مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
ادبیات پایداری
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
101 - 116
در ادبیات امروز، نمادها نقش مهمی در تصویرآفرینی و انتقال معانی ایفا می کنند. یکی از این نمادها که به شکلی هوشمندانه از سوی شاعران مورد استفاده قرار می گیرد، عنصر رنگ است. از همین روی شاعران مقاومت با بکارگیری رنگ های مختلف سعی در بیان آرمان ها و خواسته های خود دارند. به عنوان نمونه قیصر امین پور در ادبیات فارسی و عمرابوریشه در ادبیات عربی با بکارگیری نمادها در آثار خود، تداعی های پر رمز و رازی در حوزه های تمثیلی با زمینه های گوناگون فرهنگی، آیینی و تاریخی آفریده اند. عنصر رنگ یکی از اجزای مهم صورخیال و یکی از عناصر برجسته زبان نمادین این دو شاعر که در خدمت بیان مفاهیم موردنظرشان قرار گرفته است.. نقد و بررسی و تحلیل رنگ سرخ که بیش ترین بسامد کاربردی را در اشعار این دو شاعر داشته است، موضوع اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. روش کار به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان می دهد که هر دو شاعر از رنگ سرخ نماد کمال، شهادت، اعتراض و قیام بهره برده اند.
تحلیل همسانی گفتار متن های آوینی با یونگ و مولانا در تعالیم عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
159 - 174
هر متن به عنوان یک ساختار، پدیده ای خودبسنده نیست، بلکه در مناسبت با متون قبل و بعد از خود، شبکه ای درهم تنیده از دلالت ها، مشابهت ها و افتراق های معنایی و زبانی را تشکیل می دهد. ازاین منظرمعنا، امری تطبیقی و در تعامل با متون قبل و بعد از خود است. ادبیات دفاع مقدس به عنوان نحله ای از ادبیات معاصر، برخی از معانی خود را از خلال روابط تعاملی با متون قبل از خود به ویژه متون عرفانی کسب کرده است و از منظری تطبیقی با ادبیات عرفانی تا حدودی در راستای یک گفتمان معناساز مشترک قرار دارد. در این مقاله کوشیده ایم تا با روشِ ِتحلیلی توصیفی با رویکردی تطبیقی، خاستگاه های عرفانی و میزان همسانی گفتارمتن های آوینی را با آثار مولانا و کارل گوستاو یونگ، واکاوی کنیم. نتایج این تحقیق هم سویی و هم رنگی سخنان آوینی را با مفاهیمی همچون؛ تجلی، نور، ظلمت و لقاءالله که از واژه ها و مفاهیم پربسامد ابیات مولانا و عرفان است و با بیان تازه در پیشنهاد و فرایند فردیت یونگ به کار گرفته شده اند آشکار می کند
واکاوی مضامین اجتماعی در شعر محمود درویش و قهّار عاصی، مورد پژوهی مجموعه های شعری «لا تعتذرعما فعلت- کزهر اللوز او ابعد» و «تنها ولی همیشه- از آتش از ابریشم»)(مقاله علمی وزارت علوم)
شعر اجتماعی، بیشتر به بیان مشکلات، نیازمندی ها و مسائل روزمره زندگی در جامعه می پردازد. این گونه شعری حاصل ارتباط مستقیم شاعر با جامعه است. شاعر سعی می کند تا از این رهگذر رخدادها و واقعیت های عینی جامعه خویش را بازتاب دهد. شعر معاصر عربی و فارسی با تحولات عمده ای که در ساختار و مضامین آن رخ داده است، در کنار دیگر مباحث بیشتر به دردها و رنج های مردم می پردازد. محمود درویش و قهّار عاصی همچون دیگر شاعران معاصر از محیط و اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان خویش تأثیر پذیرفته اند. استبداد حاکم در این دو کشور این شاعران را وامی دارد تا آنان رسالت اجتماعی خود را به خوبی ایفا کنند. گرچه شعر اجتماعی زیرمجموعه شعر پایداری است؛ اما ازآنجاکه این موضوع بخش زیادی از اشعار ایشان را به خود اختصاص داده است، در پژوهشی مستقل موردبررسی، تحلیل و واکاوی قرار گرفت تا نگاه و دیدگاه این دو شاعر آشکار شود. یافته ها نشان می دهد که مهمترین مضامین اجتماعی در اشعار این دو شاعر مشتمل است بر: همدردی با مردم، درد و اندوهِ آوارگان جنگ، غربت، امید به آینده و نوید صلح؛ همچنین رویدادهای سیاسی در زادگاه آنان و تفاوت محیطی تفاوت در نوع نگاه آنان را به دنبال داشته است.
