مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
عملکرد پایدار
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، با توجه به نظریه های نهادی، ذینفعان و دیدگاه مبتنی بر منابع طبیعی، بررسی رابطه میان مدیریت سبز و عملکرد پایدار و نقش میانجی گری نوآوری سبز می باشد که یافته ها از لحاظ نظری و عملی به ادبیات مدیریت سبز، عملکرد پایدار و نوآوری سبز در کسب وکارها کمک خواهند کرد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی با ماهیتی توصیفی- تحلیلی و به روش همبستگی می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شده است. برای ارزیابی مدل اندازه گیری از معیارهای مختلفی مانند بار عاملی استاندارد، پایایی ترکیبی، میانگین واریانس استخراج شده و روایی واگرا، برای ارزیابی مدل ساختاری از ضرایب معنی داری (T-values) و معیار R Squares، برای برازش کلی مدل از شاخص نیکویی برازش (GOF) در حداقل مربعات جزئی، برای مشخص نمودن نوع میانجی گری از آزمون های بوت استرَپینگ و شمول واریانس، و همچنین برای برآورد قدرت پیش بینی مدل از آزمون توان پیش بینی روایی متقاطع (CVPAT) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که میان مدیریت سبز و عملکرد پایدار و نوآوری سبز رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد، همچنین نوآوری سبز نقش واسطه ای (جزئی) را میان مدیریت سبز و عملکرد پایدار بازی می کند. با توجه به یافته های مطرح شده، می توان نتیجه گرفت که مدیریت سبز و نوآوری سبز می توانند بهبود عملکرد پایدار سازمانی را تسهیل کنند. همچنین، نوآوری سبز به عنوان عامل واسطه ای نقش مهمی در ارتباط بین مدیریت سبز و عملکرد پایدار دارد. این نتایج نشان می دهند که اجرای استراتژی های سبز و نوآوری در سازمان ها می تواند به بهبود عملکرد پایدار و مدیریت محیط زیست کمک کند.
تحلیل اثر دیجیتال سازی و تولید ناب در تحقق عملکرد پایدار: تببین نقش تعدیل گر فرهنگ ناب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
83 - 111
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، دیجیتال سازی به عنوان یک فاکتور کلیدی تحول صنایع مطرح شده است. در کنار پیشرفت هایی که دیجیتال سازی برای صنایع به همراه داشته است، مسائل محیط زیستی و اجتماعی نیز به چالش کشیده شده اند. در همین زمینه، بهره گیری توامان از اصول تولید ناب در کنار فناوری های دیجیتال به عنوان یک راهبرد پایدار برای کاهش تأثیرات منفی بر محیط زیست، جامعه و چالش های پیش روی آن پدید آمده است. اما نکته مهم در این بین میزان اهمیت جنبه های اجنماعی در کنار جنبه های فنی است. اهمیت زیربنایی بحث فرهنگ به عنوان یک جنبه اجتماعی در سازمان برای پایه ریزی این اصول از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل در این پژوهش به بررسی دیجیتال سازی تولید بر عملکرد پایدار با نقش میانجی تولید ناب و تعدیل گر فرهنگ ناب پرداخته شده است. نمونه آماری متشکل از 211 شرکت فعال در زنجیره ارزش خودرو و قطعات وابسته بوده است که با روش تصادفی ساده، پرسش نامه استانداردی میان آنها توزیع شد. نرم افزار Smart-PLS3 برای تحلیل استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که دیجیتال سازی و تولید ناب در تحقق عملکرد پایدار تأثیر معنی داری دارند. همچنین با استفاده از فناوری های دیجیتال و استقرار فرهنگ ناب می توان بهبود عملکرد صنایع و کاهش تأثیرات زیست محیطی و اجتماعی را دنبال کرد.
مبانی نظری مکان سازی فضاهای دوستدار طبیعت: ظرفیت شناسی روش های مدیریت پروژه سبز در ایجاد مداخلات محیطی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر، بررسی ظرفیت ها و توانمندی های روش های مدیریت پروژه سبز در مداخلات محیطی و ارتقای فرآیند کالبدسازی در رشته های معماری و شهرسازی به مکان سازی است. پژوهش تلاش دارد تا به چالش های دستیابی به فضاهای دوستدار طبیعت پاسخ دهد. لزوم مداخلات پایدار محیطی و نیاز به حفظ ارتباط پایدار انسان با طبیعت، به دلیل اثرات روحی و روانی این ارتباط در روان شناسی محیطی، ازجمله ابعاد کلیدی مسئله پژوهش هستند. هدف اصلی پژوهش، ارائه چهارچوبی نظری برای ظرفیت شناسی و اولویت بندی روش های مدیریت پروژه سبز، برای دستیابی به مبانی نظری مکان سازی به جای رویکردهای صرفاً کالبدی است تا بتواند ضمن ایجاد مداخلات مؤثر، به تقویت جنبه های اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی فضاهای شهری بپردازد. روش پژوهش کیفی از نوع فراترکیب، شامل تحلیل 60 کتاب و 50 مقاله انتخابی از میان بیش از 200 منبع مرتبط است. به علاوه با هدف استنباط و ترکیب داده های چندمنظوره، به شناسایی 20 رویه مکان سازی مبتنی بر فضاهای دوستدار طبیعت و 9 رویه مدیریت پروژه سبز پرداخته است. این رویه ها در دو دسته متغیر وابسته (مکان سازی فضاهای دوستدار طبیعت) و متغیر مستقل (مداخلات پایدار مبتنی بر مدیریت پروژه سبز) طبقه بندی شده اند. نتایج نشان می دهد که انطباق میان رویه های مکان سازی و مدیریت پروژه سبز، براساس مطابقت ویژگی های متغیرهای وابسته و مستقل، به ایجاد فرآیندهایی مؤثر و مبتنی بر شواهد منجر می شود. این چهارچوب نظری به تصمیم گیری های زمینه محور، از طریق انطباق خصوصیات زمینه با رویه های مدیریت سبز، راهکار متناسب را در رویه های مدنظر در مکان سازی، پیشنهاد می دهد.
پیشران های مؤثر بر نوآوری محصول سبز در شرکت های تولیدی کالاهای ورزشی ایران: مرور نظام مند ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
43 - 62
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در بازار رقابتی امروز، توجه ناکافی صنعت تولید کالاهای ورزشی به فعالیت های نوآورانه و سبز، دور ماندن این صنعت از مسیر رقابت جهانی را در پی دارد. نوآوری محصول سبز به عنوان یکی از راه حل های مناسب در این چارچوب مطرح شده است؛ از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین پیشران های مؤثر بر نوآوری محصول سبز در شرکت های تولیدی صنعت کالاهای ورزشی ایران انجام شد.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر آمیخته اکتشافی بود. در بخش کیفی پیشران های نوآوری محصول سبز ازطریق مرور نظام مند ادبیات پژوهش شناسایی شد. سپس، برای پالایش و بومی سازی پیشران های شناسایی شده از تکنیک دلفی فازی استفاده شد. جامعه آماری در این بخش شامل خبرگان دانشگاهی و مدیران اجرایی بودند که ازمیان آن ها تعداد 20 تن به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع ارجاع زنجیره ای انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای و میدانی بود. روایی و پایایی در بخش کیفی با استفاده از برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی تأیید شد و در بخش کمّی نیز پرسشنامه حاصل از بخش اول پژوهش بود که نظر روایی و پایایی مورد تأیید خبرگان قرار گرفت.
یافته ها: یافته های بخش کیفی حاصل از مرور نظام مند ادبیات نشان دهنده شناسایی 20 پیشران مؤثر بر نوآوری محصول سبز در شرکت های تولیدی کالاهای ورزشی ایران است. همچنین یافته های بخش کمّی نیز نشان دهنده تأیید 18 پیشران بود. این پیشران ها عبارتند از: ویژگی های تصمیم گیری رفتاری تیم مدیریت ارشد، استراتژی های مالکیت فکری، قوانین و مقررات محیط زیستی، تعهد سبز شرکتی، قابلیت های پویای سبز، مدیریت منابع انسانی سبز، انعطاف پذیری تولید، بازاریابی سبز، پویش محیطی و نظارت بر بازار، جو خلاقیت و نوآوری سازمانی سبز، روابط نهادی، فشار هنجاری، آمادگی و قابلیت فن آوری، توانایی سازگاری سبز، انگیزه های سبز، مدیریت دانش، فعالیت های تحقیق و توسعه و مکانیزم های حاکمیت شرکتی بودند.
نتیجه گیری/ دستاوردها: نظر به اهمیت نوآوری محصول سبز در روند حرکت صنایع به سمت فعالیت های نوآورانه سبز، نتایج پژوهش حاضر می تواند به مدیران شرکت های تولیدی کالاهای ورزشی برای تصمیم گیری در طراحی برنامه ها و استراتژی ها کمک نماید و موجب افزایش دانش کاربردی این شرکت ها برای سرمایه گذاری بر نوآوری های محصول سبز و توسعه آن شود. این دانش مفاهیم نظری و عملی با اهمیتی برای ادبیات نوآوری محصول سبز و مدیران شرکت های تولیدی کالاهای ورزشی دارد. این مطالعه نشان می دهد که شرکت های تولیدی صنعت کالاهای ورزشی ایران برای تمرکز بر نوآوری محصول سبز به عنوان یکی از مهمترین راه های دست یابی به عملکرد پایدار می توانند با شناسایی پیشران های مؤثر بر نوآوری محصول سبز زمینه مناسبی را در این امر فراهم آورند.
تحلیل موانع اثرگذار بر عملکرد پایدار صنعت فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تحلیل عوامل مؤثر بر عملکرد پایدار در صنعت فوتبال ایران است. با توجه به ماهیت اکتشافی تحقیق از روش پژوهش کیفی برای شناسایی مهم ترین عوامل مرتبط با موضوع تحقیق استفاده شد. بدین منظور مصاحبه نیمه ساختاریافته با 28 نفر از خبرگان امر صورت پذیرفت. با توجه به استفاده از روش داده بنیاد، نمونه تحقیق به صورت ترکیبی از روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی انتخاب شد. نتایج تحقیق 53 مانع در 7 بخش شامل ورزشی و فنی، زیرساختی و تجهیزاتی، درآمدی و تجاری، پخش رسانه ای و حمایت هواداری، حقوقی و قانونی، سیاستگذاری و سازمانی و مدیریتی و منابع انسانی را بر عملکرد پایدار صنعت فوتبال ایران اثرگذار دانست که به منظور برخورداری از عملکردی پایدار در دو بخش ورزشی و درآمدی و تجاری باید به طور ویژه به رفع موانع مذکور پرداخته شود. علاوه بر این یافته های تحقیق نشان داد به منظور رفع موانع مذکور، باید مجموعه ای از اقدامات از طریق عوامل درون محیطی و برون محیطی مانند مدیران فعال در نهادهای صنعت فوتبال کشور و مدیریت وزارت ورزش و جوانان و مجلس شورای اسلامی و دیگر نهادهای ذی ربط صورت پذیرد.
ارائه الگوی تجاری سازی صنعت فوتبال ایران مبتنی بر توسعه و عملکرد پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
159 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه ارائه الگوی تجاری سازی صنعت فوتبال ایران مبتنی بر توسعه و عملکرد پایدار است.روش شناسی: با توجه به ماهیت اکتشافی پژوهش، از روش پژوهش کیفی برای ارائه مدلی مرتبط با موضوع پژوهش استفاده شد. بدین منظور مصاحبه نیمه ساختاریافته با 28 نفر از خبرگان صورت پذیرفت. با توجه به استفاده از روش داده بنیاد چارمز، نمونه پژوهش به صورت ترکیبی از روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها همزمان با پیاده سازی مصاحبه ها صورت پذیرفت.یافته ها: نتایج نشان داد صنعت فوتبال ایران به دلیل ضعف شدید در سودآوری و تجاری بودن دارای عملکرد پایدار در دو بخش درآمدی و ورزشی نمی باشد. بر اساس نتایج پژوهش، این موانع و عوامل در سه سطح ساختاری شامل (اقتصادی کلان، اقتصادی خرد، مالکیتی و سرمایه گذاری که ریشه در ساختارهای کلان از قبیل ساختار اقتصادی، حقوقی-قانونی و مدیریتی دارند)، زمینه ای (سیاست گذاری، طرح ریزی و مدیریتی که دلالت بر عواملی دارند که زمینه ساز فعالیت مناسب و سودآور بنگاه های اقتصادی در صنعت ورزش و صنعت فوتبال می باشند) و نهادی (ورزشی، درآمدی، زیرساختی و مدیریتی هستند که برطرف کردن چنین موانعی نیازمند تعریف و ایجاد تغییراتی در برنامه ریزی های راهبردی و عملیاتی در نهادهای صنعت فوتبال کشور را طلب می کند..نتیجه گیری: برای تجاری سازی مؤثر مبتنی بر توسعه و عملکرد پایدار در دو بخش ورزشی و درآمدی باید با تدابیر مناسب، توجه و رعایت الزامات مربوط به ملاحظات الگوی پژوهش حاضر، زمینه سودآوری باشگاه ها و در ادامه استقلال مالی و مدیریتی باشگاه را فراهم نمود.