مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
اعتراض
حوزههای تخصصی:
تأملات یا اندیشه های خیامی از زمان رودکی تا دوره ی معاصر در شعر فارسی رواج داشته است. شک و پرسش های فلسفی، اعتراض و عصیان، تأکید بر ناپایداری عمر و ناگزیری مرگ، استحاله و دعوت به اغتنام فرصت و شادخواری در تمامی دوره های ادبی، کم و بیش دیده می شود؛ با این حال به دلیل توجه خاص خیام به این اندیشه ها، از آنها با عنوان تأملات خیامی یاد می شود. تأملات خیامی در اندیشه، شخصیت و شعر مهدی اخوان ثالث جایگاه ویژه ای دارد. نارضایتی اخوان از اوضاع نابسامان جامعه در دوره ی پهلوی دوم، به ویژه در دهه ی سی، زمینه ساز عصیان فلسفی او می گردد و نهایتاً گله ی شاعر از تقدیر، اعتراض و عصیان فلسفی را به ویژه در مرثیه های اخوان پدیدار می نماید. با این حال، اخوان در بسیاری موارد نسبت به خیام لحنی صریح تر، تندتر و تلخ تر دارد و اعتراض ها، شکایت ها و عصیان های فلسفی او گاه یادآور شطحیات برخی عرفاست. مقاله ی حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی بر آن است تا با تأملی در سروده های اخوان، طی دوره های گوناگون زندگی اش، اعتراض و عصیان خیامی و زمینه های آن را در دو بخش سیاسی اجتماعی و فلسفی مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
بازتاب کنش سیاسی توده ها در لطیفه های عصر پیشامشروطه، دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کثرت لطیفه سازی و بذله گویی مردم ایران به ویژه درباره نخبگان حاکم در عصر قاجاریه، بررسی جایگاه آن ها را در حیات سیاسی توده ها، مهم جلوه می دهد. اختصار و ایجاز و همچنین جاذبه ذاتی مطایبه، سبب انتشار سریع این لطیفه ها در جامعه شده و از آن ها ابزاری کارآمد در منازعات سیاسی توده ها ساخته است.پرسش این جاست که این لطیفه ها به دنبال خدشه دار کردن کدام یک از بخش های روایت رسمی حکومت بودند و پیرو آن کدام یک از ساحت های سلطه را نفی می کردند؟ فرض ما بر این است که در میان این لطیفه ها، آن هایی که درباره اقتدار حکومت و نیز سیادت ذاتی اجزاء آن بر عامه مردم، مناقشه می کردند، جایگاه ویژه ای دارند. در لطیفه هایی که اقتدار حکومت را نفی می کردند شاهد نافرمانی صریح نماینده عامه در برابر نماینده حکومت هستیم که با موفقیت نماینده مردم به پایان می رسد و در لطیفه هایی که با ادعای برتری ذاتی نخبگان حاکم مقابله می کردند ضعف های شخصیتی فرادستان برجسته می شد تا تصویری که روایت رسمی از آن ها به عنوان موجوداتی فراانسانی ساخته بود مخدوش شود. مردم با بهره بردن از این لطیفه ها به صورت هم زمان سلطه مادی و منزلتی ارباب قدرت را به چالش می کشیدند و در این میان، تلاش آن ها بیشتر بر خنثاسازی سلطه منزلتی متمرکز بود. چارچوب نظری پژوهش، نظریه «روایت های نهانی» جیمز سی. اسکات است که تلاش کرده است مقاومت توده ها را در دوره هایی که بدون اعتراض آشکار به نقد قدرت می پردازند تبیین کند. پیش از این، پژوهشی که به تحلیل لطیفه های سیاسی عصر پیشامشروطه پرداخته باشد، منتشر نشده است.
