مقصد گردشگران دو شهر یزد و کرمان تأثیر می گذارد، که این امر به نوبه خود بر بهبود وفاداری آنان از طریق اعتماد به برند مقصد تأثیرگذار می باشد. همچنین، تأثیر دل بستگی به برند مقصد، میانجی رابطه بین اعتماد به برند مقصد و وفاداری به برند مقصد هر دو شهر تأیید شد. درنهایت، تمامی روابط ذکرشده بالا در دو مدل کرمان و یزد تفاوت معناداری داشتند. با استفاده از یافته های پژوهش، مدیریت شهری با افزایش میزان آگاهی از برند، کیفیت برند و اعتماد به برند مقصد گردشگران شهر کرمان و یزد می تواند سهم بسزایی در ارتقا وفاداری و اعتماد آن ها به این شهرها داشته باشد.
۸.

مدل اجرای استراتژی مدیریت بحران، مطالعه موردی: بحران زلزله در شهرستان بهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت بحران اجرای استراتژی مدل زلزله شهرستان بهاباد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۸۶
هدف از این پژوهش شناخت متغیرهای مدیریت بحران و اجرای استراتژی به منظور تدوین مدل اجرای استراتژی مدیریت بحران زلزله در شهرستان بهاباد به عنوان یک منطقه پر خطر است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری در فاز کمی 53 نفر بر اساس افراد مسئول در دستگاه های موضوع ماده (2) قانون مدیریت بحران کشور مصوب 7/5/98 مجلس شورای اسلامی و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 47 نفر است. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته است که ضریب آلفای کرونباخ با 803/0 بیانگر پایایی مطلوب پرسشنامه می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار استنباطی (ضریب همبستگی، ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس چند متغیره) و داده های کیفی از روش داده – بنیاد استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد مدل پیشنهادی اجرای استراتژی مدیریت بحران با دربرگرفتن عوامل محتوایی، زمینه ای و فرآیندی قابلیت پاسخگویی به مراحل سه گانه بحران را دارد. این مدل در مرحله پیش از بحران اقدام به ابزارسازی در راستای ارتقاء تاب آوری، در هنگام بحران به جریان سازی به وسیله اولویت بندی اقدامات و در پس از بحران با نهادسازی، اقدام به ارزیابی دقیقی از آسیب ها و مهمتر از همه بهره گیری از نهادهای پشتیبان جهت بازسازی و بازتوانی و اصلاح ساختارها می کند.بر این اساس در مدل پیشنهادی اجرای استراتژی مدیریت بحران ضمن تاکید بر نهادسازی میزان آسیب ها با بهره گیری از نهادهای پشتیبان- تاکید بر نهاد رسانه و مهمتر از همه بهره گیری از نهادهای ناظر بر عملکرد مورد ارزیابی دقیق قرار می گیرد.
۹.

