"سابقه ادبیات بحران در تبیین فرآیندهای سیاسی ـ اجتماعی به قرن 19 بازمیگردد ولی گسترش پژوهشهای مرتبط به آن به اوایل 1960 مربوط است. هر چند که هنوز هم بسیاری مسائل در خصوص آن مبهم و دست نخورده باقی مانده و البته ضریب این ابهام با حضور قدرتمندانه اخیر رسانهها در آن بسیار بیشتر شده است.
یکی از دستهبندیهای کلاسیک در تعریف بحران، تقسیم آن به سطوح خرد (بحرانهای سیاست خارجی) و کلان (بحرانهای بینالمللی) است. این دستهبندی با اتکا به ویژگی ادراکی بحران در سیاست خارجی دولتها و ویژگی رفتاری آن در بحرانهای بینالمللی صورت گرفته است، ولی به نظر میرسد با روند تحولات اخیر بینالمللی به ویژه با حضور رسانهها میتوان و باید بعد ادراکی بحرانهای بینالملی را نیز مورد توجه جدی قرار داد. رسانهها با قابلیتهای خاص خود هم در دامن زدن به بحرانها و هم در بهرهگیری از ویژگی ادراکی بحرانهای بینالمللی مؤثر بودهاند
"
"این تحقیق در 4 مرحله به شرح زیر انجام شده است. اول، شناسایی عوامل موثر بر کیفیت حسابرسی از طریق مطالعه کتابخانه ای. دوم، کسب نظر متخصصان حسابداری و حسابرسی در مورد تاثیر عوامل شناسایی شده بر کیفیت حسابرسی. سوم، بررسی کیفیت واقعی حسابرسی حسابداران رسمی ایران چهارم، ارائه پیشنهادات لازم برای بهبود در کیفیت حسابرسی حسابداران رسمی عضو جامعه ی حسابداران رسمی ایران.
عوامل موثر بر کیفیت حسابرسی، در این پژوهش با استفاده از روش دلفی هفت عامل مهم و اصلی به عنوان معیارهای قابل قبول جهت ارتقای کیفیت حسابرسی شامل: (1) تخصص گرایی (2) کارآیی حسابرسی (3) کشف تحریفات با اهمیت (4) تضاد منافع (5) وجود قوانین و مقررات (6) مکانیزم بازار (7) اندازه موسسات حسابرسی، شناسایی شده مورد وفاق متخصصان و صاحب نظران حسابداری و حسابرسی این تحقیق می باشد. همچنین، استنباط متخصصان و صاحب نظران این تحقیق نشان می دهد که 7 عامل کلیدی موثر بر کیفیت حسابرسی کمتر در حسابرسی های حسابداران رسمی رعایت می شود. بررسی و تجزیه و تحلیل گزارش های حسابرسی و صورتهای مالی شرکت های حسابرسی شده توسط حسابداران رسمی نشان می دهد که فرآیند حسابرسی حسابداران رسمی اثربخش نمی باشد."
"این که نحوة رویارویی نهادهای سنتی و مدرن، از جمله رسانهها در جریان توسعه چگونه باید باشد، از مهمترین مسائل هر الگوی توسعه است. دیدگاههای لیبرال ـ سرمایهداری و مارکسیستی ـ سوسیالیستی که توسعه را مرادف با گذار از جامعه سنتی میدانند به نفی و رد نهادهای سنتی به نفع نهادها و ساز و کارهای مدرن معتقدند. اشکالات نظری اعتقاد به ناسازگاری ذاتی سنت و مدرنیسم به عنوان مبنای این دو دیدگاه هرگز سردمدارانش را به تجدید نظر در نحوة برخورد سلبی با ساز و کارهای سنتی جوامع وانداشت، تا این که با آشکار شدن برخی از اشکالات درونی نظامهای وابسته به این دو الگو در عمل و توفیقات نظامهای به نسبت خارج از آنها در مسیر توسعه، زمینة گسترش مفهوم توسعه و بالا رفتن سطح بحث از تکیه صرف بر رشد اقتصادی و کمیت، به اهداف عامتر و کیفیت زندگی فراهم شد و مجموعه سومی از الگوها که به دلیل مرادف ندانستن توسعه با گذار از جامعه سنتی به همگرایی نهادهای سنتی و مدرن از جمله رسانهها معتقد بودند با عنوان «وحدتگرا ـ رهاییبخش» پدید آمد.
در موضوع ارتباطات دینی، همگرایی روابط میان رسانههای سنتی دینی با رسانههای مدرن دینی زمانی میسر است که هر دو دسته با تبعیت از استراتژی مشترک دینی همسو و همجهت با یکدیگر عمل کنند. این مقصود زمانی میسر است که مزیت نسبی کارکردهای دینی هر یک از دو نوع رسانه (سنتی و مدرن) با توجه به مجموعه عوامل زیر مشخص شود:
1ـ توجه به قابلیتها و محدودیتهای ذاتی کانالهای ارتباطی
2ـ علایق و خواستههای مخاطبان
در این مقاله سعی شده است با توضیح عوامل فوق نشان داده شود که مدل آیینی از میان مدلهای سه گانه ارتباط میتواند شبکه معارف را به عنوان یک رادیوی مذهبی در چهارچوب همگرایی رسانههای سنتی و مدرن دینی قرار دهد.
"
در گذشته ارتباط موسسات بیمه و بازارهای سرمایه بیشتر به جایگاه این موسسات در بازارهای سرمایه از طریق سرمایه گذاری ذخایر آنان در این بازارها محدود می شد. به بیان دیگر بازارهای بیمه قبلا به طور غیرمستقیم از بازار سرمایه استفاده می کردند....