نقد دولت در ترانه های عامیانه دوره قاجاریه، عصر پیشامشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۷
1 - 33
حوزههای تخصصی:
نقد دولت و نخبگان حاکم بخش مهمی از حیات سیاسی توده ها را تشکیل می دهد؛ اما کنش سیاسی فرودستان در عصر پیشامشروطه، به جز موارد نادر شورش و بلوا، در فرهنگ عامیانه آنها بازتاب یافته است. در این میان، ترانه از متداول ترین قالب های ادبی فرهنگ عامیانه بود. توده ها مجبور بودند برای مصون ماندن از تعرض ماموران دولت، اعتراض یا دیدگاه سیاسی خود را با استتارهای ساده یا پیچیده در سطح جامعه مطرح کنند. ظرفیت های شفاهی فرهنگ عامیانه امکان استتار ساده را در اختیار آنها می گذاشت و در استتار پیچیده، با بهره بردن از تمثیل و رمز، ترانه هایی را می آفریدند که امکان دو خوانش سیاسی و بی ضرر از آنها وجود داشت. این پژوهش تلاش می کند تا به این پرسش ها پاسخ دهد که ترانه های عامیانه سیاسی در عصر پیشامشروطه در دوران قاجاریه چه درون مایه هایی داشتند و استتار این مضمون ها در ترانه ها با استفاده از چه روش هایی انجام می شد؟ فرض پژوهش این است که درونمایه این ترانه ها بیشتر بر نفی عناصر سازنده «نمایش عمومی دولت» استوار بود. همچنین تهدید پوشیده دولت و دادخواهی از مضامین دیگر این ترانه ها بودند. توده ها برای استتار این درون مایه ها از شیوه هایی همچون تلطیف تهدیدها، وارونگی نمادین، یادبود فرمانروای نیک سرشت و شاه دوستی ساده لوحانه بهره می بردند. چهارچوب مفهومی پژوهش نظریه «روایت های نهانی» جیمز سی. اسکات است.
مداخله شخص ثالث در دادرسی کیفری؛ جلوه ها و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیین دادرسی کیفری، حقوق طرفین دعوا، همواره مورد توجه حقوقدانان و قانون گذاران بوده و برای جلوگیری از تضییع حق ایشان راهکارهایی پیش بینی شده است؛ اما تابه حال حقوق اشخاص ثالث در دادرسی های کیفری جز در موارد استثنایی مورد توجه قرار نگرفته و بدان توجه نشده است. یکی از چالش های پیش روی اشخاص ثالث، عدم پذیرش آنان از سوی دادرسان دادگاه های کیفری و نبود رویه ای واحد در این خصوص است. هدف پژوهش حاضر، معرفی جلوه های مداخله شخص ثالث در دادرسی های کیفری و موانع این مداخله است. روش پژوهش حاضر، بر مبنای توصیف و تحلیل داده هایی است که از طریق مطالعه پیرامون مبحث اشخاص ثالث و مشاهده رویه دادگاه ها در این خصوص به دست آمد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که از مهم ترین نواقص آیین دادرسی کیفری در زمینه مداخله اشخاص ثالث در دعاوی کیفری، عدم تصریح در قانون و هم چنین، پذیرش اعتبار امر مختوم کیفری است. باوجوداین، توجه به محتوای برخی مواد قانونی همچون ماده 418 ق.آ.د.م، ماده 215 ق.م.ا و ماده 148 ق.آ.د.ک، نشان دهنده اهمیت جایگاه شخص ثالث در دادرسی کیفری و پذیرش آن توسط قانون گذار است. بررسی شرایط اعتبار امر مختوم کیفری نیز نمایانگر عدم وجود شرایط کامل تحقق این قاعده در رابطه با آراء کیفری است که جنبه مالی دارند. ازجمله راهکارهایی که می توان جهت کاهش تعارض آرا پیشنهاد داد، توجه به رویه های قضایی پذیرش شخص ثالث و الگو گرفتن از آن ها و هم چنین توجه به محتوای مواد قانونی ذکرشده و عدم تأکید صرف به تصریح در قانون می باشد چراکه تفسیرهای قضایی راه حل مناسبی در این زمینه است.
چالش های اجرای حکم غیابی در محاکم قضایی ایران
حوزههای تخصصی:
اعتراض به آرای غیابی در دعاوی مدنی (واخواهی) از زمانهای گذشته و باتوجه به سابقه فقهی اش در قوانین مربوط به آئین دادرسی مدنی، پیش بینی شده است و یکی از موضوعاتی است که در آئین دادرسی مدنی به آن پرداخته و نوعی اعتراض به حکم غیابی بوده و دارای آثاری از قیبل انتقالی و تعلیقی بوده و همچنین دارای شرایط شکلی و ماهوی ونسبت به واخواه و واخوانده دارای اثر می باشد. ضرورت رسیدگی غیابی در بعضی موارد و همچنین ضرورت حفظ حقوق محکوم علیه غائب، قانونگذار را بر آن داشت که در جهت جمع بین این دو مصلحت، حق واخواهی را برای شخص محکوم علیه غائب شناسایی نماید. سیر تحولات قانونگذاری در ارتباط با دادرسی و حکم غیابی در حقوق ایران مواضع متغیری را نشان می دهد. قانونگذار ایرانی پس از چند دهه از اجرای نخستین مقررات دادرسی مدنی، در خصوص احکام غیابی دو معیار ابلاغ واقعی به خوانده و قابلیت تجدید نظر از رأی غیابی را به ترتیب موجب حضوری تلقی شدن رأی و عدم امکان واخواهی آن دانست. این معیارها، پس از پیروزی انقلاب اسلامی بی اعتبار شد. تا این که در سال 1379 قانونگذار ابلاغ واقعی را موجب حضوری شدن حکم دانست. در فقه امامیه نیز به رغم تجویز رسیدگی غیابی، حضور یا عدم حضور خوانده شاخص توصیف رأی به حضوری یا غیابی است. درقانون جدیدآئین دادرسی مدنی مصوب 1379 نیز این حق برای شخص غائب پیش بینی، اما ضوابط و مقررات مربوط به آن بطور ناقص و بدون توجه کافی به اهمیت این مرحله از دادرسی تدوین گردیده است و آنگونه که باید، حقوق و تکالیف طرفین دادرسی را مشخص ننموده که این موضوع سبب ایجاد اختلاف نظر بین حقوقدانان در برخی از ضوابط، شرایط، آثار و......واخواهی شده که این پژوهش درصدد بررسی و نقد نظرات مذکور و ارایه راه حل هایی منطقی است که با اصول و قواعد حقوقی کشورمان نیز منطبق باشد.
بررسی نظرهای کاربران فضای مجازی در خصوص اخبار منتشره در خبرگزاریهای داخلی و خارجی فارسی زبان پیرامون پدیده "دختران خیابان انقلاب"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۷)
71 - 91
حوزههای تخصصی:
“دختران خیابان انقلاب” نام حرکتی اعتراضی است که در آن دختران و زنان به نشانه اعتراض به حجاب در ایران، با حرکتی نمادین روسری خود را در خیابان از سر برمی دارند. پژوهشگران تصمیم گرفتند تا نوع مواجهه مخاطبان، با این پدیده اجتماعی را بر اساس نظرهایی که خبرگزاری های مختلف در فضای مجازی به اشتراک می گذارند، بررسی کنند. در این راستا، نظر کاربران فضای مجازی نسبت به اخبار منتشرشده در خصوص رویداد رسانه ای دختران خیابان انقلاب، در زمستان سال 1396، انتخاب و تحلیل محتوای کیفی استقرایی آن در دستور کار قرار گرفت. برخی از یافته های این پژوهش، که ما را از نظر کاربران در زمینه رویداد دختران خیابان انقلاب مطلع می کند شامل عوامل بروز این اعتراض ها، عوامل مداخله گر در این اعتراض ها، نوع مواجهه حکومت با معترضان، کارکردها و کژکارکردهای موضوع اعتراض، رابطه حکومت و دین اسلام با معترضان و موضوع اعتراض، ویژگی های معترضان، وضعیت حکومت در هنگام اعتراض ها و در آینده و موارد دیگر است.
الگو و فرایند کنش های سیاسی قومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل انواع کنش های سیاسی قومی در ایران و فرایند شکل گیری و توسعه آنها در وضعیت های متفاوت دولت مندی و حکومت داری، با نیت کمک به تحلیل ریشه های رفتاری قومیت ها و سیاست گذاری از طریق ارائه الگوهای کنش سیاسی قومیت های ایرانی است. در بررسی الگو و فرایند کنش سیاسی قومی، از چارچوب نظری «اعتراض، خروج و وفاداری» آلبرت هیرشمن بهره گرفته شده است.
صلاحیت ایکسید در پرتو رأی 2018 این دیوان در دعوای شرکت ماسدار علیه دولت اسپانیا در مورد سرمایه گذاری در حوزه انرژی های تجدیدپذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق انرژی دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
295 - 312
حوزههای تخصصی:
مرکز بین المللی حل وفصل اختلافات سرمایه گذاری (ایکسید) در 16 می 2018، رأی نهایی خود در خصوص دعوای شرکت هلندی ماسدار علیه دولت اسپانیا را صادر کرد. دیوان ضمن تأیید نقض منشور انرژی از سوی دولت اسپانیا، این دولت را به جبران خسارت وارده به خواهان محکوم کرد. احراز صلاحیت دیوان و پذیرش دعوا، در حالی است که صلاحیت دیوان از جنبه های مختلف شخصی، موضوعی و اولویت اتحادیه اروپا مورد اعتراض دولت اسپانیا قرار گرفته بود. در این باره، مبنای اصلی استنادات خواهان و خوانده و تجزیه و تحلیل دیوان مبتنی بر منشور انرژی و کنوانسیون ایکسید است؛ زیرا هر دو سند برای دولت هلند به عنوان دولت متبوع خواهان و دولت اسپانیا به عنوان خوانده، لازم الاجراست. با توجه به اینکه، یکی از دستاوردهای مهم این رأی، بررسی ابعاد مختلف صلاحیت ایکسید در زمینه اختلافات ناشی از سرمایه گذاری در حوزه انرژی های تجدیدپذیر است، نوشتار پیش رو، درپی واکاوی این مباحث است.
