مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
شکر
حوزههای تخصصی:
در نگاه اول میان عبارت «یا لیتنی متُّ قبل هذا» در آیه 23 سوره مریم که حاکی از تمنای مرگ توسط حضرت مریم (س) می باشد و مقام و منزلت ایشان به عنوان یک انسان برگزیده تعارض وجود دارد. همین تعارض، باعث ایجاد اشکالی دیگر یعنی تنافی هدایت گری قرآن کریم با نقل این سخن از حضرت مریم (س) می گردد. از آن جا که رفع اشکال از آیه مزبور و حل این شبهات به خاطر مربوط بودن با مباحث کلامی و اعتقادات، حائز اهمیت می باشد و به جهت این که تا کنون پژوهشی مستقل پیرامون شبهه مذکور انجام نشده است، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی با عنایت به آراء مفسران، برای شبهه مذکور پاسخ هایی را ارائه می دهد. نتیجه حاصل از این پژوهش این است که سخن «یا لیتنی متُّ قبل هذا» هیچ گونه منافاتی با مقام حضرت مریم (س) نداشته و با مقام صبر، شکر و رضای ایشان نیز در تعارض نیست؛ بلکه این سخن حاکی از شدت عنایت ایشان به مقام حیا و عفت بوده، سخت و گران بودن تحمل اتهام به معصیتی خلاف عفت برای حضرت (س) را می رساند و این خود، کمالی برای ایشان بوده و شدت قربشان به حق متعال را نشان می دهد. با برطرف شدن شبهه اول، شبهه دوم نیز برطرف گشته و روشن می گردد که حکمت نقل این سخن از حضرت مریم (س) علاوه بر اشاره به منزلت رفیع ایشان به وسیله اشاره به سربلند بیرون آمدن حضرت (س) از امتحانی سخت و طاقت فرسا، نشان گر رحمت واسعه و الطاف بی کران خداوند در حق بندگان مخلص خویش است.
بررسی شبهه تنافی آرزوی مرگ با مقام حضرت مریم (س) با توجه به آیه 23 سوره مریم
حوزههای تخصصی:
در نگاه اول میان عبارت «یا لیتنی متُّ قبل هذا» در آیه 23 سوره مریم که حاکی از تمنای مرگ توسط حضرت مریم (س) می باشد و مقام و منزلت ایشان به عنوان یک انسان برگزیده تعارض وجود دارد. همین تعارض، باعث ایجاد اشکالی دیگر یعنی تنافی هدایت گری قرآن کریم با نقل این سخن از حضرت مریم (س) می گردد. از آن جا که رفع اشکال از آیه مزبور و حل این شبهات به خاطر مربوط بودن با مباحث کلامی و اعتقادات، حائز اهمیت می باشد و به جهت این که تا کنون پژوهشی مستقل پیرامون شبهه مذکور انجام نشده است، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی با عنایت به آراء مفسران، برای شبهه مذکور پاسخ هایی را ارائه می دهد. نتیجه حاصل از این پژوهش این است که سخن «یا لیتنی متُّ قبل هذا» هیچ گونه منافاتی با مقام حضرت مریم (س) نداشته و با مقام صبر، شکر و رضای ایشان نیز در تعارض نیست؛ بلکه این سخن حاکی از شدت عنایت ایشان به مقام حیا و عفت بوده، سخت و گران بودن تحمل اتهام به معصیتی خلاف عفت برای حضرت (س) را می رساند و این خود، کمالی برای ایشان بوده و شدت قربشان به حق متعال را نشان می دهد. با برطرف شدن شبهه اول، شبهه دوم نیز برطرف گشته و روشن می گردد که حکمت نقل این سخن از حضرت مریم (س) علاوه بر اشاره به منزلت رفیع ایشان به وسیله اشاره به سربلند بیرون آمدن حضرت (س) از امتحانی سخت و طاقت فرسا، نشان گر رحمت واسعه و الطاف بی کران خداوند در حق بندگان مخلص خویش است.