بررسی مؤلفه های ادبیات پایداری در آثار میرزاآقاخان کرمانی (تعهد ادبی، وطن دوستی، استبدادستیزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
79 - 120
ادبیات پایداری، بیانگر تاریخ استقامت و رویارویی ملت ها در حوادث گوناگون تاریخی است. ملت ایران نیز در تاریخ پر فراز و نشیب خود مراحل گوناگونی را پشت سر گذاشته که در آثار شاعران و نویسندگان آن بازتاب یافته است. یکی از کسانی که در آثارش بن مایه ها و مؤلفه های پایداری وجود دارد، میرزاآقاخان کرمانی، شاعر، نویسنده و منتقد ادبی اواخر دوره قاجاریه است. هدف این مقاله شناسایی آن مؤلفه های در آثار او می باشد و پرسش اصلی نیز پیرامون آن ها طرح گردیده است. در فرضیه عنوان شده مؤلفه های ادبیات پایداری چون تعهد ادبی، وطن دوستی و استبدادستیزی در آثار میرزاآقاخان کرمانی قابل شناسایی است. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و از روش تحقیق توصیفی تحلیلی بهره گرفته شده است. از پژوهش حاضر، این نتیجه به دست آمد که میرزاآقاخان کرمانی به رسالت قلم و وظیفه نویسندگان برای آگاهی بخشی به مردم معتقد بوده؛ همچنین با بیان وطن دوستی خود جدا از ایده های ملی گرایانه- در صدد تشویق مردم ایران برای بازیابی هویتی خود و حرکت به سمت توسعه بوده و مبارزه بی امانی با استبداد و مظاهر ظلم داشته است.
رمزنویسی ادبی در مکاتبات آزادگان دفاع مقدّس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
203 - 228
مکاتبات آزادگان دفاع مقدّس در واقع جزئی از ادبیات اسارتگاهی و گونه ای از ادبیات پایداری و مقاومت به حساب می آیند. در ایران، ادبیات مقاومت همواره در کنار قیام های ظلم ستیز از کاوه آهنگر گرفته تا تاریخ معاصر در لابه لای صفحات تاریخ پدید آمده است. این گونه ادبیات از سال 57 و پس از پیروزی انقلاب و بیشتر در زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق نمود بیشتری پیدا کرد و ادبیات اسارتگاهی نیز به تبع آن از زمان زندان های رژیم پهلوی و بعد از آن در اسارتگاه های عراق به وجود آمد که قسمت اعظم ادبیات اسارتگاهی را مکاتبات آزادگان دفاع مقدّس و خانواده هایشان از طریق نامه ها به وجود آورده اند که گاهی این مکاتبات به دلایل متعدّد از جمله سانسور و خیانت به زبان رمزی بیان شده اند. نویسندگان این نوع نامه ها برای بیان موضوعاتی از قبیل: سیاست، ذکر نام مسؤلان، درد هجران، انتقال اخبار خانوادگی و اسرار جنگی، عزداری ائمّه اطهار (ع) و ذکر نام بسیج و سپاه به وجوه ادبی از قبیل: ضرب المثل، تشبیه، استعاره، ایهام و جناس قلب کل تمسّک جسته اند تا در این میان، به راحتی مطالب را به طرف مقابل انتقال دهند، در عین حال که دشمن متوجّه مطالب انتقالی آنان نگردد و از آزار و اذیت احتمالی رژیم بعث و منافقین در امان مانند که این ها همه، نشانه ای از کاربردی بودن ادبیات و زبان ادبی است و این بر خلاف تصوّر بعضی از آنان است که ادبیات را فقط در تلذّذ معنی می کنند.
رویکردهای جامعه شناختی در شعر پایداری دفاع مقدّس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی ادبی به علّت کارکردهای بیرونی آن از اهمّیّ ت اجتماعی والایی برخوردار است. مطالعه آثار ادبی با همین نوع نگرش، جلوه ها و نمودهای مختلف اجتماعی را، از زوایای تصاویر ادبی نمایان می سازد. هشت سال دفاع مقدس تاثیر شگرفی در عرصه های هنری و ادبی، از جمله شعر دفاع مقدس بر جای گذاشت و شعر دفاع مقدس نیز که دارای خمیر مایه پایداری، مبارزه با دشمن و دفاع از ارزش ها و باورهای دینی و مل ی و تلاش برای حفظ استقلال و آزادی کشور است، در کنار صورتگری های ادبی آن، بسیاری از حوادث و نشانه های بیرونی دوران جنگ را در خود منعکس ساخت. به طوری که مطالعه آن ما را با بخش عظیمی از تاریخ پرحوادث و خونبار معاصر کشورمان آشنا می سازد.
در این نوع از ادبی ات، موضوعاتی چون میهن دوستی، دفاع از نظام اسلامی، مبارزه با دشمنان داخلی و خارجی، ترسیم حوادث و صحنه های گوناگون جنگ، حوادث داخلی کشور، تفرقه دشمنان، سودجویی فرصت طلبان، کم رنگ شدن ارزش های دفاع مقدّس و دنیازدگی عده ای از مردم و سرانجام همدلی با ملل مظلوم جهان از جمله موضوعاتی هستند که از رویکردهای اجتماعی شعر دفاع مقدس به شمار می آیند.
سرعتِ روایت در رمان «آن بیست و سه نفر» بر اساس نظریّه ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۸
229 - 263
حوزههای تخصصی:
رمان «آن بیست و سه نفر» نوشته احمد یوسف زاده در شمار رمان های جنگ محسوب می شود. ماجرای این رمان حماسه و پایداری23 تن از نوجوانان غیور ایرانی دهه60 در هنگام اسارت است که از زبان یکی از آنها(نویسنده رمان) روایت شده است. در این پژوهش که با هدف نمایاندن یکی از ارزش های این رمان صورت پذیرفته، مسأله «سرعتِ روایت» به عنوان عاملی مؤثّر در شهرت و ماندگاری آن مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی سرعتِ روایت برای آن است که نشان داده شود در یک اثر ادبی، کنش ها و رویدادها در طول چه مدّتی از زمان رخ داده و در سنجشِ هر یک از برهه های زمانی چه حجمی از کتاب به آنها اختصاص یافته است؛ بنابراین، بدین منظور روایت های رمان «آن بیست و سه نفر» بر اساس نظریّه روایت شناسی «ژرار ژنت»، به شیوه توصیفی تحلیلی، بررسی گردید و به عوامل افزاینده و کاهش دهنده سرعت روایی در مباحثی نظیر: گزینش و حذف، زمان پریشی، بسامد، توصیف، گفت وگو، افزودن اپیزود، نظریّه پردازی، بیان عمل ذهنی، نمایاندن زمان روانی عاطفی، حدیث نفس و نقل قول پرداخته شد. نتیجه این بررسی نشان از آن دارد که سرعتِ روایت در روایت های رمان «آن بیست و سه نفر» «کُند» است. با توجّه به حجم این روایت ها، استفاده حدّاکثری از عوامل کاهنده سرعت در آنها به عنوان یک مزیّت به شمار می آید و باعث شهرت، محبوبیّت و ماندگاری این رمان شده است.
جایگاه نمادین رنگ در ادبیات پایداری در اشعار قیصر امین پور و محمود درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۷
79 - 99
حوزههای تخصصی:
در ادبیات امروز، نمادها نقش مهمی در تصویرآفرینی و انتقال معانی ایفا می کنند. یکی از این نمادها که به شکلی هوشمندانه از سوی شاعران مورد استفاده قرار می گیرد عنصر رنگ است. از همین روی شاعران مقاومت با بکارگیری رنگ های مختلف سعی در بیان آرمان ها و خواسته های خود دارند. به عنوان نمونه قیصر امین پور در ادبیات پارسی و محمود درویش در ادبیات عربی با بکارگیری نمادها در آثار خود، تداعی های پر رمز و رازی در حوزه های تمثیلی با زمینه های گوناگون فرهنگی، آیینی و تاریخی آفریده اند. عنصر رنگ یکی از اجزای مهم صور خیال و یکی از عناصر برجسته زبان نمادین این دو شاعر است که در خدمت بیان مفاهیم مورد نظر ایشان قرار گرفته است. این مقاله به بررسی رنگ های نمادین به عنوان سمبل ادبیات مقاومت در اشعار قیصر امین پور و محمود درویش پرداخته است. بررسی و تحلیل چهار رنگ سبز، سرخ، زرد و سیاه که بیش ترین بسامد کاربردی را در اشعار این دو شاعر داشته اند، موضوع اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. روش کار به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان می دهد که هر دو شاعر از رنگ سیاه به عنوان نماد حزن و اندوه، رنگ سرخ نماد اعتراض و قیام، رنگ زرد نماد جدایی و نرسیدن به هدف؛ و رنگ سبز به عنوان نماد مقاومت و پایداری بهره برده اند.
بررسی تطبیقی بیداری اسلامی در اشعار اقبال لاهوری و عبدالله البردونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
261 - 274
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های دیرینه شاعران و نویسندگان در سراسر جهان اسلام و مسلمین اندیشه بیداری اسلامی است که هر شاعر در دوره خود در این راه تلاش کرده، و وظیفه و هدف خود را به شیوه های مختلف به پایان رسانیده است. این مقاله با بررسی دیوان دو شاعر؛ اقبال لاهوری اهل پاکستان و عبدالله البردونی از یمن با رویکردی تحلیلی- توصیفی به این نتیجه رسیده است که اندیشه های مشابه دو شاعر باعث اهداف مشترک آن ها یعنی بیداری اسلامی شده است، و هر کدام به شیوه خاص خود آن را بیان می کنند؛ عبدالله البردونی با سرودن اشعاری با مضامین ادبیات پایداری و اقبال لاهوری صراحتاً در اشعار خود آن را به تصویر می کشند. این دو شاعر وحدت میان مسلمانان را مهم ترین راز و اصل برای پیروزی مسلمانان در برابر استکبار جهانی می دانند و از پیروانان خود می خواهند که از میهن پرستی افراطی خودداری کنند و تمام سرزمین های اسلامی را جزء میهن خود بشمارند.
وحدت؛ گفتمانی در بستر ادبیات پایداری؛ با تأملی در شعر معاصر فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
335 - 355
حوزههای تخصصی:
دعوت به وحدت و انسجام ملی، از درونمایه های اصلی در ادب پایداری است. از همین رو، یکی از گفتمان های مورد توجه در میان شاعران بیداری اسلامی در شعر معاصر فارسی و عربی، موضوع اتحاد و دعوت همگانی به همبستگی و تشکیل صف واحد در برابر دشمنان است. این مقوله مهم سیاسی- اجتماعی که سرچشمه های اصلی آن، رهنمودهای قرآن کریم و احادیث نبوی(ص) است، در دوره معاصر و در سروده های شاعران دو زبان، بازتاب گسترده ای دارد؛ به نحوی که این شاعران، عامل اتحاد در زمینه های دینی و نیز ملی را یکی از اصلی ترین عوامل پیروزی و موفقیت مسلمانان در صحنه های سیاسی و اجتماعی خود می دانند. در این جستار با گذری بر اشعار مهم ترین سرایندگان معاصر فارسی و عربی در عرصه ادب پایداری، به بررسی و تحلیل دیدگاه آنان درباره مسأله وحدت خواهیم پرداخت. رهیافت این پژوهش گویای آن است که این شاعران، ضمن برشمردن خطرات تفرقه و دودستگی، اتحاد را در دو حوزه اسلامی و ملی آن، اساس رسیدن به اهداف و شکست توطئه ها و نقشه های دشمن می دانند.
نگاهی تطبیقی بر «استعمار و استبداد ستیزی» در اشعار بشری البستانی و طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
267 - 285
حوزههای تخصصی:
بشری البستانی در شعر معاصر عربی و طاهره صفارزاده در عرصه ادبیات معاصر فارسی از منادیان حقیقی استبدادستیزی به شمار می آیند. دو شاعر مذکور که نماینده قشر بااحساس و آگاه و فرهیخته جامعه خود هستند توانستند با تلاشی گسترده به سرودن شعرهای مهیج و تحریک احساسات خفته مردم مبادرت ورزند تا علاوه بر تأثیرگذاری در حوادث و رویدادها، در راستای مصالح سرزمینشان آثار ادبی ماندگاری از خود بر جای گذارند. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی تحلیلی است و با روش کتابخانه ای صورت گرفته به دنبال آن است تا مفهوم استبدادستیزی را که از مهم ترین مضامین مشترک اشعار این دو شاعر می باشد از منظر ادبیات تطبیقی مورد بررسی قرار دهد. نتایج مقاله پیش رو حاکی از آن است که مهم ترین بن مایه های مشترک در شعر این دو شاعر مقاومت عبارت اند از مفاهیمی چون بیان وضعیت اسفبار کشور، پرده برداشتن از ظلم و ستم دشمنان داخلی و استعمارگران و آثار و تبعه هجوم آن ها بر کشور عراق و ایران و در نهایت دعوت مردم به حفظ وحدت جهت پیروزی بر دشمنان.
ساخت و اعتباربخشی انگاره شناختی فرهنگ مقاومت در شعر پسا انقلاب بر اساس مدل سازی و تحلیل ساختاری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر تلاشی است تا با کاربست یک روش تلفیقی نوین، ضمن رفع نقایص روش شناختی مطالعات پیشین در حوزه ادبیات پایداری، با کاربست قالب نظری شعر شناسی شناختی و استفاده از نخبگان، مدل معتبری از عوامل و متغیرهای دخیل در ساخت فرهنگ مقاومت در شعر را ارئه دهد. برای این منظور ار مدل سازی معادله ساختاری از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و تحلیل ساختاری راهبردی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان داد که در انگاره شناختی فرهنگ مقاومت در شعر انقلابی، چهار مؤلفه اصلی هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و روش شناسی قرار دارند که ذیل خود 17 متغیر با بار عاملی قابل قبول را جای داده اند. در نگاشت این مدل، متغیرهای راهبردی، تنظیم کننده، دو-وجهی، تأثیرگذار، بحرانی، هدف و ریسک حضور دارند که هر کدام نقش متفاوتی را در راهبرد سازی و مدیریت فرهنگی فضای ادبی کشور بازی می کنند.
مضامین و مفاهیم عرفانی در اشعار علیرضاقزوه و احمد عزیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
333 - 352
حوزههای تخصصی:
ادبیات عرفانی بخشی از میراث ادبی است که شاعران عارف تحت تأثیر مشرب تصوف به وجود آورده اندومضامین عرفانی ازگذشته های دور با ادبیات پایداری پیوندی عمیق داشته و بعد از دفاع مقدس پیوندش عمیق تر شده است .مضامین عرفانی نه تنها در اشعار شاعر ان برجسته عرفانگرا گذشته، بلکه در شعر شاعران پایداری معاصر نیز به ویزه عزیزی و قزوه از جایگاه ویژه ای بر خوردار است. ادبیات پایداری که با رخدادتاریخی عاشورا گره خورده ورزمندگان ،با الگو قرار دادن امام حسین (ع) درراه پاسداری از شرف و غیرت وطن و مقاومت در برابر ظلم؛ شهادت را که مرگی سرخ و عارفانه و نیل به تعالی و کمال است ،بر گزیده و قزوه و عزیزی در دوران دفاع مقدس با بهره مندی از مضامین عارفانه؛ ادبیات پایداری را با درون مایه ها عرفانی آراسته وبا اشعاری در راستای اهمیت ندادن به تعلقات نفسانی و دنیوی،مضامینی مانند عشق، وحدت وجود، فنا و بقا، تجلی، حیرت و رموز عرفانی چون ساقی، می، میکده، خرابات، ادبیات معاصر را مزین نمودند. در این جستار که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده ؛ضمن ارایه شواهد مثال شاعران مورد نظر به تحلیل مفاهیم عرفانی با استناد بر اشعارشان اشاره شده و سپس در نتیجه گیری به بهرمندی دو شاعر از مفاهیم عارفانه بخصوص مرگ اختیاری شهیدان پرداخته شده است.
تحلیل الگوهای پایداری در اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
1 - 26
حوزههای تخصصی:
از جمله راه های شناخت مبانی فرهنگ پایداری و آموزش آن، انجام مطالعات علمی در حوزه فرهنگ و ادب عامه است. علی رغم وجود مؤلفه های ادبیات پایداری ازجمله ستایش واقعه کربلا، دفاع از وطن، ستایش قهرمانان و شهیدان، مبارزه با ستمگری و... در اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی، هدف این پژوهش، تحلیل الگوهای پایداری به عنوان یکی از مولفه های ادب پایداری در اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی است. اشخاص اساطیری (کیخسرو، بهرام، آرش کمانگیر و...)، حماسی (رستم، سیاوش و...) و تاریخی (آریوبرزن و...) در اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی وجود دارند که از آنان به عنوان الگوهای پایداری یاد می شود. روش جمع آوری داده های پژوهش، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل آن ها، به صورت محتوای کیفی انجام شده است. پس از بررسی ها و تحلیل های انجام شده می توان گفت که شخصیت های الگودهنده به مبارزان برای تحریک، تشویق و حضور در میدان های نبرد در اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی، بیشتر اساطیری و حماسی هستند که خود از شاهنامه فردوسی به نوعی وام گرفته شده اند. علاوه بر این، در بیشتر اشعار سروده شده، پیوند عمیقی میان شخصیت های اساطیری، تاریخی و قهرمانان قومی بختیاری و بویراحمدی برقرارشده است که درواقع القاکننده روحیه پیروزی و الگوگیری از اساطیری ایرانی است.
آسیب شناسی علمی پژوهش های ادبیات پایداری بر مبنای دیدگاه استادان زبان و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
61 - 95
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی علمی پژوهش های ادبیات پایداری از ضرورت های این حوزه است که می تواند در شناسایی مسائل و ضعف های علمی، دستیابی به راهکارها و سیاست های پژوهش محور در این عرصه کارساز باشد. روش تحقیق این پژوهش اکتشافی بوده است. اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته از یازده تن از استادان و صاحب نظران گردآوری و برای تحلیل آن ها از روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.دیدگاه مصاحبه شوندگان به مسئله شناسی در ادبیات پایداری به 5 مقوله تقسیم شد. این مقولات عبارتند از: تفکیک سؤال و مسئله در پژوهش های علمی؛ تضاد بین ذهن و عین به عنوان منشأ شکل گیری مسئله؛ شکل گیری مسئله فارغ از تعصب و تقیّد؛ اصالت دادن به روش علمی؛ به روز شدن مسائل حوزه ادبیات پایداری و ژرف نگری در آن ها.آسیب های حوزه پژوهش در دو سطح و هر یک در چهار بعد طبقه بندی شد: 1. آسیب های علمی و پژوهشی شامل: سرمایه انسانی؛ مسئله شناسی؛ مباحث نظری و روش شناسی. 2. آسیب های ساختاری و سازمانی شامل: غلبه نگاه سیاسی و ایدئولوژیک، ضعف در سیاستگذاری، مسائل اقتصادی و مدیریت ناکارآمد.به منظور رفع مشکلات در هر دو سطح، راهکارهایی از سوی مصاحبه شوندگان ارائه شد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:تعیین سیاست ها، دستورالعمل ها و نقشه راه؛ شناسایی نقاط ضعف و قوت، فرصت ها و تهدیدها از طریق انجام پژوهش های بنیادی و وضعیت سنجی، تشکیل بانک اطلاعات و شبکه سازی فعالان و علاقه مندان این حوزه، گسترش ارتباطات ملی و فراملی با برگزاری همایش و ... .
جلوه های پایداری در کتاب سیرنگ مشفق کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
173 - 197
حوزههای تخصصی:
مشفق کاشانی از شاعران دوره معاصر است که بسیاری از سروده های خود را در موضوع دفاع مقدّس، شهادت، ایثار و حماسه سازی رزمندگان سروده است. در این جستار به بررسی جلوه های پایداری در اشعار مشفق کاشانی پرداخته می شود و نویسنده در پی آن است تا میزان نمود جلوه های پایداری را در شعر این شاعر به تصویر بکشد. روش در این پژوهش تحلیلی-توصیفی از طریق یادداشت برداری کتابخانه ای است و واحد تحلیل مضمون در نظر گرفته شده است. نتایج اولیه حاکی از آن است که جلوه های برجسته در اشعار مشفق عشق به وطن، یادآوری حماسه عاشورا و همچنین حماسه قدس، دعوت به مبارزه، ستایش آزادی، ستایش شهید و شهادت و طرح اسطوره های ملی و تاریخی می باشد. بهره گیری از محرک های گوناگون برای برانگیختن مردم و کشاندن آنان به جنبش های پایداری یکی از مهم ترین ویژگی های اشعار مشفق کاشانی است، محرک های مؤثری چون میهن، ملّت، ناموس، غیرت، دین، اسلام، قرآن، اسطوره ها و هر آن چه که در نزد مردم احترام و قداستی خاص دارد.
تحلیل و واکاوی نقض حقوق بشر دوستانه در دوران دفاع مقدس از منظر ادبیات پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
199 - 230
حوزههای تخصصی:
جستار پیش رو در ارتباط با انعکاس مضامین حقوق بشردوستانه در ادبیّات پایداری در دوران دفاع مقدس انجام شده است. بدین منظور و با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و مطالعات کتابخانه ای از میان آثار منظوم و منثور منتخب و برجسته که مسائل و مشکلات جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را در قالب شعر یا داستان به تصویر کشیده اند، مورد ارزیابی قرار داده ایم. مؤلفه های حقوق بشردوستانه با استناد به قواعد و مقررات بین المللی چون آزادی و امنیت، آرامش روحی و جسمانی، منع به کارگیری تسلیحات شیمیایی و حقوق اسرای جنگی از اهمّ مطالبی است که در این جستار مورد توجه قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شاعران و نویسندگان ادبیّات پایداری و جنگ تحمیلی در کنار توجه به مفاهیم دینی چون شهادت، ایثار، ازخودگذشتگی، فرهنگ عاشورا و… به اصول و مبانی اساسی و حقوقی انسان ها در جنگ بسیار توجه داشته اند و بر مبنای ارزش ها و هنجارهای اخلاقی آسیب روحی و روانی به ملّت بی دفاع ایران و بد رفتاری با اسیران و نقض قواعد و مقررات بین المللی در خصوص استفاده نامشروع از تسلیحات شیمیایی را محکوم نموده اند.
تحلیل انتقادی رمان اشکانه (بر اساس نظریه فرکلاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آغاز جنگ ایران و عراق، سه نسل از نویسندگان در وادی رمان پایداری قلم زده اند. در این رمان ها، همسو با تغییراتی که در فرآیندهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه صورت گرفته است، شاهد تحوّل تدریجی و پیدایش گفتمان های تازه ای هستیم. رمان «اشکانه»، از ابراهیم حسن بیگی، ازجمله رمان های حوزه پایداری است که با رویکردی تقریباً متفاوت نسبت به آثار پیشین، در دو دهه پس از جنگ به نگارش درآمده است. یکی از مهم ترین مضامینی که در این اثر برجستگی یافته، دگردیسی در ساختار کلان و آرمان های پس از دوران جنگ است. این جستار در پی آن است که با بازخوانش رمان اشکانه در قالب رویکرد انتقادی فرکلاف (Fairclough)، به شیوه تحلیلی توصیفی، گفتمان های موجود در آن را در معرض کاوش قرار دهد و پاسخگوی این پرسش باشد که آیا گفتمان حاکم بر فضای داستان، در خدمت حفظ روابط قدرت ایدئولوژیک در لایه های ساختار اجتماعی صورت بندی شده یا در جهت تضعیف و دگرگونی آن است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که نویسنده رمان اشکانه با بازنمایی تحوّلات ناشی از سلطه گفتمان سازندگی در سطوح اجتماعی-فرهنگی-اقتصادی جامعه پس از جنگ و برجسته سازی چرخش های ایجادشده در عرصه چشم اندازهای هویتی این دوره، درصدد انتقاد از نظام معنایی مسلّط بر دوران سازندگی و تضعیف روابط قدرت موجود در لایه های ساختار اجتماعی این دوره برآمده است.
تحلیل محتوایی، زیبایی شناختی و زبانی شعر پایداری نوجوان ایران با تکیه بر مجموعه شعر «مثل ظهر عاشورا» از حمید هنرجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر فارسی از مهم ترین ابزارها برای بیداری مردم نسبت به سرنوشت خویش و تشویق آنان به پایداری به خصوص در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی است. میزان تأثیرگذاری شعر بر دنیای نوجوان، که در دوره حساس رشد و بلوغ قرار دارد، غیرقابل انکار است. یکی از انواع ادبی که در شکل دهی شخصیت و هویت نوجوان نقش قابل توجهی دارد، شعر پایداری است. شعر پایداری نوجوان ایران علاوه بر توصیف جنگ، مضامین و مؤلفه های مرتبط با آن چون اتحاد و عزم ملی برای مقابله با دشمن، ایثار، بیداری، تشویق به مقاومت، بیان رشادت های رزمندگان و ستایش شهیدان و بعد از جنگ، مضامین دیگری چون انتظارِ بازگشت اسرا، زندگی صبورانه جانبازان و اسیران و خانواده های آن ها و به ویژه صلح گرایی را در خود منعکس می سازد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل محتوایی، زیبایی شناختی و زبانی دفتر شعر «مثل ظهر عاشورا» از حمید هنرجو می پردازد. نتایج این جستار نشان می دهد ازآنجایی که این مجموعه به بعد از جنگ مربوط است، شاعر به بیان مضامینی چون شهید و شهادت، توصیف بمباران شهرها و شهادت مادران و کودکان و هنچنین یادکرد شهدا، رزمندگان و جانبازان می پردازد. در بخش زیبایی شناختی نیز شاعر شعر نوجوان با استفاده از علم بیان و بدیع، اغلب با تصویرسازی هایی ملموس و حسی، برای تفهیم مؤلفه های پایداری در شعر نوجوان گام برداشته است. در تحلیل زبانی، واژگان و ترکیبات در شعر نوجوان بررسی که بیشتر از ترکیبات استفاده شده است، چون برای نوجوان بسیار راحت تر است در یک جمله بار معنایی خود را برساند.
بررسی مقابله ای زمان مندی روایت در فیلم نامه های برتر جشنواره مقاومت دفاع مقدس بر اساس دیدگاه ژرار ژنت (مورد مطالعه: فیلم نامه " ویلایی ها و دیده بان")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم نامه ویلایی ها و دیده بان درمورد افرادی است که با موقعیت های دشوار محیط زندگی، نبرد می کنند. این افراد اگرچه فاقد تشخص فردی هستند اما بسان رودهایی با مسیرهای جداگانه در نقطه خودشناسی و خودسازی، حول محور زمان متمرکز می شوند و شباهت کلی میان این افراد از سرگذراندنِ فرایند انتظار و گام نهادن در وادی معرفت و معنویت است.این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی (براساس دیدگاه ژرار ژنت) به بررسی کارکردهای زمان در دو فیلم نامه برتر جشنواره مقاومت -دیده بان و ویلایی ها- پرداخته است. برآیند این مطالعه نشان می دهد در این فیلم نامه ها، زمان به مثابه بستر وقوع روایت و ابزار حرکت در روایت محسوب می شود. فعل مضارع اخباری، زمان روایت در هردو اثر است که هم مناسب نقل داستان و وقایع است و هم برای بیان استمرار داشتنِ مبارزه در راه حق می باشد. زمان حسی، اغلب سرعت روایت فیلم نامه ها را کم کرده و لحظاتی را برای همذات پنداری با شخصیت های مهم و کلیدی فراهم می کند. نویسندگان برای تصور دغدغه ها، عواطف و زندگی شخصی افراد از صحنه های تأثیرگذار و پر از تعلیق و تداعی بهره برده اند و این موضوع نشان می دهد که نویسندگان از این دلالت های زمان روایی غافل نبوده و عامدانه آنها را در آثار خود به کار برده اند.