تحلیل مضامین توئیت های جریان های سیاسی ایران در حوادث دی ۱۳۹۶
منبع:
علوم خبری سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
111 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله شناخت مضامین اصلی توئیت های چهره های وابسته به جریان های سیاسی ایران در حوادث دی ۱۳۹۶ است. علت انتخاب توئیتر به عنوان محمل پژوهش تبدیل شدن آن به رسانه ای جریان ساز در ایران و نیز گرایش شخصیت ها و تشکل های سیاسی به بهره گیری از آن به منظور انتقال دیدگاه های سیاسی خود در سال های اخیر از جمله در حوادث یاد شده است. پرسش اصلی مقاله این است که جریان های سیاسی در ایران چه نگرشی به این اعتراضات داشتند و چگونه آن را تبیین کرده اند؟ پژوهش از نوع کیفی است که با روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار MAXQDA اجرا شده است. جامعه آماری تحقیق نیز پیام های توئیت شده چهره های منتسب به جریان های سیاسی در قبال این حوادث است. یافته های پژوهش در قالب پنج مضمون « ماهیت و نوع رویداد، عوامل داخلی و خارجی، مطالبات، پیامدها و راهکارها» دسته بندی شدند. یافته های پژوهش نشان داد از نگاه چهره های وابسته با جریان های سیاسی ایران با وجود برخی اختلافات، اما حوادث دی ۱۳۹۶ از نوع اعتراض و با ماهیت غالب مردمی بوده است که مشکلات اقتصادی و انسداد سیاسی مهمترین علل داخلی آن را شکل داده است. همچنین احتمال گسترش ناآرامی ها در سطح کشور مهمترین پیامد برشمرده شده برای اعتراضات بوده است. لزوم توجه به مطالبات اقتصادی و نیز مطالبات سیاسی نیز بهترین راهکار برون رفت از نگاه توئیت کنندگان بوده است.
بررسی ادب اعتراض در شعر سنایی و مولوی با تأکید بر اعتراض های اجتماعی
منبع:
شفای دل سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1 - 24
حوزههای تخصصی:
ادب اعتراضی به عنوان یک نوع ادبی مشخص در ادبیات ما مطرح نبوده است، اما در مضامین تمامی انواع ادبی، قابل دریافت است. یکی از نمودهای آن در ادبیات عرفانی است. ادبیات عرفانی بستر مناسبی برای بازگویی انواع اعتراض هاست. عارف با توجه به رسالت اخلاقی خود در برابر ناهنجاری های مختلف جامعه اعتراض می کند و در صدد این است که انسان را به وارستگی برساند. یکی از پربسامدترین اعتراض ها در عرفان، اعتراض به اوضاع جامعه است که در نظر ما، شاعران عارف با هدف اعتراض به اوضاع اجتماعی و اخلاقی جامعه به عرفان گراییده اند. در این مقاله اشعار سنایی و مولوی به عنوان دو شاعر برجسته عرفان در زمینه اعتراض های اجتماعی بررسی شده است. بررسی نشان می دهد زمانه زندگی دو شاعر با ناهنجاری های سیاسی- اجتماعی و دینی وسیعی روبه روست که در شعر آنها منعکس شده است. سنایی با صراحت بیشتر و مولوی در لایه های پنهان تمثیل ها به جامعه نابسامان اعتراض کرده اند. مهم ترین اعتراض مشترک آنها به جامعه مستبد و بی دین است و از اقشار مردم به حکومت داران ظالم و جاهل، صوفیان ریاکار و شهوت پرست و مردمی که از اخلاق انسانی دور شدند، اعتراض کرده اند. هر دو نیز در اعتراض به اوضاع و وضعیت اقشار مردم، سعی می کنند با آشنا ساختن انسان به اصل الهی خویش از ناهنجاری های اجتماع بکاهند.
طرق اعتراض به آرای داوری داخلی و تجاری بین المللی
حوزههای تخصصی:
داوری بعنوان یکی از بهترین و کارآمدترین روشهای حل وفصل مسالمت آمیز اختلافات بویژه در زمینه ی روابط تجاری، مورد توجه دولتها، حقوقدانان و بازرگانان قرار گرفته است. ویژگی الزام آوربودن رای داور را نمی توان به آرائی که بر مبنای اشتباه، رشوه یا نقض حقوق اساسی طرفین صادر شده اند، سرایت داد. بر همین مبنا و بمنظور جلوگیری از مواردی چون، سوءاستفاده های احتمالی طرفین، تجاوز داوران از حدود اختیارات و …، اعتراض به آراء داوری چه در مقررات ملی و چه در اسناد مهم بین المللی مورد توجه و حمایت قرار گرفته است. با این حال حمایت از جریان داوری ایجاب می نماید، جهات اعتراض به رای و موارد نقض آن تا حد امکان، حداقلی باشد، والا تنوع آنها همواره دستاویزی خواهد بود در دست محکوم علیه تا بتواند به راحتی از اجرای رای شانه خالی کند و این با هدف و فلسفه ی وجوبی داوری در تضاد و تعارض است. در ایران مهمترین قانون موجود در باب داوری، قانون داوری تجاری ایران مصوب ۱۳۷۶ بوده که ملهم از قانون نمونه آنسیترال ۱۹۸۵ کمیسیون اقتصادی سازمان ملل متحد می باشد و گرچه تصویب آن حرکتی روبه جلو به حساب می آید ولی این قانون هنوز در زمینه هایی چون تعیین تابعیت رای داور، محدوده ی اعمال قانون، جهات ابطال رای، آثار اعتراض به رای داور بر روند اجرائی آن دارای کاستی هایی است. در تمامی نظامهای حقوقی نظارت محاکم بر رای رای داوری برسمیت شناخته شده، و رای در دادگاه کشوری قابل اعتراض است که نزدیکترین ارتباط را با دعوی داراست؛ موارد نقض آراء داوری در مقررات ملی و اسناد بین المللی مشابه، و تقریبا یکسان می باشد.
تحلیلی بر نقش روزنامه ها و دامنه ی تأثیرگذاری آن ها در اعتراض های عصر ناصری (1313-1264 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده ی اعتراض، ایرانِ عصر ناصری را به یکی از دوره های پرتنش در تاریخ مناسبات دولت و ملت در ایرانِ عصر قاجار مبدل ساخت. ضعف دولت، چالش های فراگیر اقتصادی، گذار تدریجی جامعه ی ایران از دوران سنت به مدرنیته، تغییر در مناسبات خارجی ایران، ناکارآمدی ساختاری و عواملی ازاین دست، در گستره ای نسبتاً وسیع، به نارضایتی ها و اعتراضات تقریباً سراسری در اغلب ولایات ایران دامن زد. آنچه تا حدودی سبب شد تا بخشی از این اعتراضات در گستره ای نسبتاً وسیع تر در ایران به تحریک و تشویق افکار عمومی نسبت به وضع موجود یاری رساند، روزنامه ها بودند. اختر و قانون، جزو معدود روزنامه های اواخر سلطنت ناصرالدین شاه به شمار می آیند که با مسئله ی اعتراضات این دوره پیوندی تأثیرگذار برقرار و در تأثیرگذاری فزاینده ی این اعتراضات بر تحولات آتی ایران نقشی پررنگ ایفا کردند. پرسش اصلی این پژوهش این است که دامنه ی تأثیرگذاری روزنامه ها درروند اعتراضات عصر ناصری تحت تأثیر چه عواملی قرار گرفت و نقش دو روزنامه ی نامبرده در اعتراضات متأخر این دوره بر چه اساسی شکل گرفت؟ در این پژوهش، به روشی توصیفی- تحلیلی، این فرضیه موردبررسی قرار خواهد گرفت که روزنامه های عصر ناصری توانایی بازتاب وسیع اعتراضات عصر ناصری را پیدا نکرد اما در معدود اعتراض های اواخر عصر ناصری، به یکی از مهم ترین ابزارها در فراگیرشان اعتراضات این دوره مبدل شدند.
بررسی مؤلفه های کارناوال باختین در شعرحافظ
حوزههای تخصصی:
کارناوال ها، جشن های عامیانه و عمومی هستند که در آن ها، طبقات اجتماعی واژگونه می شوند . دلقک ها، پادشاه؛ احمق ها ،خردمند ومقدّسین، مسخره می شوند . به این ترتیب،نسبی بودن همه ادعاها با طنزی شیرین به نمایش گذاشته می شود.میخائیل باختین، منتقد بزرگ قرن بیستم،نخستین بار،نظریه کارناوال گرایی را که زیر مجموعه فرهنگ عامه و طنز می شود، در ادبیات مطرح کرد.با این فرض که می توان خوانشی دیگر مبتنی بر نظریه کارناوال گرایی در ادبیات بر شعر حافظ داشت؛ محقق در این مقاله کوشیده است به ردیابی مؤلفه های کارناوال از جمله: حضور محتوای فلسفی،غیر مذهبی بودن،وجود شخصیتی بهلول وار،قلمرو آرمان شهری،و گروتسک ،در شعر حافظ بپردازد.به این منظور، با روشی تحلیلی پس از توضیح درباره نظریه کارناوال گرایی باختین و مؤلفه های آن به بررسی و تحلیل این مؤلفه ها با ذکر شواهد در شعر حافظ،پرداخته می شود.
اعتراض در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر اعتراض، به عنوان یکی از زیرمجموعه های شعر متعهد، از دیرباز در ادبیات فارسی به اشکال مختلف وجود داشته است. آثار اغلب شعرا و نویسندگان برجسته ایرانی از گذشته تا امروز ، آیینه تمام نمای محیط و روزگار زندگی آنان بوده است. چنان که بسیاری از آنان در تحلیل و تبیین دشواری های زندگی به مراتب تیز بین تر و حساس تر از سایر دانشمندان اجتماعی بوده اند و نسبت به مسایل و مشکلات جامعه، احساس مسؤولیت می کردند؛ در نتیجه با سرودن اشعار اعتراضی، در برابر ناراستی ها و کج روی های هیأت های حاکمه و اقشار مختلف اجتماع، از نوع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... واکنش نشان می دادند. یکی از این شاعران و اندیشمندان مولانا جلال الدین محمد بلخی می باشد. سخن گفتن از مولانا و اندیشه های سیاسی اجتماعی او کاری بس دشوار است و در این زمینه هر کسی بنا بر ظن خود یار مولانا می شود؛ با این حال، با توجه به شور و حال عرفانی مولوی هرچند که در بادی امر به نظر می رسد که او هیچ توجهی به اوضاع روزگارش ندارد و از سیاست های حاکمان زمانش برکنار است، لیکن با تحقیق در آثارش، دیدگاه های سیاسی اجتماعی و انتقادی او را می توان یافت. همچنین می توان اوضاع روزگارش و مناسبات حاکم بر ضوابط و سیاست عصرش را در جای جای اشعارش باز نمایاند و گوشه هایی از اعمال زور و خشونت حاکمان و وابستگان به جناح حاکم را به تصویر کشید . هدف از این مقاله که به روش توصیفی و نحلیلی انجام پذیرفت، بررسی شعر اعتراض در مثنوی مولانا است؛ به این منظور، اشعار اعتراضی مولانا در مثنوی مولانا مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.
تحلیل گفتمان انتقادی نافرمانی مدنی در یک سازمان دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کشف ایستارهای موجود درباره نافرمانی مدنی در یک سازمان دولتی انجام شده است. راهبرد پژوهش، تحلیل گفتمان انتقادی و مشارکت کنندگان تعداد 20 نفر از کارکنان سازمان یادشده بودند که با روش های نمونه گیری بیشینه تنوع و نوعی انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته تا مرحله اشباع نظری ادامه پیدا کرد. برای تحلیل داده ها براساس رهیافت فرکلاف سه مرحله وصف، تفسیر و تبیین انجام شد. یافته ها به کشف سه گفتمان نافرمانی مدنی به مثابه رفتاری تابو، طبیعی و ضروری منجر شد. بر اساس گفتمان تابو نافرمانی مدنی، رفتاری غیررسمی و مخرب با پیامدهای کژکارکردی برای سازمان است، در نتیجه امری غیرمجاز تلقی می شود. در گفتمان طبیعی، نافرمانی مدنی یک سازوکار جبری نهفته در طبیعت سازمان است؛ به طوری که وقتی روال جاری سازمان قادر به پاسخگویی به مطالبات عدالت خواهانه اعضا نباشد، به طور طبیعی گروهی از آنها به نافرمانی مدنی مبادرت می ورزند. در گفتمان ضروری، نافرمانی مدنی پدیده ای اکتسابی از سوی آن دسته از اعضای سازمان محسوب می شود که در اثر بی عدالتی سازمانی به ناکامی و انسداد روان شناختی رسیده اند و آن را به عنوان آخرین راه چاره و داروی معالجه کننده بیماری بی عدالتی در سازمان می دانند.
نحوه رسیدگی دادگاه کیفری به اعتراض به قرارهای دادسرای ناصالح
منبع:
تعالی حقوق زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶
86 - 115
حوزههای تخصصی:
رسیدگی به امر کیفری باید از سوی مقام و مرجع صالح باشد. اگر دادسرایی، علیرغم عدم صلاحیت ،یکی از قرارهای قابل اعتراض را صادرکند، با اعتراض شاکی یا متهم به این قرار، پرونده جهت رسیدگی به دادگاه صالح از نظر دادسرا، ارسال می شود. با توجه به ماده 117 و 121 قانون آیین دادرسی کیفری 1392 می توان گفت که فقدان صلاحیت موجبی برای نقض قرارهای اعدادی دادسرا توسط دادگاه نیست لذا این قرارها از بحث ما کنار گذاشته می شوند ولکن قرارهای نهایی صادره توسط مرجع ناصالح قابل تایید نیستند. نقض قرارهای نهایی نادرست دادسرا نیز تابع اعتراض شاکی و رسیدگی دادگاه به آن وفق ماده 274 قانون مذکور است و فقدان صلاحیت دادسرا، یک ایراد شکلی است که ربطی به اعتراض شاکی ندارد اما مانع تایید قرار مرجع ناصالح می باشد. آیا با این ایراد شکلی و به استناد ماده فوق الذکر، دادگاه می تواند قرارهای نهایی معترض عنه را نقض نماید؟ بنظر ماده مذکور پاسخگوی این سوال نیست و همین امر رویه قضایی و دکترین حقوقی را دچار اختلاف نموده است.این مقاله در صدد رفع این مشکل با تفسیر شبکه ای از قانون صدر الذکر و قوانین مرتبط در کنار تحلیل دکترین و رویه قضایی موجود است.
مطالعه تطبیقی جایگاه و اصول ناظر بر عملکرد مراجع شبه قضایی در سلب مالکیت املاک اشخاص در حقوق انگلیس و ایران
منبع:
تعالی حقوق سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
68 - 109
حوزههای تخصصی:
تملک قهری ملک اشخاص از سوی دستگاههای اجرائی در راستای منفعت عمومی باپرداخت غرامتو رعایت قانون مجازاست در راستای تحقق چنین امری قانون بایدبه اشخاصی که حقوق آنان درملک تحت تاثیراقدامات مرتبط با تملک قرار میگیرد، فرصت لازم جهت اعتراض به فرآیندتملک وحفظ حق غرامت بدهد.نظام های حقوقی سازوکارهای مختلفی رابا حضور دادگاه ویامراجع شبه قضایی دراین موردبکار گرفته اند.مراجع شبه قضایی به جهت ویژگی سرعت، هزینه پائین، تخصص در رسیدگی راهکاری مناسب رادر این زمینه ایجادنموده اند.دراین مقاله بانگرشی تحلیلی-تطبیقی در حقوق ایران وانگلیس به دنبال پاسخ به این موضوع هستیم که جایگاه مراجع شبه قضایی درفرآیند تملک چیست؟ و باچه اصولی دراین مراجع،حقوق مالکین واشخاص متاثر از تملک حفظ می گردد؟در نظام انگلیس وزیرمرتبط باطرح تملک،بادوشیوه آیین رسیدگی مکتوب ورسیدگی عمومی،نسبت به اعتراض به فرآیند تملک، رسیدگی می نماید. دیوان املاک نیزتحت آیین استاندارد، ساده، خاص و مکتوب نسبت به تعیین غرامت صاحبان حقوق اقدام می نماید.درهردوشیوه اطلاع صاحبان حقوق نسبت به مفادتصمیم مقام اداری،اصول عدالت طبیعی،استماع اظهارات ودلایل طرفین، مستندومستدل بودن تصمیمات،قابلیت تجدیدنظربه رسمیت شناخته شده-است.امادرحقوق ایران قواعدمتناظردرمورداعتراض به فرآیند تملک درمرجعی شبه قضایی پیش بینی نشده است و درتعیین غرامت نیز باوجود پیش بینی هیات کارشناسی قواعد موجوددلالت بر حضور موثر صاحبان حقوق برای حفظحقوق خود نمی باشد. به همین جهت پیشنهاداتی برای اصلاح قوانین ارائه شده-است.