مُدل مفهومی ظرفیت سازی اخلاق برای فهم نشانه های توحیدی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷
25 - 46
حوزههای تخصصی:
شناخت حقیقی خدا از اساسی ترین اهداف خلقت انسان است که از راه نشانه های توحیدی قابل دست یابی است ، اما برای هر کسی حاصل نمی شود. هدف این پژوهش، بررسی نقش اخلاق در فهم نشانه های توحیدی بر اساس آیات قرآن کریم و دست یابی به مُدل مفهومی آن است. نوع تحقیق کتابخانه ای و روش آن توصیفی۔تحلیلی از جنس روش کلاسیک در مطالعات دینی است. یافته های پژوهش نشان می دهد چهار صفت تقوا ، شُکر و صبر ، موجب فهم نشانه ها از آیات الهی می شوند. این صفات ، در درجه نخست موجب فراهم کردن شرایط تفکر و تدبّر و در درجه بعد موجب آمادگی برای پذیرش لوازم معرفت توحیدی می شوند. از این رو ، هنگام مواجهه با نشانه های توحیدی ، آمادگی های معرفتی و عملی توسط فرد ارزیابی می شوند و چنان چه نتیجه مثبت بود ، فرایند فهم و پذیرش توحید آغاز می گردد. نتیجه این پژوهش آن است که برای توسعه فهم نشانه های توحیدی در بین افراد ، باید صفات تقوا ، شُکر و صبر را در آنان به وجود آورد.
تدوین برنامه آموزشی شُکر مبتنی بر مفهوم شکر اسلامی و بررسی کارآمدی آن در رضایت از زندگی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
100 - 132
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تدوین و عرضه الگوی شکرگزاری مبتنی بر آموزه های اسلامی و بررسی اثربخشی آن بر رضایت از زندگی بررسی شده است. فرض این پژوهش آن است که افزایش میزان قدردانی، باعث افزایش رضایت از زندگی و پیش بینی کننده آن است. در این پژوهش، پس از بررسی منابع و به دست آوردن مؤلفه های شکرگزاری و مفهوم قدردانی، برنامه آموزشی شش جلسه ای تدوین شد. با اجرای مصاحبه و گرفتن پرسش نامه های قدردانی و رضایت از زندگی، 19 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه قرآن و حدیث قم انتخاب، و به دو گروه 7 و 12 نفره تقسیم شدند. گروه 7 نفره، برنامه آموزشی شکرگزاری تدوین شده را دریافت کردند و گروه کنترل در انتظار دریافت مداخله قرار گرفتند. هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ارزیابی شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسش نامه شش گویه ای قدردانی مک کاله و همکاران (2002) و رضایت از زندگی دینر (1985) بود. مقایسه هر دو گروه با استفاده از مدل آماری تحلیل کواریانس انجام گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل نشان داد شرکت کنندگان در گروه آزمایش از نظر قدردانی و رضایت از زندگی افزایش مثبت و معناداری را تجربه کرده اند که در پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل افزایشی دیده نشد و حتی این افزایش پس از گذشت چهل وپنج روز نیز باقی ماند نتیجه: مداخله و برنامه آموزشی شکرگزاری مبتنی بر آموزه های اسلامی دارای اثربخشی معناداری است و می تواند میزان رضایت از زندگی و قدردانی افراد را افزایش دهد
ساخت، رواسازی و اعتباریابی مقیاس شکر بر اساس آموزه های اسلام
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
166 - 194
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت، رواسازی و اعتباریابی مقیاس شکر، بر اساس آموزه های اسلام، طراحی و اجرا شده است. برای رسیدن به این هدف از دو روش توصیفی و پیمایشی استفاده شد. در روش توصیفی، پس از بررسی روان شناختی متون دینی، نشانه های انسان شاکر و موانع شکرگزاری به دست آمد و با توجه به آنها، مقیاس اولیه ساخته و پس از تأیید ساختار و محتوای مقیاس به دست کارشناسان در نمونه ششصد نفری که با روش در دسترس انتخاب شدند، اجرا شد. برای بررسی روایی، از روایی محتوا و تحلیل عاملی استفاده شد. میانگین نمره کارشناسان به نشانه ها ۹۳/۱ از 3 و به گویه ها ۲۲/۱ از 2 بود که نشان دهنده روایی محتوایی مطلوب این مقیاس است. تحلیل عاملی به شیوه مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس حاکی از وجود ده عامل با ۸/۴۵ درصد واریانس سؤالات، نیز گویای روایی این مقیاس بود. این عامل ها عبارت اند از: ابراز تشکر از مردم؛ تشکر از خدا؛ شکر عملی؛ رضایت؛ بهره دهی؛ انکار؛ تواضع؛ مادی گرایی؛ همدلی و وسعت نظر.
