مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
بافت زبانی
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
35 - 54
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخه های مهم در دانش زبان شناسی، کاربردشناسی است؛ که برشناسایی منظورگوینده یا نویسنده متمرکز شده و ابزار مهم آن عناصر بافت درون زبانی و برون زبانی است. از طرفی یکی از موضوعات چالشی در دانش علوم قرآن و تفسیر، موضوع اختتام آیات و ارتباط معنایی آن ها با محتوای آیه یا سوره است، به گونه ای که گاهی جملات واحد در پایانه آیات با یک صورت در کاربردهای مختلف دارای نقش های گوناگون می گردد و هر یک مقصود متفاوتی را منتقل می کند. این پژوهش در پی آن است که با استفاده از برخی اصول و مؤلفه های دانش کاربردشناسی، به تحلیل آیات قرآن با اختتام اوصاف انسان های رستگار پرداخته و ابعاد موضوعی این آیات و تفاوت های مفهومی آن ها در سطح مراد جدی و مقصود نهایی را بر اساس نظریات آستین و سرل در خصوص نظریه کارگفت آشکار سازد. روش پژوهش بکار گرفته شده تحلیلی- توصیفی با استفاده از برخی مؤلفه های بافت درون زبان و برون زبان، یعنی روابط هم نشین و جانشین، فضای نزول، لحن کلام و مقام سخن است؛ هر کجا از این پایانه استفاده می شود موضوع تقوا، دعوت به سوی خیرات، تبعیت از حکم پیامبر و... مد نظر است.
نگرشی نو بر کارکردشناسی بافت زبانی در فهم و انتقال مضامین نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۸۴)
27 - 50
حوزههای تخصصی:
یکی از کارآمدترین روش های فهم متن، روش سمانتیک یا معنا شناسی است که در این بین، معنا شناسیِ هم زمانی یا توصیفی، به مطالعه علمی شناخت یک واژه و یا اصطلاح در بافت کلام می پردازد. در این نوع معناشناسی، توجه به بافت زبانی و همچنین، واژه های همنشین یک واژه یا اصطلاح، می تواند مترجم را در برقراری پیوند منسجم بین واژگان متن، و در نتیجه، تولید معنایی دقیق و منطبق با زبان مبدأ، یاری نماید. با توجه به صبغه ادبی نثر نهج البلاغه و همچنین انسجام و تناسب فزاینده ای که در بافت آن دیده می شود، در این جستار کوشیده ایم تا ضمن شناخت اهمیت بافت زبانی، به بررسی و تبیین عملکرد شماری از ترجمه های فارسی خطبه های نهج البلاغه در اهمیت بخشی به مقوله همنشینی واژگان و بافت زبانی به منظور دستیابی به تعادل ترجمه ای بپردازیم. بدین منظور، با بررسی سه مؤلفه: عطف واژگان هم معنا به یکدیگر، چگونگی اسناد واژگان به یکدیگر و همچنین اضافه واژگان چندمعنا به برخی واژگان خاص و معیّن، به نقش بافت کلام و واژگان هم آیند در برابریابی ترجمه ای اشاره نموده ایم. برآیند این جستار نشان می دهد که عدم توجه به موقعیت واژگان در متن زبان مبدأ، مترجمان را در برابر یابی واژگان چندمعنا به چالش کشیده است و در برخی موارد نیز نادیده گرفتن تحولات شیوه اسناد اجزای کلام به یکدیگر و در نتیجه، تغییر معنای واژگان متوالی در بافت کلام، از دقت و انسجام برخی ترجمه ها کاسته است.
بررسی دلالت های واژگانی در داستان سجده فرشتگان بر آدم (ع) بر اساس بافت زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
63 - 78
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای نوین در پژوهش های زبانی، به ویژه علم معناشناسی توجه به بافت متن است. در واقع کشف زنجیره معنایی واژگان در پرتو بافت میسر می باشد. از آنجا که تمامی واژگان قرآن کلمات وحی می باشند تکرار برخی از آیات در عین وجود اختلافاتی جزئی بدون دلیل نیست. از این رو، توجه به آیات متشابه لفظی اهمیت می یابد که جز از طریق توجه به مقوله بافت و توجه به رویکرد همنشینی و جانشینی نمی توان به جزئیات و معانی ظریف آیات متشابه پی برد. هدف از این پژوهش، بررسی واژگان داستان سجده فرشتگان به آدم (ع) و سرپیچی شیطان از فرمان الهی با رویکرد بافت زبانی با روش توصیفی – تحلیلی است. یافته های این پژوهش نشان داد که واژگان ب ه ک ار رفته در آیات متشابه داستان سجده آدم در سوره های پراکنده قرآن کریم در یک زنجیره معنایی با یکدیگر در ارتباطند به گون ه ای ک ه واژگان آن چنان در بافت خویش، دقی ق ب ه کار رفته که امک ان جانش ینی آن ه ا ب ا سایر واژگان وجود ندارد.
بررسی نشانه های معرفگی اسم در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر یک از نشانه های زبانی و از آن جمله نشانه های معرفگی در زبان می تواند در بافت های زبانی و غیرزبانی مختلف تعابیر متفاوتی داشته باشد. هدف از نگارش مقاله حاضر پاسخ به این پرسش است که آیا می توان در زبان فارسی به محض مشاهده نشانه های معرفگی یا نکرگی با یک اسم، معرفه یا نکره بودن آن را با قطعیت تعیین کرد. این بررسی در چارچوب نظری کتاب «معرفگی» نوشته کریستوفر لاینز (1999) صورت می گیرد و با همان رویکرد، ابتدا نشانه های صوری برشمرده شده برای معرفگی و نکرگی از تحقیقات پیشین گردآوری شده اند. سپس معرفگی هر یک از نمونه های دارای این نشانه ها، که از داده های تصادفی به دست آمده از پیکره «هم-بام» (1401) هستند، با مقایسه با نمونه های ساختگی در بستر گفتمان و با هدف کاربردشناختی بررسی می شود. نتیجه آنکه معرفگی مفهومی مطلق نیست و اسم در روند یک گفتمان، نسبت به وقوع های دیگر خود، معرفه تر یا نکره تر است. اسم جنس که به ارجاع ذهنی اشاره دارد، مطابق اطلاعات مشترک سرنمونه آن در ذهن گویشوران هر زبان به صورت خارج از بافت، دارای سطحی از معرفگی است، اما باید در بافت همراه به لحاظ برآرودن هدف گفتمان، از نظر معرفگی بررسی شود.
نقش بافت زبانی در معنا شناسی واژگان بر اساس محور هم نشینی؛ (بررسی واژه «جهل» در قرآن و شعر جاهلی)
حوزههای تخصصی:
«جهل» از مفاهیم مهم، پیچیده و پرکاربردی است که در متن قرآن به عنوان یکی از واژگان کلیدی به حساب می آید. فراوانی بسامد این واژه و مشتقات آن، بیانگر اهمیت آن در قرآن است. پژوهشگران و مفسران در خوانش ها و مطالعات خود همواره به بررسی معناشناختی این واژه پرداخته اند، اما در بسیاری از موارد، بدون در نظر گرفتن نقش واژگان در بافت زبانی، اغلب به معانی ای رسیده اند که با روابط هم بافتی (Cotext) در محور هم نشینی (Syntagmatic) هم سو نیست. این مقاله با در نظر گرفتن نقش واژگان هم بافت در قرآن و شعر جاهلی می کوشد به این سؤال پاسخ دهد: براساس نقش واژگان هم بافت در محور هم نشینی، معنای واژه «جهل» به چه حوزه معنایی- رفتاری تعلق دارد؟ نوشتار حاضر با رویکرد معناشناسی شناختی و براساس روش تحلیلی- توصیفی، در پی واکاوی مفهوم این واژه با توجه به واژگان هم بافت در محور هم نشینی است. در پایان، به این نتیجه رسیده است که در بسیاری موارد، حوزه معنایی مفهوم مورد نظر، یک حوزه انفعالی است. این نتیجه، بیانگر عدم کاربرد این واژه در مقابل واژه «علم» در برخی نمونه ها نیست، بلکه کشف وجه دیگری از کاربرد این واژه براساس روابط متنی است که به حوزه انفعالی- رفتاری تعلق دارد.
جایگاه معنایی واژه ی «حقّ» در قرآن کریم بر پایه روابط همنشینی واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مباحث مهم معناشناسی، بررسی روابط همنشینی میان واژگان است. این نوشتار بر آن است تا به بررسی و تبیین روابط معنایی واژه «حقّ» در بافت زبانی آیات آن در قرآن کریم بر اساس دیدگاه «مقاتل بن سلیمان بلخی» بپردازد. مقاله حاضر با بهره گیری از روش معناشناسی به تبیین محورهای همنشینی واژه «حق» با دیگر واژگان قرآنی می پردازد تا از این طریق بتواند معنا و مفهوم این واژه و گستره معنایی آن را در قرآن کریم بدست آورد. قرآن کریم، این کلام گُهر بار الهی، مشتمل بر واژگانی است که این واژه ها به نوبه ی خود دربرگیرنده ی معانی متعددی با توجّه به ساختار معنایی و نحوی و بافت موضوعی آیات می باشند. از جمله این واژگان؛ واژه ی « حقّ» می باشد که در برخی آیات قرآن کریم، بار معنایی متعددی را با توجه به موضوع مورد بحث در آیات در بردارد. این نوشتار، با توجّه به ساختار معنایی و بافت متنی و موضوعی آیات، به بررسی معانی آن پرداخته و وجوه معنایی آن را از دیدگاه معناشناسی مورد تحلیل قرار داده است. نتیجه ی بررسی و تحلیل معناشناسی در این نوشتار نشان داد که سیر معنایی واژه ی «حقّ»، معانی متعددی چون: الله، دین اسلام، قرآن، مال و دارایی، بهره، سزاوارتر، دادگری، وجوب، توحید، مفهومی مقابل باطل می باشد. در ادامه نیز با توجه به بررسی آماری انجام شد، واژه ی حق به معنای " راستی و درستی " بیشترین بسامد را نسبت به دیگر معانی این واژه، در قرآن کریم در بر گرفته است.
بررسی و تحلیل «بافت زبانی» و «ساخت جمله» در غزلیات مولوی با رویکرد به آراء پالمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
126 - 151
حوزههای تخصصی:
معناشناسی در جستجوی کشف و پیدایی معناهایی است که در سخن گوینده وجود دارد. برای رسیدن به این معنا و مفهوم، لایه های گوناگونی مورد نظر قرار می گیرد که در این بین، واژه، جمله و بافت زبانی از اهمیت بالایی برخوردار است. مولوی در غزلیات شمس، معانی بسیاری را در سروده های خود انعکاس داده است. با بهره گیری از ظرفیت های معناشناسی می توان این معناها را استخراج کرد و اصلی ترین شگردهای مولوی در تشریح معنا را مورد بررسی قرار داد. این پژوهش با استناد به منابع کنابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده است. برای ارائه تحلیل های دقیق تر از غزلیات مولوی، از نظریه معناشناسی با تأکید بر آراء پالمر استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که معنا در غزلیات شمس در حوزه جمله، مؤلفه های «قواعد ترکیب پذیری معنایی؛ منطق گزاره ای؛ واقعیت تحلیلی و ترکیبی» در غزلیات شاعر برجسته بوده است. همچنین مشخص شد که واقعیت از نگاه مولوی، از نوع ترکیبی بوده و این امر با توجه به رویکردهای او در غزلیات مبنی بر ستایش افراطی معشوق، بدیهی به نظر می رسد. از دید بافت زبانی، مقوله همنشینی و باهم آیی واژه ها در غزلیات بررسی از مؤلفه های دیگر برجسته تر بوده است.