مقایسه تطبیقی الگوی توسعه یافته رفتار خرید الکترونیکی و غیرالکترونیکی صنایع دستی (مطالعه موردی: پوشاک سوزن دوزی بلوچ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار خرید قصد خرید پوشاک سوزن دوزی بلوچ ارزش ادراک شده عجین شدن مشتری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۶۹
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و مقایسه الگوی توسعه یافته رفتار خرید الکترونیکی و غیرالکترونیکی پوشاک سوزن دوزی بلوچ می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد مربوط به متغیرهای پژوهش می باشد. جامعه آماری پژوهش خریداران محصولات سوزن دوزی هستند که به صورت الکترونیکی و غیرالکترونیکی اقدام به خرید این محصولات نموده اند. در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شد و از میان 772 پرسشنامه جمع آوری شده تعداد 387 پرسشنامه مربوط به خریداران غیرالکترونیکی و 385 پرسشنامه مربوط به خریداران الکترونیکی محصولات سوزن دوزی است. به منظور تحلیل داده های پژوهش از معادلات ساختاری واریانس محور به روش حداقل مربعات جزیی با نرم افزار Smart PLS-3 استفاده شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (CR) استفاده شد و برای روایی پرسشنامه از روش روائی صوری و سازه استفاده گردید. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات، تمامی فرضیه ها مورد تایید قرار گرفتند؛ به این معنا که در هر دو نوع رفتار خرید الکترونیکی و غیرالکترونیکی ارزش ادراک شده بر سه متغیر کیفیت رابطه، بازاریابی توصیه ای و دلمشغولی تأثیر معناداری دارد. متغیرهای عجین شدن مشتری، بازاریابی توصیه ای و دلمشغولی بر قصد خرید تأثیر معنادار دارند، قصد خرید به طور مستقیم بر رفتار خرید تاثیر معنادار دارد و در نهایت، نتایج حاصل برای هر دو نوع رفتار خرید مورد تایید قرار گرفت که نشان دهنده تایید الگوی توسعه یافته در هر دو جامعه خرید غیرالکترونیکی و الکترونیکی پوشاک سوزن دوزی بلوچ است.
۱۰.

عوامل مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه در شبکه های اجتماعی با استفاده از رویکرد داده کاوی (مورد مطالعه: اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برندسازی کارآفرینانه شبکه های اجتماعی اینستاگرام داده کاوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۸۶
برندسازی کارآفرینانه یکی از زمینه های جدید در حوزه برندسازی است که اخیراً مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. لذا با توجه به ضرورت مطالعه در حوزه برندسازی کارآفرینانه و اهمیت شبکه های اجتماعی در برندسازی، این پژوهش با هدف کشف و بررسی عوامل مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. استراتژی این تحقیق، داده کاوی است. پایگاه داده این پژوهش شامل 789 رکورد است که 470 رکورد آن متعلق به صفحات تجاری موفق در زمینه برندسازی و تعداد 319 رکورد آن متعلق به صفحات تجاری ناموفق در زمینه برندسازی است. بررسی و تجزیه و تحلیل پایگاه داده بر مبنای استاندارد کریسپ و با استفاده از الگوریتم های شبکه عصبی، درخت تصمیم گیری و الگوریتم اپریوری به منظور استخراج قوانین و با استفاده از نرم افزار  IBM SPSS Modeler 14.2 انجام شده است. در این پژوهش تعداد 29 ویژگی توسط شبکه عصبی به عنوان ویژگی های مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه تشخیص داده شد و سایر ویژگی های بدون تأثیر حذف گردید. در ادامه به منظور انجام فاز مدل سازی و استخراج قوانین از این 29 ویژگی استفاده شد و مهم ترین عوامل در موفقیت برندسازی کارآفرینانه مشخص گردید. مهم ترین این عوامل شامل «تعداد دنبال کنندگان، لوگو اختصاصی،کیفیت تصاویر و ویدئوها، درگاه پرداخت، وب سایت، توجه هم زمان به فروش حضوری و آنلاین، تعداد کم هشتگ های غیرمرتبط و غیره» بودند. همچنین در این پژوهش به تعدادی از مواردی که عدم موفقیت در برندسازی کارآفرینانه را در پی خواهد داشت نیز پرداخته شد.
۱۱.

ارائه مدلی برای ارتقای رویدادهای استارتاپی در استارتاپ ویکند به روش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۸۶
هدف از این پژوهش شناسایی ابعاد مختلف رویداد استارتاپ ویکند و ارائه مدلی برای اثربخشی آن است. در این تحقیق از روش آمیخته (کیفی سپس کمی) استفاده شده است. در فاز اول تحقیق (فاز کیفی) با روش نظریه داده بنیاد، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 15 نفر از خبرگان زیست بوم استارتاپی با روش گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفت. داده های حاصل از مصاحبه در سه مرحله باز، محوری و انتخابی کدگذاری شدند و در نهایت مدل تحقیق ارائه شد. در فاز کمی پژوهش، مدل تحقیق، با ارائه ی پرسشنامه به جامعه آماری که شامل 400 نفر از میان شرکت کنندگان و برگزارکنندگان رویداد در سراسر کشور بودند مورد آزمون قرار گرفت. با استفاده از نرم افزارهای Smart PLS و SPSS روابط بین متغیرهای مدل بررسی شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که زیرساخت و محیط رویداد استارتاپی بر اثربخشی رویداد تأثیر دارند. زیرساخت رویداد شامل فراهم بودن شرایط اقتصادی، سطح بلوغ اکوسیستم و زیرساخت مناسب برگزاری رویداد است و مؤلفه های محیط رویداد شامل دخالت ارگان ها و نهادهای برگزارکننده رویداد، ممیزی ها، سیاست گذاری، تسهیل همکاری های بین المللی، تحریم ها و نقش حاکمیتی دولت در حمایت از اکوسیستم می باشد.
۱۲.

بررسی عوامل مؤثر بر هواداری برند لوکس در صنعت پوشاک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۷۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر هواداری برند لوکس در صنعت پوشاک صورت گرفته است. این پ ژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مصرف کنندگان برندهای لوکس فعال صنعت پوشاک در کشور ایران می باشد که دارای صفحه در شبکه های اجتماعی هستند. به روش نمونه گیری احتمالی طبقه ای 386پرسشنامه الکترونیکی در میان مصرف کنندگان برندهای هاکوپیان، پیرکاردین، فرس، ژوانی، ای دی ال، زارا، آرمانی، مانگو، پولو توزیع و دریافت گردید. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS  و AMOS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. بر مبنای نتایج تحقیق مشخص شد در صنعت پوشاک، وفاداری به برند لوکس تأثیر مثبت و معناداری بر روی هواداری برند لوکس می گذارد. هویت یابی مصرف کننده با برند لوکس به طور مثبت و معناداری وفاداری به برند لوکس را تحت تأثیر قرار می دهد و همچنین پرستیژ برند لوکس تأثیر مثبت و معناداری بر روی هویت یابی مصرف کننده با برند لوکس می گذارد.
۱۳.

تحلیل محتوای نظریات گردشگران درباره رستوران های ایرانی در وبگاه تریپ ادوایزر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری غذا تحلیل نظریات رستوران های ایرانی سایت تریپ ادوایزر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۲۰۶
تریپ ادوایزر یکی از وبگاه های مشهور حوزه گردشگری است که گردشگران داوطلبانه نظریات خود را در آن با دیگران به اشتراک می گذارند. تحلیل و بررسی این نظریات، راهکاری نوین برای مدیران کسب وکارها و بازاریابان به منظور افزایش کیفیت و بهبود خدمات به گردشگران است. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل نظریات گردشگران درباره رستوران های ایرانی با بررسی نظریات ثبت شده گردشگران در سایت تریپ ادوایزر است. این تحقیق برحسب نتیجه کاربردی، با توجه به هدف، از نوع اکتشافی و به لحاظ نوع داده های استفاده شده کیفی است. برای جمع آوری نظریات گردشگران از این سایت، رستوران هایی که بیشترین امتیاز را از گردشگران کسب کرده اند از شهرهای اصفهان، شیراز، کرمان، تبریز و رشت انتخاب شدند. در تحقیق حاضر برای جمع آوری و بررسی داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. نتایج تحلیل محتوای 200 داده جمع آوری شده به شناسایی هفت مقوله (جاذبه های رستوران، جاذبه های غذایی، کیفیت ادراک شده، زمان انتظار ادراک شده، ادراکات ذهنی، هویت یابی با مقصد، و آوازه برند) از هجده مفهوم (جاذبه های محیطی، جاذبه های احساسی، جاذبه های قیمتی، خلق تجربه ای منحصربه فرد، تضمین سلامتی، طعم و کیفیت مطلوب، کیفیت روابط نیروی انسانی، کیفیت ارائه خدمات، کیفیت مشتری مداری، زمان انتظار در صف، زمان انتظار حین و قبل از دریافت غذا، نگرش گردشگران، تصویر غذایی مقصد، نمادگرایی فرهنگی، اعتبار اجتماعی کسب شده، شهرت رستوران، شهرت غذا، و مشاهیر) منجر شد.
۱۴.

