مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
تضعیف
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، شناسایی و توصیف فرآیندهای تضعیف و قلب مشترک بین فارسی معیار و گویش بختیاری «بروافتو تنگ شا» یکی از زبان های ایرانی جنوب غربی است. بدین منظور، ابتدا 150 کلمه از پرسشنامه و واژه نامه گویشی انتخاب و سپس از هشت گویشور بومی بی سواد و کم سواد در سنین 40 تا 80 سال مصاحبه شده است. همچنین از شم زبانی یکی از نگارندگان به عنوان گویشور بومی و برخی از منابع مکتوب در این زمینه به عنوان پیشینه پژوهش بهره برده است. داده ها در چارچوب این نظریه تحلیل شده و آوانگاری بر اساس الفبای آوانویسی بین المللی «آی پی ای» انجام شده است. روش پژوهش نیز به صورت توصیفی تحلیلی است. در تحلیل هر یک از فرآیندها، جدولی از داده ها و قاعده مربوط به آن ارائه گردیده و درنهایت بازنمایی غیرخطی از طریق مشخصه های واجی در برخی از موارد صورت می پذیرد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که فرآیند تضعیف در این گویش در چارچوب واج شناسی زایشی قابل تبیین است همچنین بررسی داده های نشان می دهد که انواع فرآیند تضعیف مانند فرآیندهای همگونی و حذف و ویژگی های فرونوا و برنوا در این فرآیندها قابل مشاهده است.
بررسی فرایندهای سایشی شدگی، ناسوده شدگی و حذف در گونه زبانی سیرجانی: نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به توصیف و تحلیل برخی از ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎی واﺟﯽ تضعیف نظیر سایشی شدگی، ناسوده شدگی و حذف در گونه زبانی سیرجانی می پردازد. این تحلیل براساس ﻧﻈﺮﯾه ﺑﻬﯿﻨﮕﯽ اﺛﺮ ﭘﺮﯾﻨﺲ و اﺳﻤﻮﻟﻨﺴﮑﯽ (1993 و 2004) انجام می شود که یکی از نظریه های محدودیت بنیاد اﺳﺖ. به منظور انجام این پژوهش، 10 گویشور مرد و زن 50- 65 ساله و کم سواد به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده های زبانی با استفاده از ضبط گفتار آزاد، مصاحبه با گویشوران و منابع کتابخانه ای موجود در ارتباط با گونه زبانی سیرجانی جمعآوری شدند. داده های جمع آوری شده پس از تائید توسط پژوهشگر بومی این پژوهش، براساس نوع فرایندی که در نتیجه ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻫﺎی وفاداری و ﻣﺤﺪودﯾﺖﻫﺎی ﻧﺸﺎﻧﺪاری صورت می گیرد، طبقه بندی و رتبه بندی شده اند. ﻧﺘﺎﯾﺞ به دﺳﺖ آﻣﺪه از اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ نشان می دهند که ﻋﺎﻣﻞ وﻗﻮع ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺗﻀﻌﯿﻒ در نظریه ﺑﻬﯿﻨﮕﯽ، ﻣﺤﺮک آواﯾﯽ در ﮐﺎﻫﺶ ﮐﻮﺷﺶ ﺗﻮﻟﯿﺪی اﺳﺖ. اﯾﻦ محرک آوایی در قالب محدودیت LAZY ﺻﻮرتﺑﻨﺪی ﻣﯽﺷﻮد. همچنین نوع محدودیت رﺧﺪاد ﻫﺮ ﮐﺪام از ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎی واﺟﯽ تضعیف در گونه زبانی سیرجانی مشخص شد.
رویکرد قدرت واجی به فرایند تضعیف انسدادی های دهانی در زبان فارسی بر مبنای دیدگاه تاریخی فولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تضعیف، فرایندی واجی ا ست که در آن یک واحد واجی یا ضعیف تر تولید می شود یا رساتر می گردد. این اصطلاح اغلب به فرایندهای گوناگون دیگری بسط داده می شود که ضعیف شدن را نشان می دهند. این ﭘﮊوهش به بررسی نقش و نوع قدرت واجی در بروز فرایندهای «تضعیف» در زبان فارسی از تحول از فارسی میانه به نو بر مبنای دیدگاه تاریخی فولی می پردازد. به منظور انجام ﭘﮊوهش، حدود ۱۲۰ واﮊه از زبان فارسی میانه از فرهنگ های گوناگون زبان پهلوی استخراج و بررسی شده اند. از یافته های پژوهش این است که فرایندهای واجی حذف در جایگاه پایان واژه و سایشی شدگی، در جایگاه های آغاز واژه، بین دو واکه و پایان هجا (پیش از همخوان های پیوسته آغازه هجای بعد)، بر همخوان های انسدادی اعمال شده اند. دیگر دستاورد این است که تضعیف انسدادی با دو فرایند متوالی «افزایش رسایی» و «بازشدن بست تولیدی» همراه بوده است.
بررسی واج شناختی گویش بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این پژوهش تحلیل نظام واجی گویش بیرجند است. بسیاری از داده های پژوهش از دو منبع واژه نامه گویش بیرجند (رضایی، 1373) و بررسی گویش بیرجند (رضایی، 1377) جمع آوری و براساس نوع فرایند دسته بندی شده اند. آوانویسی ها با استفاده از نمادهای بین المللی IPA نوشته شده اند. مبانی نظری از جمله «تناوب های واجی، دو سطح بازنمایی، اصل توالی رسایی، قانون مجاورت هجا، و...» در تحلیل داده ها مورد ملاحظه قرار گرفته اند. برای اطمینان از روند درست تحلیل، صورت برخی از واژه ها با آثار بازمانده از دوره های باستان و میانه مقایسه شده اند. یافته ها نشان می دهد که در تحلیل داده ها، عوامل تاثیرگذار مانند: الف. موقعیت یک واحد واجی در ساخت هجا، ب. نوع و جایگاه هجا در واژه، ج. تاثیر واحدهای واجی مجاور بر یکدیگر، موجب تولید واج گونه های متعدد شده است که به تفصیل در متن مقاله بیان خواهدشد. به عنوان نمونه، در واژه یک هجایی «باد» که در هسته آن واکه «پسین و افتاده» وجود دارد، با افزودن پسوند و افزایش به دو هجا به صورت «بادی»، واکه «پسین و افتاده»، به صورت واکه «پیشین، افتاده و کشیده» تولید می شود، به طوری که این دو واکه همواره در توزیع تکمیلی با یکدیگر قرار دارند. برخی از نتایج منحصر به فرد این گویش شمارش متفاوت اعداد مرکب پیوندی در مقایسه با فارسی معیار است. همچنین، واکه های میانی معروف به مجهول یایی و واوی متعلق به دوره میانه، هنوز در این گویش فعال هستند.
اعتبار روایات سهل بن زیاد رازی در اندیشه آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴
37 - 70
حوزههای تخصصی:
سهل بن زیاد رازی از راویان معروفی است که در اسناد احادیث فراوانی واقع شده است. غالب منابع رجالی متقدم امامیه به تضعیف او پرداخته و از بی اعتمادی به وی سخن گفته اند، درحالی که برخی منابع رجالی و فقهی متأخر به مناقشه در ادله تضعیف او پرداخته و از وثاقت این راوی پُرکار دفاع کرده اند. آیت الله خامنه ای از معدود محققانی است که نه به دفاع از وثاقت مطلق سهل بن زیاد پرداخته و نه به بی اعتباری همه ی روایات او حکم نموده اند، بلکه ایشان، نظریه اعتبار روایات سهل در کتاب شریف کافی را تقویت کرده اند. ایشان معتقدند که تصریحات پُرتعداد قدما در تضعیف سهل بن زیاد، دفاع از وثاقت مطلق او را دشوار می سازد، ولی از سوی دیگر جایگاه رفیع شیخ کلینی در حدیث شناسی و اهتمام فراوان او به نقل احادیث سهل در کتابی مانند کافی، وثوق به روایات این راوی درخصوص کتاب کافی را به ارمغان می آورد. این نظریه، پیامدهای ملموسی در اجتهاد و فقه آیت الله خامنه ای به همراه دارد.
هستی نگاری راویان ضعیف؛ کاوشی در دلائل تضعیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
85 - 118
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به منظور توسعه هستی نگاری راویان ضعیف در حوزه علوم حدیث و با هدف بررسی روابط معنایی بین واژگان مختلفی که سبب ضعیف شمردن راویان حدیث می شود، انجام شده است. روش پژوهش، تحلیل محتوای متن با استفاده از نرم افزار پروتژه (نسخه 0.5.5) بوده است. جامعه آماری تعداد 150 راوی ضعیف موجود در کتاب معرفه الحدیث اثر محمدرضا بهبودی است که در آن نظرات و دلایل رجال شناسان متقدم در مورد هر راوی نیز بیان شده است. این هستی نگاری از دو کلاس «راویان ضعیف» و «الفاظ دلالت کننده بر تضعیف» تشکیل شده است. در پژوهش حاضر به تعداد 107 لفظ یا مفهوم تضعیف کننده راوی و تعداد 645 نمونه و شاهد مثال دست یافتیم؛ تجزیه وتحلیل آن ها، دلایل گوناگونی را برای تضعیف راوی نشان داد که اغلب در میان راویان ضعیف مشترک است. برخی از آن ها دلالت بر «ضعف راوی» داشت که در کلام علمای حدیث به صورت فساد در عقیده، وجود صفات ناپسند، گرایش به فرقه های انحرافی و غیره بیان شد و برخی دیگر حاکی از «ضعف روایت» بود. استخراج این الفاظ و برقراری ارتباط بین آن ها با اسامی راویان ضعیف، موجب ایجاد یک شبکه معنایی شد که امکان بازیابی اصطلاحات ضعیف را در کنار نام راوی فراهم می کند و با مهندسی دانش ایجادشده، دسترسی کارآمد به اطلاعات مربوط به نقاط ضعف راوی تسهیل می شود. برای ارزیابی کیفیت و اثربخشی هستی نگاری و توانایی آن در پشتیبانی از بازنمایی دانش، نظر متخصصان در دو حوزه علم حدیث و هستی نگاری اخذ شد.
بررسی فرایندهای واجی در گویش کردی فیلی (ایلامی) در قالب نظریه مورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظرییه مورایی یکی از نظریه های مطرح در واج شناسی جزء مستقل است که در آن، میزان کشش واحدهای واجی و وزن هجا مورد بررسی قرار می گیرد. مطالعیه حاضر از نوع توصیفی– تحلیلی است که در چارچوب نظرییه مورایی به بررسی و توصیف فرایندهای واجی در گویش فیلی پرداخته است. داده های پژوهش به روش میدانی و از طریق گفت وگو و مصاحبیه مستقیم با 60 نفر از گویشوران کرد، که اغلب مرد بودند، گردآوری و ثبت و ضبط گردید و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی ها نشان داد که به طور کلی، فرایندهای واجی موجود گویش ایلامی، عبارتند از: همگونی، قلب واجی، تضعیف (حذف، نرم شدگی، مرکزی شدگی و تشدیدزدایی)، تقویت (از قبیل درج همخوان و واکه که موجب افزایش تعداد موراها و تعداد هجاهای بعضی کلمات می شود) و کشش جبرانی. در تعدادی از واژه ها نیز چند فرایند واجی به صورت همزمان رخ می دهد که به آن فرایند چندگانه می گویند؛ به طور کلی، نتیجه این فرایندها حذف وزن هجا نیست؛ بلکه حفظ وزن واژه است.
برخی فرآیندهای مشترک تضعیف و تقویت در گونه های زبانی استان مازندران: رویکرد زایشی
حوزههای تخصصی:
گویش مازندرانی به لحاظ رده شناختی در گروه زبان های شمال غربی قرارمی گیرد و ازاینرو برخی فرایندهای واجی آن با گروه زبان های جنوب غربی متفاوت است. معرفی فرآیندهای تضعیف و تقویت و بیان ویژگی های آن ها در گونه-های زبانی استان مازندران هدف انجام این پژوهش است. بسیاری از داده های این پژوهش از طریق مصاحبه، ضبط و ثبتِ گفتار 30 گویشور از 15 شهرِ استان مازندران شامل ساری، بابل، بابلسر، آمل، قائم شهر، سوادکوه، نور، نوشهر، چالوس، عباس آباد، محمودآباد، فریدون کنار، بهشهر، تنکابن، و کلاردشت جمع آوری، دسته بندی، توصیف و تحلیل شده اند. علاوه بر این از منابعی همچون مقالات، پایان نامه ها و واژه نامه های نوشته شده درباره این گویش نیز استفاده شده است. پژوهشگران مستقیماً با گویشوران مصاحبه کرده و اطلاعات مورد نیاز را ثبت و ضبط کرده اند. برخی از نتایج حاصل از این پژوهش عبارتنداز: 1. غلت کامی /j/ در وسط واژه در جایگاه پایانه هجا بعد از یک واکه در تمامی گونه های زبانی استان مازندران حذف می شود. 2. واکه های /a/، /e/ و /o/ به واکه مرکزی و نرم [ә] تبدیل می شود. 3. انسدادی واک دار /d/ به غلت کامی [j] در جایگاه بین دو واکه تبدیل می شود. 4. انسداد چاکنائی در آغاز برخی از واژه هایی که با /š/ یا /s/ شروع می شود، همراه با واکه درج می شود. 5. همخوان های /f/ و /v/ در جایگاه آغازه هجا یا واژه به [b] تبدیل می شوند.
تحلیل برخی فرآیندهای واجی گویش بهبهانی در نظریه بهینگی
منبع:
مطالعات تطبیقی اندیشه دینی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
144 - 169
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی برخی از فرایندهای واجی رایج در گویش بهبهانی در چارچوپ نظریه بهینگی پرداخته است. این فرایندها عبارتند از: همگونی، حذف ، تضعیف همخوان هایb ، f ، v به غلت دولبی نرمکامی w در محیط پس از واکه، درج غلت دولبی نرمکامی [w] در التقای واکه، تبدیل انسدادی c به غلت کامی [j] در بافت پایان واژه. این پژوهش برای جمع آوری داده ها از روش میدانی و انجام مصاحبه هدفمند بهره برده است. علاوه بر این، برخی از داده ها از منابع مکتوب مانند پایان نامه و کتاب هایی که درباره گویش بهبهانی نوشته شده، استخراج شده اند. یکی از نگارندگان مقاله نیز اهل بهبهان است و به عنوان گویشور نیز در این پژوهش نقش داشته و صحت داده ها را تایید می نماید. گویشوران ده نفر مرد و زن، بی سواد و تحصیل کرده در سنین مختلف بوده اند. پس از جمع آوری داده ها، واژه های موردِ نظر به دقت آوانویسی شده و در نظریه بهینگی به لحاظ واج شناختی تحلیل شده اند. پس از جمع آوری داده ها، واژه ها آوانویسی شده و در نظریه بهینگی تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد که در این گویش فرایندهای حذف و تضعیف از سایر فرایندها بسامد بیشتر داشته اند.