برای بررسی اعتبار از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. آلفای کل مقیاس ۸۹۵/۰ به دست آمد و مشاهده آلفای خرده مقیاس ها نیز نشان دهنده قابل قبول بودن همسانی درونی گویه ها در تمام عامل ها بود.
نتیجه: با توجه به آموزه های اسلام، مقیاسی ده عاملی با 109 گویه و روایی و اعتبار مطلوب، برای سنجش شکر ساخته شد.
تدوین مدل مفهومی قدردانی مبتنی بر مؤلفه های شکر اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در تاریخچه ایده ها و نظریه ها، مفهوم «قدردانی» عمری طولانی اما در تاریخچه روان شناسی، گذشت ه ای نسبتاً کوتاه دارد. بر اساس منابع اسلامی، قدردانی به عنوان واکنش برتر به خوبی های دیگران و معیار انسانیت و جدایی از مرز حیوانیت معرفی شده است. بر این اساس، هدف این پژوهش تبیین مؤلفه های قدردانی مبتنی بر مفهوم «شکر» اسلامی است که با روش تحلیل محتوای کیفی متون دینی، منابع اسلامی بررسی و مؤلفه های قدردانی، از آن استخراج شد. روایی محتوای داده ها با استفاده از ضریب نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) بررسی و با اعتبار بالا تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد که قدردانی دارای دو مؤلفه درونی و بیرونی است؛ مؤلفه درونی آن شناختی عاطفی و مؤلفه بیرونی آن کلامی و رفتاری است که با استفاده از آن می توان روابط بینِ فردی را تقویت کرد.
ماهیت و مؤلفه های «شکر و قدردانی» از منظر قرآن و روان شناسی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
29 - 56
حوزههای تخصصی:
در روان شناسی مثبت، شکرگزاری و توجه به آثار آن در زندگی فردی و اجتماعی، مبحث نوظهوری است. در قرآن نیز خداوند با ذکر نعمت های فراوان و به تعبیر الهی «شمارناپذیر»، بارها رفاه انسان و اسباب مادی و معنوی در تسخیر او را یادآورى می کند و از انسان می خواهد با شکر نعماتش و بهره بردن از منافع آن، رشد خود را به کمال برساند. در عین حال، شکرگزاری به عنوان یک مفهوم اخلاقی در قرآن و قدردانی به عنوان یک مفهوم ناظر به آداب اجتماعی در روان شناسی مثبت، بررسی ماهیتی این دو مفهوم را در قرآن و روان شناسی ضروری می سازد. این پژوهش، یک مطالعیه تطبیقی از نوع تبارشناختی است که ترکیب بندی و کارکردهای دو موضوع شکرگزاری و قدردانی را در قرآن و روان شناسی مثبت بررسی می کند. هدف این پژوهش، بیان شباهت ها و تفاوت های ماهوی و مؤلفه های کلیدی در دو حوزیه یادشده است. بر اساس نتایج پژوهش، قرآن کریم در موضوع شکر و سپاسگزاری، به صورت توأمان، نگاه بنیادگرایانه و کارکردگرایانه مبتنی بر بنیاد خودساختیه قرآنی را دارد، برخلاف روان شناسی مثبت گرا که موضوع را صرفاً کارکردگرایانه مطرح می کند. همچنین علی رغم مشابهت های ظاهری، شکرگزاری در قرآن و روان شناسی مثبت گرا تفاوت ماهیتی و پارادایمی دارند و بر پاییه نظام های فکری متفاوتی بنا شده اند.