رامین حبیبی کلیبر

رامین حبیبی کلیبر

مدرک تحصیلی: دانشیار روانشناسی تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۶۷ مورد از کل ۶۷ مورد.
۶۱.

تجربه ی زیسته ی معلمان مدارس چندپایه روستایی از عوامل پرخاشگری دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه ی زیسته پرخاشگری دانش آموز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۴۲
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تجربه زیسته ی معلمان مدارس چندپایه روستایی از عوامل پرخاشگری دانش آموزان ابتدایی انجام گرفت.مطالعه حاضر از نوع کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدار شناسی بود. روش: در این مطالعه 20 معلم دوره ابتدایی ازمدارس چند پایه روستایی که در سال 1402-1401 مشغول به تدریس بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته گرداوری شد، وبرای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی اسمیت استفاده شد؛که طی آن 5 مضمون اصلی و 27مضمون فرعی از داده ها استخراج گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که در تعریف پرخاشگری،مصادیق رفتار پرخاشگری و علت های زمینه ساز پرخاشگری با پیشینه همسویی وجود دارد،اما در رابطه با عملکرد معلمان در برابر پرخاشگری نتایج متفاتی دیده شد؛ معلمان بنا بر سبک شخصی قوانینی که در کلاس دایر می کنند از روش های مختلفی در برابر با پرخاشگری ، ازجمله صحبت کردن و موعظه، عصبانیت و نشان دادن خشم، تنبیه بدنی،ارجاع به مدیر مدرسه،به کارگیری تکنیک های اصلاح رفتار،ارجاع به مشاور،فراخواندن والدین به مدرسه،یادآوری قوانین انظباطی و استفاده ازمکانیزم نمره دهی،ایجاد یک فضای صمیمی استفاده می کردند.
۶۲.

بازنمایی فرایند سنجش استعداد در هدایت تحصیلی دانش آموزان؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنجش استعداد هدایت تحصیلی داده بنیاد سنجش موقعیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۳
هدف از پژوهش حاضر بازنمایی فرایند سنجش استعداد در هدایت تحصیلی دانش آموزان بود. رویکرد پژوهش کیفی و روش پژوهش از نوع داده بنیاد بود. به این منظور ، دوازده نفر از متخصصان حوزه سنجش استعداد و هدایت تحصیلی دارای مدرک دکتری علوم تربیتی و روان شناسی با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه عمیق مطالعه شدند. داده ها پس از جمع آوری و ثبت و کدگذاری، در قالب مقوله های اصلی دسته بندی شدند و ازطریق فنون کدگذاری کوربین و اشتراس، کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی تحلیل شدند. براساس نتایج به دست آمده، سنجش استعداد به منزله مقوله هسته ای انتخاب شد. شرایط علّی عبارت بود از: شناسایی ابعاد سنجش/ عوامل (فردی اجتماعی و روانی) و مهارت ها و تجارب. بافت و موقعیت سنجش به منزله شرایط زمینه ای و سنجش مستمر استعداد به منزله شرایط واسطه ای انتخاب شدند. راهبردهای استفاده شده ابزارهای شناسایی بودند که عبارت بودند از: مشاهده، مصاحبه، نظر متخصصان، نظر معلمان، خوداظهاری، نظر اولیا، آزمون ها، سنجه های فیزیکی، سنجش موقعیتی، سنجش هم سالان و نمونه کارهای فرد. درنهایت، عملکرد موفقیت آمیز و احساس رضایتمندی پیامد این الگو معرفی شدند. با توجه به اینکه سنجش استعداد یکی از عوامل مهم هدایت تحصیلی است و صرفاً با تأکید بر آزمون ها، شناخت دقیقی از افراد حاصل نمی کند، پیشنهاد می شود سیاست گذاران نظام آموزشی برای تقویت و بهسازی فرایند هدایت تحصیلی، استفاده از سنجش فرایندی، سنجش موقعیتی و ابزارهای متنوع را در دستور کار خود قرار دهند.
۶۳.

Effectiveness of Cyberbullying/Victimization prevention package on Self-esteem and cognitive flexibility of adolescents(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: cyber victimization and bullying Self-esteem cognitive flexibility

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۴۶
This study aimed to assess the impact of a cyberbullying and victimization prevention program on the self-esteem and cognitive flexibility of adolescents in Osku City Iran. The research followed an experimental design with a pre-test and post-test approach. The study included all female junior high school students in Osku City during the academic year 2023-2024, selected through convenience sampling. Thirty students who had experienced cyberbullying and victimization were randomly assigned into two groups: an experimental group (15 students) and a control group (15 students). Data collection tools included a questionnaire on self-esteem, cognitive flexibility, and experiences of cyberbullying and victimization. The experimental group attended 10 sessions, each lasting 75 minutes, to receive training through the prevention program. Both groups took a pre-test before the sessions and a post-test after the training. The data were analyzed using inferential statistics and covariance analysis, which indicated that the cyberbullying and victimization prevention program effectively improved students' self-esteem and cognitive flexibility. With all research hypotheses confirmed, the strategies and skills taught to address cyberbullying and victimization contribute to enhancing the self-esteem and cognitive flexibility of students. It is recommended that educational administrators, particularly school counselors, organize workshops on cyberbullying and victimization prevention to improve the self-esteem and cognitive flexibility of adolescents.      
۶۴.

تدوین و اعتباریابی بسته پیشگیری از قلدری/ قربانی فضای مجازی نوجوانان مبتنی بر نقش عوامل فرهنگی، شناختی و هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بسته پیشگیری قلدری و قربانی فضای مجازی روایی محتوایی نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۹۰
مقدمه: جرم شناسان اتفاق نظر دارند که افزایش جرائم سایبری ازجمله قلدری سایبری نتیجه پیشرفت های تکنولوژیکی است که تعامل اجتماعی و رفتار مردم را تغییر داده است و به یک ناسازگاری و مشکل روانی- اجتماعی رایج در جمعیت کودک و نوجوان مطرح شده است. هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی بسته پیشگیری از قلدری و قربانی فضای مجازی مبتنی بر نقش عوامل فرهنگی، شناختی و هیجانی بود.روش : روش پژوهش حاضر از نوع کیفی و به روش سنتز پژوهی ترکیبی بود. به منظور طراحی بسته پیشگیری، از مبانی نظری موجود در پژوهش های انجام شده استفاده شد و برای کسب اطمینان از روایی مطلوب بسته پیشگیری، از روش روایی محتوایی با استفاده از مدل لاوشه با پانل خبرگان 11 نفری و از دو ضریب کمی نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمامی جلسات بسته طراحی شده ضروری است. محتوای تمامی جلسات، کاملاً مرتبط با اهداف و یا مرتبط اما نیازمند بازبینی جزئی تشخیص داده شد. در ادامه، بازبینی های خواسته شده توسط متخصصان که 17 درصد تمامی پاسخ ها را در برمی گرفت، اعمال و بسته نهایی در ده جلسه تدوین شد.نتیجه گیری: با توجه به روایی مطلوب این بسته پیشنهاد می شود محتوای بسته حاضر به عنوان یک فصل درسی برای کتاب تفکر و سبک زندگی متوسطه اول در نظر گرفته شود. همچنین به مشاوران مدارس و مسئولین ذی ربط پیشنهاد می شود برنامه مداخله حاضر را در صورت لزوم به صورت بالینی و آموزشی مورد استفاده و بهره برداری قرار دهند.
۶۵.

ااثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس ناشی از انتظارات تحصیلی و خودناتوان سازی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس انتظارات تحصیلی خودناتوان سازی ذهن آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۶۶
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس ناشی از انتظارات تحصیلی و خودناتوان سازی دانش آموزان انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بوده و در آن از طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر چاراویماق در استان آذربایجان شرقی در سالتحصیلی1402-1401  به تعداد تقریبی 2000 نفر تشکیل داده اند. پس از اجرای مقیاس استرس ناشی از انتظارات تحصیلی (AESI) آنگ و هوان (2006) و خودناتوان سازی(SHS) جونز (1979) از بین دانش آموزانی که استرس و خودناتوان سازی شدیدی داشتند،30 نفر انتخاب و با استفاده از گمارش تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. اعضای گروه آزمایش، طی 8 جلسه 5/1 ساعته آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی که توسط کابات زین در سال 2002 طراحی شده را به صورت گروهی دریافت کردند. داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس و SPSS نسخه 24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی موحب کاهش استرس ناشی از انتظارات تحصیلی و خودناتوان سازی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر چاراویماق شده است (سطح معنی داری 001/0). بر اساس یافته های پژوهش می توان کارگاههای آموزشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی را برای کاهش استرس ناشی از انتظارات تحصیلی و خودناتوان سازی دانش آموزان برگزار کرد. همچنین جلساتی با هدف آگاهی بخشی برای والدین و معلمان در جهت کاهش انتظارات تحصیلی از دانش آموزان، می توان ترتیب داد. 
۶۶.

امکان سنجی آموزش بسته عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک بر مهارت های اجتماعی نوجوانان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهنیت رشد دوئک عصب شناسی اخلاقی مشکلات رفتاری برونی سازی شده مهارت های اجتماعی نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۵۸
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی آموزش بسته عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک بر مهارت های اجتماعی نوجوانان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 1403-1402 بود که بعد از انتخاب یک مدرسه به صورت در دسترس و تکمیل فرم خود سنجی نوجوان (YSR، آخنباخ، 1991) و مقیاس ذهنیت رشد اخلاقی (MGM، هان و همکاران، 2020)، تعداد 30 دانش آموز که با نشانگان مشکلات رفتاری برونی سازی شده و ذهنیت ثابت اخلاقی طبقه بندی شده بودند به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش بسته عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر رویکرد ذهنیت رشد دوئک قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از مقیاس مهارت های اجتماعی (SSRS، گرشام و الیوت، 1990) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری بر مؤلفه های خودکنترلی، همدلی و همکاری گروه آزمایش داشته است (05/0p<) اما در مؤلفه ابراز وجود بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که بسته آموزش عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک می تواند بر بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان نوجوان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده مؤثر باشد.
۶۷.

اثربخشی آموزش مفاهیم علوم اعصاب تربیتی بر نظریه ضمنی هوش دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علوم اعصاب تربیتی نظریه ضمنی هوش نظریه افزایشی هوش نظریه ذاتی هوش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۴۲
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مفاهیم علوم اعصاب تربیتی بر نظریه ضمنی هوش دانشجو معلمان بود که به روش نیمه آزمایشی در قالب یک طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید مدرس سنندج در سال تحصیلی 1403-1402 بود که با روش نمونه گیری هدفمند دو گروه کلاسی از دانشجو معلمان (هر گروه 34 نفر) انتخاب و به صورت تصادفی یکی از گروه ها به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه کنترل تعیین شد. برای گروه آزمایش، برنامه علوم اعصاب تربیتی مشابه با یک درس دو واحدی نظری در 16 جلسه نوددقیقه ای اجرا شد درحالی که گروه کنترل این آموزش ها را دریافت نکردند و برنامه درسی روزانه خود را ادامه دادند. برای جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پرسش نامه نظریه ضمنی هوش عبدالفتاح و یتس (2006) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مفاهیم علوم اعصاب تربیتی موجب کاهش نظریه ذاتی هوش(0/009>P) و افزایش نظریه افزایشی هوش (0/031> P) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزشی علوم اعصاب تربیتی باعث افزایش نظریه افزایشی هوش و کاهش نظریه ذاتی هوش در دانشجو معلمان شده است و پیشنهاد می شود در دوره های آموزشی پیش از خدمت معلمان گنجانده شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان