مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
رمز
حوزههای تخصصی:
از زمان های دور برای ارسال پیغام های محرمانه بین جوامع بشری، ارتباطات رمزی وجود داشته است. در تاریخ ایران نیز رمزنویسان از اقلام رمزی زیادی استفاده کرده اند. بعد از پدیدآمدن تلگراف، اقلام رمزی قدیمی کنار گذاشته و اقلام جدیدی اختراع شد و در مکاتبات و گزارش های محرمانه به کار رفت. در این پژوهش با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و به خصوص کتاب های چاپ سنگی و نیز اسناد تاریخی سعی می شود به سؤال محوری چرایی از بین رفتن اقلام و خطوط سابق و چگونگی اختراع اقلام جدید از سوی رمزنگاران ایرانی و نیز تلاش آنان برای یافتن راه حلی به منظور رفع مشکلات ارتباطات رمزی از طریق کانالی امن در دوره قاجار، پاسخ داده شود. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که در دوره قاجار به دلیل آغاز ارتباطات سیاسی و اقتصادی گسترده با دنیای غرب، آشنایی با رمزنگاری مدرن غربی ها و نیز پی بردن به سادگی و مشکلات استفاده از رمزنویسی سنتی، نیاز به استفاده از رمزنگاری پیشرفته در ارتباطات رمزی و به خصوص در تلگراف ها احساس شد. بنابراین عده ای از رمزشناسان ایرانی در این راستا اقلام رمزی جدیدی پدید آوردند که برای ارسال پیغام های رمزی داخلی و خارجی از اطمینان لازم برخوردار بود.
کنایه در آینه شعر ظهیرالدّین فاریابى
حوزههای تخصصی:
توسلات ادبیات عرفانی به هنرهای سنتی نمایشی با تکیه بر نمایش عروسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
1 - 20
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه ها در پژوهش های ادبیبررسی پیوند هنر و ادبیات و دادوستدهایی است که از دیرباز میان این دو در جریان بوده است. از جلوه های آمیختگی ادبیات و هنر که به درستی توجه پژوهش های پیشین را جلب نکرده آن است که عارفان ایرانی و عرب، در تألیفات منظوم و منثور خود، توسلات شگفت انگیزی به هنر های نمایشی عروسکی داشته اند. این پژوهش با دقت نظر در رویکرد هنرمندانه عارفان به نمایش عروسکی، به ویژه نمایش سایه، و با تکیه بر روش اسنادی تحلیلی این نکته را تببین می کند که چگونه متون عرفانی عربی و فارسی، تصویر رمزی نمایش عروسکی را به مثابه ابزاری برای بیان دریافت های شهودی به کار بسته اند. سپس با بررسی کهن ترین یافته های پژوهش در زمینه کاربرد تصویر رمزی نمایش عروسکی، به ترتیب تاریخی، به بیان اسناد و آثار کاربست این هنر در متون عربی و فارسی می پردازد تا روشن شود از چه زمانی و چگونه اندیشمندان و ادیبان عارف برای بیان اندیشه های هستی شناسانه و عارفانه خود به این هنر نمایشی تمسک جسته اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بهره جستن ابن حزم اندلسی (384 456ه .ق) از نمایش عروسکی، در تبیین اوضاع ناپایدار دنیا، از دیرینه ترین توسلاتِ هستی شناسانه به این هنر است. پس از وی، ابن عربی (560 640ق) و گروهی از ادیبان صوفیه در تبیین اندیشه های خود به ویژه مباحث «وحدت وجود» و «توحید افعالی» با تمسک به این هنر سنتی توانسته اند پیچیده ترین مفاهیم هستی شناسانه را به مخاطبان منتقل سازند.
نگاهی به غزل روایی در دیوان فخرالدین عراقی از منظر کارکرد آن در شرح تجارب عرفانی او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
323-352
حوزههای تخصصی:
پژوهش درباره توانش قالب های غیرمثنوی در قصه گویی عرفانی، معمولاً به دلیل انبوه روایت های مثنوی مورد غفلت قرار گرفته است. غزل، یکی از قالب های شعری، که در بیان عواطف و احساسات درونی به کار گرفته می شود، به دلیل برخورداری از زبانی غیرارجاعی، شرح رخدادهای رمزی و روایت دیدار با معشوق در فضایی نمادین را به خوبی بازنمایی می کند. شعرای عرفانی از این ظرفیت غزل برای بازنمایی تجارب عرفانی خود بهره گرفته اند و فرم غزل روایی در نتیجه توجه به این ظرفیت غزل در ادبیات فارسی شکل گرفته است. این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی، به جایگاه عراقی و کمیت و کیفیت غزل روایی او در بین سایر شعرای عارف زبان فارسی می پردازد و نشان می دهد عراقی (متوفی 688ق) از این لحاظ (سرایش غزل روایی؛ ۸۸/۶ درصد نسبت به کل غزلیاتش) پس از عطار (۱۱/۷ درصد) در جایگاه دوم و پیش از مولانا (۸۴/۲ درصد) و سنایی (۱۸/۳ درصد) قرار دارد. و در 21 غزل از 305 غزل دیوانش، شرح تجارب شهودی خود را به شکلی نمادین ارائه کرده است که در آن ها عناصر غزل و روایت در نگاهی ساختارمند به بیان کلیت تجربه عرفانی او می پردازند. شخصیت های اصلی این غزل ها عاشق (عارف)، معشوق (معبود)، پیر و راهنما و در مواردی اهل خرابات هستند. با توجه به بیان مشاهدات از زبان عارف، بیشتر روایت این غزل ها به شیوه اول شخص، دو غزل با شیوه دوم شخص و سه غزل دیگر به طریق سوم شخص بیان شده است. این غزلیات روایی در بیشتر موارد مبتنی بر کنش هستند و تنها در نُه غزل، گفت وگو بین شخصیت ها رخ داده است.
دیوها و پریان در شعر سنایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سنایی شاعر بزرگ ادبیات فارسی است وجایگاه ممتازی در میان گویندگان این مرزو بوم داردکه به واسطه عرفان وحکمت شهره است. عرفان وحکمت درشعر وی از بسامد بالایی برخوردار است ویکی ازمضمون های اصلی شعر اوست که نشان از سیر وسلوک وآگاهی گسترده وی از فرهنگ ایران دارد .سنایی این حکمت و عرفان را گاه با رمز می آمیزد وبه موجوداتی چون دیو وپری اشاره می کند که یکی دیگر از ویژگی های شعر اوست ،وی با بهره برداری از عناصر اسطوره ای و رمزی دریافته های شهودی را بیان می کند و از آنها به عنوان ابزار انتقال معانی بهره می گیرد. از میان آن عناصر به انواع دیوها و پریان اشاره می شود، تطور ایماژهای آنها مورد بررسی قرار می گیرد الفاظ و تصاویر بیان شده که برای رسیدن به دنیای خاص سنایی است با مختصه های اساطیری و رمزی تطبیق داد می شود و با بیان شباهتها، حکمتها و ظرایف و نکته های عرفانی رمزی وارسی می گردد.شواهد شعری به رشته تحریر درمی آید وضمن تحلیل ومقایسه به متون کهن نیز اشاره می شود
واکاوی «رمزهای هندسی زبان صوفیانه» در شعرعراقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
رمزهای هندسی تعبیری مدرن از مجموعه ای از شگردهای ادبی است که قدمای بلاغی ما تحت عنوان تمثیل و متأخران تحت عنوان رمز، سمبول و پارادوکس از آن نام می برند. در این رویکرد، زبان در معنای حقیقی خود بکار نمی رود و معنای مجازی و رمزی، مورد نظر شاعر و نویسنده است. بی تردید، یکی از گروه های فکری جهان اسلام صوفیه هستند که این نوع بیان و زبان را برای تبیین آموزه های عرفانی خود مورد استفاده قرار می دهند؛ که در این میان عطار به عنوان برترین فردی که از رمزهای هندسی به شکلی هنری و ماندگار استفاده کرده است از برجستگی بیشتری برخوردار است. در مقاله ی پیش رو به شیوه ی تحلیلی - توصیفی شعر فخرالدّین عراقی از شاعران سده ی هفتم از این منظر مورد کاوش قرار گرفته است. نتیجه ی بدست آمده نشان می دهد که عراقی از زبان صوفیانه در قالب هندسه ی زبانی استفاده کرده و حقایقی عرفانی نظیر زبان دل، زبان اشارت، زبان تمثیلی- عرفانی، زبان شطح و طامات، زبان حقیقت، عشق و وحدت وجود بسیار سود جسته است و توانسته است به خوبی خبر کلان آموزه های عرفانی خود را به مخاطب منتقل نماید. از میان زبان ها، زبان حقیقت و رمز، بیشترین بسامد را در شعر عراقی دارد.
رمزگرایی و نماداندیشی در زبان دینی از دیدگاه ابن عربی و پل تیلیش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۹
29 - 53
حوزههای تخصصی:
عالمان الهیات مسیحی و اسلامی در طول هزاران سال تلاش کرده اند در برابر جریان های فکری و دینی، تبیینی قابل دفاع از آموزه ها و گزاره های دینی ارائه کنند. این پژوهش با بهره مندی از مقایسه دو سنت مسیحی و اسلامی در تحلیل زبان دینی و با بهره مندی از معنای صحیح روش نماداندیشانه پل تیلیش و رمز گرایانه ابن عربی، در صدد است سهم بسزایی در شناخت واقعیت دین و زبان دینی ایفا کند و پاسخی متناسب به این مسئله دهد که آیا در پرتو هر یک از این دو چارچوب فکری، دیگری را می توان بهتر فهمید و با برقراری مقایسه میان دو چارچوب فکری و نظام معرفتی، الگوی جامع و کلان دیگری ارائه کرد؟ در این زمینه با مفهوم کاوی معنای اصیل و حقیقی نماد، رمز و تأویل به ضرورت نمادگرایی و رمز گرایی در زبان دین دست یافته و مرز و محدوده اصیل و حقیقی تأویل در آنها را به روشنی مشخص ساخت. ظرفیت تنسیق و صورت بندی نوین از عرفان ابن عربی و مواجهه عرفان ابن عربی با پرسش های نوینی از سوی مکتب فکری الهیاتی فلسفی پل تیلیش ، تمهیدی است از برای فحص از دستیابی به پاسخ ابن عربی در این زمینه معرفتی است؛ با دلالت پژوهی و علت کاوی به کار رفتن نمادها و رمزها در زبان دینی، مواجهه متن پژوهانه بهتری با متون مقدس صورت یافته و از پیدایش شبهات پیرامون آنها حذر شود. برای پاسخ به این مسئله، روش پژوهش، مقایسه متوازن مبتنی بر تحلیل منطقی مفاهیم است.
تحلیل و بررسی سازگاری رمزپردازی با دو مبنای اصالت وجود و اصالت ماهیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمزپردازی در عرصه متافیزیک شیوه ای است که همواره در ادیان و مکاتب متعدد حِکمی و عرفانی و همچنین هنرهای سنتی نظیر هنر اسلامی ایرانی مورد توجه بوده و به صورت گسترده ای به کار رفته است. کاربست این شیوه مستلزم فراهم نمودن مبانی وجودی و معرفتی خاص خود است. با توجه به اینکه رمزپردازی متافیزیکی مربوط به عرصه وجود و هستی است و در حکمت اسلامی اصالت وجود و اصالت ماهیت دو مبنایی هستند که در حوزه مباحث هستی شناختی مطرح اند و طرفداران هر یک از این مبانی استدلال های خاص خود را ارائه نموده اند؛ لذا مسأله این پژوهش بررسی سازگاری این دو مبنا با رمزپردازی است؟ کدام مبنا بر دیگری ارجحیت دارد و دلایل این رجحان چیست؟ دستاورد این پژوهش با توجه به رویکرد عمیق و وسیع مبنای اصالت وجود به هستی و همچنین ابتنای رمزپردازی متافیزیکی بر اساس نگاه تشکیکی و ساختار ذومراتبی هستی، این است که رمزپردازی با مبنای اصالت وجود سازگار است و این مبنا بر اصالت ماهیت رجحان دارد زیرا اصالت ماهیت قادر نیست بنیان نظری رمزپردازی را تأمین نماید. این مدعا در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و استدلال عقلی تبیین و تحلیل می شود.