بررسی تاثیر ارزش های چندگانه مصرف غذاهای محلی ایران بر قصد گردشگران به بازدید مجدد و توصیه به دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش های مصرف چندگانه گردشگران نگرش نسبت به غذا های محلی تصویر مقصد گردشگری غذا پاسخ های رفتاری گردشگران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۱۹۰
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ارزش های مصرف چندگانه گردشگران (ارزش کاربردی، احساسی، اجتماعی و معرفتی) بر نگرش نسبت به غذا های محلی و تصویر مقصد گردشگری غذا به عنوان عوامل موثر بر بروز پاسخ های رفتاری از جانب گردشگران در آینده (قصد توصیه غذا های محلی به دیگران و قصد بازدید مجدد از یک مقصد برای گردشگری غذا) در چارچوب محرک-ارگانیسم-پاسخ است. این تحقیق، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده که ابزار جمع آوری اطلاعات آن، پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه گردشگرانی است که غذاهای غذاهای محلی یکی از شهر های اصفهان، شیراز، کرمان، تبریز و رشت را خورده باشند. تعداد 400 نمونه قابل قبول جمع آوری شد تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارPLS انجام شده است.
۱۵.

پدیدار شناسی تجربه زیسته گردشگران خلاق (مورد مطالعه: گردشگری خلاق با محوریت عشایر استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری گردشگری خلاق تجربه زیسته پدیدار شناسی عشایر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۹۲
گردشگری خلاق یک ژانر جدید و امیدوار کننده از گردشگری است که به طور فزاینده ای در بازار جهانی گردشگری رواج دارد. اگرچه گردشگران فرهنگی به طور فزاینده ای در تلاشند تا رویدادهای فرهنگی را به طور فعال تجربه کنند و مستقیماً به فعالیت های خلاقانه بپردازند اما دانش تجربی در مورد جهانگردان خلاق محدود است. هدف از انجام این تحقیق پدیدار شناسی تجربه زیسته گردشگران خلاق با محوریت عشایر در استان کرمان است. جامعه آماری این تحقیق گردشگران خلاقی هستند که از مناطق عشایر نشین در استان کرمان بازدید کرده اند. اعضای نمونه با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند. داده های پژوهش با استفاده مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری شده است. پس از انجام یازده مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. از روش هفت مرحله کلایزی در روش تحقیق پدیدار شناسی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. همچنین با مراجعه مجدد به شرکت کنندگان در مصاحبه و جلب توافق ایشان، اعتبار نتایج به دست آمده بررسی شده است. در انتها چهار تم کلی سنخ شناسی گردشگری خلاق، رفتار های گردشگر محور، سبک زندگی تجربی گردشگران خلاق و خصیصه مقصد گردشگری خلاق از دوازده خوشه حاصل شدند.
۱۶.

عوامل مؤثر بر برندسازی مکان با رویکرد داده کاوی (نمونه کاوی: شبکه اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برندسازی مکان شبکه های اجتماعی اینستاگرام رویکرد داده کاوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۳۳۶
هدف: امروزه، با گسترش روزافزون شبکه های اجتماعی و حضور پُررنگ مکان های گردشگری در این شبکه ها، استفاده از این شبکه ها برای ارائه برند مکان، اهمیت دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر برندسازی مکان در شبکه اجتماعی اینستاگرام با استفاده از تکنیک داده کاوی اجرا شده است. روش: در این پژوهش، صفحات اینستاگرام سه مقصد گردشگری داخلی و چهار مقصد گردشگری خارجی انتخاب شد و در بازه زمانی یک ساله، 912 پُست اینستاگرامی در این صفحات بررسی شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و یافتن ویژگی های مهم در مجموعه داده های جمع آوری شده، از دو روش ماشین بردار پشتیبانی خطی و شبکه عصبی استفاده شد. گفتنی است که این تجزیه و تحلیل ها و داده کاوی به کمک نرم افزار IBM SPSS Modeler انجام گرفت. یافته ها: عوامل مؤثری که به عنوان ورودی در نظر گرفته شدند، عبارت اند از: نوع پُست، محتوای پُست، نوع کپشن، زبان کپشن، تعداد تگ، تعداد هشتگ، زبان هشتگ، روز انتشار پُست و ماه انتشار پُست. عواملی که به عنوان خروجی مدنظر قرار گرفتند نیز عبارت اند از: تعداد لایک و کامنت که به مثابه میزان آگاهی از برند و عامل اصلی توسعه برند مکان معرفی شدند و نشان داده شد که هرچه این میزان بیشتر باشد، آگاهی از برند مکان نیز بیشتر بوده و برند گردشگری شهر فراگیرتر است. نتیجه گیری: استفاده از نتایج پژوهش، در تبادل اطلاعات و تجربه های مربوط به سفر به مناطق مختلف و تصمیم گیری کاربران برای انتخاب ایران به عنوان مقصد گردشگری تأثیر بسزایی دارد و می تواند به تدوین استراتژی های مناسب برای ایجاد تصویر ذهنی مطلوب برای بازار هدف گردشگران کمک کند. ورود هر چه بیشتر گردشگران به ایران، اشتغال زایی و توسعه مقصد را در پی دارد.
۱۷.

Community-based Crisis Management Model Focusing on the Process of Relief and Rescue in Natural Disasters in Iran(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۲۰۴
INTRODUCTION: The increase in the number of natural disasters has made different societies constantly discover and invent solutions to control the adverse effects of disasters with more emphasis on prevention or minimize them by improving the quality of the rescue process (in the response phase). In the last few decades, the need for social participation in order to manage risks has been developing in the form of community-based activities. This study was conducted to present a community-based crisis management model focusing on the process of relief and rescue in natural disasters in Iran, 2020. METHODS: This qualitative study was performed based on the grounded theory method defined by Strauss and Corbin. The statistical population of the study included all crisis management and non-governmental organizations experts in universities, the Crisis Management Organization, general managers of provincial crisis management, and senior managers of the Red Crescent Society. The samples were selected using the purposive and theoretical method of snowball sampling while taking into account the geographical, climatic, cultural, social, and religious diversity of different regions of the country. As a result, the sample size was obtained at 22 people. The required data were collected through a semi-structured interview. In the analysis of qualitative information, open coding, axial coding, and selective coding were used manually). FINDINGS: The results of the study showed that the causal conditions of community-based crisis management included "legal obligation", "strategic planning", "attracting public participation", "forming and developing expert teams", and "acting (prevention, preparedness, needs analysis, planning, and response)"; and contextual conditions consisted of "geographical conditions", "social capacity building", and "creating cohesion and empathy". Moreover, intervening conditions involved "general sensitization", "preparation", and "logistics and equipment"; strategies included "risk management", "human resource management", "training (general and professional)" and "barrier removal"; and the consequences of community-based crisis management consisted of "increasing public awareness in the face of emergencies", "reducing the risk of areas "increasing community resilience", "improving the quality of post-disaster assessment", "accelerating the response process", "determining priorities appropriately", "saving the golden time of rescue", "increasing the number of survivors", "accelerating relief operations" "distributing relief items fairly", "improving the quality of rescue operations", "decreasing the amount of damage", "managing resources and facilities properly", "reducing response costs", "decreasing the adverse psychological effects of the disaster", "organized presence of grassroots groups", "eliminating the shortcomings and completing the performance of the responsible agencies", and "increasing the level of public satisfaction". CONCLUSION: Community-based crisis management is a new and effective approach that its implementation has a positive impact on increasing resilience and thus reducing the vulnerability of communities. The proper and successful implementation of the community-based approach requires structural changes, amendment of laws, and development of relevant bylaws. It also needs measures that should be implemented at the national level, in the country's crisis management system, and at the local level.
۱۸.

