مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
تغییر کاربری
شهرستان لاهیجان و به خصوص روستاهای بخش مرکزی آن از لحاظ تنوع محصولات، بسیار غنی بوده و حفظ اراضی کشاورزی (مزارع برنج) یا شالیزار، باغات چای و توتستان ها برای نوغانداری علاوه بر آثار فراوان از جمله: تولید غذا، نوشابه سالم و الیاف ابریشمی عدم مهاجرت روستاییان به شهرها و جلوگیری از ازدیاد مشکلات شهرنشینی، ایجاد اشتغال، خودکفایی از لحاظ محصولات کشاورزی به خصوص برنج، چای و ابریشم و عدم وابستگی به بیگانگان (استقلال سیاسی) و عدم آلودگی محیط زیست و تبعات منفی دیگر از لحاظ کالبدی - فضایی، اجتماعی- فرهنگی می تواند در حفظ گوناگونی محصولات تولیدی از جمله برنج، چای و ابریشم نقش بسیار مهمی داشته باشد، در صورتی که اگر زمین ه ای کشاورزی به کاربر ی های غیر کشاورزی تبدیل شود چنین فایده ای را از دست خواهیم داد. این تحقیق در پی آن است تا علل تغییر کاربری اراضی کشاورزی (مزارع برنج، باغات چای، توتستان ها) را در 30 روستای بخش مرکزی شهرستان لاهیجان که با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده اند را بررسی نماید. و اثرات و پیامدهای فیزیکی (کالبدی)، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی را دریابد. روش پ ژوهش از نوع مطالعات توصیفی و - تحلیلی است که برای جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از مطالعه ی کتابخانه ای و پیمایش میدانی و همچنین ابزار پرسش نامه استفاده شده است و برای داده پردازی و تحلیل اطلاعات مدل تحلیلی SWOT مورد بهره برداری قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که قوانین تغییرکاربری در حفاظت از اراضی کشاورزی چندان کار ساز نبوده و بعلاوه تغییرات کالبدی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی در روستاها مورد مطالعه به خصوص روستاهای پیرامونی حوزه نفوذ مشهود تر است.
تحلیل انگاره منفعت عمومی در برنامه ریزی با روش ردیابی نقشه نگارانه؛ بررسی موردیِ یک برنامه تغییر کاربری زمین در چمستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
29 - 53
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی نیازمند خودآگاهی درباره نقش اش در حفظ منافع خاص، در پس ادعای منفعت عمومی است. در ایران، به دلیل وارداتی بودن برنامه ریزی نوین در عرصه عمومی و بالیدن آن در بستری متفاوت از کشورهای دموکراتیک، اندیشیدن به انگاره منفعت عمومی به مثابه علّت غایی برنامه ریزی پیچیده تر است. در چنین بستری خودآگاهی برنامه ریزان از مسیر تأمل بر آنچه تا کنون در واقعیتِ این بستر اتفاق افتاده ممکن می شود. هدف این پژوهش برداشتن گامی برای نزدیک شدن به واقعیت برنامه ریزی در ایران و ربط آن به انگاره منفعت عمومی، با تمرکز بر یک برنامه تغییر کاربری زمین در شهر چمستان است. برای دستیابی به این هدف، این پژوهش از روش ردیابی نقشه نگارانه استفاده می کند. یافته های پژوهش نشان می دهند که در فرایند این برنامه، سه سرهم بندی هم منفعت با مناسبات قدرت، دانش و سوژه سازی مختلف شکل گرفته اند. هر سرهم بندی در توجیه عمومی بودن منافع مورد نظرش، تمام قدرت و اختیارات خود را (همچون حق صدور مجوز، حق رأی، قدرت مالی) به کار می گیرد، اسناد کارشناسی و دانش جدید (همچون طرح امکان سنجی، طرح ارزیابی اثرات زیست محیطی) تولید و یا به دانشی از پیش موجود استناد می کند و به سوژه سازی از «خود» و از «دیگری» دست می زند. در نهایت آنچه سرنوشت این برنامه را رقم می زند، نه منفعت عمومی، که مناسبات و بازی های قدرت بین سرهم بندی ها برای دفاع از منافع شان است.
واکاوی عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی از دیدگاه متخصصین مراکز کشاورزی شهرستان دشتستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
56 - 77
حوزههای تخصصی:
هرساله بخشی از بهترین اراضی کشاورزی کشور به دلایل متعدد تغییر کاربری یافته و به مصارف غیرکشاورزی تبدیل می گردند و خروج این گونه اراضی از مسیر تولید زراعی و باغی لطمات جبران ناپذیری را ایجاد می نماید. در این راستا مطالعه حاضر به صورت کیفی، با استفاده از روش نظریه زمینه ای با هدف واکاوی علل تغییر کاربری اراضی کشاورزی در شهرستان دشتستان از توابع استان بوشهر انجام شد. مشارکت کنندگان در این تحقیق 16 نفر از متخصصین مراکز کشاورزی در سطح شهرستان بودند که ازطریق روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی (ارجاع زنجیره ای) برای مطالعه انتخاب شدند. معیار تعداد نمونه ها اشباع نظری بود. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد. مصاحبه ها با استخراج 55 مفهوم و 18 مقوله کدگذاری و تحلیل شدند. درنهایت عوامل استخراج شده بر اساس ماهیت آن ها در 8 سازوکار شامل سازوکار اقتصادی (13 عامل)، سازوکار اجتماعی (7 عامل)، سازگاری و تاب آوری با شرایط طبیعی (9 عامل)، سازوکار رفاهی (8 عامل)، اصلاح قوانین و اطلاع رسانی (7 عامل)، سازوکار انسانی (4)، سازوکار حمایتی (2 عامل) و سازوکار روانی (5 عامل) در قالب مدل استراوس و کوربین جایگذاری شدند.
تبیین پیامدهای تغییر کاربری اراضی کشاورزی بر تحولات جمعیتی نواحی روستایی (مورد مطالعه: شهرستان ساری، استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی کشاورزی در واقع به عنوان یکی از پدیده های نامطلوب و آشکار نشئت گرفته از زیاده خواهی های انسان به شمار می آید. یکی از مهمترین پیامدهای حادث شده از این تغییر نامطلوب، ایجاد بی نظمی در معیشت و درآمد ساکنان محلی و بروز تحرکات جمعیتی است. براین اساس هدف اصلی این پژوهش، بررسی پیامد تغییر کاربری اراضی کشاورزی بر تحولات جمعیتی نواحی روستایی شهرستان ساری است. روش انجام این تحقیق توصیفی- تحلیلی و از روش کتابخانه ای و پیمایشی جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 25 روستا که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده سهمیه ای تعیین و بر اساس فرمول کوکران 381 خانوار به عنوان حجم نمونه جهت توزیع پرسشنامه، تعیین گردیده است. نتایج تحلیل های بدست آمده نشان داد که مساحت اراضی کشاورزی در طی 10سال اخیر به میزان 6 درصد کاهش یافته است این کاهش در میزان مساحت و تولیدات کشاورزی، روی تحرکات جمعیت روستاها تأثیر زیادی داشته بطوریکه روستاهای با فاصله نزدیک به شهر و دریا به دلیل برخورداری از امتیاز مجاورت و همزیستی با شهر به ویژه در ابعاد فرصتهای شغلی و بهره مندی از خدمات و زیرساختها، از مزیت ارزانی شرایط زندگی و به خصوص اجاره مسکن و یا حتی خرید زمین یا مسکن بهره مند بوده، زمینه ساز رشد جمعیت پذیری در این روستاها می شود، و در روستاهای دور از شهر به علت عدم دسترسی و شکل گیری مطلوب خدمات و امکانات، اما ارزش افزوده اراضی کشاورزی حاصل از تغییرات کاربری به روند تخلیه جمعیتی در این روستاها دامن زده است.
واگذاری بستر رودخانه از منظر حقوق اموال عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
451 - 477
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها به مثابه شریان های حیاتی زمین در زمره اموال ملی و عمومی قرار می گیرند و عواملی نظیر واگذاری های غیراصولی بستر و تصرف حریم و تغییر کاربری آن ها اکوسیستم محیط را با خطر جدی مواجه کرده است. در حال حاضر در قوانین عادی بهره برداری از بستر رودخانه ها به صورت کشت موقت درقالب عقد اجاره تجویز شده است و ایجاد اعیانی و هرگونه دخل وتصرف در این اراضی با مجوز وزارت نیرو میسور گردیده است. انتقال مالکیت منافع بستر رودخانه ها به اشخاص خصوصی بدون نظارت کافی و مؤثر سازمان های مربوطه منشأ معضلات و جرایم متعددی گشته است که قابل اغماض نیست. پرسش اصلی در این مقاله عبارت است از اینکه بستر رودخانه چه جایگاهی در نظام حقوق اموال داشته و واگذاری آن در چه قالب حقوقی تجویز گردیده است تا از این طریق آثار کیفری آن مورد تحلیل و مداقه قرار گیرد. این پژوهش با مطالعه منابع کتابخانه ای و با بررسی ماهیت رودخانه ها در نظام حقوق اموال عمومی بدین نتیجه دست یافته است که بهره برداری از بستر رودخانه ها به عنوان اموال عمومی بایستی به صورت استثنایی و با اذن دولت،بدون انتقال منافع آن تحت عقد اجاره، صورت گیرد.
نقش گردشگری خانه های دوم در تغییرات اقتصادی و زیست محیطی (نمونه موردی: منطقه چلاو آمل)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۸
133 - 148
حوزههای تخصصی:
ارتباط کاربری های اراضی شهری با تغییرات ویژگی های تابش مطالعه موردی: شهرهای میانی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
161 - 178
حوزههای تخصصی:
تغییر در توازن تابش از طریق افزایش شهرنشینی و تغییر کاربری منجر به افزایش درجه حرارت شهرها شده است. بیلان تابش از طریق ویژگی های شار تابش خالص (RN)شامل، آلبیدو (α)، طول موج بلند ورودی(RL ↓)، طول موج کوتاه ورودی(RS )، تابش بلند برگشتی(RL ↑)، و درجه حرارت سطح زمین (LST) قابل اندازه گیری است. پژوهش پیش رو بیلان تابش را با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای لندست 4-5 و 8 برای سال های 1998، 2010 و 2017 در ماه آگوست برای منطقه مورد مطالعه مورد بررسی قرار داده است. ویژگی های تابش خالص در کاربری های مختلف (مناطق مسکونی شهری و حومه شهر، فضای سبز شهری و حومه شهر) از طریق آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (آنوا) و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. نتایج نشان داد مقدار شار تابش در کاربری های انتخاب شده دارای تفاوت معناداری می باشند. تفاوت های یادشده به دلیل تغییر در مقادیر انرژی خروجی ( α و RL ↑) به وجود آمده است و هرگونه افزایش ساخت وساز و کاهش پوشش گیاهی در منطقه، نهایتاً منجر به تغییر بیلان تابش و شکل گیری خرد اقلیم جدید خواهد شد. بنابراین بخشی از روند افزایش درجه حرارت ایستگاههای هواشناسی که در شهرها قرار گرفته اند یا ایستگاه هایی که فضای سبز آنها طی زمان تخریب شده است نه به خاطر تغییر اقلیم و گرمایش جهانی بلکه متاثر از توسعه شهرها و تغییر کاربری بوده است.
ارزیابی تأثیر تغییر کاربری اراضی بستر رودخانه ها بر میزان و شدت سیل (مطالعه ی موردی: رودخانه ی ارداک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
44 - 61
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تصرف روزافزون بستر و حریم رودخانه ها و تغییر کاربری آن ها نه تنها تهدیدی برای دسترسی به آب سالم محسوب می شود، بلکه باعث شده است که با وجود تداوم دوره های خشک سالی، مخاطرات سیل افزایش یابد. مدیریت منابع آب و بهره گیری از سیل و تبدیل آن به یک موهبت الهی بدون شناخت و تحلیل واکنش مؤلفه های هیدرولوژی به تغییر اقلیم و دخالت های انسانی ازجمله تغییر کاربری اراضی بستر و حریم رودخانهها میسر نیست. این پژوهش در سال 1396 در مشهد مقدس و در حوضه ی رودخانه ارداک انجام گرفت. برای ترسیم حوضه ی آبخیز و استخراج پارامترهای فیزیکی آن از تصاویر ماهوارهای ASTER و نرم افزار HEC-GeoHMS استفاده شد. نقشه ی بستر موجود رودخانه و حاشیه ی آن تهیه و به عنوان یک لایه ی جدید به نقشه ی کاربری اراضی حوضه اضافه شد. با هم پوشانی نقشه های کاربری اراضی و گروه هیدرولوژیکی خاک حوضه در محیط GIS، نقشه ی CN حوضه ی آبخیز و متوسطCN هر زیرحوضه محاسبه گردید. پس از ورود اطلاعات به مدلHEC-HMS ، مدل اجرا و سیلاب با دوره ی بازگشت های مختلف شبیه سازی شد. نقشه های کاربری اراضی و گروه هیدرولوژیکی خاک برای شرایط تغییر کاربری بستر رودخانه اصلاح و نقشه ی جدید CN و سپس متوسطCN هر زیرحوضه تعیین و به مدل معرفی شد. مدلHEC-HMS مجدد برای شرایطی که CN متوسط زیرحوضه ها تغییر و سایر مشخصات آن ها ثابت می مانند، اجرا گردید. نتایج نشان داد که با تغییر بستر رودخانه به کاربری باغی و زراعی، دبی حداکثر سیلاب و حجم رواناب کاهش می یابد که نرخ این کاهش با افزایش دوره ی بازگشت سیلاب کم تر می شود؛ به طوری که برای سیلاب با دوره ی بازگشت 25 ساله در اثر تغییر کاربری اراضی بستر رودخانه، دبی حداکثر سیلاب و حجم رواناب به ترتیب 3/3 و 6/2 درصد کاهش را نشان می دهد.
بررسی تأثیر تغییر کاربری زمین بر هویت شهری؛ نمونه موردی خیابان ارگ مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
102 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییر هویت شهر در گذر زمان امری بدیهی است؛ اما در این گذر، می بایست ابعاد بالنده تری از آن به نمایش درآید. بخشی از این موضوع به تغییرات کاربری های شهری مرتبط است. خیابان ارگ در شهر مشهد از جمله محورهای اصلی در توسعه کالبدی این شهر در اوایل سده ۱۴ هجری بوده است. تنوع کاربری های فرهنگی و تفریحی، منجر به شکل گیری هویتی منحصر به فرد از این خیابان شده بود که با گذشت زمان و رشد شتابان شهری دچار تغییر شده است. این مقاله با شناسایی مؤلفه های هویت بخش مصنوع در گذشته و امروز به دنبال تأثیر تغییر کاربری های شهری بر میزان هویت بخشی در این خیابان است.روش و داده ها: روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و متغیرهای آن نیز شامل کاربری های شهری محدوده از نظر وسعت و تعداد در گذشته و حال بوده است که در چارچوب مدل مفهومی تحقیق تنظیم یافته است. گردآوری اطلاعات به صورت پیمایش میدانی در ارتباط با مطالعات اسنادی انجام شد. نظر به خروج ساکنان اولیه از بافت، در گام اول با شناسایی ۱۰۰ نفر از افراد خبره محلی و تکمیل پرسش نامه از آن ها، جایگاه عناصر هویتی این خیابان در گذشته و حال با استفاده از روش های آمار استنباطی (خی دو، ویلکاکسون و مکبث) مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج بیانگر آن بود که محور هویت بخش خیابان ارگ در گذشته کاربری های مذهبی و فرهنگی بوده که در طول زمان با تغییرات رخ داده به سمت کاربری های اداری تمایل پیدا کرده است. یافته های تکمیلی حاکی از آن بود که با تغییر کاربری ها، هویت خیابان ارگ نیز دچار تغییر شده است.نتیجه گیری: تغییر کاربری اراضی می تواند ابعاد هویتی مکان و فضای شهری را به شدت متاثر از خود کند و سبب ارتقای یا تنزل جایگاه آن شود.نوآوری: نتایج این مطالعه می تواند مدیریت شهری را نسبت به اثرات تغییرات کاربری اراضی بر هویت شهری آگاه کند.
تحلیل نقش تغییرات زیرساخت سبز شهری در تاب آوری اکولوژیک منطقه یک شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
59 - 78
حوزههای تخصصی:
تاب آوری اکولوژیک مفهومی است که بر قابلیت بازگشت پذیری ساختارها و کارکردهای اکولوژیکی در مقابل شوک های وارده دلالت دارد. پهنه شمالی تهران به مثابه مهم ترین پشتوانه های اکولوژیک این شهر در دهه های اخیر دچار تغییرات کاربری زیادی شده است. تحقیق حاضر تحلیل نقش تغییر کاربری در تاب آوری اکولوژیک زیرساخت های سبز (به عنوان یکی از ارکان ساختاراکولوژیکی) منطقه یک شهرداری تهران پرداخته است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی تحلیلی محسوب می شود. از داده های ماهواره ای لندست (2021-1976) برای کشف تغییرات مورد نظر و از سنجه های سیمای سرزمین برای تحلیل وضعیت تاب آب وری اکولوژیک استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، سنجه اندازه لکه ها(CA) و تعداد لکه های(NP)، سبز در طی دوره مورد بررسی، از نظر وسعت کاهش یافته و از نظر تعداد دچار افزایش چشم گیری شده اند. این تغییرات بیانگر فرایند خرددانگی و از بین رفتن انسجام ساختاری لکه های سبز است. نتایج حاصل از متریک پیوستگی(ENN و GYRATE) نیز پیوستگی کمی بین لکه های سبز منطقه را نشان می دهد. بعلاوه نتایج سنجه CONTAG، بیان می کند که درصد سرایت به خاطر پیوستگی کم، پایین است. بنابراین می توان گفت که زیرساخت های سبز منطقه در مقابل تغییرات کاربری اراضی انسجام ساختاری خود را از دست داده و در نتیجه کارکردها و خدمات اکولوژیکی مورد انتظارِ آن ها نیز دچار نارسایی شده اند. بنابراین زیرساخت های سبز منطقه مورد مطالعه در مقابل تغییرات کاربری آسیب پذیر بوده و به نحو بارزی از تاب آوری اکولوژیک آن ها کاسته شده است.
تاثیر تغییرکاربری اراضی بر تغییرات دبی و رسوب حوضه ی آبریز اوجان چای با استفاده از مدل SWATدر حوضه ی آبریز اوجان چای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
24 - 1
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی یکی از عامل های مهم در تغییر جریان هیدرولوژیک، فرسایش حوضه و انهدام تنوع زیستی است. به همین دلیل آگاهی ازمیزان اثر تغییرات کاربری اراضی بر روی دبی و بار معلق یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. هدف اصلی این پژوهش،آزمون کارایی مدل و قابلیت استفاده از آن به عنوان شبیه سازی روند تغییرات کاربری اراضی بر دبی و رسوب از مدل ارزیابی آب و خاک (SWAT) و برنامه SUFI2 میباشد. شبیه سازی مدل برای مدت 29 سال از سال 1987الی 2015 انجام شد که 5 سال اول آن برای واسنجی مدل و پنج سال آخر برای صحت سنجی نتایج مدل انتخاب شد. چهار شاخص آماری ،ر r_factor ،P_factor نش-ساتکلیف (NS) و ضریب تبیین (R2)، نسبت خطای مجذور ریشه مربعات به انحراف معیار (RSR) و درصد اریبی (PBIAS) به صورت ماهانه برای ارزیابی مدل انتخاب شدند. دقت شبیه سازی ماهانه با استفاده شاخص ارزیابی NSدر مرحله واسنجی و اعتبارسنجی برای دبی و بار معلق به ترتیب معادل 65/0 و 49/0 میباشد. نتایج حاصل از تحقیق با توجه به دامنه های تفسیری مورد استفاده در تحقیقات گذشته، قابل قبول ارزیابی شد و حاکی از کارایی رضایت بخش مدلSWAT در شبیه سازی مولفه های تاثیر تغییرات کاربری بر رسوب و دبی در حوضه ی آبخیر اوجان چای بستان آباد است. و نتایج نشان داد که ارتفاع رواناب سطحی به میزان 1.15 میلیمتر و غلظت رسوب به میزان 1.5 تن در هکتار در سال افزایش یافته است.
ارزیابی آثار هیدرولوژیک تغییر کاربری بر میزان رواناب سالانه در حوضه آبخیز قره سو با استفاده از مدل (L-THIA)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
59 - 73
حوزههای تخصصی:
تغییرکاربری زمین در یک حوضه از جمله مهم ترین عوامل موثر بر هیدرولوژی آن محسوب می شود. مدل L-THIA روشی برای ارزیابی آثار درازمدت هیدرولوژیک در یک حوضه است که کاربران می توانند توسط آن تغییرات نسبی را که به واسطه تغییر کاربری در رواناب رخ داده، تعیین کنند. در همین راستا بخش بالادست رودخانه قره سو در استان اردبیل از نظر تغییرات کاربری (1987-2012) و آثاری که بر تولید رواناب منطقه دارد، مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای انجام این کار از آمار بارش روزانه چهار ایستگاه، تصاویر ماهواره ای لندست (سنجنده TM و ETM) و نرم افزار تخصصی L-THIA و Arc Map استفاده کرده ایم. نتایج مدل سازی نشان می دهد که در طی 25 سال بر اثر تغییرات کاربری زمین، مقدار رواناب تولیدی در حوضه به طور متوسط 8/1 میلی متر افزایش داشته است که این امر سبب افزایش 86/2 میلیون مترمکعبی حجم رواناب در منطقه شده است. تغییرات کاربری عمدتاً در جهت افزایش مناطق مسکونی، کاهش سطح زمینهای جنگلی و مراتع است. در برخی از مناطق مثل دشت اردبیل به دلیل تبدیل مراتع به زمین کشاورزی تغییر کاربری در جهت مثبت ع مل کرده و باعث افزایش نفوذپذیری زمین و متقابلاً کاهش تولید رواناب در این بخش از منطقه شده است. مدل مذکور با توجه به توان تهیه نقشه پهنه بندی حجم و عمق رواناب، قابلیت مناسبی در نمایش آثار هیدرولوژیک تغییر کاربری و نشان دادن مناطق حساس و سیل خیز را در حوضه دارد.
ماهیت حقوقی دعوای قلع و قمع مستحدثاث غیر مجاز در اراضی زراعی و باغات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیدگاه های حقوق قضایی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۴
67 - 88
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده های شوم حال حاضر جامعه، تغییر کاربری غیرمجاز اراضی کشاورزی است که روز به روز می تواند به کاهش امنیت غذایی جامعه منجر شود. با تصویب رأی وحدت رویه شماره 759 مورخ 21/04/1396 هیئت عمومی دیوان عالی کشور، بزه تغییر کاربری غیرمجاز اراضی زراعی و باغ ها درجه 7 محسوب و بنا بر رأی وحدت رویه شماره 822 مورخ 31/03/1401 هیئت عمومی دیوان عالی کشور، بزه مذکور از جرائم آنی تلقی و مرور زمان سه ساله جرائم درجه 7 اعمال و درنهایت با گذشت بیش از سه سال از وقوع بزه مذکور، صدور قرار موقوفی تعقیب به دلیل حدوث مرور زمان صادر می شود. این مقاله در صدد آن است که ضمن اعتقاد راسخ به مجازات نبودن و غیرکیفری بودن قلع و قمع، امکان سنجی کند. حتی با فرض صدور قرار موقوفی تعقیب، ادارات متولی امر می بایست از طریق طرح دعوای شایسته حقوقی ازقبیل قلع و قمع بنا و مستحدثات اراضی زراعی و باغ ها (تغییر کاربری غیرمجاز)، رسیدگی مطابق با تشریفات آیین دادرسی مدنی را از محاکم حقوقی درخواست کنند. ضرورت انجام تحقیق در این است که عدم اعلام به موقع شکایت و شروع تعقیب در برخی پرونده های منتهی به صدور قرار موقوفی تعقیب در مقابل با سایر پرونده هایی که به موقع به تعقیب کیفری و درنهایت صدور حکم قلع و قمع و جزای نقدی از حیث کیفری منجر می شود، سبب احساس تبعیض می شود که می بایست درخصوص چنین اراضی که با مرور زمان مواجه شده اند، چاره ای حقوقی اندیشید. روش تحقیق در مقاله حاضر، با بررسی مبانی حقوقی و قضائی، به سبک تحلیلی توصیفی با شیوه کاربردی است.
اراضی واقع در حریم شهر و قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها؛ بررسی آراء دادگاهها در پرونده باستی هیلز
منبع:
نقد و تحلیل آراء قضایی دوره ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
179 - 203
حوزههای تخصصی:
قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها در سال 1374 با هدف جلوگیری از تغییر کاربری اراضی زراعی و تثبیت امنیت غذایی جامعه، هرگونه تغییر کاربری اراضی زراعی و باغها در خارج از محدوده قانونی شهرها و شهرکها را بدون اخذ مجوز از کمیسیون موضوع تبصره 1 ماده 1 قانون ممنوع اعلام کرده و برای مرتکب، علاوه بر قلع و قمع مستحدثات، کیفر نقدی و در مواردی حبس نیز مقرر نموده است. اجرای این قانون در رویه قضایی همواره از جهات مختلف موضوع بحث بوده است؛ از جمله این موارد می توان به موضوع شمولیت یا عدم شمولیت مکانی قانون نسبت به اراضی واقع در حریم شهرها اشاره داشت. در حالی که برخی محاکم اراضی واقع در حریم شهرها را از دایره شمول این قانون خارج می دانند، برخی دیگر قایل به وصف جزایی تغییر کاربری اراضی حریم شهری هستند. در پرونده مربوط به اراضی باستی هیلز واقع در منطقه لواسانات، دادگاه بدوی و تجدیدنظر با این استدلال که قانون یادشده نسبت به اراضی داخل در حریم شهرها قابل اجرا نمی باشد، حکم بر برائت صادر نموده اند. پژوهش حاضر، ضمن بررسی دلایل دو گروه موافق و مخالف، بدین نتیجه دست یافته که با عنایت به تفکیک دو مفهوم محدوده قانونی شهر و حریم شهر در قوانین پیش از قانون حفظ کاربری و امکان جمع نظارت شهرداری و اداره جهاد کشاورزی بر ساخت و ساز در حریم شهرها، عبارت «خارج از محدوده قانونی شهرها و شهرکها» در ماده 1 قانون مورد بحث شامل حریم شهرها نیز می گردد و بر این اساس، دادنامه مورد بحث که بدون توجه به این موضوع صادر شده، فاقد توجیه قانونی است.
بررسی حقوقی تغییر کاربری ساختمان های واقع در مناطق شهری در قوانین و مقررات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اداری سال ۱ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳
۲۲۵-۱۷۹
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی تجزیه و تحلیل حقوقی انواع کاربری های ساختمانی و ضرورت اخذ پروانه ساختمانی می باشد تا بدین وسیله چگونگی تخلف تغییر کاربری و ضمانت اجراهای آن را مورد بررسی قرار دهد. در این مقاله نحوه رسیدگی به تخلف تغییر کاربری ساختمان و مراجع رسیدگی کننده و ضوابط حاکم بر آن، طی مباحثی با استناد به قوانین و مقررات، آرای وحدت رویه و سایر منابع حقوقی مورد بررسی قرار می گیرد. بدین ترتیب از سال52 که تبصره ذیل بند 24 ماده 55 قانون شهرداری ها به تصویب رسیده، کمیسیون ماده 100 قانون شهرداری و دادگاه های کیفری، حسب مورد، در رسیدگی به تخلفات تغییر کاربری صلاحیت یافتند ولی در بسیاری از موارد به دلیل نقص و اجمال قانون و فقدان نظارت کافی، تغییر غیرمجاز کاربری ساختمان ها بسیار رایج گشته و وجوه دریافتی از این طریق به نوعی به یک ردیف بودجه ای برای برخی نهادهای عمومی تبدیل شده است. بنابراین پیشنهاد می گردد تا با تدوین مقررات جامع و متناسب با شرایط زمان، از تغییر بی رویه کاربری ها که آسیب های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بی شماری را به وجود می آورد و عامل بزرگی در جهت عدم تحقق رفاه اجتماعی و توسعه شهری است، جلوگیری شود. این مقررات باید ضوابطی را برای ممنوعیت تغییر کاربری، هم از سوی اشخاص حقیقی و هم از سوی اشخاص حقوقی، ایجاد نماید.
تعیین مناطق بحرانی تغییر کاربری اراضی از روشهای سنجش از دور و تصاویر ماهواره ای، مطالعه موردی: شهر بندر عباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۳
43 - 66
حوزههای تخصصی:
در طول زمان، الگوهای پوشش زمین و کاربری اراضی شهرها و روستاها دستخوش تغییر و دگرگونی های اساسی میشوند و عوامل انسانی و طبیعی باعث این تغییر و تحولات بدین ترتیب تحقیق حاضر با هدف شناسایی نقاط بحرانی تغییرات کاربری اراضی شهر بندرعباس با استفاده از روشهای آشکارسازی تغییرات اراضی شهری از قبیل روشهای تفریق تصاویر، تقسیم تصاویر (شاخص NDVI )آنالیز مؤلفه های اصلی و طبقه بندی حداکثر شباهت (MLC) بر روی تصاویر TM سال 1990 و OLI سال 2020 شهر بندرعباس انجام شده است. نقشه های کاربری اراضی در پنج طبقه صخره، اراضی بایر، مناطق مسکونی، پوشش گیاهی شهری و اراضی مرطوب تولید شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کاربری اراضی بایر در سال 2020 نسبت به سال 1990 کمتر شده و بیشترین تغییر این نوع کاربری به مناطق مسکونی در قسمتهای شمالی و شمال شرقی شهر بندرعباس می باشد. همچنین، قسمتهایی از اراضی بایر به فضاهای سبز تبدیل شده است به طوری که فضای سبز از 9/2 کیلومتر مربع در سال 1990 به 11/22 کیلومتر مربع در سال 2020 تغییر یافته است. بنابراین، تغییر کاربری مربوط به اراضی بایر به صورت منفی و در رابطه با فضای سبز به صورت مثبت بوده است. در بخش اراضی مرطوب، در بندر شهید باهنر تغییراتی در قسمت غربی اسکله به وجود آمده است. همچنین، نقشه پهنه های ناپایدار و بحرانی شهر بندرعباس براساس مدل FANP را نشان می دهد که براساس آن، تنها4/5 کیلومترمربع از محدوده موردمطالعه مناسب بوده و در مقابل 8/191 کیلومترمربع وضعیت نامناسب داشته است.پوشش اراضی شامل انواع بهره برداری از زمین به منظور رفع نیازهای گوناگون انسان است.
فرایند مدیریت اعطای کاربری به بناهای بافت تاریخی با تأکید بر ارتقای تعاملات اجتماعی (مورد پژوهی: شهر کنگاور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
۳۸-۲۵
حوزههای تخصصی:
بناهای باارزش فرهنگی و تاریخی در شهرستان کنگاور، در طی دهه های اخیر به علت بی توجهی مسئولین و شهروندان متروکه شده اند. تغییر نیازهای اجتماعی ساکنین یکی از مهم ترین عوامل زوال این نمونه بناها است. تغییر کاربری و استفاده مجدد از بناهای فرهنگی و تاریخی می تواند علاوه بر باززنده سازی آن ها موجب ارتقای تعاملات اجتماعی جامعه کنگاور شود. هدف اصلی پژوهش حاضر، احیاء بافت تاریخی بر اساس تعاملات اجتماعی است و در این راستا تلاش دارد فرایند مدیریت اعطای کاربری جدید به سه بنای تاریخی در شهر کنگاور را از طریق اولویت بندی کاربری بناهای مورد مطالعه و شاخص های اجتماع پذیری (کالبد، فعالیت و معنا)، نشان دهد. پژوهش فوق، با ترکیبی از روش های توصیفی - تحلیلی صورت گرفته که در آن از روش پیمایشی و روش آمار توصیفی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها در حین انجام پژوهش، مطالعات کتابخانه ای، مشاهده، رولوه، مصاحبه توأمان با کروکی در این زمینه بوده است. در گام اول، کاربری های مناسب (جهار دسته کلی، پذیرایی - گردشگری، آموزشی، اداری و فرهنگی) با تکنیک مثلث بندی و بر اساس مصاحبه با خبرگان و متخصصین، بررسی طرح تفصیلی و نیز پیشنهادهای شهروندان از طریق پرسش نامه، انتخاب شدند. در گام دوم، کاربری ها بر اساس تحلیل ساعات و مدت حضور افراد در کاربری های مشابه آن ها، اولویت بندی گردیدند و در گام سوم، اولویت بندی شاخص های اجتماع پذیری با استفاده از تحلیل پرسش نامه در مقیاس لیکرت در نرم افزار SPSS با آزمون فریدمن انجام گرفته است. در گام چهارم، با تحلیل بناهای مطالعاتی به روش AHP در نرم افزار Expert choice اولویت بندی بناها در راستای اجتماع پذیری صورت گرفت. در گام آخر، از مقایسه تطبیقی یافته های به دست آمده، کاربری مناسب هر بنا به آن اعطای شد؛ به صورتی که کاربری خانه هنرمندان به خانه ساری اصلانی، کاربری موزه به خانه حیدری و کاربری مهمان سرا به خانه رضوانی اعطا گردیده است. یافته ها نشان می دهند که دردسترس بودن بناها و داشتن هویت تاریخی بنا برای افراد یکی از مهم ترین عوامل در شناسایی بناهایی است که از قابلیت ارتقای تعاملات اجتماعی بالایی برخوردارند و ایجاد فعالیت های متفاوت اجتماع پذیر در این بناها در سطح شهر یکی از مهم ترین عوامل سرزندگی و ارتقا تعاملات اجتماعی افراد است.
مدیریت محیطی، حفاظت از اراضی کشاورزی در روستاهای در معرض گسترش خانه های دوم و لزوم آموزش مدیران محلی (موردمطالعه: شهرستان شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
عوامل متعددی ازجمله گسترش خانه های دوم، باعث تغییر کاربری اراضی کشاورزی و تبدیل آنها به مسکونی (خانه های دوم) می شود. این امر باعث از دست رفتن اراضی و یا کاهش فعالیت های کشاورزی می شود. با عنایت به نقش کشاورزی در تأمین امنیت غذایی، به کارگیری مدیریت محیطی در نواحی روستایی به منظور محافظت از اراضی کشاورزی و منابع طبیعی برای بهره برداری پایدار از اراضی کشاورزی ضروری است. ازاین رو آموزش مدیریت محیطی یکی از اولویت های مدیریت راهبردی کشورها قلمداد شده و بررسی تأثیر آن بر ممانعت از تغییر اراضی کشاورزی و تبدیل آن به خانه های دوم از اولویت بالایی برخوردار است. محدوده موردمطالعه نیز به دلیل وجود شرایط آب و هوایی مناسب و چشم اندازهای زیبای کوهستانی، در طول چند دهه اخیر بر اثر گسترش خانه های دوم، با تغییر کاربری اراضی روبه گسترشی مواجه بوده است. این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته، نقش آموزش مدیریت محیطی در حفاظت از اراضی کشاورزی در مناطق روستایی در معرض گسترش خانه های دوم شهرستان شمیرانات را مطالعه می نماید. اطلاعات لازم با استفاده از سه پرسشنامه خانوار ساکن، صاحبان ویلا و مدیران محلی به دست آمده است. نتایج نشان می دهد که با وجود این که مدیریت محیطی روستایی نقش مؤثری در ممانعت از تغییر اراضی کشاورزی شهرستان شمیرانات دارد، ولی به آموزش مدیریت محیطی آن طور که شایسته است توجه نشده، درنتیجه طی سال های 35 تا 93 ساخت خانه های دوم روندی افزایشی داشته و اراضی کشاورزی و باغات و مراتع روندی کاهشی داشته اند، به طوری که نسبت اراضی مسکونی از 23/0 به 54/2 درصد و اراضی کشاورزی و باغات از 54/8 به 44/7 درصد رسیده است. ازاین رو ارتقای عملکرد مدیران محلی برای مقابله با تغییر کاربری اراضی مستلزم آموزش مدیران محلی در این زمینه است.