گشودن راز و رمز در لغت موران
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۸
105 - 126
حوزههای تخصصی:
سیری در تألیفات و آثار شیخ شهاب الدین سهروردی معروف به «شیخ اشراق» جامعیت او را در دو حکمت «استدلالی» و «کشفی و ذوقی» نمایان می سازد، هم چنین تنوع و برخورداری آثارش را از تحرک و پویایی آشکار می کند، آثار سهروردی به سبک های متفاوت مشایی، عرفانی و اشراقی نوشته شده است. رسائل رمزی او دسته مهم و ارزش مندی از تألیفاتش است که راه سالکان و موانع آن ها و اهداف سالکان را مشخص می سازد رسائلی مانند عقل سرخی، آواز بر جبرئیل، الغربه الغربیه، مونس العشاق و رسائل متعدد دیگر از جمله: «لغت موران» که در این مقال در صدر شرح و بسط آن هستیم او این رساله را با زبانی بسیار شیرین و نمادین و تلفیقی از استعارات و رموز زرتشتی، هرمسی و اسلامی نوشت و سفر روح به سوی خدا و اتحاد با او و شوق فطری انسان ها را برای کسب معرفت بیان می کند.
نماد و تمثیل در مثنوی مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شاهکارهای ادبی هم چون منشوری است که از هر طرف بدان نگاه کنیم طیفی از رنگ ها و دنیایی نو در آن می بینیم. نمادها و تمثیل های به کار رفته در مثنوی معنوی نیز چنین است. به هر قصه ی مثنوی می توان از دیدگاهی ویژه و متفاوت نظر انداخت و به اندازه ی درک و بینایی خویش منظره ای شگرف و شگفت دید. نمادها و تمثیل ها در آثار عرفانی کاربرد گسترده ای دارند که تحلیل و بررسی آنها باعث گشوده شدن بسیاری از گره ها و ابهامات موجود در ادبیات می شود. هدف این تحقیق این است که جایگاه نماد و تمثیل را در مثنوی مولانا بیشتر با تکیه بر جانوران و حیوانات مورد بررسی قرار دهد و با مشخص شدن این جایگاه، بیان کند که دیدگاه مولانا درباره ی آنها چیست؟ و هر یک از این قصه ها، رمز و نماد چه چیزهایی هستند. روش انجام این پژوهش، روش تحلیلی و توصیفی و بر اساس پژوهش کتابخانه ای است.
ماهیت رمز و تمثیل ادبی؛ (بررسی رساله تمثیلی فی حقیقه العشق سهروردی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش دارد رمز و تمثیل رادرادب فارسی و رساله فلسفی فی حقیقه العشق سهروردی مورد بررسی و تحلیل قراردهد. شایسته است بگوییم که آنها با یکدیگر مساوقت وجودی دارند. یعنی در اندیشه تحلیلی و تطبیقی، رساله فلسفی فوق از ادب فارسی جدانیست. و نوعی هم زبانی و همفکری و همدلی بین ادباء و فلاسفه ای همچون سهروردی وجود دارد. برای نائل شدن به این حقیقت ابزارهایی لازم است از قبیل تحقیق و جستجو در معنای تمثیل در ادبیات فارسی که عناصر توصیفی و اخلاقی وعرفانی فراوان دارد. در این تمثیل ها که شامل حکایات و قصه ها وداستانهاست، غرض و مقصود اصلی نویسنده واضح بیان نشده است. سهروردی هم ضمن توجه به این نکته در داستان تمثیلی فلسفی فی حقیقه العشق؛ موضوع مهم عشق را تحت صورت ظاهر موضوعات دیگر، رمزگونه ارائه می دهد. این طرزتفکر و شیوه اندیشه درادبیات عرفانی است که دکترین یا عقیده ای در لباس و صورت یک حکایت تمثیلی و ساختگی بیان می شود. این مقاله مشخصاً به مقوله تمثیل در رساله فی حقیقه العشق (مونس العشاق) سهروردی می پردازد. و سه موضوع عشق، حسن و زیبایی و حزن را مورد بررسی قرار می دهد. در این رساله، تمثیل به صورت مفاهیم روحانی، عرفانی، عقلانی و به زبان طبیعی و ملموس بیان شده است. همچنین شخصیت های بزرگ و الهی در این رساله برای بیان نکات عرفانی و اخلاقی بکار گرفته شده است تا گوینده مقصود خود را بصورت تمثیل ورازگونه بیان کند.
تمثیل روایی و انواع آن در ادب فارسی
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
113 - 129
حوزههای تخصصی:
تمثیل یکی از مهم ترین انواع ادبی است که جایگاه والایی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. مثل، مثال و تمثیل در ادب فارسی به تبعیت از زبان عربی اغلب به جای یکدیگر به کار رفته اند و هر یک نامی جدا و خاص خود را ندارند از این رو با پیچیدگی و گره خوردگی خاصی در ادب فارسی رو به رو هستند. تمثیل را در ادب فارسی از حیث ساختار می توان در دو بخش تمثیل توصیفی(تمثیل کوتاه) که از یک یا چند جمله فراتر نمی رود و شامل تشبیه تمثیلی ، اسلوب معادله ، ارسال المثل و استعاره ی تمثیلیه می باشد – که در این مقاله مورد بحث قرار نگرفته- و تمثیل روایی (تمثیل گسترده) که بیشتر شکل داستانی دارد و در آن تمثیل در قالب داستان مطرح است، مورد بررسی قرار داد. در این مقاله تلاش شده است با بررسی انواع تمثیل روایی، تفاوت و تشابه های موجود با سایر انواع آن مورد بررسی قرار گیرد.
جهان شناسی رمزی در داستان های عرفانی شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
۲۱۲-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
رسائل رمزی شیخ اشراق حتی امروز هم می توانند بسیار برای ما راه گشا و پرکاربرد باشند. به این معنا که می توانند انسان و زمانه را بسازند و سمت و سوی جهان را به ما نشان دهند، چرا که شیخ در این داستان ها به صورت مرتب در پی نمایش مراتب عالم و جایگاه انسان در این مراتب و اثبات این مطلب است که نفس انسانی، نور مجردی بوده که در شرق هستی ریشه داشته است، لیکن به بدن مادی تعلق گرفته، از عالم قدسی به ظلمتکده ناسوت هبوط کرده و در آن اسیر گشته است و آنگاه به سعادت می رسد که به منزلگاه اصلی خویش بازگردد. به همین سبب، وی برای شناساندن هر چه بیشتر جایگاه اصلی نفس ناطقه انسانی در این داستان های رمزی، مراتب چهارگانه عالم را بر مبنای مسئله قهر و محبت میان انوار در قالب رمز و به صورت مفصل تنظیم نموده است که عبارتند از: عالم انوار قاهره (عقول)، عالم انوار مدبره (نفوس)، عالم اجسام و برازخ و عالم مثال. از میان این عوالم، شیخ اشراق بر عالم مثال یا خیال منفصل تاکید فراوان داشته است؛ عالمی که در واقع صحنه داستان سرایی رمزی اوست.
بازخوانی صورت کاخ هشت بهشت اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۵
153 - 167
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی همزبانی و همدلی با معماری کاخ هشت بهشت و توجه و تذکر به حقیقت زندگی در آن است، و در نتیجه به دنبال تاریخ نگاری و تجزیه و تحلیل معماری آن، بر روی میز نقد هنری و محدود به علوم محض و برداشت های ذهنی و بدون استناد نیست. هم سو با روش تحقیق کیفی مقاله، حضور و تأثیرگذاری عوامل و حقایق مرتبط با وجه شاعرانه و هنری این اثر، بیش از وجه کالبدیِ ملموس و ساختاری آن در نظر گرفته شده است. این رویکرد، پرداختن به صورت و ایده و نیز ارزش های این بنا را اجتناب ناپذیر کرده است. براساس یافته های این تحقیق، رمز ضمن بیان پیوستگی اجزای بنا، آنها را به «صورتی» ورای قالب مادی «شکل» کاخ سوق می دهد. صورت نیز بدان گونه که رموز آب، نور، زمان، ماده و مرکز، در شکل معماری این بنا، شدّت تجربه ای خوب و ماندگار را تحقق بخشیده اند بررسی شده است. از این طریق، چه بسا بتوان ضمن تذکر آنها، در اقتباس از معماری های باارزش گذشته، خود را محدود به ویژگی های شکلی آنها نکرد و صورت و لایه های متعالی تر و تأثیربخش تر را برای معماری امروز کشور مورد توجه قرار داد.
مقایسه سیر العباد سنایی با منطق الطیر عطار
سیرالعباد سنایی غزنوی و منطق الطیر عطار نیشابوری از مهم ترین و ارزشمندترین سفرنامه های روحانی و عرفانی در ادبیات پارسی هستند که توسط دو عارف بزرگ و نامدار زبان و ادبیات پارسی دری سروده شده اند. این دو اثر گرانبها، اشتراکات و اختلافاتی با همدیگر دارند. اختلافات این دو از طرفی برآمده از ابعاد مختلف زندگی و اندیشه های سنایی غزنوی و تأثیرپذیری او از شعر غیرعرفانی است؛ چه سنایی شاعر تحقیق است و شعرش نیز کاملاً جنبکه عرفانی ندارد و آمیخته با عقل گرایی و فلسفه است، از سوی دیگر سنایی در آغاز راه است؛ بنابراین واضح است که گذشت زمان گنجینکه ادب و اندیشه های عرفانی را بارور ساخته و در منطق الطیر عطار به اوج می رساند و منطق الطیر عطار را شاهکاری عرفانی آمیخته با عشق و توحید می گرداند. هر دوی این آثار با زبان رمز سروده شده اند و بیانگر سفر روحانی سالک از عالم ناسوت به جهان لاهوت و گذشتن از منِ زمینی است که به منِ آسمانی خویش تبدیل می شود. در این مقاله به بررسی وجوه اختلاف و اشتراک این دو اثر پرداخته و نمایی کلی از این دو سفر روحانی به تصویر کشیده می شود. وجوه اختلاف و تمایز عبارت اند از: 1. آغاز متفاوت؛ 2. عقل و عشق؛ 3. نمادگرایی های متفاوت؛ 4. داستان پردازی متفاوت؛ 5. پایان متفاوت.
نمادشناسی عرفانی نور در انجیل یوحنا
منبع:
حکمت نامه مفاخر سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷ (ویژه نور)
121-155
پژوهش حاضر به مقوله «نور و روشنایی» از منظر رمز و نماد شناسی عرفانی پرداخته، هرچند مفاهیم سلوکی و سمبولیسم واژکه نور درکتاب انجیل یوحنای قدیس(راوی سخنان حضرت عیسی مسیح علیه السلام ) نمایانگر ادبیات رمزی و تمثیلی نور در یک منظومه سلوکی و تعلیم بخشی ارائه گردیده، نشان دهندکه قدر و فصل مشترک مقوله (نور و روشنایی) از اسطوره و ادیان و مکاتب فلسفی و عرفانی می باشد. این پژوهش با توجه به اینکه مقوله نور و انبساط آن همان واژگان «کلمه، لوگوس یونانی، خورنه زرتشتی، سکینه قرآنی و شخینه عبری» بوده، درصدد ارائه نگرشی نو به مباحث و مفاهیم مشترک نور و درخشش آن از منظر انجیل یوحنای قدیس، برای طیف پژوهشگران است.
پرندگان اساطیری، سمبولیسم عرفانی و محیط زیست با تکیه بر شعر عرفانی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
۳۰۴-۲۸۱
حوزههای تخصصی:
زبان عرفان زبانی سمبولیک است. عرفا برای بیان تجربه ها و اندیشه های خویش از نمادهای طبیعی بیش از دیگر نمادها بهره برده اند. «سیمرغ» و «هما» دو نماد طبیعی هستند که به اسطوره ها راه یافته و از آنجا نیز به ادب عرفانی فارسی منتقل شده اند. پرنده «عنقا» نیز از افسانه های عرب جاهلی به ادب عرفانی فارسی ورود کرده است. این پرندگان در گذر از متون اساطیری و حماسی به عالم عرفان، دچار تحولات فراوانی شده اند. آن ها در زبان عرفان کارکردهای بیشتری داشته و به عنوان نماد، معانی مختلفی را برمی تابند. جستار پیش رو بر آن است تا به شیوه تحلیلی توصیفی، کارکردهای این پرندگان را در بیان کلان اندیشه های عرفانی، با تکیه بر اشعار برجسته عرفانی فارسی واکاوی کند. نتیجه تحقیق نشان می دهد که اولاً دو پرنده سیمرغ و هما دو پرنده طبیعی و زمینی هستند که جنبه اساطیری پیدا کرده اند؛ ثانیاً به رغم اینکه سه پرنده سیمرغ، هما و عنقا در شعر عرفانی، سمبلی برای بیان حقیقتی والاتر بوده و اغلب به جای هم به کار رفته اند، تفاوت های آشکاری دارند؛ ثالثاً کاربرد سمبلیک پرندگان با رویکرد زیست محیطی از سه منظر زبان، اندیشه و اخلاق قابل بررسی است که طرح این موضوع می تواند در دگرگونی زیرساخت های اندیشگی جامعه نسبت به محیط زیست تأثیرگذار باشد.
تأویل جهان رمزها و استعاره ها در رسال ه الابراج سهروردی بر مبنای هرمنوتیک ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
307 - 331
حوزههای تخصصی:
رسال ه الابراج یا کلمات ذوقیه از رسائل رمزی عربی سهروردی است با جهانی آکنده از رمزها و استعاره ها که مخاطب را به بازگشت به وطن می خواند؛ اما این رمزها و استعاره ها چه نقشی در فهم متن دارند و چگونه باید آن ها را تأویل کرد؟ پل ریکور یکی از فیلسوفان هرمنوتیک معاصر است که جایگاه ویژه ای برای رمز، استعاره و روایت قائل است و آن ها را میانجی شناخت ما از خویشتن و جهان پیرامونی مان می داند. تأویل رمزها و استعاره ها به شیوه ریکور در متنی اشراقی مانند رسال ه الابراج هم فرصت خوبی برای شناخت نظریه ریکور و شیوه هرمنوتیکی اوست و هم امکان فهم متنی اشراقی در جهان شناخت معاصر را از طریق رمزگشایی آن به ما می دهد. شیوه هرمنوتیک ریکور دیالکتیک بین «تبیین» و «فهم» است: تأویل از تبیین معناشناختی متن به ویژه رمزها و استعاره ها که جایگاه خلق معانی جدیدند آغاز می شود. تعامل حوزه های معنایی متن منجر به دستیابی به «جهان متن» می شود: جهانی که خواننده امکان زیستن در آن را می یابد و آن را از آنِ خود می کند. با شیوه هرمنوتیک ریکور درمی یابیم که جهان رسال ه الابراج جهانی است که ندای «إرجعی» به وطن را یادآور می شود و عشق به وطن را در کسانی که به ظلمات خویش آگاه شوند بیدار می کند. این جهان اشراقی جهان انسان معاصر را به مخاطره می اندازد، زیرا از دید او مفهوم وطن ممکن است آگاهی کاذب باشد، اما جهان متن، با یادآوری «ظلمات» هستی شناختی، فریب های آگاهی را متذکر می شود. همین امکان جدید منجر به گسترش جهان خواننده و خویشتن فهمی اش خواهد شد.
شناخت جوهر آب و نشانه های آن در سیرالعباد سنایی؛ پژوهشی در مفاهیم تمثیلی و نمادین صدف، سنگ پشت، نهنگ، ماهی و خرچنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
45 - 72
حوزههای تخصصی:
سنایی غزنوی در مثنوی تمثیلی و حکمی سیرالعباد، شماری از جانوران دریایی را در معنای تمثیلی و رمزی به کار برده است. این جانوران بر اساس تقسیم بندی حکیمان بر ارکان و طبایع دلالت دارند. هر یک از ارکان دلالت بر طبعی دارد و هر طبع ، گذشته از فوایدش، ذمایمی در نفس انسان ایجاد می کند. سنایی در توصیف گوهر آب و گوهر هوا در مثنوی سیرالعباد، ذمایم نفسانی برآمده از طبایع را در قالب جانوران دریایی مجسم نموده است. او، صدف، سنگ پشت ، ماهی، نهنگ و خرچنگ را در مفاهیمی رمزی به کار برده است. شماری از این جانوران به شکل موجودات وهمی و ترکیبی ظاهر می شوند. اجزای این موجودات و همچنین ترکیب کلی آنها دلالت بر مفاهیم خاص حکمی دارد که تنها با مراجعه به منابع کهن قابل درک است. در این مقاله قصد داریم از این مفاهیم رمز گشایی کنیم. به دنبال روشن کردن این مفاهیم رمزی، بعضی کاستی های شرح موجود سیرالعباد را باز خواهیم نمود.
مبانی جهان شناختی رمزپردازی در حکمت متعالیه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۲
51 - 70
حوزههای تخصصی:
رمزپردازی شیوه ای برای انتقال معانی است که در حوزه های مختلفی مانند حکمت و هنرهای سنتی کاربرد داشته و در عرصه فرهنگ و تمدن اسلامی نیز دارای سابقه است. سهروردی و عرفا از رمزپردازی به شکل گسترده ای استفاده کرده اند. از آنجا که حکمت متعالیه یکی از مهم ترین مکاتب حِکمی در حکمت اسلامی است این مسئله قابل تأمل است که در حوزه جهان شناسی کدامیک از مبانی این حکمت با رمزپردازی تناسب داشته و می تواند به عنوان پشتیبان نظری آن قرار گیرد؟ مبانی جهان شناسی حکمت متعالیه به دلیل بهره مندی از نگاه وجودی، با مسئله رمزپردازی کاملاً سازگار و متناسب است. از این میان می توان به مبانی ای هم چون مثُل افلاطونی، تطابق عوالم، عالم مثال و حرکت جوهری اشاره کرد که هر یک به نحوی مبین رمزپردازی است؛ لذا مبانی جهان شناسانه حکمت متعالیه چارچوبی را فراهم می نمایند که بر اساس آن رمزپردازی دارای بنیانی عقلانی خواهد بود و همچنین معیاری را برای ارزیابی رمزپردازی های صحیح و عقلانی در اختیار قرار می دهد. در این مقاله برای دستیابی به مطلوب از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.