Prerequisites for Community-based Disaster Risk Management in Iran(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۵۹۸ تعداد دانلود : ۲۰۰
INTRODUCTION: Natural disasters disrupt people's lives, bringing about serious economic and social losses. Disaster risk management is a set of measures, including planning, decision-making, accountability, and operational activities at all levels. Moreover, it is of considerable significance to take advantage of social capacities and community participation before, during, and after disasters. The present study aimed to explain the prerequisites of community-based disaster risk management in Iran in 2020. METHODS: This data-driven qualitative study was conducted using Strauss and Corbin's systematic approach. The statistical population included all disaster management experts and non-governmental organizations in universities, the National Disaster Management Organization, the provincial disaster management departments, and senior managers of the Red Crescent Society. Out of this population, 22 subjects were purposefully selected via snowball sampling taking into account the geographical, climatic, cultural, social, and religious diversity of different regions of the country. The data were collected via semi-structured interviews and analysed using open coding, axial coding, and selective coding. FINDINGS: Based on the obtained results, the prerequisites of community-based disaster risk management include: "legal obligation", "public sensitization", "strategic planning", "public participation", "social capacity building", " building cohesion and empathy ", "action (prevention, preparedness, needs assessment, planning, and response", "formation and development of expert teams", "logistics forecasting and equipment", "preparation", and attention to geographical conditions"." CONCLUSION: As evidenced by the obtained results, the required measures for the successful implementation INTRODUCTION: Natural disasters disrupt people's lives, bringing about serious economic and social losses. Disaster risk management is a set of measures, including planning, decision-making, accountability, and operational activities at all levels. Moreover, it is of considerable significance to take advantage of social capacities and community participation before, during, and after disasters. The present study aimed to explain the prerequisites of community-based disaster risk management in Iran in 2020. METHODS: This data-driven qualitative study was conducted using Strauss and Corbin's systematic approach. The statistical population included all disaster management experts and non-governmental organizations in universities, the National Disaster Management Organization, the provincial disaster management departments, and senior managers of the Red Crescent Society. Out of this population, 22 subjects were purposefully selected via snowball sampling taking into account the geographical, climatic, cultural, social, and religious diversity of different regions of the country. The data were collected via semi-structured interviews and analysed using open coding, axial coding, and selective coding. FINDINGS: Based on the obtained results, the prerequisites of community-based disaster risk management include: "legal obligation", "public sensitization", "strategic planning", "public participation", "social capacity building", " building cohesion and empathy ", "action (prevention, preparedness, needs assessment, planning, and response", "formation and development of expert teams", "logistics forecasting and equipment", "preparation", and attention to geographical conditions". CONCLUSION: As evidenced by the obtained results, the required measures for the successful implementation of community-based disaster risk management can be assigned to two categories: The first one encompasses the measures that require structural changes and law reform and are taken at the national level and National Disaster Management Organization of the country. The second type of measure must be implemented at the local and operational management levels. of community-based disast
۱۹.

بررسی تاثیر پیچیدگی برند مکان بر توصیه آن به دیگران مطالعه موردی: شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برند سازی مکان برند سازی مقصد پیچیدگی برند مکان هویت یابی مکان توصیه برند شهر کرمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۲۹۸
امروزه که مکان ها به طور فزاینده ای برای جذب گردشگران، شرکت ها، سرمایه گذاری با دیگر مکان ها رقابت دارند، برند سازی مکان می تواند با ایجاد هویت رقابتی به منظور تأثیرگذاری تصاویر ادراک شده در بازارهای مرتبط کمک کند. از طرفی دیگر، ساکنان به عنوان بخش مهمی از کسب وکارهای گردشگری محسوب می شوند، چراکه ساکنان، نه تنها بخشی از یک مکان هستند، بلکه به طور مستقیم از تحولات مثبت گردشگری سود می برند و تأثیرات منفی محیطی و اجتماعی گردشگری را درک و حس می کنند. بااین وجود، توجه اندکی به این موضوع شده است که چطور برند سازی مکان بر ساکنان تأثیر می گذارد. ازاین رو، تحقیق حاضر درصدد بررسی تأثیر پیچیدگی برند مکان بر رضایت، تعلق و هویت یابی مکان و توصیه برند ساکنان شهری بوده؛ و علاوه بر آن به بررسی نقش میانجی گری عوامل هویت یابی در روابط متغیر مستقل و وابسته می پردازد. جامعه آماری تحقیق، ساکنان فعال حوزه گردشگری در مناطق پنج گانه شهر کرمان است و 500 پرسشنامه توزیع گردید و 412 پرسشنامه برگشت داده شد. این پژوهش کاربردی و توصیفی- پیمایشی می باشد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید گردید، که معادل 76/0 بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS24 و 23 AMOS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که، پیچیدگی برند مکان بر هویت یابی (به واسطه تناسب هویتی و تمایزات مطلوب) تأثیر می گذارد. و درک از پیچیدگی برند بر هویت یابی (به واسطه جذابیت هویت یابی) تأثیر نمی گذارد. پیچیدگی برند بر رضایت (به واسطه جذابیت هویت یابی و تناسب هویتی) تأثیر مثبتی دارد و به واسطه تمایزات مطلوب تأثیر معناداری ندارد. و علاوه بر این، پیچیدگی برند مکان به واسطه جذابیت هویت یابی و تناسب هویتی تأثیر مثبت بر تعلق ساکنان فعال دارد و این تأثیر به واسطه تمایزات مطلوب رد می شود. سرانجام، هویت یابی و تعلق مکان بر توصیه برند مثبت تأثیر معنی داری دارد و بر رضایت ساکنان فعال حوزه گردشگری تأثیر مثبتی ندارد.
۲۰.

ویژگی های اثرگذار بر ایجاد برند مکان در اینستاگرام: رویکرد داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برندسازی مکان شبکه های اجتماعی اینستاگرام رویکرد داده کاوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۲۲۳
این تحقیق با هدف بررسی ویژگی های مؤثر بر برندسازی مکان در شبکه اجتماعی اینستاگرام با استفاده از تکنیک داده کاوی انجام گرفته است. در این تحقیق صفحات اینستاگرام سه مقصد توریستی داخلی و چهار مقصد توریستی خارجی مورد بررسی قرار گرفت و در یک بازه یک ساله، 912 پست اینستاگرامی در صفحات مورد نظر بررسی شد. تجزیه و تحلیل و داده کاوی با استفاده از نرم افزار IBM SPSS Modeler انجام شد و از روش دسته بندیهای مبتنی بر قانون به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و همچنین یافتن ویژگی های مهم در مجموعه داده جمع آوری شده، استفاده شد. در این پژوهش نشان داده شد عواملی مانند نوع، محتوا، ماه و روز انتشار پست، تعداد تگ و هشتگ و نوع کپشن بر مشارکت مخاطبان و آگاهی از برند مکان تأثیر دارند. با استفاده از نتایج این تحقیق سازمان های متعددی که مسئولیت برندسازی مکان گردشگری را برعهده دارند می توانند عواملی که بر برند مکان در شبکه های اجتماعی تأثیر دارد را،آموخته و مخاطبان بیشتری را از آن مکان و برند گردشگری آگاه کنند و تحت تأثیر قرار دهند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان