مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
طراحی محیطی
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
۲۳۱-۲۱۷
حوزههای تخصصی:
شهرهای بزرگ انبوهی از جرایم را در دل خود جای داده اند. آمار جرم کشور حاکی از آن است که کلانشهر تهران به دلیل شرایط خاص فضایی و جغرافیایی دارای بالاترین آمار جرم و جنایت بین شهرهای کشور می باشد. بروز این جرایم، مسائل و چالش های فراوانی برای شهروندان و مدیران شهری ایجاد نموده است. از رویکردهای نظری مهم تفسیر کننده شکل گیری کانون های جرم، پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی است. پژوهش حاضر بدنبال آن است که دریابد کدام عوامل و شرایط محیطی به تسهیل وقوع جرایمی همچون سرقت در این شهر کمک می کند؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. پس از مطالعات نظری، از طریق نرم افزارهای زیرمجموعه سیستم اطلاعات جغرافیایی، کانون های جرم سرقت شناسایی شده و سپس با مشاهده میدانی، عوامل و شرایط تسهیل کننده، بررسی شد تا رابطه بین آندو کشف گردد. نتیجه نشانگر آن است که عمده کانون های جرم در مناطق 6 و 7 قرار دارد. رعایت ضعیف قلمروگرایی، نظارت اندک ساکنین بواسطه نوع طراحی نامناسب، حضور پایین افراد در فضاها بدلیل فقدان برنامه ریزی، رعایت ناچیز استانداردهای شهرسازی وجود دیوارها و پنجره های کثیف و مخروبه از عمده عوامل و شرایطی است که در کانون های جرم خیز شهر تهران حاکمیت داشت.
نگرشی کاربردی به احساس امنیت زنان در پارک های درون شهری مورد مطالعه: شهر بجنورد
حوزههای تخصصی:
نگاشت حاضر، با هدف پایش میزان احساس امنیت زنان در پارک های درون شهری در وهله ی اول و سپس شناسایی پارامترهای مؤثر بر احساس امنیت زنان و اولویت های آن در وهله ی بعدی، انجام شده است. روش شناسی تحقیق، کمی و روش آن پیمایش از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی با کاربرد خاص رویکرد طراحی محیطی (CPTED)، بوده است که بین 400 نفر از زنان 15 تا 65 ساله ی شهر بجنورد براساس شیوه ی نمونه گیری خوشه ای، طبقه بندی متناسب و تصادفی نظام مند انجام شده است. نتایج پژوهش با تأیید و اعتبارسنجی نهایی 360 پرسشنامه، نشان داد که از میان تمامی شاخص های مطرح شده برای رویکرد CPTED، تنها شاخص حمایت از فعالیت های اجتماعی است که هیچ نقشی در احساس امنیت زنان در پارک های مورد مطالعه در شهر بجنورد ندارد. اما خوانایی، نظارت و ادراک عمومی از فضا در میان سایر شاخص های روشنایی، مدیریت نگهداری، انزوا و تراکم جمعیت، نشانه ها و طراحی کلی فضا که وجود رابطه معنادار آنها با احساس امنیت زنان مورد تأیید قرار گرفت، از بالاترین میزان اثرگذاری بر احساس امنیت زنان برخوردار هستند. انزوا و تراکم جمعیت نیز دارای رابطه معکوس با احساس امنیت است. از این رو، احساس امنیت زنان را می توان نتیجه ی مدیریت و طراحی کلی فضا دانست که در سیاست ها و روند توسعه ی شهر نبایستی مورد غفلت قرار بگیرد؛ به دیگر سخن، حضورپذیری زنان در برخی فضاهای های عمومی شهر اگر پایین است، این امر نتیجه ی ساختارهای مدیریتی و نظام های معنایی آن در ارتباط خاص با نقش زنان در روند توسعه ی شهر و شکل دهی کالبدی به آن و در نتیجه القای احساس امنیت پایین به آنها در این فضاها، است.
تحلیلی بر اهمیت و عملکرد مؤلفه های مؤثر در پیشگیری از جرم در مقاصد گردشگری با رویکرد طراحی محیطی (مورد مطالعه: محور گردشگری میدان امام علی (ع) و میدان نقش جهان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
195 - 217
حوزههای تخصصی:
مکان های مورد بازدید گردشگران به دلیل حجم زیاد گردشگر و گردش مالی بالا می توانند به تدریج به مکان های پرخطر تبدیل شوند. استفاده از طراحی محیطی یکی از مناسب ترین اقدامات برای پیشگیری از وقوع جرم و افزایش پایداری محیط در این مقاصد است. با توجه به اهمیت موضوع و عدم توجه کافی به اصول طراحی محیطی در سایت های گردشگری، این مقاله به منظور ارزیابی اهمیت و عملکرد مؤلفه های مؤثر در پیشگیری از جرم در محور گردشگری میدان امام علی (ع) و میدان نقش جهان اصفهان به نگارش درآمده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی - تحلیلی است. شیوهٔ گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی بوده است. با مرور ادبیات، 35 مؤلفهٔ مؤثر در پیشگیری از جرم شناسایی و در قالب پرسش نامه بین خبرگان توزیع شد. درنهایت، داده ها به کمک تحلیل اهمیت - عملکرد تجزیه وتحلیل شدند. با توجه به نتایج، مؤلفه های «تعداد کاربری های تجاری - اداری و نیمه وقت در بدنهٔ معابر بیرونی و درونی»، «برگزاری مراسم های آیینی»، «میزان نظافت و پاکیزگی» و «میزان استقرار کاربری های جاذب جمعیت» به ترتیب بیشترین میانگین عملکرد و مؤلفه های «نفوذپذیری»، «ایجاد تصویر مثبت در ذهن گردشگران»، «وجود امنیت و القای حس آن به گردشگران»، «کاهش فضاهای متروکه و مخروبه»، «حذف زوایای پنهان» و «کنترل کاربری های دارای هنجاری های اجتماعی» به ترتیب بیشترین میانگین اهمیت را داشتند.
ارائه الگوی راهبردی پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی در محلات حاشیه نشین شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
129 - 164
حوزههای تخصصی:
پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی در سکونت گاه های انسانی، همواره در طول تاریخ از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است. تجربه نشان داده است که با بهره گیری از طراحی محیطی، می توان اقدامات مؤثری در راستای ارتقاء امنیت محیطی در بافت های حاشیه نشین شهرها انجام داد. این پژوهش به دنبال ارائه الگوی راهبردی در راستای پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی در محلات حاشیه نشین شهر همدان است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و پیمایشی به استنباط و ارزیابی عوامل پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی در محلات حاشیه نشین شهر همدان پرداخته است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل چهار محله حاشیه نشین: مزدقینه، حصار، دیزج و خضر هستند که نمایندگان اصلی محلات حاشیه نشین در شهر همدان محسوب می گردند. براین اساس، با استفاده ازنظرسنجی از طریق پرسش نامه از ساکنان محلات حاشیه نشین(400 نفر) و همچنین کارشناسان (25نفر)، ضمن ارائه ماتریس های عوامل داخلی و خارجی، ماتریس ارزیابی موقعیت، اقدامات استراتژیک و ارائه استراتژی ها از طریق (SWOT) و همچنین تحلیل ماتریس های کمی برنامه ریزی استراتژی از طریق (QSPM) ، به اولویت بندی راهبردها در این زمینه پرداخته شده است. در راستای تحلیل پرسش نامه از کارشناسان نیز از روش آنتروپی شانون استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که موقعیت استراتژیک در این پژوهش ، استراتژی رقابتی (ST) ، است. جهت تعمیق بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته، سایر استراتژی ها نیز مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از مهم ترین راهبردهای مؤثر در راستای ارتقاء امنیت محیطی در محلات حاشیه نشین می توان به: بهره گیری از نظرات ساکنین و اعضای شورای محلات در راستای تهیه طرح های امنیتی - محیطی با نظارت متخصصین، تدوین برنامه جامع، هدفمند و منحصربه فرد جهت ایجاد بستر محیطی مناسب و توسعه زیرساخت های بنیادین محلات حاشیه نشین در راستای برقراری امنیت محیطی در این گونه محلات، اشاره نمود.
شناسایی مهمترین مولفه های طراحی محیط تعاملی بر ارتقا میزان خلاقیت کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
261 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مهمترین مولفه های طراحی محیط تعاملی بر ارتقا خلاقیت کودکان بود.روش پژوهش: در این پژوهش که از نوع کاربردی و ازنظر روش انجام، توصیفی - پیمایشی است و روش انجام به صورت کیفی و کمی است. جامعه آماری در این پژوهش در بخش شناسایی شاخص های طراحی محیط تعاملی موثر بر خلاقیت از نخبگان موضوعی و اساتید دانشگاهی استفاده شده است. در بخش رتبه بندی نیز جامعه آماری پژوهش مریبان مهد کودک های شهر تهران بودند. نمونه گیری در این پژوهش در دو بخش نظرخواهی از کارشناسان و میدانی انجام شد، که 15 مؤلفه و 85 شاخص از طریق پرسشنامه محقق ساخته ای که بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت تهیه شده، در سال1403 موردنظرسنجی قرارگرفته است. جامعه آماری در این پژوهش در بخش شناسایی شاخص های محیط تعاملی موثر بر خلاقیت از نخبگان موضوعی و اساتید دانشگاهی استفاده شده است. در بخش رتبه بندی نیز جامعه آماری پژوهش مربیان مهد کودک های منطقه یک شهر تهران بودند.که بر اساس فرمول کوکران نمونه آماری آن برابر با 165 نفر از مربیان مهدکودک ها می گردد. تجزیه وتحلیل داده ها پس از گرداوری اطلاعات حاصل از توزیع پرسشنامه ها و واردکردن آن ها در نرم افزار SPSS و Smart pls انجام پذیرفته است. یافته ها: بر این اساس از 85 شاخص اولیه شناسایی شده، 71 شاخص از دید نخبگان تایید و شناسایی شد که مبنای تجزیه و تحلیل در بخش کمی قرار گرفت.که پرسشنامه اصلی پژوهش بر اساس آن تدوین و در اختیار جامع آماری نمونه موردی بررسی قرار گرفت. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های طراحی محیط تعاملی موثر بر ارتقا خلاقیت کودکان در 12 دسته طبقه بندی شده اند که به ترتیب اهمیت عبارت بودند از: سرزندگی و شادی، انعطاف پذیری، مشارکت، محیط بازی ، تنوع، فضا، مبلمان، آرامش بخشی، امنیت، رنگ، محیط طبیعی و پیچیدگی.بحث و نتیجه گیری: مهمترین مولفه های طراحی محیط تعاملی بر ارتقا خلاقیت کودکان می باشد که این مولفه با توجه به نتایج جامع آماری که مربیان ومدیران مهدکودک های منطقه یک شهر تهران بودند در 12 دسته طبقه بندی شده اند که به ترتیب اهمیت که به ترتیب عبارت بودند از: سرزندگی و شادی، انعطاف پذیری، مشارکت، محیط بازی ، تنوع، فضا، مبلمان، آرامش بخشی، امنیت، رنگ، محیط طبیعی و پیچیدگی
تحلیلی بر زمینه های کالبدی جرم خیزی فضاهای شهری و ارائه راهکارهای طراحی پیشگیرانه، مورد پژوهی: خیابان انقلاب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین رویکردها در جهت افزایش امنیت، پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی است که بر طراحی شهری تمرکز دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی شرایط محیطی دقیق مؤثر در ایجاد رفتارهای آنومیک و مجرمانه در خیابان انقلاب تهران و ارائه راهکارهای طراحانه جهت کاهش آن ها در این مکان می باشد. در مطالعه پیش رو، برای رسیدن به هدف پژوهش از روشی ترکیبی استفاده شده است. بدین منظور، در بخش اول با استفاده از روش مکان سنجی (شامل برداشت میدانی و همچنین تهیه و تکمیل چک لیست کارشناسان و چک لیست جامع)، شرایط محیطی محدوده موردمطالعه در قالب مجموعه مؤلفه های شرایط جرم خیزی دسته بندی شده و راهکارهایی برای کاهش جرم در خیابان انقلاب تهران ارائه گردید. در بخش دوم این پژوهش و به منظور اولویت دهی به راهکارها و انتخاب راهکار بهینه برای جلوگیری از وقوع جرم و کاهش آن در محدوده موردمطالعه، از روش تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده گردید. بر اساس نتایج پژوهش، آلودگی های محیطی، آلودگی های دیداری، ازدحام و مسئله نور و روشنایی استاندارد در شب، مهم ترین عوامل محیطی رفتارهای آنومیک و مجرمانه در خیابان انقلاب تهران می باشند. همچنین، بهینه ترین راهکارها برای کاهش جرم و افزایش امنیت در محدوده موردمطالعه عبارت اند از: حذف مبلمان ها و عناصر الحاق شده به مسیر پیاده، تعریف خوانای فعالیت ها و کاربری ها در نقاط گنگ فضا، ایجاد نشانه و عناصر شاخص در طول مسیر، محدود کردن تبلیغات و ایجاد روشنایی استاندارد در طول شب برای انجام فعالیت. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، تغییرات جزئی در محیط می تواند اثرات بزرگی بر کاهش جرم و افزایش امنیت داشته باشد.
تحلیل چندمتغیره ترجیحات مسکونی ساکنان فاز یک شهرک اکباتان در تناسب با سبک زندگی معاصر
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به تحلیل ارتباط میان سبک زندگی و ترجیحات مسکونی ساکنان فاز یک شهرک اکباتان می پردازد. در دنیای معاصر، سبک زندگی به عنوان مفهومی چندبعدی در علوم اجتماعی و برنامه ریزی محیطی، نقش کلیدی در تعریف الگوهای سکونت ایفا می کند. شهرک اکباتان به عنوان یکی از نمونه های برجسته طراحی مسکن در ایران، بستری مناسب برای مطالعه تأثیر این مفهوم بر نیازهای مسکونی ارائه می دهد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر ترجیحات مسکونی با توجه به سبک زندگی و ویژگی های جمعیت شناختی ساکنان بوده است. سؤالات اصلی تحقیق شامل تأثیر متغیرهایی نظیر سن، جنسیت و شغل بر اولویت های مسکونی و چگونگی تأمین این نیازها از طریق طراحی محیط های انعطاف پذیر بوده است. در روش تحقیق به صورت ترکیبی از تحلیل های کمی و کیفی استفاده شده و داده ها از طریق پرسش نامه و مشاهدات میدانی جمع آوری گردیده است. یافته ها نشان می دهد که ترجیحات مسکونی ساکنان در پنج بعد اصلی شامل کیفیت فضاهای خصوصی، تعاملات در فضاهای نیمه عمومی، دسترسی به امکانات عمومی، انعطاف پذیری طراحی و حس تعلق به محیط قابل تحلیل است. ویژگی های جمعیت شناختی نظیر سن و مدت زمان سکونت نیز تأثیر مستقیم بر این ترجیحات دارند. به عنوان مثال، خانواده های بزرگ تر به فضاهای انعطاف پذیرتر و سالمندان به فضای سبز توجه بیشتری نشان می دهند، در حالی که افراد جوان تر به تعاملات اجتماعی در فضاهای نیمه عمومی اولویت می دهند. این پژوهش با ارائه تحلیل های چندمتغیره و تأکید بر طراحی محیط های مسکونی متناسب با سبک های زندگی متنوع، راهکارهایی برای ارتقای کیفیت زندگی و تطابق بهتر فضاهای مسکونی با نیازهای متغیر افراد ارائه می کند.
تحلیل میزان اثربخشی تجربیات تفریحی بر پرورش مهارت های اجتماعی و ارتقای هوش هیجانی کودکان (مطالعه موردی: خانه کودک باغ کتاب تهران)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز که رشد اجتماعی و هیجانی کودکان به عنوان یکی از دغدغه های اساسی تربیتی مطرح است، نقش محیط های فیزیکی و فضاهای تفریحی در شکل گیری این مهارت ها بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. با این حال، شناخت دقیق چگونگی تأثیر طراحی فضاهای کودک محور بر توانمندی های هیجانی و اجتماعی کودکان، همچنان نیازمند بررسی های علمی و میدانی است. هدف این پژوهش، بررسی میزان اثربخشی تجربیات تفریحی در فضاهای کودک محور بر پرورش مهارت های اجتماعی و ارتقای هوش هیجانی کودکان است. در همین راستا، خانه کودک باغ کتاب تهران به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد. این تحقیق با روش ترکیبی کمی- کیفی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کودکان 4 تا 12سال و مربیان مرتبط با آن ها بود که داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری شد. برای تحلیل داده های کمی از آزمون های آماری شامل همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل عامل تأییدی (CFA) استفاده شد و مدل نهایی در نرم افزار AMOS شبیه سازی گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه هایی چون بازی های خلاقانه، تعاملات گروهی، تحریک حواس و حرکت، و فعالیت های اجتماعی ساختاریافته تأثیر مثبتی بر ابعاد مختلف هوش هیجانی از جمله خودآگاهی هیجانی، همدلی، مدیریت احساسات و همچنین مهارت های اجتماعی همچون همکاری، ارتباط و حل مسئله اجتماعی دارند. نتایج پژوهش نشان می دهد همچنین بر اهمیت طراحی هوشمندانه فضاهای تفریحی در ارتقاء قابلیت های فردی و اجتماعی نسل آینده تأکید می کند. بر اساس نتایج، پیشنهاد می شود طراحان شهری و معماران با رویکردی خلاقانه و مبتنی بر نیازهای رشدی کودکان، بسترهای مناسبی برای تجربه، تعامل و یادگیری هیجانی- اجتماعی در فضاهای تفریحی فراهم آورند.