انگیزه ها و آماج های طنز شمس تبریزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال چهارم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
77 - 87
حوزههای تخصصی:
طنز گونه ای ادبی است که با دیگر گونه های شوخ طبعی از جمله هجو، هزل و مطایبه پیوندهای مشترک و ناگسستنی دارد. به همین دلیل طنزپژوهانی که در تعاریف خود سعی داشته اند بین طنز و واژگان پیرامون آن تفکیک و مرزبندی دقیق قائل شوند، معمولاً دچار اغتشاش و سر در گمی شده اند؛ بویژه اینکه میان طنز در معنی سنّتی آن با طنز مدرن تا حدودی تفاوت است. زبان طنزآمیز برخی از متون عرفانی، منعکس کننده اوضاع اجتماعی و فرهنگی حاکم بر روزگار آفرینش خود هستند، ابزاری ادبی برای عصیان در برابر جامعه و تبلیغ باورهای درست از طریق نقد باورهای نادرست است. سلطان الاولیا و الاقطاب تاج المعشوقین، شمس الدین والحق، محمدبن علی بن ملک تبریزی (ت582 ه.ق) است که از دریچه های مختلف می توان به اثر او نگریست، از جمله طنز را در اثر وی بررسی کرد. شمس تبریزی مفهوم را با لحن های متفاوت و بالاخص الحان طنزآمیز و مفرّح به مخاطب منتقل می کند. در این پژوهش پس از گفتاری کوتاه درباره چیستی طنز، سعی شده است که با توجه به طنز موجود در ادبیات کلاسیک، این مقوله را در مقالات شمس بررسی کنیم و به چند هدف برجسته وی نظیر طنز در نکوهش صوفیان ریایی، تعریض به عارفان، جنبه تعلیمی هزل، روحیه شاد شمس، بی رنگی در مرحله کمال، و طنز در نبرد با مفاسد اجتماعی اشاره کنیم.
اعتراض اجتماعی در شعر قیصر امین پور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ادب اعتراض، مقوله ای از ادبیات است که طی آن هنرمند به منظور بیان مشکلات جامعه و روشنگری و آگاهی بخشی، نارضایتی خود را از وضع موجود ابراز می دارد. شاعران متعهد، به واسطه رسالت و مسئولیتی که بر دوش خود احساس می کنند، نسبت به نابهنجاری های گوناگونی که به ویژه در ساختار اجتماعی و سیاسی می بینند، واکنش نشان می دهند. در ادبیات سنتی شاعرانی نظیر ناصرخسرو، سنایی، سعدی و حافظ و عبید زاکانی برای تحقق آرمان هایشان، اشعاری گاه صریح و روشن و گاه در لفافه و سربسته با ابزارهایی چون، رمز، کنایه، پندواندرز، هجو و طنز عرضه کردند. انقلاب مشروطه و کودتای 28 مرداد و حتی ادبیات هشت سال دفاع مقدس، مهم ترین ادواری هستند که شاعرانی معترض و آتشین سخن در دامان خویش پرورانده اند. قیصر امین پور یکی از شاعرانی است که با وجود شخصیت صلح جو و آرامش طلبی که دارد، ابعاد گوناگون اعتراضات اجتماعی، مذهبی، سیاسی و حتی فلسفی در آثار وی دیده می شود. قیصر، شاعری عدالت خواه است و روحیه اعتراضی و عدالت خواه او در اغلب آثارش به چشم می خورد. وی از «من» شخصی می گذرد و به «من» جهانی می رسد و به این ترتیب ابعاد گوناگون اعتراض را به تصویر می کشد. سه محور بنیادین اعتراض در شعر قیصر، شامل استکبارستیزی و اندیشه های ضد جنگ شاعر در قالب اعتراضات سیاسی؛ افکار پرسش گرایانه پیرامون نظام هستی، در قالب اعتراضات فلسفی؛ و نکوهش نابهنجاری هایی گوناگون اجتماع در قالب اعتراضات اجتماعی است. قیصر در قلمرو اعتراض شاعری میانه رو است. با این حال «چراها» و «دردها» در آثار قیصر بیانگر دغدغه ویژه او نسبت به جامعه پیرامون خود است که این مقاله، به این بخش از اندیشه های قیصر اختصاص یافته است.
رجزخوانی و برانگیختن احساسات و عواطف در شعر دفاع مقدس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
75 - 82
حوزههای تخصصی:
ادبیات و به تبع آن شعر همواره دوشادوش ملّت حرکت کرده و همچون آیینه ای بازتاب دهنده و منعکس کننده اوضاع جامعه بوده است. با شکل گیری انقلاب اسلامی ایران و به دنبال آن بروز جنگ تحمیلی، شاهد حضور شاعرانی متعهد و دلسوز در جامعه هستیم. پدیده جنگ، سبب تحوّل فضای ایرانِ پس از انقلاب اسلامی شده و نیز تغییر جوّ مبارزاتی و تظاهراتی و اشعار شعارگونه و تهییجی بر ضد ستمشاهی، به سمت و سوی دفاع مقدس و شاعران ذهن خویش را به مبارزه با دشمن غاصب و تهییج مبارزان به دفاع از وطن و مقابله با بعثیان معطوف دارند؛ شاعران همچنین در نقابل فضای ناسالم جبهه گرفته و به اعتراض به ظلم و ستم غاصبان متجاوز پرداختند. مقاله حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بیان ستم های غاصبان که در دل شعر نهفته است، به بررسی رجزخوانی و نیز اعتراض شاعران بر علیه این ستم ها بپردازد.