مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
آمایش سرزمین
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
1 - 18
حوزههای تخصصی:
تحلیل نظام شهری جنوب شرق کشور به دلیل اهمیت استراتژیک این منطقه و با هدف شناخت و فراهم سازی بسترهای توسعه متوازن، توزیع مناسب جمعیت و استفاده از توان های محیطی ضروری است. بنابراین شناخت پتانسیل ها و قابلیت های محیطی، اجتماعی و اقتصادی مختلف شهرهای بالای ده هزار نفر جمعیت در سه استان واقع در جنوب شرق ایران (کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان) با رویکرد توسعه منطقه ای، در راستای رسیدن به توسعه متوازن از دلایل نگارش این پژوهش است. هدف پژوهش حاضر این است که در ابتدا، نظام شهری مناطق جنوب شرق را مورد بررسی و کنکاش قرار داده و در ادامه با توجه به ارزیابی های وضع موجود نظام سلسله مراتب جمعیت شهری به تأثیر آن بر آینده شاخص های توسعه منطقه ای بپردازد. نتایج نشان داد؛ عدم تعادل سلسله مراتب شهری یکی از مشخصه های اصلی و بارز نظام شهری در منطقه جنوب شرق می باشد که سبب عدم برخورداری شهرهای کوچک از امکانات و زیرساخت های لازم شده است. همچنین نتایج حاصل از مدل آینده پژوهی نشان داد؛ با توجه به اهمیت شاخص های جمعیتی و تأثیر آن بر آینده شاخص های توسعه منطقه ای و دخیل بودن عناصر متعدد، به وضوح می توان از مواردی همچون؛ متغیرهای شیوه های مدیریت شهری (36) و وضعیت توسعه شاخص های انسانی (35) نام برد که به ترتیب بالاترین ارزش ستونی محاسبه شده را دارا می باشند. به عبارتی، مهم ترین ویژگی این متغیرها، تأثیرپذیری پایین و تأثیرگذاری بالاست و از آن ها به عنوان عوامل استراتژیک نام برده می شود که تقویت آن ها سبب رونق توسعه در این منطقه شده و تاثیر مثبتی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی می گذارد.
طراحی الگوی زیرساخت های تدوین برنامه درسی غیرمتمرکز مبتنی بر آمایش سرزمین در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۸
141 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی زیرساخت های تدوین برنامه ی درسی غیرمتمرکز مبتنی بر آمایش سرزمین در دوره ی ابتدایی بود. نوع پژوهش کیفی و روش آن راهبرد نظری ه ی داده بنی اد و جامعه ی آماری پژوهش صاحب نظران آموزش و پرورش و اساتید برنامه ی درسی بوده اند. برای گردآوری داده ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، با 15 نفر از صاحب نظران آموزش و پرورش و اساتید برنامه ی درسی به عنوان نمونه ی آماری تا اشباع نظری داده ها مصاحبه ی نیمه ساختار یافته به عمل آمد. برای پایایی مصاحبه ها به روش پیاده سازی عینی و دقیق گفتار مصاحبه شوندگان عمل شد. الگو دارای دو بخش عوامل اصلی و شاخص های آن ها بوده و از شاخص هایی تشکیل شده که هسته و قلب این مدل می باشند و مبنای ارزیابی برنامه ی درسی غیرمتمرکز مبتنی بر آمایش سرزمین قرار می گیرند. الگو دارای 8 عامل اصلی زیرساخت های انسانی، زیرساخت های فرهنگی، نظام مدیریت منطقه ای، زیرساخت قانونی و حقوقی، سیاست های محیط کلان، تفویض اختیار، انطباق برنامه درسی با آمایش سرزمین، حمایت اجتماعی و زیرساخت های مالی بوده که منجر به تحقق پیامد های آموزشی و پرورشی ودر قالب مدل پارادایمی شامل: شرایط علی؛ محوری؛ زمینه ای؛ مداخله ای؛ راهبردی و پیامد ها ارائه شده است.
تحلیل و بررسی موانع آمایش سرزمین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
سابقۀ برنامه ریزی عمرانی در کشور بیش از شش دهه است. در این مدت، برنامه ریزی در مفهوم عام و آمایش سرزمین در مفهوم خاص، تحت تأثیر شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، همواره با دگرگونی هایی همراه بوده است. این برنامه ها با موانع و چالش هایی رو به رو بوده اند. هدف مقالۀ حاضر تحلیل و ارزیابی این چالش ها و موانع پیش روی اجرای برنامه های توسعه در مفهوم عام و آمایش سرزمین در مفهوم خاص است. روش تحقیق در این مقاله اسنادی است. نتایج نشان می دهد که هرچند تقسیم کار بین مناطق با منابع بالقوۀ آن ها، در تدوین اسناد آمایش سرزمین، در قالب نظر صورت گرفته، اما در عمل توجه چندانی به آن نشده است. این امر منجر به توسعۀ نامتوازن و نامتعادل مناطق کشور شده که خود سبب تشدید نابرابری بین مناطق مختلف کشور شده است. ازجمله موانع این فقدان تقسیم کارِ عملی بین مناطق کشور می توان به ساختار تک ساخت سیاسی، تقسیم بندی نامناسب سیاسی اداری، نبود تعریف مناسب از منطقه در کشور، بی توجهی به مسئلۀ جمعیت و مهاجرت، فقدان طرح یکپارچه و نظام مند، بی توجهی به همۀ ابعاد آمایش سرزمین به یک اندازه، فشارهای سیاسی برای اجرای طرح ها و پروژه های فاقد توجیه اقتصادی و فنی و فقدان مدل مناسب برای آمایش سرزمین در ایران اشاره کرد.
خط مشی آمایش در بخش کشاورزی، نقدهایی از منظر عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)
کشاورزی، به عنوان عرصه ای علمی، همانند دیگر عرصه های زندگی اجتماعی نیازمند رویکردهای برنامه ریزی مناسبی است که، ضمن توجه به مصالح ملی، نگرشی فضایی به ظرفیت های منطقه ای داشته باشد تا، علاوه بر توسعه اقتصادی، مانع بروز عدم تعادل های منطقه ای و بی عدالتی گردد؛ چراکه بی عدالتی موجبات تضعیف قوام اجتماعی را فراهم می کند. آمایش سرزمین، که از رویکردهای برنامه ریزی فضایی محسوب می شود، مدعی توجه به رشد استعدادهای منطقه ای و رفع بی تعادلی است. اما در اینکه چه تصوری از عدالت دارد و در مبانی خود کفایت نظری و شفافیت دارد یا نه جای سؤال است. در این پژوهش، با روش موردکاوی کیفی، آمایش سرزمین از منظر عناصر ماهوی عدالت تحلیل و ابهام های آن درخصوص عدالت بیان می شود. خط مشی گذارانِ عرصه کشاورزی که دغدغه عدالت دارند باید از این ابهام ها و سؤالات آگاه باشند.
ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین در استان گلستان به منظور توسعه کاربری های کشاورزی با رویکرد آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
253 - 274
حوزههای تخصصی:
ارزیابی توان اکولوژیک تعیین می کند که هر یک از فعالیت های انسانی در کدام پهنه از سرزمین قابل انجام دادن است و بالعکس در هر یک از پهنه ها چه فعالیت هایی قابل انجام دادن نیست یا انجام دادن آن صرفه اقتصادی به دنبال ندارد یا مخرب پایداری محیطی است. هدف از این پژوهش ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین در استان گلستان، به منظور توسعه کشاورزی (کشت گندم)، با رویکرد آمایش سرزمین و بررسی عوامل مؤثر بر توان اکولوژیک کشاورزی بود. پژوهش به روش اکتشافی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای انجام شد. ابتدا عوامل و شاخص های مؤثر شامل آب و هوا، بارندگی، دما و درجه حرارت، تبخیر، توپوگرافی (ارتفاع)، شیب، جهت شیب، کاربری اراضی، منابع آبی، پهنه های سیلاب، تیپ اراضی، فرسایش، خاک شناسایی شدند و در مرحله بعد مکان یابی بهینه و مناسب کشت گندم با استفاده از نرم افزار Arc GIS و آزمون های آن، به منظور پهنه بندی مناطق مستعد کشت گندم، در چهار مرحله صورت پذیرفت؛ بدین صورت که داده های خام لایه های مورد نظر شناسایی و نواحی مناسب کشت و کار تعیین و کلاس بندی شدند. مقادیر مناسب به لایه های اشاره شده داده شد تا نقشه لایه نهایی جهت پهنه بندی مناطق مستعد کشت گندم تولید شود. در نهایت، با روی هم گذاری لایه مناطق زیر کشت گندم بر لایه های مورد نظر، نقشه توان اکولوژیک منطقه تهیه شد و سپس به سه طبقه نهایی اراضی با توان مناسب و بالا (حدود 13 درصد)، اراضی با توان متوسط (بیش از 80 درصد)، اراضی با توان کم یا بدون توان (حدود 5 درصد) کلاس بندی شدند. قلمرو میانی استان دارای حاصلخیزترین زمین های کشاورزی و اقلیم نیمه مرطوب و معتدل مدیترانه ای (جلگه های پایکوهی البرز) است. در نتیجه بهترین نواحی کشت ْ قلمرو میانی استان و نواحی جنوبی استان، به دلیل دارا بودن خاک عمیق زراعی با کیفیت نسبتاً مطلوب و بارندگی مناسب، است.
تحلیل برهم کُنش کارکرد آموزش عالی و صنعت در ایران از منظر آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
479 - 519
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های بسیار مهم توسعه از منظر آمایش سرزمین تحلیل فرایندهای بلندمدت اثرگذار بر سازوکارهای نهادی سرزمین و تعیین سهم مناطق از این جریان است. مدت های مدید است که اقتصاد با سرعت بسیار به سمت دانایی محوری در حال حرکت است و کشورهایی که از این مهم غافل شده اند از توسعه بنیادین بازمانده اند. در این پژوهش کاربردی با رویکردی تحلیلی و نگاه کمّی لزوم طرح یک بینش راهبردی در خصوص ارتباط دوسویه آموزش عالی و بخش صنعت کشور بررسی شد. در فرایند کار، پس از جمع بندی مطالعات و مبانی نظری، با طرح سؤال یا فرضیه پژوهش و تعیین روش های ارزیابی و تحلیل، اطلاعات تفصیلی مربوط به بیش از ۱۱ متغیر، شامل داده های تابلویی 31 استان ایران طی سال های 1395 تا 1398، جمع آوری و تحلیل شد و با کمک نرم افزار های Exel، Eviews، و Arc GIS با استفاده از روش اقتصادسنجی فضایی، روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM)، ماتریس وزنی و همبستگی فضایی جغرافیایی (λ)، و آزمون های تشخیصی KP – HET سؤال پژوهش مورد آزمون قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، همبستگی فضایی بین دو بخش آموزش عالی و صنعت در سطح بالایی معنا دار و شوک وارده ناشی از توسعه صنعتی و آموزشی کاملاً دوسویه است؛ بدین معنی که شوک وارد بر یک استان به دیگر استان های کشور نیز سرایت کرده است. نتایج این پژوهش مهر تأییدی بر کلیشه سیاست تمرکزگرایی و نقش های تفویضی و نه لزوماً آمایشی مناطق خاصی از ایران است. بدین صورت که با تأیید همبستگی فضایی بسیار بالا 9 استان کمتر توسعه یافته، با فقدان زیرساخت های بخش آموزش عالی، توسعه صنعتی ناچیزی داشته اند و بالعکس نتایج این پژوهش نشان می دهد که چگونه تقاضای بازار کار فارغ التحصیلان دانشگاهی با کارکرد صنت و صنایع دانش بنیان کشور هم سو می شود.
آمایش سرزمین و نقش آن در توسعه منطقه ای
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
957 - 968
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین در واقع شامل اقدامات ساماندهی و نظام بخشی به فضای طبیعی، اجتماعی، اقتصادی در سطوح ملی و منطقه ای است که بر اساس تدوین اصلی ترین جهت گیری های توسعه پایدار در قالب تلفیق بر برنامه ریزی هایی از بالا و پایین و با تکیه بر قابلیت ها، توانمندی ها و محدودیت های منطقه ای در یک برنامه ریزی هماهنگ و بلندمدت صورت میگیرد. این رویکرد زمینه ی تعامل میان سه عنصر انسان، فضا و فعالیت و ارایه چیدمان منطقی فعالیت ها در عرصه ی سرزمین را فراهم می کند. اهداف آمایش سرزمین توسعه متوازن و توسعه عادلانه و استفاده بهینه از منابع برای توسعه و پیشرفت مناطق سرزمینی است. دستیابی به توسعه منطقه ای، متوازن و یکپارچه امری ضروری معطوف به استفاده درست از قابلیتهای سرزمین، سازماندهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و محیط زیستی برای تحقق آینده مطلوب مناطق است، به همین منظور یک برنامه ریزی استراتژیک آمایش سرزمین با در نظرگرفتن تمامی فاکتورهای توسعه پایدار می تواند به نتیجه مطلوب بیانجامد؛ چرا که آمایش سرزمین روشی است که در برخورد با عدم تعادل در محیط طبیعی انعطاف پذیری خوبی دارد. آمایش سرزمین می تواند با بهره برداری بهینه از امکانات موجود در راستای بهبود وضعیت مادی و معنوی و در قلمرو جغرافیایی خاص در راستای توسعه منطقه ای عمل نماید. این مقاله با روشی توصیفی – تحلیلی و جمع آوری منابع به صورت کتابخانه ای با هدف شناسایی نقش آمایش سرزمین در توسعه منطقه ای نگاشته شده است.
بررسی تنگناها و مشکلات برنامه های توسعه ای در ایران با تاکید بر آمایش سرزمین و ارائه راهبردهایی جهت بهبود آن با مدل (ANP)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
149 - 186
حوزههای تخصصی:
تلاش برای داشتن یک برنامه ملی آمایش سرزمین در طول سال های گذش ته همواره با موانع و چالش های متعددی مواجه شده است. تجربه برنامه ریزی از نوع آمایش سرزمین در ایران موید اتفاق ات و تص میم گی ری ه ای پر ف راز و نشیبی در ابعاد مفهومی، نظریه ای، تکنیکی، روی ه ای، فرآین دی، س ازمانی و قانونی می باشد که گاه منجر به پیشبرد این امر شده و گاه در جهت ب ه ان زوا کشاندن و انحراف از مسیر اصلی حرکت و حتی اجرا نشدن آن گردیده است. هدف از این مقاله بررسی موانع و تنگناهای آمایش سرزمین کشور و نقش این موانع در محدودیت ها و نارسایی های در برنامه های توسعه ای کشور است که منجر به شکل گیری عدم تعادل های منطقه ای در کشور شده است. روش تحقیق، تحلیلی-اکتشافی است. در این پژوهش منابع و اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای و همچنین سرشماری های عمومی نفوس و مسکن، طرح های آمایش سرزمین جمع آوری شده است. شاخص های مورد بررسی 40 شاخص اقتصادی، اجتماعی، نهادی، اجرایی است که با استفاده از مدل تحلیل شبکه (ANP) به بررسی موانع و تنگناهای آمایش سرزمینی کشور و میزان تاثیرگذاری هریک از موانع در سطح توسعه یافتگی مناطق کشور پرداخته شده است. همچنین نتایج حاصل از مدل تحلیل شبکه نیز بیانگر این است که شاخص های نهادی با مقدار 059/0 بیشترین نقش را در تنگناهای طرح های آمایش سرزمین کشور را باعث شده است. مدلسازی معادلات ساختاری تنگناهای آمایش سرزمین کشور نیز نشان می دهد تأثیرات موانع نهادی روی طرح های آمایش سرزمین در کشور با ضریب مستقیم و مثبت 98/0 است که این موانع دارای قدرت تبیین کنندگی تغییرات در شاخص های اقتصادی و اجتماعی کشور می باشد.
گردشگری و آسایش اقلیمی با تاکید بر برنامه ریزی و مدیریت شهرهای ساحلی مطالعه موردی: شهر نور
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
223 - 239
حوزههای تخصصی:
آب و هوای مناسب و شناخت کافی از شرایط اقلیمی در مقصد یکی از مهمترین عناصر در بحث گردشگری است و می تواند به عنوان یک عاملجاذب یا دافع برای گردشگران باشد. این تحقیق از نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – تحلیلی است جامعه آماری ما در این پژوهش خانوارهای شهر نور، مسئولین و گردشگران می باشند که برای بررسی تاثیرات عوامل مطرح شده در گردشگری از ابزار پرسشنامه استفاده که توسط جامعه آماری فوق پاسخ و داده ها با استفاده از آزمون های آماری نرم افزار Spss و با و مدل HOLSAT به تجزیه تحلیل داده های پژوهش پرداخته ایم. همچنین به منظور سنجش شرایط آسایش مناسب برای گردشگران در ماه های مختلف از نرم افزار TCI بهره گرفته شد که نتایج حاکی از عوامل اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی نشان دهنده این مسئله می باشد که مطابق آزمون های آماری گرفته شده از مولفه های دو فرضیه هر دو فرضیه تأیید می شوند و این ساختار ها توانسته اند موجبات توسعه گردشگری منطقه را فراهم آورند و نتایج حاصله از مدل HOLSAT نشان از مثبت بودن عملکرد موجود در مولفه های ساختار اقتصادی و متناقض بودن عملکرد برخی از مولفه های ساختار اجتماعی – فرهنگی می باشد که نشان از نیازمندی در راستایی برنامه ریزی مجدد در این راستا می باشد همچنین نتایج حاصل شده از ارزبابی شرایط آسایش نشان می دهد که از نظر شاخص اقلیم گردشگری و بوم گردی شهر نور در بیشتر ایام سال بخصوص ماه های دی،اسفند، فروردین، اردیبهشت، مهر،آبان ازشرایط عالی وخوب برای فعالیت های توریسی برخوردار می باشند.
معایب و نارسایی های آمایش ایران در حوضه انرژی با تأکید بر شیوه انتقال انرژی به مناطق شرقی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶
1 - 26
حوزههای تخصصی:
نیل به توسعه یافتگی در هر جامعه ای در وهله اول، مستلزم وجود عزم و اراده ملی برای پیشرفت و تعریف الگوی توسعه متناسب با مقتضیات جامعه و در وهله دوم، به وجود یک نقشه راه توسعه که بتواند ضمن به دست دادن قابلیت ها و فرصت های توسعه از یک سو و تنگناها و چالش های فعلی و آتی، از سوی دیگر، با بهره گیری از تجارب پیشین، مطلوب ترین مسیر توسعه را فراروی جامعه قرار دهد، بستگی دارد. از همین رو آمایش سرزمین به عنوان سندی که خطوط کلی سازماندهی فضای سرزمینی کشور و نیز خط مشی های توسعه زیرساختی سرزمین را مقدر می سازد، ضرورتی تام دارد. هدف از این پژوهش استفاده از برنامه ریزی راهبردی که روشی نظامیافته برای اخذ تصمیمات و اجرای فعالیتها در خصوص شکل دهی و رهنمود یک سیاست محسوب می شود، به تأثیر اجرای این سیاست بر توسعه مناطق شرقی کشور در حوضه انتقال انرژی با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از مدل تحلیلی SWOT بپردازد. نتایج حاصله نشان میدهد که با توجه به شرایط فعلی، راهبردهای مناسب حرکت در مسیر آمایش مناطق شرقی کشور از نوع تدافعی است و هم اکنون بر اساس اولویت بندی انجام شده راهبردهای تدوین برنامه جامع، توسعه همه جانبه استان های شرقی کشور(بخصوص مناطق مرزی)، توسعه و تقویت انواع زیرساخت های اساس وپایه در حوضه انتقال انرژی، شامل: حمل و نقل، راه آهن، جاده و... به منظور افزایش پیوندهای کانون های پرجمعیت مناطق شرقی با یکدیگر و کانون های داخل کشور از اولویت بالاتری برخوردارند. از این رو اتخاذ و اجرای این سیاست به افزایش نقش و سهم کشور در ترانزیت کالا و حمل و نقل بین المللی، تقویت پیوندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی با کشورهای همجوار شرق و شمال شرقی، ارتقاء سطح متوسط درآمد و شاخصهای توسعه در نواحی شرقی کشور، کاهش فعالیت های غیررسمی اقتصادی. واژگان کلیدی: انتقال انرژی، توسعه محور شرق، آمایش سرزمین،راهبرد توسعه،مرزهای شرقی، SWOT.
ارزیابی تناسب سرزمین برای کاربری باغ مطالعه موردی: شهرستان سامان، استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی توان اکولوژیک برای توسعه باغ، گام بسیار مهمی در فرایند توسعه پایدار سرزمین است. در این زمینه، دانش ارزیابی تناسب سرزمین نقشی اساسی در تعیین تناسب یا ارزیابی توان اکولوژیک هر منطقه برای کاربری های مدنظر ازجمله توسعه باغ دارد. با توجه به اینکه یکی از اهداف اصلی بسیاری از طرح ها و برنامه های توسعه ای در سطح کلان توسعه پایدار است، پژوهش کنونی با هدف دستیابی به بهترین و پایدارترین استفاده از اراضی شهرستان سامان در استان چهارمحال و بختیاری برای کاربری باغ انجام شد. در این پژوهش با بهره گیری از روش استاندارد فائو برای ارزیابی تناسب سرزمین با هدف توسعه باغ، تناسب سرزمین شهرستان سامان برای بعضی محصولات باغی شامل زردآلو، بادام، سیب، هلو و مو (انگور) بررسی شد. برای این منظور با استفاده از داده های ایستگاههای سینوپتیک و نقشه خاک منطقه، فرایند ارزیابی تناسب سرزمین با رویکرد سایز و روش عددی (پارامتریک) انجام و نقشه های تناسب سرزمین محصولات مطالعه شده تهیه شد. یافته ها نشان داد براساس ویژگی های اقلیمی و خاکی، مناطق مختلف درجه تناسب یا توان اکولوژیک متفاوتی دارند؛ به طوری که این منطقه برای سیب و هلو کلاس تناسب S3 و N به ترتیب در 87/86 و 13/13 درصد از منطقه و برای سه محصول دیگر، کلاس های S2، S3 و N دارد که به ترتیب برای مو و بادام، ۹۰/۲۱، ۵۷/۶۵ و ۵۲/۱۲ درصد و برای زردآلو ۶۶/۱۳، ۲۱/۷۳ و 13/13 درصد از منطقه را شامل می شود. مهم ترین محدودیت های موجود، محدودیت های عمق خاک، سنگریزه، شیب و اقلیمی تشخیص داده شد. چنین یافته هایی در انتخاب بهترین گزینه ها به برنامه ریزان و تصمیم گیران کمک می کند تا هم سودآوری محصول و هم پایداربودن مدنظر قرار گیرد؛ البته به جز نیازمندی های اکولوژیکی پیشنهاد می شود نیازمندی های دیگر مانند ویژگی اجتماعی، شرایط اقتصادی، پذیرش فرهنگی و بررسی وضع موجود نیز ارزیابی شوند؛ بدین ترتیب فرایند توسعه پایدار برای باغداری تکمیل می شود.
بررسی نقش مخاطرات طبیعی و مدیریت بحران در آمایش سرزمین مطالعه موردی: استان کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی حوادثی تهدیدآمیز هستند که خسارات جانی و مالی فراوانی به دنبال دارند. این مخاطرات تنها منحصر به زمان وقوع نیست بلکه به دلیل پیامدهای اجتماعی که دارند سال های سال گریبان گیر مردم منطقه خواهند بود. در چنین مواردی که آثار مخاطرات طبیعی در زندگی انسان ها تظاهر می یابد از این گونه مخاطرات با عنوان بلایای طبیعی یاد می شود و در آمایش شهری نقش این مخاطرات حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مخاطرات طبیعی و مدیریت بحران در آمایش سرزمین در استان کرمانشاه است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر فرآیند پژوهش، ترکیبی از روش های «توصیفی- تحلیلی» است. جمع آوری اطلاعات و داده ها به دو صورت «اسنادی و پیمایشی» انجام پذیرفته است. و جهت تحلیل و وزن گذاری داده های از مدلFAHP و نرم افزارGIS ARC(سیستم اطلاعات جغرافیایی) برای بررسی نحوه ی پراکنش مخاطرات طبیعی اقدام شده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که از لحاظ وضعیت مخاطرات طبیعی (زلزله، سیل، خشکسالی، زمین لغزش) ،54 درصد از سطح استان در وضعیت خطرپذیری کم و خیلی کم، 21 درصد در وضعیت خطر پذیری متوسط و در نهایت 8.36 درصد در وضعیت خطرپذیری خیلی زیاد قرار دارد. نتایج حاکی از آن است از لحاظ مخاطرات طبیعی(زلزله، سیل، خشکسالی، زمین لغزش) استان کرمانشاه در وضعیت متوسطی قرار گرفته است.
بررسی تغییرات فضایی در شهرستانهای جنوبی ایران با تأکید بر آمایش سرزمین (مطالعه موردی: شهرستانهای بندرعباس؛ بوشهر؛ چابهار و بندر ماهشهر)
ایران با وجود نظام جغرافیای سیاسی متمرکز، نیاز به تمرکززدایی در اشکال گوناگون اداری و سیاسی دارد؛ اما این مسئله در بیشتر موارد با بحث تقسیمات کشوری در ارتباط است. انگیزه اصلی ارتقای واحدهای سیاسی، این تصور است که با ارتقای این واحدها، رفاه؛ خدمات عمومی؛ اعتبارات و بودجه بیشتری از سوی دولت، متوجه این واحدها خواهد شد. حاصل این امر، گسترش کانونهای شهری کوچک و بزرگ، بدون در نظرگرفتن برنامه های کلان آمایشی است. با توجه به ضرورت برنامه ریزی برای تمرکززدایی اداری - سیاسی کشور، دراین تحقیق سعی شده است با استفاده از منابع کتابخانه یی و اینترنتی، وضعیت کلی سازماندهی سیاسی- فضایی در شهرستانهای بندرعباس؛ بوشهر؛ چابهار و بندرماهشهر، طی دوره شانزده ساله (از سال ۱۳۷۵ - ۱۳۹۱)، بعنوان نمونه ها یی از تقسیمات کشوری ایران تشریح شود. سپس به بررسی علل ایجاد سازماندهی سیاسی، فضای حاضر شهرستانهای مذکور با استفاده از رویکرد کارکردگرایی ریچارد هارتشورن پرداخته شده است. درنتیجه این تحقیق، مشخص شد که عوامل اصلی ارتقای واحدهای سیاسی شهرستانهای مذکور تصور دریافت بودجه و نیز عامل سیاسی (نمایندگان مجلس و وزارت کشور) بوده است. راهکار ارائه شده، افزایش سطح خدمات و امکانات در سطح واحدهای سیاسی است تا دیگر نیازی به ارتقای آنها برای دستیابی به موارد مذکور نباشد.
آمایش مناطق مرزی با تاکید بر امنیت پایدار در جهت تحقق توسعه پایدار شهری از دیدگاه کارشناسان(مورد مطالعه: شهر گشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره برداری صحیح و مدبرانه از منابع و قابلیت های منطقه ای در جهت مقابله با چالش ها و محدودیت ها مهمترین اصل آمایش سرزمین می باشد. ضرورت دارد مولفه های تاثیرگذار بر توسعه پایدار شهرهای مرزی شناسایی و در برنامه ریزی های شهری و منطقه ای مورد تاکید قرار گیرند. در همین راستا در پژوهش حاضر، تاثیر امنیت پایدار و عوامل مرتبط مرزی بر توسعه پایدار شهری از دیدگاه کارشناسان در منطقه مرزی گشت بررسی شده است. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای ((GIS,SPSS,EXEL,GOOGLE EARTH,EXPERT CHOICE تکنیک ها و مدل های آلفای کرونباخ ، معادلات ساختاری یا لیزرل (Lisrel) و برای بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون معتبر کمولموگروف- اسمیرنوف و برای بررسی سطح معنی داری فرضیات از آزمون تی استفاده شده است. سطح معنی داری برای فرضیات در پرسشنامه از 0.05 کوچکتر و میانگین هم از 3 بزرگتر است لذا امنیت پایدار مناطق مرزی می تواند موجب تحقق توسعه پایدار شهرهای مرزی (شهر گشت )گردد.
آمایش سرزمین، محیط زیست پایدار با تاکید برکشاورزی مدرن و امنیت غذائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی هوشمند یکی از راه حل های مقابله با تقاضای فزاینده مواد غذایی و حفظ پایداری محیط زیستی است. در کش اورزی هوشمن د ، نقش جمع آوری داده ه ای جغرافی ایی و تکنی کی، و تولید اطلاعات مبتنی بر مدل های ریاضی در حال افزایش است. جمع آوری داده، پردازش و تولید اطلاعات در مورد شرایط آب و هوایی ، خاک، بیماری، حشرات ، بذر ، کود و غیره نقش مهمی در تصمیم گیری های مبتنی بر برنامه ریزی آماری و در نتیجه توسعه اقتصادی و پایداری محیط زیستی دارد. مدیریت هوشمند ش امل جمع آوری ، انتق ال ، انتخ اب و تجزیه و تحلی ل داده ه ا است. هر چ ه حجم داده های کشاورزی افزایش می یابد ، تکنیک های تحلیلی قوی قادر به پردازش و تجزیه و تحلیل های بیشتری هستند در نتیجه پیش بینی های بسیار دقیق امکان پذیر می شوند. فناوری نوین کشاورزی امیدوار است که دو هدف مهم یعنی اقتصاد مقاوم و سودآور و تولید بهتر را محق ق کند. در شرایط تغییر اقلیم، کشاورزی و تامین غذای جمعیت در کشوری که با تنش آبی و کم آبی روبرو است، بدون شک نیازمند هوشمندسازی مدیریت و فن آوری هوشمند است تا گذاری باشد از در حال توسعه بودن به توسعه یافتگی . در این مقاله با معرفی روشهای مرسوم و متداول در کشورهای توسعه یافته ، از روش توصیفی تحلیلی، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است.
تحلیل تطبیقی آمایش سرزمین در ورزش بانوان بر اساس پراکندگی اعضای تیم های ملی جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی و بررسی وضعیت آمایش سرزمین در ورزش بانوان در ایران می باشد. روش شناسی تحقیق از نوع توصیفی و مقایسه ای است، ابتدا با استفاده از گزارش های وزارت ورزش و جوانان و ادارات کل تربیت بدنی در ایران اولویت های رشته های ورزشی استان ها شناسایی شد، سپس با استفاده از اطلاعات مربوط به اعضای تیم ملی بین سال های 1392 تا 1397 وضعیت آمایش سرزمین مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. گردآوری داده ها به وسیله چک لیست اولویت بدنی رشته های ورزشی انجام شد، جامعه آماری تمامی استان های کشور و نمونه آماری برابر جامعه آماری است. تحلیل داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی و نمودار دایره ا ی انجام شد. یافته ها نشان داد: ورزش بانوان نیاز به نگرش جدی تری به بحث ورزش قهرمانی دارد، برای مثال در رشته پرمدالی مثل دو و میدانی تطابق معناداری بین اعضای تیم ملی و آمایش استانی رشته های ورزشی بانوان مشاهده نمی شود، این شرایط در بیشتر رشته های ورزشی انفرادی کم و بیش مشاهده شد. البته شرایط در رشته پر مدال قایقرانی کمی بهتر بود. در مورد رشته های تیمی هم یکی از بزرگ ترین خطاها عدم توجه به بحث باشگاه داری در آمایش سرزمین رشته های تیمی بانوان بود.
تحلیلی بر جایگاه توسعه منطقه ای در سیاست های کلان جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه منطقه ای یکی از مهم ترین ضرورت های توسعه همه جانبه و پایدار است و رسیدن به آن یکی از اهداف مهم توسعه است. در این میان، هر نوع برنامه ریزی کلان برای توسعه، که در اسناد بالادستی نظیر سیاست های کلان یا سند چشم انداز در جمهوری اسلامی، باید حدی از توجه قابل قبول را در نظر داشته باشد و این ضرورتی نام برای مسئله توسعه در ایران است. مقاله حاضر، با در نظر داشتن این ضرورت به دنبال تحلیل آن دسته از سیاست های کلان در جمهوری اسلامی است که به این مقوله پرداخته اند. هدف اصلی این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که جایگاه راهبرد توسعه منطقه ای در سیاست های کلان نظام چیست؟ و با در نظر داشتن روش تحلیل محتوای کیفی با در نظر داشتنِ مهم ترین متغیرهای توسعه منطقه ای، به صورت تحلیلی، در محتوای متون و اسناد بالادستی جمهوری اسلامی غور کرده و آن ها را از لحاظ محتوایی تحلیل می کند، تا به جایگاه توسعه منطقه ای در آن دست یابد و با توجه به اینکه اسناد بالادستی، به عنوان اسنادی برای راهبردهای توسعه، و در نتیجه توسعه منطقه ای در نظر گرفته شده اند، این نتیجه به دست آمد که عموماً این اسناد، فاقد راهبردی مشخص و روشن پیرامون توسعه منطقه ای هستند و گرایش عمده آن ها بر توسعه تمرکزگراست و در اینجا لزوم ایجاد سرفصلی مشخص با عنوان توسعه منطقه ای احساس می شود تا بتوانند به عنوان راهبردهایی برای توسعه منطقه ای و بنیانی برای قوانینی باشد که ضمن توجه به تمرکززدایی در مسئله توسعه، به مهم ترین هدف توسعه منطقه ای یعنی تمرکززدایی برسند.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر رخداد سیلاب در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان تغییر اقلیم و مخاطرات پیش رو بخشی از مباحثی است که آمایش سرزمین به آن ورود کرده است. پویایی تغییرات جهانی و رویکرد حاکمیتی دولت های جهان شمول چشم اندازهای جدیدی را به روی مباحث آمایش سرزمین گشوده است. یکی از مواردی که از آن به عنوان چالش پنهان یاد می شود پیشامد سیلاب به منزله یک مخاطره روزافزون است. هدف این پژوهش مدل سازی متریک یا سنجه به منزله واحد پایه فضایی جهت پیش بینی رخداد سیلاب است. در مقاله حاضر، ضمن به کارگیری نرم افزار MikeUrban 2019، متناسب با اهداف پژوهش، از طیف وسیعی از ابزارها و مراحل پردازش کمی استفاده شد. به منظور پیش بینی سیلاب، عوامل رخدادی گذشته شامل؛ مرور مبانی و مطالعه شاخص های عملیاتی به صورت پارسل، با استفاده از تصاویر سنجنده OLIماهواره لندست ۸ مرتبط با سال 2020 با روش تفسیر تلفیقی، نقشه پایه شهر ایلام در فصول ترسالی سال (پاییز و زمستان و بهار) تحلیل و ساخت نقشه پوشش شهر در دو کاربری False Color (Urban) و Land/Water تهیه و انجام و در ادامه به منظور تعیین صحت و دقت نقشه های پوششی از تصاویر Google Earth استفاده شد. با ترکیب چهار سنجه منتخب با بیشترین همبستگی فضایی در 50 نقطه تصادفی شهر، سنجه های شش ضلعی با مساحت های بهینه انتخاب و الگوهای فضایی تحلیل شدند. مطابق نتایج، در پیشامد بالفعل 1 تعداد ۸ سنجه فضایی با مساحتی معادل 68 هکتار و پوشش 5/1 درصدی از کل محدوده شهر در معرض خطر سیلاب قرار دارند. در پیشامدهای 8/0 و 9/0 تعداد 19 سنجه با مساحت 170 هکتار، 6/3 درصد از پوشش کاربری های محدوده در معرض خطر بالقوه قرار دارند. ضمن اینکه بین پیشامد سیلاب با نوع سنجه و میزان و جهت شیب و همچنین تراکم و عرض شبکه معابر از یک طرف و شبکه زهکشی همبستگی بالایی وجود دارد، در پیشامدهای زیاد ( 1 8/0) تعداد 28 سنجه در گروه کاربری های مسکونی در مقیاس طرح تفصیلی با مساحت 5/76 هکتار، بایر و محصورشده با 55/70، شبکه معابر با 75/29، و پارک و فضای سبز با 17 هکتار خطرپذیرترین کاربری ها تشخیص داده شدند. از میان همه گروه های کاربری خطرپذیر، 5/29 درصد در گروه نوساز، 5/44 درصد در گروه قابل نگهداری، و 18 درصد در گروه بافت فرسوده تشخص داده شدند.
مدل سازی روند تغییرات زمانی- مکانی کاربری اراضی و توسعه شهری اهواز مبتنی بر رویکرد آمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره هفدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
215 - 245
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری زمین و توسعه شهری از مباحث اساسی در آمایش سرزمین به شمار می آیند. مطالعه میزان تغییرات در گذشته و پیش بینی این تغییرات در آینده نقشی بسزا در ساماندهی فضاهای شهری دارد. هدف این مطالعه، بررسی تغییرات کاربری اراضی و توسعه شهری در اهواز با رویکرد آمایشی مبتنی بر توسعه متوازن شهری است. تصاویر TM (1989)، ETM+ (2002)، و OLI (2019) ماهواره لندست پایه تحلیل این روند هستند. جهت شناسایی تغییرات از مدل LCM و برای پیش بینی تغییرات از مدل زنجیره CA-Markov استفاده شد. تصاویر با الگوریتم ماشین بردار پشتیبان روش شیءگرا طبقه بندی و نقشه های کاربری اراضی سه سنجنده با چهار کلاس پوشش گیاهی، نواحی بایر، نواحی ساخته شده، و پهنه های آب تهیه شد. افزایش دقت نقشه ها با بهره گیری از دو شاخص NDVI و SAVI به طور مجزا در طبقه بندی تصاویر صورت پذیرفت. کارایی هر شاخص از طریق ضرایب کاپا و صحت کلی نقشه های کاربری اراضی تعیین شد و سپس با استفاده از نقشه های مربوط به شاخص برتر بررسی تغییرات انجام گرفت. یافته ها نشان داد نقشه های مربوط به شاخص SAVI از صحت بیشتری برخوردارند. ازین رو، در بررسی تغییرات کاربری زمین به کار رفتند. نتایج مدل LCM نشان داد در بازه 1989 تا 2002 میزان 92/2604 هکتار و در بازه 2002 تا 2019 میزان 77/3174 هکتار به نواحی ساخته شده افزوده شده است. در هر دو بازه، بیشترین تغییرات در تبدیل اراضی بایر به نواحی ساخته شده و کمترین تغییرات در تبدیل نواحی ساخته شده به پهنه های آبی بوده است. نتایج مدل CA-Markov تا سال 2029 نیز حاکی از ادامه روند افزایش نواحی ساخته شده بود؛ طوری که در د َه سال میزان 82/2238 هکتار به نواحی ساخته شده الحاق می یابد و مساحت آن به 63/12345 هکتار در سال 2029 می رسد.
تحلیل فرصت ها و قابلیت های آینده گردشگری ورزشی مبتنی بر رویکرد آمایش سرزمین نمونه پژوهش: استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری ورزشی به مثابه قابلیتی محرز و مغفول مانده، نیازمند فرصت هایی است که ضمن شکوفاکردن و بالفعل کردن این مزیت نسبی، در تحقق چشم انداز و سازمان فضایی مطلوب سرزمینی نقش داشته باشند. براساس سند آمایش استان لرستان در شکل بندی کلان نظام فضایی، این استان قلمروهای فضایی مستعد گردشگری دارد که بسیاری از آنها برای گردشگری ورزشی مناسب اند. هدف پژوهش حاضر، واکاوی و تحلیل نارسایی های گردشگری ورزشی از منظر فرصت ها و قابلیت هاست. ابزار و روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر شیوه کتابخانه ای و پرسش نامه محقق ساخته (تحلیل آثار متقاطع عوامل) بوده است. برای انجام پژوهش از روش های تحلیلی مبتنی بر ابزار دلفی و مدل سازی تفسیری ساختاری استفاده شده است؛ بدین منظور براساس نظرات خبرگان (10 نفر از خبرگان استانی) امتیازبندی و با بهره گیری از نرم افزار میک مک تحلیل صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد از بین مؤلفه های «قابلیت» و «فرصت»، بیشترین مؤلفه های اثرگذار بر گردشگری ورزشی با 54.5 درصد به متغیر «فرصت» مربوط است. خوشه بندی، تحلیل و پراکنش پیش ران های گردشگری ورزشی بیان کننده این واقعیت است که پیش ران های کلیدی در هر دو بعد «فرصت» و «قابلیت» به صورت متوازن و مساوی توزیع شده است؛ این در حالی است که تعدد پیش ران های وابسته و مستقل در بعد «فرصت» به ترتیب با میزان 9.10 درصد و 13.60 درصد بیشتر از بعد «قابلیت» است.